Web Analytics Made Easy - Statcounter

فائزه عباسی: وضعیتشان هنوز معلوم نیست و هر روز از سر بلاتکلیفی  درِ خانه‌ای را می‌کوبند؛ به قول معروف هنوز نمی‌دانند با خودشان چندچندند و کاسه چه‌کنم‌شان دست به دست می‌چرخد؛ حکایت، حکایتِ اصلاح‌طلبان و انتخابات ۱۴۰۰ است. کسانی که بعد از نقش‌آفرینی‌ در انتخابات ۹۶ کم کم منحنی محبوبیتشان روند نزولی پیدا کرد و تقریبا در انتخابات ۹۸  به پایین‌ترین سطح  رسید تا آنجا که  برای شرکت در انتخابات شور و شوقی برایشان نماند و از سوی دیگر چون طیف رقیب همیشه یک سبد رای ثابت دارد آن تعداد از اصلاح‌طلبان که از تیغ ردصلاحیت شورای نگهبان سر سالم به در برده بودند با ریزش سرمایه اجتماعی نتوانستند بر اصولگرایان پیروز شوند و در نتیجه غائله را واگذار کردند؛  انتخابات ۹۸ هرچه بود تمام شد و حالا به نظر می‌رسد فصل جدیدی در انتظار جریان چپ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بیشتر بخوانید؛

کواکبیان: تَکرارِ خاتمی هنوز اثر دارد/ظریف کاندیدا نمی‌شود/احمدی‌نژاد باید درس پس بدهد

هرچند تا یک ماه پیش انتخابات ۱۴۰۰ برای بسیاری از اهالی اردوگاه اصلاح‌طلبی مصداق «نه به بار و نه به دار» بود اما بعد از پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا گویا روزنه‌های امید در دل آنها نیز پدید آمده است و شاید چندان هم بدشان نمی‌آید که از موقعیت تماشاچی خارج شوند و تا زمان هست برای حضور در انتخابات دستی بجنبانند. 

کمرنگ شدن سایه تردید و پررنگ شدن رفت و آمدها

وقتی گفته می‌شود سایه تردیدها درباره احتمال حضور اصلاح‌طلبان کم رنگ شده است برای این ادعا چند نشانه وجود دارد که نمی‌توان از کنارشان بی‌اهمیت عبور کرد. اولین موضوع جلساتی است که مجمع روحانیون مبارز در روزهایی که کرونا جولان می‌دهد به صورت مجازی برگزار می‌شود، این در حالی است که خبری از شورای عالی سیاست‌گذاری به گوش نمی‌رسد و بعد از استعفای محمدرضا عارف و موسوی لاری اگر نگوییم به کما رفته  باید بگوییم دست کم خواب زمستانی‌اش را آغاز کرده است برای همین ریش‌سفیدان پا به میدان گذاشته‌اند تا خلا شورای عالی را رفع و رجوع کنند و تا همه چیز از کنترل خارج نشده است شیرازه امور را به دست بگیرند. 

در این میان نامه موسوی خوئینی‌ها دبیرکل مجمع روحانیون مبارز که بیشتر به عنوان چهره خاکستری و پشت پرده جریان اصلاحات شناخته می‌شود تلنگری بود برای آنکه دوستان و دشمنان بدانند اصلاحات هنوز هم در میدان رقابت ایستاده  و حریف می‌طلبد. او در در آن نامه نوشت: «گفته می‌شود یکی از علل عدم مشارکت بعضی گروه‌ها و برخی فعالان سیاسی رفتار ناصواب نهادهای مسئول و غیرمسئول و دخالت‌های ناروای آنان در تمام مراحل انتخابات است. بنده این نگاه را تخطئه نمی‌کنم؛ اما آیا نباید به همین علت در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر این رفتارها و دخالت‌های ناروا آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ هرگز چنین گمانی به شما گرامیان نمی‌رود. پس در انتخابات شرکت کنید تا به إِحْدَی الحُسْنَیَیْن دست یابید: یا پیروزی، یا افشای بیشتر چهرهٔ کسانی که انتخابات را به بازی گرفته‌اند.» 

از سوی دیگر مهدی کروبی که در این روزها فرصت دیدار دوستان و خانواده برایش مهیا شده است در چند قدمی انتخابات اصلاح‌طلبان را به حضور پررنگ در انتخابات ۱۴۰۰ سفارش می‌کند. 

