Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری آریا- عبدالمهدی سخنان العبادی را که گفت هواپیما‌های مهاجم در شب شهادت سردار سلیمانی و المهندس بااجازه دولت عبدالمهدی وارد حریم عراق شده بودند تکذیب کرد.
به گزارش خبرگزاری آریا، عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق عراق در اطلاعیه‌ای اظهارات رسانه‌ای حیدر العبادی نخست وزیر اسبق این کشور را که گفته بود هواپیما‌هایی که شهید حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس را هدف قرار دادند با اجازه دولت عبدالمهدی وارد حریم عراق شده بودند تکذیب کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


در این اطلاعیه که پس از پیگیری‌های مستقیم سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد صادر شد، آمده است: نخست وزیر سابق نه فقط چنین اجازه‌ای را به هواپیما‌های آمریکایی نداده بلکه در مورد هر نوع تحرکات زمینی و هوایی نیرو‌های ائتلاف آمریکا سختگیری‌های لازم را اتخاذ کرده بود بخصوص بعد از حملات پهپادی آمریکا به نیرو‌های بسیج مردمی در تابستان سال 2019 که موجب شد متقابلا عده‌ای پایگاه‌های ائتلاف آمریکایی را هدف قرار دهند؛ لذا دولت عراق پرواز هواپیما‌ها و پهپاد‌ها را بر گرفتن موافقت رسمی فرمانده کل قوا مشروط کرده بود.
در تاریخ 2019/08/15 بعد از نشست شورای امنیت ملی عراق به ریاست عادل عبدالمهدی چند نکته را متذکر شدیم:
1- همه پرواز‌های اطلاعاتی، نظامی اطلاعاتی، جنگنده‌ها و پهپاد‌های خارجی و عراقی در حریم هوائی عراق را ممنوع کردیم مگر پس از کسب موافقت نخست وزیر یا نماینده ویژه او، و هر پروازی که مغایر دستور باشد را دشمن دانسته و اجازه آتش بار آنرا صادر کرده ایم.
اما اوضاع پس از حمله آمریکائی‌ها به مقر بسیج مردمی در شهر القائم پیچیده‌تر شد، بویژه بعد از تشیع بزرگ شهدا و سپس تحصن در مقابل سفارت آمریکا.
در آن شرایط آمریکایی‌ها بطور رسمی از ما خواستند هم اجازه ورود نیرو‌های تازه نفس و پرواز در حریم پرواز ممنوع را بدهیم هم اینکه به آن‌ها اجازه نصب سامانه پاتریوت را بدهیم که ما آن را رد کردیم و علی رغم اصرار آن‌ها بازهم با درخواستشان مخالفت کردیم.
در تاریخ 2020/01/02 یعنی ساعاتی قبل از عملیات ترور سرداران مقاومت، از ژنرال روبرت بات وایت فرمانده نیرو‌های ائتلاف آمریکایی پیامی دریافت کردیم که در آن جزئیات تحصن در مقابل سفارت را تشریح کرد و خواستار هماهنگی بیشتر با اتاق عملیات مشترک شد تا از آن طریق ممنوعیت پرواز و ورود نیرو‌های آمریکایی جدید را لغو کنند که ما باز هم با آن مخالفت کردیم. تاکید می کنیم هیچ احدی در عراق اجازه‌ای به آمریکایی‌ها نداده است. حتی معاون اتاق عملیات مشترک عراق در پیامی به ژنرال وایت در ساعت 14/24 دقیقه روز 2020/01/02 که ارسال کرده بود نسبت به اخبار رسانه‌ای که ادعا می کردند آمریکا درصدد ارسال نیرو‌های جدیدی از تیپ 82 کوماندو است درخواست استعلام کرد و ما به آمریکایی‌ها گفتیم نیاز به افزایش نیرو نیست و عراقی‌ها خودشان امنیت سفارت آمریکا را تامین می کند.
در جلسه مجلس در تاریخ 2020/01/05 در صحن مجلس به صراحت گفتیم بالگرد‌ها و پهپاد‌های آمریکایی بدون اجازه دولت در آسمان بغداد پرواز کردند و آن‌ها همچنان درخواست افزایش نیرو داشتند، اما من بر مخالفت صریح دولت با خواسته آن‌ها تاکید کردم.
ژنرال وایت ساعاتی قبل از ترور برایمان بابت گرفتن اجازه پرواز پیام فرستاد و ما با خواسته او مخالفت کردیم لذا آیا تاکیدی از سوی برخی فرماندهان عراقی مبنی بر اینکه کسی به آمریکایی‌ها مجوز پرواز داده، شده است؟ پیام ما به آمریکایی‌ها واضح است ازجمله پاسخ ما به اسپنسر وزیر دفاع آمریکا که در تاریخ 2020/01/02 برایمان ارسال شد و در آن هم مساله گرفتن غرامت بابت آسیب دیدن خودرو‌های زرهی آمریکایی و نصب سیستم پدافند هوایی در دو پایگاه نظامی الحریری اربیل و عین الاسد الانبار به بهانه ضعف پدافند هوایی عراق را کرده بود و هم خواستار نصب سامانه پاتریوت بود.
ما البته با دو درخواست اول آن‌ها موافقت کردیم، ولی در مورد سامانه پاتریوت گفتیم مساله را بررسی خواهیم کرد و با آن‌ها مبنی بر اینکه سامانه دفاعی است همنظر بودیم، ولی معتقدیم وجود این سامانه در عراق بر معادلات منطقه‌ای تاثیر می گذارد و اوضاع را به جای کاهش تنش بخصوص در مورد هجمه‌های متقابل آمریکا و ایران و طرف‌های ثالث پیچیده‌تر می کند.
سؤال‌های مختلفی را از آمریکایی‌ها مطرح کردیم ازجمله اینکه آیا سیستم دفاعی مورد نظر شما برای نصب در عراق می تواند مانع حملات اسرائیل به عراق شود همانطور که نماینده شما خبر حملات اسرائیل را به ما اطلاع داده است یا اینکه می تواند جلوی حملات داعش را بگیرد؟
افزون بر این ماجرا‌ها به آن‌ها مصوبه مجلس برای خروج آن‌ها از عراق را یادآور شدیم که با درخواست نصب پاتریوت در تضاد است چرا که نصب پاتریوت در عراق اوضاع منطقه را پیچیده‌تر می کند و نه منافع ما و نه آمریکا و نه منطقه را تامین نمی کند؛ لذا هر کسی که اطلاعاتی در مورد اینکه چه کسی در شب ترور سرداران، مجوز پرواز را به آمریکایی‌ها داده است، در اختیار دارد این اطلاعات را به دستگاه قضایی ارائه دهد و بدون دلیل، دیگران را متهم نکند بخصوص اینکه هرگونه پرواز نیازمند موافقت قبلی فرمانده کل قوا بوده است.

منبع: خبرگزاری آریا

کلیدواژه: اطلاعیه نخست وزیر آمریکایی ها هواپیما ها نخست وزیر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۲۹۸۰۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!

استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های چهارستاره قدیمی آمریکا درباره حاج قاسم می‌گوید: « ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

 به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: استنلی مک‌کریستال، یکی از ژنرال‌های قدیمی آمریکایی است که این روزها یا در کشتی تفریحی‌اش به سر می‌برد یا پای بازی گلف است. چنان اعتباری بین آمریکایی‌ها دارد که برای دیدارش باید به چندین نفر مراجعه کنند تا با این ژنرال چهارستاره صحبت کنند. او درباره حاج قاسم می‌گوید: «من از چیزهایی که مشاهده کردم، می‌توانم بگویم او بهترین کسی است که آنها دارند. ما زمانی که برای مقابله با ایرانی‌ها تلاش می‌کردیم، سلیمانی را مورد بررسی قرار دادیم. او را زیرنظر گرفتیم. وقتی در میدان جنگ است، بسیار کاریزماتیک است و در محیط‌های مختلفی، عملیات داشته که هیچ ژنرال آمریکایی با هر میزان آزادی عملی، نداشته است و کارهایش را با آرامش و اثربخشی فوق‌العاده انجام می‌دهد.»

