افشاگری شوهر عروس داعش؛ زنی که مقابل سر بریده هم هیچ احساسی نداشت

ساعت 24-شمیمه بیگم عروس داعشی ۲۱ ساله است و در سال ۲۰۱۵ از بریتانیا فرار کرد و به گروه تروریستی در سوریه پیوست و با یک داعشی زاده هلند به نام یاگو ریدیژک، ۲۸ ساله ازدواج کرد.

در ویدیویی که در فضای مجازی منتشر شده، شوهر داعشی شمیمه بیگم می‌گوید که وی دو برابر دیگر داعشی‌ها دستمزد و مواجب دریافت کرده و به بهای عذاب و سختی دیگران خوشگذرانی می‌کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عروس داعشی که اکنون ۲۱ ساله است و در سال ۲۰۱۵ از بریتانیا فرار کرد، به گروه تروریستی داعش در سوریه پیوست و با یک داعشی زاده هلند به نام یاگو ریدیژک، ۲۸ ساله ازدواج کرد. شمیمه بیگم اکنون در یک کمپ در شمال شرقی سوریه نگهداری شده و سعی دارد به بریتانیا بازگردد در حالی که هفته آینده دیوان عالی بریتانیا در مورد بازگشت او تصمیم گیری خواهد کرد هر چند دولت بریتانیا ماه هاست شهروندی او را لغو کرده است. شمیمه شش سال پیش و زمانی که تنها ۱۵ سال سن داشت برای ازدواج با یکی از داعشی به سوریه رفت، اما اکنون بعد از فروپاشی حکومت موسوم به «خلافت اسلامی» داعش می‌خواهد به کشورش بازگردد.

شمیمه بیگم اسم پسرش را «جراح» گذاشته است که گفته می‌شود از اسم ابوعبیده ابن الجراح، از فرماندهان قدرتمند نظامی اسلام الهام گرفته شده، اما شمیمه خود گفته است که اسم نوزادش را به یاد پسر اولش که در دوران زندگی در دولت اسلامی جانش را از دست داده «جراح» گذاشته است. وی در مصاحبه‌ای از بابت پیوستن به داعش عذرخواهی کرده، اما گفته کسانی که تحت حکومت داعش زندگی می‌کنند نیز کشته می‌شوند. او پذیرفته که با پیوستن به داعش و تبدیل شدن به دختر پوستری آن‌ها برای تبلیغات به این گروه کمک کرده است، اما گفت که او «برای گلوله هایشان چیزی پرداخت نکرده است».

دولت بوریس جانسون به سختی تلاش کرده است تا مانع بازگشت شمیمه بیگم به خاک بریتانیا شود، پس از آنکه وی در مصاحبه‌ای بی شرمانه از همدردی با قربانیان بمبگذاری منچستر خودداری کرده و شایعه شد وی در دوران حضور در خلافت، پلیس اخلاقی این گروه تروریستی بوده است. شوهر شمیمه که او نیز در سوریه در زندان است افشاگری‌های باورنکردنی در مورد همسر داعشی خود کرده است. شمیمه بیگم تنها ۱۰ روز پس از ورود به سوریه با ریدیژک ازدواج کرد، اما مدت کوتاهی بعد این دو از هم جدا افتادند، پس از آنکه ریدیژک به اتهام جاسوسی به زندان داعش افتاد. به ادعای ریدیژک، در همان دوران که وی در سن ۲۳ سالگی در زندان شکنجه می‌شد، شمیمه بیگم که ۱۵ سال داشت در رقه، پایتخت خودخوانده داعش خوش می‌گذراند و زندگی بهتری نسبت به دیگران داشت.

او در یک مصاحبه با آلن دانکن، مستندساز بریتانیایی داشته گفته است که شمیمه بیگم به صورت ماهیانه حقوق خود و شوهرش را از گروه تروریستی داعش دریافت می‌کرده است. در این مصاحبه وقتی از او پرسیده می‌شود که آیا در دوران زندانی بودنش، دولت داعش به شمیمه حقوق می‌داده یا خیر، ریدیژک چنین می‌گوید: «بله، دوستم دستمزد مرا می‌گرفت. خوشبختانه آن‌ها این دستمزد را به او [شمیمه]می‌دادند». وی با اشاره به اینکه پس از شروع سقوط داعش در سال ۲۰۱۶ دستمزدهای داعشی‌ها نیز کاهش می‌یافت، چنین گفته است: «دستمزدها از ۱۰۰ دلار در ماه به ۵۰ دلار کاهش یافت. آن‌ها این دستمزد را به عنوان زوج کاهش می‌دادند».

