امام علی(ع) اولین منادی وحدت/ پاسخ حضرت امیر(ع) به درخواست تفرقهآمیز ابوسفیان چه بود؟
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۲۲۴۷۴
مساله وحدت میان مسلمانان، بی شک از ضروریات اسلام است و در همه ادوار تاریخ خصوصا در روزگار ما ار اهمیت بیشتری برخوردار است.
حجت الاسلام سید علی دریاباری استاد حوزه و دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار قدس آنلاین به بیان اهمیت موضوع وحدت از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه و ضرورت وجود آن در بین مسلمانان پرداخت و تصریح کرد: مساله وحدت بی شک از ضروریات اسلام است و در همه ادوار تاریخ خصوصا در روزگار ما ار اهمیت بیشتری برخوردار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حجت الاسلام دریاباری در پاسخ به این سؤال که آیا وحدت با پایبندی به معتقدات و دفاع از مبانی فکری شیعه منافات دارد، تأکید کرد: بی شک حفظ وحدت به معنای دست بر داشتن از عقاید برای شیعه و سنی نیست و همچنین تردیدی نیست که مسأله وحدت در قرآن و نهج البلاغه مورد اهمیت جدی و سفارش قرار گرفته است.
استاد حوزه و دانشگاه با ذکر نمونههایی از آیات قرآن در مورد لزوم رعایت وحدت توضیح داد: در آیه ۱۰۳ از سوره آل عمران که می فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا» و نیز آیه ۴۶ از سوره انفال که می فرماید: «و اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» در این دو آیه دعوت به وحدت و عدم تفرقه شده است و در آیه دوم بر وحدت استدلال هم شده است که عدم وحدت موجب از بین رفتن شکوه و عظمت مسلمین است و بعکس وحدت موجب شکوه و آقایی و عظمت مسلمین است.
وی امام علی(ع) را اولین منادی وحدت میان مسلمانان توصیف کرده و افزود: در نهج البلاغه حضرت امیر(ع) در مواضع متعدد از وحدت دفاع کردند از جمله در خطبه پنجم نهج البلاغه شأن صدور این خطبه شنیدنی است. مورخین و مفسرین نهج البلاغه آورده اند که در روزگار خلافت ابوبکر، ابوسفیان و جناب عباس بن عبد المطلب با جمعی خدمت جناب وصی علیه السلام رسیدند و حضرت را به جنگ علیه حکومت فرا خواندند. ابوسفیان عرض کرد یا علی من ده هزار سرباز در اختیار دارم، به شما میدهم تا با ابوبکر بجنگید زیرا امروز اگر حقتان را مطالبه نکنید فردا حکومت به عمر می رسد.
حجت الاسلام دریاباری ادامه داد: جواب حضرت بسیار عالی و مفید و کاربردی است؛ خطبه پنجم نهج البلاغه جواب حضرت به این درخواست است. ابوسفیان در این درخواست نه درد دین داشت و نه دغدغه مردم. جناب عباس هم بر اساس غیرت هاشمی و بدلیل آن که بنی هاشم در امر خلافت صاحب حق هستند چنین درخواستی کرده است. اما جواب حضرت حضرت دفاع از حق مسلم خود را مبنای تعصب قبیلهای نمیداند و اصولاً گرایش قومی و قبیلهای در منطق حضرت امیر راه ندارد؛ به همین دلیل نه به درخواست ابوسفیان وقعی نهادند و نه به درخواست عموی بزرگوارشون جواب مثبتی دادند.
کارشناس امور دینی گفت: ایشان در جوابشان چنین فرمودند: "ایها الناس شقوا امواج الفتن بسفن النجاه ...و عرجوا عن طریق المنافره وضعوا تیجان المفاخره" ای مردم امواج فتنهها را با کشتی نجات بشکنید و از جاده تفرقه و گمراهی بیرون روید تاج افتخار و مباهات از سر فرو نهید ... تعابیر جالب و پر معنایی است؛ ایهاالناس مخاطبش عموم مردم هستند، خواه ابوسفیان و خواه عباس بن عبدالمطلب هاشمی و خواه دیگران باشند همه مردم از هر قبیلهای مأمور به حفظ وحدت هستند ..شقوا یعنی بشکنید شقاق به معنای شکستن و تکه تکه شدن است .
وی افزود: قرآن در مورد اختلاف زن و مرد که موجب جدایی آنها میشود به شقاق تعبیر کرده است: «و ان خفتم شقاق بینهما ...» آیه ۳۵ از سوره نساء شقاق در این جا یعنی وجود زن و مرد که وجود واحدی هستند با طلاق و جدایی میشکند. امام علی(ع) نیز از تعبیر به شقاق استفاده کردهاند که مسلمین امت واحده هستند که با تفرقه میشکنند و تکه تکه میشوند.
حجت الاسلام دریاباری در پایان تصریح کرد: تردیدی نیست که حساب وهابیها و سلفیها از موضوع وحدت خارج است. "امواج الفتن" در این عبارت نورانی حضرت، فتنه های کور و تاریک در جامعه به امواج متراکم دریا تشبیه شده است که افراد عادی و ناآشنا به شناگری و غواصی را در خود فرو برده و به کام مرگ میفرستد.
انتهای پیام/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: وحدت وحدت میان مسلمانان نهج البلاغه امیرالمومنین علی ع قرآن کریم نهج البلاغه حجت الاسلام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۲۲۴۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند
دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مطهری، به عنوان روز معلم نامیده شده است. شاید بتوان گفت در بین همه ادیان آسمانی و مکتبهای موجود در دنیا، بیشترین سفارش و توصیه به علمآموزی و تکریم و تجلیل از حق معلم و استاد، در دین مبین اسلام بوده است.
بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها» خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلمان بشریت هستند. مقام معلم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر استاد حوزه و دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد باقر ربانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تبریک روز معّم خدمت شما استاد گرامی، صفحات رواق را منور به روایتی از حضرت رضا(ع) درباره علم آموزی و اهمیت کار معلّمی بفرمایید.
این روز بزرگ که به مناسبت شهادت استاد بزرگ حوزه و دانشگاه حضرت آیت الله شهید مطهری نامگذاری شده است، گرامی میدارم و مخصوصاً برای روح پاک آن دانشمند نمونه و دلسوز پر تلاش، از درگاه خداوند طلب رحمت و رضوان دارم و به همه اساتید کشور عزیزمان ایران، این روز بزرگ را تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطور که میدانید اسلام، تأکید بسیاری بر ارزش ذاتی علم و تعلیم و تعلم آن دارد تا جایی که بسیاری از آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل بیت(ع) در این باره وارد شده است. بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها»، خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلّمان بشریت هستند. مقام معلّم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلّم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً»
از امام رضا(ع) که خود ملقّب به عالم آل محمد(ص) است و معلم همه بشریت نیز روایاتی در این باب نقل شده که یکی از مهمترین آنها روایتی است که به نقل از پدران خود و آنها هم به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودهاند که آن حضرت فرمود: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَاطْلُبُوا اَلْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ، وَ اِقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ، فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ، وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ، وَ اَلْمُذَاکَرَةَ فِیهِ تَسْبِیحٌ، وَ اَلْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ، وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ، وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ، لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ، وَ مَنَارُ سَبِیلِ اَلْجَنَّةِ، وَ الْمُؤْنِسُ فِی اَلْوَحْشَةِ، وَ اَلصَّاحِبُ فِی اَلْغُرْبَةِ وَ اَلْوَحْدَةِ، وَ اَلْمُحَدِّثُ فِی اَلْخَلْوَةِ، وَ اَلدَّلِیلُ عَلَی اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ، وَ اَلسِّلاَحُ عَلَی اَلْأَعْدَاءِ، وَ اَلزَّیْنُ عِنْدَ اَلْأَخِلاَّءِ، یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً وَ یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ قَادَةً». در این روایت زیبا، امام رضا(ع) از قول پیامبر(ص) به ارزش ذاتی علم و لزوم تعلیم و تعلم و دلایل اهمیت علم نزد شارع مقدس اشاره میفرمایند. در این روایت، و به جهت مناسبتی که میخواهیم در این باره بحث کنیم، به شرح فقرهای از این روایت که درباره معلّم و ثواب تعلیم و دلایل این ثواب آمده است اشاره مختصری خواهم داشت.
امام رضا(ع) چه توصیهای درباره شخصیت معلم و اینکه استاد و مربی چه خصوصیاتی باید داشته باشد دارند؟
امام رضا(ع) در جمله «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِی مَظَانِّهِ» اشاره نمودهاند به اینکه در هر جا که مسلمان احتمال دهد علم وجود دارد، باید برای دریافت آن اقدام کند. در جمله بعدی امام اشاره به این موضوع دارند که «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» یعنی علم را از اهل آن بگیرید» گر چه با توجه به فقره اول که گذشت، طلب علومی که معارف دینی نیستند حتی اگر نزد مشرک باشند، ضروری و واجب بوده و گمشده عاقل یا مؤمن تلقی شده اند اما علوم مربوط به دین و معارف دینی را باید از افرادی که شایستگی آن را دارند دریافت کرد و با توجه به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) که تبعیت از اهل بیت(ع) و عدم پیشی گرفتن از ایشان را توصیه و عقب ماندن از آنها را نهی نمودند، اهل بیت(ع) کارشناسان واقعی علوم دینی بوده و مسلمانان تنها مجاز هستند علوم دین را از ایشان دریافت کنند. چنان که فرمودهاند: «بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه میشوید»
امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر فرمودهاند: «ای کمیل! علم و معارف و اعتقادت را جز از ما نگیر تا از ما باشی». حدیث مزبور، دریافت علم از کسانی که علوم اهل بیت(ع) را نشر میدهند رد نمیکند، زیرا گرفتن علم از فقها و نشردهندگان علوم اهل بیت(ع) به نوعی گرفتن علوم از اهل بیت(ع) است.
پس معلوم شد که در علمآموزی غیر معارف دینی، باید انسان حتی اگر فقط در دست کفار و مشرکان این علم وجود دارد از آنها اخذ کند ولی در علوم دینی، کسب معارف فقط باید از طریق اهل بیت(ع) باشد. پس طلب علمی که واجب شده است بر همه مسلمانان؛ طریقی دارد که رکن اصلی این طریق معلم و استاد است. در ادامه این روایت، برخی امتیازها و نقاط مثبت تعلیم و تعلم بیان شده است.
از این امتیازها مخصوصاً در ثواب شغل معلمی برای خوانندگان رواق بگویید تا جامعه ما، ارزش معلّم را بیشتر بداند و از ایشان تکریم کند؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ادامه اشاره به این مطلب دارند که یاد دادن و آموزش علم به دیگران اگر برای خدا باشد، حسنه و نیکی است «تَعلیمه لِلهِ حَسَنَة؛ یادگیری علم برای خداوند حسنه است». در فقره بعدی حضرت میفرمایند که مذاکره علم، تسبیح خداست: «الْمُذَاکَرَةِ فِیهِ تَسْبِیحٌ.» یعنی سر کلاس نشستن و درس معلم و استاد را گوش دادن، همتراز تسبیح خداوند متعال است. در روایات داریم که یک ساعت در طلب علم بودن بهتر از احیای یک شب و یک روز در طلب علم بودن بهتر از سی ماه روزه است. سپس حضرت به یک امتیاز دیگر معلّمان اشاره دارند و می فرمایند، آموزش علم به دیگران، صدقه است: «تَعْلِیمُهُ مِنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهَ» از دیدگاه امام رضا(ع) آموزش علم به افرادی که نمیدانند، نوعی صدقه است چرا که صدقه، به کمک مالی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خوبی میشود، چنان که در روایت دیگری فرمودهاند: «کل معروف صدقة».
امتیاز مهم دیگری که حضرت به آن اشاره میفرمایند، این است که معلم اگر علم خود را به اهل آن یاد بدهد و آنها را تربیت کند، موجب قرب و نزدیکی او به خداوند میشود و میتوان گفت معلمانِ نیک، به خدا نزدیکترند. جمله «بَذلُهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللهِ» دلالت بر این مطلب دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، مقام معلم بسیار بالا و والا است و همان طور که مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست». یعنی اگر بخواهیم کسی و شغلی را همتراز شغل انبیاء معرفی کنیم، شغل شریف «معلمی» است.
با توجه به این حدیث شریف، خطاب به جامعه و مسئولان و نیز معلمان عزیز چیست؟
گرچه فرصت و مجال بسیار کوتاه بود تا این حدیث زیبا و پر معنا را شرح دهیم، لیکن خلاصه و پیام آن را میتوان برای معلمان عزیز این دانست که قدر این شغل مهم را بدانند و آن را با هیچ بهای مادی تعویض ننمایند و اخلاص و تقرب الهی را هدف خود در این شغل مهم قرار دهند. پیام دوم خطاب به مسئولان و جامعه است، همان گونه که احترام و تجلیل از انبیای الهی لازم است، باید جانشینان آنان در تعلیم و ارشاد دیگران به معرفت و بینش را تکریم و تعظیم کنند و به گونهای شود که شغل معلمی در جامعه از احترام و ارزشی فوقالعاده برخوردار شود.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروان