Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-01@06:14:08 GMT

۲ شهید گمنام در مهدی‌شهر تشییع می‌شود

تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۹۲۹۵۰

۲ شهید گمنام در مهدی‌شهر تشییع می‌شود

گروه استان‌ها- رئیس دانشگاه سمنان گفت: ۲ شهید گمنام هم‌زمان با روز شهادت حضرت زهرا (س) و بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و منابع طبیعی دانشگاه سمنان در شهرستان مهدی‌شهر تدفین می‌شوند. - اخبار استانها -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از سمنان، مسعود نصیری زرندی ظهر امروز در گفت‌وگو با خبرنگاران اظهار داشت: 2 شهید گمنام دوران دفاع مقدس در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی و منابع طبیعی دانشگاه سمنان در شهرستان مهدی‌شهر تدفین می‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: مراسم استقبال، وداع و تشییع این شهدای والامقام به دلیل شیوع ویروس کرولا و لزوم رعایت محدودیت‌های اعمال‌شده و پروتکل‌های بهداشتی به‌صورت عمومی برگزار نمی‌شود.

رئیس دانشگاه سمنان بیان کرد: در مراسم تشییع این شهدای گمنام تنها معدودی از مسئولان و خانواده معظم شهدا حضور خواهند داشت.

نصیری زرندی بیان کرد: مراسم تشییع این شهدا در روز شهادت حضرت زهرا (س) و هم‌زمان با بزرگداشت نخستین سالگرد شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برگزار می‌شود.

اجرای طرح «شهید سلیمانی» در لرستان به روایت تصویرگفت وگوی خواندنی تسنیم با خانواده شهید مدافع سلامت در دزفول / پرستاری که عاشقانه برای خدمت به مردم از جانش گذشت + فیلم

وی خاطرنشان کرد: یکی از این شهدای تازه تفحص شده 20 سال و شهید دیگر 21 ساله هستند که در عملیات والفجر چهار و والفجر یک به فیض شهادت نائل شده‌اند.

رئیس دانشگاه سمنان زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدا و تکریم خانواده شهدا و ایثارگران را دینی بر گردن همه اقشار جامعه دانست و تأکید کرد: شهدا ضامن بقای انقلاب و نظام هستند و باید آرمان‌ها و اهدافشان در بین مردم به‌ویژه نسل جوان تبیین شود.

 انتهای پیام/363/ ع

منبع: تسنیم

کلیدواژه: دانشگاه سمنان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۹۲۹۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد

 این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلی‌هایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدت‌های خود را در عملیات غرورآفرین الی بیت‌المقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه در ادامه می‌آید ماحصل همکلامی ما با محترم‌السادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است. 

بی‌قرار رفتن بود

سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم می‌کرد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش می‌گوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کار‌های خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کار‌های خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک می‌کرد. همیشه نماز را اول وقت می‌خواند و من بلافاصله پشت سرش می‌ایستادم. نماز‌های جماعت‌مان را هیچگاه از یاد نمی‌برم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی می‌کردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار می‌داد. جمعیت به پادگان نزدیک می‌شد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آنها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضی‌ها می‌گفتند: «این چه کسی است که با جرأت آنها را به جمع ما می‌کشاند.» چند روز بعد پادگان‌های ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوباره‌ای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد. 

 خبر تولد فاطمه

خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش می‌گفتند: یکی از بچه‌ها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی می‌خواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی می‌گذاشت. بعضی‌ها از دور می‌گفتند:مبارکه! عده‌ای هم می‌پرسیدند:اسم دخترت را چی می‌گذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!

فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچه‌ها می‌خواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات می‌مانم. 

 شهادت در بیت المقدس

همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعد‌ها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپاره‌ای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای ناله‌ای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. می‌دانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آنها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی می‌خواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه می‌گوید وقتی به شهادت رسید کوچک‌ترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهره‌اش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود. 

 بدرقه با دعای خیر

قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعد‌ها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالی‌که سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه می‌خواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمی‌بینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!

 فاطمه و شهادت پدر

خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت‌المقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه می‌کرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد. 

از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامه‌ای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایت‌مدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیه‌هایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.

منبع: روزنامه جوان 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد
  • هویت ۸ شهید در استان فارس شناسایی شد
  • هویت ۷ شهید گمنام مدفون در فارس مشخص شد
  • تغییر در میزبانی استان کرمان از شهدای گمنام
  • ۱۲۰۰ وصیت نامه شهدای استان سمنان چاپ شده است
  • شهدا معلم همیشگی شرافت و نماد اعتلای اخلاق و غیرت هستند
  • شناسایی هویت ۷ شهید گمنام مدفون در فارس
  • دیدار دانشجویان دانشگاه آزاد یزد با خانواده شهید سرسنگی
  • گلستان شهدای جروکان ساماندهی شد
  • شهادت جانباز ۷۰ درصد سیلاوی در اهواز