ریدیژک در مناطق حومه‌ای هلند زندگی کرده و یکی از هزاران جنگجوی خارجی زندانی در شمال سوریه است که می‌گوید می‌خواهد به اروپا بازگردد. این جنجگوی داعشی در شهر کوبانی نزدیک مرز ترکیه، برای داعش می‌جنگید و مجروح شد. او بعد از بهبودی در نبرد حلب نیز حضور داشت. او در مصاحبه با آلن- که از جانب نیروهای کُرد با داعش می‌جنگید- گفته است که می‌خواهد به هلند بازگردانده شود، جایی که می‌تاوند تنها با ۶ سال زندان به خاطر پیوستن به گروه تروریستی از این بن بست فرار کند. این داعشی سابق گفته است: «اگر نتوانم به خانه بروم، هر جایی با همسرم خانه من خواهد بود. می‌توانیم یک زندگی خانوادگی را از نو آغاز کنیم».

وقتی از او پرسیده شد چه پیامی برای همسرش دارد، ریدیژک چنین گفت: «قوی باش، اگر چه چیزهایی که بر سر تو آمده بسیار سخت است. به او خواهم گفت که از وقتش استفاده کند، هر کاری که دوست دارد انجام دهد و هر چیزی که برای ساختن آینده خودش و ما لازم است انجام دهد». وی همچنین مدعی است که علیرغم ترک اروپا به خاطر پیوستن به گروه داعش، در دوران زندانی شدن توسط این گروه تروریستی شکنجه شده، اما بعد از ۸ ماه و به دنبال بررسی مجدد پرونده اش و به خاطر نیاز شدید گروه به سرباز، آزاد شده است. بعد از آزادی، این داعشی اهل هلند نزد شمیمه بیگم باز می‌گردد که در آن زمان اولین فرزند مشترکشان را سقط کرده بود. این دو در شهر رقه در کنار هم زندگی می‌کردند جایی که مردم به خاطر گردن نهادن به قوانین قرون وسطایی خلافت گردن زده می‌شدند.

ریدیژک همچنین تصدیق کرده که خود یک بار شاهد سنگسار کردن یک زن به خاطر داشتن رابطه جنسی خارج از ازدواج بوده است. شمیمه نیز با وحشت‌های دوران قدرت داعش غریبه نبوده و سال گذشته در مصاحبه‌ای با تایمز گفته بود که یک سر بریده را در یک آشغالدانی دیده و این تصویر هولناک اصلاً او را «پریشان» نکرده است. ریدیژک نیز می‌گوید که عبور کردن از خیابانی پر از جنازه در دوران حضورش در گروه داعش «نرمال» بوده و تماشای جنازه‌های مثله شده نیز همسر بریتانیایی شستشوی مغزی شده اش را شوکه نمی‌کرده است: «گاهی اوقات آن‌ها جنازه‌ها را در بازار رها می‌کردند تا مردم را بترسانند. گاهی اوقات ما از کنار آن‌ها می‌گذشتیم. سخت است، اما چیزی است که به آن عادت می‌کنید».

آلن دانکن می‌گوید که شکی ندارد ریدیژک هنوز هم به باورهای داعشی سخت عقیده دارد. وقتی از این داعشی پرسیده می‌شود پیوستن به داعش درست بوده یا غلط، پاسخ وی چنین است: «اگر به داعش نمی‌پیوستم هرگز ازدواج نمی‌کردم، هرگز این فرصت را نمی‌یافتم که همسرم را بشناسم. هرگز لحظه‌های لذتبخش با کودکانم نمی‌داشتم اگر به داعش نمی‌پیوستم». ریدیژک خود را «جوان» و «خام» می‌داند که در جنگ داخلی کشوری دیگر شرکت کرده و در ادامه تصریح می‌کند: «آنطور که فکر می‌کنید سیاه و سفید نیست».

وی همچنین با خودداری از محکوم کردن گروه داعش به خاطر رفتارش با زنان و دختران ایزدی به عنوان برده جنسی و تنها گفتن «نظری ندارم» خوی داعشی خود را نشان داد. آلن می‌گوید که نیروهای کرد می‌خواهند داعشی‌های زندانی مانند ریدیژک را محاکمه کنند، اما برای این کار به حمایت کشورهای غربی نیاز دارند: «دنیا کردها را با این مشکل فراموش کرده است. آن‌ها می‌خواهند این شبه نظامیان را به خاطر جنایت‌های جنگی شان در کشور خودشان محاکمه کنند، اما برای این کار به حمایت قدرت‌های غربی نیاز دارند. آن‌ها بخش بزرگی از تروریست‌های جهان را در زندان‌های خود دارند، اما برای برگزاری دادگاه‌هایی شبیه نورنبرگ به حمایت نیاز دارند».

آلن یک سرباز سابق ارتش بریتانیا و اهل اسکاتلند است که موفق شد یک برده جنسی یزیدی را از یک خانه در الهول که پر از داعشی بود نجات دهد. این سرباز سابق تاکنون با چندین شبه نظامی زندانی داعشی در کمپ‌های شمال شرقی سوریه مصاحبه کرده و در حال کار بر روی مستندی شامل مصاحبه‌های بی سابقه با داعشی‌های غربی است.

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

منبع: ساعت24

کلیدواژه: گروه تروریستی شمیمه بیگم داعشی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۲۰۸۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق از شوهر به‌خاطر خیلی خوب‌بودن!

چند وقت پیش شایعه شده بود که همسر اول «کاکا»، ستاره سابق تیم‌ملی برزیل، میلان، رئال و... از او به‌خاطر خیانت جدا شده است. حالا به‌تازگی «کارولین سلیکو» در گفت‌و‌گویی که همه را شوکه کرد، در این‌باره گفت: «کاکا هرگز به من خیانت نکرد. او همیشه با من خوب رفتار کرد و خانواده فوق‌العاده‌ای به من داد. اما من خوشحال نبودم، چون یک چیزی کم بود. مشکل این بود که او برای من خیلی کامل و بی‌نقص بود». اما آیا واقعا خیلی خوب‌بودن شوهر می‌تواند به طلاق منجر شود؟

چرایی طلاق از همسر خیلی‌خوب

بسیاری از محققان طلاق را یک رویداد بحرانی در زندگی فرد می‌دانند. بیشتر تحقیقات نشان داده‌اند، ختم زندگی‌مشترک با کاهش سلامت، تفاوت‌های شخصیتی و اختلالات روان‎شناختی و سایر موارد همراه است. در هر رابطه‌ای که به شکست منجر می‌شود، عوامل مختلفی در آن نقش دارد و همچنین دو نفر (زوجین) در پدیداری مشکلات سهم دارند. اما درباره زوجینی که معتقدند به دلیل خوبی‌های بیش ازحد همسرشان طلاق گرفته‌اند، می‌توان چند نکته را مدنظر داشت که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد.

۱. پای یک ویژگی شخصیتی در میان است

خوبی‌های بیش از حد همسر، ممکن است به‌خاطر یک ویژگی شخصیتی باشد. مثلا همسر بسیار سلطه‌پذیر تمایل دارد از همه خواسته‌های خود بگذرد و خودش را قربانی شرایط خاص خانواده کند.

۲. جابه‌جا شدن نقش زن‌و‌مرد در زندگی‌مشترک

از لحاظ رویکرد سیستمی در خانواده، گاهی نقش‌های زوجین جابجا می‌شود. مثلا زن نقش مرد را برعهده می‌گیرد (بیرون از منزل کار می‌کند و ...) و مرد نقش زن را برعهده می‌گیرد (آشپزی می‌کند، درخانه می‌ماند، از بچه‌ها مراقبت می‌کند و ...). این اتفاق به تدریج مشکلات بسیار جدی ایجاد می‌کند که نیاز به مدیریت دارد.

۳. چشم‌پوشی از خواسته‌های منطقی خود

این که گاهی هر دو یا یکی از زوجین به دلیل عدم شناخت خواسته‌ها و نیاز‌های خود، آنها را بیان نمی‌کنند و از بسیاری از خواسته‌های منطقی خود چشم‌پوشی می‌کنند، باعث می‌شود که خیلی خوب به نظر بیایند، اما بعد از مدتی این موضوع برای فرد و حتی همسرش، خسته‌کننده می‌شود و به طلاق عاطفی می‌انجامد.

۴. شناخت‌نداشتن از احساسات

گاهی زوجین، احساسات و رفتار‌ها را از همدیگر متمایز نمی‌کنند و شناخت کافی از احساسات و ضرورت بیان آنها ندارند. مثلا خشم را با پرخاشگری اشتباه برداشت می‌کنند و از ناراحت شدن در زندگی‌مشترک، فرار می‌کنند! وجود برخی از احساسات در وجود انسان‌ها نشان دهنده سلامت‌روانی است. خشم هم از جمله احساساتی است که هر انسان سالم آن را تجربه می‌کند. انسان‌ها حق دارند عصبانی شوند و آن را بروز دهند. اما آنچه در این بین از اهمیت بسیاری برخوردار است، شیوه بروز دادن آن است. پرخاشگری در واقع بدترین نوع بروز خشم در انسان‌هاست. به‌طور کلی، زوجینی که احساسات ناخوشایند و خوشایند را ابراز نمی‌کنند، به اشتباه آن را دلیل خوب‌بودن در زندگی مشترک می‌دانند درصورتی که بروز احساسات می‌تواند یکنواختی زندگی مشترک را در بلندمدت کمتر و شوروشوق را زیادتر کند.

 این نکته را می‌توان استخراج کرد که گاهی لازم است رفتار‌ها و احساسات و خواسته‌های خود را از زندگی‌زناشویی بررسی کنیم و بیشتر بشناسیم. خودآگاهی مهارتی موثر برای تمرین شناخت احساسات، افکار، باور‌ها و نیاز‌های ماست و در این زمینه پیشنهاد می‌شود زوجین دوره‌های خودآگاهی را از مشاوران و روان‎شناسان باتجربه و متخصص بیاموزند. مهارت جرئت‌مندی و نشان‌دادن احساس خشم به شیوه موثر می‌تواند کارکرد موثری در زندگی مشترک داشته باشد. گاهی نشان‌دادن احساس خشم در کنار عشق به همسر از دیدگاه روان‌شناختی می‌تواند سازنده باشد. این موضوع همان‌قدرکه برای مرد پرمعناست برای زن به همان اندازه و گاهی بیشتر می‌تواند لذت‌بخش باشد.

۵. نپذیرفتن تفاوت‌های شخصیتی

در زندگی‌مشترک بین زن و مرد تفاوت‌هایی وجود دارد که شناسایی آنها در نقش و کارکرد خانواده و رابطه هر یک تاثیر می‌گذارد و گاهی ممکن است یک ویژگی برای یکی مثبت و برای دیگری منفی باشد. ابعاد مختلف این تفاوت‌ها را می‌توان در زمینه مسائل شخصیتی، جنسیتی، عاطفی، احساسی و فکری مطالعه کرد و تفاوت‌ها را شناسایی کرد. آشنایی با تفاوت‌ها برای سازگاری، نشاط، سلامت و آرامش در زندگی‌مشترک کارکردی موثر دارد. این کارکرد‌ها را می‌توان در عشق و محبت اعضای خانواده نسبت به یکدیگر، فضای صمیمی حاکم بر زندگی‌زناشویی، قضاوت عادلانه افراد نسبت به خود و دیگران، متعادل در رفتار، شادی و نشاط جست‌و‌جو کرد.

حاصل این آشنایی، درک متقابل میان اعضای خانواده، انتظارات بجا و واقع بینانه، بهره مندی از آزادی قانونمند و حرکت تکاملی خانواده به سمت تعالی خانواده است. هر مرد و زنی نیاز دارد توسط اطرافیانش، خانواده و همسر با وجود تفاوت‌های فردی‌اش، مورد پذیرش و حمایت قرار گیرد؛ بنابراین باید تفاوت‌های شخصیتی همدیگر را بپذیریم و سازگار شویم و از آنها برای رشد خانواده استفاده کنیم. در این زمینه آموزش مهارت‌های زناشویی می‌تواند در شناخت و پذیرش تفاوت‌های زوجین موثر باشد.

منبع: خراسان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی