Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، یکی از مسائلی که در ادبیات امروز دیده می‌شود این است که برخی شاعران به تکرار رسیدند؛ برخی هم انگار از روی دست هم نوشته اند. تکراری شدن، آسیبی است که در شعر امروز دیده می‌شود. به کدامیک از شاعران می‌توان در این باره خرده گرفت؟ آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند نظارت کیفی داشته باشد یا نه؟

بیشتر بخوانید 

ملاک و معیارها برای انتخاب کتاب خوب از زبان یک شاعر

اسماعیل امینی، شاعر در این باره گفت: نمی‌توان به تمام کسانی که شعر می‌نویسند، شاعر گفت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بسیاری از این افراد در حال تمرین شعر گفتن هستند و تجربه می‌کنند؛ به طور مثال تمام کسانی که ساز می‌زنند، نوازنده نیستند؛

وی افزود: شرایط برای انتشار کتاب یکی از مسائلی است که در شعر امروز دیده می‌شود. قدیم امکان انتشار کتاب اندک بود، اما الان این مسئله نسبت به قبل آسان‌تر شده است. هم به وسیله اینترنت می‌توان یک شعر را نشر داد، هم با انتشار کتاب شعر چنین کاری میسر است. به همین دلیل شعر‌های ضعیف و بد منتشر می‌شود؛ این مسئله در افراد تازه کار امری طبیعی است، اما باید پرسید چرا در آثار شاعران مشهور با شعر‌های ضعیف و بد مواجه هستیم؛ علتش اصلی اش این است که ما جلسات نقد ادبی نداریم.

این شاعر ادامه داد: در گذشته محافل نقد جدی وجود داشت و در آنجا به نقد و بررسی آثار شاعران می‌پرداختند. از این رو شاعران متوجه می‌شدند مخاطبان آن‌ها با قدرت و فن شاعری آشنا هستند، اما امروز به دلیل تبلیغات آثار شاعران مطرح می‌شود. شاهد هستیم، افرادی که در زمینه‌هایی غیر از شعر مشهور هستند، مجموعه شعر منتشر کردند. برخی از آن‌ها بازیگر، ورزشکار یا سیاستمدار هستند؛ ناشران هم برای فروش بالای کتاب‌ها و شهرت صاحبان اثر کتاب ها را منتشر می‌کنند.

امینی بیان کرد: برخی ناشران به اعتبارشان اهمیت می‌دهند و از این رو کتابی که پایین‌تر از حدی باشد منتشر نمی‌کنند. برخی از ناشران به دنبال دریافت سود ناشی از انتشار کتاب هستند و سود ناشی از فروش کتاب برایشان با اهمیت‌تر از ترویج تاریخ، فرهنگ و ادبیات کشور است. از سوی دیگر نمی‌توان از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقع داشت روی کیفیت آثار نظارت کنند. این مسئله عواقبی به دنبال خواهد داشت؛ از جمله اینکه سلیقه افراد در زمینه اعطای مجوز انتشار به مجموعه شعر حاکم می‌شود. برای همین نظارت کیفی شعر نمی‌تواند متولی خاصی داشته باشد.

وی اظهار کرد: اهانت به اشخاص، ادیان، تفرقه افکنی و مواردی از این دست مسائلی هستند که می‌توان روی آن نظارت کرد و در صورت بروز چنین ایراداتی می‌توان به یک اثر مجوز انتشار کتاب نداد. از سوی دیگر مخاطبان کتاب تحت تاثیر تبلیغات و چاپ دهم یک کتاب قرار می‌گیرند درحالی که این امر بازی‌ای است که ناشران انجام می‌دهند و در هیچ جای دنیا دیده نمی‌شود. در دنیا زمانی که کتابی با استقبال مخاطبان روبه رو می‌شوند آن را منتشر می‌کنند و روی جلد آن چاپ پنجم یا دهم کتاب درج نمی‌شود. تنها در صورتی روی کتابی چاپ دوم درج می‌شود که ویراست جدیدی باشد. هربار که کتاب «هری پاتر» با فروش ده میلیون دلاری اش منتشر می‌شد، روی جلد آن چاپ پنجم یا دهم یک اثر دیده نمی‌شد. این درحالی است که ناشران در ایران کتاب را با تیراژ ۵۰۰ یا هزار نسخه‌ای منتشر می‌کنند و پس از انتشار دوباره آن روی جلد کتاب تعداد چاپ را درج می‌کنند.

این شاعر ادامه داد: کالای بی‌کیفیت بازار را آشفته می‌کند. برخی از مخاطبان کتاب آدم‌های معمولی هستند که تخصصی در تشخیص کتاب خوب ندارند؛ این افراد نمی‌توانند در میان انبوه کتاب‌های زرد، کتاب‌های خوب را پیدا کنند. برای همین سراغ کتاب‌های زرد می‌روند. این مسئله در ادبیات کودک و نوجوان بسیار زیاد است؛ چراکه محتوای این کتاب‌ها روی ذهن کودک تاثیرمی گذارد. باید برای انتشار چنین کتاب‌هایی منع قانونی گذاشت. بخش دیگر مشکلات به نظام تعلیم و تربیت کشور باز می‌گردد. در زمینه انتخاب کتاب خوب در حوزه شعر، داستان و دینی به کودکان آموزش داده نشده است. رسانه‌های ما هم حساسیتی نسبت به این موضوع نشان نمی‌دهند.

اسماعیلی بیان کرد: برخی متخصصان، مسئولان و مجریان، شعر را اشتباه می‌خوانند. یکی از مجریان در شب میلاد پیامبر (ص) به جای بیت «دل رمیده ما را انیس و مونس شد»، بیت «دل رمیده ما را رهین و مونس شد» خواند؛ بدون اینکه به معنای کلمه «رهین» توجه کند و بداند این کلمه به معنای «برده» است. این شخص هر کلمه‌ای که به ذهنش آمده بود به جای کلمه «انیس» گذاشت. چنین ایراداتی ریشه در یادگیری غلط دارد. عده‌ای قبلا یاد نگرفتند و نمی‌توانند شعر خوب را از بد تشخیص دهند؛ همانطور که به کودکان درباره خرید کفش و کیف آموزش داده می‌شود باید به آن‌ها در زمینه انتخاب کتاب خوب هم آموزش داد؛ همین باعث می‌شود در بزرگسالی کتاب‌های زرد را انتخاب نکنند.

حسین اسرافیلی نظری متفاوت در این باره داشت. وی گفت: مطالعه اندک باعث می‌شود شاعران ما خودشان را تکرار کنند یا از روی دست هم بنویسند؛ متاسفانه بنابه دلایلی از جمله کار، مسائل درآمدی، معیشت و مشکلات اقتصادی فرصت مطالعه برای خالقان آثار وجود دارند و از این رو اندیشه‌ها و گفته هایشان را در شعرشان تکرار می‌کنند؛ با این تفاوت که این بار جملات متفاوتی را برای بیان این اندیشه‌ها و گفته‌ها به کار می‌برند.

وی افزود: شاعران به دلیل مطالعه نداشتن نمی‌توانند موضوعی را بازتولید کنند؛ بلکه به تکرار خودشان می‌پردازند. ذهن ما مانند یک قلک است؛ وقتی از آن هزینه می‌کنیم، باید با مطالعه و اطلاعات جدیدی که از راه مطالعه آثار جدید و قدیم به دست آمده، به اندوخته‌ها افزود.

این شاعر ادامه داد: شاعران به دلیل نداشتن مطالعه دایره واژگانی لازم را برای انعکاس آنچه در ذهنش دارند، ندارند. می‌گویند «لاتکرار فی التجلی» یعنی هیچ تکراری در تجلی نیست. این ماییم که باید ذهنمان بازتاب نگاه تازه باشد؛ نه اینکه مطالب شاعران قبلی را با بیانی بسیار ضعیف‌تر از آنچه دیگران گفتند، بیان کنیم. شاعران باید هرکدام از زاویه‌ای دیگر و نگاهی تازه‌تر به موضوعات بپردازند. نبود این مسئله به دلیل نداشتن مطالعه و نبود ذهن خلاق و آفرینشگر است.

وی اظهار کرد: اینکه شاعر موضوعات روز جامعه را در شعرش انعکاس دهد، به ذهنیت خود شاعر باز می گردد. در این شرایط صاحب اثر نشان می‌دهد که تا چه حد با مقوله‌های اجتماعی و اتفاقات جامعه خودش درگیری ذهنی دارد و اینکه در چه قالب و بیانی می‌تواند مطلب را انعکاس دهد. گرفتاری‌های شاعران باعث می‌شود نتوانند به این مقوله بپردازد.

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: وزارت ارشاد شعر ضعیف نقد شعر انتشار کتاب کتاب خوب کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۱۹۲۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از هند تا ایران؛ استقبال شاعران از غزل رهبر انقلاب

نشست ادبی «عصا بیفکن»؛ در استقبال جمعی از شاعران کشورهای ایران، افغانستان و هندوستان از غزل رهبر معظم انقلاب برگزار شد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست ادبی «عصا بیفکن»؛ در استقبال جمعی از شاعران  و اهالی اندیشه کشورهای ایران، افغانستان و هندوستان از غزل رهبر معظم انقلاب با مطلع «عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز» با مدیریت علی رضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی تبار شب گذشته، 7 اردیبهشت‌ماه، برگزار شد.

سید مسعود علوی‌تبار، شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی، گفت:  شعر و ادب پارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان کشورهای حوزه ایران فرهنگی به مثابه یک مؤلفه تأثیرگذار، نمایانگر بخش عظیمی از هویت ما ایرانیان و فرهنگ و تمدن ایرانی‌اسلامی ماست که در تمام جنبه های این فرهنگ و تمدن عظیم نقشی مؤثر و پررنگ دارد.

این شاعر به کارکرد اجتماعی و سیاسی شعر در جامعه ایران اشاره و اضافه کرد: همراهی و همنشینی شعر و ادب پارسی با جنبه‌های مختلف فرهنگ ایرانیان به گونه‌ای است که وقتی عملیات پیچیده و بی‌سابقه‌ای مانند عملیات نظامی «وعده صادق» بر ضد ائتلاف جهانی استکبار به رهبری امریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی در شرف وقوع است، فضای جلسات تصمیم‌گیری نظامی ایرانیان معطر به بیت «تو راست معجزه در کف زساحران مهراس/ عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز» از نفس‌های مبارک فرمانده کل قوای جمهوری اسلامی ایران می‌شود.

به گفته وی؛ این آمیختگی و امتزاج نشان دهنده جایگاه ممتاز فرهنگ و تمدن ایران اسلامی در تمامی ابعاد هویتی خویش است. 

در ادامه حجت‌السلام و المسلمین سید سلمان عابدی، شاعر پارسی‌زبان و مترجم از علی‌پور هندوستان گفت: مردم جنوب هند، بالاخص مردم علی پور حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای  را نه تنها بسیار دوست می دارند؛ بلکه به ایشان به خاطر زندگی با روحیه، تلاش خستگی‌ناپذیرشان برای عزت اسلام و مسلمین و اعتلای فرهنگ انقلاب بسیار عشق می‌ورزند. 

استقبال هنرمندان از غزل رهبر معظم انقلاب

وی تصربح کرد: هیچ مجلس مذهبی مانند مجالس عزای امام حسین(ع) و هیچ خطبه نماز جمعه‌ای در علی‌پور نیست که در آن نام مبارک حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برده نشود.

در این برنامه که با بداهه‌نویسی مسعود ربانی از خوشنویسان کشورمان همراه بود شاعرانی مانند علیرضا قزوه، امیر عاملی، رضا اسماعیلی، سید عبدالله حسینی، کمیل کاشانی، احمد رفیعی وردنجانی، محمد علی یوسفی، ابراهیم میر، محمود یوسفی، سید حکیم بینش، نغمه مستشار نظامی، فاطمه عارف‌نژاد، سیده کبری حسینی بلخی، ام‌اللبنین بهرامی، زهره یوسفی، فاطمه ناظری، و صبا فیروزی حضور داشتند. برخی از اشعار ارائه شده در برنامه را می‌توانید در ادامه بخوانید:

علیرضا قزوه

گرت هوای ولا باشد از بلا مگریز
همیشه محو بلا باش از ابتلا مگریز

چو ماه چنگ بزن بر سیاه پرده شب
از این شب، این شب لبریز ماجرا مگریز

عصای معجزه‌ات را بکوب بر سر سحر
ز ناخدا مهراس و ز بی‌خدا مگریز

چو گردباد بگرد و سماع طوفان کن
چو بیدهای پریشان ز بادها مگریز

به روز حادثه از صوفیان غازی شو
بیا و مرد قدر باش از قضا مگریز

چراغ خیمه چو خاموش گشت باز مگرد
تو آمدی که بمانی ز کربلا مگریز

بیا و جوشن بی‌پشت بر تن خود پوش
ز خدعه های خوارج چو مرتضی مگریز

منافقان معاند تو را نظر نزنند
از این حضور گرامی به انزوا مگریز

نفیر گاو طلایی تو را نترساند
عذاب سامریان باش، از صدا مگریز

چراغ روشن امن یجیب را بفروز
اجابت است، اجابت، تو از دعا مگریز

عزیز هموطن من، عزیز هموطنم!
از این بهشت صمیمی به ناکجا مگریز

نه اژدهاست که کرم شب است اسرائیل
بر آر دستی و از این هزارپا مگریز

***

نغمه مستشار نظامی

در امتحان محبت، از ابتلا مگریز
غریبگی مکن ای دل از آشنا مگریز
درین طریقت از آیین اولیا مگریز
"دلا! ز معرکه‌ی محنت و بلا مگریز!

چو گردباد، به هم پیچ و چون صبا مگریز!"

مترس از شب طوفان و از خزان مهراس
علی‌ست یار تو از بدر و نهروان مهراس
ز آستین ید بیضا نما عیان، مهراس
"تو راست معجزه در کف، ز ساحران مهراس!

عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز!"

عصا فکندی و در دل نمانده صبر و قرار-
که جلوه گر شود اعجاز حیدر کرار
عنایتی کن و غم از دل جهان بردار
"تو موج غیرت و عزمی! ز بحر، بیم مدار!

حذر ز غرّش طوفان مکن! ز جا مگریز!"

شکوه طائر عرشی تو بال‌بسته مشو
مسافر سفر قاف باش و خسته مشو
ز ریسمان ولایت دمی گسسته مشو
"ز سست‌عهدی ایام، دل‌شکسته مشو!

نشانه باش چو پرچم! ز بادها مگریز!"

نشانه باش چو پرچم، در اهتزاز شکوه
سترگ و قله نشین همچو بیرقی بشکوه
 مباد ثانیه ای بر دلت رسد اندوه
"چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه!

به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز!"

شب است و "وعده ی صادق" عجب شب قدری
که وعده داده شد از جانب گرانقدری
تو در میان خبرهای خوب، در صدری
"تو از تبار دلیران خیبر و بدری

چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا! مگریز!"

به نام نامی یزدان صلا بزن چو امیر
به نام آل نبی عشق می شود تکثیر
ولایت علوی گشته است عالمگیر
"به نوشخند منافق، ز ره، کناره مگیر!

به زهرخند معاند، به انزوا مگریز"

مصاف آتش و عشق است، هم‌نوردی کن
"عماد" و "آرش" و "سجیل" شو نبردی کن
به راه خون شهیدان "شهاب‌‌‌"گردی کن*
"چو ره به قبله‌ی امن است، پایمردی کن!

خطا مکن! ز توهّم به ناکجا مگریز!"

دلا تو درّ خوشابی، درین صدف بنشین
امید، کشتی نوح است، لاتخف، بنشین
چنان کمان به مصاف عدو به کف بنشین
"چو تیر، راه هدف گیر و بر هدف بنشین!

ز کج‌روی به حذر باش و از خدا مگریز!"

دلا تو آینه‌ای جلوه‌گاه رحمان باش
به بزم زنده‌دلان، روح باش و ریحان باش
 چراغدار ره کاروان ایمان باش
"امین خلق و امانت‌گزار یزدان باش!

به صدق کوش و خطر کن! ز مدعا مگریز!"
***

فاطمه عارف‌نژاد

از ابتلا صف «قالوا بلی» چرا بگریزند؟
کجا سپاه «بلی‌گفته» از بلا بگریزند؟

به حرف بی‌خردان کی رها کنند هدف را؟
به اخم بی‌شرفان کی به انزوا بگریزند؟

عصا به دست برو سمت مار فتنه و جادو
که ساحران همه از بیم اژدها بگریزند

قسم به جاه سلیمانی‌ات که لشکر موران
به محض دیدن تو سوی ناکجا بگریزند

به وقت غرش طوفان نوح، طعمهٔ موجند
اگرچه قوم ستمگر به کوه‌ها بگریزند

بگو به دشمنِ بیچاره تا نیامده عباس
سوار اسب شده، بی سر و صدا بگریزند

که وقت معرکه و در دل چکاچک شمشیر
زمان نمی‌دهد آهنگ جنگ تا بگریزند

می‌آید از همه‌سو بانگ سرخ «أین تفرّون؟»
چطور می‌شود از انتقام ما بگریزند؟

***

سید مسعود علوی‌تبار

با یاد غم روی تو از غم نگریزیم
از معرکه محنت عالم نگریزیم

ما سوختگان دل به ره داغ تو دادیم
در راه تو از عالم و آدم نگریزیم

با داغ تو عهدی است که تا لحظه ی بهبود
از سوزش بی‌وقفه مرهم نگریزیم

گفتند دگر طاقت ما از همه طاق است
در قید وفاییم ز همدم نگریزیم

غمخانه دل دم به دم از عشق تو خون است
تا حشر دمادم ز تو یکدم نگریزیم

دانیم که هر تفرقه کار دگران است
در نقطه وحدت دگر از هم نگریزبم

از شش جهت ار بر سر ما تیغ ببارد
در صحنه بمانیم و چو رستم نگریزیم

***

سید سلمان عابدی(علی پور، جنوب هند)

دل تاب ندارد به خدا قصد ریا نیست
ای خامنه‌ای جز تو کسی رهبر ما نیست

تو مرجع تقلید و نماینده دینی
ای رهبر احرار کسی مثل شما نیست

امروز فقط خامنه ای عزت ما هست
کز هیبت او لرزه براندام جهانی ست

***

کمیل کاشانی

تو اهل صحبت عشقی از آشنا مگریز
بسان آینه از صیقل و جلا مگریز 

طبیب، نسخه صبر و امید پیچیده است
شفای توست همین دارو از دوا مگریز

بگیر در کف خود ذوالفقار غیرت و عزم
ز زخم تیغ حوادث چو مرتضی مگریز

اگر بلی به «الست بربکم» گفتی
بلا برای ولا هست از بلا مگریز 

بقا اگر طلبی در فناء فی الله است
صفای باطن اگر خواهی از وفا مگریز

هزار بار اگر رفته‌ای دوباره بیا
از آستان کریمانه خدا مگریز 

بر آستانه تسلیم سر فرود آور
قدر نوشته شده بر تو از قضا مگریز 

مسیر پر خطر و ساحل است ناپیدا
خداست چونکه در این ورطه ناخدا مگریز

***

محمد مهدی عبداللهی

همیشه اهل ولا باش، از بلا مگریز
بنوش جام بلا را از ابتلا مگریز

شهید باش و شهیدانه در دل میدان
به روز واقعه سرخ از قضا مگریز

عصاى معجزه بردار و در میانه ى نیل
بپیچ در دل طوفان از اژدها مگریز

چقدر علقمه امروز در مقابل توست؟!
علم به دوش بگیر و به انزوا مگریز  

صدای العطش کودکان غزه کنون
به گوش می‌رسد ای دوست، از صدا مگریز

به هوش باش امان نامه را امان ندهی
میان معرکه از بیم فتنه ها مگریز

بخوان که لشکر شیطان سقوط خواهد کرد
مبند دل به شیاطین به ناکجا مگریز

قسم به وعده ی صادق که قدس آزاد است
بیا و یکدم در اثبات مدعا مگریز

نماز در وسط صحن قدس شیرین است
در اقتداى شهیدان بزن صلا مگریز

ظفر از آنِ خداوند حىّ سبحان است
ز کدخدا مهراس از خدا خدا مگریز

چه خوب گفت امینِ قُلوبِ مَنْ والاه
"به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز"

یقین که خَیرُالعمل با ولایت عشق است 
از آستانه اولاد مرتضى مگریز

فرار کن به سوی کشتی نجات حسین
به روز حادثه از سمت کربلا مگریز

به پرچمى که بر آن حک شده ست نصرُالله
سوار مى رسد از راه، بى هوا مگریز

***

جواد اسلامی

بگو مرا است خدا و از این و آن مهراس
اگر جهان به تو پیچید، از جهان مهراس

اراده کن"مَعِیَ رَبیَّ سَیَهدین" را
بزن به بادیه و لاتخف بخوان،مهراس

"عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
تُراست معجزه در کف، ز ساحران مهراس"

ز سست عهدی اصحاب زور و زر مشکن
که سامری‌ است فراوان در این میان، مهراس

اسیر رخوت قوم ‌‌"بنی‌بهانه‌" مشو
قدم به راه گذار و از امتحان مهراس

رجز بخوان و به حکم علی قدم بردار
به بدر و خیبر و صفین و نهروان مهراس

جهان به نام تو سوگند می‌خورد، برخیز
چنانکه رستم و آرش، بکش کمان، مهراس

***

ابراهیم میر

ای  هرم عطش  بر  دل دریای  سراب
قلاب ِ  سوال ِ  بر   لب ِ   نیل   جواب 

دریا   به  تلاطم  و  جهانی  در  خواب
موسی تو عصای خود  بیانداز  به  آب 

***

عمادالدین ربانی

حماسه‌ساز شو و سوی انزوا مگریز
تو پهلوان نبردی بزن صلا مگریز

خداست پشت و پناه تو از کسی مهراس
چه پشت‌گرمی خوبی‌ است از خدا مگریز

برو به جای زره جوشن کبیر بیار
بخوان به اسم خدا را و از دعا مگریز

نترس باش اگر مقتداست شیر خدا
میان معرکه از ترس گرگ‌ها مگریز

میار گردن کج در مصاف با کجرو
بایست پای حقیقت به ناکجا مگریز

چقدر حال فلسطین شبیه کرب و بلاست
حسین (ع) یکه و تنهاست از بلا مگریز

***

احمد رفیعی وردنجانی

لبخندهای دلنشینش آسمانی است
در هر نگاهش آسمانی مهربانی است

پیداست راه عشق از هر رهنمودش
هر واژه گفتار نابش یک نشانی است

حال حصیر زیر پای او گواه است
مثل علی(ع) دل کنده از دنیای فانی است 

در انتظار مهدی صاحب زمان است
همواره عطر گریه هایش جمکرانی است

با نور، برخوردِ حقیقت ناشناسان
یک روز باخاکستر و روزی زبانی است

ابلیس یک عمر است در نابودی نور
با این جماعت سخت در حال تبانی است

ناکام می ماند ولی در نقشه هایش
وقتی که دست دوست در یاری رسانی است

لب تر کند وقتی امام عشقبازان
کار تمام عاشقانش جانفشانی است

با هرچه دشمن خوست از عشقش شود کم
دل‌های ما یک لحظه هم از او جدا نیست

***

 سیده کبری حسینی بلخی(افغانستان)

امت ما را چه بیم از فتنه و شور  شر است
نوح ما را در دل طوفان هستی رهبر است

آسمان و ماه را دور سرش پیچیده است
چفیه‌اش بر گردن ما خط و راه و مسطر است

در کلامش حکمت سقراط و لقمان، گشته جمع
آنچه بارد از لبش انگار در و گوهر است

رویش سبزینه و فرمان باران برلبش
گوش شیطان ازصدای رعد وار او کر است

از شجاعت‌های او در جیش دشمن گفت‌وگوست
مدح یاران در حدیث دیگران شیرنتر است

غرق در نور است روی مثل ماه کاملش
مصطفی زادی که از نسل بتول و حیدر است

بی محابا می‌زند بر قلب کفار زمان
خصم می‌ِداند چه نسبت بین او با صفدراست

***

سارا عبداللهی فر

در مسیر عشق  بالیدن  گرفت
با هزاران شوق تابیدن  گرفت

این دل و جانم پی فرمان او
بی بهانه چون سراییدن  گرفت

هر زمان با شور و  پرواز و سما
لابه‌لای  واژه چرخیدن گرفت

در خروشی بی امان از جمله ها
با پیام رهبرم سامان گرفت 

شد  ردیف بیت های  بی شمار
شعر شد این بغض باریدن گرفت

انتهای پیام/

 

 

دیگر خبرها

  • خشونت در چهاردیواری‌های بدون شاهد
  • تردد معلولان در اروپا آسان‌تر می‌شود
  • ۵ ماده غذایی که می توانند اثری مشابه داروهای لاغری داشته باشند
  • کمرنگ‌شدن نشریات تخصصی نوجوانان از عوامل افت شعر نوجوانان است
  • از هند تا ایران؛ استقبال شاعران از غزل رهبر انقلاب
  • چرا شعر نوجوان مورد توجه نیست؟
  • فیلم| شعرخوانی شاعران شیرین‌زبان اصفهان در شب شعر کمال
  • مربی نقده‌ای سرمربی تیم ملی کبدی شد
  • شاعران ۵ کشور برای عملیات وعده صادق شعر سرودند
  • میانه ظرفیت ایجاد و احداث کتابخانه مرکزی را دارد