مکبوک ایر یا مکبوک پرو؛ کدام خریدنیتر است؟
تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۵۲۰۱۴
هر دو خانواده پرطرفدار لپتاپهای اپل یعنی مکبوک پرو حرفهای و مکبوک ایر ارزانقیمت، امسال بهروزرسانی شدهاند.
مدلهای امسال با رفع برخی ایرادهای اساسی از جمله صفحهکلید مشکلدار پروانهای اپل، ارزش خرید بسیار بالاتری پیدا کردهاند، اما مشکل اینجاست که مدلهای 13 اینچی مکبوک پرو و ایر از نظر ظاهری و باطنی آنقدر به هم شبیه شدهاند که پرداخت 400 دلار حداقل اختلاف قیمت آنها را توجیهناپذیر میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه نگاه دقیقتری به تفاوتها و شباهتهای این دو محصول میاندازیم تا اگر قصد خرید یک مکبوک جدید دارید، انتخاب بهتری داشته باشید.
طراحی
مدلهای امسال مکبوک پرو و ایر هردو از بدنهای آلومینیومی با ابعاد و شکلی یکسان استفاده میکنند و تنها تفاوت ظاهری آنها امکان انتخاب رنگ طلایی برای مکبوک ایر است.
هردو دستگاه از نمایشگر رتینا با وضوح تصویر 2560 در 1600 پیکسلی برخودار هستند، هرچند تفاوت شدت نوردهی نمایشگر در این دو مدل قابل ملاحظه است.
نوردهی نمایشگر مدل ایر نسبت به نسل قبل بهبود یافته و کیفیت تصویر کماکان فوقالعاده است، اما نمیتواند بهاندازه نمایشگر مدل پرو با تقریبا دو برابر نوردهی شما را تحتتاثیر قرار دهد.
این اختلاف در دقت رنگ آنقدر قابل ملاحظه نیست، هرچند کماکان استفاده از نمایشگر مدل پرو برای کارهای جدی مثل ویرایش تصویر بهتر است.
یک خبر خوب، خلاص شدن کاربران از شر صفحهکلیدهای داستاندار پروانهای و جایگزین شدن آنها با فناوری Magic Keyboard است که در تمام لپتاپهای امسال اپل دیده میشود.
این بهروزرسانی خیال شما را از خرابی زودهنگام و تجربه تایپ گاه آزاردهنده این صفحه کلیدها خلاص خواهد کرد. هر دو محصول از یک تاچپد بزرگ و حساس با قابلیت کلیک کردن برخوردار هستند، اما از نظر تعداد درگاههای ورودی با هم تفاوت دارند.
مکبوک ایر تنها دو پورت USB-C در کنار بدنه در اختیارتان قرار میدهد، اما برخی مدلهای مکبوک پرو 13 اینچی با چهار پورت USB-C هم عرضه شدهاند.
این ویژگی بهخصوص بهدرد کسانی میخورد که تجهیزات جانبی متعددی دارند و دوست ندارند پول اضافی برای خرید یک تقسیم USB-C خارجی هزینه کنند.
عملکرد
هر دو خانواده ایر و پرو امسال با پردازنده اختصاصی اپل یعنی M1 هم به بازار عرضه میشوند که میتواند نویدبخش قابلیتهای بسیار از جمله پردازش سریعتر و مصرف باتری کمتر باشد. این پردازندههای جدید مبتنی بر معماری ARM هستند و بنابر ادعای سازنده با ارائه بهترین توان پردازش بهازای هر وات مصرف انرژی میتوانند عملکردی فوقالعاده با مصرف انرژی پایین داشته باشند.
اگر به فناوریهای نوین چندان خوشبین نیستید، جای نگرانی نیست، چون هم مکبوک پرو و هم مکبوک ایر را میتوانید با پردازنده نسل دهم اینتل هم خریداری کنید. ولی بهیاد داشته باشید صرف داشتن پردازنده نسل دهم اینتل تضمینکننده عملکرد مناسب پردازشی نخواهد بود. برای مثال مکبوک ایر مجهز به پردازنده نسل دهم اینتل قیمتی کمتر از مکبوک پرو پایه دارد، اما بهدلیل محدودیت مصرف 9 واتی این تراشهها نمیتواند اختلاف عملکرد چشمگیری نسبت به مدلهای پایه بهنمایش بگذارد. اگر قرار است با مکبوک خود کارهای سنگین انجام دهید و توان پردازشی برای شما اهمیت دارد به مکبوک ایر فکر نکنید.
پردازنده M1 بهدلیل یکپارچگی با سیستمعامل و بهینهسازیهای همهجانبه میتواند عملکردی حتی بهتر از پردازندههای محدود شده اینتل داشته باشد. البته اگر مشکلی با قیمت 1800 تا 2000 دلاری
مدلهای مجهز به پردازنده اینتل ندارید، قطعا بهترین انتخاب ممکن شما این مدلها خواهند بود.
یک نکته مهم دیگر، حافظه رم این دستگاههاست. مدلهای پایه مکبوک پرو از رمهای LPDDR3 با پهنای باندی پایین استفاده میکنند و این میتواند برای کاربران حرفهای تفاوت معنیداری ایجاد کند. درمقابل مکبوک ایر مدل 2020 با رم LPDDR4X خود مصرف انرژی پایین و پهنای باند بالا را با هم ترکیب میکند و میتواند در بسیاری از مواقع عملکرد بهتری داشته باشد.
کارایی
هرچند سالها پیش سری ایر و پرو از نظر وزن و ابعاد تفاوت قابل ملاحظهای داشتند، در سالهای اخیر این تفاوت بهسمت قابل چشمپوشی بودن حرکت کرده است البته کماکان مدل ایر کمی ظریفتر و کمی سبکتر از مکبوک پرو باقی مانده است، اما این تفاوت در حدی نیست که بخواهد روی انتخاب شما تاثیری داشته باشد. هردو محصول فوقالعاده سبک و جمعوجور هستند و همراه داشتن آنها در طول روز مشکل نیست.
یک مساله مهم دیگر که ممکن است شما را بهسمت لپتاپهای اپل بکشد، عمر باتری است. گرچه این لپتاپها دیگر بیشترین عمر باتری را در بین تمام لپتاپهای امسال ندارند، کماکان میتوانند جوابگوی نیازهای کاربران عادی تا حرفهای باشند.
مدلهای پرو و ایر جدید از نظر عمر باتری هم بسیار شبیه هستند و در کاربردهای روزمره عمری بین 6 تا 8 ساعت دارند که واقعا جایی برای گلایه باقی نمیگذارد.
نتیجهگیری
همانطور که گفتیم، این دو محصول غیر از چند مورد کلیدی تقریبا یکسان هستند و با توجه به اختلاف قیمت چشمگیر مدلهای پرو در مقایسه با ایر بهتر است دلیل خوبی برای پرداختن این مبلغ داشته باشید.
مدلهای پایه مکبوک پرو از سختافزارهای قدیمی استفاده میکنند و درعمل اختلاف محسوسی با همتایان ارزانقیمت خود ندارند.
اگر بودجه شما اجازه میدهد و نیازمند تواناییهایی مثل نمایشگری با رنگ دقیق و توان پردازشی بالا برای ویرایش سریع ویدئو هستید قطعا باید سراغ مدلهای گرانقیمتتر مکبوک پرو بروید.
برای باقی کاربران، مکبوک ایر تنها انتخاب منطقی خواهد بود: کیبورد جادویی، حافظه داخلی دو برابر قبل، پردازنده جدید و رم سریعتر را نمیتوانید در مدلهای ارزانقیمت مکبوک پرو یکجا داشته باشید، اما مکبوک ایر مجهز به پردازنده اینتل با تمام این قابلیتها و قیمتی کمتر از مدل پایه مکبوک پرو عرضه میشود.
بهعلاوه عملکرد سری ایر برای کاربردهای معمول آنقدر خوب است که اختلاف فاحش قیمت آن را برای کاربران عادی توجیهناپذیر کند.
خشایار مریدپور - روزنامهنگار فناوری / ضمیمه کلیک روزنامه جام جم
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: لپ تاپ های اپل اینتل داشته باشید مک بوک پرو لپ تاپ مک بوک ایر لپ تاپ ها دو محصول مدل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۵۲۰۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفاوت بوته با درخت
به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کرمانشاه محمدهادی صحرایی در یادداشتی تحت عنوان «تفاوت بوته با درخت»، نوشت:
حدود ۲۱۰ روز از جنگ اسرائیل و متحدانش علیه مردم غزه میگذرد. هفت ماهی که هر روزش به اندازه یکسال سخت و جانفرساست. و مردم جهان توانستند چهره عریان صهیونیزم و تمدن غرب را با چشم خود ببینند و با عقل خود بفهمند. دیدن و فهمیدنی که دهها سال توسط رسانههای جهان استکبار به اسارت گرفته شده بود.
میتوان اولین دستاورد عملیات موفق طوفان الأقصی را در آزادسازی چشم و گوش و عقل انسان امروز از دست رسانههای افسونگر نولیبرال دانست و دید که چگونه دیدهها از سحر ساحران فرعون صهیونیست، آزاد شده و حتی اهل خانه فرعون هم در حال اسلام آوردن هستند. دستاورد دوم طوفان الأقصی و صبر بی نظیر مردم غزه هم مثل اولی، نصیب بشریت شد و بزکِ مظلومیت از چهره ستمگر صهیونیزم پاک شد.
مردم فلسطین، حدود هشتاد سال است که ذات شرور صهیون را فهمیدهاند ولی مردم جهان نمی دانستند که موش کارتون تام و جری تا به این حد دندان تیز و خونریز و دل بی رحم دارد. نیاز بود که پرده تزویر و دروغ از پرده سینمای هالیوود و والت دیزنی و دیگر کمپانیها و ماهوارهها و رسانههای صهیونی بیافتد و حقیقت واقعی دیده شود. مرور فیلمهای معروف از تاریخ تأسیس اسرائیل به بعد نشان میدهد که این ۲۱۰ روز اخیر توانسته حدود ۸۰سال تلاش رسانهای صهیونیزم جهانی را نقش بر آب کند. تلاشی که با آمیختن هنر و تکنولوژی و عشق توانسته بود از سامسون و دلیله و داوود شاه و... تا فهرست شیندلر و پیانیست و تا همین سریالهای طولانی و نیابتی اخیر که در برخی کشورهای آسیایی ساختند؛ از دیو، دلبر بسازد.
سینمایی«سامسون و دلیله» میگفت فلسطینیان با فریب توانستند قدرت فرابشری سامسون، پهلوان نامی یهود را توسط دختری فلسطینی به نام دلیله از او بگیرند و او را در غزه زندانی و تحقیر کنند و پس از آنکه سامسون قدرتش را بازیافت، معبد فلسطینیان را بر آنها خراب کرد. افسانهای ۷۵ ساله مثل هولوکاست. ولی اکنون جهان میبیند که ۲۱۰ روز است که اسرائیل و حامیانش از فرعونها گرفته تا قارونها و سامریها و با تمام توان افسانهای خود نتوانستهاند حتی یک اسیر اسرائیلی را بیابند و آزاد کنند و حتی نتوانستهاند از میراث نامشروع خود دفاع کنند و ذهن مردم جهان را مثل همین ۸۰ سال اخیر فریب دهند. از سوی دیگر، مردم جهان تاکنون، یهودیان مهاجر به اسرائیل را قومی ستمدیده و مظلوم و قابل ترحم میدیدند و امروزه او را در قامت دیوانه مست مسلحی میبینند که بوی خون او را زنده نگه می دارد. این اگر مرگ دوران فریبکاری آنها و به آخر رسیدن قدرت سحر رسانهای آنها نیست پس چیست؟
رسوایی و شکست ۲۱۰ روزه اسرائیل آنقدر عمیق و عجیب است که حتی غولهای رسانه ای نیز توانایی جبران آنرا دستکم تا سالهای متمادی نخواهند داشت. و اسرائیل در این شکست تاریخی و ماندگار، تنها نیست. دلیل پشتیبانی عجیب و ناموسی آمریکا و انگلیس و فرانسه و قارونهای کم عقل هم به این دلیل است که شیشه عمر خود را به دست صهیونیزم داده و روی اسب بازنده شرط بسته بودند. حکایت امروز اسرائیل و حامیانش در جنگ علیه مردم غزه شبیه داستان عمربن عبدود در جنگ احزاب است. نه توان جنگیدن دارد و نه پاسخ قانع کننده.ای برای بازگشت از میدان برای افکار عمومی. مردم جهان و به ویژه آمریکا از دولتمردان خود خواهند پرسید که چرا به معرکهای که ربطی به شما نداشت رفتید و چرا اینهمه هزینه کردید و چرا نتیجه اش مثل خلیج خوکها و ویتنام و طبس و افغانستان و... مملو از شکست شد؟
نسل امروز آمریکا اگرچه اسیر قلعهای است که توسط سران «نواسرائیلی» اداره میشود ولی پس از جنبش وال استریت و اعتراضات به قتل جرج فلوید و تسخیر کنگره و... و امروزه در اعتراضات گسترده دانشگاهی نشان داده که علاقه دارد از درون این قلعه مخوف با دنیا سخن بگوید. جنبش دانشجویی امروز آمریکا دستاورد سوم طوفان الأقصی است که به تمام، میتوان گفت شروع ثمردهی خون شهدای مظلوم غزه است که به بیداری مردم آمریکا خواهد رسید و پلیس خشن آمریکا نمیتواند با ارعاب و وحشت، برای مدت طولانی این آتش افروخته را زیر پا، پامال و پنهان کند.
پس از اعتراضات اقتصادی جنبش یک درصدی و اعتراضات به نابرابری های اجتماعی و تبعیض های نژادی در قتل جورج فلوید و اعتراضات سیاسی تسخیر کنگره، این اعتراضات به جامعه دانشگاهی و روشنفکری آمریکا رسیده و نسلهای آینده میتوانند آمریکا را با سؤالات چالشی و مبنایی مواجه کنند. کشور چهارصد سالهای که مدعی مهد آزادی و قانون و حقوق و صلح است اگر بتواند آتش افروزی و فتنه انگیزی در بیش از ۱۰۰ جنگ بزرگ و استفاده انحصاری از بمب اتم در هیروشیما و ناکازاکی و ... را توجیه کند، استقرار تک تیرانداز در صحن دانشگاه خود را چگونه توجیه می کند؟ مهد علم و دانش را میشود باور کرد یا لشگرکشی نظامی به دانشگاه را؟ شعار حقوق زن و حفظ آزادی او را باور کرد یا به زمین کوبیدن استاد زن، در حالی که فریاد می زند «من پروفسورم»؟ شعار آزادی بیان را باور کنند یا بازداشت ۱۷۰۰ دانشجو در ۷۰ دانشگاه توسط پلیس خشن؟ احترام به دختران که شعار میدادند این بود که دختران را روی آسفالت دمر کنند و با زانو بکوبند و دستبند بزنند؟ وقتی پلیس نامتعادل آمریکای مدعی دموکراسی دهان مردم و دانشجو و استاد دانشگاه خودش را با مشت می کوبد، با مردم دیگر کشورها چه خواهد کرد؟
تفاوت بوته با درخت در ریشه دار بودن است.
دشمنان می فهمند و کتمان میکنند ولی ایکاش مدعیان ما و خودباختگان همین یک نکته را میدیدند و میفهمیدند. کشوری که چهارصد سال است با نابود کردن سه تمدن بزرگ، خود را بزرگ کرده با کشوری که وارث تمدن هفت هزارساله است فاصله ای به اندازه هزاران سال دارد. ما همین اکنون برخی اساتید دانشگاه داریم که اسلام و نظام را قبول ندارند و حتی از دشمن آشکاری مثل آمریکا و اسرائیل حمایت میکنند و با برخی از آنها رفاقت خانوادگی دارند و از نابودی کشور خود میگویند با این حال از بیت المال حقوق میگیرند و از تمام مواهب حتی بیشتر از سایر ایرانیان بهرمندند تا شاید اگر دانشی دارند به جامعه برسانند. ولی در جهان اینگونه نیست.
در آمریکا که مادر همه شعارهای بیعمل است، حتی اعتراض یک استاد به نحوه برخورد پلیس با دانشجویش را برنمیتابند و در همان صحن دانشگاه به زمین میکوبند و دستبند و... با مسؤول گروه و رئیس دانشگاهی که اخراج میشود و... آیا باورکردنی است؟ پلیس سرتاپا مسلح آنجا، پاسخ دانشجوی معترضی که چادر زده و تنها با یک ماسک و تیشرت در آنجا نشسته را مثل جانیان مسلح و مست و قاتلان حرفهای میدهد، ولی در ایران ما حتی دانشجویی که با تبلیغات رسانههای دروغگو اغفال شده و کوکتلمولوتف پرتاب یا فحاشی یا پلیس را زخمی کرده بود را با مماشات و عفو میبخشند و از دهه هفتاد تاکنون، معدودی کارشان به برخورد قضائی رسیده و هرجا پلیس محترم، اشتباهی مرتکب شده با خاطی برخورد شده است. این تفاوت نیست؟
دستاورد چهارم اعتراضات دانشگاهیان مظلوم آمریکا به جنایات اسرائیل و آمریکا در غزه این بود که نشان داد تلاش رسانههای وارونهنمای جهان سلطه همین است که جنبش دانشجویی و اصیل ایران را که ریشهای هفتاد ساله و میهندوستانه و ضداستکباری دارد، در حد غذاخوری مختلط و کشف حجاب و تاپ و رکابی تقلیل دهند و مبتذل کنند. همانگونه که مشخص شد تلاششان برای دانشجویان و جوانان خودشان هم همین است که مشغول هوس و شهوت و غفلت شوند و در مورد مسایل اصلی و اصیل، نیندیشند. جای مرتضای آوینی و نادر طالبزاده خالی است و خدایشان رحمت کند که حقیقت آمریکا و رسانههایش را خوب میشناختند و میگفتند.
وقتی رسانههای چند میلیون دلاری، به جای پرداختن به دستگیری ۱۷۰۰ دانشجوی ۷۰ دانشگاه آمریکا به راهپیمایی یک نفره علیه حکم دادگاه ایرانی علیه یک مجرم میپردازند یعنی جبهه رسانهای غرب با تمام توان به دنبال تطهیر جنایات استکبار از غزه تا دانشگاههای آمریکاست. گاهی با دروغ و گاهی با سکوت و گاهی با سوژهبافی مصنوعی. مقایسه اجمالی عملیات و جنگ جهانی رسانهها در ضریب دادن و تحریک اغتشاشات سال ۱۴۰۱ ما با پوشش اعتراضات امروز آمریکا گویای یک بام و دوهوا و نفاق رسانهها و مجامع حقوق بشری است که به فضل خدا و مجاهدت جوانان و جهادگران جهانی این عرصه، انحصار شیطانی رسانهها شکسته خواهد شد و نوای پیروزی به جهانیان خواهد رسید. انشاءالله
*محمدهادی صحرایی مسؤول سازمان بسیج رسانه استان کرمانشاه و فعال رسانهای
انتهای پیام/
کد خبر: 1229307 برچسبها دانشگاه آزاد اسلامی فلسطین آمریکا اسرائیل