بیست و چند سال تجربه دیپلماسی که البته موفق نبود!
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۹۷۵۲۳
رئیس جمهور صبح امروز در واکنش به طرح مجلس گفت بگذارید آنها که تجربه دارند، کار را پیش ببرند و به بیست و چند سال تجربه دیلپماسی موفق اشاره کرد.
به گزارش مشرق، حجت الاسلام روحانی رئیس جمهور امروز (پنجشنبه ۱۳ آذر) در واکنش به طرح مجلس شورای اسلامی تحت عنوان "اقدام راهبردی برای لغو تحریمها" که مورد مخالفت وی و وزارت خارجه قرار گرفته، گفت: «بگذارید با حوصله، تحمل، خردورزی و آنهایی که تجربه بیست و چند ساله در این امر دارند و در دیپلماسی موفق بودند و در دیپلماسی بارها و بارها آمریکا را در این سه سال در سازمان ملل شکست دادند، کارشان انجام بدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارغ از صحبتهای روحانی علیه این طرح مجلس شورای اسلامی که قانوناً وی باید آن را اجرا کند، احتمالا مراد رئیس جمهور از تجربه بیست و چند ساله، به تیمی از مذاکرهکنندگان کشورمان باشد که در مقاطع مختلفی به مذاکره با طرف غربی و عمدتاً آمریکاییها پرداختند. صحبت آقای روحانی دو وجه دارد. یکی بحث تجربه است که مسلماً تیم مذاکرهکننده مورد اشاره ایشان شامل افرادی همچون خود وی، محمد جواد ظریف، سید حسین موسویان و برخی نزدیکان او از زمان مذاکرات قطعنامه در دستگاه دیپلماسی حضور داشتند و قطعا تجربه اندوختهاند اما وجه دوم سخنان رئیس جمهور محل اشکال است. اینکه این تیم در دیپلماسی موفق بودند و در دیپلماسی بارها و بارها آمریکا را شکست دادند، لااقل رجوع به تاریج همین بیست و چند سال گذشته چنین چیزی را به اثبات نمیرساند!
بیشتر بخوانید: روحانی:بگذارید آنهایی که تجربه موفق دیپلماسی دارند، کارشان را انجام دهندبه همین دلیل به چند برهه که مذاکره با آمریکاییها تنها به ضرر طرف ایرانی تمام شد اشاره خواهیم کرد تا صحت و سقم سخنان آقای روحانی معلوم شود.
** آمریکا چگونه اعتماد هاشمی و ظریف را در ماجرای آزادی گروگانها در لبنان پاسخ داد؟
در زمان بوش پدر که یکی از دستورکارهایش را آزادی آمریکاییهایی که در لبنان توسط حزبالله به گروگان گرفته شده بودند، خوانده بود؛ آمریکا رابطهای با ایران نداشت، بنابراین امکانی برای مذاکره بین طرفین وجود نداشت و بهگفته "برنت اسکوکرافت" مشاور امنیت ملی آمریکا این کشور نمیخواست درباره گروگانها مذاکرهای بکند.
بر همین اساس بوش پدر با صدور یک بیانیه زیرکانه، ایران را تنها ابزار ممکن برای آزادی گروگانها دانست. او در بیانیهاش آورد: «امروز آمریکاییهایی هستند که بهخلاف میلشان در سرزمینهای بیگانه بهخاطر چیزی که مسئولش نیستند، نگهداشته شدهاند. دراینباره میتوان همکاری نشان داد و این همکاری تا مدتها به خاطر آورده میشود». بوش پدر در بیانیهاش تأکید کرده بود: "حسننیت"، "حسننیت میآورد".
این بیانیه که حکایت از یک اقدام در برابر یک اقدام از سوی ایران داشت، توسط ایران دریافت شد و اکبر هاشمی رفسنجانی رئیسجمهوری وقت ایران خطاب به آمریکاییها اعلام کرد: «ایران این آمادگی را دارد که با کشورهایی که آمادگی دارند سیاست برخورد مساوی و بدون باجخواهی و انحصارطلبی و توسعه طلبی داشته باشند، با اینها کار کند».
اگرچه اظهارات طرف ایرانی از سوی آمریکا مورد توجه قرار نگرفت ولی پس از انتشار تصاویر یکی از گروگانهای آمریکایی که به دار آویخته شده بود، رئیسجمهور آمریکا ناچار شد که به ایران متوسل شود. بوش پدر در اولین گام با خاویر پرز دکوئیار دبیرکل سازمان ملل متحد تماس گرفت و از وضعیت گروگانها ابراز نگرانی کرد و گفت: «میتواند امتیازهایی به ایران بدهد. البته تا جایی که لزومی به مواجهه مستقیم با آنها نباشد».
دبیرکل سازمان ملل نیز "جیانی پیکو" را که از مشاورانش بود به ایران میفرستد. مأموریت پیکو این بود که رفسنجانی را به آزادی گروگانها راغب کند. فرستاده آمریکا به ایران پس از ورود به تهران با "محمدجواد ظریف" دیدار میکند. پس از این دیدار، وی بههمراه ظریف وارد دفتر کار هاشمی رفسنجانی میشود. طرف ایرانی بهجهت اینکه قصد داشته مذاکرات پنهانی بماند، حتی مترجم را هم از جلسه خارج میکند.
مشاور دبیرکل سازمان ملل در این جلسه به هاشمی میگوید: رئیسجمهور آمریکا تقاضا کرده که به آزادی گروگانهای آمریکایی در بیروت کمک کنید. البته این کمک بیاَجر نمیماند. هاشمی نیز پاسخ میدهد: «ما اولاً نمیدانیم این گروگانها در لبنان هستند یا خیر؟ اما اگر آمریکاییها حسن نیتشان را نشان دهند و مطمئن شویم جدی هستند و اگر کاری از دست ما ساخته باشد، هم بهخاطر لبنان و هم مسائل انسانی این کار را خواهیم کرد. اما بدین شرط که آمریکا در مسئله جنگ ایران و عراق در تعیین متجاوز و خسارتها، بیطرفانه عمل کنند و از سیاستهای خصمانهاش در قبال ایران دست بردارد».
پس از آن رئیسجمهور وقت ایران، محسن رضایی را می خواهد و از او میخواهد که موضوع را بررسی کند که میتواند در این زمینه کاری انجام دهد یا نه. محسن رضایی نیز یکی از فرماندهان سپاه را به لبنان میفرستد تا با اعضای بلندپایه حزبالله برای آزادی گروگانها مذاکره کند. این گفتوگوها به نتیجه نمیرسد اما رضایی به آن فرمانده دستور میدهد که تا زمان آزادی گروگانها در لبنان بماند.
سرانجام، پافشاری ایران اثرگذار میشود و مقامات حزبالله آزادی گروگانها را میپذیرند و ظرف دو ماه و نیم بعد گروگانها "یکی یکی" آزاد میشوند. پس از آزادی گروگانها، ایران در انتظار مشاهده حسننیت طرف غربی و همان اَجری که بوش پدر (رئیسجمهور وقت آمریکا) داده بود، میماند اما پس از گذشت مدتها خبری از وعده طرف آمریکایی نمیشود لذا مقامات ایرانی با دبیرکل سازمان ملل تماس میگیرند که چرا خبری از تحقق وعده بوش پدر نشد؟
مقامات ایرانی که در داخل کشور نیز بهشدت بهجهت کمک برای آزادی گروگانها و عدم دریافت امتیاز از آمریکاییها تحت فشار بودند، با پیکو، همان فرستاده دبیرکل سازمان ملل به تهران تماس میگیرند که چرا آمریکا نامه تشکر نمیفرستد؟ جان پیکو نیز به گوش مقامات آمریکایی میرساند: ایرانیها منتظر یک حرکت از طرف آمریکا هستند. باید منصف باشیم، چون من به آنها قول دادم.
پس از تلاشهای ایران برای دریافت پاسخ، برنت اسکوکرافت با اعضای شورای امنیت ملی آمریکا جلسه میگذارد و پس از جلسه تصمیم گرفته میشود که آمریکا به زیر میز توافقات فیمابین تهران ــ واشنگتن بزند. آنان بهبهانه انجام حرکتهای تروریستی از جمله ترور مخالفان حکومت و همچنین فتوای چند سال گذشته امام خمینی(ره) درخصوص ارتداد سلمان رشدی، بهبود روابط را بسیار سخت دانستند و مدعی شدند که تهران عملاً به وعدههایی که پیشتر مبنی بر حسننیت داده بود، عمل نکرد.
آمریکائیها میگفتند: "ما گفتیم نشان دادن حسننیت باعث حسننیت متقابل میشود، ولی نگفتیم اگر ایرانیان گروگانها را آزاد کنند، بدون توجه به باقی قضایا، به این اقدام پاسخ مطلوب و مساعد میدهیم. ما گفتیم حسننیت بهدنبال خود حسننیت میآورد. انجام دادن وقایع تروریستی دیگر، تعریف آمریکا از حسننیت نیست".
پس از آزادی گروگانها و رسیدن آنها به واشنگتن، مقامات کاخ سفید سرخوش از یک معامله تمامبرد و بیهزینه بودند اما اوضاع در ایران عکس آن بود چرا که بهازای آزادی گروگانهای آمریکایی، هیچ امتیازی شامل حال ایران نشد و ما فقط یک پل برای رسیدن کاخ سفید به اهدافش شده بودیم.
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطراتش دراینباره نوشته است که «آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد، گفت: سفیر سوئیس ــ حافظ منافع آمریکا ــ آمده و پیامی از [جورج] بوش، رئیسجمهوری آمریکا آورده است. او در این پیام بهطور خصوصی از کمک ما در آزادی [رابرت] پل هیل، گروگان آمریکایی تشکر کرده و گفته است که حافظ اسد [رئیسجمهور سوریه] به او اطلاع داده که ایران در این امر کمک مؤثر کرده است و نیز گفته اطلاعات آمریکا میگوید گروگانهای ایرانی در دست مارونیها، در همان روزهای اول کشته شدهاند، ولی باز هم آنها آمادگی دارند که پیگیری مسئله گروگانها را ادامه دهند. گفتم بهصورت شفاهی جواب بدهند که اگر زندانیهای لبنانی از اسرائیل آزاد نشوند، مسئله گروگانها احتمالاً پیچیدهتر میشود». (خاطرات هاشمی، ص۸۳)
سه روز بعد از این پیام تشکر، آمریکا از ایران میخواهد پیشنهاداتش را برای جبران لطفی که در قبال آزادی گروگانهایش در لبنان کرده ارائه دهد: «آقای [سیدحسین] موسویان از وزارت امور خارجه آمد. گزارش مذاکره با سفیر سوئیس، [حافظ منافع ایالات متحده]، درباره گروگانها را داد و گفت: سؤال کرده که انتظار داریم چه اقدامی در مقابل آزادی گروگانها انجام شود؛ پیشنهادهایی ارائه دادم». (خاطرات هاشمی، ص۸۸)
فردای آن روز "فرانک رید"، دومین گروگان آمریکایی هم آزاد میشود، اما در رفتار آمریکا که گویا تشخیص داده اوضاع بهسودش در حال تغییر است، نشانههایی مبنی بر عدم وفا به عهد دیده میشود.
موضوعی که هاشمی رفسنجانی در خاطرات روز ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۹ اینچنین روایتش میکند: «شب به خانه آمدم. در حالی که مشغول نوشتن خاطرات بودم، به اخبار بخش فارسی صدای آمریکا [VOA] گوش میدادم، خبر داد که دومین گروگان آمریکایی در لبنان، امشب آزاد شد. اظهاراتی شده که نشان میدهد، دولت آمریکا میخواهد تا پایان آزادی همه گروگانهایش، امتیازی ندهد. به نظر میرسد اگر چنین باشد، لبنانیها آزادی گروگانها را متوقف میکنند و آمریکا پشیمان میشود» (خاطرات هاشمی، ص۹۰ و ۸۹)
سالها بعد از این ماجرا، هاشمی درخصوص آمریکا میگوید: «وقتی آمریکاییها درست به وعدههایشان عمل نمیکردند، کار ناقص میماند».
** ناکامی در مذاکرات سعدآباد به اعتراف روحانی
یکی دیگر از صحنههای بدعهدی غربیها مذاکرات سعدآباد است. در مهرماه ۸۲ توافق سعدآباد بین ایران و تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) منعقد شد. حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» را درباره توافق سعدآباد که در دوران دولت اصلاحات انجام شد، نوشته است. او در فصل هفتم این کتاب و صفحه ۳۲۸ مینویسد: «مشکل ما این بود که هرگاه مذاکرات پیش میرفت، اروپاییها بدون چراغ سبز آمریکا قادر به انجام هیچ کار مهمی نبودند.»
او در همان صفحه کتاب همچنین مینویسد: «شرکتهای بزرگ اروپایی در گسترش معاملات و تجارت و اقتصاد و تکنولوژی بدون رضایت آمریکا نمیتوانستند با ایران همکاری داشته باشند. اروپاییها به ما میگفتند "ما به شرکتهای خود توصیههای لازم را میکنیم ولی آنها آزاد هستند و نمیدانیم که شرکتها در نهایت با شما به توافق میرسند یا نه، چون این شرکتها با شرکتهای آمریکایی حجم معاملات بالایی دارند و در شرایط کنونی طرف آمریکایی راضی به این کار نخواهد شد."»
روحانی در صفحه ۲۵۹ کتاب خود نوشته است: «در واقع اروپاییها در اجرای تعهدی که متقبل شده بودند، ناتوان بودند... در نگاه کلی، اروپاییها همواره بهدنبال نوعی اجماع و یا دستکم هماهنگی با آمریکا بودند.»
بدعهدی اروپا تا به حدی بود که صدای محمد البرادعی، مدیرکل اسبق آژانس را نیز در آورد. البرادعی در کتاب «عصر فریب: دیپلماسی هستهای در عصر خیانت» مینویسد که پس از انجام تعهدات ایران، اروپاییها آن زمان در پیشنهاد خود خواسته بودند بهسبک بازاریهای ایران عمل کنند و همه منافع و امتیازها را در ابتدا و یکجا ارائه ندهند. البرادعی نتیجه را فاجعه میپنداشت. او مینویسد که پیشنهاد مزبور نهتنها ناچیز و کممحتوا بلکه متکبرانه و تحقیرآمیز بود و این برداشت را ایجاد میکرد که اروپاییها با بیمیلی و از سر لطف آن را مطرح کردهاند.
بر اساس آنچه در صفحات ۱۴۴ و ۱۹۹ این کتاب نوشته شده است، تحقیر ایران در این پیشنهاد تا آنجا پیش رفته بود که سه کشور اروپایی قول داده بودند در صورت «توقف» غنیسازی، از دانشمندان بیکارشده ایرانی نگهداری خواهند کرد.
علیرغم عقبنشینی تیم مذاکره کننده هستهای در دولت اصلاحات در برابر خواستههای زیادهخواهانه اروپا، باز هم اعتمادسازی برای سه کشور اروپایی شکل نگرفت و علاوه بر صدور ۲ قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در نهایت با نقض تعهدات خود در سه توافق سعدآباد، بروکسل و پاریس پرونده ایران را بهطور غیرقانونی به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دادند.
** تکرار تجربه ناموفق سعدآباد در برجام
در مذاکرات سعدآباد هدف اول این بود که از ورود پرونده ایران به شورای امنیت جلوگیری شود که چنین اتفاقی نیفتاد. هدف دوم این بود که میخواستیم زیر بار مصداقهای شورای حکام نرویم که انجام نشد. در برجام نیز بهدلیل عدم تسلط تیم مذاکره کننده ایرانی به مباحث کارشناسی و عدم رعایت اصول بدیهی دیپلماسی، مهمترین هدف طرف ایرانی که لغو کامل تحریمها بود، عملی نشد، بهعبارت دیگر، نهتنها تحریمها لغو نشد بلکه با قوانینی همچون آیسا و کاتسا ۲۰۱۷ (مادر تحریمها) زیرساخت گستردهتری نیز پیدا کرد.
برجام که امضا و اجرا شد با اجرای توافق، صنعت هستهای کشورمان تقریباً تعطیل شد؛ اما مشکل رکود، تورم، بیکاری، صنعت، ازدواج، پروژه های عمرانی و...در جای خود باقی ماند. چرخ سانتریفیوژها از کار افتاد و متاسفانه به دلیل چیدن تمامی تخم مرغها در سبد برجام از سوی دولت و کم توجهی به ظرفیتهای عظیم داخلی و در نهایت به دلیل کارنامه ضعیف اقتصادی دولت، چرخ بسیاری از کارخانههای بزرگ و مجموعههای تولیدی نیز از کار افتاد. اوباما با خوشحالی اعلام کرد که بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم. پس از آن مقامات ارشد دولت اوباما اعلام کردند که ما صنعت هستهای ایران را از کار انداختیم.
در نهایت نیز دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اردیبهشت ۹۷ از برجام خارج شد. در حقیقت آمریکا در شرایطی که دهها امتیاز نقد از ایران گرفته بود، به هیچیک از تعهدات خود در برجام عمل نکرد و نه تنها تحریمها را که مسئله اصلی در مذاکرات بود، لغو نکرد، بلکه دهها تحریم جدید هم به آن افزود.
مقامات دولت پیش از این اعلام کرده بودند که واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام، فوری، غیرقابل تصور، پشیمان کننده و دردناک خواهد بود.
پس از اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام، روحانی در گفتوگوی زنده تلویزیونی شرکت کرد. انتظار افکار عمومی این بود که واکنشی متناسب با موارد اعلام شده از سوی رئیس جمهور اتخاذ شود. اما روحانی در اظهارنظری قابل تأمل اعلام کرد که «ایران بدون آمریکا برجام را ادامه خواهد داد». او آمریکا را «موجود مزاحم» و «شر» توافق هستهای دانست و از خروج آمریکا از این توافق ابراز خرسندی کرد.
منبع: تسنیممنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید محسن فخری زاده برجام رئیس جمهور وزارت خارجه اوباما سازمان ملل شورای امنیت ایران رئیس جمهور سوریه مجلس شورای اسلامی رئیس جمهور آمریکا دولت آمریکا اروپا دبیرکل سازمان ملل آزادی گروگان ها هاشمی رفسنجانی بیست و چند سال گروگان ها آمریکایی ها اروپایی ها طرف ایرانی رئیس جمهور تحریم ها حسن نیت شرکت ها هسته ای بوش پدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۹۷۵۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ندای آزادی
مهمترین عناوین روزنامههای امروز _شنبه هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳_ را در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «پیگیری دیپلماسی اقتصادی با آفریقا پس از آسیا» نوشت: پس از پیگیری دیپلماسی اقتصادی در سفر آیتالله رئیسی به پاکستان و سریلانکا، دیپلماسی اقتصادی روز گذشته در تهران، این بار با نگاه به آفریقا دنبال شد. روز جمعه «دومین اجلاس بینالمللی ایران و آفریقا» باهدف تقویت همکاریها و شناخت دقیق ظرفیتها و استعدادهای موجود در کشورهای قاره آفریقا در سالن اجلاس سران برگزار شد. نخستوزیر بورکینافاسو و معاون رئیس جمهور زیمبابوه، از سران آفریقایی حاضر در این اجلاس بودند. برگزارکننده اصلی این اجلاس، وزارت صمت بود، نهادی که بیش از سایر بخشها وظیفه شناسایی، رصد و پیگیری زمینههای همکاریهای اقتصادی را برعهده دارد. بر این اساس بود که آیتالله رئیسی در سخنرانی خود، از این وزارتخانه خواست در مدت ۳ ماه موانع موجود بر سر گسترش روابط اقتصادی با قاره آفریقا شناسایی شده و برای رفع آن به فوریت تصمیمگیری شود. رئیس جمهور با اشاره به ظرفیتهای گسترده اقتصادی ایران و پیشرفتهای کشور در ۴۰ سال گذشته، بویژه به ساخت مجموعه سد و نیروگاه در سریلانکا اشاره کرد و خواستار گسترش روابط اقتصادی ایران، این بار با کشورهای قاره آفریقا شد. چراکه به تأکید آیتالله رئیسی، برخلاف غرب که به دنبال چپاول این کشورهاست، جمهوری اسلامی ایران به دنبال همکاری با این کشورها و پیشرفت آنهاست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قیام ۲۰۰ دانشگاه آمریکا علیه جنایات اسرائیل» نوشت: آه ملت مظلوم غزه و مادران داغدیده سرزمینِ اشغالشده فلسطین گرفت و کشورهای غربی به ویژه آمریکا را که در حمایت از نسلکشی اسرائیل در غزه، از هیچ اقدامی دریغ نکردهاند گرفتار کرد. در قرن ۲۱ نزدیک به ۴۰ هزار نفر در غزه به وحشیانهترین شکل قتلعام شدهاند که بیش از ۱۳ هزار نفرشان، کودک و نوزادند. به اعداد دوباره دقت کنید! بیش از ۱۳ هزار نوزاد و کودک در کنار همین تعداد زن و… با سلاحها، دلارها و حمایتهای بیقید و شرط آمریکا و چند کشور غربی دیگر به وحشیانهترین شکل ممکن قتلعام شدهاند. نزدیک به ۷ هزار نفر از این تعداد نیز هنوز اجسادشان زیر آوارهاست و صدها جسد نیز در گورهای جمعیاند که بعدها معلوم شد، بسیاری از آنها زنده به گور شدهاند. و این حجم از قساوت و جنایت -که در نوع خود بیسابقه است- به لطف فضای مجازی و گوشیهای هوشمندی که حالا همهجا پیدا میشود، چیزی نبود که غرب و صهیونیزم جهانی بتواند با وجود در اختیار داشتن ۸۰ درصد رسانههای تأثیرگذار و بزرگ جهان، از دید دنیا پنهان نگه دارد.
قیام دانشگاههای آمریکا از همین چند روز پیش و از دانشگاههای ییل، هاروارد، کلمبیا و … شروع شد و به سرعت به سایر دانشگاههای معتبر و درجه یک آمریکا و جهان سرایت کرد. اکنون نزدیک به ۲۰۰ دانشگاه این کشور به محل اعتراضهای دانشجویی علیه نسلکشی اسرائیل در غزه تبدیل شده و قشر نخبه این کشورهای غربی حالا، پیشرو در محکومیت جنایات اسرائیل در غزه شدهاند و این یعنی، حاکمان این کشورها نخواهند توانست با زدن انگ «اراذل و اوباش» و «دزد و سارق» سرکوب وحشیانه خود را مشروع جلوه دهد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «یکبار دیگر کنکور ویرانگر!» نوشت: و باز هم کنکور! این غول بی شاخ و بی دم انگار قرار نیست بمیرد. هر سال با مصوبات عجیب و غریب، جان تازهای هم میگیرد. حالا چند وقتی میشود که این کنکور، سالی دو بار صدها هزار قربانی میگیرد؛ خب فربهتر هم میشود! مافیای هزارتوی این غول بی شاخ و بی دم یکبار در هفتههای منتهی به بهار و یک بار هم در هفتههای منتهی به تابستان، میلیاردها تومان پول میبلعد و یک دوغ گازدار هم رویش! داوطلبان بیچاره هم که دیگر چارهای جز کنکور دادن ندارند، اعتراض خود را به شیوههای دیگری بروز میدهند؛ یا ثبتنام میکنند و سر جلسه حاضر نمیشوند، یا سر جلسه حاضر میشوند و انتخاب رشته نمیکنند، یا انتخاب رشته هم میکنند و به دانشگاه نمیروند! این بلبشوی ناتمام، حالا حواشی به روز شده و دیگری هم دارد.
