Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، شامگاه شنبه ساکنان خیابانی در جنوب تهران صدای فریادهای زن و شوهری جوان را از داخل خانه قدیمی‌شان شنیدند. دعوای آنها تمامی نداشت تا جایی که همسایه‌ها با ۱۱۰ تماس گرفتند و ماجرای این درگیری خانوادگی را گزارش دادند.

طولی نکشید که مأموران کلانتری ۱۳۰ نازی‌آباد در مقابل خانه قدیمی حاضر شدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

زن جوان با دیدن مأموران به آنها گفت که شوهرش یک قاچاقچی حرفه‌ای است و او در خانه امنیت جانی ندارد. درحالی‌که مأموران سعی داشتند دعوا را خاتمه و زن و شوهر جوان را آشتی بدهند، زن جوان به مأموران گفت: همسرم زیرزمین را تبدیل به لابراتوار کرده و شیشه تولید می‌کند.

ماموران وارد زیرزمین شدند و دریافتند که گفته‌های زن جوان حقیقت دارد. تمام وسایلی که برای ساخت شیشه به‌کار برده می‌شد در زیرزمین کشف شد اما خبری از شیشه نبود. مرد جوان مدعی بود که بی‌گناه است و زیرزمین را به فردی اجاره داده است و همسرش دروغ می‌گوید که او تولیدکننده شیشه است.

وقتی در زیرزمین هیچ ماده مخدری پیدا نشد، این‌بار زن جوان گفت که شوهرش آپارتمانی دارد که شیشه را در آنجا نگه می‌دارد و از آنجا توزیع می‌کند. همین کافی بود تا مأموران با دستور قضایی وارد آپارتمان مرد قاچاقچی شوند و داخل یخچال و میان حبوبات، ۲ کیلو و ۲۰۰ گرم شیشه کشف کنند. در این شرایط متهم چاره‌ای جز اقرار ندید. وی که متولد سال۶۶ و سابقه‌دار است، در بازجویی‌ها به تولید شیشه و توزیع آن در پایتخت اقرار کرد.

در همین حال سرهنگ دوستعلی جلیلیان، سرکلانتر هفتم پلیس پیشگیری پایتخت گفت: مرد قاچاقچی پس از اقرار به جرم با قرار قانونی بازداشت شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

کد خبر 570710 برچسب‌ها حوادث ایران

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: حوادث ایران زن جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۳۳۰۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...

به گزارش همشهری آنلاین، آذر سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام نسرین با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی رمال شکایت کرد و اظهار داشت وی او را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده است.

این زن در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۴ سال قبل به یک بیماری مبتلا شدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم اما نه تنها بیماری‌ام درمان نشد بلکه قدرت عضلاتم را هم از دست دادم. به صورت عادی نمی‌توانستم راه بروم تا اینکه چند ماه قبل به واسطه یکی از دوستانم با مرد رمالی به نام سعید آشنا شدم.

وی ادامه داد: او ادعا می‌کرد که ظرف چند جلسه و با یک نسخه جادویی می‌تواند بیماری‌ام را درمان کند. اظهارات این مرد دوباره من را امیدوار کرد و به خانه سعید در جنوب تهران رفتم. پس از چند جلسه او گفت برای درمان کامل باید به من انرژی بدهد و با حرف‌هایش فریبم داد و در نهایت هم من را مورد آزار و اذیت قرار داد. حالا هم من از او شکایت دارم.

در حالی که مأموران در حال تحقیق از متهم بودند، دومین شکایت مشابه به پلیس اعلام شد. دومین شاکی دختر جوانی به نام شیرین بود که اظهاراتش با شاکی اول شباهت زیادی داشت. در ادامه ۳ زن جوان دیگر هم با شکایت‌های مشابه به پلیس مراجعه کردند و تعداد شاکی‌های پرونده مرد رمال به ۵ نفر رسید.

به این ترتیب مأموران سعید را ردیابی کردند و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجویی‌ها منکر اتهام وارده شد. پس از آن مأموران او را در مقابل شاکی‌ها قرار دادند که هر ۵ زن او را شناسایی کردند. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در ابتدای جلسه ۵ شاکی پرونده برای مرد رمال درخواست اشد مجازات کردند.

پس از آن نسرین به جایگاه رفت و به قضات گفت: متهم به بهانه درمان بیماری به من تعرض کرد. حالا علاوه بر بیماری جسمی، به مشکلات روانی هم مبتلا شده‌ام و زندگی‌ام نابود شده است. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم.

شیرین دومین شاکی پرونده نیز به قضات گفت: من به خاطر اینکه دوست داشتم زودتر ازدواج کنم و همیشه به دنبال آن بودم که یک مرد خوب همسرم بشود از طریق یکی از دوستانم با سعید آشنا شدم. وقتی به خانه‌اش رفتم او گفت که می‌تواند با دادن یک نسخه جادویی کاری کند که خیلی زود مرد ایده‌آلم به خواستگاری‌ام بیاید و بختم باز شود اما این مرد شیاد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.

سومین شاکی هم گفت: چند سالی بود که مشکلات اقتصادی من و خانواده‌ام را آزار می‌داد و فکر کردم می‌توانم با گرفتن یک نسخه از متهم قفل مشکلاتمان را باز کنم اما سعید با ترفندی فریبکارانه به من تعرض کرد.

۲ شاکی دیگر هم که با همین ترفند فریب مرد رمال را خورده بودند جزئیات شکایت شان را مطرح کردند.

پس از اظهارات شاکی‌ها، متهم ۵۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: من منکر ارتباط با شاکی‌ها نیستم و با هر ۵ نفر ارتباط داشتم اما من آنها را به زور به خانه‌ام نیاوردم و خودشان از من نسخه جادویی می‌خواستند و هر ۵ زنی که حالا از من شاکی هستند خودشان از من خواستند و پیشنهاد دادند که با آنها ارتباط داشته باشم. من به هیچ‌کدام از شاکی‌ها تجاوز نکرده‌ام و اتهامم را قبول ندارم.

متهم در ادامه افزود: من ۲ همسر دارم که یکی از آنها بیمار است و دیگری هم در افغانستان زندگی می‌کند. اگر هم می‌بینید که پیشنهاد شاکی‌ها را رد نکردم، به خاطر دوری از همسرانم بود وگرنه با آنها ارتباط برقرار نمی‌کردم.

با اظهارات متهم قضات ادامه جلسه رسیدگی به پرونده را به تحقیقات بیشتر درباره ادعای متهم موکول کردند.

کد خبر 848582 منبع: ایران برچسب‌ها خبر مهم خرافات و رمالی حوادث ایران

دیگر خبرها

  • پیدا شدن دختر فراری در کلانتری | عکس‌های زننده دختر جوان در فضای مجازی | دخترم آبرویم را برده است 
  • گروگانگیری ۳۰ روزه برای اخاذی ۱۰ میلیاردی | راز ناپدید شدن یک ماهه جوان گمشده فاش شد
  • دام سیاه مرد رمال برای ۵ زن | می‌خواستم شوهر خوبی نصیبم شود اما این مرد...
  • تخریب آثار تاریخی در باران شدید کرمان؛ قسمت اسلامی قلعه نرماشیر ریخت
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • طلاق به‌خاطر پیدا شدن روسری در خودرو شوهر
  • زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
  • عروس و داماد درچه‌ای راهی خانه بخت شدند
  • ببینید | دعوای ایران و افغانستان بر سر آب؛ مگر سیلاب به داد مردم سیستان برسد
  • ختم غائله‌ی شهرنو ؛ «چند نفر از خانم‌های‌ خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم»