ترور شهید فخریزاده نظم و امنیت بین الملل را به مخاطره میاندازد
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۸۱۴۸۸
به گزارش ایرنا، عبداللطیف نظری استاد دانشگاه و سیاستمدار روز سه شنبه در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار ایرنا گفت که ترور دانشمند برجسته هستهای جمهوری اسلامی ایران که در واقع سرمایه معنوی وعلمی برای بشریت و دنیای اسلام بود، یک جنایت و تخطی صریح از فرآیندهای حقوق بشری است.
نظری افزود: این کار نوعی مداخله در امور داخلی یک کشور مستقل است و با هدف ایجاد تنش در منطقه صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی گفت: از هر زاویه که موضوع را مورد توجه قرار دهیم، به این نتیجه می رسیم که عاملان این جنایت بازیگرانی هستند که در پی ایجاد تنش و تنشج در منطقه حساس غرب آسیا هستند.
نظری تأکید کرد که باید این جنایت از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد، مجامع و نهادهای بین المللی محکوم شود زیرا میتواند صلح و امنیت جهانی را به مخاطره اندازد.
به گفته این استاد دانشگاه، عاملان این ترور و آنهایی که در پشت صحنه این سناریو را طراحی کردند، نباید بدون مجازات باقی بمانند زیرا این جنایات مخل نظم و امنیت منطقه و بین المللی است.
نظری گفت که با تحلیل و بررسی این جنایت میتوان به منشاء آن پی برد هرچند عاملان آن به طور رسمی مسئولیتی نپذیرفتهاند، اما بسیاری از رسانهها و ناظران، موساد را عامل این ترور قلمداد کرده اند و نیویورکتایمز نیز وی را هدف شماره یک موساد دانسته است.
این کارشناس مسایل سیاسی افغانستان اضافه کرد: برای این ترور اهداف و پیامدهایی را میتوان ارزیابی کرد. با فرض عاملیت اسراییل در این ترور، میتوان ریشه آن را به برخی تحرکات اخیر سهجانبه آمریکا، عربستان و اسراییل در فاصله دو ماه مانده به پایان ریاستجمهوری ترامپ و همچنین خبرهایی مبنی بر سفر نخستوزیر اسرائیل به عربستان مرتبط دانست.
وی افزود: برنامههای هستهای و دفاعی ایران به سطحی از ارتقای ساختاری دست یافته است که فقدان برخی چهرهها، آن را متوقف نمی کند. با این حال تشدید بیاعتمادی ایران به غرب و تضعیف گرایش به مذاکره را میتوان از پیامدهای این رخداد به شمار آورد. همچنین افزایش تنشهای منطقهای میان جبهه مقاومت و آمریکا و اسرائیل در عراق و سوریه میتواند از تبعات دیگر این حادثه باشد.
نظری اضافه کرد: ایران و آمریکا دو قدرت ژئوپلتیک در خاورمیانه هستند و رژیم صهیونیستی متحد اصلی آمریکا در غرب آسیا، با اتکا به آمریکا سعی دارد تقابل با ایران را کماکان ادامه دهد و آمریکا را به یک جنگ بی پایان دیگر در خاورمیانه بکشاند.
به گفته این آگاه سیاسی، ترور دانشمند برجسته هستهای ایران شروع مجدد دیپلماسی بین واشنگتن و تهران را توسط جوبایدن رئیس جمهوری منتخب آمریکا، دشوارتر می کند. دشواری و پیچیدگی مذاکرات زمانی افزایش می یابد که مقامهای بلندپایه در تهران تاکید کردند ایران در فرصت و زمان مناسب، مانند صاعقه بر قاتلان فخری زاده فرود خواهد آمد و آنها را از کرده خود پشیمان خواهد کرد.
تروریستهای مسلح عصر جمعه (هفتم آذر) با کمین در مسیر خودرو حامل دکتر محسن فخریزاده معاون وزیر دفاع و رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع در بلوار مصطفی خمینی(ره) شهر آبسرد از توابع شهرستان دماوند، این دانشمند برجسته کشورمان را در عملیاتی انتحاری و مسلحانه به شهادت رساندند.
براساس اظهارات وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در جریان این حمله تروریستی، ابتدا خودرو حامل فخریزاده مورد حمله قرار گرفت و بعد یک خودرو نیسان در ۱۵ متری وی منفجر شد؛ در اثر این تیراندازی و انفجار، محسن فخریزاده به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد ولی با توجه به شدت جراحتهای وارده در بیمارستان به شهادت رسید.
پیکر پاک شهید فخریزاده پس از طواف در حرم امام رضا (ع)، حرم حضرت معصومه(س) و حرم امام خمینی(ره)، روز دوشنبه (۱۰ آذر) با حضور فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح و خانواده معظم شهید در امامزاده صالح (ع) تهران آرام گرفت.
برچسبها افغانستان محسن فخریزاده شهید صنعت دفاعی ایران پروندهٔ خبری ترور دانشمند ممتاز هسته ای و دفاعی ایرانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: افغانستان محسن فخری زاده شهید صنعت دفاعی ایران افغانستان محسن فخری زاده شهید صنعت دفاعی ایران اخبار کنکور فخری زاده هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۸۱۴۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی