تجربه قدم زدن کنار شخصیتهای شکسپیر
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۸۹۰۳۳
ساعت 24-در سال 1994، جولی مارتین، کارگردان تئاتر از استرالیا، در یک اجرای صحنهای با عنوان «رقص در فضای مجازی»، از عروسکهای دیجیتالی که از قابلیت تقلید حرکات انسان برخوردار بودند و میتوانستند با افراد در فضای مجازی تعامل برقرار کنند، استفاده کرد.
شورای هنر استرالیا از این ایده و اجرای آن حمایت کرد و این اولین نمایش تئاتر با استفاده از فناوری واقعیت افزوده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ورود صنعت تئاتر به یک دنیای جدید
هِدستهای واقعیت مجازی در دهه 1990 جایگاه خود را در میان مخاطبان باز نکردند؛ هرچند تا اواسط دهه 2010 تعداد زیادی از این هدستها در دسترس قرار گرفت، اما بازهم به دلیل قیمت بالای این دستگاهها و برخی اشکالات فیزیکی آنها، بیماری حرکت که برخی کاربران هنگام استفاده از هدستهای واقعیت مجازی آن را تجربه میکردند و کمبود مشهود نرمافزارهای جذاب، استقبال کاربران از آنها همچنان به کندی صورت میگرفت. در اوایل سال جاری میلادی نیز به عنوان یکی دیگر از پیامدهای شیوع بیماری کووید19 ارقام فروش این دستگاهها روند نزولی را تجربه کرد. با این حال، برگزاری جشنوارههای آنلاین در جشنواره فیلم «ترایبکا»، بهکارگیری پلتفرم مجازی و آنلاین در جشنواره فیلم «ساندنس» و تجربه میزبانی مجازی در جشنواره بینالمللی «قصهگویی»، تجربههای رواییای بودند که به کمک فناوری واقعیت مجازی امکانپذیر شدند. بسیاری از این تجارب را میتوان مدیون تئاتر به عنوان آغازگر اصلی استفاده از واقعیت مجازی دانست. یک هدست واقعیت مجازی که به کاربر امکان تمرکز در یک محدوده دید 360 درجهای را میدهد، شاید اشتراکات بیشتری با تئاتر داشته باشد، زیرا در تئاتر است که تماشاگر یک نقطه کانونی یا جایی را که انتخاب کارگردان است، برای تماشا انتخاب میکند. یلنا راچیتسکی، مدیر اجرایی شرکت اکیولس، یک شرکت واقعیت مجازی متعلق به فیسبوک، میگوید: «در واقعیت مجازی شما نمیتوانید در فیلم برش ایجاد کنید بلکه برای جلبتوجه تماشاگر باید تکنیکهای تئاتر را به کار بگیرید.»
موفقیت پروژههایی که عملی شدند
هرچند تئاتر در پذیرفتن فناوریهای جدید کند عمل میکند اما برخی شرکتها مانند شرکت تئاتر ملی انگلیس و شرکت رویال شکسپیر این کشور استفاده از فناوریهای واقعیت افزوده را در تئاتر به کار گرفته و آن را آزمایش کردند. تابی کوفی، رییس توسعه دیجیتال تئاتر ملی انگلیس در این باره میگوید: «تئاتر همواره با فناوری همگام بوده است
- این موضوع جدیدی نیست- اما چیزی که در حال حاضر شاهد آن هستیم موج کاملا جدیدی از فناوری است که پتانسیلهایی را برای ژانرهای جدید تئاتر و داستانسرایی با خود به همراه آورده است. یکی از جالبترین چیزها برای من این است که میبینم نویسندگان، کارگردانان و طراحان با فناوریهای جدید کار میکنند و شاهد هیجان آنها هنگام کشف راههای جدید برای انتقال مهارتهای قصهگویی به مخاطبان هستم. این کاری است که ما در تئاتر ملی انجام میدهیم.» کوفی میافزاید: «ما میدانیم که این فرصت چقدر قابل توجه است و از آن برای ایجاد فرمهای جدید اجرا، اشکال جدید تجربه مخاطب و نیز فرمهای جدید قصهگویی استفاده میکنیم. اما، باید توجه داشته باشیم که این کار باید به شکل درست و در همان سطوح بالایی که روی صحنه اجرا میشود صورت بگیرد. داستانسرایان باید در استفاده از فناوری پیشرو باشند نه اینکه از دیگران عقب بمانند. در تمام کارهایی که از استودیوی قصه گویی غوطهوری انجام شد، استقبال مخاطبان فوقالعاده مطلوب بود. از جذب بیش از 90 هزار مخاطب در طول 5 ماه پس از دیدن اولین اجرای واقعیت مجازی در سال 2015 گرفته تا افزایش 94درصدی انتظارات مخاطبان از آنچه تئاتر میتواند انجام دهد، همگی به وضوح نشان میدهد که مخاطبان به این نوع جدید از کار، رغبت نشان میدهند.» سارا الیس، مدیر توسعه دیجیتال شرکت رویال شکسپیر نیز در این باره میگوید: «درحال حاضر چالش بزرگ در این زمینه، فناوری نیست بلکه مردم و اعتماد آنها به استفاده از این مهارت است. در واقع مخاطبان کلید موفقیت هستند. من فکر میکنم یک ظرفیت بالقوه بسیار عالی که بسیار هیجانانگیز است و قبلا هرگز دیده نشده است برای ارایه کار به مخاطب وجود دارد.»
تجربیات جدید برای مخاطبان
«تئاتر ذهنی» بازیگران واقعی را با واقعیت مجازی ادغام میکند، کاری که تا به حال چندین پروژه آن را انجام دادهاند. با این حال، تا همین اواخر نیز، به دلیل نیاز به فناوریهای تخصصی، مخاطبان برای لذت بردن از چنین فضاهایی مجبور به حضور در یک جشنواره یا گالری خاص یا فضاهایی که برای این کار آماده میشدند بودند. اما این شرایط درحال تغییر است. درحال حاضر برای دیدن بسیاری از نمایشها کافی است مخاطب پشت میز خود بنشیند و هدستش را روشن کند. با ترکیب واقعیت مجازی و اجراهای غوطهوری، مخاطبان از هرجایی که به وای فای دسترسی داشته باشند میتوانند تئاتر ذهنی را تجربه کنند. میتوان گفت در یک تئاتر غوطهوری، هیچ سالنی به معنای سنتی کلمه وجود ندارد و دیواری نیست که بازیگران را از تماشاگران جدا کند. در یک اجرای غوطهوری، حالت غوطهوری کاملی برای بیننده ایجاد میشود بهطوریکه تماشاگر احساس میکند در آنچه اتفاق میافتد شرکت دارد. بازیگران نیز میتوانند هر زمان که بخواهند با بیننده تعامل مستقیم داشته باشند؛ به عنوان مثال دست او را گرفته و او را به اتاق دیگری ببرند. یکی از مشهورترین اجراهای ژانر تئاترغوطهوری، نمایش معروف دیگر نخواب، (Sleep No More) است که توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند. این نمایش که براساس نمایشنامه «مکبث» ویلیام شکسپیر ساخته شده در یک هتل 5 طبقه متروک اتفاق میافتد. هنگام ورود، از همه تماشاگران خواسته میشود از ماسک سفید ونیزی روی صورت خود استفاده کنند و متعهد شوند که در تمام مدت اجرا آن را از صورت خود کنار نزنند. در طول نمایش، تماشاگران خود را در محوطه یک بخش روانپزشکی، یک گورستان و یک هتل دهه 1930 میبینند و میتوانند شاهد باشند که چگونه قهرمانانی شبیه شبح یکدیگر را میکشند. در چنین فضایی مخاطبان میتوانند کارهایی مانند لمس مناظر و تماس با وسایل را که انجام آنها در تئاتر سنتی امکانپذیر نیست، انجام دهند. اندرو اسکوویل، کارگردان مستقر در نیویورک درباره فضایی که تئاتر زنده و واقعیت مجازی برای مخاطب ایجاد میکند، میگوید: انتقال مخاطب به یک احساس وجودی کاملا متفاوت درعین ارزش نهادن به قدرت تجربهای مشترک از زندگی واقعی، کاری است که هم تئاتر زنده و هم تئاتر واقعیت مجازی به خوبی از عهده انجام آن برمیآیند. راچیتسکی معتقد است در تئاتر واقعیت مجازی، مخاطب دیگر محدود به واقعیت نیست بلکه فقط محدود به تخیل خود است. او میگوید: «هیجانانگیزترین اتفاقات هنور در راهند.»
منابع: nytimes.com، forbes.com، departures.com
یکی از مشهورترین اجراهای ژانر تئاترغوطهوری، نمایش معروف دیگر نخواب، (Sleep No More) است که توانسته توجه مخاطبان را به خود جلب کند. این نمایش که براساس نمایشنامه «مکبث» ویلیام شکسپیر ساخته شده در یک هتل 5 طبقه متروک اتفاق میافتد. هنگام ورود، از همه تماشاگران خواسته میشود از ماسک سفید ونیزی روی صورت خود استفاده کنند و متعهد شوند که در تمام مدت اجرا آن را از صورت خود کنار نزنند. در طول نمایش، تماشاگران خود را در محوطه یک بخش روانپزشکی، یک گورستان و یک هتل دهه 1930 میبینند و میتوانند شاهد باشند که چگونه قهرمانانی شبیه شبح یکدیگر را میکشند. در چنین فضایی مخاطبان میتوانند کارهایی مانند لمس مناظر و تماس با وسایل را که انجام آنها در تئاتر سنتی امکانپذیر نیست انجام دهند. اندرو اسکوویل کارگردان مستقر در نیویورک درباره فضایی که تئاتر زنده و واقعیت مجازی برای مخاطب ایجاد میکند.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: ساعت24
کلیدواژه: واقعیت مجازی برای مخاطب صورت خود غوطه وری قصه گویی یک هتل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۸۹۰۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دلش برای «آسید کاظم» پر میکشید
دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفهای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه میکرد ...
محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر میکشید.
به گزارش ایسنا، حالا سالهاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه میدهد. در این سالها چند بار کارگردانهای جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه بردهاند و فردا (شنبه ۸ اردیبهشت ماه) هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامهخوانی کند.
این برنامه، بهانهای شد برای ما که کمی به سالهای دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگیهای خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.
محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست میداشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه میکنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایشنامهخوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب میشناسد، ادبیات را هم خوب میشناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا میکردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدمهای این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را میخورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشهدار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست میدهد که نمیتوانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»
او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان همدوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت مییاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته...»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه میکرد!»
ما اما شگفتزده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامهای نوشته و او در پاسخ به حیرتزدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقتها ریتم ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»
حالا و با تغییرات هر روزهای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق میآید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت میکرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطاییحور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.
انتهای پیام