روایتی از فرمانده بسیجی که مهربانی را میهمان خانه روستاییان میکند/ اشتغالزایی برای ۸۰ بانو در شهرستان البرز
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۰۲۳۵۷
بانوی کارآفرین و خلاق بسیجی با همتی مضاعف و عزمی جهادی با راهاندازی تعاونی از سال ۹۲ تاکنون برای ۸۰ بانوی توانمند روستایی اشتغال ایجاد کرده است.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از صبح قزوین، هنوز هم انسانهایی وجود دارند که بدون هیچ چشمداشتی خود را وقف خدمت به مردم کردند؛ افرادیکه ارج نهادن به فداکاریهای آنان به عنوان یک امر جهادی، دینی و سیاسی، علاوه بر به جای آوردن ادای دین و سپاسگذاری، موجب معرفی آنان به جامعه و الگوسازی از این انسانهای فداکار میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید شنیدن نام لیلا حسنپور برای ما آشنا نباشد اما در میان مردمان روستای حسن آباد کلج نشان از بانویی پرآوازه است که گویی مانند یک فرشته برای حمایت از مردم نیازمند روستا آمده است.
لیلا حسنپور در روستای حسن آباد کلج از توابع شهرستان البرز استان قزوین زندگی میکند؛ یکی از پرجمعیتترین روستاهای استان قزوین که پیشه مردمان آن در گذشته و اندکی در حال کشاورزی و دامداری بوده است.
مردمان این روستا نیز طعم تلخ کم بضاعتی را چشیدهاند اما شرایط اقتصادی نامناسب و محرومیتهای متعدد بهانه خوبی نبوده است برای افرادی که خدمت به مردم و تغییر شرایط حتی مقداری کم را وظیفه خود میدانند و در این راه از هیچ تلاشی مضایقه نمیکنند. بانوی بسیجی که خدمت بیمنت را پیشه راهش قرار داده و با عزم راسخ و اراده بینظیرش موفق به ایجاد اشتغال برای 80 نفر در روستای حسن آباد کلج شده است.
ماجرا از جایی آغاز میشود که حسنپور مسئولیت بسیج فرماندهی حوزه مقاومت بسیج روستای حسن آباد را برعهده می گیرد. وی به درستی میداند که مهمترین بخش زندگی هر فرد اشتغال است، بنابراین آستین همت بالا زده و در این راستا گامهای ارزندهای برداشته است.
به واسطه یکی از دوستان با او آشنا میشویم و برای شناخت بیشتر به سراغ این بانوی کارآفرین بسیجی که برای چندین بانو در محرومترین روستای استان اشتغالزایی کرده است، میرویم.
پیش از اینکه حضوری با او دیدار داشته باشیم پای صحبتهای کسانی مینشینیم که به واسطه همت بلند این بانو حالا دیگر نه تنها صاحب کسب و کار شده بلکه برای چندین نفر دیگر از بانوان روستا نیز اشتغالزایی کردهاند.
یکی از این کارآفرینان در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی صبح قزوین؛ درباره حمایتهای حسنپور میگوید: این بانو مشکل گشاست، زیرا هرکسی که در روستا با مشکلی مواجه شود وقتی او در میان میگذارد در توانش برای رفع آن تلاش میکند و گاهی از کار و زندگی خودش هم میگذرد تا به مشکل مردم رسیدگی کند.
وی با اشاره به اینکه قبل از شروع به کار خانهدار بوده است، ادامه میدهد: همسرم بیکار بود و مشکلات فراوانی در زندگی داشتیم تا اینکه با کمک حسنپور توانستم این کسب و کار را راهاندازی کنم.
این کارآفرین با بیان اینکه سه سال از راهاندازی مغازهاش میگذرد، اظهار میکند: قبل از آغاز به کار با کمک حسنپور برای آموزش نزد شخصی معرفی شدم و بعد از یک سال آموزش و گذراندن دورههای خیاطی؛ با تسهیلاتی که این بانو در اختیارم گذاشت، توانستم یک چرخ خیاطی و یک چرخ سردوز تهیه کنم و در منزل شروع به کار کنم.
وی بیان میکند: از آنجایی که مشتری زیادی نداشتم؛ وی مکان جدیدی را به من معرفی کرد تا مغازه بزنم و مشتریهای بیشتری جذب کنم که به تدریج رضایت مشتریها موجب رونق کارم شد؛ اکنون هم شاگرد جهت کارآموزی میپذیرم که هر کدام از آنها توانستند خیاطی کوچکی در منزل یا بیرون راهاندازی کنند.
بانوی دیگری میگوید: حسنپور علاوه بر کمکهای صندوق تعاونی همواره به دنبال جذب خیرین است تا با کمک آنان بتواند افراد بیشتری را حمایت کند.
خواهرانه پای درد و دلمان مینشیند
وی ادامه میدهد: او واقعا خواهرانه پای درد و دل ما مینشیند و در توان خودش خواستههای ما را برآورده میکند حتی با ما رفت و آمد خانوادگی هم دارد تا در جریان وضعیت زندگی ما قرار گیرد.
این بانوی تلاشگر میافزاید: چند سال پیش شرایط مناسبی نداشتیم؛ تنها درآمد ما از طریق اجاره زمینهای کشاورزی تامین میشد که سود آنچنانی نداشت، اما خوشبختانه با حمایت حسنپور و گرفتن تسهیلات از صندوق توانستیم چند راس دام سبک خریداری کنیم که خوشبختانه وضعیت زندگیمان مقداری مساعدتر شود.
بانوی دیگری از اهالی روستای حسنآباد اظهار میکند: از آنجایی که زمینی برای کشاورزی در روستا نداشتیم، خودم و همسرم بیکار بودیم؛ که با انگیزه و حمایتها این بانو توانستم یک مغازه آرایشگری زنانه راهاندازی کنم، اما با توجه به شیوع کرونا مجدد کسب و کارم متوقف شد.
وی ادامه میدهد: معمولا حسنپور طبق عادت، به کسانی که برایشان کارآفرینی ایجاد کرده، سرکشی میکند تا در جریان اموراتشان قرار گیرد؛ لذا زمانیکه از وضعیت کارم آگاه شد مبلغی تسهیلات برای خریدن چرخ خیاطی و تغییر شغل در اختیارم گذاشت، اکنون هم خودش سفارش ماسک میپذیرد و کار دوخت را انجام میدهم.
یکی دیگر از بانوان این روستا که با حمایتهای صورت گرفته کارگاه خیاطی راهاندازی کرده است، میگوید: ابتدا یک مغازه خیاطی داشتم اما با توجه به حجم بالای سفارشات شرایط سختی داشتم که با تشویقهای حسنپور علاوه بر گسترش فضای کارگاهی خیاطی و انتقال به مکانی دیگر، تعداد چرخهای خیاطی را نیز افزایش دادیم.
دختر نوجوان از اهالی روستا که احساس رضایت بسیاری از مساعدتهای انجام شده دارد، میگوید: خانم حسنپور به عنوان فرمانده بسیج روستا، شخصیت بسیار دلسوز و مهربانی دارد به طوریکه هرچه خوبی را که برای خود و خانوادهاش بخواهد برای مردم نیز میخواهد.
وی میافزاید: مردم روستا، حسنپور را مانند یک خواهر دوست دارند و با او احساس صمیمیت میکنند به طوریکه بسیاری از مردم روستا سرمایهای برای ایحاد کسب و کار نداشتند اما با حمایتهای مالی او صاحب کسب و کار شده و اکنون به سود فراوانی دست یافتند.
در ادامه به گفتوگو با نجاری فرمانده حوزه حضرت خدیجه(س) پرداختیم؛ که اظهار میکند: خانم حسنپور از فرماندهان پای کار و فعال حوزه حضرت خدیجه(س) است که شناخت بسیاری روی مردم روستا دارد.
