طرحی که مهاجرت به ایران را جرم میداند
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۳۳۸۱۵
طرحی که پیوند عمیق ایرانیان با جمعیت بزرگی از مهاجران ساکن در ایران یعنی افعانستانیهای را در نظر نمیگیرد و در صورت تبدیلشدن به قانون میتواند فاصلهای عمیق بین این جوامع همزبان ایجاد کند؛ این خلاصه انتقادها به طرحی با اسم «ساماندهی اتباع خارجی غیرقانونی» است که این روزها در مجلس ایران در حال بررسی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شرق؛ دو بند حاشیهساز و پرسشبرانگیز درباره این طرح، مواردی است که بهگونهای با حادثه خبرساز خرداد امسال در یزد هم مرتبط است؛ نیمه خرداد امسال خودروی حامل مهاجران افغانستانی پس از گذر از ایست بازرسی با شلیک مأموران به لاستیک آن روبهرو شد که پس از آتشگرفتن خودرو، چند مهاجر جان باختند و تعدادی هم راهی بیمارستان شدند.
در آن روزها این خبر با واکنشهای فراوانی در داخل و خارج از کشور روبهرو شد و واکنشهای از سوی مسئولان دو کشور را نیز به همراه داشت. حالا دو بند این طرح آن حادثه را از استثنا و مورد خاص به قاعده و قانون تبدیل میکند و همین زمینهساز انتقادهای فراوانی از سوی فعالان ایرانی و همچنین جامعه مهاجران شده است.
طرح مجلس چه میگوید؟
طرح «ساماندهی اتباع خارجی غیرمجاز» بر اساس آنچه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی منتشر کرده، با امضای ۲۴ نماینده در اواخر شهریور امسال به هیئترئیسه مجلس ارسال شده است. این طرح ۱۲ بند دارد که البته در کنار انتقادها به کلیت آن، سه بند هم حاشیهساز شده است؛ یک بند که میگوید مهاجران قانونی اگر جرمی مرتکب شدند علاوه بر اخراج آنها از کشور، امکان اخراج همسر و فرزندانش هم وجود دارد و همچنین دو بندی که از نوع برخورد با مهاجران غیرقانونی سخن میگوید.
خلاصه این دو بند میگوید که اگر خودروی حامل مهاجران به دستور ایست بیتوجهی نشان دهد، پلیس حق تیراندازی دارد که اگر مهاجران مجروح یا کشته شوند، دیهای به آنها تعلق نمیگیرد و حتی اگر بر اثر شلیک به خودروی حامل مهاجران غیرقانونی، خودرو واژگون شود یا تصادف کند، باز هم بیمه حق پرداخت دیه را ندارد.
بندهای طرحی که منتقدان میگویند مهاجران را شبیه به تروریستها دیده، به این صورت است:
«۱- هر تبعه خارجی که بدون مجوز وارد ایران شده یا در ایران اقامت یا تردد داشته باشد، علاوه بر طرد از کشور به مجازات درجه یک محکوم میشود. دادگاه درصورتیکه اعمال مجازات را به مصلحت نبیند صرفا به طرد از کشور حکم خواهد داد.
۲-رسیدگی به کلیه جرائم موضوع این قانون در صلاحیت دادگاههای انقلاب است.
۳- دادستانها میتوانند درصورتیکه تشکیل پرونده کیفری را ضروری ندانند، رأسا دستور طرد اتباع غیرمجاز را به ضابطین و ادارات امور اتباع صادر نمایند.
۴- هر کس با انجام اقداماتی از قبیل تأمین محل سکونت یا جابهجایی اتباع غیرمجاز، اقامت یا تردد اتباع را تسهیل کند به مجازات درجه پنج و ضبط اموال و درآمدهای ناشی از جرم محکوم میشود.
تبصره: وسایل نقلیه مورد استفاده مستقیم یا غیرمستقیم در جابهجایی اتباع بنا به تشخیص کمیسیون امور اتباع استانداریها که با حضور قاضی تشکیل میشود، از یک ماه تا یک سال بنا به وضعیت ارتکاب و تعداد اتباع و نوع وسیله توقیف میشود. چنانچه نحوه و دفعات ارتکاب و تغییر در وسیله نقلیه و تبعات جرم به نحوی باشد که کمیسیون مذکور ضبط خودرو را ضروری تشخیص دهد، پیشنهاد خود را به دادستان ارائه و با دستور دادستان خودرو ضبط میشود. این دستور قابل اعتراض در دادگاه انقلاب است و تصمیم دادگاه در این زمینه قطعی است. کمیسیون میتواند در خصوص پلمب محلهای اسکان اتباع نیز به مدت مذکور تصمیمگیری نماید. آییننامه نحوه اجرای این تبصره با پیشنهاد وزارت کشور و دادستانی کل کشور توسط رئیس قوه قضائیه تدوین و ابلاغ میشود».
اما یکی از بندهای خبرساز همین مورد پنج است که درباره شرایط مهاجران قانونی است:
«۵- اتباع مجازی که مرتکب جرائم عمدی درجه شش به بالا شوند، در صورت تشخیص کمیسیون فوق از کشور اخراج میشوند. کمیسیون میتواند همسر و فرزندان تبعه اخراجی را نیز از کشور اخراج کند. تصمیمات کمیسیون استانی مبنی بر اخراج همسر و فرزندان، یک مرحله قابل اعتراض در دادگاه انقلاب است».
دو بند حاشیهبرانگیز دیگر موارد ۷ و ۹ است که در ادامه آورده شده است:
«۶- واحدهای کسب و تولید و اشتغال و اصنافی که اتباع غیرمجاز یا اتباع مجاز را در غیرحرفههای مجاز از طرف دولت بهکارگیری نمایند با تصمیم کمیسیون و بدون نیاز به طرح پرونده در مرجع قضائی به جزای نقدی تا یکصد میلیون ریال و پلمب محکوم میشوند. تصمیم کمیسیون قابل اعتراض در دادگاه انقلاب است.
۷- دادستانها مکلفاند مجوز بازرسی از محلهای مشکوک تردد و اقامت اتباع و مجوز توقیف و بازرسی خودروهای عبوری مشکوک به حمل اتباع را صادر نمایند. تیراندازی به سمت خودروی حامل اتباع غیرمجاز چنانچه خودرو از ایست و بازرسی پلیس فرار کند و ظن قوی به حمل اتباع باشد، با رعایت سایر ضوابط قانون بهکارگیری سلاح مجاز است. چنانچه اتباع غیرمجاز وارد ایران شده باشند و پلیس نیز ضوابط را رعایت کرده باشد، دیهای پرداخت نخواهد شد.
۸- در پروندههای مهم و کلان قاچاق اتباع و پولشویی ناشی از آن وزارت اطلاعات نیز ضابط میباشد و مکلف به اقدام مقابلهای است.
۹- در حوادث منتهی به فوت اتباع غیرمجازی که بر اثر واژگونی یا تصادف خودروهای مشمول ماده سه رخ میدهد، راننده حامل اتباع و سایر ایادی مؤثر در قاچاق مسئول است و در هر صورت بیمهها و بیتالمال مسئولیتی نخواهند داشت».
در ادامه این طرح سه بند دیگر هم وجود دارد:
«۱۰- سرباندها و ایادی اصلی که با برنامهریزی و هدایت جهت تردد و اقامت اتباع فعالیت میکنند به مجازات درجه چهار و ضبط اموال ناشی از جرم محکوم خواهند شد.
۱۱- هرگونه تحصیل دارایی و تملک اموال منقول و غیرمنقول توسط اتباع غیرمجاز باطل و بیاعتبار است مگر اموال شخصی که تبعه هنگام ورود به کشور همراه خود داشته که هنگام طرد به وی مسترد میشود. سایر اموال، چه به نام وی باشد چه دیگری به پیشنهاد کمیسیون و دستور دادستان ضبط میشود. اعتراض نسبت به این دستور چه از سوی تبعه چه اشخاص ثالث یک بار در دادگاه انقلاب رسیدگی و قطعی خواهد شد. هر ایرانی که در مخفیکردن اموال و داراییهای اتباع خارجی غیرمجاز به هر نحو مساعدت کند به مجازات درجه پنج و ضبط اموال تحصیلشده محکوم خواهد شد.
تبصره: کلیه اتباع خارجی مجاز که مجوز اقامت میگیرند (به غیر از اتباعی که با ویزا وارد کشور میشوند) نیز مکلفاند به صورت سالانه صورت اموال و داراییهای تحصیلشده در ایران را به امور اتباع استانداریها اعلام کنند. تخلف از این تکلیف یا کتمان اموال مستوجب مجازات فوقالذکر است. آییننامه این ماده با پیشنهاد وزارت کشور و دادستانی کل کشور و توسط رئیس قوه قضائیه تدوین خواهد شد.
۱۲- کمیسیون اتباع استانداری متشکل از مدیرکل امور اتباع و فرمانده انتظامی استان و یک نفر قاضی تشکیل و کلیه تصمیمات کمیسیون اتباع استانداریها با تأیید قاضی عضو کمیسیون لازمالاجراست».
«این طرحها زندگی را نه سخت بلکه وحشتناک میکند»
این طرح در روزهایی مطرح شده که انتشار آن با واکنشهای انتقادی فراوانی نیز روبهرو شده و منتقدان میگویند تصویب چنین طرحی میتواند شرایط را برای زندگی مهاجران سخت و به وضعیتی دشوارتر از شرایط کنونی تبدیل کند.
مهدی جعفری، مهاجر افغانستانی ساکن در ایران و فارغالتحصیل زمینشناسی در مقطع فوقلیسانس در دانشگاه تهران است. او چند سال پیش نامش در رسانههای ایران هم مطرح شد؛ زمانی که با رتبهای تکرقمی در آزمون کارشناسی ارشد پذیرفته شد اما به دلیل قانونی که مهاجران را مجبور به پرداخت شهریه حتی در دورههای روزانه میکند، از ثبتنام در انتخاب رشته سر باز زد. آن ماجرا در نهایت به تصویب طرحی در ایران منجر شد که بهطور خلاصه میگوید نخبههای افغانستانی و افراد مهاجر با رتبههای برتر میتوانند بدون پرداخت شهریه به تحصیل مشغول شوند.
جعفری این طرح را زمینهساز نگاه مجرمدانستن مهاجران میداند و میگوید چنین طرحهایی زندگی مهاجران را به وحشتی دائمی تبدیل میکند.
او دراینباره به «شرق» میگوید: «در ایران روزبهروز زندگی برای من مهاجر قانونی افغانستانی ساکن در ایران وحشتناکتر میشود؛ به همین سادگی. چرا زمانی که این طرحها را ارائه میدهند هیچ پژوهش جامعهشناختی درباره آن انجام نمیشود؟».
این فارغالتحصیل دانشگاه تهران معتقد است در بسیاری از طرحها و قوانین ایران به پیوند عمیق بین ایران و افغانستان توجهی نمیشود: «بین ایرانیان و جامعه مهاجر افغانستانی ایران نزدیک به ۴۰ سال پیوند عمیقی شکل گرفته است، اما در جامعه ایران مهاجر را یک تافته جدابافته از جامعه میدانند و این در حالی است که اصلا چنین نیست و ما همیشه در جامعه بودهایم ولی از نگاه مسئولان یک جامعه جدادیده هستیم».
جعفری به مورد کمتر دیدهشدهای درباره این طرح و موارد مشابه هم اشاره میکند و آن تأثیر چنین نگاهی بر مهاجران قانونی است: «این طرح دو بعد دارد و علاوه بر مشکلاتی که برای اتباع غیرمجاز لحاظ میکند، اتباع غیرقانونی را با محدودیتهایی شدید روبهرو میکند. این طرحها هیچ جایگاهی برای زندگی ۴۰ساله قانونی ما در نظر نمیگیرد. این طرح همچنین قانونگریزی و عدم پاسخگویی خاصی در خود دارد و دست افرادی را برای برخورد با مهاجران باز میگذارد. این طرح زندگی را برای ما مهاجران قانونی نه سخت بلکه وحشتناک میکند. این طرحها کوچکترین خطای یک مهاجر را جرم دانسته و مجازات وحشتناکی برای آن لحاظ میکنند که این حس را میسازد که ما به دلیل مهاجرت و نه ارتکاب جرم، مجازات میشویم. اینکه ما میگوییم مهاجرت جرم نیست برای همین است».
او در ادامه به بندی از این طرح که درباره مجازات جرم مهاجران قانونی است، اشاره میکند و میگوید: «الان البته در همین طرح میگوید که اگر یک مهاجر قانونی جرمی مرتکب شود، این امکان فراهم میشود که خانواده و فرزندان هم جریمه شوند. این قوانین مهاجرت را جرم تلقی میکند و نه خطای مهاجر را. در ایران اگر اشتباهی از فرد مهاجر سر بزند پیش از بررسی خطا، مهاجرت بررسی میشود و این حس را میسازد که مهاجرت جرم تلقی میشود».
او در ادامه چنین طرحهایی را نتیجه نگاه غیردقیق به جامعه مهاجران میداند و معتقد است که این طرحها نه به ریشه که به صورتمسئله میپردازند: «در این ۴۰ سال مسئولان توجهی به پیوند ما با این جامعه نکردهاند و صرفا ما سربار دیده شدهایم، درحالیکه تأثیر مثبت جامعه مهاجر را بر اقتصاد یا هر مورد دیگری میتوان دید. مهمترین اتفاقی که میتواند برای ساماندهی رخ دهد، این است که ما در سیاستگذاری به عنوان بخشی از جامعه دیده شویم و اگر این اتفاق رخ دهد، خیلی از مشکلات ما کم خواهد شد. در این طرح جای اینکه به ریشهها و علل مهاجرت پرداخته شود، کاملا صورتمسئله را خطخطی میکنند».
اما جامعه مهاجران افغانستانی تا چه اندازه در ایران امکان فعالیت دارند و آیا در این سالها توانستهاند نقشی بر روند قانونگذاری ایفا کنند؟ میتوان این انتقاد را به جامعه تحصیلکرده و نخبگان افغانستانی ساکن در ایران داشت که در این سالها منفعلانه نظارهگر شرایط بودهاند و تلاشی اساسی برای تغییر شرایط نداشتهاند؟
جعفری در پاسخ به این پرسش بخشی از نقد را درست میداند، اما ریشه این انفعال را در نبود هرگونه امکان فعالیت میداند: «با این بحث تا اندازهای موافقم. جامعه مهاجر ما هم منفعل است و صدای واحدی برای اعتراض در موارد مشابه نداریم. این نقد وارد است ولی چرایی آن چندان به ما وارد نیست. یکی از دلایلی که هیچ وقت جبههگیری مناسبی از سمت ما جامعه مهاجر نسبت به این موارد دیده نمیشود، نبود امکان اعتراض و کنش و فعالیت است. ما تشکل، تریبون و رسانهای نداریم که ممکن است بخشی از آن به ما مربوط شود ولی بخش وسیعی به جامعه میزبان برمیگردد که هیچگاه اجازه فعالیت و بلندشدن صدای جامعه مهاجر را نداده است».
گزارش: محمد باقرزاده/شرق
بیشتر بخوانید: وزارت ارتباطات: مشکل صدور سیمکارت برای اتباع خارجی حل میشود تحویل اولین شناسنامه به فرزند دارای مادر ایرانی و پدر خارجی احراز هویت دانش آموزان اتباع در شاد با کد جایگزین شماره ملی لینک کوتاه: asriran.com/003BEuمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: اتباع خارجی ساماندهی مجلس افغانستان مهاجرت دادگاه انقلاب اتباع استانداری مهاجران قانونی مجازات درجه اتباع غیرمجاز ساکن در ایران جامعه مهاجر اتباع خارجی خودروی حامل امور اتباع طرح ها خواهد شد روبه رو دو بند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۳۳۸۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط یکی از معلمها میداند
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چهکاره میشود را میتوان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت میکنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشهای بسیار دیده میشود.
مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال میشویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچهها «یک چیزی» میشوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.
خالهها و داییها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی میرسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آنها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمیرسیدید.
عموها و عمهها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم میکردند و اگر شما را دوست داشتند میگفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی میشود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» میگفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمیشود.
بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جستوجو در بین معلمهای مدرسه بود. نه اینکه معلمها بدانند؛ اما یکی از معلمها معمولاً میفهمید. شما باید بگردید و برای هر دانشآموز آن معلم خاص را پیدا کنید.
از نظر مشاوران مدرسه که همه دانشآموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر میخورند. معلمها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانشآموزان آخرش از راه بهدر میشوند و از این حرفها! اما یک معلم هست که انگار همهچیز را میفهمد، یکی که هر دانشآموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.
من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر میکردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم میگوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!
اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چهکاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.
خیلی دوست نبودیم، اما میتوانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضیها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدتها من را میدید نمیشناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…
کد خبر 6094247