Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-06@10:49:24 GMT

ایران پیشتاز دیپلماسی علمی دنیا شد

تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۴۳۱۴۹

ایران پیشتاز دیپلماسی علمی دنیا شد

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC)، دکتر محمدجواد دهقانی سرپرست ISC گفت: توسعه مشارکت های علمی  در سطح بین المللی و دیپلماسی علمی یکی از سیاست های اصلی جمهوری اسلامی ایران است که نظام آموزش عالی کشور نیز تاکید ویژه ای بر آن دارد. مشارکت های علمی یکی از سیاست های مورد تاکید در نقشه جامع علمی کشور نیز است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دهقانی اظهار داشت: یکی از شاخص های مهم مشارکت های علمی عبارت از سهم انتشار آخرین یافته های علمی مشترک بین المللی از کل انتشارات علمی کشور است. بررسی و تحلیل های علمی مستخرج از پایگاه استنادی بین المللی اسکوپوس (Scopus) نشان می دهد که در حالی که سهم دیپلماسی علمی از علم ایران در سال ۲۰۲۰ تاکنون به ۳۱ درصد رسیده است، مقایسه سهم مشارکت سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ مشخص می شود  که جمهوری اسلامی ایران با ۱۴ درصد رشد پیشتاز دیپلماسی علمی دنیا شده است.

وی افزود: گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها از جمله سیاست های کلی علم و فناوری ابلاغی توسط مقام معظم رهبری است. مشارکت علمی زمینه را برای دیپلماسی علمی باز می کند. یک پژوهش می تواند حاصل فعالیت یک پژوهشگر یا مشارکت علمی چند پژوهشگر از یک کشور یا بیش از یک کشور باشد.

سرپرست ISC یادآور شد: در صورتی که دو یا چند پژوهشگر از کشورهای مختلف بر روی یک پروژه تحقیقاتی مشترک فعالیت کنند آنگاه یک تعامل علمی در سطح بین المللی رخ داده است که غالباً با هدف گسترش مرزهای دانش صورت می پذیرد. این تعامل می تواند بین چندین محقق از چند کشور یا چندین دانشگاه یا موسسه تحقیقاتی یا صنعتی صورت پذیرد.

وی گفت: اعتماد علمی و اخلاقی مهمترین عنصری است که در طول زمان بین محققان شکل گرفته و فضا را برای پژوهش های مشترک بعدی باز می کند. زمانی که این تعاملات علمی در سطح گسترده ای بین محققان دو یا چندین کشور به شکل بلند مدت صورت پذیرد تاثیر آن قابل ملاحظه خواهد بود. این تعاملات در سطحی بالاتر از محقق، تعاملات بین موسسات و دانشگاه های دو یا چند کشور را در بر می گیرد که به صورت شریک ثابت تحقیقاتی یکدیگر محسوب می شوند.

سرپرست ISC ادامه داد: بررسی ها نشان می دهد که میزان مشارکت های علمی پژوهشگران کشور با دنیا طی۱۰سال اخیر از ۱۷ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۳۱ درصد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته و به خصوص در ۵ سال اخیر دائم روند افزایشی داشته است. به طوری که در سال ۲۰۱۶ سهم مقالات با مشارکت بین الملل از کل تولید علم به ۲۰ درصد بود که در سال ۲۰۱۷ به ۲۲ درصد، در سال ۲۰۱۸ به ۲۴ درصد، در سال ۲۰۱۹ به ۲۷ درصد و در سال ۲۰۲۰ به ۳۱ درصد رسیده است.  

دهقانی گفت: اگر میزان رشد مشارکت علمی هر سال نسبت به سال قبل در نظر گرفته شود مشخص می شود که این میزان رشد برای جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۱۷ نسبت به ۲۰۱۸ برابر با ۳.۴ درصد و درسال ۲۰۱۸ نسبت به ۲۰۱۹ برابر با ۱۴ درصد بوده که در چند سال اخیر بیشترین میزان ممکن بوده است.  

وی افزود: بعد از ایران، کشورهای لهستان، انگلستان و تایوان هر کدام با ۶ درصد بیشترین رشد در دیپلماسی علمی را داشته اند. در بین کشورهای اسلامی، مالزی بعد از ایران بیشترین رشد را داشته که به میزان ۵ درصد بوده است.

سرپرست ISC اظهار داشت: سهم مقالات با مشارکت بین الملل از کل مقالات تولید شده در تمامی حوزه های موضوعی شتاب بیشتری گرفته است. اما با محاسبه رشد سال ۲۰۱۹ در مقایسه با سال ۲۰۱۸، حوزه های علوم انسانی و علوم پایه بیشترین میزان رشد را داشته اند.

وی گفت: در بین حوزه های موضوعی در سال ۲۰۱۹، حدود ۳۰ درصد انتشارات علمی حوزه علوم پایه کشور با مشارکت پژوهشگران بین المللی بوده که بالاترین سهم در بین حوزه های موضوعی است. بعد از آن مقالات دو حوزه فنی و مهندسی و علوم کشاورزی با ۲۹ درصد در جایگاه بعدی قرار دارند. سهم مقالات با مشارکت بین الملل پژوهشگران علوم اجتماعی از کل مقالات این حوزه ۲۸ درصد است. به همین ترتیب ۲۲ درصد مقالات حوزه علوم پزشکی نیز در سال ۲۰۱۹ با مشارکت بین الملل بوده اند. این رقم برای حوزه علوم انسانی ۱۷ درصد است.

دهقانی خاطرنشان کرد: هر چند رشد مشارکت پژوهشگران کشور با سایر کشورها در سال های اخیر خود به پشتوانه فعالیت ها و برنامه ریزی های مختلف صورت گرفته است، اما استفاده از پتانسیل ایجاد شده به واسطه همکاری پژوهشگران کشور با سایر کشورها مقوله ای است که خود نیاز به برنامه جداگانه ای دارد.

وی گفت: اهمیت این مسئله مبتنی بر سند سیاست های کلان علم و فناوری که بر گسترش همکاری و تعامل فعال، سازنده و الهام بخش در حوزه علم و فناوری با سایر کشورها و مراکز علمی و فنی معتبر منطقه‌ای و جهانی بویژه جهان اسلام همراه با تحکیم استقلال کشور تاکید دارد قابل تبیین است.

کد خبر 5083312

منبع: مهر

کلیدواژه: مقام معظم رهبری تولید علم اسکوپوس پایگاه استنادی جهان اسلام مقالات علمی حاکمیت سایبری شرکت دانش بنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هوش مصنوعی فناوری فضایی محسن فخری زاده ایالات متحده امریکا واکسن کرونا گوگل اینترنت پرسرعت تحقیقات علمی روسیه امنیت اطلاعات فیس بوک مشارکت بین الملل مشارکت های علمی سایر کشورها دیپلماسی علمی علم و فناوری سرپرست ISC سال ۲۰۱۹

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۳۱۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله گازانبری امارت به تعهدات آبی با ایران ؛ همسایه‌آزاری تمامی ندارد

به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه فرهیختگان نوشت: روز یکشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روزهای پربارش پرداختیم. این در حالی است که علی‌رغم تمام هشدارها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راه‌های آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژه‌های آبی روی رودخانه‌هاست. به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سدهای بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهره‌برداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

ردپای هندوستان در هریرود

با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سدهای و کانال‌ها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و به‌خصوص سرمایه‌گذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژه‌های آتی شان مورد توجه خواهد بود. محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشه‌ورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «به‌طور کلی شاید بشود سرمایه‌گذاری هند در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جست‌وجو کرد؛ وقتی تاریخ هند به‌خصوص یک قرن اخیر را مرور می‌کنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعدها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حل‌نشده کشمیر می‌شود. از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور به‌جدیت سراغ سرمایه‌گذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرم‌های فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاست‌های هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضه‌اش دارد می‌تواند پیش ببرد.

البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی می‌شود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند به‌وضوح قابل مشاهده است. جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین می‌کند و خاوری‌ترین دلتای رودخانه هیرمند را به‌عنوان مرز بین دو کشور قرار می‌دهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایه‌گذاری را در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و... . اما در زمینه پروژه‌های آتی، نمی‌خواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی به‌جدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژه‌هایی همچون «قوش‌تپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دست‌نخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط می‌خواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود. درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان می‌گوید تکمیل استراتژی جنگ‌ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.

همین چندروز قبل آقای«آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایه‌گذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوه‌بر اینکه منابع آب را مهار می‌کند به‌جد دنبال این است که وابستگی‌اش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژه‌ها موقعیت ویژه‌تری در مذاکرات به طرف افغانستانی می‌دهد.

ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود
این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایتهای این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد ولی به دلیل ناآرامی‌های داخلی فراز و فرودهایی داشت تا نهایتا در دوران رئیس‌جمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهره‌برداری رسید. جالب است که نخست‌وزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران می‌آید و توافقنامه چابهار را امضا می‌کند و هنوز بعد از سال‌ها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما می‌گوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»

شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشورها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشورهای دیگر دنبال می‌کند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتارهای دولت‌ها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوه‌ای دیگر به دنبال تسلط و نادیده‌گرفتن حق ملت‌هاست.

در عصر حاضر اگر کمی حواس‌مان جمع باشد متوجه می‌شویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملت‌ها و هویت‌شان به‌طور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ می‌زند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بندهای انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشن‌تر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.
واقعا نمی‌خواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط می‌کنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیت‌المال است. در واقع می‌خواهم توجه کنیم که در آستانه حذف‌شدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.

حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است

مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سال‌های اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون‌رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشورهای دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکست‌های دیپلماسی آبی‌شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری درمورد مسائل آب‌های فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی‌شان ترسیم کرده‌اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیده‌ایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده‌ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال‌خان، که هرچند تلاش‌هایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه‌شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال‌خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است‌، وارد گفت‌وگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی‌رغم تلاش‌های دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمال‌خان تکمیل شد.
سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سال‌ها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزارهایی استفاده کرد؟ از سد کمال‌خان که گذشت اما قرار است برای سد بخش‌آباد روی سرشاخه فراه‌رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزارهایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش‌آباد -که میخی است بر تابوت کمارفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی‌اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میان‌دست و در جایی پایین‌دست هستیم و تک تک این رودخانه‌های فرامرزی چالش‌ها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین‌دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قره‌قوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.
در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یک‌جانبه سد و کانال‌هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامه‌ای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده‌ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضه‌های فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سال‌ها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضه‌هایی با چالش‌ها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آب‌های فرامرزی قراره دیده می‌شود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن‌هم با ۸۵ میلیون‌دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمی‌بایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ اینها فقط سوال است.

توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟

این پژوهشگر درباره میزان حقابه‌ای که این‌روزها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام می‌کنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!

وقتی ابزارهای قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی می‌کنید که چه کرد، یکی از ابزارهای بسیار مهمش همین به‌کارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کم‌نظیر دیپلماسی عمومی به‌درستی استفاده نمی‌کنیم.

شاید زمانی سازش مبتنی‌بر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشورها اصولا حاضر نیستند در مذاکرات‌شان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملت‌هایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات می‌توانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.

من‌حیث‌المجموع فکر می‌کنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه‌ آبریز بین‌المللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علی‌الخصوص‌انگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانه‌ها را بدون توجه به پیامدهای آن در کشورهای پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعب‌العبور است؛ به‌ویژه اینکه روشن است سیاست‌های دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساخت‌های‌ آبی و ساخت سد و تکمیل کانال‌ها به درهم‌تنیدگی این مناقشه خواهد افزود.

از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاه‌هایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جست‌وجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط‌ گذار نظام بین‌الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین‌المللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبه‌گرایی و ائتلاف‌سازی مبتنی‌بر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پساقطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایین‌تر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور می‌شود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضاها را دوباره پیکربندی و تفسیر ‌کنیم. حقیقتا نمی‌دانم که آیا روزگاری می‌رسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزارهای قدرت‌مان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی‌مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.

خبرهای روزنامه فرهیختگانبیشتر بخوانید

کد خبر 849237 منبع: فرهیختگان برچسب‌ها ایران و افغانستان استان سیستان و بلوچستان خبر ویژه افغانستان طالبان افغانستان

دیگر خبرها

  • حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران
  • حمله گازانبری امارت طالبان به تعهدات آبی با ایران
  • ضرورت مشارکت ذینفعان حوزه علوم انسانی در تدوین سیاست‌ها
  • حمله گازانبری امارت به تعهدات آبی با ایران ؛ همسایه‌آزاری تمامی ندارد
  • ضرورت انتقال دانشجوی بورسیه‌ای به کشور‌های جهان برای پیشرفت علمی ایران/ سیاست‌های علمی، ۲۵ ساله تدوین شوند نه ۸ ساله
  • جزئیاتی از تفاهم‌نامه علمی و تحقیقاتی دانشگاه آزاد مرکزی با یک واحد صنعتی
  • گسترش همکاری‌ها با کشور همسایه کمکی به دیپلماسی فرهنگی است
  • تروما چهارمین علت مرگ در دنیا
  • واکنش روابط عمومی دانشکده علوم خانواده به برخی حاشیه‌سازی‌ها
  • توضیح دانشگاه تهران درباره پست جدید همسر ابراهیم رئیسی