نوبت اول کنکور ۱۴۰۳ در حالی با فراز و نشیبهای بسیار تمام شد که هنوز مشخص نیست چه تعداد از حاضران در این آزمون آینده خود را روشن میدانند. تنها دو، سه ساعت کافی بود تا دانشآموزانی که ۱۲ سال به امید تحصیل در یک رشته مناسب دانشگاهی جهت آیندهای متفاوت پشت میز کنکور نشستهبودند، دریابند رسیدن به یک آینده روشن همراه با تحصیلات عالیه اصلاً شبیه آن چیزی نبود که تصور میکردند. سختی راه، بسیاری را در همان گام نخست دلزده کرد. شاید به همین دلیل است که هر ساله تعداد زیادی از متقاضیان بعد از عبور از غول کنکور قید تعیین رشته را هم میزنند و مسیر دیگری برای خود باز میکنند. سالهاست که وعده حذف کنکور، زندگی دانشآموزان را متلاطم کرده، خصوصاً قشر ضعیف که آینده خود را در تحصیلات عالیه دانشگاهی میبینند، اما مافیای کنکور سالهاست بسیاری از آنها را زیر پای خود له میکند.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود تیتر «ندای آزادی» را برگزید و نوشت: تظاهرات و تحصنهای دانشجویان دانشگاههای آمریکا در حمایت از مردم غزه، همچنین در محکومیت جنایتهای اسرائیل به اوج رسیده است و بسیاری از دانشگاههای ایالتی این کشور شاهد تظاهرات هستند که این موضوع بسیاری را به یاد تظاهراتهای ضدجنگ ویتنام در آمریکا انداخته است.
۲۰۰ دانشگاه آمریکا به علاوه برخی دانشگاهها و شهرهای بزرگ در فرانسه، انگلیس، ایتالیا، کانادا و استرالیا، شاهد بی سابقهترین تظاهرات دانشگاهیان و مردم علیه جنایات رژیم صهیونیستی در غزه است. در آمریکا ۵۵۰ دانشجو و دهها استاد دانشگاه، مضروب و بازداشت شدهاند. نخستوزیر رژیم صهیونیستی در واکنش به تظاهرات و تحصن دانشجویان دانشگاههای آمریکا ضد این رژیم سخنان تندی بر زبان آورد. بنیامین نتانیاهو که از این حد تظاهرات در آمریکا ترسیده است به دانشجویان دانشگاههای آمریکا حمله کرد. وی گفت: افراد یهودستیز دانشگاههای پیشرو را تصرف کردهاند. آنها خواهان نابودی اسرائیل هستند. آنها به دانشجویان یهودی حمله میکنند. این یادآور اتفاقی است که در دهه ۱۹۳۰ در دانشگاههای آلمان رخ داد. موج محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت از مردم فلسطین به فرانسه نیز رسیده است. دانشجویان دانشگاه «ساینس پو» پاریس روز گذشته دست به تحصن و اعتراض زدند و از دانشجویان دانشگاههای آمریکا حمایت کردند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «نگرانی افراطیها از احتمال مذاکره» نوشت: «امنیتی سازی و تولید روایتهای تهدید انگارانه به تخصصی ویژه برای اسرائیل تبدیل گشته است»؛ این جملهای از محمدجواد ظریف در کتاب اخیر او «پایاب شکیبایی» است که در صفحه ۱۹۱ ذیل تعریف پروژه امنیتی سازی از پرونده هستهای ایران، به تفصیل درباره آن بحث کرده است. این متخصصان بینالمللی امنیتی سازی در جهان، همواره نیاز به کسانی داشتند که در داخل ایران به وقت لازم پاسهای مورد نیاز را خدمت شأن ارسال کنند. از جمله این موارد میتوان به توئیت اخیر کریمی قدوسی اشاره کرد؛ توییتی که ناگزیر شد برای رفع و رجوع آن، از طریق اکانتهای سایبری «مصاف» ابتدا انکار و بعد مسئولیتش را بپذیرد و توجیه کند. اما سوال اصلی این است: چرا ناگهان از کریمی قدوسی تا کیهان نگران شدند؟ چرا نماینده افراطی مشهد در پازلی بازی میکند که حتی روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت نیز علیه آن موضعگیری میکند؟
صهیونیستها از ابتدای پرونده هستهای ایران، به دنبال پاسهایی میگشتند که با دستاویز کردن آنها، از ایران یک تهدید جهانی بسازند. این پاسها همواره از داخل برای آنها ارسال میشد. موارد متعددی که نمیتوان درباره نیت ارسال کنندگان به صورت واضح و روشن قضاوت و داوری داشت. جواد کریمی قدوسی که به عنوان نماد مخالفت با برجام، روزگاری با تصویب طرح «اقدام راهبردی رفع تحریمها» گفته بود: «این طرح میخ آخر بر تابوت برجام بود»، روز دوشنبه سوم اردیبهشت از خواب برخاست و در توئیتر خبر داد: «در صورت صدور اذن، تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله میباشد». این توئیت هم زمان بود با اظهارات «گروسی»، مدیرکل آژانس بینالملل انرژی اتمی که در مصاحبه با دویچه وله گفته بود: «ایران «چند هفته و نه چند ماه» برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد». تمام هدف صهیونیستها در بیش از دو دهه اخیر که پرونده اتمی ایران گشوده شده، این است که به جهان اثبات کنند ایران به دنبال سلاح اتمی است. در حالی که در نقطه مقابل، ایران تالش میکرد اثبات کند این دروغ بزرگ اسرائیلی هاست تا غرب را وادار به حمایت همه جانبه از اسرائیل کنند.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حفرههای تأمین مالی» نوشت: فرهاد نیلی، اقتصاددان در رویداد رونمایی از سومین گزارش مدیران عامل که به همت «ایلیا» تهیه شده است، یک تصویر بزرگ و جامع از حفرههای اصلی جریان نقدی را در ۶ بلوک اصلی به تصویر کشید. این ۶ بلوک اصلی شامل تراز مالی دولت، اقتصاد دلاریزه شده، بخش پولی و اعتباری، اقتصاد سیاسی، موقعیت مالی شرکتها و بخش واقعی اقتصاد است. در زیر پوست هر یک از بلوکها، جریانهایی وجود دارد که در نهایت اثر خود را در جریان نقدی اقتصاد میگذارد. نیلی در این همایش تاکید کرد: «این مشکلی که در گزارش سالانه مدیران عامل بهعنوان چالش جریان نقدی مطرح شده، موضوع مهمی است و ممکن است در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ ماندگار شود.» او افزود: «متاسفانه رفع این مشکل اولویت سیاستگذار نیست. بنابراین باید از طریق راهحلهای موضعی آن را برطرف کرد و نباید اجازه داد مسألهای که با تدابیری قابل حل است، با سرایت به بخش واقعی به مساله بلندمدت اقتصاد تبدیل شود.»
کد خبر 748210