عجیب اما واقعی؛ کمین کردن موتورسوارها برای آزار و اذیت دوچرخه سواران!
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۲۸۵۲۵۳
بحث استفاده از دوچرخه بجای خودرو برای کاهش آلودگی هوا و حفظ سلامتی شهروندان مدتی است که داغ شده است و در این میان خیلی از مسئولان با استفاده نمادین از دوچرخه سعی کرده اند استفاده از دوچرخه را در بین جامعه ترویج دهند. اما در این میان یک حلقه مفقوده وجود دارد و آن هم احترام به دوچرخه سواران است که در این زمینه آموزش چندانی صورت نگرفته و هر روز شاهد این هستیم که رکابزنان حرفهای یا مبتدی به شکلهای مختلف مورد آزار و اذیت رانندگان و موتور سواران قرار میگیرند و از لحاظ جسمی و روانی آسیب میبینند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
"گل یاس خدا بندهلو" از بانوان دوچرخه سوار فعال است که تلاش کرده فرهنگ استفاده از دوچرخه را ترویج دهد. او در مورد اتفاقاتی که در این سالها با آنها مواجه شده است بیان کرد: ۱۳ سال است که حتی برای تردد در سطح شهر هم از دوچرخه استفاده میکنم و در این سالها اتفاقات مختلفی را تجربه کرده ام. بارها به من متلکهای رکیک گفته اند و حتی آب دهان خود را به سمتم پرتاب کردهاند. البته این اتفاق تنها برای خانمها نیست و خیلی از دوچرخهسواران مرد نیز این متلکهای رکیک را شنیدهاند و با زنجیر یا وسایل دیگر کتک خورده اند. پرتاب آشغال و گوجه فرنگی که دیگر همیشه است!
خدابنده لو ادامه داد: یک مرتبه پشت چراغ قرمز، یک موتور سوار هنگام سبز شدن چراغ چنان با دست من را زد که جای پنج انگشت او روی بدنم ماند و کبود شده بود. نکته جالب این است که دوچرخه سوارها همیشه مسیر مشخصی برای تمرین دارند و یکی از این مسیرها اتوبان ارتش به سمت گردنه قوچک است که همیشه تعدادی موتور سوار آنجا کمین کرده اند تا دوچرخه سواران را اذیت کنند. رانندگان خودروها نیز به شکل دیگر اذیت میکنند و آینه و بدنه ماشین خود را کاملا به دوچرخه میچسبانند. سال گذشته در اتوبان مدرس یک خودرو از پشت دوچرخه من را هل داد در این شرایط حتی اگر سرعت دوچرخه هم پایین باشد، اما باز هم دوچرخه به پرواز در میآید. در اثر این اتفاق من حدود ۲۰ تا ۳۰ متر در اتوبان پرتاب شدم و زانویم شکافته شد که هنوز بعد از یک سال مشکل دارد. وسایل من نیز در زمین پخش شد و خسارت زیادی دیدم، اما حتی یک راننده هم به من کمک نکرد.
او در مورد ترسی که دوچرخه سواران از این قبیل اتفاقات دارند نیز گفت: تا مدتها ترس تکرار این اتفاق همراه دوچرخهسوار میماند. برای خود من به گونهای شده که یک موتور سوار میبینم یا حس میکنم یک خودرو پشت سر من قرارداد از دوچرخه پیاده میشوم و دوچرخه به دست کنار میروم. حتی به واسطه این مسائل کلاس کیک بوکسینگ رفتم و تا حدودی به دفاع شخصی هم تسلط دارم و یک چوب کوچک به دوچرخه ام بسته ام، چون با دوچرخه سفر هم میروم در مواقع بحرانی بتوانم از خودم دفاع کنم.
بانوی دوچرخه سوار در مورد اینکه خانواده چقدر از این آزار و اذیتها مطلع میشوند، تصریح کرد: تا مدتها کسی در خانواده با خبر نمیشود و حتی بعد از اینکه در اتوبان زمین خوردم و زانویم شکافته شد سه ماه بعد از آن خانواده متوجه شد بر اثر چه اتفاقی چنین مشکلی برای من پیش آمده است، چون هم اذیت میشوند و هم ممکن است دوچرخه را نابود کنند!
او افزود: به نظرم رانندگان قبل از اینکه بخواهند برای یک لحظه خندیدن، دوچرخه سوار را اذیت کنند به این فکر کند که ممکن است چه بحرانی را رقم بزنند و در این شرایط اقتصادی چقدر خسارت به دوچرخه سواران میزنند. همچنین برای آنها و خانوادههایشان جنگ اعصاب به وجود بیاورند. به این فکر کنند چرا بخاطر یک شوخی باید مجبور به پرداخت خسارت از جیب و حتی مرگ یک انسان شوند. مدتی پیش یک راننده بر روی سر یک دوچرخه سوار آشغال ریخت و همین مسئله به کتککاری بین دو طرف منجر شد. دوچرخه سوار گفته بود که اطلاع داری ضربان قلب من روی دوچرخه چقدر بالا است و توقف ناگهانی میتواند باعث سکته قلبی شود که راننده گفته بود اطلاعی ندارد. ما سالها داریم تمام مشکلات را به جان میخریم و مقاومت کرده ایم تا فرهنگ دوچرخه سواری جا بیفتد و خیلی هم بهتر شده است. امیدوارم مردم هم بیشتر مراعات کنند و با شوخی و ترساندنهای نابجا شرایط بحرانی را رقم نزنند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: موتورسیکلت دوچرخه سواران دوچرخه سوار موتور سوار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۸۵۲۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محاکمه مرد رمال به اتهام تعرض به ۵ زن
آذر سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام نسرین با مراجعه به پلیس آگاهی از مردی رمال شکایت کرد و اظهار داشت وی او را مورد آزار و اذیت و تعرض قرار داده است.
این زن در تشریح ماجرا به مأموران گفت: از ۴ سال قبل به یک بیماری مبتلا شدم و به پزشکان متعددی مراجعه کردم، اما نه تنها بیماریام درمان نشد بلکه قدرت عضلاتم را هم از دست دادم. به صورت عادی نمیتوانستم راه بروم تا اینکه چند ماه قبل به واسطه یکی از دوستانم با مرد رمالی به نام سعید آشنا شدم. او ادعا میکرد که ظرف چند جلسه و با یک نسخه جادویی میتواند بیماریام را درمان کند. اظهارات این مرد دوباره من را امیدوار کرد و به خانه سعید در جنوب تهران رفتم. پس از چند جلسه او گفت برای درمان کامل باید به من انرژی بدهد و با حرف هایش فریبم داد و در نهایت هم من را مورد آزار و اذیت قرار داد. حالا هم من از او شکایت دارم.
در حالی که مأموران در حال تحقیق از متهم بودند دومین شکایت مشابه به پلیس اعلام شد.
دومین شاکی دختر جوانی به نام شیرین بود که اظهاراتش با شاکی اول شباهت زیادی داشت.
در ادامه ۳ زن جوان دیگر هم با شکایتهای مشابه به پلیس مراجعه کردند و تعداد شاکیهای پرونده مرد رمال به ۵ نفر رسید.
به این ترتیب مأموران سعید را ردیابی کردند و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در جریان بازجوییها منکر اتهام وارده شد. پس از آن مأموران او را در مقابل شاکیها قرار دادند که هر ۵ زن او را شناسایی کردند.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه پنج شاکی پرونده برای مرد رمال درخواست اشد مجازات کردند.
پس از آن نسرین به جایگاه رفت و به قضات گفت: متهم به بهانه درمان بیماری به من تعرض کرد. حالا علاوه بر بیماری جسمی به مشکلات روانی هم مبتلا شدهام و زندگیام نابود شد. من به هیچ عنوان حاضر به گذشت نیستم.
شیرین دومین شاکی پرونده نیز به قضات گفت: من به خاطر اینکه دوست داشتم زودتر ازدواج کنم و همیشه به دنبال آن بودم که یک مرد خوب همسرم بشود از طریق یکی از دوستانم با سعید آشنا شدم.
وقتی به خانهاش رفتم او گفت که میتواند با دادن یک نسخه جادویی کاری کند که خیلی زود مرد ایدهآلم به خواستگاریام بیاید و بختم باز شود، اما این مرد شیاد من را مورد آزار و اذیت قرار داد.
سومین شاکی هم گفت: چند سالی بود که مشکلات اقتصادی، من و خانوادهام را آزار میداد و فکر کردم میتوانم با گرفتن یک نسخه از متهم قفل مشکلات مان را باز کنم، اما سعید با ترفندی فریبکارانه به من تعرض کرد.
دو شاکی دیگر هم که با همین ترفند فریب مرد رمال را خورده بودند جزئیات شکایت شان را مطرح کردند.
پس از اظهارات شاکیها، متهم ۵۰ ساله به جایگاه رفت و گفت: من منکر ارتباط با شاکیها نیستم و با هر ۵ نفر ارتباط داشتم، اما من آنها را به زور به خانهام نیاوردم و خودشان از من نسخه جادویی میخواستند و هر ۵ زنی که حالا از من شاکی هستند خودشان از من خواستند و پیشنهاد دادند که با آنها ارتباط داشته باشم. من به هیچکدام از شاکیها تجاوز نکردهام و اتهامم را قبول ندارم.
متهم در ادامه افزود: البته من دو همسر دارم که یکی از آنها بیمار است و دیگری هم در افغانستان زندگی میکند. اگر هم میبینید که پیشنهاد شاکیها را رد نکردم به خاطر دوری از همسرانم بود وگرنه با آنها ارتباط برقرار نمیکردم.
با اظهارات متهم قضات ادامه جلسه رسیدگی به پرونده را به تحقیقات بیشتر درباره ادعای متهم موکول کردند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی