Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایرنا، دانشجویان به عنوان جامعه پویا و آگاه در هر جامعه نقش مهمی در اصلاح چالش‌ها، مشکلات و سرعت بخشیدن به روند توسعه دارند. شاید با این تعریف اگر نگاه کنیم، هر جامعه‌ای که دانشجوی بیشتری داشته باشد، توسعه‌یافته‌تر تلقی شود و سرعت توسعه در آن بیشتر باشد. ولی مانند همه مؤلفه‌های اجتماعی، در حوزه اثرگذاری جامعه دانشجویی نیز علاوه بر کمیت، کیفیت حضور یکی از شاخص‌های اساسی است که به نظر می‌رسد در ایران این کیفیت مدت‌هاست دچار چالش شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حالی که تعداد دانشجویان کشور طی دو دهه اخیر به واسطه افزایش دانشگاه‌ها، آسان شدن ورود به دانشگاه‌ها به خاطر افزایش ظرفیت و حتی حذف کنکور برای بسیاری از رشته‌ها در دانشگاه‌های مختلف افزایش چشمگیری داشت، اما میزان مشارکت اجتماعی جامعه دانشجویی نسبت به گذشته به شکل محسوسی کاهش یافته است. امروز مشارکت دانشجویان در مسائل مربوط به جامعه، نه فقط در بحث سیاسی، بلکه در سایر مسائل مانند حوزه‌های فرهنگی، ورزشی، اجتماعی، محیط زیستی و سایر بخش‌ها تناسب درستی با تعداد دانشجویان کشور ندارد و این موضوع در نگاه کارشناسان و صاحبنظران، نوعی انفعال در جامعه دانشجویی محسوب می‌شود.

دکتر سعید اسلامی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد چالوس و دکترای علوم سیاسی در شاخه فلسفه سیاسی در گفت‌وگویی با ایرنا که به مناسبت ۱۶ آذر، روز دانشجو داشت، این وضعیت را ناشی از سه عامل نبود انگیزه، نبود امکانات و آموزش و فقدان فرصت عمل می‌داند. او معتقد است عوامل متعددی دست به دست هم داده‌اند تا امروز جامعه دانشجویی کشور خروجی و عملکرد کافی و مناسب را نداشته باشند:

در کشورمان دانشگاه‌های زیادی داریم که با نام‌های مختلف دانشجویان زیادی را در خود جای داده‌اند. این تعدد دانشگاه‌ها و بالا رفتن جمعیت دانشجویی جامعه را چطور ارزیابی می‌کنید؟

اگر نگاهی مقایسه‌ای داشته باشیم می‌بینیم که اصولاً کشورهای پیشرفته نسبت به جمعیت‌شان دانشگاه‌های کمتری دارند. در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته تعداد دانشگاه‌ها زیر هزار و حتی کمتر از ۵۰۰ واحد است. آلمان ۳۱۶ واحد دانشگاهی، کانادا ۳۲۹ دانشگاه، ایتالیا ۲۳۶ دانشگاه، هلند حدود ۴۲۰ واحد و ژاپن ۹۷۸واحد دانشگاهی دارند. جالب‌تر این که چین با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت ۲۳۱۰ دانشگاه دارد و در هند هم با شرایط جمعیتی مشابه ۴۰۰۴ دانشگاه فعال است. در امریکا هم ۳۲۸۰ دانشگاه وجود دارد که البته ۵۹ دانشگاه این کشور جزو ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیاست. از نظر سرانه جمعیتی کشور ما از همه این کشورها بیشتر دانشگاه دارد.

در ایران ۲۵۶۹ واحد دانشگاهی داریم. ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد است، ۳۰۹ واحد غیرانتفاعی، ۱۷۰ واحد فنی و حرفه‌ای، ۴۶۶ واحد پیام نور، ۹۵۳ واحد علمی کاربردی و ۱۴۱ دانشگاه دولتی در کشور فعال است. از این تعداد ۶۸ درصد سهم وزارت علوم و ۳۲ درصد هم سهم دانشگاه آزاد است. ۶۸ درصد ظرفیت دانشگاه‌ها در زمینه علوم انسانی، ۲۳ درصد علوم پایه و مابقی هم در حوزه علوم پزشکی دانشجو دارند.

ضمن این که مازندران در بین استان‌های کشور از همه استان‌ها سهم بیشتری دارد. حالا باید از خودمان بپرسیم که خروجی این همه دانشگاه و دانشجو چیست؟ دانشگاه‌های ما چقدر کیفیت دارند و چقدر می‌توانند به تولید کار کمک کنند؟

 به نظر می‌رسد در حوزه دانشگاهی و دانشجویی هنوز در مرحله آموزش‌محوری، آن هم با کیفیت پایین هستیم. به همین دلیل بدون این که بخواهیم نقش دانشگاه‌های خوب کشور را نادیده بگیریم، می‌بینیم که عمده دانشگاه‌های ما به جای کارآفرینی بر جمعیت بیکار می‌افزایند. شاید در دانشگاه‌های معتبرمان همزمان آموزش، پژوهش و خلاقیت و کارآفرینی با هم باشد. اما در وجه غالب ‌آموزش‌محور هستیم. البته قصد تضعیف جایگاه دانشجویان را ندارم و معتقدم دانشجویان باید با چهار ویژگی داشتن هدف بزرگ، کسب دانش، سختکوشی و پشتکار راه موفقیت را طی کنند.

با توجه به این تعدد دانشگاه و دانشجو در کشور، به نظر شما جامعه دانشجویی ما امروز از نظر تعریف و نزدیکی به ویژگی‌های یک جامعه دانشجویی در چه جایگاهی قرار دارد؟

ابتدا باید ویژگی‌های جامعه دانشجویی را بشناسیم و بعد سراغ تحلیل وضع موجود برویم. دانشجویان در جوامع معاصر بیشتر گروه‌های حاشیه‌نشین هستند که طی دوران دانشجویی جایگاهی در درون شیوه تولید و متن روابط اقتصادی جامعه ندارند و به عنوان نیروی کار فوق‌العاده آینده از منابع بخش عمومی یا بخش خصوصی ارتزاق می‌کنند. این ویژگی حاشیه‌نشینی را در خصلت روشنفکری هم داریم. اگر بخواهیم برای روشنفکری ویژگی‌هایی را برشماریم این خصایل شباهت‌هایی به زندگی دانشجویی هم دارد. مثلا نقد نظام سیاسی که به لحاظ معرفتی با توجه به این که دانشجو با معارف و اطلاعات تازه سر و کار دارد، از لحاظ روشی هم متد انتقادی و تحلیلی را دنبال می‌کند و به وضع موجود رضایت نمی‌دهد و با آن درگیر است. به همین خاطر پرسشگر و انتقادگر است.

ویژگی دوم مشارکت در زندگی سیاسی است. به تعبیر کارل مانهایم روشنفکران یک طبقه نیستند و منافع مشترک ندارند و نمی‌توانند دست به عمل جمعی بزنند. به عبارت دیگر آن‌ها ایدئولوگ طبقات دیگر هستند و یک طبقه در خود به شمار نمی‌آیند. دانشجویان از همین قشر هستند که می‌توانند منتقد و محرک باشند. پیتر لاوروویچ لاوروف جامعه‌شناس روس هم معتقد بود پیشرفت بشریت ناشی از وجود افرادی است که به صورت انتقادآمیز فکر می‌کنند. این نگاه انتقادی دانشجویان یک ویژگی است که در برخی کشورها کمتر و در بعضی کشورها هم بیشتر است. بنابراین می‌توان میزان اثرگذاری و مشارکت در زندگی سیاسی‌شان را از منظر میزان مشکلات و میزان انتقادات ارزیابی کرد.

چه عاملی باعث شد که به مرور چنین عملکردی از جامعه دانشجویی انتظار برود؟

در حقیقت تجمع بخشی از نیروهای آگاه جامعه که از سطح تحصیلی نسبتاً بالاتر و روحیه کنکاش و بررسی علمی برخوردارند باعث می‌شود که وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روند مناسبات اجتماعی را در معرض نقد قرار دهند. این ذهن نقاد و حساس دانشجو او را به تفکر و تأمل نسبت به مشکلات جامعه می‌کشاند. به این معنی که میزان مشکلات موجود در جامعه بر میزان و شدت یا کاهش انتقادها و اعتراض‌ها و فعالیت‌های سیاسی دانشجویان تاثیر می‌گذارد. هر چه میزان مشکلات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بیشتر باشد، میزان اعتراض‌ها و انتقادهای دانشجویان نیز بیشتر می‌شود.

