بایدن روابط نزدیکی با صهیونیستها دارد/ترور شهید فخریزاده قدم اول تیم بایدن - نتانیاهو بود
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۲۰۵۵۳
کارشناس مسائل بین الملل گفت: کاری که نتانیاهو در حال انجام دادن است فعال کردن تیم بایدن با توجه به پروژههای مشترک گذشته است، که قدم اول آن ترور شهید فخری زاده در تهران بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ فواد ایزدی عضو هیات علمی دانشگاه تهران در دومین نشست از سلسه نشستهای علمی تخصصی «مذاکره از دید علم» جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران با بیان اینکه مذاکره لزوما نه همیشه بد است نه همیشه خوب، گفت: مذاکره ابزاری است، در مجموعه ابزارهایی که در حوزه سیاست خارجی کشورها وجود دارد و ملاک خوبی و بدی مذاکره نتیجه آن است، اگر نتیجه مثبتی تصور شود یا در مذاکره گذشته نتایج خوبی حاصل شده باشد قاعدتاً مذاکرات بعدی هم میتواند نتیجه خوبی داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: در رابطه با مذاکرات ایران و امریکا در هفت هشت سال گذشته واقعیت امر این است که با اینکه دوستان مذاکره کننده حتما دغدغه مند بودند و تلاش کردند، حتما سفر زیاد رفتند، حتما رکورد زدند در تعداد ساعت هایی که با مقامات امریکایی نشستند و زحمت های زیادی کشیدند، منتها در عمل، نتیجه مذاکرات به نظر نمی رسد که نتیجه مثبتی باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: الان و ضعیت ما در دوره تحریمی خیلی بدتر از وضعیتی است که ایران قبل از مذاکرات برجام داشت، فروش نفت ایران، کمتر از فروش نفت ایران قبل از مذاکرات است و یا پس از مجموعه مذاکراتی که منجر به برجام شد ایران بخش عمده ای از توان مندی های هستهای خودش را کنار گذاشت. پس ما باید از عقل و هوشی که برخوردار هستیم استفاده کنیم و مشکلاتی که ما در گذشته پشت سر گذاشتیم قاعدتا نباید دوباره تکرار کنیم.
ایزدی اظهار داشت: بر اساس قانون امریکا (14 دسامبر) 24 آذر رای گیری اصلی انتخاب ریاست جمهوری است. 538 نفر هستند که حق رای دارند و اینها هستند که رئیس جمهور را انتخاب میکنند. اولین انتخابات که در 13 آبان بود حضور مردمی در آنجا نقش بسیار مهمی داشت اما این انتخابات اصلی ریاستجمهوری آمریکا نیست بلکه انتخابات اصلی ریاست جمهوری هنوز در امریکا اتفاق نیفتاده است.
وی گفت: ترامپ امیدوار است که در کاخ سفید باقی بماند و دلیلش هم این است که انتخابات اصلی هنوز رخ نداده است. ترامپ خیلی سعی کرده که در هفتههای گذشته رای موجود را به سمت خودش هدایت کند. علاوه بر این، هم در رابطه با انتخابات و هم در رابطه با سیستم انتخاباتی در امریکا اعلام تقلب کرده است، پس ترامپ هنوز امید دارد که در نهایت نتیجه را تغییر بدهد و خیلی هم سعی بر این داشته ولی در این امر مؤفق نبوده است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: یک قدم آخری هم هست، اینکه الان تعدادی از ایالت هایی که مسوولان آن جمهوری خواه هستند، شکایتی را به دادگاه عالی فرستادند ولی تکلیف این شکایت ها هنوز مشخص نشده ولی به نظر میرسد تلاش آقای ترامپ بینتیجه است؛ چراکه در امریکا شورای نگهبان نداریم یعنی نهادی که ظاهر بی طرفی به خود بگیرد. همه نهادهای حاکم بر انتخابات، حزبی نگاه میکنند و حزبی هم عمل می کنند.
ایزدی افزود: با این که چند هفته گذشته ولی هنوز هیچ موفقیتی در این تصورات نداشته است و از این جهت چیزی که تا الان مشخص شده این است که نخبگان حزب دموکرات به شدت از او متنفر شده اند و هم یک بخشی از نخبگان حزب جمهوری خواه با ترامپ مشکل دارند. برای مثال این جریان متصل به بوش پدر و متصل به بوش پسر با این که جمهوری خواه هستند با ترامپ مشکل دارند و در همان روز های ابتدایی حتی به بایدن تبریک گفتند.
وی گفت: چندی پیش هم که شکایتی از ایالت پنسیلوانیا به دادگاه عالی ارائه شده بود قاضی که پرونده را مورد بررسی قرار داد منصوب به بوش پدر بود و نظر ترامپ را هم رد کرد و نهایت پرونده را ندید که رای دادگاه قبلی، رای نهایی شد. از این جهت این دعواها و درگیری ها همیشه وجود دارد، در قانون اساسی امریکا رای گیری مردمی وجود ندارد یعنی اگر 13 آبان ماه انتخاباتی برگزار نمی شد از نظر قانون اساسی مشکلی وجود نداشت. چیزی که قانون اساسی میخواهد اسامی آن 538 نفر هستند که بیایند و رئیس جمهور جمهور را انتخاب کنند و 538 نفر را هم ایالات انتخاب می کنند و مبنای خاصی هم برای انتخاب آن ها وجود ندارد.
ایزدی اضافه کرد: اول بهمن ماه رئیسجمهور جدید وارد کاخ سفید خواهد شد و بر اساس شواهدی که موجود است به نظر می رسد که بایدن قرار است وارد کاخ سفید شود. سوالی که وجود دارد این است که اگر اقای بایدن رئیسجمهور شود چه اتفاقی برای رابطه ایران و امریکا می افتد؟
این استاد دانشگاه گفت: جوابی که در ذهن بنده وجود دارد این است که اقای بایدن سیاست ترامپ را قبول ندارد و قاعدتا این سیاست را باید عوض کند؛ منتها نقدی که بایدن به ترامپ داشت این نبود که کار غیراخلاقی انجام شده و دموکرات ها به برجام بر میگردند، بلکه دغدغه بایدن و اطرافیانش این است که ترامپ ایران را خوب مدیریت و محدود نکرده است و معتقد هستند که او برای سرنگونی جمهوری اسلامی طمع کرده است، فکر کرده است که می شود از برجام خارج شد و فشارها را افزایش داد و امتیاز بیشتری از ایران گرفت ولی حتی در دوره ترامپ برخی امتیازهایی که ذیل برجام گرفته بودند را از دست دادند.
وی ادامه داد: از این جهت نقدی که بایدن دارد این است که اگر دموکرات ها بودند از برجام خارج نمی شدند، برجام را گروگان میگرفتند و با استفاده از این گروگان، برجام دوم و سوم را به ایران تحمیل می کردند و تهدید میکردند که اگر ایران تن به برجام دوم و سوم ندهد ما از برجام اول خارج می شویم.
ایزدی اظهار داشت: اختلاف بایدن و ترامپ بر این است که شما راحت از برجام خارج شدید و ایران در این چهار سال هر کاری که توانست انجام داد چه درحوزه موشکی چه در حوزه هسته ای؛ و به نوعی ایران از این محدودیت ها راحت شده بود و دموکرات ها علاقه مند هستند که این وزنه برجام را روی کمر ایران قرار دهند و بتوانند محدودیت های هسته ای را دوباره برگردانند و بعد برجام دوم و سوم را محقق کنند و الان هم که هنوز وارد کاخ سفید نشده اند، با شرط و شروطی وارد میدان شده اند واین هم مد نظرشان است که اگر دموکرات ها بخواهند به برجام برگردند، ایران باید تعهد بدهد که در حوزه موشکی و منطقه هم مذاکره کند یعنی همان سیاستی که ترامپ دنبال می کرد وشکست خورد، به شیوه دیگری دموکرات ها در جهت تحقق آن هستند.
