درمان جوش با خمیردندان؛ خوب یا بد؟
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۲۷۶۸۴
رویداد۲۴ بسیاری از افراد از خمیر دندان برای درمان جوشهای آزاردهندهی پوست خود استفاده میکنند؛ چون باور دارند تاثیر خمیر دندان روی درمان جوش مثبت است. اما لازم است بدانید که مضرات و خطرات از بین بردن جوش با خمیر دندان بیشتر از فواید آن است و اثربخشی آن از لحاظ علمی تایید نشده است.
ممکن است استفاده از خمیر دندان یک روش درمانی موثر برای جوش به نظر آید، چراکه خمیر دندان حاوی مواد خشککنندهی جوش و ترکیبات ضدباکتریایی است؛ اما خطرات ترکیبات موجود در خمیر دندان برای پوست، بیشتر از مزایای آن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این مقاله به بررسی خطرات از بین بردن جوش با خمیر دندان میپردازیم و چند درمان جایگزین را به شما معرفی میکنیم. با ما همراه باشید. چرا از بین بردن جوش با خمیر دندان خطرناک است؟
در گذشته، خمیر دندانها حاوی یک مادهی ضدباکتری به نام «تریکلوزان» بودند. اما در سال ۲۰۱۷، انجمن غذا و داروی آمریکا (FDA)، استفاده از تریکلوزان را در شویندههای ضدعفونیکننده، ممنوع اعلام کرد؛ چراکه به شواهدی دست یافت که نشان میداد این ماده میتواند میزان هورمون تیروئید را کاهش دهد و منجر به مقاومت آنتیبیوتیکی شود.
از اوایل سال ۲۰۱۹، خمیر دندانهای تجاری موجود، فاقد تریکلوزان هستند. خمیر دندان ترکیبات زیادی دارد که برای سلامت دندان مفید هستند؛ مانند:
گلیسیرین
سوربیتول
کلسیم کربنات
سدیم لوریل سولفات (SLS)
سدیم بیکربنات (جوش شیرین)
با این حال، بسیاری از این ترکیبات برای استفاده روی پوست بسیار نامناسب هستند. خمیر دندان ممکن است پوست شما را تحریک یا خشک کند. این تاثیر منفی میتواند به طور مشخص برای افرادی که پوست خشک یا حساس دارند، خطرناک باشد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که از بین بردن جوش با خمیر دندان بیشتر تاثیر منفی دارد.
داشتن پوست بسیار خشک میتواند تولید چربی اضافی را تحریک کند؛ که این امر میتواند منجر به ایجاد لکهها و جوشهای بیشتر شود.
بروز یک جوش جدید شب قبل از یک مهمانی یا یک مراسم مهم، یا تجربهی جوشهای سمجی که چند هفته باقی ماندهاند، میتواند برای هرکسی آزاردهنده باشد. اما در نظر داشته باشید که خمیر دندان گزینهی مناسبی برای درمان جوشهای شما نیست. برای برطرف کردن جوشهای خود بهتر است به جای استفاده از خمیر دندان، درمانهایی که در ادامه میگوییم را امتحان کنید.
اگر به طور مرتب دچار جوش میشوید، میتوانید داروهای بدون نسخه پزشک (OTC) یا داروهای با نسخه را امتحان کنید. اگرچه این داروها میتوانند به شدت موثر باشند، اما آنها هم ممکن است برای همهی افراد مناسب نباشند و منجر به عوارض جانبی شوند. برای پیدا کردن بهترین روش درمانی برای جوشهایتان، با پزشک یا متخصص پوست مشورت کنید.
درمانهای بدون نسخه معمولا برای آکنه و جوشهای خفیف تا متوسط موثر هستند. این درمانها به شیوههای مختلفی از جمله ژلها، کرمها و پاککنندهها وجود دارند و معمولا حاوی ترکیبات زیر هستند:
اسید سالیسیلیک
بنزوئیل پروکساید
اسیدهای آلفا هیدروکسی
سولفور
قطران زغال سنگ
پزشکان میتوانند داروهای موضعی یا خوراکی را برای افرادی که دچار آکنهی شدید هستند، تجویز کنند. برخی از این داروها عبارتند از:
ایزوترتینوئین خوراکی
مینوسایکلین خوراکی
ترتینوئین موضعی
کلیندامایسین موضعی یا خوراکی
آنتیبیوتیکهای خوراکی
قرصهای خوراکی ضد بارداری
در مطالعهای در سال ۲۰۱۹، محققان به این نتیجه رسیدند که میزان اثربخشی عصارههای گیاهی در درمان آکنه، با یک محلول حاوی ۲.۵ درصد بنزوئیل پروکساید برابر بود. در این مطالعه، افرادی که از عصارههای گیاهی استفاده کردند، از نتیجه درمان خود، رضایت بیشتری داشتند. در ادامه به برخی نمونههای درمانهای طبیعی برای جوش و لکهی جوش اشاره میکنیم.
بیشتر بخوانید: مدل خوابیدنتان می تواند شما را بیمار کند!
روغن درخت چایروغن درخت چای از درخت ملالوکا آلترنیفولیکا به دست میآید. ترکیبات موجود در روغن درخت چای خواص ضدالتهابی و ضدمیکروبی قدرتمندی دارند، که ممکن است به از بین بردن باکتریهای ایجاد کنندهی آکنه و تسکین پوست تحریکشده کمک کنند.
در یک مطالعهی آزمایشیِ کوچک در سال ۲۰۱۶، محققان از ۱۴ نفر که سنشان بین۱۶ تا ۳۹ سال بود و دچار آکنهی متوسط بودند، درخواست کردند دوبار در روز از محصولات حاوی روغن درخت چای استفاده کنند. نتایج نشان داد که محصولات حاوی روغن درخت چای، تعداد ضایعات آکنه را پس از ۱۲ هفته تا ۵۴ درصد کاهش داد.
چهار نفر از شرکتکنندگان عوارض جانبی محدود، مانند خارش کم، فلس مانند شدن متوسط پوست، خشکی و پوست پوست شدن پوست را تجربه کردند. هرچند، این عوارض جانبی پس از چند روز برطرف شدند.
در یک آزمایش تصادفی در سال ۲۰۱۸، ۶۰ فرد مبتلا به آکنهی خفیف تا متوسطِ صورت، که سنشان بین ۱۴ تا ۳۴ سال بود، یکی از درمانهای زیر را دریافت کردند:
داروی طبیعی آکنه حاوی ۳ درصد روغن درخت چای، ۲۰ درصد پروپولیس و ۱۰ درصد آلوئه ورا
کرم آکنه حاوی ۳ درصد اریترومایسین
پلاسبو یا دارونما
محققان به این نتیجه رسیدند که داروی طبیعیِ حاوی روغن درخت چای، به طرز قابل توجهی موثرتر از دو درمان دیگر بود.
گیاه آلوئهورا دستکم حاوی ۷۵ نوع مواد معدنی، آمینواسید و ویتامینهای مختلف است. این ترکیبات به بهبود زخم، کاهش تحریک و التهاب پوست و پیشگیری از عفونت کمک میکنند. ترکیبات ضدالتهابی و ضدمیکروبی موجود در آلوئهورا ممکن است به از بین بردن جوش کمک کند.
در مطالعهای در سال ۲۰۱۹، ۶۰ فرد مبتلا به آکنهی خفیف تا متوسط به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی ژل طبیعی حاوی آلوئهورا، پوست منگوستین (ترگیل)، و عصارهی چای کاملیا، و گروه دیگر ژل حاوی یک درصد کلیندامایسین دریافت کردند. هر دو گروه این محصولات را دو بار در روز، به مدت ۲۸ روز استفاده کردند.
گروهی که از ژل طبیعی استفاده کردند، در مقایسه با گروه دیگر، کاهش چشمگیر قرمزی پوست، تیرگی یا لکههای پوستی (hyperpigmentation) و تعداد ضایعات آکنه را تجربه کردند.
با این حال ممکن است پوست برخی افراد به آلوئهورا و محصولات تجاری حاوی آن واکنش معکوس نشان دهد. بهتر است قبل از استفاده از آلوئهورا روی صورت، تست پچ (skin patch test) را انجام دهید و کمی از آلوئهورا را روی بازویتان امتحان کنید. اگر تا ۲۴ ساعت واکنشی رخ نداد، میتوانید آن را روی صورتتان استفاده کنید.
پوست ما مملو از میکروب است. بسیاری از این میکروبها نقش مهمی در بهبود زخم و مبارزه با عفونتها دارند. محققان به شواهدی مبتنی بر ارتباط بین عدم تعادل در میکروبیوتای پوست (مجموعهای از میکروارگانیزمهای پوست) و تعدادی از بیماریهای پوستی از جمله اگزما، پسوریازیس و آکنه دست یافتهاند.