اما برای اینکه معنای عمیق این نوع تعریف و تمجید دشمن از یک سردار بزرگ ایرانی را درک کنید، باید به انواع خاطرات درباره حاج قاسم مراجعه کنید. ماجرا به‌ویژه وقتی قابل تأمل می‌شود که پای صحبت‌های خودِ سردار بنشینید. کتاب «ذوالفقار» (برش‌هایی از خاطرات شفاهی شهید حاج قاسم به همت علی اکبری مزدآبادی) دقیقا چنین فرصتی را برای شما فراهم می‌کند. کتابی که حاج قاسم در آن از صحنه‌های عجیب‌وغریب نبرد می‌گوید و هشت سالی که با شجاعت و ایثار گذشت. آنچه در ادامه می‌خوانید، بخش‌هایی از این کتاب است.

فرماندهان جلوتر از نیروها
نیروهای ما از ارتفاعات ٢٠٢تا ارتفاعات عین‌خوش و ارتفاعات ابوغریب را اشغال کردند و می‌رفتند به طرف دهانه ابوغریب. آتش توپخانه‌های ما روی ارتفاعات ابوغریب بود و زودتر می‌رفتیم تا تنگه ابوغریب را ببندیم. نخستین بار یکی استیشن به ما داده بودند و نخستین ساعتی بود که سوار این ماشین شدیم. من به اتفاق مهدی کازرونی و سیدغضنفر تهامی که بیسیم‌چیِ من بود و حسن دانایی‌فر که آن روز به‌اتفاق شهید زین‌الدین، مسئولیت اطلاعات از شاوریه تا عین‌خوش را داشتند و حسن مسئولیت آمادگی و اطلاعاتی محور دشت‌عباس و عین‌خوش را به‌عهده داشت، چهار نفری داخل ماشین نشستیم و جلوتر از نیروها حرکت کردیم. برای اینکه خودمان را به دشمن برسانیم. روی جاده خاکی از ارتفاعات به طرف پایین که روی نقشه به تنگه ابوغریب می‌رسید، راه افتادیم و از دور، تأسیسات چاه‌نفت را دیدیم و یقین کردیم که به ظرف ابوغریب می‌رویم.

ماشینی که داخلش بودیم تکه‌تکه شد!
رسیدیم به چاه‌نفت. چهار تا پنج نفر عراقی جا مانده بودند که آنها را اسیر کردیم و یک نفر را کنار اینها گذاشتیم و خودمان ادامه دادیم که برویم به طرف ابوغریب. وقتی مقابل تنگه رسیدیم، ارتفاعات از دو طرف می‌آمد و جاده از وسط ارتفاعات عبور می‌کرد. به محض اینکه حسن خواست بگوید تنگه ابوغریب، انتهای ستون عراقی‌ها مشغول عبور کردن بود و ما هم آن موقع جوان بودیم و زیاد اعتنایی نمی‌کردیم و به‌سرعت پشت سر ستون تانک می‌رفتیم که خودمان را برسانیم به ستون تانک. در یک ماشین تنها بودیم. همین که گفتیم تانک، انفجار عظیمی رخ داد. ماشین رفته بود روی مین ضدخودرو، مین منفجر شد. تمام ماشین تکه‌تکه شد.

احساس کردم صورتم سوخت...
عکس ماشین هست. توی تکه‌های ماشین ما چهار نفر در هوا معلق‌زنان افتادیم روی زمین و واقعاً عجیب بود. اگر عکس ماشین را ببینید، غیرقابل تصور است که در این ماشین کسی زنده بماند. حسن نصف سر پایش قطع شد، من صورتم سوخت و مقداری ترکش ریز به‌صورتم خورد و مهدی پایش زخمی شد. عمده ما زخم‌های کوچکی برداشتیم؛ درحالی‌که حداقل زخم آن صحنه باید قطع شدن پای کامل باشد. هیچ‌کس تصور نمی‌کرد زنده باشیم. با انفجار ماشین، همزمان پشت سر ما از جاده آسفالت، احمد متوسلیان با ماشین رسید و قبل از آن، یک آمبولانس برای نجات ما آمد که رفت روی مین و همه سرنشینان آن کشته شدند. بعد بچه‌ها رسیدند و ما را منتقل کردند به بیمارستان دزفول. این آخرین روز عملیات فتح‌المبین بود.

دشمنی که صددرصد آماده بود
قبل از عملیات «بیت‌المقدس» (که منجر به آزادسازی خرمشهر شد)، سه عملیات در صحنه جنگ در جنوب انجام شده بود؛ عملیات «ثامن‌الأئمه»، عملیات «طریق‌القدس» و عملیات «فتح‌المبین». دیگر زمینی در جنوب، غیر از زمینِ خرمشهر باقی نمانده بود که بخواهد عملیات در آن انجام بگیرد. عملاً وقتی فتح‌المبین تمام شد، دشمن مطمئن بود عملیات بعدی برای خرمشهر است. اطمینان صددرصد داشت، لذا خودش را برای این کار آماده کرد. این یکی از مشکلات ما بود. منتها سه اتفاق افتاد که باعث پیروزی ما شد. یکی از آن ویژگی‌ها، طراحی عملیات بود.

هیچ طراح جنگی در دنیا نمی‌تواند!
الان بیش از ٣٠سال از جنگ گذشته است (زمان روایت این خاطره، ٣٠سال از جنگ گذشته بود) اما اگر دویست سال دیگر هم از جنگ بگذرد و همه طراحان دنیا جمع بشوند، نمی‌توانند طرحی جامع‌تر از عملیات بیت‌المقدس طراحی کنند. جامع‌ترین طرح بود، البته این طرح، طرح بسیار متوکلانه‌ای بود، متهورانه و شجاعانه. طرحی طراحی شد که نیرو را نیمه‌شب از کارون عبور بدهد، بعد در طرح خودش پیش‌بینی کند این نیرو بدون اینکه با دشمن درگیر شود، ٢١کیلومتر در شب پیاده‌روی کند، خودش را از بین دشمن برساند به جاده استراتژیک اهواز-خرمشهر... چنین طرحی در طراحی، قدرت می‌خواهد، جسارت می‌خواهد چنین اقدامی. خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان، حسن باقری را. خیلی انسان بی‌نظیری بود. فکور بود. هیچ دانشگاه و دانشکده‌ نظامی نرفته بود اما خدا در وجود این جوان، دنیایی از فکر و توکل و قدرت قرار داده بود. حسن باقری، انسان عجیبی بود.

بیست و چند روز بی‌خوابی!
نکته دوم سرعت عمل بود. دشمن باور نمی‌کرد در چهلم عملیات فتح‌المبین، این عملیات آغاز شود. بیست و چند روز این عملیات استمرار داشت. آن چهره‌ها دیدنی بود. چهره‌های پر از دوده باروت، پر از خاک، یک گرد چند سانتی خاک روی همه این چهره‌ها نشسته بود. چهره‌هایی که عموماً مجروح بودند و زخم داشتند. همین شهیدحاج احمد متوسلیان، روی برانکارد، بعدا توی آمبولانس، در صحنه میدان، عملیات را اداره می‌کرد. در ذهنم هست بدون استثنا، فرماندهان مجروح بودند؛ خسته هم بودند. بیست روز بگذرد و شما حتی دو شبانه‌روز نخوابید! بیست‌وچندروز پیوسته جنگ، بدون هیچ خوابی، بدون اینکه یک کسی بتواند یک دراز عادی در صحنه بکشد! من دقیقا چهره‌ها در ذهنم هست. آمدیم کنار همین سه‌راه حسینیه.‌ آنجا جلسه‌ای بود... وقتی این جلسه در آنجا شکل گرفته بود، آن جلسه و آن تصاویر دیدنی بود، آن چشم‌ها دیدنی بود. آن گردن‌هایی که حرف‌نزده به یک طرف می‌افتاد، دیدنی بود و کسی واقعاً نمی‌تواند آن حقیقت را نشان بدهد.

با چه رویی برگردیم؟
در همین جلسه بود که حسن باقری اعجازی انجام داد... به‌دلیل خستگی فوق‌العاده بچه‌های رزمنده، همه فرماندهان بحث‌شان این بود که ما نیاز به یک تنفس داریم، یکی دو هفته، سه هفته، تجدید قوا بشود، نیروی جدیدی وارد جنگ بشود، بتوانیم کار را تمام کنیم. تقریباً اتفاق‌نظر وجود داشت. حسن باقری بلند شد ایستاد، گفت: «کجا برویم؟ ما بیست روز است که به مردم‌مان می‌گوییم خرمشهر در محاصره است. با چه رویی می‌خواهیم برگردیم؟» مفصل صحبت کرد. صحبت‌های حسن، جوّ جلسه را عوض کرد.

١٥ هزار اسیر، شوخی نیست!
عملیات، سه شب صورت گرفت. آن عملیاتی که خداوند پیروزی بزرگ را به ما نشان داد و نصیب کرد. من همیشه در ذهنم هست که چه شد در روز آخر عملیات که آن اتفاق معجزه‌آسا افتاد؟ بیش از ١٥هزار نفر اسیر شدند. شوخی نیست. شما یک جمعیت ١٥هزار نفری را جلوی چشمت بیاور، ١٥هزار نفر جوان، رزمنده، جنگنده، مجهز و مسلح، درحالی‌که با عقبه‌خودش ارتباط دارد، اینها همه بیایند تسلیم شوند! حالا غیر از هزاران نفری که به رودخانه اروند زدند، برخی‌ها را آب برد، برخی موفق شدند خودشان را به آن طرف رودخانه برسانند و...

کامیون کامیون اسیر می‌آوردند...
آن‌قدر عدد اسرا زیادی بود که توصیه همه فرمانده‌هان این بود که کسی به اسرا نزدیک نشود. چراکه بچه‌های ما توی آنها گم می‌شدند. تخلیه آنها بیش از یک روز و نصفی طول کشید. کامیون کامیون می‌آمدند اسرا را می‌بردند، تخلیه می‌کردند. در جنگ ما، یکی از جامع‌ترین صحنه‌هایی که می‌توان آن را به اندازه یک جنگ به نسل‌ها ارائه کرد، عملیات بیت‌المقدس است. در یک جنگ نامتقارن، بهترین ایده و الگوی موفق بود. لذا این پیروزی حاصل شد و خداوند قلب امام را خوشحال کرد و آن عبارت‌های حمدگونه بر زبان امام جاری شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ماجرای اظهار نظر سردار سلیمانی در سریال پایتخت ۵
  • تحرکات آمریکا در سوریه از بیم تشدید عملیات‌های مقاومت
  • چرا سردار سلیمانی با شهید شدن بابا پنجعلی در سریال پایتخت ۵ مخالفت کرد؟
  • دانشگاه‌های ایران اجازه ورود نیرو‌های امنیتی به دانشگاه را نمی‌دهد
  • نخست‌وزیر عراق: جامعه جهانی به وظیفه خود برای توقف جنگ ظالمانه غزه عمل کند
  • نخست‌وزیر عراق: جامعه بین‌المللی جنگ غزه را متوقف کند
  • سفر نخست‌وزیر پاکستان به عربستان
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت مسیح
  • (عکس) سردار سلیمانی و هوگو چاوز، امام مهدی و حضرت عیسی
  • سلیمانی عملیات‌هایی داشته که هیچ ژنرال آمریکایی نداشته!