عواملی مانند دورافتادگی از خانواده، احساس گسیختگی، زندگی دسته جمعی، زندگی نامطلوب جنسی و تراکم انرژی جنسی حیاتی و دورافتادگی از متن واقعی زندگی اجتماعی، در کنار بهره‌مندی از سن جوانی و شور و هیجان و انرژی که در این سن وجود دارد و وارد شدن به جرگه روشنفکری به دلیل آغاز تحصیلات عالی و آشنایی نزدیک و نظام‌مند با مسائل اجتماعی و سیاسی، بهره‌مندی از فرصت‌های تحلیلی گروهی خوابگاهی پیرامون شرایط سیاسی داخلی و جهانی که در گذشته در خوابگاه‌ها پرشور بود و اکنون از دست دادن فضاهای خوابگاهی این دیالوگ را از دانشجویان گرفته، جنبش‌های دانشجویی را در وضعیتی قرار می‌دهد که اغلب خصلتی آرمانگرایانه دارند. به تعبیری دیگر نوع زیست دانشجویی به ویژه دورافتادگی از خانواده و احساس گسیختگی و دورافتادگی از متن واقعی جامعه زمینه‌ای مساعد برای پیدایش جنبش‌های اجتماعی ضد سنتی، عدالتخواهانه و آرمانگرایانه است. پس نوع زیست دانشجویی شرایطی را ایجاد می‌کند که جنبش‌های اجتماعی واجد شرایط ضد سنتی و عدالتخواهانه و آرمانگرایانه باشند.

اما مقایسه آمار دانشجویان و دانشگاه‌های ما با شرایطی که در جامعه دانشجویی می‌بینیم نشان می‌دهد چندین سال است این شکل از اثرگذاری دانشجو در جامعه دیده نمی‌شود. فکر می‌کنید این وضعیت ناشی از چه عواملی است؟

اصولاً کناره‌گیری از سیاست تقریبا در همه جای دنیا چه نزد دانشجویان و چه روشنفکران از سه مؤلفه ریشه می‌گیرد. عامل نخست نبود انگیزه برای شرکت در زندگی سیاسی است که می‌تواند ناشی از عوامل فرهنگی یا روانشناختی باشد که می‌شود با متدهای مختلف آن را ارزیابی کرد. یعنی می‌توان مبحثی باز کرد تا بی‌انگیزگی دانشجویان برای شرکت در زندگی سیاسی که اکنون در دانشجویان خودمان مشاهده می‌کنیم را با عناصر فرهنگی یا روانشناختی و رفتارگرایانه مورد ارزیابی قرار دهیم.

عامل دوم نبود امکانات لازم است. یکی از دلایل کناره‌گیری از سیاست از سوی روشنفکران و دانشجویان فراهم نبودن امکانات لازم در زمینه آموزش و اطلاعات است.

عامل سوم فقدان فرصت عمل است که مهم‌ترین عامل در به حاشیه راندن دانشجویان از حضور در عرصه سیاسی محسوب می‌شود. این عامل را بیشتر می‌شود ناشی از بسته بودن فضای سیاسی، فضای قدرت و مواردی از این دست مورد ارزیابی قرار داد که سبب می‌شود دانشجویان در تشکیل و انتخاب سازمان یا تشکل‌های سیاسی دچار چالش شوند. فقدان فرصت عمل در میان دو عنصر نبود انگیزه برای مشارکت در زندگی سیاسی که ناشی از عوامل فرهنگی و روانشناختی است و نبود امکانات لازم که از ضعف آموزش و اطلاعات ریشه می‌گیرد، اهمیت بیشتری دارد. البته این موضوع صرفا امروزی نیست و ریشه در دهه‌های گذشته هم دارد. چون معتقدم پس از انقلاب جنبش‌ها و تشکل‌های دانشجویی بیشتری در کشور ایجاد شد.

یعنی این ضعف‌ها از گذشته وجود داشت؟

به استناد برخی پژوهش‌های مربوط به پیش از انقلاب بله. پژوهشی از سال ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۸ در مورد دانشگاه‌های مشهد، تبریز و تهران انجام شد که نتیجه آن نشان می‌داد ۵۰ سال پیش هم دانشجویان یکی از دلایل کناره‌گیری از سیاست را نبود امکانات و به ویژه فقدان تشکل و سازمان سیاسی ارزیابی می‌کردند. حکومت پیشین میلی به عملکرد و کنشگری سیاسی دانشجویان نداشت و تأکید می‌کرد که دانشجویان صرفا روی مسائل علمی خود متمرکز باشند و به سایر مسائل کاری نداشته باشند.

نکته اینجاست که این روند در اندیشه و عملکرد ایرانیان خارج از کشور نیز تاثیر گذاشت. سال ۲۰۰۴ انجمن علوم اجتماعی دانشگاه ماساچوست تحقیقی در مورد گرایش به عمل سیاسی یا وابستگی به احزاب ایرانیان مقیم امریکا انجام داد. جالب است که طبق آن پژوهش، ایرانیان در ایالات متحده کمترین گرایش به سیاست را دارند. این گروه قومی که از نظر شاخص تحصیل و درآمد سالیانه و سرانه بالاترین گروه‌های مهاجر هستند و فاصله زیادی با بسیاری از شهروندان امریکایی از نظر تحصیل و درآمد سالیانه دارند، فقط سه درصد تمایل حضور در عرصه سیاست را داشتند. اصلا انگار کناره‌گیری از سیاست در بافت فرهنگی جامعه ما تنیده شده است. بنابراین یکی از ویژگی‌های دیگر جامعه دانشجویی می‌تواند کناره‌گیری از سیاست و حاشیه‌نشینی باشد.

روشن نبودن آینده دانشجو، احساس گسیختگی در محیط‌های دانشجویی و کوتاه‌مدت بودن دوران زندگی دانشجویی از عوامل این تغییرات هستند.

مقطعی بودن برخی فعالیت‌های اجتماعی جامعه دانشجویی را ناشی از همین عوامل می‌دانید؟

به هر حال زیست دانشجویی دوره‌ای کوتاه و موقت است. کم نیستند افرادی که در دوران دانشجویی خود فعالیت‌های جدی و برجسته‌ای در شاخه‌های مختلف مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دارند و پس از دوران دانشجویی به دلیل شرایط شغلی یا تحت تاثیر مسائل جاری زندگی شغلی و مسائل اقتصادی و اجتماعی به طور کامل تغییر موضع می‌دهند. همین ویژگی هم سبب می‌شود که جنبش‌های دانشجویی عموما به اهرم و ابزاری برای گروه‌ها یا احزاب سیاسی تبدیل شوند و کارکرد واقعی خود را از دست بدهند.

البته به نظر می‌رسد امروز بیشتر شاهد انفعال اجتماعی جامعه دانشجویی هستیم و از همان اندک جنبش‌های دانشجویی هم خبری نیست. اگر چنین بود، مازندران با این همه مرکز آموزش عالی و دانشجو باید استانی پویا در زمینه فعالیت‌های دانشجویی بود.

همینطور است. رد پای جامعه دانشجویی و دانشگاهیان به دلایل متعدد در بحث توسعه اجتماعی کمتر دیده می‌شود. این موضوع می‌تواند ناشی از کم‌توجهی به جامعه دانشگاهیان در نگاه تصمیم‌گیران و سایر عواملی که پیش‌تر مطرح کردم باشد که در نتیجه جامعه دانشجویی را منفعل می‌کند. به نظرم ما حتی در برخی اقدامات نمادین مرتبط با دانشجو هم ضعیف هستیم. برای مثال هر سال روز دانشجو را گرامی می‌داریم، اما شعاری برای روز دانشجو تعیین نمی‌شود که خط مشی ذهنی و نمادین در ذهن دانشجو ثبت کند.

یا در همین شرایط کرونا دیده می‌شود که برخی کشورهای توسعه‌یافته آمار دقیقی از دانشجویان مبتلا شده به کووید۱۹ یا فوت شده بر اثر این بیماری را رصد و منتشر کرده‌اند. این یعنی جامعه دانشجویی به عنوان یک قشر مهم از جامعه برای آن‌ها اهمیت دارد. در حالی که ما هیچ توجهی به این موضوع نداشتیم و حتی دانشگاه‌های ما نیز چنین آماری درباره دانشجویان خود ندارند.

در مجموع آن اندازه که طی سال‌های اخیر برای افزایش کمیت جامعه دانشجویی تلاش شد، در بسیاری از مرکز آموزش عالی ایجاد شده توجهی به کیفیت عملکرد جامعه دانشجویی نشد و این موضوع شاخص‌های دانشجویی را تنزل داد و به مرور سبب تغییر تعریف و فضای دانشجویی شد.

برچسب‌ها دانشگاه آزاد اسلامی دانشجو مازندران روز دانشجو دانشگاه مشارکت اجتماعی مشارکت سیاسی تشکل های دانشجویی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: دانشگاه آزاد اسلامی دانشجو مازندران روز دانشجو دانشگاه مشارکت اجتماعی مشارکت سیاسی تشکل های دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی دانشجو مازندران روز دانشجو دانشگاه مشارکت اجتماعی مشارکت سیاسی تشکل های دانشجویی اخبار کنکور کناره گیری از سیاست جامعه دانشجویی زندگی سیاسی دانشگاه های ما نبود امکانات دانشگاه آزاد دانشگاه ها روز دانشجو جنبش ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۲۳۶۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه

هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر شده و مشخص می‌شود آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی نوشت:‌ هر چه زمان می‌گذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان آمریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر می‌شود و تازه مردم آمریکا و ملت‌های جهان متوجه می‌شوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آن‌ها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است. 

این روز‌ها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیاز‌های مادی یا ضعف در بخش‌هایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن می‌دانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه 250 ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسان‌ها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است. 

چند روزی است که دانشگاه‌های امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینی‌ها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش می‌کنند با دستگیری‌های گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپ‌های تحصن دانشجویان را در دانشگاه‌هایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از 25 دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند. 

نباید از این نکته غافل بود که محیط‌های علمی در امریکا در چنبره دستگاه‌های نظامی و امنیتی است و همان‌گونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاه‌ها گفته‌اند نمی‌توان این مراکز را صرفاً محیط‌های علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت می‌کند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهاد‌های امنیتی- نظامی قرار می‌گیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه می‌دهد به این محیط‌ها وارد شده و آن‌ها را سرکوب کند. اتفاقی که این روز‌ها در دانشگاه‌های امریکا می‌افتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاه‌ها به دلیل واکنش‌هایشان به ناآرامی‌ها مورد انتقاد قرار گرفته‌اند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامه‌ای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بی‌توجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دسته‌جمعی بیش از 100 دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کم‌سابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال 1968 (حدود 56 سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمی‌گردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیم‌سال تحصیلی کنونی، کلاس‌های خود را به صورت نیمه‌حضوری و نیمه‌مجازی برگزار می‌کند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه می‌گوید شرکت‌کنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاه‌های دنیا برند محسوب می‌شود و جوانان کشور‌های دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست می‌شکنند. 

ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاه‌های امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال 1378 در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی ده‌ها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاه‌های امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال 78 در کوی دانشگاه اتفاق افتاد.

اعتراضات دانشگاه‌های امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بی‌حد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند. تجمعات این روز‌های دانشگاه‌های امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاه‌های پلیس شده‌اند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند.

تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه می‌شود و هر رفتار خشنی را انجام می‌دهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت می‌گیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار می‌گیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک می‌خورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار می‌گیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط می‌شوند و اینجا عکس آن عمل می‌کنند. آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار می‌گیرد، کتک می‌خورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار می‌گیرد، اینجا ازکسانی که کوچک‌ترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذره‌بین قرار می‌دادند و برای آن توئیت می‌زدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده می‌کردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آن‌ها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمی‌توان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلم‌خواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رئیس دانشگاه محقق اردبیلی: چگونه در برابر ضرب و شتم دانشجویان ساکت هستید؟
  • فراخوان جذب دانشجوی دکتری در پژوهشگاه ملی اقیانوس شناسی و علوم جوی
  • دموکراسی دروغین آمریکا و برخورد‌های دوگانه
  • جای دانشجو زندان نیست!
  • ضرورت جبران کمبود دانشجو در دانشگاه آزاد
  • تحلیل عباس عبدی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا: از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمی‌شود، بهتر است فکر دیگری کنند
  • اجتماع دانشجویی در همبستگی با دانشجویان آمریکایی و اروپایی مقابل دانشگاه تهران
  • هوش مصنوعی گرایش سیاسی افراد را از چهره‌شان می‌خواند
  • وجدان بیدار در جامعه بیمار
  • حمایت جامعه علمی قم از از اعتراضات دانشجویی در آمریکا