Web Analytics Made Easy - Statcounter

مراسم بزرگداشت کامران شیردل مستندساز در حالی شب یلدا برگزار شد که خودش به دلیل کسالت نتوانست در مراسم حاضر شود و در تماس تصویری که با او برقرار شده بود ، گفت: مسئولیت حرف‌هایی که دوستان درباره من زدند را قبول نمی‌کنم!

به گزارش ایمنا و به نقل از ستاد خبری جشنواره، شامگاه ۳۰ آذرماه و در جشنواره سینما حقیقت، بزرگداشتی برای خالق مستندهای چون «پیکان»، «اون شب که بارون اومد» در حالی برگزار شد که کامران شیردل در تماسی تلفنی درباره غیبتش در این مراسم گفت: یک سال و اندی است که مجبور شده‌ام با این سن و سال وقتم را در خانه سپری کنم و در این مدت راه رفتن و ورزش و استخر همه اینها ممنوع شد و بعد از چند عمل جراحی که داشتم، تضعیف عضلات شکل گرفت و لطماتش را زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

گربه‌ای دارم که تنها چیزی است که برای من مانده و با او بازی می‌کنم. جلوی من دوید و برای اینکه پا رویش نگذارم، باعث شد که از پله‌ها بیفتم که خیلی دردناک بود اما خدا رحم کرد که پایم نشکست.

او یادآور شد: مسئولیت حرف‌هایی که دوستان درباره من زدند را قبول نمی‌کنم. می‌دانم اهل مزاح هستیم و اینجور مواقع پا را فراتر می‌گذاریم در تعاریف از دیگران. اما از همه دوستان ممنونم و متاسفم که برای من مشکل بود که آنجا باشم. امیدوارم شب یلدای خوبی کنار هم داشته باشید و نمی‌دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم.

در ادامه مشروح صحبت‌های مطرح شده درباره کامران شیردل را می‌خوانیم، مراسمی که به دلیل شیوع کرونا، به صورت آنلاین برگزار شد و تعداد معدودی از دست‌اندرکاران حاضر بودند.

منصور ضابطیان مانند شب‌های گذشته اجرای این مراسم را به عهده داشت و در بخش اول میزبان محمد حمیدی‌مقدم دبیر چهاردهمین جشنواره بین‌المللی «سینماحقیقت» بود.

دبیر جشنواره: چند فیلم در سامانه‌های برخط به سانس فوق‌العاده رسیدند

محمد حمیدی‌مقدم در ابتدای این مراسم گفت: شش روز از جشنواره، چقدر زود گذشت. برگزاری جشنواره علیرغم اینکه برای ستاد برگزاری که پشت صحنه چند ماه طاقت فرسا کار کرده‌اند سخت است و نقطه پایانی که تمام و کمال برگزار شود را آرزو می‌کنند اما در عین حال یک حسرت هم از تمام شدنش دارد.

دبیر جشنواره سینماحقیقت با اشاره به اینکه آمار بازدید از فیلم‌های جشنواره امروز به عدد ۸ هزار رسیده و شکل برخط با مخاطب به خوبی ارتباط گرفته است، گفت: استقبال به اندازه‌ای بود که چند فیلم در سامانه‌های برخط به سانس فوق‌العاده رسیدند.

حمیدی‌مقدم ادامه داد: در فضای کرونا شاید برنامه‌ریزان و مدیران فرهنگی در اجرای برخی رویدادهای فرهنگی دچار تردید باشند اما فکر می‌کنم اتفاق برگزاری برخط جشنواره سینماحقیقت یک پیشنهاد جدید بود که باید طرح‌های خلاقانه و پیش‌رویی برای پر کردن خلأهای آن ایجاد شود تا مخاطب نیازهای روحی‌اش را به خصوص در این ایام کرونایی تامین کند.

او در ادامه با اشاره به بزرگداشت کامران شیردل گفت: در سیزدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت این افتخار را داشتم که از استاد شیردل برای پذیرفتن داوری جشنواره دعوت کنم و ایشان پس از سال‌ها پذیرفتند که به عنوان رئیس هیئت داوران در جمع ما حضور داشته باشند. امسال هم شورای سیاست‌گذاری در اولین انتخابشان برای نامگذاری ایام جشنواره به نام اساتید مستند، استاد شیردل را انتخاب کردند.

حمیدی‌مقدم با بیان اینکه «افتخاری است که ششمین روز جشنواره را به ایشان تقدیم کنیم.» گفت: امیدوارم در بضاعت یک ساعت این برنامه، مروری بر جریان مستندسازی ایشان داشته باشیم. استاد کامران شیردل پایه‌های سینمای مستند را چید و جریان محکمی را پایه‌گذاری کرد.

در ادامه این مراسم، مستندی درباره کامران شیردل به کارگردانی هادی آفریده پخش شد و آفریده برای صحبت درباره این مستندساز پیشکسوت روی صحنه حاضر شد.

آفریده: مرور آثار شیردل یعنی مرور ۶۰ سال تاریخ ایران

هادی آفریده در این برنامه با اشاره به کسالت کامران شیردل که باعث شد نتواند در این مستند کوتاه حضور داشته باشد، گفت: دیدن آثار آقای شیردل برای ساخت این مستند مرور ارزشمندی بود چراکه می‌توان ۶۰ سال تاریخ این کشور را با آن مرور کرد.

این مستندساز یادآور شد: من شانس این را داشتم که پیش از این در سفرهایی همراه آقای شیردل باشم و می‌دیدیم که چقدر از ایشان استقبال می‌شود، چراکه مستندهای او این مرور تاریخ را در خود داشت.

آفریده، خاطرنشان کرد: نگاه خاص کامران شیردل در مستندهایش حاصل تربیتی بود که در سینمای ایتالیا و در کنار اساتیدی که با آنها دوره گذرانده بود به دست آورد. اساتیدی که همه از بهترین‌ها بودند و البته که در کنار اینها، نبوغ خود شیردل هم بود. او همیشه مدیر خوبی برای آدم‌هایی بوده که برای فیلم‌هایش گرد هم می‌آورد و همه اینها اثر مهمی در شکل‌گیری این فضای منحصر به فرد بصری که نمایش می‌داد، داشت.

او ادامه داد: بعد از انقلاب هم یکی از کارهای مهم و جدی کامران شیردل این بود که صد فیلم مستند صنعتی تهیه کرد. سینمایی که به اندازه سینمای اجتماعی پدیده مهمی است و قبل از انقلاب فیلم «پیکان» نمونه شاخص این نوع مستندهاست و بعد از انقلاب هم فیلم‌های فراوانی در این زمینه داشت.

آفریده در پایان خاطرنشان کرد: یکی از مهم‌ترین رویدادهای سینمای مستند قبل از جشنواره سینماحقیقت، جشنواره کیش بود که استاد شیردل آن را برگزار می‌کرد و بعد از رفتن او از جشنواره، این رویداد هم به پایان عمر خود رسید.

دهقان: شیردل مثل کوه یخی است که یک هشتم آن را می‌بینیم

میهمان بعدی این برنامه بزرگداشت، خسرو دهقان بود از طریق اسکایپ در این مراسم صحبت می‌کرد.

دهقان با اشاره به بخشی از ویژگی‌ها و خصایص کامران شیردل گفت: شیردل تنها سینماگر ایرانی است که آکادمیک و درس خوانده این حوزه است. تا پیش از او، کسی که به این شکل محصل‌وار و جدی سینما را آموخته باشد نداریم. شیردل خیلی جدی درس خوانده و کار کرده است.

این منتقد سینما یادآور شد: کامران شیردل نئورئالیسم زندگی و کار می‌کند و بخش جدایی‌ناپذیر از اوست. در ایتالیا علاوه بر اینکه درس نئورئالیسم را می‌خواند بخشی از زندگی او هم می‌شود. نئورئالیسم دست روی چیزی می‌گذارد که قبل از به وجود آمدنش هم در جهان وجود داشته. عصاره و ته‌مایه و جوهره تفکرش مانده، برای همین شیردل در مکتبی کار می‌کند که ازلی و ابدی است و در کار با دوربین و ساخت و محتوا با آن دمخور است و می‌توان ردپایش را در لباس پوشیدن و رابطه با خانواده‌اش و فیلم‌هایش دید.

دهقان با اشاره به اینکه اگر از هر کسی که دست‌اندرکار سینماست اسم فیلمی از کامران شیردل را بپرسید نام «اون شب که بارون اومد» را می‌برد، گفت: شاید نام فیلم‌هایی که از او به یاد خیلی‌ها مانده به تعداد انگشت‌های یک دست هم نرسد اما شیردل حدود ۲۰۰ فیلم ساخته است که خیلی‌هایش برای کمپانی‌ها و صنعتی بوده است.

او در پایان تصریح کرد: کامران شیردل مثل کوه یخی است که یک هشتم آن را می‌بینیم و باقی شخصیت او برای ما ناپیداست.

گلمکانی: شیردل نقطه عطفی در سینمای مستند است

هوشنگ گلمکانی مستندساز و منتقد سینما هم در ادامه مراسم برای صحبت درباره کامران شیردل به صحنه آمد.

گلمکانی با اشاره به اینکه «در چند دهه اخیر رسانه‌ها گسترش یافته و تکنولوژی رسانه‌ای که برخی هنرها با آن تولید می‌شوند پیشرفت کرده است و تعداد باسوادهای فعال در آن هم زیاد شده اما با این حال در بعضی از زمینه‌ها وقتی سراغ موضوعی می‌رویم اسم‌های خاصی به یادمان می‌آید.» گفت: وقتی می‌گوییم از یک عکاس خوب اسم ببرید یاد کاوه گلستان و بهمن جلالی می‌افتیم یا در فیلمبرداری و کاریکاتور هم همینطور. در مورد سینمای مستند ایران که طی سال‌ها گسترش پیدا کرده هم اینطور است که وقتی نام مستند می‌آید یاد کامران شیردل می‌افتیم.

او علت این اهمیت را در این دانست که کامران شیردل نقطه عطفی در سینمای مستند است و گفت: سینمای مستند از وقتی که به شکل رسمی با حضور گروه سیراکلیوز در ایران رونق پیدا کرد، قصدش اطلاع‌رسانی و آموزش بود. وقتی به مستندهای بزرگان آن دوره نگاه کنیم می‌بینیم که تقریباً بر اساس همان آموزه‌ها شکل گرفت. اما آقای شیردل زندگی‌اش با نئورئالیسم آمیخته بود و برخلاف این جریان رایج در ایران، تحت تاثیر سینمای نئورئالیسم جنبه‌های اعتراضی و انتقادی را وارد سینمای سفارشی مستند کشور کرد.

این منتقد باسابقه با تاکید بر اینکه خیلی از مستندهای او عرضه رسمی نمی‌شد چون درونش اعتراضی نهفته بود، گفت: «آن شب که بارون اومد» قله و نقطه عطف سینمای مستند ایران است. با اینکه مستندهای خوبی پس از آنها ساخته شده اما از نظر من هنوز بهترین مستند ایران این فیلم است. فیلمی طناز، شیردل طناز است و حضور نصرت کریمی در آن تاثیر داشته است.

گلمکانی ادامه داد: این فیلم به عنوان فیلمی اداری و سفارشی شروع شد و بعد دیدیم که چطور یک سفارش برای فیلم تبلیغاتی تبدیل به چیزی شد که سیستم را به تمسخر می‌گیرد و برای سال‌ها توقیف می‌شود. وقتی در دهه ۵۰ این فیلم را دیدم سینمای مستند رواج عام نداشت اما از میان همان معدود فیلم‌های مستندی که دیده بودیم این فیلم، دنیای دیگری را به ما نشان داد. آن موقع هم متوجه نگاه معترض فیلم نسبت به حاکمیت شدیم، این مستند خیلی هم در سالن نمایش تشویق شد.