در مطالعهای در سال ۲۰۱۸، محققان به این نتیجه رسیدند که تعادل باکتریایی در افراد مبتلا به آکنهی شدید متفاوت بود. میزان باکتریهای مفید روده هم در این افراد، نسبت به شرکتکنندگانی که دچار آکنه نبودند، کمتر بود.
افزایش آگاهی درباره میکروبیومهای روده و پوست، و نحوهی تاثیرگذاری آنها بر سلامت کلی بدن سبب شدهاست بسیاری از محققان و تولیدکنندگان به این نتیجه برسند که دستکاری کردن میکروبیومها میتواند سلامت پوست را بهبود بخشد.
پریبیوتیکها فیبرهای غذایی هستند که باکتریهای مفید را تغذیه میکنند. پروبیوتیکها هم انواعی از باکتریهای زنده هستند که میتوانند به افزایش تعداد باکتریهای مفید روی پوست کمک، و از رشد باکتریهای ایجادکنندهی آکنه جلوگیری کنند.
در مطالعهای در سال ۲۰۱۳، محققان دریافتند که مکمل خوراکی حاوی نوعی پروبیوتیک به نام لاکتوباسیلوس، حساسیت پوست را کاهش داد و عملکرد سد دفاعی طبیعی پوست را بهبود بخشید.
در سال ۲۰۱۴، یک آزمایش ۸ هفتهای که شامل ۳۴ نفر بود به این نتیجه رسید که سایپرس تخمیرشده، یک نوع پروبیوتیک دیگر، در پایین آوردن تعداد ضایعات آکنه و کاهش تولید چربی، موثرتر از روغن درخت چای است.
این یافتههای مقدماتی نشان میدهند که پریبیوتیک و پروبیوتیکها ممکن است جایگزینهای موثری برای داروهای فعلی آکنه باشند.
جمعبندی
استفاده از خمیر دندان به عنوان درمانی برای جوش و آکنه، ایدهی خوبی نیست. اگرچه خمیر دندان حاوی ترکیباتی لست که دهان را تمیز نگه میدارد و از بیماریهای مربوط به دندان جلوگیری میکند، اما این امر بدین معنی نیست که تاثیر خمیر دندان روی درمان جوش مثبت است.
مواد شیمیایی موجود در خمیر دندان میتوانند پوست را تحریک کنند. همچنین ممکن است منجر به خشکی پوست و در نتیجه تحریک غدههای چربی موجود در صورت شود. تولید چربی اضافی ممکن است منجر به بروز جوشهای جدید یا تشدید جوشهای فعلی شود.
مواد شیمیایی موجود در خمیر دندان میتوانند پوست را تحریک کنند. همچنین ممکن است منجر به خشکی پوست و در نتیجه تحریک غدههای چربی موجود در صورت شود.
اگر شما هم دچار جوش هستید، به جای پذیرفتن خطرات ناشی از تاثیر منفی خمیر دندان روی پوست از داروهای بدون نسخه یا عصارههای گیاهی، نظیر روغن درخت چای یا آلوئهورا استفاده کنید.
اگر دچار آکنهی شدید هستید، حتما باید با متخصص پوست دربارهی سایر درمانهای با نسخه مشورت کنید.
منبع: مجله دیجی کالا
لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبطمنبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 سلامت اخبار سلامت بین بردن جوش با خمیر دندان مطالعه ای در سال روغن درخت چای خمیر دندان آلوئه ورا درمان جوش دچار آکنه بیوتیک ها برای جوش درمان ها ی افراد دارو ها ی پوست ی آکنه آکنه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۲۷۶۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سازمان «سیا» با دندانهای کشیده شاهد حادثه ۱۱ سپتامبر بود
سی. آی. ای به طور سیستماتیک به واسطه این سه عامل «التزام به نزاکت و آداب سیاسی»، «جنگهای قدرت های کوچک و بی ارزش در واشنگتن» و «مقام پرستی»؛ وعوامل بسیار دیگری نابود شد. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، آن چه خواهید خواند، نخستین قسمت از خاطرات «رابرت بائر» جاسوس کهنه کار سازمانِ «سی. آی. ای - سیا» است. سازمانی که به صورت رسمی «آژانس مرکزی اطلاعات» (بدون هیچ قید عنوانی و قانونی برای انحصار در خاک ایالات متحده) نامیده می شود و نامش در ماجراهای خونین و دردناک بسیاری طی 75 سال گذشته در گوشه و کنار جهان به چشم می خورد و بر پیکره کهن و استوار کشورمان ایران هم داغی عمیق و پاک نشدنی از خود به یادگار گذاشته که به اختصار از آن با عنوان «کودتای 28 مرداد» یاد می شود.
گرچه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کارنامه این سازمان در غرب آسیا مورد غفلت قرار گرفت اما فهرست بلندبالای رهبران سیاسی و مذهبی که در سراسر جهان مورد هدف تروریست های کارآزموده این تشکیلات قرار گرفته اند، بیش از نیم قرن در منابع مکتوب بسیاری منتشر و تکرار شد.
وقایع 11 سپتامبر، کمتر از ده سال بعد از فروپاشی شوروی، با هر رویکردی که از سوی ما ساکنان آسیای غربی مورد تحلیل قرار گیرد(اعم از این که توطئه ای سعودی-آمریکایی قلمداد شود، یا پروژه ای صهیونیستی-آمریکایی یا خلاقیتی برخاسته از اذهان سلفیان تندرو) بستری بی نظیر برای سی. آی. ای فراهم کرد که شبکه افسانه ای خود را در غرب آسیا احیا کند و این بار تحت عنوان پوپولیستی و «هزار تفسیرِ» مبارزه با تروریسم، با فراغ بال به هر اقدامی که لازم می داند دست بزند.
البته در فضایی عاری از مناسبات جنگ سرد، دیگر نیازی به پنهان کاری های گذشته نیست و امروزه شخص رییس جمهور آمریکا به فرماندهی عملیات ترور شهروندان و مسئولان کشورهای دیگر توسط شخص خود مباهات می کند، اما هنوز هم عملیات عمده و موثر علیه دشمنان هژمونی آمریکا، به صورت مخفی و به اصطلاح کثیف انجام می شود.
با این حال، خیزِ بی سابقه فن آوری طی سه دهه گذشته، امکانات وسیعی را در اختیار کارکنان سرویس های اطلاعاتی قرار داده است که خود را از گزند نفرتِ افکار عمومی جهانِ هدفِ خود تا حد زیادی محفوظ نگاه دارند. خاطرات «رابرت بائر» علی رغم این که با نیت خیرخواهانه و وفادارانه ی این جاسوسِ به ظاهر بازنشسته برای کشور متبوعش نوشته شد، اما صراحت و شفافیتِ بی مانند (و عامدانه ای) دارد که آن را برای ما ساکنان غرب آسیا، به مستندی قابل اتکا تبدیل می کند برای فراموش نکردن دورانی که در آن، سی. آی. ای منفورترین نام در میان ملل محروم و ستم کشیده عالم بود.
با این اوصاف، ذکر این نکته ضروری است که نویسنده، علی رغم تظاهر به انصاف و بی طرفی(که گاهی بسیار مضحک به چشم می آید) یک سرباز سرسپرده ایالات متحده است و در این مسیر، ازهنرِ قلب و تحریف و تقطیع اتفاقات با ظریف ترین شکل ممکن بهره گرفته است که در صورت لزوم، با ذکر مستنداتِ لازم، پیوستِ مورد نیاز مخاطبان برای نزدیک شدنِ هر چه بیشتر به روایاتِ معتبر از وقایع، توسط مترجمین ارایه خواهد شد. امید مورد استفاده مخاطبان آگاه و هوشمند مشرق قرار گیرد. ان شاالله
اواخر سال 1994 به خودم آمدم و دیدم عملا دارم روی هواپیما زندگی میکنم. بعدازظهر به امان (پایتخت اردن) میرسیدم، در هتلی اقامت میکردم، دوش سریعی میگرفتم و سپس تمام شب را با یک معارض عراقی دیگر در مورد نحوه برخورد با صدام حسین صحبت میکردم. اغلب تا بعد از نیمه شب به رختخواب نمیرفتم و تنها چند ساعت بعد بیدار میشدم تا هواپیمایی به واشنگتن و دفترم در مقر سی. آی. ای {در محدوده «لانگلی»}، (ایالت ویرجینیا) بگیرم. این یعنی یک روز طولانی. البته به آن عادت کرده بودم، چون تقریبا بیست سال بود که عمرم را صرف کار در خیابانهای خاورمیانه، آن هم با همین سرعت کرده بودم.
ساختمان مرکزی سیا در لانگلی
گاهی اوقات، در این ماموریت پنهانی شبیه دیپلماسی شاتل*، در لندن از هواپیما پیاده میشدم و فقط برای اینکه نفسی تازه کنم در شهر قدم میزدم. مسیر خاصی را دنبال نمیکردم، اما اغلب بدون اینکه بخواهم، در منطقه «جاده اِج وِر» ** سر در میآوردم، منطقه ای در بخش مرکزی لندن که توسط اعراب و دیگر خاورمیانهایها تسخیر شده بود. مواجهه با زنان محجبه و مردانی که با لباسهای بلند گام برمی داشتند، باعث می شد احساس کنم هرگز خاورمیانه را ترک نکردهام، اما این وسط یک تفاوت ظریف وجود داشت: کتابفروشیهای عربی.
