Web Analytics Made Easy - Statcounter

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: دسترسی آژانس به اطلاعات ما یکی از دلایل فاش شدن بخشی از اطلاعات محرمانه کشور است، چون بسیاری از بازرسان آژانس ماموران سرویس‌های اطلاعاتی کشور‌های متخاصم هستند.

سارا فلاحی، عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجو، در پاسخ به این سوال که آیا اطلاعات دانشمندان هسته‌ای کشور از طریق آژانس انرژی اتمی درز پیدا کرده است، اظهار کرد: باید یک نگاه همه جانبه داشته باشیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
دسترسی آژانس به اطلاعات ما یکی از این دلایل است که باعث شده بخشی از اطلاعات محرمانه کشور فاش شود، چون بسیاری از بازرسان آژانس انرژی هسته‌ای ماموران سرویس‌های اطلاعاتی کشور‌های متخاصم هستند.

وی ادامه داد: در تایید ادعای فوق، رئیس جمهور در خاطرات خود زمانی که دبیر شورای امنیت ملی بوده اشاره می‌کند بسیاری از کسانی که در نقش بازرس وارد ایران شدند افراد سرویس‌های جاسوسی بوده‌اند.   یک سری دسترسی‌ها را فراتر از پروتکل الحاقی در اختیار آژانس قرار داده‌ایم
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: متاسفانه ما علاوه بر دسترسی‌های پادمانی بر اساس پروتکل الحاقی هم دسترسی داده‌ایم. طبق پروتکل الحاقی آژانس هرجا و هر زمانی ضروری بداند دسترسی به تأسیسات هسته‌ای پیدا می‌کند، اگر هم تناقضی بین پادمان و پروتکل ایجاد شود اولویت با پروتکل است، علاوه بر این یک سری دسترسی‌ها را فراتر از پروتکل الحاقی در اختیار آژانس قرار داده‌ایم.

فلاحی تصریح کرد: علاوه بر دلیل مذکور بخشی از مشکلات امنیتی ما به دلیل حجم وسیع دشمنی و تعداد زیاد آن‌ها و تکثر سرویس‌های جاسوسی اطراف ماست به طوری که یک صف فشرده جاسوسی و خرابکاری در اطراف کشور شکل گرفته شده است.
وی با بیان اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور شبانه‌روز زحمت می‌کشند، بیان کرد:، اما حجم دشمنی‌ها علیه ایران زیاد است و سرویس‌های محاصره کننده ایران اکنون فقط سرویس آمریکا و رژیم صهیونیستی و یا انگلیس نیست این سرویس‌ها افزایش چشم‌گیری در سال‌های اخیر داشته‌اند ضمن اینکه بحث نفوذ و بحث سوء مدیریت در برخی از نهاد‌های کشور مزید بر علت است.

عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: بحث نفوذ در بسیاری از نهاد‌های کشور باعث شده که زحمات و هشدار‌های دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ما با چالش مواجه شود.  
فلاحی با بیان اینکه همزمان با آغاز بازرسی‌ها ترور و شهادت دانشمندان ما نیز در دستور کار دشمنان قرار گرفت، گفت: باید در این بازرسی‌های کنترل نشده تجدید نظر کرد و اگر قرار به ادامه این روند باشد و آن‌ها بخواهند از شفافیت جمهوری اسلامی سوء استفاده کنند باید بازرسی‌ها قطع شود.

وی با اشاره به اینکه پذیرش پروتکل به شکل داوطلبانه بوده و در بند ۳۶ و ۳۷ برجام نیز مقرر شده وقتی طرف‌های مقابل تعهداتشان را انجام ندهند ما مکلف به انجام تعهدات نیستیم، تصریح کرد: اکنون زمان آن فرا رسیده که ما انجام تعهدات خود را در پی بدعهدی طرف‌های مقابل متوقف کنیم.
سیاست صبر استراتژیکی یک سیاست غیراستراتژیک و ضد منافع ملی است
فلاحی ادامه داد: اروپایی‌ها نه تنها به تعهدات خود عمل نکرده‌اند حتی در برابر ترور وحشیانه‌ای که اتفاق افتاده به خود اجازه ندادند این جنایت را محکوم کنند از این رو این نوع رفتار برای ما قابل قبول نیست.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه یکی از اشتباهات استراتژیک ما پیوند زدن مسائل مختلف کشور به آمدن دولت بعدی آمریکا است، گفت: این سیاست صبر و انتظاری که یک عده در داخل کشور پیشه کرده‌اند یک سیاست غیراستراتژیک و ضد منافع ملی است.

وی ادامه داد: نمی‌توان بایدن و ترامپ را از ساختار سیاسی آمریکا جدا کرد و جدا در مورد آن‌ها قضاوت کرد، زیرا در همین ساختاری که ترامپ به عنوان رئیس جمهور نقش آفرینی کرده همزمان و در کنار جمهوری خواهان، دموکرات‌ها نیز در کنگره و سنا بودند. مثلا در سنا از ۱۰۰ عضو سنا ۴۷ نفر آن‌ها دموکرات هستند و با اکثر سیاست‌های ضد ایرانی ترامپ همراه بودند؛ بنابراین آن‌ها در استراتژی و به لحاظ ماهوی با هم توفیری ندارند.
فلاحی تصریح کرد: تمام این محدودیت‌ها و فشار‌هایی که علیه ایران ایجاد شده نتیجه یک تقسیم کار اساسی بوده است؛ به این معنی که دولت‌های مختلف آمریکا آن‌ها را انجام داده‌اند و تغییر دولت تغییری در سیاست‌های کلی آمریکا علیه ایران نداشته است، بر این اساس است که اوباما به عنوان یک دمکرات بدترین شرایط را بر ایران تحمیل کرد.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس با بیان اینکه دموکرات‌ها در ذیل نهاد‌ها و همکاری‌های بین‌المللی برجام را در قالب سیاست مذاکره بر ما تحمیل کردند، گفت: ما هنوز نتوانسته بودیم از برجام استفاده کنیم که ترامپ روی کار آمد و با سیاست فشار حداکثری تحریم‌ها را افزایش داد و تمام توان خود را به کار برد تا مردم ما را با مشکلات اساسی اقتصادی و معیشتی مواجه کند.

وی ادامه داد: ترامپ در واقع مسئولیت خود را با فشار حداکثری انجام داد تا دولت بعدی از همین ابتدای کار بحث مذاکره را مطرح کند.
فلاحی با بیان اینکه ما نباید خود را در یک سیکل مضحک مذاکره، فشار و دوباره مذاکره و فشار گرفتار سازیم و در نهایت همه مسائل خود را به مسائل آمریکا مرتبط بدانیم، گفت: تا زمانی که بر داشته‌ها و پتانسیل‌های خود تمرکز نکنیم و یک مدل توسعه درون‌زا که مبتنی بر عقلانیت باشد نداشته باشیم وضعیت به همین شکل ادامه خواهد داشت.  
وی افزود: ما باید یک استراتژی واحد برای تامین منافع ملی خود داشته باشیم و بدانیم که صرفا با جنگ تریبونی و جناحی مشکلات ما حل نخواهد شد.

فلاحی تاکید کرد: دشمن کار خود را که دشمنی و خرابکاری است انجام می‌دهد ما نباید زمینه اختلاف که یکی از بستر‌های نفوذ است را در کشور فراهم کنیم و باید بدانیم امروز روز تسویه حساب نیست روز این است که ما دور یک میز و برای حفظ منافع ملی کشورمان بنشینیم و تلاش کنیم.

‌این نماینده مردم در مجلس یازدهم همچنین در پاسخ به این سوال که وجود پروژه نفوذ در دولت در موضوع شهادت شهید فخری‌زاده صحت دارد یا خیر، گفت: هنوز داده‌هایی که بتوان بر اساس آن قضاوت دقیق و متقن داشت در اختیار نداریم، اما علائم و نشانگان موجود ما را به ردپای نفوذ می‌رسانند، چون قطعا هر جا دشمن موفق می‌شود بر بستر نفوذ و ضعف داخلی است که موفق می‌شود و تجربه این موضوع را در مورد شخصیت‌های بزرگ و تاریخی کشور اثبات کرده است و احتمالا در همین ترور اخیر نیز دست مزدوران داخلی در کار بوده است.

وی با بیان اینکه باید منافذ نفوذ را با همدلی ببندیم، تصریح کرد: یکی از مشکلات ما این است که ما هنوز به وحدت استراتژیک در رابطه با منافع ملی خود نرسیده‌ایم یعنی هر کدام از گروه‌های داخلی یک استراتژی را تبیین می‌کنند در حالی که برای رسیدن به منافع ملی باید وحدت استراتژیک داشته باشیم.

فلاحی همچنین در پاسخ به این سوال که چرا دولت از به کار بردن لفظ شهید هسته‌ای برای شهید فخری‌زاده امتناع کرد، گفت: همیشه از طریق حوزه دفاعی به حوزه هسته‌ای کشور کمک‌های شایانی شده و شهید فخری‌زاده در واقع به عنوان یکی از مغز‌های متفکر و نخبگان ما در حوزه دفاعی و هسته‌ای در پیشرفت‌های حاصله حضور اساسی داشته است و واقعیت امر این است که وی نقش اساسی در پدافند هسته‌ای و دفاعی ما ایفا کردند.   دولت باید در راستای منافع ملی و براساس سیاست‌های کلی نظام حرکت کند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: با توجه به شرایط بسیار حساس کشور قطعا رهبری نقش تعیین کننده‌ای در خصوص مذاکره یا غیر آن خواهند داشت و مجلس شورای اسلامی نیز در همین راستا حرکت کرده و دولت نیز موظف است که در مسیر تامین منافع ملی حرکت کند.

فلاحی تاکید کرد: در شرایط فعلی نمی‌توانیم با تکثر یا تعدد تصمیم‌گیری مواجه باشیم و دولت این قدرت را طبق قانون ندارد که بخواهد در این موضوع حساس خود به تنهایی تصمیم بگیرد. قطعا دولت نیز باید در راستای منافع ملی و براساس سیاست‌های کلی نظام حرکت کند.
وی همچنین در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا حساست دولت در به کار بردن نام شهید هسته‌ای برای شهید فخری‌زاده برای انجام دوباره مذاکره نیست، تصریح کرد: در رابطه با مذاکرات طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسی و این که ما چه کاری باید انجام دهیم از اختیارات رهبر جامعه است از این رو تنها دولت نیست که می‌تواند در این زمینه تصمیم بگیرد و عقلای نظام در نهاد‌های مختلف نسبت به آن ورود خواهند داشت.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: مجلس مجلس شورای اسلامی فلاحی کمیسیون امنیت ملی ترور دولت شهید محسن فخری زاده عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شهید فخری زاده پروتکل الحاقی داشته باشیم منافع ملی سرویس ها نهاد ها هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۸۳۳۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟

استیون کوک، ستون نویس و نویسنده کتاب "پایان جاه طلبی: گذشته، حال و آینده آمریکا در خاورمیانه" در فارن پالیسی نوشت: آیا رهبران کشور‌های عربی هوای اسرائیل را دارند؟ اگر کسی نگاهی به تحلیل‌های منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی در خصوص تلاش‌های ترکیبی دولت‌های اسرائیل، آمریکا، بریتانیا، فرانسه، اردن و احتمالا سایر دولت‌های عربی برای ناکام گذاشتن حملات موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل بیاندازد، چنین برداشتی خواهد کرد. گروهی از تحلیلگران، اسرائیلی‌ها و فعالان طرفدار اسرائیل دوست دارند چنین تحلیلی را باور کنند.

به گزارش انتخاب، اما افسوس که این ادعا تا حد زیادی اغراق آمیز است. آخر هفته گذشته در بردارنده تحولات بسیاری بود، اما تقویت همکاری‌های عربی اسرائیلی جز تحولات سپیده دم"خاورمیانه جدید" نبود.

تهاجم نظامی ویرانبار اسرائیل به نواز غزه در طی ۶ ماه گذشته فشار زیادی بر روابط این کشور با دولت‌های عربی به ویژه اردن و مصر وارد آورده است. از بین دولت‌های عربی‌ای که دارای روابط دیپلماتیک با اسرائیل هستند، سفرای مراکش، مصر و امارات همچنان در تل آویو حضور دارند، اما پس از کشته شدن ۷ عضو سازمان غیرانتفاعی آشپزخانه مرکزی جهان، ابوظبی هماهنگی خود در زمینه کمک‌های بشردوستانه را با اسرائیل به حالت تعلیق درآورده است. با این حال همچنان پس از همه این خشونت‌ها و تنش‌های دیپلماتیک، خبرنگاران و تحلیلگران این سوال را مطرح می‌کنند که آیا توافقات ابراهیم، که با وساطت دولت ترامپ به عادی سازی روابط بین اسرائیل و چند کشور عرب حاشیه خلیج فارس منجر شد اکنون مرده است یا نه.

یک دلیل وجود دارد که چرا هماهنگی‌های امنیتی منطقه‌ای در آخر هفته گذشته با رهبری فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) حائز اهمیت بسیاری بوده است. جنبه دیگر اهمیت موضوع مربوط به خود آمریکاست. پس از بیش از یک دهه تلاش برای تمرکز زدایی و چرخش توجه سیاست خارجی ایالات متحده از خاورمیانه به سایر مناطق، دولت بایدن اثبات کرد که واشنگتن می‌تواند صرف نظر از رویکرد سردرگم خود در قبال جنگ غزه، یک منبع تامین کننده امنیت در منطقه باشد.

اما نباید در نتیجه گیری‌ها از این اتفاق بیش از حد اغراق کرد. همزمان با اشتراک مساعی دوستان اسرائیل و در حالی که تل آویو به صورت علنی از ایالات متحده، بریتانیا، فرانسه، اردن و قدرت‌های منطقه بابت کمک هایشان قدردانی می‌کرد، مقام‌های کشور‌های عربی و تحلیلگران به سختی در تلاش بودند تعبیر‌ها درباره تولد خاورمیانه جدید را تعدیل کنند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن تصریح کرد که ساقط کردن پهپاد‌های ایرانی دفاع از حریم هوایی کشورش بوده و اگر پهپاد‌هایی از سمت مقابل نیز شلیک می‌شد اردن همان کار را انجام می‌داد.

یک مقام سابق عربی در این باره به من گفت: «باید دید دولت‌ها چه برداشتی از مشروعیت اقدام نظامی اخیر (در دفع حمله ایران) دارند. در دریای سرخ ظاهرا کسی نمی‌خواست بخشی از ائتلاف دریایی‌ای باشد که به منزله دفاع از اسرائیل تلقی می‌شد. هفته گذشته، کشور‌ها پرتابه‌های شلیک شده را به این دلیل ساقط کردند که می‌شد آن را در قالب دفاع از حاکمیت بر آسمانشان تعبیر کرد و نه تمایل به یک جنگ منطقه ای.»

استدلال‌های مهمی این وسط وجود دارد. با توجه به جنایت‌های رخ داده در غزه و خشم بسیاری از شهروندان خاورمیانه از به خاک و خون کشیدن غیر نظامیان توسط ارتش اسرائیل، هیچ رهبر عربی‌ای تمایل ندارد که به صورت علنی در کنار اسرائیل قرار بگیرد، چه رسد به تلاش برای حفظ امنیت آن. با این حال، دفاع از حریم هوایی و جلوگیری از تشدید نزاع منطقه‌ای کنونی نتیجه یکسانی به دنبال دارد: کمک به اسرائیل.

صرف نظر از هیاهو‌های روز‌های اخیر، عملیات نظامی هماهنگی که از اسرائیل در برابر تلفات انسانی و مادی احتمالی محافظت کرد، نشان دهنده پایداری توافقات صلح اردن - اسرائیل و مصر - اسرائیل و همچنین توافقات عادی سازی سال ۲۰۲۰ است. تردیدی نیست که روابط میان دولت‌های اسرائیل و اردن در سال‌های اخیر و با توجه به تمرکز نتانیاهو بر توسعه روابط با کشور‌های حوزه خلیج فارس و اقدامات تحریک آمیز در بیت المقدس و کرانه باختری تحت فشار بوده است. این وضعیت مشکلاتی سیاسی برای ملک عبدالله ایجاد کرده بود و توازن ظریف برقرار شده میان خواسته‌های جمعیت فلسطینی ساکن اردن، جنبش اسلامی فعال این کشور و رهبران قبایل کرانه شرقی از یک سو و ضرورت راهبردی حفظ روابط عمیقا نامحبوب با اسرائیل از سوی دیگر را تهدید می‌کرد.

عزم ملک عبدالله برای حفظ روابط با اسرائیل، با توجه به اهمیت روابط اردن و آمریکا در بردارنده یک دیالوگ امنیتی بود که با وجود تضعیف روابط با اسرائیل در سایر جنبه ها، همچنان برای رهبران اردن از اهمیت برخوردار بود. این همکاری امنیتی زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۲۱ در حوزه تحت مسئولیت سنتکام قرار گرفت تقویت شد. مصری‌ها به نوبه خود ظاهرا نقش قابل تشخیصی در تحولات آخر هفته گذشته ایفا نکردند، اما آن‌ها هم اطمینان یافته اند که به رغم بحران‌های متعددی که روابط دو کشور را از سال ۱۹۷۹ تاکنون تحت تاثیر قرار داده، دیالوگ‌های امنیتی شان با اسرائیل همچنان به قوت خود باقی و برای طرفین سودمند بماند.

منتقدان بدون تردید استدلال خواهند کرد که این روابط امنیتی شده جای تحسین و مباهات چندانی ندارد. روابط میان دولت‌های عربی که مشروعیتشان از جمله به دلیل روابط با اسرائیل زیر سوال است، و یک دولت اسرائیلی که فلسطینیان را قتل عام و سرکوب می‌کند، جز برای رهبران اقتدارگرا و با هدف جلب حمایتی که آن‌ها از واشنگتن دریافت می‌کنند برقرار نیست. اما این موضوع نافی این واقعیت نیست که دیالوگ‌های امنیتی‌ای که سال‌ها بین این کشور‌ها برقرار بوده، در روز ۱۳ آوریل به ثمر نشسته است.

استدلال مبنایی در مورد ضرورت وجود توافقات ابراهیم که بر اساس آن همکاری‌های امنیتی پس از سال‌ها هماهنگی غیررسمی و پنهانی به سرعت توسعه یافت، همچنان پابرجاست. هیچ رهبر عربی در حاشیه خلیج فارس نیست که به نتانیاهو اطمینان داشته باشد و مخالف اقداماتی که ارتش اسرائیل در غزه انجام می‌دهد نباشد، اما اماراتی ها، بحرینی‌ها و سعودی‌ها (که شرکای ساکت توافقات ابراهیم هستند) مطمئنا بیشتر از اسرائیل از ایران ترس دارند. این تاکیدی بر استدلال حامیان توافقات ابراهیم است و اینکه چرا حامیان مردم فلسطین از این توافقات عصبانی هستند: رهبران عربی که روابط خود با اسرائیل را عادی سازی کرده اند، بیش از آنکه به موضوع تشکیل دولت فلسطینی اهمیت بدهند، بر دفع چالش ایران متمرکز هستند. به رغم عدم حضور برخی از سفرای کشور‌های عربی در تل آویو در طول ۶ ماه گذشته، هیچ یک از دولت‌های عربی که دارای روابط با اسرائیل هستند، اقدام به قطع روابط خود نکرده اند. برای مثال دولت عربستان علنا تصریح می‌کند که همچنام متعهد به عادی سازی روابط است، اما مسئولین سعودی خاطر نشان می‌کنند این عادی سازی را منوط به تشکیل دولت فلسطینی خواهند کرد. با این حال پس از همه این خشونت و قتل غیرنظامیان بی گناه در غزه، صرف این واقعیت که عربستان همچنان مایل به پیشبرد روابط خود با اسرائیل است ناگفته‌های زیادی درباره جایگاه موضوع فلسطین در میان اولویت‌های رهبران کشور‌های عربی دارد.

در نهایت پس از آنکه بیش از دو دهه سرمایه گذاری آمریکا برای ایجاد تغییر در خاورمیانه نتیجه چندانی به دنبال نداشت، تلاش هماهنگ هفته گذشته برای جلوگیری از یک جنگ گسترده منطقه‌ای نتیجه رهبری واشنگتن بود. این اقدام نشان داد که زمانی که سیاستگذاران آمریکایی بر جلوگیری از تهدیداتی که ثبات و امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد تمرکز کنند، واشنگتن می‌تواند موفق عمل نماید. مطمئنا منتقدان استدلال خواهند کرد که ایالات متحده در توانمندسازی ارتش اسرائیل برای نابود کردن غزه نقش کاملا مخربی را ایفا نموده است. این انتقادی کاملا بجاست. آیا این ناظران یک جنگ تمام عیار منطقه‌ای را ترجیح می‌دهند؟ برخی ممکن است با توجه به نگاهشان نسبت به اسرائیل موافق چنین جنگی باشند، اما سیاست آمریکا بر خلاف چنین سناریویی است.

آخر هفته گذشته بسیاری از تحلیلگران در شبکه‌های اجتماعی و سایر رسانه‌ها با هیجان از این مسئله سخن گفتند که چگونه خاورمیانه جدیدی متولد شده که در آن کشور‌های منطقه تلاشی هماهنگ را برای دفع حملات ایران علیه اسرائیل شکل داده اند، اما آنچه هیجان انگیزتر است اینکه جنگ حاضر تغییر چندانی در مناسبات منطقه‌ای صورت نداده است. دولت‌های منطقه همچنان مرعوب ایران هستند، هیچ تعهد ویژه‌ای به برقراری عدالت در حق فلسطینیان ندارند، خواهان روابط خود با اسرائیل و مایل به ایفای نقش رهبری از جانب واشنگتن هستند.

دیگر خبرها

  • نشست هم‌اندیشی وزیر امور خارجه با مدیران عامل رسانه‌های کشور
  • رئیس پلیس پایتخت به مجرمان هشدار داد
  • امیرعبداللهیان روز ملی جمهوری آفریقای جنوبی را تبریک گفت
  • هشدار حماس در مورد تعیین هر نهادی بجز سازمان ملل برای نظارت بر آنروا
  • آیا عنکبوت‌های غول‌پیکر در مریخ وجود دارند؟
  • حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان: ایران در حمله به اسرائیل به کشورهای منطقه هم هشدار داد، هم اطمینان خاطر/ تهران قواعد درگیری با تل آویو را بازتعریف کرد/ همسایگان عربی ایران به دنبال موازنه و مفاهمه با تهران خواهند بود/ توانمندی موشکی ایران
  • دانشگاه‌های انگلیس بابت ارتباط با چین زیر ذره‌بین سرویس‌ امنیتی می‌روند
  • چالش‌های صنعت داروهای گیاهی در ایران/ انتقاد از وجود سیاست‌های غلط در حوزه دارویی
  • آیا اعراب در مقابل ایران، هوای اسرائیل را دارند؟
  • آیا دکترین هسته‌ای ایران تغییر کرده است؟