اصلاح‌طبان با تابلوی ۸۴ یا ۹۲

نشانه‌ها برای تمایل حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ کم نیست اما مهمترین ابهامی که درباره آنها وجود دارد این است که اصلاح‌طلبان قرار است زیر کدام تابلو در سیزدهمین انتخابات ۱۴۰۰ وارد گود رقابت شوند؛ آیا قرار است آرایش ۸۴ را به خود بگیرند یا با صف‌آرایی براساس الگوی ۹۲ وارد صحنه شوند؟ 

فراز و نشیب جریان اصلاحات در طول ۲۳ سال گذشته کم نبوده و شاید در تمام این دوران هچ زمانی مانند سال ۷۸ یعنی وقتی هم دولت را در چنگ داشتند و هم بیشترین کرسی‌های مجلس ششم را از آن خود کردند بر قله قدرت نایستادند. اما در درست در همان زمان که کرسی‌های قدرت را در دستشان ماندگار تصور می‌کردند به جای آنکه برای انتخابات به یک اجماع برسند آتش تشتت و افتراق به جانشان افتاد و با چهار کاندیدا پا میدان گذاشتند و تاریخی‌ترین اشتباه را مرتکب شدند؛ شکست آرا بین چهار کاندیدا عاقبت کرسی ریاست جمهوری را تقدیم محمود احمدی‌نژاد کرد و  برای یک دو دوره دست جریان چپ را از قدرت کوتاه کرد؛ 

هرچند ۸۸ اصلاح‌طلبان تا حدودی اشتباه خود را جبران کردند اما معلوم بود که دولت مستقر به این راحتی کرسی را که به دست آورده بود تقدیم رقیب نمی‌کند و در نهایت دهه هشتاد با انزوای کامل اصلاح‌طلبان به پایان رسید. اما ۹۲ آغاز یک فصل جدید برای جریان چپ بود آنها می‌خواستند هر طور شده از این عزلت‌نشینی خارج شوند و برای مطالباتشان راه چاره‌ای پیدا کنند. وقتی آیت الله هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت شد تنها امید اصلاح‌طلبان محمدرضا عارف بود اما از آنجا که سبد رای عارف چنگی به دل نمی‌زد به جای تکرار اشتباه ۸۴ و اصرار به ماندن گزینه اصلی در میدان رقابت برای حمایت از حسن روحانی که بیشتر یک اصولگرای معتدل شناخته می‌شد تا یک اصلاح‌طلب به توافق رسیدند و حتی خاتمی طی نامه‌ای عارف را که دلش با کناره‌گیری از انتخابات نبود از میدان رقابت بیرون کشید. نتیجه آن انتخابات به سود گزینه مورد حمایت اصلاح‌طلبان تمام شد و ۴ سال بعد هم این پیروزی تکرار شد. 

جدال قدرت و هویت 

اصلاح طلبان در حالی به استقبال انتخابات ۱۴۰۰ می‌روند و خود را برای سیزدهمین کرسی ریاست جمهوری گرم می‌کنند که با یک بحران به نام بحران هویت دست به گریبانند. «مردم باید بدانند اصلاح‌طلبان مطابق چه اصول و با چه اهدافی سیاست‌ورزی می‌کنند. آیا کسی که به هر قیمت خود را درون بازی ازپیش‌تعیین‌شده سیاست پرتاب می‌کند، اصلاح‌طلب است؟ آیا کسی که ناظر شرایط موجود است و سیاست داخلی را متغیر درجه دوم می‌داند، اصلاح‌طلب است؟» اینها را سعید حجاریان در خرداد سال جاری خطاب به اصلاح‌طلبان می‌گوید. او ادامه می‌دهد: « اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند همزمان روی دو صندلی بنشینند و هم این باشند و هم آن. حالا ممکن است کسی اسم این رویکرد را تندروی بداند، خب بداند!» صحبت‌های تند و تیز حجاریان اینجا تمام نمی‌شود و در پایان می‌نویسد: « من به دوستان توصیه می‌کنم اگر در گفتار و کردارشان گرهی از کار کشور باز نمی‌کنند و کمکی به تعمیق تفکر نمی‌کنند لااقل به ته‌مانده جریان اصلاحات لطمه نزنند! من معتقدم اصلاح‌طلبی باید نقد شود» 

البته بازگشت به هویت اصلی اصلاح‌طلبی و فاصله گرفتن از منفعت برای حفظ قدرت تنها از زبان حجاریان مطرح نشد و محمدرضا تاجیک از دیگر تئوریسین‌های این جریان معتقد است جریان اصلاحات باید به مدار اصلی خود بازگردد. او می‌گوید: « روایت اصلاح‌طلبان، روایت واحد و یگانه‌ای نیست و در ساحت فراخ جریان اصلاح‌طلبی، رقص تفاوت‌ها و تمایزها و تکثرها (بازی‌های زبانی و گفتمانی گونه‌گون) برپاست. چون نیک بنگریم بسیاری از اصلاح‌طلبان امروز را در «هیچ‌کجا» و «هرکجا»ی نظری و عملی می‌بینیم. اینان، اصلاح‌طلبی را دقیقا در همان موقف و موضعی تعریف می‌کنند که قدرت و منفعت‌شان اقتضا می‌کند. این عده، برای رسیدن به قدرت آرام و قرار ندارند. کک قدرت افتاده توی تن و جان‌شان و آرامش و قرار را از آنان ربوده است.» او ادامه می‌دهد: «امروز بسیاری از دقایق گفتمانی اصلاح‌طلبی از معنای اصیل خود، و از حقیقت‌شان، تهی شده‌اند، منسوخ و سرانجام از کار افتاده‌اند. این دقایق مفهومی، به گفته آگامبن، امروز واقعیتی را دربرمی‌گیرند که دیگر هیچ ربطی با آن واقعیتی ندارد که در ابتدا و در اصل این مفاهیم تبیین می‌کردند. لذا اصلاح‌طلبان ضرورتا باید دقایق گفتمانی خود را دوباره بازبینی کنند، بازاندیشند و حتا آن‌ها در صورت لزوم کنار گذارند و یا نسخ کنند.» 

حال با این صحبت‌ها به نظر می‌رسد جدال بر سر هویت و حفظ قدرت مهمترین موضوعی است که جریان چپ را گرفتار کرده است از یک سو احزابی مانند کارگزاران، اعتماد ملی، مردم سالاری و ... اصرار به ماندن در قدرت دارند حتی اگر قرار باشد بار دیگر گرد یک کاندیدای اصولگرا جمع شوند و از سوی دیگر احزابی  مانند اتحاد ملت شرط و شروطی را درباره حضورشان در انتخابات قرار می‌دهند و آن تائید صلاحیت یک گزینه تمام اصلاح‌طلب است که گفتمان اصلاح‌طلبی را کنار نگذارد. 

اما این جدال قرار است تا کی و کجا ادامه داشته باشد؟ این سوالی است که به نظر می‌رسد مجمع روحانیون مبارز پا به میدان گذاشته است تا درباره آن به یک جمع‌بندی برسد. البته از انتقاداتی که درباره این مجمع و حتی شخص خاتمی به گوش می‌رسد هیچ بعید نیست که این تصمیم از سوی برخی احزاب نادیده گرفته شود و اتفاقی که در انتخابات ۹۸ رخ داد بار دیگر تکرار شود. 

۲۷۲۱۶

کد خبر 1459608

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: اصلاح طلبان انتخابات ۱۴۰۰ مجمع روحانیون مبارز انتخابات ۱۴۰۰ جریان اصلاحات اصلاح طلبان جریان اصلاح اصلاح طلبی اصلاح طلب جریان چپ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۰۸۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست

به گزارش عصر ایران عباس عبدی در اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده‌ است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ می‌کرد.   اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاح‌طلبان با آن همراهی نمی‌کردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرف‌ها را می‌زد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاح‌طلبان هم مثل اغلب مردم استقبال می‌کردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده می‌شد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاح‌طلبی به عنوان یک مجموعه‌ای با پیشینه‌ای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیک‌تر است.   البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان می‌گویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار می‌کردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاح‌طلبان اندکی از آن مواضع را می‌گرفت، در چشم به‌هم زدنی بازداشت و بازجویی می‌شد و جایش در زندان بود.   اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاح‌طلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشته‌ای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهره‌مندند.   البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاح‌طلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچ‌گاه به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب نه خودش را معرفی می‌کرد و نه کسی به چنین صفتی او را می‌شناخت. شاید هم سعی می‌شد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمی‌دانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.   حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.   غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»   ابتدا بهتر بود که پیش‌تر با دوستان خود هماهنگ می‌کردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفته‌اند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بی‌طرفانه داشتند. علت نیز روشن است.   من در گفت‌وگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرف‌های خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمی‌دانند. به علاوه نمی‌خواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب این‌گونه ریزش‌ها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاح‌طلبان برای خودش می‌یافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمی‌کرد.   گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بی‌صداقتی و دورویی است، ولی بی‌عقلی نیز در آن موج می‌زند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاح‌طلبان هم سلطنت‌طلب شده باشند، حتما افراد با گرایش‌های فراتر از اصلاح‌طلبی هم شده‌اند، پس چه کسی برای سیاست رسمی می‌ماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آن‌هم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخش‌های ضعیف‌تر و کم‌اثرتر است.   اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار می‌کردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمی‌گردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطن‌شناسی می‌کنید و نصیری را باطن آنها می‌دانید. آی‌کیو، در اندازه گنجشک هم نیست. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند مهدی نصیری و توهم اتحاد

دیگر خبرها

  • هدف رادیکال‌ها از تبلیغ سبک زندگی غیررسمی چیست؟ / ادعای یک روزنامه اصلاح‌طلب درباره یک لیست انتخاباتی!
  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • حال و هوای انتخاباتی در ۱۵ استان
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران