Web Analytics Made Easy - Statcounter

چند وقتی است برخی افراد با لودر و بلدوزر برای توسعه شهر نشینی به جان کوه‌های البرز و زاگرس افتاده اند. در این راستا برای حفظ اقلیم ایران و جلوگیری از فرسایش آن‌ها به عنوان منبع تنوع زیست این کشور باید تلاش‌هایی انجام شود.   خبرگزاری میزان _ روزنامه ایران نوشت: «تنوع زیستی کوهستان» به عنوان شعار امسال روز جهانی کوهستان از سوی سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) نیز مورد توجه و تاکید قرار گرفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این شعار در روز جهانی کوهستان بیش از آنکه یک یاد‌آوری باشد، یک هشدار است. کوهستان انبار ذخیره تنوع زیستی کره مسکون محسوب می‌شود. آب‌انبار و برج آب‌های سرزمینی است. حدود یک‌چهارم تنوع‌زیستی خشکی به کوهستان تعلق دارد. اگر جهان در زاگرس و البرز خلاصه شود وضعیت خاص‌تر می‌شود. نیمی از مردم جهان به آب‌هایی وابسته‌اند که از کوه‌ها سرچشمه می‌گیرند. این نسبت‌ها در ایران باز هم بیشتر است؛ دشت‌های ایران خواه به‌علت بهره‌کشی چندهزار ساله، خواه به‌علت خشکی و گرمای شدید، میزبان گونه‌های گیاهی و جانوری بسیار زیاد نیستند، اما کوه‌ها به‌دلیل ریخت‌شناسی پرتنوع و تراز‌های ارتفاعی متفاوت و البته به‌دلیل آن که کمتر در دسترس بوده‌اند، انبوهی از گونه‌ها را در دامان خود حفظ کرده یا پناه داده‌اند. آیا این به معنای حال خوب کوهستان در ایران است؟   آخرین پناهگاه طبیعت   عباس محمدی، مدیر گروه دیده‌بان کوهستان انجمن کوهنوردان ایران می‌گوید: «سکونت ۱۰ هزار ساله و تمدن ۵ هزارساله در دشت‌های ایران و بهره‌کشی از آن‌ها به تحلیل و کاهش تنوع زیستی جانوری و گیاهی در دشت‌های ایران منجر شده است. در مقابل، اما کوه‌ها غیر‌قابل دسترس بودند. با وجود پوشش خاکی دشت‌ها نیازی به کشاورزی در کوه‌ها نبود.» محمدی توپوگرافی خاص کوه با صخره‌های صاف، مرتفع، شیب‌دار، سایه‌گستر، آفتابگیر، تراز ارتفاعی مختلف و... را باعث ایجاد تنوع زیستی گوناگونی می‌داند و می‌گوید: «در هر ۱۰۰ متر ارتفاع، دما شش دهم درجه کم می‌شود که تغییر زیادی در سیستم آب و هوایی و پوشش گیاهی و جانوری به‌وجود می‌آورد.»   او در پاسخ به این سؤال که کوه‌ها به چه درد انسان می‌خورند، می‌گوید: «کوهستان‌ها بستر نیمی از «نقاط داغ» زیستی (منطقه‌هایی که تنوع بسیار بالا دارند) و میزبان ۳۰ درصد کل منطقه‌های کلیدی تنوع هستند. از بیست گیاهی که ۸۰ درصد خوراک انسان‌ها را تأمین می‌کنند، شش گونه ذرت، سیب‌زمینی، جو، ذرت خوشه‌ای، گوجه‌فرنگی و سیب منشأ کوهستانی دارند و در کوهستان‌ها تنوع یافته‌اند. او به مطالعات انجام گرفته در کوهستان‌های امریکای جنوبی نقبی می‌زند و می‌گوید: «پژوهشگران در آنجا به گونه‌ای خوراکی دست یافته‌اند که ارزش غذایی زیادی دارد و در مقابل آفات هم مقاوم است.» به‌گفته محمدی، ۴۰ درصد کل دارو‌های گیاهی منشأ گیاهی دارند. او می‌گوید: «شناخت انسان از گونه‌های گیاهی و جانوری زمین کمتر از ۱۰ درصد است و بسیاری از گونه‌ها هنوز شناسایی نشده‌اند.» ادوارد ویلسون پژوهشگر امریکایی احتمال می‌دهد کمتر از یک درصد گونه‌های حیوانی و گیاهی شناسایی شده باشند. محمدی، یال و دره‌های عمیق کوهستان را موزه تنوع زیستی می‌داند و می‌گوید: «به‌دلیل ریخت‌شناسی پرتنوع و تراز‌های ارتفاعی متفاوت و البته به‌دلیل آنکه کمتر در دسترس بوده‌اند، انبوهی از گونه‌ها را در دامان خود حفظ کرده یا پناه داده‌اند.»   او از این روند و جا‌به‌جایی اجباری به «پناه دادن» یاد می‌کند و به خبر آنلاین می‌گوید: «بعضی از گونه‌ها که پیش‌تر در دشت‌ها می‌زیستند، در دهه‌های اخیر خود را به‌تدریج به دامنه کوه‌ها و حتی به ارتفاعات رسانده‌اند. برای نمونه می‌توان به گونه شاخص یوز اشاره کرد که در اصل دشت‌زی بوده، اما امروزه بیشتر در نقاط تپه ماهور دیده می‌شود، چرا که دشت‌هایی که در آن می‌زیسته در بسیاری از نقاط دستخوش طرح‌های بی‌ملاحظه توسعه شده است. همچنین بعضی گونه‌های درختی شاخص جنگل‌های جلگه‌ای شمال مانند شمشاد و توسکای قشلاقی، امروزه بیشتر در تراز‌های ارتفاعی بالاتر که از ساخت‌وساز یا تبدیل به زمین کشاورزی در امان مانده، به چشم می‌خورند.»   آیا حال کوهستان‌های ایران خوب است؟   پاسخ به این پرسش منفی است، چون به موازات پناه بردن گونه‌های درختی و جانوری به ارتفاعات و کوهستان، انسان‌ها با لودر و بلدوزر به کوه‌ها هجوم برده‌اند. حال کوهستان‌ها در مناطق صعب‌العبور شاید از دشت‌ها بهتر باشد. بسیاری از دشت‌های ایران نه تنها به‌دلیل بهره وری بی‌رویه، تنوع زیستی خود را از دست داده‌اند بلکه حتی با گسترش شهر‌ها آسفالت شده‌اند. دشت‌هایی که دیگر نامی از آن‌ها در جغرافیا نیست و به تاریخ پیوسته‌اند. اما در زمانی که کوه‌خواری به یکی از کلیدواژه‌های پرتکرار تبدیل شده است، وقتی که دماوند نماد تاریخی - طبیعی ایران، یال‌بندی و وقف می‌شود، در برهه‌ای که کوه‌های جنگلی استان‌های شمالی محل تاخت‌و‌تاز ویلاسازان می‌شود، در روزگاری که یک کوه را از پایه تا قله می‌تراشند و در دریاچه ارومیه می‌ریزند تا روگذر بسازند، نمی‌توان از حال خوب کوهستان خبر داد. این کوه‌خواری‌ها در مناطق دوردست انجام می‌گیرند. کوه خواری در حوزه شهری که قصه‌ای دیگر دارد. کوه‌هایی که در چارت سازمانی هم خارج از چتر حمایتی سازمان جنگل‌ها، منابع‌طبیعی و آبخیزداری هستند. وزارت راه و شهرسازی درباره آن‌ها تصمیم می‌گیرد که کارش تسطیح اراضی و ساختمان‌سازی است.   توسعه تله‌کابین و وسایل تفریح ماشینی در کوه‌های شمال تهران، هتل‌سازی و پارک‌سازی در کوه صفه اصفهان، احداث تله‌کابین در کوه عینالی تبریز، تخریب جنگل‌های هیرکانی کوه‌های مشرف به لاهیجان و لنگرود برای کشیدن خط تله‌کابین، جاده‌کشی در کوه چندران سمنان و تبدیل بخش‌هایی از آن به پارک، تخریب کوه‌های خلج مشهد و ساخت پالایشگاه در منطقه کوهستانی بمو در نزدیکی شیراز، فقط چند نمونه از دست‌اندازی به گنجینه‌های کوهستانی کنارشهری است که عباس محمدی نام می‌برد. برای مثال، کوه‌خواری در اطراف تهران آنقدر زخمش عمیق است که انجمن کوهنوردان ایران، طرح ثبت ملی رشته‌کوه توچال به‌عنوان چشم‌انداز حفاظت‌شده را به شورای شهر برد. طراحان این ثبت امید دارند که توچال از توسعه گردشگری ماشینی در محدوده ولنجک و دیگر کوه‌پایه‌های توچال مصون بماند.   سیمای کوهستان شکننده و آسیب‌پذیر است. مقاومت پوشش گیاهی در مقابل عوامل خارجی از جمله تفرج کم بوده و توان خوداحیایی کمی دارد. از منظر تفرجی و گردشگری، از آنچه در کوهستان‌ها ایران بویژه کوهستان‌های جنگلی هیرکانی اتفاق افتاده می‌توان به فاجعه یاد کرد. ویلاسازی در کوه دماوند هم زخم عمیقی است؛ بنابراین نمی‌توان از حال خوب کوهستان در مقایسه با دشت سخن گفت.۸۰ درصد آب مصرفی جهان از مناطق کوهستانی تأمین می‌شود. ۴۰ درصد آب ایران از کوهستان‌های جنگلی زاگرس سرچشمه می‌گیرد. حیات انسان به کوهستان وابسته است. تمام شهر‌های مهم ایران در پای کوه هستند و هیچ شهری در داخل فلات ایران وجود ندارد که حیاتش وابسته به کوه نباشد. سرزمین خشک و نیمه خشک ایران، در سایه زاگرس و البرز تبدیل به سرزمینی چهار فصل می‌شود؛ بدون این دو هیچ فرقی با عربستان ندارد؛ بنابراین باید شعار امسال روز بین‌المللی کوهستان «تنوع زیستی اهمیت دارد؛ از آینده‌مان محافظت کنیم» را جدی گرفت، چون مسأله مرگ و زندگی در میان است.   بیشتر بخوانید: بازگشت ۵۰۰ هکتار از اراضی ملی به بیت المال با اقدامات دادگستری کهگیلویه و بویراحمد   انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود. برچسب ها: کوهستان ایران

منبع: خبرگزاری میزان

کلیدواژه: کوهستان ایران دشت های ایران تنوع زیستی کوهستان ها گونه ها کوه خواری دشت ها کوه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۹۱۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد

به گزارش «تابناک»، در همین زمینه، روزنامه «شرق» در گفت‌وگویی با عبدالمحمد طاهری سعی کرده است جنبه‌های این اقدام و در کل مناسبات مرزی ایران و افغانستان در دوره حکومت طالبان را به شکل دقیق‌تر کنکاش کند. آنچه در ادامه می‌خوانید، ماحصل گپ‌و‌گفت با اولین مستشار و رایزن فرهنگی وزارت امور خارجه ایران در وزارت معارف افغانستان است که در کارنامه دیپلماتیک خود علاوه بر کارداری ایران، سابقه مشاور سیاسی برخی چهره‌های افغانستان نظیر محمد حنیف اتمر، وزیر امور خارجه سابق افغانستان را هم دارد.

‌جناب طاهری پنجشنبه هفته گذشته شاهد دستگیری تعدادی از مرزبانان ایرانی بودیم که به نظر می‌رسد با ورود اشتباهی آنان به خاک افغانستان رخ داد و ساعاتی بعد هم آزاد شدند. جدای از این نکته، شما روند درگیری و دستگیری مرزی بین ایران و افغانستان از زمان روی کار آمدن حکومت دوم طالبان را چگونه می‌بینید؟

اتفاقا نکته همین‌جاست که اگر موضوع صرفا ورود اشتباهی و غیرعمدی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان بود، دستگیری آنها از طرف طالبان می‌تواند یک واکنش طبیعی جلوه کند؛ کمااینکه در دیگر نقاط مرزی امکان وقوع آن وجود دارد. اما مسئله اساسی اینجاست که در بازه زمانی سه‌ساله‌ای که از روی کار آمدن حکومت دوم طالبان می‌گذرد، به نظر می‌رسد هم شدت درگیری‌ها با مرزبانان ایرانی و هم تعداد دفعات دستگیری مرزبانان کشور رو به افزایش است؛ تا جایی که اکنون خبرهایی دال بر این وجود دارد که وزارت کشور و هنگ مرزبانی ایران موضوع ایجاد دیوار مرزی را به شکل جدی‌تر در دستور کار خود قرار داده‌اند. هرچند به نظر می‌رسد در وهله اول این دیوار مرزی با هدف توقف در رفت‌وآمد مهاجران غیرقانونی به داخل خاک ایران، تردد‌نداشتن گروه‌های تروریستی و باندهای قاچاق مواد مخدر در مرز است، اما نمی‌توان شدت و وسعت درگیری نیروهای طالبان با مرزبانان ایرانی را هم یکی از عوامل مهم در تغییر نگاه تهران به حوزه مرزداری با افغانستان ندانست.

‌دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا از این جنبه قابلیت ارزیابی دارد یا حضرت‌عالی ابعاد تحلیلی دیگری را متصور هستید؟

دستگیری مرزبانان ایرانی صرفا یک جنبه ندارد. جنبه مهم‌‌تر دیگر این است که ثابت شد طالبان فارغ از قرائت‌های ایدئولوژیک تندروانه خود که می‌تواند یک تهدید امنیتی باشد، مشخصا در موضوع سرزمین‌های ایران پشت دیوار مرزی حاضر به همکاری با ایران نخواهد بود. به بیان دیگر این‌دست رفتارها نشان از سخت‌گیری طالبان دارد و هم‌زمان با آن مؤیدی بر آن است که طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی و مرزداری را ملاک عمل و رفتار خود قرار نمی‌دهد و کوچک‌ترین توجهی هم به قراردادهای فی‌ما‌بین برای ترسیم مرز دو کشور ندارد.

‌پس به باور شما امکان تداوم و تشدید درگیری‌های مرزی و همچنین احتمال درگیری مرزبانان وجود دارد؟

بدون ‌شک چنین است. این یک چیز طبیعی است و در همه مرزها روی می‌دهد؛ اما موضوع مرز ایران و افغانستان از زمان طالبان فرق دارد.

‌چه فرقی؟

فرق اصلی به سایه سنگین نگاه‌های رادیکال ایدئولوژیک طالبان و خوانش‌های تند ناسیونالیستی آنان باز‌می‌گردد؛ بنابراین اساسا نیروهای مرزبانی افغانستان که همان نیروهای طالبان هستند، نیروهای آموزش‌دیده‌ای نیستند که بخواهند حرفه‌ای رفتار کنند، بلکه بر مبنای خوانش‌های ایدئولوژیک و قرائت‌های ناسیونالیستی پشتونی خود به مسائل مرزی و سرزمینی نگاه می‌کنند. در‌حالی‌که با توجه به حساسیت موضوع مرزبانی و مرزداری و همچنین حوزه امنیتی مربوط به حوزه هنگ مرزی باید مرزبانان افغانستان یا مشخصا نیروهای طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری تجربیات لازم را ببینند که خدای ناکرده از تکرار این اتفاقات جلوگیری شود یا از وقوع حوادث تلخ‌تر پیشگیری کرد. کسی نمی‌تواند تضمین بدهد که در درگیری‌های پیش‌روی احتمالی یا بروز خطای سهوی مرزبانان ما که کاملا طبیعی است، شدت تنش تا چه حد بالا خواهد رفت و آیا خدای‌ ناکرده این تنش‌ها کشته یا زخمی به دنبال خواهد داشت یا نه؟ اینجاست که وزارت امور خارجه، وزارت کشور و همچنین هنگ مرزی جمهوری اسلامی ایران باید به شکل جدی، صریح و بدون پرده، طالبان را وادار کند در موضوع مشخص مرزبانی و مرزداری یا به قوانین و مقررات پایبند باشد یا آموزش‌های لازم را در‌این‌باره ببیند که بداند اختلافات مرزی باید چگونه اداره شود. نمی‌توان با نگاه‌های شعاری، احساسی و ایدئولوژیک پشتونی به مرزداری پرداخت؛ چون این نوع نگاه‌های تندروانه که متأسفانه با نگاه‌های ایدئولوژیک هم درآمیخته است، خود‌به‌خود زمینه‌ای برای هرگونه درگیری و تنش ناخواسته خواهد بود.

مسئله خطرناک‌تر اینجاست که چون نیروهای طالبان با همان نگاه ایدئولوژیک تندروانه و قرائت‌های ناسیونالیستی پشتونی به مرزبانی و مرزداری نگاه می‌کنند، هرگونه تردد یا ورود سهوی مرزبانان ایرانی به خاک افغانستان را با نگاه امنیتی و تلاش برای بر‌هم‌زدن حاکمیت طالبان تحلیل می‌کنند که می‌تواند به یک واکنش و برخورد سخت طالب‌ها منجر شود. شاید در اتفاق پنجشنبه گذشته با یک مذاکره، شش مرزبان در کمال صحت و سلامت به کشور بازگشتند، اما نمی‌توان این یقین را حاصل کرد که در صورت بروز اتفاقات مشابه، درگیری‌ها بیشتر نشود. ما تجربه تلخ درگیری‌های مرزی طالبان افغانستان با نیروهای مرزی پاکستان در همین سه سال اخیر را فراموش نکرده‌ایم که کماکان ادامه دارد و حتی تشدید هم پیدا کرده است. پس این موضوع اصلا چیزی ساده و طبیعی نیست که بخواهیم از کنار آن و بدون حساسیت رد شویم. من معتقدم طالبان در حوزه مرزبانی و مرزداری با سوء‌نیت رفتار و برخورد می‌کند و باید هرچه زودتر جلوی آن گرفته شود تا این رویه به عادت طالبان تبدیل نشود که هر زمان و هر جا که دلش خواست، با سلیقه خود عمل کند. مرزبانی و مرز‌داری قاعده و قانون دارد و طالبان هم باید به آن تمکین کند؛ در غیر ‌این ‌صورت سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

دیگر خبرها

  • طالبان هیچ‌گونه قاعده و قانونی در حوزه مرزبانی ندارد
  • نجات زاگرس با الگوی ۳ کشور اروپایی | مرگ یک پنجم مساحت جنگل‌های زاگرس | جنگلداری اجتماعی چگونه زاگرس را احیا می کند؟
  • زاگرس برای سومین ماه روند صعودی فروش را حفظ کرد
  • سلطان آسمان ایران در خطر انقراض/ عکس
  • آیت الله کوهستانی، ستاره آسمان فقاهت ایران
  • نحوه دریافت کارت ورود به جلسه آزمون اعطای مدرک به حافظان قرآن
  • پارک های جنگلی، اکوسیستمی ارزشمند اما بحرانی
  • «حفاظت» به بقای گونه‌ها کمک می‌کند
  • سمنان در صدر لیست تنوع داروی دامی
  • حداقل چند درصد اقتصاد جهان وابسته به ذخایر ژنتیکی است؟