وی میگوید: در بحث رزمایش مومنانه کمک بسیاری داشت به طوریکه باتوجه به آگاهی از زندگی مردم روستا، تمام کمکهای مومنانه را به منزلش میبریم و او شبانه بدون اینکه کسی متوجه شود کمکها را به نیازمندان تحویل میدهد.
سراغش را از چند بانویی که مشغول چراندن دامهای خود بودند، گرفتیم که گفتند این وقت روز او مشغول کار در مزرعه است؛ پس از کلی پرس و جو به سراغش رفتیم. مشغول جمع کردن علفهای هرز از مزرعه ذرتش بود.
کارم دامداری و کشاورزی است
وی در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی صبح قزوین؛ با بیان اینکه خودش هم مانند مردمان روستا کارش کشاورزی و دامداری است، میگوید: برای مردم کاری انجام ندادم بلکه تمام کارها به خواست خدا و همت خودشان است.
این بانوی بسیجی درباره شناسایی مردم بیبضاعت روستا اظهار میکند: باتوجه به رفت و آمدهایی که در بسیج روستا صورت میگرفت در جریان زندگی افراد قرار داشتم و از آنجایی که شغل بیشتر مردم دامداری و کشاورزی است، برخی شرایط مالی و درآمد زیادی ندارند و واقعا نیازمند هستند.
حسنپور بیان میکند: زمانیکه پای درد و دلشان نشستم به آنها انگیزه دادم که کسب و کاری برای خودشان راهاندازی کنند اما چون سرمایهای برای آغاز کار نداشتند؛ از طرفی همسرانشان اجازه اشتغال در خارج از روستا را به آنها نمیداد لذا از جهاد کشاورزی درخواست تشکیل تعاونی دادم.
وی ابراز میکند: خوشبختانه جهاد کشاورزی پیشنهادم را پذیرفت و سال ۹۲ این تعاونی را از باورس گرفت و به روستای ما تحویل داد؛ اگرچه بعد از آغاز به کار تا سال ۹۴ کار آنچنانی نداشتیم اما بعد از استقبال بانوان توانستیم کارگاههای خیاطی، شیرینی پزی و ترشیجات را راهاندازی کنیم.
این بانوی کارآفرین ادامه میدهد: سعی میکردیم تمام محصولات تولیدی را تهیه کنیم و بازاریابی از خود روستا شروع و به تدریج به شهر رسید؛ کارکنان جهاد کشاورزی و تعاونی واسطه خرید از محصولات شدند به طوریکه امروز کسب و کار تولیدکنندگان رونق گرفته است.
وی میگوید: این کار را اول به امید خدا و بعد حمایتهای سپاه صاحب الامر (عج) استان آغاز کردم و با درخواست کمک از آنان توانستم چرخ خیاطی و برخی ابزار دیگر را تهیه کنم چون بانوان در عرصه خیاطی و امورات دیگر مهارت داشتند اما ابزار لازم را نداشتیم.
ارائه ۸۵ میلیون تسهیلات برای اشتغالزایی
حسنپور اظهار میکند: ۴۰ نفر از تعاونی تسهیلات دریافت کردند که ۲۰ نفر از آنان علاوه بر خودشان از طریق خیاطی، دامداری، شیرینی پزی، سبزیجات و ترشیجات برای دیگران نیز اشتغال زایی کردند.
این بانوی کارآفرین میافزاید: برای هر متقاضی با توجه به نوع اشتغالی که در نظر دارد، از یک تا پنج میلیون تسهیلات در نظر گرفتم که تاکنون در کل ۸۵ میلیون تسهیلات ارائه شده که از حمایتهای از سپاه، جهاد کشاورزی و کارآفرینان تامین منابع کردهام.
وی میگوید: از آنجایی که از ابتدا ساکن این روستا بودم؛ تمام نیازمندان، بیسرپرستان و بدسرپرستان را میشناسم که بعد از شروع به کار اسامی تک تک افراد را یاداداشت و طی تماس تلفنی از آنها تقاضا داشتم که برای گرفتن وام مراجعه کنند.
این بانوی بسیجی در خصوص رسیدگی به کارهای روزانه عنوان میکند: حجم وظایفم در روز بسیار بالاست به طوریکه علاوه بر رسیدگی به کارهای منزل باید به کارهای خارج از منزل نظیر رسیدگی به مزرعه و دامها نیز بپردازم؛ لذا برنامه ریزی میکنم تا به تمام کارها برسم به طوریکه حتی کارهای همسرم نیز بر عهده من است چون بیشتر اوقات مشغول به کار است.
رضای خدا تنها انگیزه من برای کمک به مردم است
وی بیان میکند: هر روز بعد از رسیدگی به گل و گیاه و سبزیجات باغچه به سراغ مرغ و جوجه رفته و بعد از آن برای تهیه علوفه دامها و گاهی چرای گوسفندان میروم و دو ساعت در روز هم باید به کارهای مزرعه رسیدگی کنم.
حسنپور میافزاید: بعد از انجام کارهای مربوط به دام به منزل برمیگردم و به کارهای منزل، درست کردن ناهار و کارهای تعاونی و صندوق رسیدگی میکنم و حتی گاهی باید برای انجام کارهای اداری به شهر بروم تا بتوانم به امورات خارج از منزل نیز رسیدگی کنم.
این بانوی بسیجی در پاسخ به این سوال که آیا کارمزدی هم بابت انجام کارهای تعاونی و صندوق دریافت میکند، میگوید: خیر، تنها برای جلب رضایت مردم و نجات آنان از فقر و نداری به این کارها رسیدگی میکنم و در ازای آن برای خودم و خانواده از خداوند طلب سلامتی میکنم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
کلیدواژه: روستای حسن آباد بانوی کارآفرین جهاد کشاورزی ادامه می دهد بانوی بسیجی مردم روستا راه اندازی کسب و کار حمایت ها حسن پور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۲۳۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصفجهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
اصفهان از گذشته تا کنون، زادگاه هنرمندان زیادی است که با ذوق و خلاقیت، توانستهاند در مسیر عقاید و آرمانهای خود زیباییهای زیادی پدید آوردند؛ آثاری که هر چقدر از خلق آنها بگذرد، باز هم تازه است و حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، هنر، ارزشمندتر از طلاست و هنرمندان، کیمیاگرانیاند که به خوبی میتوانند با خلاقیت و ابتکار خود، آثاری پدید آوردند که آوازهاش در سراسر دنیا بپیچد؛ اصفهان نیز بهعنوان مهد فرهنگ و هنر، در دل خود فرزندانی پرورش داده که میراث دار فرهنگ، این سرمایه بزرگ ملی شدند؛ چه مرد باشند و چه زن؛ چه هنرمندانی که از نسلهای قدیم هستند و امروز، تجربیاتشان، توشه راه ماست و چه هنرمندان جوانتر که تلاش میکنند با حفظ اصالت و سنت، هنر را به دیدگان هدیه کنند.
رضا بدرالسماء یکی از هنرمندان بهنام نگارگری است که آوازه او فراتر از مرزها نیز پیچیده است که درباره یکی از تجارب متفاوت خود حین نگارگری اظهار میکند: در نزدیکت رین مکان به خانه خدا در حال طراحی بودم و این سعادتی برای من بود؛ نکته جالب اینکه وقتی چشمم به موج جمعیت که دور کعبه حرکت میکرد افتاد، دیدم که این گردش در آنجا به کل گردش عالم برمیگردد و احساس کردم که نگارگری هم از همین گردش دورانی به در خانه خدا اقتباس شده، در واقع در همه عالم و سلولها اینگونه است و همه به دور مبدایی است که از آن جدا شدند، حرکت میکنند تا به آن نزدیک شوند که همان از کثرت به وحدت رسیدن است.
وی ادامه میدهد: اثر «سرآغاز» همان خانه کعبه است که طواف حجاج، دور آن را با نقوش نقاشی ایرانی داریم؛ در واقع از نزدیک دیدم که هنرمندان چطور توانستند هنر نگارگری را خلق کنند و و دیدم که اقتباس آنها از گردش همین جاست.
عیدی بزرگی نصیب من شداین نگارگر اصفهانی همچنین درباره تجربه متفاوت خود در ابتدای سال خاطر نشان میکند: میخواستم سال را کنار شهدا آغاز کنم و همانجا عیدی خود را گرفتم؛ وقتی از تلویزیونهای نصب شده، پیام نوروزی رهبر انقلاب پخش میشد، اثر خود با نام «یا مقلب القلوب» را کنار ایشان دیدم و واقعاً حس خوبی داشتم؛ عیدی بزرگی نصیب ما شد که افتخار بزرگی بود، ما بارها به واسطه آثاری مثل شهدای منا که در راستای انقلاب، خلق شده چند باری خدمت رهبر انقلاب رسیدیم و ایشان هم هنر را دوست دارند و تاکید دارند با زبان هنر، انقلاب را بیشتر معرفی کنیم و مظلومیت فداییان اسلام از صدر اسلام و رشادتهایی که تا کنون داشتند را با هنر نشان دهیم.
آمنه بدرالسماء، از دیگر هنرمندان اصفهانی و فرزند رضا بدرالسماء اظهار میکند: علاقه زیادی به هنر داشتم با این حال زندگی من در کنار پدرم بی تأثیر نبوده زیرا غیر از تربیت پدرانه، مرا با دنیای هنر آشنا کرد؛ همچنین مادرم پشتوانه بزرگی برای من بود و بیش از اندازه تشویقم میکرد، همچنین مشکلات را طوری مدیریت میکرد تا پدرم در آرامش بتواند به کار خود برسد.
وی میافزاید: اخلاق هنرمندان باید بسیار لطیف، مهربان و پر از عشق باشد و معمولاً احساس خود را با اثر خود بیان میکنند؛ افتخار داشتم در کنار پدرم باشم و ایشان اینقدر بزرگمنشانه از اصالت و سنتهای ایرانی بودن، فرهنگ و اصفهان برای من گفتند که از بچگی، زیست هنرمندانه داشتیم.
این هنرمند ادامه میدهد: پدر خیلی علاقه داشتند که باید رسالت خود را به نوعی تمام کنیم و به من میگفتند که به عنوان یک بانوی هنرمند، باید فضای ذهنی خود در حالی که سنتها را حفظ میکنی، به تصویر بکشی، در عین حال با مخاطبی که همسن یا متعلق به نسل بعد از تو است ارتباط برقرار کنی.
مکتبی شایستهتر از اصفهان نیستاحمد مراتب، پیشکسوت آواز نیز در خصوص پیشینه موسیقی در اصفهان اظهار میکند: مکتب آواز اصفهان و شیوه یا سبک، هرکدام معانی و ترجمان خود را دارد و بسیار زمان میخواهد تا دربارهاش صحبت کنیم اما اگر قرار باشد روزی درباره آن حرف بزنیم، مکتبی شایستهتر از اصفهان نیست.
وی ادامه میدهد: اصفهان از دیرباز حرفی برای گفتن داشته و مفاخر بزرگی را به عرصه موسیقی ایران و خارج از ایران معرفی کردهاست؛ از زمان سید رحیم اصفهانی و شاگردان ایشان، مرحوم سید حسین ساعتساز، مرحوم حاج اصفهانی که استاد من هم بودند و که هرکدام ستاره درخشانی در فرهنگ و هنر و آواز اصفهان به حساب میآیند.
این پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: الان هم اساتید زیادی در اصفهان داریم که جزو برجستهترین استادان ایران هستند و در رشتهها گوناگون، چه آواز و چه ساز، فعالند؛ امیدواریم شایستگی این را داشته باشند که جا پای بزرگان بگذارند و عظمتی که اصفهان در فرهنگ و هنر، مخصوصاً موسیقی داشته است، حفظ و به آیندگان بسپارند.
تاج سر آواز ایرانمراتب با بیان اینکه اخلاقمداری برای یک هنرمند، بسیار مهم است، میگوید: استاد تاج، یکی از نوادر اساتیدی است که شخصیت اخلاقیاش با وجود اینکه پهلوان آواز بود، زبانزد بود؛ همین بود که شاگردان را به سوی خود جذب میکرد، از ۱۲ سالگی و مدت ۱۸ سال حتی در سفر، در رکاب او بودم و از حضورش استفاده کردم؛ اخلاق، منش و انسانیت او بزرگترین شایستگی او بود.
وی ادامه میدهد: بارها گفتهام که تاج، تاج سر آواز ایران بود اما بابت این تاج، از کسی باج نگرفت و هیچ تفاخری نداشت؛ من حتی یک غیبت از او نشنیدم و همه شاگردان شیفته اخلاق او بودند؛ اخلاق نیک با همه مردم، مسئله مهمی برای کسانی است که میخواهند در عرصه هنر ماندگار شوند.
پیشکسوت آواز خاطر نشان میکند: حدود ۲۰ سال قبل، در راستای آوازهای آئینی، تلاشهای زیادی صورت گرفت تا اذان و دعاها با لحن موسیقی ایرانی ادا شود، زیرا در قدیم افرادی که اذان گوش میکردند رادیو نداشتند که بخواهند از لحن عرب استفاده کنند و آقایان دماوندی، تاج از جمله افرادی هستند که در این عرصه صحبت کردند، همچنین سید جواد ذبیحی که دعاها و ادعیه را با آوازهای ایرانی خواند و این والاترین خدمت ایشان بود.
اذان گفتن در کعبه، به سبک شیعیانمراتب با اشاره به اینکه سال ۱۳۵۴ و عید غدیر، در حال خواندن اشعاری در حضور چندی از علما و اصفهانیها که مقابل خانه کلبه و ناودان طلا دور هم جمع میشدند بودم، ادامه میدهد: آن شب امام موسی صدر، مهمان شاه عربستان بود و در عین طواف صدای من را شنید، فردای آن روز از ایشان دعوت کردیم که به هتل ما بیاید و موقع رفتن گفت که فردا، تمام سلاطین و پادشاهان اسلامی وارد خانه کعبه میشوند و خانه خدا با گلاب قمصر اصفهان عطرآگین میشود، میخواهم صحبت کنم بر بام کعبه اذان بگویید؛ خلاصه که مسئولین، موافقت کردند و بعد از برنامهها از جمله قرائت قرآن توسط عبدالباسط، علی رغم تاکید بر ادامه اذان تا «اشهد ان محمد رسول الله»، به طریقه شیعیان و با «اشهد ان علیا ولی الله» اذان گفتم و این بالاترین افتخار من در تمام عمرم بود؛ جالب اینجاست که با توجه به شرایط عربستان، حتی یک نفر هم به این کار من اعتراض نکرد و این از عنایات الهی بود.
وی در پایان میگوید: امیدوارم نام اصفهان همانطور که شایسته است به عنوان یک کلان شهر و حتی جهان شهر، به افتخار و بزرگی برده شود.
به گزارش ایمنا، تکریم و معرفی هنرمندان، مخصوصاً دیار هنرخیز اصفهان، وظیفه همه ماست؛ هنرمندانی که در هر شرایطی، ذوق و هنر خود را حفظ و تلاش کردند تا به بهترین شکل ممکن، آن را به مردم هدیه کنند و این دیار کم ندارد از این بزرگمردان عرصه فرهنگ و هنر…
کد خبر 748629