داستان کوتاه؛ روایتی از ژرفا
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۰۰۲۵۶
نامشان کوتاه است، اما چیزی از ژرفای رمان کم ندارند. داستان های کوتاه را می توان یکی از تازه ترین گونه های ادبیات داستانی به شمار آورد که به سرعت توانستند مسیر صعود به قله قلب مخاطبان را طی کنند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، مهمترین مؤلفه رمان طول روایت و گستردگی حوادث است، اما داستان کوتاه با پرهیز از به کارگیری مؤلفههای رمان، توانست هویت مستقلی برای خود رقم بزند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید محسنی، داستان نویس در خصوص تعریف این گونه داستان به خبرنگار ایمنا میگوید: تعارف مختلفی از داستان کوتاه وجود دارد، اما به نظر من هنوز هم صائب ترین تعریف، نظر ادگار آلن پو است که به عنوان پدر داستان کوتاه شناخته میشود.
وی ادامه میدهد: شاخصههایی که آلن پو برای داستان کوتاه در نظر میگرفت این بود که بتوان داستان را در یک نشست خواند، جزئیات آن متمرکز بر یک موضوع باشد، یک حس و اندیشه را به مخاطب القا کند و تأثیر واحد و مشخصی بر خواننده داشته باشد. حجم داستان کوتاه نیز یکی از شاخصههای تعریف آن است، از سویی ممکن است عناصر این نوع داستان در مواردی با داستان بلند یا رمان تفاوت داشته باشد.
این نویسنده اضافه میکند: من معتقدم که چیدمان ساختاری و تأثیر واحد داشتن، که سبب میشود مخاطب در کوتاهترین زمان ممکن با اندیشهای مواجه و در عین حال دچار برانگیختگی حسی شود، مهمترین مؤلفه این نوع داستان است که آن را به عنوان یک رسانه از سایر رسانهها متمایز کند.
داستان کوتاه آپارتمانی شده است!یکی از مهمترین نگرانیها در حوزه ادبیات فارسی تأثیر پذیرفتن از آثار ترجمه شده ادبیات بیگانه است. ورود الفاظ تازه، تغییر شیوه روایت و نوع انتخاب موضوع در داستانهای کوتاه اخیر، نشان از تأثیر آثار ترجمه شده بر این گونه ادبیات داستانی دارد. با وجود فراوان بودن موضوعات بومی برای داستان کوتاه، گویی داستان نویسان به سوی روایتهای مدرن و پست مدرن ادبیات غیر فارسی تمایل پیدا کردهاند.
محسنی با بیان اینکه " در تمام دورههای ادبی، هنری و حتی اجتماعی دوران دشواری را طی میکنیم" میگوید: یکی از پلهای ارتباطی ما به جهان خارج ترجمه است که تأثیر غیرقابل انکاری بر داستان نویسی گذاشته است. اما من آفت اصلی داستان کوتاه را انقطاع مسیر آن از دوره پیش از خود میدانم.
وی درباره تأثیر فضای ترجمه بر داستان کوتاه، ادامه میدهد: داستان کوتاه در دهه هفتاد، هشتاد و نود کم کم دچار رکود شد و رکود آن به مرور شدت گرفت. این عامل باعث شد که داستان کوتاه بیش از آنکه متأثر از جریانهای پیشین خود در ادبیات فارسی باشد به سمت تقلید از زیست انسان غربی برود. البته در طی این سالها شیوه زندگی ما به زندگی غربی نزدیک شده است و همین عامل هم سبب شده تا ضربالمثل "از کوزه همان برون تراود که در اوست" مصداق داشته باشد. بنابراین، این تقلید کور کورانه نبوده است.
این نویسنده خاطرنشان کرد: فکر میکنم که با یک دوران گذار مواجه هستیم و تا ته نشین شدن تجربه زیسته هنرمندان و نویسندگان این عصر، طبیعی است که بخشی از تجربیات داستان نویسی ما به آثار ترجمه نزدیک باشد.
محسنی با اشاره به موضوعات داستانهای کوتاه، میافزاید: ادبیات به خصوص در حوزه داستان کوتاه بسیار آپارتمانی شده است و از تنوع و گوناگونی آن در قیاس با گذشته کاسته شده است. در گذشته اگر نام نویسنده را از پیشانی داستان حذف میکردیم نیز مشخص بود که داستان از چه جهان بینی و تجربه زیستهای آمده است، اما در حال حاضر کمتر شاهد این امر در داستان نویسی هستیم. گویی غرابت بسیار زیادی بین داستانهای نویسندگان مختلف وجود دارد که نشان میدهد در گستره حجم پیشرفت داشته، اما کمتر به ژرفا توجه کردهایم.
نقد نگاه تیزبینانه به امور است؛ شمشیری دو لبه که اگر به موقع و به جا مورد استفاده قرار گیرد، مفید است و اگر در دست نا اهل گذاشته شود نه تنها به صاحب خود که به دیگران نیز آسیب میرساند. تأثیر مؤلفه نقد در هنر و ادبیات انکار ناپذیر است. با وجود اینکه میتوان تلاشهایی برای نقد هنری سازنده دید، اما گویی نقد ادبی ما هنوز هم را درازی در پیش دارد.
محسنی در خصوص نقد داستان کوتاه، میگوید: نقد ادبی باید با یک پشتوانه بینشی و دانشی توأم و برآمده از یک نظام فکری و جریان اندیشگانی باشد. معتقدم که نقد ادبی ما بسیار عقب تر از داستان نویسی و ادبیات قرار دارد. چراکه در سالهای اخیر مقاله یا کتاب کمی دیدهام که بر پایه دانش، بینش و نظام فکری با ادبیات مواجه شده باشد و این در حوزه داستان کوتاه نیز مصداق دارد.
ادبیات از ضرورت افتاده استاقتصاد کتاب این روزها چون انسان بیماری است که تمام نیروی خود را برای بهبود به کار گرفته و از هر دارو و ویتامینی استفاده میکند اما درمان نمیشود. شاید بتوان گفت یکی از برترین مؤلفههای داستان کوتاه کم بودن حجم و قیمت مناسب آن است. بر همین اساس به نظر میرسد که این نوع داستانها باید مخاطبان بیشتری داشته باشند، اما میزان این نوع کتابها در بازار خلاف این امر را نشان میدهد.
نویسنده کتاب "برسد به دست لیلا" درباره اقتصاد داستان کوتاه، تصریح میکند: همانطور که بازار نشر نشان میدهد استقبال ناشران از داستان کوتاه در قیاس با رمان کمتر است و دلیل آن هم این است که قطعاً بازار کتاب طلب کمتری از این نوع داستان دارد. با چشمانداز پیش رو امید به اینکه داستان کوتاه بتواند تکانی به بازار نشر بدهد یک امید واهی است.
محسنی در خصوص بی توجهی به داستان کوتاه، تاکید میکند: مادامی که ادبیات تبدیل به یک نیاز نشود، هیچ خوراکی نمیتواند مقدم بر خوراک دیگر باشد. وقتی دوران طلایی ادبیات ایران را با اکنون مقایسه کنیم، متوجه میشویم که در آن دوره وزن رمان، داستان کوتاه، شعر و نمایشنامه به عنوان چهار رکن ادبیات خلاق از نظر تولید و مصرف برابر بود و بازار آنها دارای ثبات بود.
وی ادامه میدهد: جدا کردن داستان کوتاه از سایر گونههای ادبیات داستانی از دید من پذیرفتنی نیست. معتقدم که در حال حاضر تمام حوزههای ادبیات داستانی در مواجهه با بازار نشر و نقد ادبی به یک اندازه رنج میبرند. گونههای ادبی، نویسندگان و مخاطبان سوار یک قایق هستند؛ پایین انداختن یکی از این گونهها به معنای نجات پیدا کردن قایق سوراخ نیست.
داستان کوتاه ادبیات فارسی دوره درخشانی را پشت سر گذاشته است، اما این روزها هدفمند و متمرکز پیش نمیرود. با این وجود ورود داستان نویسان جوان به این حوزه و استقبال آنها از این گونه ادبی میتواند نوید آیندهای روشن برای داستان کوتاه ادبیات فارسی باشد.
این مدرس داستان نویسی با بیان اینکه "شاید بتوان گفت هیچ گاه به اندازه اکنون، کلاسهای داستان نویسی رواج نداشته است" میگوید: این نشان میدهد با وجود اینکه ادبیات از ضرورت افتاده است، اما ما ناگزیر از پذیرش فرهنگ برای رسیدن به روزگار فرهنگیتری هستیم. قطعاً یکی از بخشهای مهم فرهنگ ادبیات است.
محسنی با اشاره به وضعیت داستان نویسان جوان، تصریح میکند: داستان نویسان جوان بیش از اینکه مساله ادبیات داشته باشند، به دنبال ساختن روایتی برای خود هستند. به همین دلیل کلاسهای داستان نویسی بیش از آنکه به تولید ادبیات بینجامد به پناهگاه بدل شده است که لزوماً بد هم نیست. بنابراین اظهار نظر درباره خروجی اینگونه کلاسها بسیار زود است.
وی میافزاید: داستان کوتاه، سختترین قالب نوشتن است. خوشا به حال کسانی که میتوانند داستان کوتاه بنویسند.
کد خبر 463050منبع: ایمنا
کلیدواژه: داستان نويسي داستان کوتاه داستان ادبیات داستانی كتاب و كتاب خواني کتاب سعید محسنی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق ادبیات داستانی نوع داستان داستان نویسان داستان نویسی ادبیات فارسی داستان کوتاه نشان می دهد داستان ها نقد ادبی گونه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۰۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان تصویربرداری فیلم «ویلای موروثی»/ روایتی از زندگی یک باغبان
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فیلم، همزمان با پایان تصویربرداری فیلم «ویلای موروثی» به کارگردانی نیما هاشمی و تهیهکنندگی مشترک نیما هاشمی و سهراب هدایتی، این فیلم روی میز تدوین رفت.
نیما هاشمی پیش از این نیز کارگردانی فیلم «زیر سیگاری» و نمایشهایی چون «تولد جهنمی»، «میان پرده»، «باغ آلبالو»، «مرگ»، «پزشک نازنین» را برعهده داشته است.
«ویلای موروثی» ماجرای خانواده باغبانی به نام اردشیرخان دوگوشمال را به تصویر میکشد که در پی اتفاقاتی، ویلایی به عنوان ارثیه به او میرسد.
در خلاصه داستان این اثر که فیلمنامه آن توسط افشین عطری نوشته شده، آمده است: اردشیرخان دوگوشمال در پی اتفاقات تلخ و شیرین که سرنوشت خانوادهاش را تحت شعاع قرار داده، باید برای ویلای موروثی تصمیماتی اساسی بگیرد.
خشایار راد، مریم امیرجلالی، سیروس همتی، آتش تقیپور، فرحناز منافی ظاهر، نیما هاشمی، یلدا علوی، هستی ساعی مقدم، علیرضا نجفی، پویا جعفری از جمله بازیگرانی هستند که در این اثر به ایفای نقش پرداختند.
رها هاشمی، داوود معصومی، یحیی ناصری زاده، فرشته بابایی، نسا یادگاری، فاطمه مراقی، ساناز لطفی، الهام کنشلو، زهرا کریمی، محبوبه محمد زاده، الهام محمدی، لیلا گروسی، وحید حسنی، محمد کمالی، طاها شجاع، عرشیا نیک روش، نگار آذرمی، حنانه کرمی، آرتین عباس زاده، کوثر شکری، طاهره تاجبخشیان، سارینا خیمه کبود، محمدرضا نظری، محمد رضا معین زاده، حدیث تلخابی، مرضیه اسماعیلی، مرجان خسروی، مبینا شجاعی، زهرا احمدوند، حمید رجبی، حمیدرضا فرخ، محمد طاها مددی دیگر بازیگران فیلم «ویلای موروثی» را تشکیل میدهند.
از دیگر عوامل این فیلم میتوان به مجری طرح: سهراب هدایتی، مشاور کارگردان: کریم رجبی، مدیر فیلمبرداری: حمید شکوهی، طراح صحنه و لباس: فرشاد خدایی، تدوین و اصلاح رنگو نور: فرشاد خدایی، مدیرتولید: بهزاد هاشمی، مدیر برنامهریزی و سرپرست گروه کارگردانی: پوریا میرزایی، مدیرصدابرداری: داود قلیپور، بازیگردان: افشین عطری، طراح گریم: مهرنوش صحابی، دستیار اول کارگردان: افشین عطری، دستیاردوم کارگردان: رضا مرادی، دستیار سوم کارگردان: پویا جعفری، دستیار اول فیلمبردار: افشین خسرو آبادی، دستیاران صحنه و لباس: الهه نادری، علی نجفی، ریحانه مصطفینژاد، یلدا علوی، مدیر تدارکات: جلال شعبانی نادر، عکاس: امیرعلی سید جلالی، مائده مُقِیسه، روابط عمومی: الهام محمدی و مشاور رسانه: حامد قریب اشاره کرد.
کد خبر 6097154 عطیه موذن