در اکثر نقاط خاورمیانه، فروش جزوههای افراط گرای اسلامی که آشکارا از خشونت حمایت میکنند در کتابفروشیها ممنوع است، اما در کتابفروشیهای عربی لندن قفسههایی پر از آنها وجود داشت. با یک نگاه به چاپ درشتشان میفهمیدید که موضوعشان چیست: نفرتی عمیق و سازشناپذیر نسبت به ایالات متحده. در جهانبینی کسانی که این جزوهها را مینوشتند و منتشر میکردند، جهاد یا جنگ مقدس بین اسلام و آمریکا فقط یک احتمال نبود؛ برای آنان جنگ امری اجتنابناپذیر بود و از قبل هم آغاز شده بود. من با گذراندن بخش زیادی از زندگیام در خاورمیانه، میدانستم که چنین نفرت شدید و خشونتآمیزی انحرافی از اسلام است؛ اما همچنین بهتر از اکثر مردم میدانستم که چنین نفرتی چه هزینه های سنگینی میتواند داشته باشد.
اغلب یک جزوه برمیداشتم و به چاپ ریز آن نگاه میکردم. به ندرت نام ناشر یا سردبیر در شناسنامه ذکر میشد و آدرس انتشارات هرگز درج نمیشد. اما به جز چند مورد استثنا، آنها یک صندوق پستی در اداره پست اروپا داشتند، اغلب در بریتانیا یا آلمان. برای فهمیدن این موضوع که اروپا، به عنوان متحد سنتی ما در جنگ علیه آدم بدها، به گلخانهای از بنیادگرایی اسلامی تبدیل شده بود، به سازمان اطلاعاتی پیچیدهای نیاز نبود.
اواخر دهه 1980 میلادی در بیروت
از روی کنجکاوی، از همکارانم در سی. آی. ای لندن پرسیدم آیا میدانند چه کسانی این مطالب را منتشر میکنند. هیچ ایدهای نداشتند، دلیلی هم نداشت که بدانند. دفترِ ما در لندن، حتی یک عضو عربزبان هم نداشت و بعید بود کسی در «جاده اِج وِر» پرسه بزند. حتی اگر یکی شان هم این کار را میکرد، نمی توانست آن عناوین زهرآلود را بخواند. علاوه بر این، سی. آی. ای توسط مقامات بریتانیا، از جذب منابع، حتی درون بنیادگرایان اسلامی، در کشورشان منع شده بودند. پس در چنین شرایطی، چه فایدهای داشت که در آنجا با اعراب وقت بگذرانیم؟
به طور کلی، اوضاع در قاره اروپا هم تعریفی نبود***. تا اواسط دهه 1990، در سراسر اروپا، سی. آی. ای در حال تحلیل رفتن بود. از دفاتر ما در بن*****، پاریس و رم، چیزی باقی نمانده بود به جز سایهای از آنچه در دوران جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی بودند. آن دفاتر از افسران کافی برای پیگیری جوامع وسیع خاورمیانهای {تبار} در اروپا برخوردار نبودند و آنهایی هم که از چنین امتیازی برخوردار بودند، غالبا تمایل، آموزش و در برخی موارد انگیزه لازم برای انجام این کار را نداشتند.
اوضاع در خودِ خاورمیانه هم چندان بهتر نبود. اغلب در هر کشوری تنها یک یا دو افسر سی. آی. ای حضور داشتند. به جای جذب و اداره منابع - یعنی جاسوسهای خارجی - ایستگاههای سی. آی. ای در آن «انبارِ باروتِ دنیا»، بیشتر وقت خود را صرف رسیدگی به موضوعاتی میکردند که آن زمان در واشنگتن «مد» بودند: حقوق بشر، جهانیسازی اقتصادی، درگیری اعراب و اسرائیل. برای کهنهکارهایی مثل من، به نظر میرسید که سی. آی. ای فقط پرچم تکان میداد. *****
بسیاری از ما که در خاورمیانه تجربه میدانی داشتیم، نگران بودیم که اتفاقی بزرگ و بد در پیش باشد. تراکم چنین نفرت زیادی در خاورمیانه و وجود ابزارها و روش های ویرانگر فراوان در آن جا به جایی رسیده بود که دیگر راهی برای ممانعت از ترکیدن حباب معصومیت آمریکا وجود نداشت. با این حال گمان نمیکنم کسی با دقت حملات یازدهم سپتامبر به مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را پیشبینی میکرد. با استانداردهای تروریستهای درگیر در میدان، ابعاد این حمله تقریباً غیرقابل تصور بود. نکته مهم این جاست که ما حتی تلاش نکرده بودیم تا سر دربیاوریم چه چیزی به سمت مان حرکت می کند.
سی. آی. ای، درست مثل بقیه واشنگتن، عاشق تکنولوژی شده بود. نظریه این بود که ماهوارهها، اینترنت، استراقهای الکترونیکی و حتی نشریات دانشگاهی به ما هر آن چه را که لازم بود در مورد اتفاقات آن سوی مرزهای مان بدانیم، می دادند. در مورد بنیادگرایان اسلامی به طور خاص، دیدگاه رسمی این شده بود که متحدان ما در اروپا و خاورمیانه میتوانند قطعات گمشده را تکمیل کنند. {راستش} مدیریت جاسوسهای خودمان - منابع انسانی خارجی مان - به کاری کثیف تبدیل شده بود. جاسوسها گاهی اوقات بدقلقی میکردند؛ باعث ایجاد حوادث دیپلماتیک زشت میشدند. بدتر اینکه، با دیدگاه اخلاقی آمریکا در مورد نحوه اداره جهان مطابقت نداشتند.
سی. آی. ای نه تنها بسیاری از جاسوسهای خود را به طور سیستماتیک کنار گذاشت، بلکه شروع کرد تا بسیاری از گردانندگان سابق آنها را نیز کنار بگذارد: افسران کارکشتهای که حرفهشان را خارج از کشور، در جهنمهای روی زمین گذرانده بودند. در سال 1995، سازمان، عنوان مدیر عملیات – کسی که به طور رسمی مسئول جاسوسی بود – را به یک تحلیلگر {آنالیزور } واگذار کرد که هرگز سابقه خدمت در خارج از کشور را نداشت. پس از او، یک عنصر بازنشسته و به دنبال او، افسری که عمدتاً به لطف مهارتهای سیاسیاش{و نه توانمندی های عملیات میدانی} در سلسله مراتب بالا آمده بود، به این سمت منصوب شدند.
از نظر عملی، سیآیای خود را از کسب و کار جاسوسی خارج کرده بود. جای تعجب ندارد که ما منبعی در مساجد هامبورگ نداشتیم تا به ما بگوید محمد عطا، رهبر فرضی تیمهای هواپیماربایی یازدهم سپتامبر، در حال جذب بمبگذاران انتحاری برای بزرگترین حمله به خاک آمریکا بود.
کتابی که خواهید خواند، خاطرات یک سرباز پیاده در جنگ سردی دیگر است. اگر چه در جنگ سرد پیشین، شوروی سرانجام زیر بار وزن خود فروپاشید، اما این جنگ علیه شبکههای تروریستی است که هیچ تمایلی به تکرار آن سرنوشت ندارند. این داستانی است در مورد مکانهایی که اکثر آمریکاییها هرگز به آنها سفر نخواهند کرد، از مردمی که بسیاری از آمریکاییها ترجیح میدهند فکر کنند نیازی به معامله با آن ها نداریم.
این کتاب محصول خاطرات، یادداشتهای تحقیقاتی و دفترچههای روزنگار من است. همانطور که خواننده به زودی متوجه خواهد شد، جزئیات زیادی وجود دارد که تقریباً هیچکدام از آنها هرگز خارج از پروندههای دولتی ظاهر نشدهاند، و به خاطر سپردن همه آنها برای یک نفر غیرممکن است. من در تمام طول زندگیام یادداشتبردار حرفهای بودهام. در عین حال، جای تعجب ندارد که برخی از جزئیات به سادگی قابل طرح نیستند.
هر کارمند سی. آی. ای موظف است قراردادی امضا کند که به آژانس اجازه دهد هر چیزی را که برای انتشار عمومی نوشته است، بررسی و سانسور کند. من جایگذاریهای سیاهشدهی سانسور را در متن نگهداشتهام تا خوانندگان ببینند این سیستم چطور کار میکند. اما جزئیات به اندازهی کافی باقی مانده که به خواننده ایدهای از پیچیدگی مشکل تروریسم و اینکه زندگی در این حرفه چگونه بوده است، بدهد: فراز و نشیبها، لحظات خطرناکِ در میدان و لحظات گاه حتی خطرناکتر، دور میزهای کنفرانس مقامات لشکری و کشوری در واشنگتن*******، جایی که اغلب به اندازهی درهی بقاع لبنان، لانهی مارهای خطرناک است.
اشتباهات متعددی که در دوران فعالیتم مرتکب شدهام را، سانسور نکردهام. خواننده باید ببیند که منحنی یادگیری در کار جاسوسی چقدر میتواند دردناک باشد. همچنین پنهان نمیکنم که برای درک پیچیدگیهای بازی قدرت در واشنگتن، با تمام منافع ذینفعان مختلف، قدم به این میدان گذاشتم. در جریان رسواییِ تأمین مالیِ کارزار انتخاباتی کلینتون، ناخواسته کارم به حاشیه کشیده شد. جز حماقتی از سرِ سادهلوحی خودم، هیچ عذر و بهانهای برای این اتفاق ندارم. اگر زنگ نام ام برایتان آشناست، به احتمال زیاد به خاطر همان ماجر باشد.
همچنین قصد دارم داستانم تابلوی فشرده و گویایی باشد از آن چه در سی. آی. ای اتفاق افتاد، سازمانی که تقریباً بیست و پنج سال در آن خدمت کردم، و کاربردی داشته باشد برای کاری که اکنون باید انجام شود. یازدهم سپتامبر، نه محصول یک اشتباه واحد، بلکه نتیجه مجموعهای از اشتباهات بود. درست است که آلمانیها، بریتانیاییها، فرانسویها و سعودیها ما را ناامید کردند، اما بیش از همه، تقصیرها متوجه خودمان بود. اطلاعات کافی در اختیار نداشتیم و روشهای جمعآوری اطلاعاتمان نیز ناکافی بود. اصلاح این اشتباهات و به دست آوردن دوباره برتری در جنگ طولانی علیه تروریسم کار سادهای نیست، اما شدنیست.
برای شروع باید افسران سی. آی. ای را دوباره به خیابانها بازگردانیم، به آنها اجازه دهیم منابع خود را در مساجد، قصبهها یا هر جای دیگری که لازم است، جذب و اداره کنند تا بتوانیم نیتهای آدم بدها را قبل از تبدیل شدن به تیترهای وحشتناک و فیلمهای غیرقابل تحمل بفهمیم.
در این خاطرات، امیدوارم به خواننده نشان دهم که جاسوسی چگونه باید انجام شود، کجا سازمان سی. آی. ای مسیر را گم کرد و چگونه میتوانیم آن را دوباره احیا کنیم. اما امید دیگری نیز به نگارش این کتاب دارم: میخواهم نشان دهم چرا از آن چه بر سر سیآیای آمد عصبانی هستم. میخواهم به همهی آمریکاییها و هر کسی که دلنگران حفظ این کشور است، نشان دهم که باید از این اتفاق خشمگین و نگران باشند. با اجازه دادن به فروپاشی سی. آی. ای {بعد از جنگ سرد} سپر حیاتیای را که از حاکمیت ملیمان محافظت میکرد، از دست دادیم.
آمریکاییها باید بدانند که اتفاقی که برای سی. آی. ای افتاد تصادفی نبوده است. سی. آی. ای به طور سیستماتیک به واسطه این سه عامل «التزام به نزاکت و آداب سیاسی»، «جنگهای قدرت های کوچک و بی ارزش در واشنگتن» و «مقام پرستی»؛ وعوامل بسیار دیگری نابود شد. درست در زمانی که تهدیدات تروریستی در سراسر جهان رو به افزایش بود، آژانسِ متولیِ رصد این تهدیدات، به جای تقویت، پاکسازی میشد. آمریکاییها پول زیادی به دست میآوردند و دغدغه های دیگر برایشان اهمیتی نداشت. زندگی خوب بود. به نظرمان، اقیانوسهای دو طرف مان، تمام محافظتی بود که نیاز داشتیم.
کاخ سفید و شورای امنیت ملی، بر روی دریای خودشیفتگی خود شناور و به معابدی برای پرستش ثروت و قدرت تبدیل شده بودند که در آن ها منافع شرکتهای بزرگ بر امنیت شهروندان آمریکایی در داخل و خارج از کشور میچربید. سی. آی. ای با دندان های کشیده و روحیه صفر، به این همسواری ادامه داد. و سرانجام، در یازدهم سپتامبر 2001، بهای این بیتفاوتی عظیم، با وضوح و شفافیت، در برابر چشمان جهانیان پرداخت شد.
حتی اگر کسی نمیتوانست آن حملات را پیشبینی کند، باز هم غیرقابل تصور است که باید این همه آدم میمردند تا چشمان ما را به این واقعیت باز کنند که ما یک منبع ملی را فدای حرص و طمع و راحت طلبی و سیاستهای کوتهفکرانه کردهایم. من خشمگین هستم، و فکر میکنم همه ما باید خشمگین باشیم، از اینکه مسافران شجاع پرواز 93 خطوط هوایی ایالات متحده********، اولین و تنها خط دفاعی کاخ سفید در یازدهم سپتامبر بودند - نه سی. آی. ای، نه اف. بی. آی، نه اداره خدمات مهاجرت و تابعیت و نه هیچ دفتر یا آژانس دیگری که با مالیاتهایمان از آنها حمایت میکنیم.
دیروز یک دوستِ خبرنگار به من گفت که یکی از عالیرتبهترین مقامات سی. آی. ای، غیررسمی به او گفته است که وقتی بالاخره گرد و غبار فرو بنشیند، آمریکاییها خواهند دید که یازدهم سپتامبر یک پیروزی برای جامعه اطلاعاتی بوده است، نه یک شکست. {راستش باید بگویم} اگر قرار است این خط فکری رسمی در سازمانی باشد که مسئولیت خط مقدم در جنگ علیه اسامه بن لادنهای این دنیا را بر عهده دارد، پس من نه فقط خشمگینم، بلکه از چیزی که در پیش است وحشت دارم.
پی نوشت ها:
* این اصطلاح برای اولین بار در دهه 1960 میلادی رایج شد و از آن زمان تاکنون برای توصیف تلاشهای میانجیگری بین طرفهای درگیر در مناقشات مختلف، از جمله جنگ سرد، منازعات خاورمیانه و جنگهای داخلی در آفریقا و آسیا استفاده شده است. منظور وضعیتی است که یک شخص ثالث بیطرف به عنوان میانجی بین دو یا چند طرف درگیر در یک مناقشه عمل میکند. این میانجی مانند یک شاتل بین طرفین رفت و آمد میکند، پیامها را منتقل میکند و تسهیلکننده ارتباط میشود.
**جاده ای به طول 14 کیلومتر در بخش «وست مینیستر»
*** در ادبیات سیاسی رایج در مغرب زمین، اصطلاح «قاره اروپا» یا «قاره»، به خشکی اصلی تشکیل دهنده این منطقه(منهای جزیرههای اروپا، از جمله انگلستان) گفته می شود.
*****شهر بن، در زمان جنگ سرد، پایتخت «آلمان غربی» بود.
****** "پرچمگردانی" (flying the flag)کنایه دارد به حضور غیر فعال سی. آی. ای در خاورمیانه و این که فقط در حال انجام امورسطحی و تشریفاتی بود و هیچ اقدام قابل توجهی انجام نمیداد.
*******در این جا نویسنده از واژه " "Officials Washington استفاده کرده است که در ادبیات سیاسی ایالات متحده رایج است و به طور کلی به مقامات بلندپایه، سیاستمداران، دیپلماتها و سایر افراد ذینفوذ در پایتخت ایالات متحده، واشنگتن دیسی اشاره دارد. “Officials Washington" اغلب به عنوان یک گروه واحد در نظر گرفته میشوند، زیرا منافع مشترکی دارند و برای حفظ قدرت و نفوذ خود با هم همکاری میکنند.
******* ضمن ادای احترام به 44 قربانی این هواپیما، ذکر نکاتی ضروری است. بنا بر روایت رسمی دولت آمریکا در مورد وقایع 11 سپتامبر، پرواز شماره 93 از خطوط هوایی یونایتد، تنها هواپیمای ربوده شده در میان چهار هواپیمای مسافربری بود که به اهداف از پیش تعیین شده توسط ربایندگان نرسید و بنا بر همان روایت، در اثر درگیری مسافران و خدمه با ربایندگان سقوط کرده است. آمریکایی ها با شدت و تعصب، تمامی دعاوی مبنی بر اسقاط این هواپیما توسط جنگنده های نیروی هوایی را تکذیب می کنند و اصرار دارند که مسافرانِ این هواپیما، با اقداماتی قهرمانانه باعث سقوط آن در یک دشت خالی در نزدیکی شهر شانکسویل در ایالت پنسیلوانیا شده اند.
منبع: مشرق
انتهای پیام/