۱۰ سال از مطالبه رهبری گذشت/ آیا تا ۶۰ سال بعد ۱۰ میلیون نفر حافظ قرآن میشوند؟
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۱۰۰۴۱
خبرگزاری فارس ـ گروه قرآن و فعالیتهای دینی ـ مهدی احمدی: طرح ملی حفظ قرآن کریم از جمله طرحهای فرهنگی برزمین مانده در کشورمان است که حدود یک دهه از آغاز آن میگذرد، اما عملاً هیچ اقدامی صورت نگرفته و علاقهمندان و فعالان قرآنی یکدهه چشمانتظار آغاز طرح ملی حفظ قرآن هستند.
باید ۱۰ میلیون حافظ قرآن داشته باشیم
ماجرا از مطالبه رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۹۰ آغاز شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فعالیتهایی که بیشتر جوزدگی بود تا کار سازمانیافته
با این سخن رهبر معظم انقلاب، مسئولان نهادهای مختلف سراسیمه کارهایی را آغاز کردند و شاید کمتر کسی پیشبینی میکرد حدود ۱۰ سال دیگر طرح ملی حفظ در حد صحبت و جلسه باقی بماند. البته کارهایی هم که آن زمان آغاز شد، بیشتر ناشی از یک جور پیروی از احساسات بود، زیرا هیچ وحدت و انسجامی در آنها به چشم نمیخورد و پس از مدت کوتاهی تقریباً همه فعالیتها تعطیل شد.
۱۰ میلیون حافظ کل قرآن کریم، نه حافظ چند جزء
البته برخی از این اقدامات تا چندسال ادامه داشت، اما با وجودآمارهای عجیب و غریب و میلیونی مسئولان مربوطه از تربیت حافظان قرآن کریم، خروجی چندانی به چشم نمیخورد و هیچگاه تکلیف آمار و ارقامهای ارائه شده از سوی مسئولان دستگاهها روشن نشد. البته توجیه برخی از مسئولان این بود که منظور رهبر معظم انقلاب از تربیت حافظ قرآن، تربیت حافظ کل نیست و کسی که در مسیر حفظ قرآن قرار گیرد، حافظ قرآن محسوب میشود.
حتی تا ۶ سال کسی به خود زحمت نمیداد از رهبری سؤال کند منظور شما از تربیت حافظ قرآن چیست؟ تا اینکه سال ۱۳۹۶ دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی اعلام کرد: این امر از معظمله سؤال شده و ایشان فرمودهاند: منظور تربیت ۱۰ میلیون حافظ کل قرآن کریم است.
جلسه ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن
تشکیل ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن/ ستادی که فقط سالی چند جلسه برگزار میکرد
سال ۱۳۹۰ ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن کریم توسط شورای توسعه فرهنگ قرآنی و معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که مسئولیت هر دو نهاد را یک شخص برعهده داشت، تشکیل و تعدادی از نخبگان حفظ قرآن کشور از جمله شهریار پرهیزکار، حجتالاسلام سیدمحمدمهدی طباطبایی و... به عنوان اعضای ستاد معرفی شدند، اما تشکیل جلسات هرچندماه یکبار تنها اتفاقی بود که در سالهای نخست رخ داد و حتی کُندی حرکت ستاد راهبری طرح ملی حفظ مورد اعتراض اعضا هم قرار گرفت.
آغاز نمایشگاه قرآن و آغاز طرح ملی حفظ/ پایان نمایشگاه و پایان طرح ملی حفظ
راهاندازی بخشی در نمایشگاه قرآن کریم در سال ۱۳۹۱ با عنوان بخش حفظ قرآن کریم که ذیل طرح ملی حفظ برپا شده بود، روزنههای امیدی را در دل علاقهمندان زنده کرد، اما گویا این بخش تنها برای گذران نمایشگاه برپا شده بود و پس از ماه رمضان هیچ خبری از آن نشد و کسانی هم که برای حفظ قرآن ثبتنام کرده بودند، بلاتکلیف ماندند.
جالبتر اینکه این اتفاق در سال ۱۳۹۲ هم تکرار شد و باز هم بخش طرح ملی حفظ در نمایشگاه قرآن برپا شد و پس از پایان نمایشگاه، طرح ملی حفظ هم بلاتکلیف ماند! بخش طرح ملی حفظ قرآن سال ۱۳۹۷ هم به همان شکل یعنی به صورت نمادین در نمایشگاه قرآن برگزار شد.
بخش طرح ملی حفظ قرآن در نمایشگاه قرآن
تدوین سند ۳ صفحهای طی ۳ سال
از اواسط سال ۱۳۹۲ و با تغییر دولت، دیگر حتی صحبتی هم از طرح ملی حفظ قرآن نبود و دیگر هیچکس برنامهای در این زمینه نداشت. البته مسئولان شورای توسعه فرهنگ قرآنی از تدوین سند طرح خبر دادند که طی آن سند، کار با انسجام، وحدت رویه و قوت پیش برود و سهم هر نهاد هم در طرح مشخص شود، اما تدوین این سند هم به امری فرسایشی تبدیل شد و نهایتاً سه سال بعد یعنی در سال ۱۳۹۵ سند طرح ملی حفظ قرآن کریم رونمایی شد. سندی که کمتر از سه صفحه بود، اما تدوین آن سه سال به طول انجامیده بود!
افقی که باید طی آن تا امروز یک میلیون و ۷۰۰ هزار حافظ کل تربیت میشد، اما...
رونمایی از سند طرح ملی حفظ قرآن، روزنههای امید را دوباره روشن کرد. براساس این سند باید در افقی ۱۰ ساله و تا سال ۱۴۰۴ تعداد ۳.۵ میلیون حافظ قرآن تربیت میشد، یعنی سالانه حدود ۳۵۰ هزار حافظ کل قرآن کریم. افق نهایی طرح هم به این صورت عنوان شد که از سال ۱۴۰۴ طرح ملی حفظ شتاب بیشتری به خود بگیرد و نهایتاً تا سال ۱۴۱۴ پرونده طرح ملی حفظ قرآن کاملاً بسته شده و ۱۰ میلون حافظ کل قرآن محقق شود.
البته بر اساس این سند، امروز پس از پنج سال باید حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار حافظ کل قرآن داشته باشیم. البته باتوجه به اینکه اقدام عملی چندانی در این سالها رخ نداده است، میتوان گفت این عدد تقریباً صفر است و عدد کنونی حافظان کل که حدود ۲۰ هزار نفر است، ربطی به طرح ملی حفظ ندارد و توسط نهادهای مردمی و مؤسسات تربیت شدهاند.
طرح ملی حفظ قرآن آغاز شد، اما چه آغازی؟
سال ۱۳۹۶ دستگاههای عضو طرح معرفی و سهم هریک از دستگاهها هم مشخص شد، همچنین مقرر شد سامانهای طراحی شود که در آن نام حافظان کل قرآن براساس کدملی در آن ثبت تا هم عدد دقیق حافظان کنونی مشخص شود و هم نام یک حافظ قرآن را چند نهاد به صورت موازی ثبت نکنند. این سامانه سال بعد به شکل ناقص رونمایی شد و مدتی بعد هم از کار افتاد و از دسترس خارج شد.
سال ۱۳۹۷ اعلام شد که طرح ملی حفظ قرآن، کار خود را آغاز کرد و در برنامهای هم این آغاز به صورت رسمی اعلام و در واقع طرح بالاخره آغاز شد. سامانه طرح هم که به آن اشاره کردیم در همین برنامه رونمایی شد.
آغاز طرح ملی حفظ قرآن در قالب برنامه ۱۴۵۲
چه آغازی؟ طرحی که با محوریت حفظ جزء ۳۰ قرآن کریم آغاز شد؛ آن هم در قالب یک برنامه تلویزیونی به نام «بشارت ۱۴۵۲»؛ برنامهای که ربطی به طرح نداشت و از سالها قبل از شبکه قرآن پخش میشد و از ظرفیت آن برای طرح ملی حفظ استفاده شده بود.
البته استقبال از این برنامه نهایتاً در حد چند صد هزار نفر بود که بر فرض اینکه ۱۰ میلیون نفر هم در آن مشارکت میکردند باتوجه به اینکه سالانه حفظ یک جزء در دستور کار بود باز هم تربیت ۱۰ میلیون حافظ ۳۰ سال طول میکشید.
رونمایی از سامانه طرح ملی حفظ قرآن
طرحی که در آن تا ۶۰ سال هم امید به تحقق ۱۰ میلیون حافظ نیست
سال ۱۳۹۸ هم محوریت جزء ۳۰ در برنامه بشارت ۱۴۵۳ تکرار شد. به این صورت با توجه به اختصاص دوسال زمان برای یک جزء، تربیت ۱۰ میلیون حافظ ۶۰ سال زمان نیاز دارد. البته به شرط جذب ۱۰ میلیون داوطلب حفظ؛ در حالی که عدد مشارکت در طرح تنها در حد چند صد هزار نفر بود و قطعاً طی ۶۰ سال هم تحقق عدد ۱۰ میلیون حافظ نشدنی است.
سال ۱۳۹۹ همین مقدار کار هم انجام نشد و کلاً همه چیز تعطیل بود. البته شبکه قرآن طرح سالانه خود را اینبار با محوریت حفظ و مفاهیم چند سوره از قرآن برگزار کرد که ربطی به طرح ملی حفظ نداشت.
آیا مشکل طرح ملی حفظ قرآن فقط پول است؟
دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی جایی گفته بود: اگر حفظ هر جزء قرآن ۵۰ هزار تومان هزینه داشته باشد، تربیت ۱۰ میلیون حافظ کل قرآن مبلغ ۱۴ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. فرض را بر این میگیریم که ۱۴ هزار میلیارد تومان و حتی بیشتر از آن هم فراهم شد، آیا این ظرفیت در کشور به وجود آمده که ۱۰ میلیون نفر را جذب حفظ قرآن کنیم؟
آیا اگر فراخوانی در این زمینه اعلام شود، میتوان امید داشت ۱۰ میلیون نفر دارای استعداد حفظ جذب قرآن کرد که چند سال همه وقت خود را برای حفظ قرآن بگذارند؟
آیا منطقی است که انتظار داشته باشیم همه هزینههای طرحی با این عظمت توسط بودجههای دولتی و بیتالمال تأمین شود؟
آخرین جلسه ستاد طرح ملی حفظ که ۱۸ آبان ۱۳۹۹ در اوقاف برگزار شد
چرا مردم برای عزای سیدالشهدا (ع) میلیاردها تومان خرج میکنند، اما برای قرآن نه؟
چگونه است که در کشور، فرهنگی به وجود آمده که مردم برای برنامههای اهل بیت (ع) خصوصاً عزاداری سیدالشهدا (ع) سالانه صدها و یا هزاران میلیارد تومان هزینه میکنند، اما برای قرآن آنگونه که شایسته است، پای کار نمیآیند؟
آیا بهتر نیست به جای برگزاری جلسات بیثمر و هدر دادن بودجههای محدود با طرحهای کوتاه مدت و بدون بازده به دنبال نهادینه کردن فرهنگ قرآن در جامعه باشیم تا مردم به آیات الهی احساس نیاز کنند؟ تا خودشان پای کار بیایند و برای ترویج قرآن از جمله حفظ هزینه کنند.
چه افقی برای طرح ملی حفظ قرآن متصور باشیم؟/ ۱۰۰ سال؟ ۲۰۰ سال؟...
حدود ۱۰ سال از مطالبه رهبر معظم انقلاب مبنی بر تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن میگذرد و عملاً کار خاصی رخ نداده است. در خوشبینانهترین حالت، امروز ۲۰ هزار حافظ کل قرآن در کشور وجود دارد و برای تحقق ۱۰ میلیون حافظ باید عدد فعلی را ۵۰۰ برابر کنیم. پس باید ۵۰۰ برابر امروز کار کنیم تا این عدد محقق شود.
حال با این شرایط و حرکت لاکپشتی طرح ملی حفظ چه افقی میتوان برای تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن متصور بود؟ ۱۰۰ سال؟ ۲۰۰ سال؟...
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: قرآن فرهنگی طرح ملی حفظ قرآن ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن شورای توسعه حفظ قرآن سازمان اوقاف طرح حفظ قرآن شورای توسعه فرهنگ قرآنی ستاد راهبری طرح ملی حفظ تربیت ۱۰ میلیون حافظ نمایشگاه قرآن میلیون حافظ قرآن رهبر معظم انقلاب طرح ملی حفظ قرآن طرح ملی حفظ ۱۰ میلیون نفر حفظ قرآن کریم حافظ کل قرآن هزار حافظ کل داشته باشیم تربیت حافظ یک میلیون آغاز شد ۶۰ سال ۱۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۱۰۰۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حواشی فوتبال جنجالی بهانه دست کیهان داد: دیدید ورود زنان غلط بود؟
در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست.
اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم. روزنامه کیهان نوشت: در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت. حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟ کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو 20 مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد. مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند. نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است. البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟! اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود. اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است. واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟ اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.