وی اظهار داشت: تفاوت دیگری هم بین ترامپ وبایدن و حزب نو محافظه کارانه جمهوری خواه وجود دارد، چون در این دو سال آخر ریاست جمهوری ترامپ این جریان نو محافظه کار مسلط شد درحالی که ابتدای دولت ترامپ در آن یکی دو سال اول جریان واقعی بر حزب جمهوری خواه مسلط بودند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: یک تفاوتی که بین دموکرات ها و این جریان نو محافظه کار وجود دارد این است که جریان نو محافظه کار به درگیریهای جناحی داخل ایران خیلی توجه نداشتند و این نکتهای بود که جناب دکتر ظریف در سال اخیر گفته بودند که این افراد از دولت آقای روحانی عبور کردند و از جمهوری اسلامی هم همین طور و هدفشان تخریب وضربه زدن به ایران است.
این کارشناس مسائل آمریکا اضافه کرد: این نکته که طیف نو محافظه کار خیلی درگیر دعوا های جناحی داخل کشور ایران نبودند حرف درستی است و بر عکس سیاست دمو کرات ها است و نکته دیگر این است که سیاست های خارجی آمریکا دکترین های مختلفی وجود دارد.
وی گفت: دکترینی که دموکرات ها ذیل آن قرار دارند، لیبرال اینترنشنال است، که نشنال به معنی جهان گرایی است. مجموعه دموکرات ها، بر اساس این نظر جهان گرایی لیبرال به این سبک عمل می کند که معتقدند لیبرالیسم چیز خوبیست که باید همه جای جهان ترویج شود، معتقدند اگر نیازی به جنگ باشد این اشکالی ندارد. ذیل همین تفکر وزیر خارجه آقای تونی بلنکن که وزیر خارجه بایدن است طرفدار جنگ عراق بود و بایدن هم به همین دلیل علاقمند به جنگ عراق بود و همچنین وزیر بایدن علاقمند به جنگ سوریه، افغانستان و لیبی بود وعلاقه مند به جنگ یمن، زمانی که سعودی ها به آن جا حمله کردند وآقای تونی بلنکن که در شورای عالی امنیت ملی آمریکا بود، در روز اول حمله به یمن این بیانیه را منتشر کردند که ما در حوزه اطلاعات ولجستیک به عربستان. کمک خواهیم کرد.
ایزدی افزود: ذیل این تفکر(لیبرال اینترنشنال) است که باید همه جای دنیا باید لیبرال شود. زیرا لیبرالیسم منجر به دموکراسی میشود و دمکراسی نوع سیستم حکومتی است که هر کس ذیل آن باشد وارد جنگ با دیگر دموکراسی های در دیگر کشور ها نمی شود و نظریه ای مشهور که در روابط بینالملل است که آن نظریه صلح دموکراتیک است. یعنی این که ما مخالف جنگ در سراسر جهان هستیم، باید جهان را مملو از دموکراسی کنیم.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: از این جهت این مجموعه دنبال ترویج بودجه دموکراسی، بودجه های انقلاب مخملی بیشتری نسبت به جمهوری خواه ها میباشند و زمانی که کشورها را مطالعه میکنند معمولا به سمت لیبرالها میروند که از جریان لیبرال حمایت میکنند و از این جهت بر خلاف جمهوری خواهان علی الخصوص جریان نومحافظهکار جمهوری خواه، این افراد درگیر مباحث جناحی ایران هم میشوند، وسعی در تاثیرگذاری در انتخابات 1400 ایران دارند! این مجموعه علاقمند به جریانی در ایران که مشهور به جریان غرب گرا ست، هستند و برای انتخابات 1400 ایران هم برنامه دارند.
وی خاطرنشان کرد: هم اکنون نیز متون متعددی در آمریکا منتشر شده است که درباره انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ایران است، حتی این افراد(دموکرات ها) ممکن است برای این که به بعضی از اهدافشان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 برسند نوعی دوپینگ انجام دهند برای مثال پولی که در کره جنوبی متعلق به ایران است را آزاد کنند و یا وامی که از صندوق بین المللی پول (AMF) میخواهیم، این را اجازه بدهند که ایران این وام را دریافت کند، البته این نوع فعالیت ها تغییری در تحریم ها و ساختار تحریم ایجاد نمیکند و حالت دوپینگی دارد که و صرفا کار کوچکیست که بتوانند در انتخابات ایران تاثیر بگذارند.
ایزدی افزود: دموکرات ها نگاهی که به انتخابات سال1400 دارند فراتر از انتخابات ریاست جمهوری است و معتقد هستند که رهبری ایران در هشت سال آینده تغییر پیدا می کند، البته صحبت در این موضوع برای ما بسیار سخت است ولی برای ان ها سخت نیست، بلکه هر روز صحبت می کنند و معتقد هستند اگر بتوانند جریانی را که علاقمند هستند در کرسی ریاست جمهوری تثبیت کنند ان موقع است که قوه مجریه در روند تعیین رهبری جدید هم به نوعی تاثیر گذار میشود و نیت های این چنینی هم دارند.
وی گفت: پس آنها ضمن این که برای برگشتن به برجام شرط و شروطی دارند و دنبال برجام های دو و سو هستند ممکن است که حرکت های این چنینی را قبل از انتخابات 1400 انجام دهند. البته در ایران هم عده ای خواهند گفت که ما این پول ها را آزاد کردیم وما زبان دنیا را بلد هستیم و ما مذاکره کنندگان توانایی هستیم و ما باید در ساختار حکومتی باشیم واین مسیر را ادامه بدهیم.
ایزدی در ادامه در پاسخ به این سوال که چگونه وقتی که حتی مردم آمریکا با آمدن بایدن خوشبین به خوب شدن روابط ایران و آمریکا نیستند، مسئولین ما بازهم به این خوب شدن روابط امید دارند، گفت: ایران نه تنها در چند سال اخیر بلکه از اول انقلاب یک چالش برای سیاست خارجه آمریکا بوده است، اوباما در خاطرات خود می گوید: هنگامی که من در نوامبر 2008 انتخاب شدم و در فاصله اول نوامبر تا 20 ژانویه مسئله اصلی من بحث ایران بود، واوباما این نکته را که در سخنرانی خود در ابتدا بدو ورود به کاخ سفید (شما اگر دست خود را باز کنید ما دستمان را دراز خواهیم کرد) را نتیجه دو ماه کار روی ایران در فاصله انتخاب او و ورودش به کاخ سفید می داند، الان هم اگر نگاه کنید، هرگاه بایدن وتیم او صحبت می کنند، نکته ای را هم درباره ایران می گویند.
وی یادآور شد: اوباما در خاطرات خود میگوید که تحریم های بوش پسر تحریم های نمادین هستند و تحریم های اصلی را او علیه ایران تصویب کرده است.البته نه این که تحریم های بوش پسر تاثیر نداشته، اما اینکه تحریم های اوباما سخت ترین تحریم ها علیه ایران از ابتدا انقلاب، بوده است را نمی شود انکار کرد و این نکته را باید در کنار حرف های بعضی افراد خوشخیال در کشور ما در آن زمان گذاشت، که می گفتند این حسین اوباما اگر بیاید مشکلات حل می شود، ولی دیدیم که این ذهنیت با واقعیت تطابق نداشت و اوباما نه تنها مشکلی را حل نکرد بلکه حتی اعتراض به دولت بوش پسر داشته که چرا تحریم های قوی را علیه ایران تصویب نکرده است.
ایزدی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره اتفاقات اخیر از جمله ترور شهید فخری زاده و اینکه آیا این ترور خللی در مذاکرات ایجاد می کند؟ گفت: در جواب ، این حرف خانم وندی شرمن مفید است که گفت: "هر دو طرف در حال بالا بردن ژتون های خود برای مذاکره هستند " در ایران به جز مصوبه مجلس اتفاق خاصی نیفتاد، اما این ترور ها (شهید فخری زاده) که واشنگتن پست هم به آن اشاره کرده است (نوشته مکس پوت)، باعث بالا رفتن ژتون های طرف آمریکایی و کم کردن ژتون های طرف مقابل می شود.
وی تاکید کرد: صهیونیست سال هاست بر این ادعا هستند که به جای امتیاز دادن به ایران میتوان دانشمندان هستهای را ترور کرد، که این کارها از جمله ترور شهید فخری زاده و انفجار نطنز باعث تسهیل امر مذاکره برای طرف آمریکایی می شود، چون ایران دیگر چیزی برای اعمال قدرت در مذاکره ندارد. یا مثلا این که تحریم هایی هر هفته اعمال می شود، برای بالا بردن ژتون ها است
این استاد دانشگاه افزود: اما سوالی که مطرح شده این است که چگونه در زمان ترامپ این اتفاق ها در حال رخ دادن است؟ در جواب باید گفت که درست است که هنوز آقای بایدن سرکار نیامده است اما کارشناسان مسائل مربوط به ایران معمولا صهیونیست هستند و در هر دورهای مسئولیتی دارند و غالبا باهم آشنایی دارند و آن ها دارند به دولت بایدن کمک می کنند که در هنگام مذاکره ژتون های فراوان در دست داشته باشند و برگ های برنده طرف آمریکا باشد که تحلیل درست این است.
وی ادامه داد: ولی تحلیل اصلاحطلبان و افرادی در داخل کشور که معتقدند نتانیاهو از بازگشت به برجام راضی وخشنود نیست و این ترور ها در روند مذاکرات احتمالی اینده خللی ایجاد می کند ؛ غلط است.
ایزدی در پاسخ به سوال این که آیا شواهدی بر این که ایران مشکل کوتاه مدت حساب می شود، وجود دارد یا نه؟ یادآور شد: در اسناد بالا دستی آمریکا که هر دو سال یک بار منتشر می کنند، و در اسنادی که نیروی های امنیت ملی و اسناد سالانه که نهادهای امنیتی آمریکا منتشر می کنند، در همه این ها چهار کشور، تمرکز دارند یعنی چین، روسیه، ایران و کره شمالی. کره شمالی تکلیف آن مشخص است و همه می دانند که او به کشورهای هستهای پیوسته است و گاه مخالفت دارند و گاه مانند ترامپ با آنان دیدار و گفت وگو می کنند اما تکلیف آن مشخص است که به آمریکایی ها نمی شود اطمینان کرد.
وی تاکید کرد: از این جهت صحبت هایی که بعضی دوستان در قوه مجریه دارند نه تنها به نفع منافع ملی نیست، بلکه به نفع مذاکره هم نیست، ولی این اتفاق در مذاکرات قبلی هم مشاهده می شد. نتیجه آن را هم دیدند و تعجب برانگیز است که افراد از اشتباهات گذشته درس وعبرت نمی گیرند.
وی درباره این سوال که طیف تفکرات افرادی که احتمالا قرار است در دولت بایدن سرکار بیایند چیست؟ گفت: طیفی که در آمریکا بر سر کار می آیند، آقای تونی بلکن صهیونیست که به بایدن نزدیک است و هیچ جنگی نبوده که علاقه مند به آن نبوده باشد و فردی که به عنوان وزیر خزانه داری معرفی شده است، و تحریم های بر عهده این وزرات است نه وزرات خارجه و این وزیر خرانه داری هم صهیونیست است. رئیس کل نهادهای اطلاعاتی آمریکا که خانم هینس است و او هم صهیونیست است، وقبلا رئیس سیا بوده است، این افراد در جهت اجماع علیه ایران هوشمندتر اقدام می کنند و برنامه دارند وغالبا بر روی پروژه ایران کار کرده اند و حتی نقدی هم به اوباما داشتند که چرا شما در سوریه به اندازه کافی وقت گذاری نکردید.
وی گفت: نیجک سالوان در تیم مذاکره کننده ای بود که به عمان رفت، ودر حوزه ایران فعال بوده است. ولوید آستین کاندید وزارت دفاع، رئیس سنتکام (تروریست های غرب آسیا) بوده است و با ایران درگیر بوده اند، در کل سه پست اصلی دولت آمریکا، که وزیر خارجه، وزیر نهادهای اطلاعاتی و وزیر خزانه داری است، هر سه صهیونیست هستند و روابط نزدیکی با نتانیاهو دارند، وحتی خود بایدن روابط نزدیکی با او دارد.
ایزدی اضافه کرد: خانم وندی شرمن در گفتگویی از روابط دوستانه بایدن و نتانیاهو از دهه شصت گفته است، و ترور شهید فخری زاده هم به نظر با هماهنگی ترامپ اتفاق افتاده است، زیرا این سنّت بین این اسرائیل و آمریکا برقرار است که هرگاه تروری در این سطح قرار باشد انجام بگیرید، به نهاد های اطلاعاتی آمریکا یا رئیس جمهور اطلاع می دهند.
وی تصریح کرد: با توجه به کتاب ها ومقالات، اجماعی وجود دارد که در ترور چهار شهید هسته ایران چهار نهاد سیا، ان اس آی، موساد واطلاعات ارتش اسرائیل دخیل بوده اند. اسرائیلی ها هم دنبال توافق هستند زیرا آن ها نمی توانند فردو که زیر زمین هست را بمباران کنند و اختلاف آنان بر سر امتیاز های بیشتری از ایران است که باید گرفته شود.
ایزدی یادآور شد: البته طرف آمریکایی بسیار مشتاق به این مذاکرات وبازگشت به برجام است به شرطی که شروطش انجام شود وبرجام دو، سه را به دست بیاورند و در ایران هم که دوستان علاقه بسیار شدیدی به مذاکره دارند و کاری که نتانیاهو در حال انجام دادن است فعال کردن تیم بایدن با توجه به پروژه های مشترک گذشته است، که قدم اول آن ترور شهید فخری زاده در تهران بود.
این استاد دانشگاه گفت: آمریکا در فکت شیتی که در آن زمان در هنگام مذاکرات ژنو منتشر کرد، که این طور بیان شده است که تحریم ها در حال سست شدن بوده است و برجام روشی برای ایجاد استحکام برای تحریم ها بوده است که بتواند در هسته ای و دیگر حوزه ها از ایران امتیاز بگیرند. البته کسانی در کشور ما فکر کردند که اوباما میخواهد روابط خودش را با ایران خوب سازد، اما این حرف صحیحی نیست.
انتهای پیام/گ
منبع: دانا
کلیدواژه: ترور شهید فخری زاده استاد دانشگاه ریاست جمهوری جمهوری خواه تحریم ها علیه ایران طرف آمریکا دموکرات ها رئیس جمهور ایران هم جریان نو کاخ سفید ژتون ها بوش پسر هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۲۰۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشههای تروریستپروری در سیاستهای غرب؛ ترور برای بقا!
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهرات مردم و تجمع دانشجویان جهان علیه صهیونیستها منجر شد.
گزارشهای ارسالی از دانشگاههای آمریکا یکی از شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند، اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند. سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند، اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
میسال ۱۹۴۸بودکه اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتگو درباره طرح قیمومیت بودند، اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.
علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند؛ بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هر تقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
منبع: رونامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی