Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-01@10:36:52 GMT

پلان پایانی مرکل و بایدن

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۵۸۷۳۲

پلان پایانی مرکل و بایدن

ساعت 24-از زمان رسیدن به کرسی صدراعظمی آلمان تاکنون، «آنگلا مرکل» با سه رئیس‌جمهوری ایالات‌متحده آمریکا همکاری کرده است؛ اما «جو بایدن»، رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا که از ژانویه 2021 کار خود را آغاز می‌کند، در این فهرست حضور نداشته است. از آنجایی‌ که آلمان مهم‌ترین کشور اروپا و مرکل مهم‌ترین رهبر این قاره است، تیم بایدن زمان زیادی ندارد که بر سر مشکلات سخت با او تعامل کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مرکل تقریبا 9 ماه بعد از اینکه بایدن وارد کاخ‌ سفید می‌شود، دفتر صدراعظمی را ترک خواهد کرد. پیش از آن نیز در 31 ماه دسامبر سال 2020، مرکل آخرین دوره شش‌ماهه خود را به‌عنوان رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا به پایان می‌رساند. این در حالی است که از شش ماه گذشته و با شیوع ویروس کرونا، باج‌خواهی سمی مجارستان و لهستان از اتحادیه اروپا آغاز شده است؛ آنان می‌خواهند با جلوگیری از بودجه اتحادیه اروپا که برای حمایت از کشورهای آسیب‌دیده از کووید19 در نظر گرفته شده، مکانیسم قانونی موجود را متوقف کنند. در آن‌سو، مذاکرات برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) به رهبری «بوریس جانسون»، نخست‌وزیر این کشور، باتلاق بزرگی را پدیده آورد است. بنابراین مرکل شش ماه آینده سردردهای بیشتری خواهد داشت که البته بیشتر به این بستگی دارد که جو بایدن چه سیاستی را برای رویاروی با اروپا و به‌ویژه آلمان در نظر می‌گیرد.
«جودی دمپسی»، عضو ارشد مؤسسه کارنگی، دراین‌باره می‌نویسد که برخلاف «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری کنونی ایالات ‌متحده که در دوران زمامداری خود نه‌تنها به اتحادیه اروپا بی‌احترامی کرده بود، بلکه بشخصه نفرت خاصی از مرکل داشت و از تصویب برگزیت خوشحال بود، بایدن کاملا تفکراتی برعکس دارد. رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا از اروپایی قدرتمند حمایت می‌کند و قدردان نقش مرکل در بحران اوکراین است؛ جایی ‌که او برای اتمام جنگ در مناطق شرقی -منطقه‌ای که به دست نیروهای طرفدار روس اشتغال شده بود-‌ نقش مهمی را ایفا کرد. برخلاف ترامپ، بایدن به‌صراحت گفته است هیچ توافقی بر سر برگزیت نباید پیمان «جمعه نیک» در سال 1999 را به خطر بیندازد؛ توافقی که به سال‌ها خشونت در ایرلند شمالی پایان داد. این توافق با کمک دیپلماتیک بی‌نظیر «بیل کلینتون»، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا و دولت‌های وقت ایرلند و بریتانیا امکان‌پذیر شد. همچنین خلاف ترامپ، بایدن به لندن هشدار داده که اگر برگزیت، پیمان «جمعه نیک» را خدشه‌دار کند، تمامی معاملات تجاری آمریکا و بریتانیا روی میز بررسی قرار می‌گیرد. این هشدار برای مرکل، معنای زیادی دارد. او هرگز نمی‌خواست بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود؛ به‌ویژه به‌دلیل نقش ویژه اقتصادی، سیاسی و دیپلماتیک لندن در اتحادیه اروپا. اما دلیل دیگر آن، بار معنایی این موضوع بود که تعادل قدرت در اروپا را به نمایش می‌گذاشت. مرکل از طرفی دیگر، یکی از مدافعان سرسخت پیمان «جمعه نیک» است.
چین، مهم‌ترین چالش پیشرو
دمپسی ادامه می‌دهد: اما مواضع حمایت‌گرایانه بایدن از اروپا و آلمان بدون هزینه نخواهد بود. همان‌طور که مرکل در پیام تبریکش به بایدن گفت «اگر بخواهیم با چالش‌های مهم زمانه خود مقابله کنیم، دوستی‌های فرامنطقه‌ای ضروری است»، او هم باید در چند جبهه تسلیم شود و اولین موضوع، چین است. او بر این باور است که پکن ورودی راحت به اتحادیه اروپا داشته و سیاست دودستگی و سرپیچی از قانون را در پیش گرفته است. جذابیت حضور چین به‌عنوان بازاری عظیم برای چندین کشور اتحادیه اروپا، به‌ویژه آلمان، تا همین اواخر چالشی به‌همراه نداشته است. در آن‌سو، پاسخ اروپا به سرکوب معترضان هنگ‌کنگی از سوی پکن، بسیار شرم‌آور بوده است؛ گویی روابط تجاری از دفاع از اعتراضات دموکراتیک برای دستیابی به آزادی مهم‌تر است.
جنگ تجاری ترامپ با چین و اصرار او بر همراهی اروپا با آمریکا بر سر عدم استفاده از فناوری چینی نسل پنجم شبکه تلفن همراه موسوم به G5، اختلاف‌های بزرگی را در اتحادیه اروپا نمایان کرد، اما برای مدت طولانی مرکل پیروز این میدان بود. او از سرمایه‌گذاری‌های ویژه در اروپا حمایت کرد که مانع دسترسی چین به دارایی‌های استراتژیک حساس اروپا می‌شد. اما شرکت‌های چینی در حال حاضر سهم درخور ‌توجهی در پروژه‌های زیرساختی اروپا دارند که این مسئله به‌طوربالقوه خطرات امنیتی را به دنبال دارد. شاید به همین دلیل نگرش نرم مرکل نسبت به نسل پنجم شبکه تلفن همراه تا حدودی گیج‌کننده است. بنابراین اگر مرکل به روابط فراآتلانتیکی و امنیت همچنان متعهد است، برلین باید برای دستیابی به توافقی منسجم در برابر پکن و اتخاذ سیاستی که با استراتژی دولت بایدن همسو باشد، فعالانه‌تر ظاهر شود. در واقع، موضع‌گیری مشترک درباره چین می‌تواند یکی از عناصر اصلی برای بازسازی مدرن روابط فراآتلانتیکی باشد که برای مدت‌ها فقط بر موضوع ناتو متمرکز شده بود. افزون بر این، رویکرد متحد توانایی پکن را برای دوپاره‌کردن اروپا تضعیف و از سوی دیگر فرصت‌های پکن برای تضعیف روابط میان واشنگتن و بروکسل را محدود می‌کند.
روسیه، چالش دوم
دومین جبهه‌ای که مرکل باید در آن تسلیم شود، ‌روسیه است. ارتباط اتحادیه اروپا و آمریکا در حقیقت زمانی‌ که مرکل بی‌قیدوشرط از خط لوله نورد استریم2 حمایت می‌کرد، به بوته آزمایش گذاشته شد؛ همان موضوع بحث‌برانگیز بین واشنگتن و برلین. این خط لوله که تقریبا تکمیل شده، ازطریق دریای بالتیک روسیه را به هدف نهایی خود می‌رساند که همان دورزدن اوکراین و ارسال مستقیم گاز به برلین است‌. ترامپ از همان ابتدا شرکت‌های درگیر در ساخت این پروژه را تهدید به تحریم کرد. البته این تمام موضوع نیست؛ ترامپ از حمایت دوجانبه برخوردار بود؛‌ امری که در چهار سال زمامداری او به‌ندرت دیده می‌شد. برای اعمال فشار بیشتر بر آلمان، در پیش‌نویس نهایی لایحه سیاست دفاعی ایالات ‌متحده برای سال 2021، تحریم‌هایی علیه شرکت‌ها و کشتی‌ها که به تکمیل ساخت این خط لوله کمک می‌کنند، در نظر گرفته شده است. علاوه‌بر اینها، شرکت‌های بیمه و بیمه اتکایی و همچنین شرکت‌هایی که در زمینه بازرسی و خدمات صدور گواهینامه در این پروژه فعالیت می‌کنند نیز تحریم خواهند شد. اما دولت آلمان و لابی‌های تجاری با انتقاد از این تحریم‌ها، ادعا می‌کنند این امر به معنای دخالت در قوانین اروپا و حاکمیت برلین است.
اما بعید به نظر می‌رسد که دولت بایدن درباره فناوری‌های چینی و پروژه روسی نورد استریم2 تغییر مسیر بدهد و برلین و واشنگتن باید برای این درد مشترک، راه‌حلی بیابند؛ چراکه چگونگی استفاده از انرژی و فناوری چینی از سوی روسیه برای مقاصد ژئوپلیتیک آن نیز به‌ خودی خود برای آمریکا و اروپا تهدیدی جدی به شمار می‌رود. هرچند دوران مرکل به آهستگی رو به پایان است، اما روبه‌روی او و بایدن دریچه کوچکی قرار دارد تا فاصله بین آلمان (و اروپا) با ایالات ‌متحده را به حداقل برسانند؛ فرایندی که می‌تواند زمینه پیشبرد روابط فراآتلانتیکی را البته با اعتماد بیشتر فراهم کند.  

رقابت 3 مرد برای تصاحب کرسی قدرتمندترین زن جهان
گمانه‌زنی‌ها درباره نامزدهای احتمالی ریاست حزب دموکرات‌مسیحی آلمان (CDU) و جانشینی آنگلا مرکل با ورود سه چهره شناخته‌شده این حزب به عرصه رقابت سیاسی، سرانجام روندی جدی به خود گرفته است. رسانه‌های آلمانی ازجمله خبرگزاری «د.پ.آ» روز گذشته با اشاره به نخستین مناظره انتخاباتی «فردریش مرتس»، «آرمین لاشت» و «نوربرت روتگن»، چهره‌های مطرح این حزب برای جانشینی مرکل، نوشتند یکی از این سه نفر از ۱۶ ژانویه ریاست حزب را به دست خواهد گرفت. در اولین دور رسمی مناظره نامزدها در مرکز حزب در برلین، شباهت بسیاری از نظر محتوای برنامه‌ها بین مرتس به‌عنوان رئیس پیشین گروه پارلمانی حزب، لاشت، صدراعظم ایالت نوردراین وستفالن و روتگن، سیاست‌مدار مسائل خارجی مشاهده شد. آنها تنها در موارد اندکی مانند سیاست‌های آموزشی و مسئله سازگاری خانواده اختلاف‌نظر داشتند. این مناظره تلویزیونی که به‌صورت مستقیم پخش شد، آغاز مبارزات انتخاباتی رسمی داخلی برای تعیین رهبری حزب بود. بیش از ۷۰۰ عضو ازطریق ویدئو، ایمیل یا پیام صوتی سؤالات خود را از آنان مطرح کرده بودند و هر نامزد به نوبت به این سؤالات پاسخ می‌داد. نظرسنجی‌ها نشانگر پیشتازی مرتس نسبت‌به دو رقیبش است و پس از او روتگن و لاشت قرار دارند. مرتس، رهبر پیشین گروه پارلمانی اتحادیه دموکرات‌مسیحی، در همه نظرسنجی‌ها درباره رهبری حزب در جایگاه نخست قرار دارد. او با سیاست‌های مشخص و اقتصاد آزاد، قطب قدرتمندتری نسبت‌به دو رقیب خود ایجاد کرده است. در این میان، آرمین لاشت در بدترین وضعیت است؛ او نه‌تنها با وضعیت بحرانی کرونا در ایالت خود دست‌وپنجه نرم می‌کند، بلکه چندین اشتباه نیز مرتکب شده و اخیرا با بستن یک قرارداد چندمیلیون‌یورویی با یک تولیدکننده ماسک محافظ، خبرساز شده است. مرکل قصد ندارد در انتخابات آینده حضور یابد و سرانجام پس از ۱۶ سال ریاست دولت، از سیاست کناره‌گیری می‌کند.

منبع: روزنامه شرق

منبع: ساعت24

کلیدواژه: اتحادیه اروپا رئیس جمهوری شرکت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۵۸۷۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز

آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاقند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، الچین خالدبیلی روزنامه‌نگار ینی مساوات با نگارش یادداشتی با عنوان «کاخ سفید گامبیت(ابرمرد خیالی آمریکایی) قفقاز را آغاز کرد اما باکو به آن پایان داد» می‌نویسد: به نظر می‌رسد که آمریکا و غرب مصمم به توسعه بیشتر برای نفوذ در قفقاز جنوبی هستند. در هر صورت اخیراً پیام‌های محافل سیاسی غرب در خصوص این منطقه به وضوح محتوای تقابلی شدیدی با باکو و مسکو دارد. بنابراین محافل سیاسی غربی سعی دارند روسیه را به عنوان منبع اصلی تنش نظامی-سیاسی در قفقاز جنوبی معرفی کنند. آن‌ها از این ادعاها برای استدلال در مورد اهمیت حذف قفقاز جنوبی از حوزه نفوذ روسیه استفاده می‌کنند.

همچنین باید توجه داشت که این ادعاهای آمریکا و غرب برای شرایط فعلی تا حدودی اغراق‌آمیز است. حداقل به این دلیل که اخیراً آمریکا و غرب عامل محرک افزایش تنش نظامی-سیاسی در این منطقه بوده‌اند، نه روسیه. در هر صورت، نتایج ژئوپلیتیک کنفرانس مشترک بین آمریکا، اتحادیه اروپا و ارمنستان در بروکسل به تدریج خود را نشان داده و این را می‌توان تحریک بروکسل با هدف تأثیرگذاری مستقیم بر جهت‌گیری فرآیندهای ژئوپلیتیک منطقه‌ای دانست.

نکته این است که تحریک بروکسل در درجه اول تلاشی برای مداخله در وضعیت ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی است. زیرا آمریکا و اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا در این منطقه بر روی ارمنستان مانورهای ژئوپلیتیکی انجام دهند.

ارمنستان به عنوان کشوری که متحمل شکست نظامی در جنگ دوم قره‌باغ شد، به یک سد ضعیف در منطقه تبدیل شده است. از این رو، آمریکا و اتحادیه اروپا به قصد تقویت مجدد ارمنستان تلاش می‌کنند این کشور را که پایگاه نظامی- سیاسی خود در منطقه می‌دانند، بار دیگر به یک عامل ژئوپلیتیک تبدیل کنند و بیشتر اقدامات انجام شده پس از تحریک بروکسل در راستای همین هدف است.

اول از همه، آمریکا و اتحادیه اروپا مشتاق‌اند جمهوری آذربایجان را تحت‌فشار بگذارند و از بازی خارج کنند. هدف اصلی تغییر وضعیت ژئوپلیتیک موجود در قفقاز جنوبی، محدود کردن اراده ژئوپلیتیکی مسکو است که در فرآیندهای منطقه‌ای تعیین‌کننده است. با ایجاد شرایط جدید منطقه‌ای، تلاش شد تا مواضع منطقه‌ای ارمنستان تقویت و به پایگاهی مؤثر تبدیل شود. این بدان معنا بود که یک تهدید واقعی برای منافع ملی آذربایجان و روسیه در حال ظهور است.

البته جمهوری آذربایجان نمی‌توانست ناظر این طرح‌های آمریکا و اتحادیه اروپا بماند. بنابراین، باکو ابتدا به تحریک بروکسل واکنش تندی نشان داد و سپس اعلام کرد که اجازه دخالت در قفقاز جنوبی را نخواهد داد. بعدها محافل رسمی آذربایجان با انجام مانورهای سیاسی از جمله اتحاد با روسیه، تأثیرات تحریک آمریکا و اتحادیه اروپا را تقریباً خنثی کردند و با آن، در واقع، سناریوهای جدید غرب در قفقاز جنوبی مسدود شد و شکست خورد.

در واقع باکو پیام روشنی داد که می‌تواند روابط متقابل با کرملین را بیشتر توسعه دهد. بنابراین جمهوری آذربایجان دارای پتانسیل ژئوپلیتیکی گسترده‌ای برای مشارکت استراتژیک با روسیه است. به ویژه، در حال حاضر یک آشتی نسبتاً جدی بین منافع آذربایجان و روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد. کرملین در تلاش است از مواضع روسیه در منطقه که هدف آمریکا و غرب است محافظت کند. باکو مصمم است مانع از تلاش آمریکا و اتحادیه اروپا برای مداخله در قفقاز جنوبی با دور زدن آذربایجان از طریق ارمنستان شود. از این نظر مشکل اصلی مشترک جمهوری آذربایجان و روسیه در منطقه تقریباً مشابه است.

بنابراین تفاهم تاریخی میان باکو و کرملین در آستانه سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو کافی است تا بسیاری از کشورهای غربی را ناامید کند. بدین ترتیب، رهبری سیاسی هر دو کشور موفق شدند خیلی زودتر از موعد بر سر خروج نیروهای حافظ صلح روسیه از خاک آذربایجان به توافق برسند. اما آمریکا و غرب امیدوار بودند که همین موضوع منجر به درگیری جمهوری آذربایجان و روسیه شود و ناکامی در این امر به ناچار منجر به اختلال در برنامه‌های تغییر وضعیت منطقه شد.

جالب است که محافل سیاسی غرب، به ویژه آمریکا، هر چند دیر متوجه شدند که اشتباهات کاملاً جدی در قفقاز جنوبی صورت گرفته است. بنابراین به نظر می‌رسد آمریکا که قصد دارد جمهوری آذربایجان را در فرآیندهای منطقه‌ای مشترک با اتحادیه اروپا و ارمنستان به پس‌زمینه بکشاند، با مانورهای انعطاف‌پذیر باکو درمانده شده است. در هر صورت، این واقعیت که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا مجبور شد برای گفتگو در مورد وضعیت قفقاز جنوبی، تلفنی با رئیس‌جمهور الهام علی‌اف تماس بگیرد، نکاتی را آشکار کرد.

نکته این است که کاخ سفید قبلاً درک کرده که دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی در قفقاز جنوبی با دور زدن جمهوری آذربایجان از طریق ارمنستان امکان‌پذیر نخواهد بود. اگر کاخ سفید دریچه‌ای برای همکاری ژئوپلیتیکی با باکو باز نگه ندارد، تردیدی وجود ندارد که باکو از بستن «درب منطقه» به روی غرب دریغ نخواهد کرد و این ممکن است راه را برای شکست بعدی سیاست غرب در قفقاز جنوبی هموار کند.

ظاهراً «گامبیت قفقاز جنوبی» که توسط تحرکات آمریکا و اتحادیه اروپا آغاز شد، با شکست مواجه شد، اگرچه ارمنستان در «وضعیت قربانی اصلی» باقی ماند، اما در واقع دستان آمریکا و اتحادیه اروپا برای آن خالی ماندند. از این منظر، می‌توان در نظر گرفت که اگرچه کاخ سفید «گامبیت قفقاز» را آغاز کرد، اما دقیقاً باکو بود که با موفقیت به آن پایان داد و در نتیجه، این ارمنستان بود که بازنده اصلی باقی ماند.

به موازات همه اینها، سفر الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان به مسکو با نتایج موفقیت‌آمیزی به پایان رسید و وضعیت نسبتاً بدی را برای سناریوهای غربی در قفقاز ایجاد کرد. زیرا رهبران جمهوری آذربایجان و روسیه توانستند روشن کنند که هیچ تناقضی بین دو کشور وجود ندارد و علاوه بر این، بیانیه مسکو در مورد فعالیت اتحاد دو کشور در پیش‌زمینه قرار گرفت. در چنین شرایطی، تردیدی وجود ندارد که نقشه‌های غرب در قفقاز جنوبی در معرض خطر بزرگی قرار دارد.

عدم تمایل جمهوری آذربایجان به روند ادغام در اروپاعلی‌اف: فعالیت مرکز نظارت مشترک روسیه و ترکیه به پایان رسیدعلی‌اف: آذربایجان هرگز به اوکراین سلاح نمی‌دهد

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مجارستان جلوی کمک نظامی اتحادیه اروپا به ارمنستان را گرفته است
  • توصیه آژانس دارویی اتحادیه اروپا درباره واکسن‌ کرونا
  • سیاست‌های بروکسل علت اصلی گرانی گاز در اروپا
  • اروپا از تخلفات فیس‌بوک و اینستاگرام تحقیق می‌کند
  • برنامه‌های آمریکا و اروپا برای نفوذ در قفقاز
  • تحقیقات اتحادیه اروپا از متا بر سر کنترل اطلاعات غلط
  • بورل: چند کشور اروپایی به زودی فلسطین را به رسمیت می‌شناسند
  • بورل: جعبه جنگ جهانی نباید دوباره باز شود
  • بورل: نشانه‌های جنگ جهانی دوباره بازگشته
  • مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: نشانه‌های یک جنگ جهانی دوباره ظاهر شده است