آیا قانون حق تنبیه فرزند را به پدر داده است؟
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۶۱۳۸۴
ایران اکونومیست-یک کارشناس حقوقی در رابطه با تنبیه فرزندان از نظر قانون توضیحاتی ارائه کرد.
فرهاد فرزادی، کارشناس حقوقی در برنامه صبحی دیگر، در رابطه با تربیت و تنبیه فرزندان اظهار کرد: آیا منظور از تنبیه، کتک زدن یا ضرب است؟ قانونگذار به والدین حق تنبیه داده است، اما برای تربیت فرزند. تربیت چیست؟ آیا این تنبیه به معنای تنبیه بدنی است؟ که باید گفت کلیت قانون این واژه را قید کرده است که والدین برای تربیت حق تنبیه دارند، اما تنبیه به معنای ضربی که موجب آزار شود و یک آثار روانی برای فرزند به جای بگذارد، نیست و چنین حقی را پدر ندارد چرا که در اینجا تربیت به معنای آزار و شکنجه محسوب میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی بیان کرد: پدر میتواند در حدی این کار را انجام دهد به نحوی که فردی میگفت بالاترین تنبیه ما بی اعتنایی پدر بود و وی تا مدتی با ما حرف نمیزد و نگاهش را از ما برمیگرداند و به چهره ما نگاه نمیکرد و این بزرگترین تنبیه ما بود که با این کار متوجه میشدیم والدین از ما ناراحت هستند و در حقیقت، پدر و مادر بچه را کتک نمیزدند که آثار روانی برای بچه داشته باشد.
این کارشناس حقوقی تصریح کرد: تمام روانشناسان تا حدی، تنبیه بدنی را میپذیرند، اما نه تنبیه به معنای ضرب و شکنجه که از نظر قانونگذار این تنبیه نیست. چراکه برای فرزند آثار روانی دارد و باعث میشود کودکان عقدهای بار بیایند و همچنین، تبعات دیگری نیز دارد.
فرزادی گفت: تنبیه به معنای پروراندن است. یعنی کسی چیزی را به طرف مقابل میآموزد و والدین هم وظیفه دارند برای تربیت فرزند خود اقدام کنند و نباید فرزند را مهمل بگذارند یعنی او را در حالتی بگذارند که بلاتکلیف باشد.
وی ادامه داد: تکلیف پدر و مادر تربیت است، اما پدر چه روشی و مادر نیز چه روشی را باید برای تربیت انتخاب کنند؟
قانونگذار در اینجا روش را در ید پدر و مادر قرار داده است. طبق ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی پدر مجاز به تربیت فرزند خود است تا جایی که شکنجه و آزار محسوب نشود، اما جاهایی که نرمی و درشتی در هم دریده است، باید توجه داشت که معنای درشتی زدن نیست.
این کارشناس حقوقی افزود: برخی مواقع، حضانت با تربیت متفاوت است. حضانت به معنای نگهداری جسم است و تربیت به معنای پرورش روح و روان افراد است لذا پدر حقِ زدن ندارد چراکه این کار آثار مخربی برای بچهها به همراه دارد.
فرزادی تاکید کرد: برخی از افراد با اصول روانشناسی عجین شده و یاد گرفتهاند، اما برخی دیگر متوجه نیستند و فکر میکنند تربیت کردن به معنای زیر گوش فرزند زدن است و در حقیقت نمیدانند که فرزند با این تنبیه بدنی همه چیز را تا آخر عمر به ذهن میسپارد و چه زیباست برخی از فرزندان هیچ وقت به یاد ندارند که والدینشان آنها را تنبیه کرده باشد.
وی بیان کرد: ممکن است مادر فرزند را از چیزی محروم کرده و فرزندش را دعوا کند، اما این موارد بر اساس اصول روانشناسی هستند و نمیدانیم که چرا ما اصرار بر این داریم که بیشتر از دیگران میفهمیم.
این کارشناس حقوقی تصریح کرد: علم روانشناسی که علم روز است میگوید که والدین این حق را ندارند، اما قانونگذار تنبیه را تا حدی که به معنای کبود کردن نباشد را اجازه داده است و دیده میشود که اگر والدین تنبیه کردن را از حد بگذرانند ممکن است حضانت فرزند را از آنها بگیرند.
وی با اشاره به حقوق زن گفت: زن میتواند به لحاظ سوءمعاشرت مرد دادخواست طلاق بدهد و تمام حقوق مالی خود را دریافت کند. چرا که این مرد سوءمعاشرت داشته است و در برخی مواقع، معاشرت به اخلاق و رفتار بازمیگردد.
فرزادی ادامه داد: آیا مردان اجازه دارند زن را کتک بزنند؟ الرجال قوامون علی النساء به معنای این نیست که هر قدرتی مرد دارد به زن تحمیل کند. این جمله به معنای ریاست است. در خانواده مدیر لازم است و مرد مدیریتی در منزل دارد و این مدیریت به معنای این نیست که مرد اراده ملوکانه داشته باشد و آنچه که مرد اراده کرد، باید اتفاق بیفتد و اگر آن اتفاق نیفتاد دست خود را به روی زن و بچه خود بلند کند.
وی تاکید کرد: اگر کتک زدن بعد از عصبانیت اتفاق بیفتد، یک بار درست است و میگوییم عیبی ندارد و زوجین نباید به سراغ طلاق بروند، چون طلاق آثار بدتری دارد، اما نباید این کار به عادت تبدیل شود چراکه این اتفاق حتی یک بار هم جرم است و زن میتواند شکایت کیفری کند به انضمام این که ممکن است مرد با وجود کتک زدن زن خود، از او توقع داشته باشد که زن به او عشق بورزد.
این کارشناس حقوقی اذعان کرد: مردان لاف عشق میزنند و بعد از کتک زدن زن خود مدعی هستند که در زندگیشان عشق جاری نیست و مصیبت، خود مردان هستند و وقتی مردان نمیتوانند خودشان را کنترل کنند لذا نباید توقع داشته باشند و از این شورهزاری که خودشان درست کردهاند، گل و بلبل بیرون نمیآید.
باشگاه خبرنگاران جوان
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: کارشناس حقوقی برای تربیت کتک زدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۶۱۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مبارزترین فرهنگ ادبی بینالمللی فرهنگ فلسطینی است
شاج موهان گفت: مبارزترین فرهنگ ادبی بینالمللی نسل من، فرهنگ فلسطینیها بوده است. شورشهای فکری کتابهای فلسطینی، رفتار سیاسی جدیدی را برای ما تعریف میکند، درست همانطور که مقاومت در برابر سوسیالیسم ملی هیتلر برای نسلهای بعدی خود چنین کرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شاج موهان، فیلسوف سرشناس هندی است با آثاری در زمینههای متافیزیک، خرد، فلسفه تکنولوژی و سیاست. وی درباره جایگاه کتاب در جامعه دیجیتالی شده امروز گفت: من هرگز مجبور نشدم به صراحت در مورد کتاب صحبت کنم و به نوعی تعریف کنم که کتاب چیست. کتاب صرفا یک گونه ساده از جنس اشیاء مصنوعی نیست. ما نمیدانیم کتاب چیست. این واقعیت یکی از اولین رازهای کتاب است.
وی افزود: اگر بخواهیم دوران کودکی خود را به یاد بیاوریم، همه ما راز کتابها را همانطور که با آنها مواجه شدهایم، بدون داشتن آموزش کافی برای خواندن همه آنها، به یاد داریم. این خصلت تصنعی کتاب است که ما را از طریق رمز و راز و همزمان معنای خود اغوا میکند. این معما هرگز حل نشد، اما برای بسیاری از ما با شروع به ورود به کتابخانهها و بازی با کلمات، این معما محو شد. با این حال، این رمز و راز بهعنوان بخشی مهم از پس زمینه حوزه مطالعه و تحقیق باقی میماند.
کتاب؛ معنای باستان و معنای مدرن
موهان ادامه داد: معنای متداول کتاب هم باستانی و هم مدرن است، اما به طرق مختلف. در جهانهای باستان کتابی به شکل فعلی آن وجود نداشت، زیرا ترکیبات هرگز از بین نمیرفتند. غالباً نویسندگانی که از جهانهای باستانی میخوانیم، مانند نام خاصی، چون «هومر» میتوانستند بخشی از جامعهای باشند که با هم کار میکردند و در ادامه وظیفه سازندگی را به نسل دیگری واگذار میکردند.
این متفکر هندی همچنین به معناهای دیگر از کتاب اشاره کرد و گفت: هنگامی که افلاطون یا ارسطو را میخوانیم، این واقعیت را باید در نظر داشت، همانطور که اصطلاح طبقهبندی «جعلی» به ما یادآوری میکند، همیشه دیگرانی در پشت نام افراد باستانی در کمین هستند و از طریق آنها صحبت میکنند.
وی اضافه کرد: در اکثر مواقع، زمانی که ترکیببندیها به پایان میرسید، با محدودیتهایی که برای افزودن بیشتر به مواد تشکیلدهنده اعمال میشد، اتفاق خطرناکی رخ میداد. توفیق اجباری ترکیب با ارادهای برای کنترل معنای آنچه ساخته شده بود و از طریق آن معنا برای کنترل همه حوزههای دلالت، یا عوالم انسانها، انجام شد. بنابراین، کتاب در آن معنای باستانی به این معنی بود که آموزهها و قلمروها قبلاً ایجاد شده بودند.
موهان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ساخت یا کشف دنیاهای جدید توسط کتاب گفت: کتاب با صحافی خوب مفهومی مدرن بوده که همچنان در حال تحقق است. مفهوم مدرن کتاب هم از نظر قانونی و هم از نظر فیزیکی به وضعیت فعلی مقید است. الزامآوری فیزیکی، اضافات بیشتری را وارد میکند و الزامآوری قانونی، نویسندگی و مسئولیتها را تعیین میکند. کتاب به جشنوارهها، نمایشگاهها و خانهها سفر میکند، در حالی که خود به معنایی خاص، یک صفحه گشوده باقی میماند. این صفحه گشوده کتاب هنوز هم ترکیب میسازد و به دنبال پاسخ و تقلید است، حملات و جنگهای واقعی را برمیانگیزد. یک کتاب جالب جهان حداقل یک نفر، را ویران میکند و فرد در این فرآیند همه کتابهای مورد علاقهاش را خراب میکند. سپس، این به آن شخص یا هر کسی بستگی دارد که از طریق ساختن چیزهای جعلی، دنیای دیگری را مطرح کند. میتوانیم این افزایش دنیاها را «آناستاسیس» بنامیم.
وی افزود: هیچ خطری در دیجیتالی شدن وجود ندارد. من به سنتی تعلق دارم که عمیقاً به تفاوت «متن» و «کتاب» میاندیشید. این سنت ماورای کتاب است و چندان دلبسته سنت کتاب نیست. در آن سنت، برنارد استیگلر، فیلسوف شهیر، به دنیای دیجیتال توجه داشت. او نگران فرهنگی بود که ما از صفحه نمایش دیجیتال به دست میآوریم، یا روشی که ما کودکان را با فرهنگ صفحه نمایش آموزش میدهیم. این فرهنگ بیتوجه به نگرانیای است که باید به آن توجه کنیم. اینترنت برای کتابها فوقالعاده بوده است، به همین دلیل افراد بیشتری کتابها را میخوانند. ما نباید نگران «دیجیتالیشدن» باشیم، زیرا هیچ چیز نمیتواند جای سیاست صحافی و ناپیوندی ترکیبها را بگیرد که از جهانهای باستان تا عصر اینترنت ادامه دارد.
شورشهای فکری کتابهای فلسطینی، رفتار سیاسی جدیدی را برای ما تعریف میکند
موهان در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا کتاب و کتابخوانی میتواند دنیای بهتری را برای بشر ایجاد کند و فرهنگها را به هم پیوند دهد؟» گفت: خلقت عوالم یا سیاست مؤلفههایی غیر از کتاب دارد. کتابهای بزرگ تاریخ، نظریه و شعر نوشته شده توسط مردم فلسطین و دوستان آنها از سراسر جهان به طور گسترده خوانده میشود. شاید مبارزترین فرهنگ ادبی بینالمللی نسل من، فرهنگ فلسطینیها بوده است. شورشهای فکری کتابهای فلسطینی، رفتار سیاسی جدیدی را برای ما تعریف میکند، درست همانطور که مقاومت در برابر سوسیالیسم ملی هیتلر برای نسلهای بعدی خود چنین کرد. در اینجا ما باید مردم ساکن در سرزمینهای فلسطینی و هم کسانی را که خارج از آن زندگی میکنند، در نظر داشته باشیم و این به ما نشان میدهد که کتابها شکل انفجاری از سیاست را ایجاد میکنند که به همه مرزهای ملی و فاشیستی خیانت میکند.
وی اضافه کرد: با این حال قابل توجه است که مردم فلسطین همیشه در حال مواجهه با مهاجرت اجباری و مرگ هستند. فلسطینیها در برابر ما و در سطح کاتدی تلویزیونها عملا زندگی میکنند و کشته میشوند. شاید این تفاوت جدید بین هولوکاست یهودیان و هولوکاست فلسطینی باشد که دومی به عنوان مرگ زنده از تلویزیون پخش میشود.
این متفکر هندی همچنین با اشاره به این نکته که متأسفانه هنوز کتابها برای ایجاد سیاست جدید ناکافی به نظر میرسند، گفت: به ویژه در حوزههای سیاست عشق و ناسازگاریهای عاشقانه. فکر نمیکنم جشنوارههای کتابی فرصتی برای رفتن به خارج از کتاب باشد، هرچند باید از طریق کلام مکتوب انجام شود. در حال حاضر، میتوانیم چیزی را پیشنهاد کنیم: اگر کسانی که خوانندگان یا شرکتکنندگان شورش فکری مردم فلسطین هستند، بتوانند دور هم جمع شوند، با یکدیگر صحبت کنند و با هم زیر تریبونهای دیجیتالی جدید صحبت کنند، مطمئناً این امر باعث ایجاد یک انجمن میشود، سیاست جدیدی ورای بازرگانان مرگ.
موهان نظرش درباره نسبت کتاب با دیپلماسی فرهنگی را نیز این چنین بیان کرد: من نمیخواهم زیاد به این سوال بپردازم، زیرا سؤال قبلی شامل مؤلفههایی است که پاسخ این سؤال را تشکیل میدهد. وقتی میل و عشق باعث میشود فرهنگها برای ایجاد فرهنگهای ناشناخته گرد هم آیند و وقتی مردم بتوانند آزادانه با این فرهنگهای جدید از مرزها عبور کنند، بدون نگرانی از کنترل گذرنامه، جهان کمتر به مفهوم زنگزده کشورها متکی خواهد شد.
وی در پایان گفت:، اما نکته دیگری وجود دارد که با در نظر گرفتن سوال قبلی باید به آن فکر کنیم. فاصله هند و ایران حدود ۶۰۰ کیلومتر است، این دو منطقه در گذشته غالباً از نظر فرهنگی و سیاسی پیوسته بودهاند. این دو منطقه غذاهای بسیار مشابهی دارند، کلمات، احوالپرسی و عبارات مشترک. با این حال، چگونه است که مردم این دو منطقه امروز به یک نویسنده در آلمان یا یک فیلسوف در فرانسه نزدیکتر هستند؟ چه چیزی این بیگانگی را از آنچه قبلاً به اشتراک گذاشته شده است، ایجاد کرده است؟ اگر پاسخی به این پرسش وجود دارد لطفا مرا هم در جریان بگذارید.
سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی (ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار میشود.