او با اشاره به حسرتی که درباره شیردل دارد، گفت: اگر فیلم «آن شب که بارون اومد» در زمان خودش توقیف نمی‌شد کارنامه آقای شیردل مسیر دیگری می‌رفت. آقای مهرجویی بارها گفته که کارنامه من را سانسور تعیین کرد. کارنامه آقای شیردل را هم اگر بعد از توقیف اون شب که بارون اومد و چند فیلم قبلی‌اش ببینم، متوجه می‌شویم که مسیرش تغییر کرد و شیردل پس از آن سراغ مستندهای صنعتی رفت. فیلم مستندی که خارج از این رده باشد بعدها در کارنامه او پیدا نکردم. آقای شیردل خیلی حیف شد با این توقیف.

این منتقد سینما با اشاره به سینمای داستانی شیردل، گفت: جالب است فیلمسازی که خاستگاهش نئورئالیسم بوده در فیلم داستانی‌اش سراغ موج نو می‌رود اما ساختار و روایتش آنچنان رادیکال نبود. نمی‌دانم چرا آقای شیردل سینمای داستانی را ادامه نداد. با اینکه «صبح روز چهارم» ایشان سال ۵۱ نمایش داده شد و مورد توجه منتقدان هم قرار گرفت.

گلمکانی در پایان خاطرنشان کرد: به نظرم ضربه توقیف «اون شب که بارون اومد» زندگی حرفه‌ای آقای شیردل را تحت تاثیر قرار داد که اگر نبود، با کارنامه متفاوت‌تری از او مواجه می‌شدیم.

فرشته حکمت: یک وحدت فرمی میان فیلم‌های اجتماعی شیردل وجود دارد

فرشاد فرشته حکمت سخنران بعدی این رویداد بود که به صورت آنلاین در مراسم حضور داشت، او ابتدا درباره فیلم‌های کامران شیردل گفت: بخشی از فیلم‌های شیردل وام دار سینمای موج نو در آلمان، فرانسه و ایتالیاست و فیلم‌های او منشا جنبشی در مستند سازی اجتماعی در ایران شد. اما آنچه که مطرح است صرفاً جنبه گرایش موضوعی نیست و در تطبیق فیلم‌های شیردل به این نتیجه می‌رسیم که یک وحدت فرمی بین فیلم‌های اجتماعی او وجود دارد.

او در ادامه افزود: موضوعی که در مورد شیردل وجود دارد جسارت یک فیلمساز است که چگونه از یک سفارش فیلمی از آن خود بسازد. او به خوبی از پس نقد صریح سیاست‌های موجود در فیلم‌های خود برآمده است. موفقیت فیلم‌های او در این است پرسش ایجاد می‌کند و صرفاً یک فیلم خبری نیست. او باعث می‌شود که مخاطب نگاه انتقادی و متفکرانه پیدا کند.

مستندی نوشتاری درباره کامران شیردل

مهمان بعدی این مراسم علیرضا ارواحی بود که کتابی درباره کامران شیردل نوشته است.

ارواحی در صحبت کوتاهی گفت: از ابتدای آغاز به نوشتن کتاب فکر کردم چطور می‌توانم ایده و شیوه فیلم‌سازی کامران شیردل را نشان دهم. با توجه به اینکه هدفم از این کتاب، یک مستند نوشتاری بود.

او خاطرنشان کرد: بخش اصلی کتاب توبیوگرافی از کامران شیردل است که تقریباً درباره تمام وجوه شخصیتی شیردل صحبت می‌شود و مورد بازنویسی شیردل هم قرار گرفته و شاید منبع جامعی برای فراز و نشیب‌های زندگی این فیلمساز باشد.

ارواحی با بیان اینکه این کتاب ۱۲ مقطع را درباره زندگی کامران شیردل مدنظر قرار داده، گفت: کتاب در دست انتشار است و امیدوارم تا آخر امسال روانه بازار کتاب شود.

پایان‌بخش این مراسم بزرگداشت، اهدای نشان فیروزه‌ای چهاردهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت و سه شاخه گل سرخ و لوح یادبودی به کامران شیردل بود که با حضور محمد حمیدی‌مقدم به شیرین نادری به نمایندگی از این مستندساز که در مراسم غایب بود، اهدا شد.

کد خبر 463141

منبع: ایمنا

کلیدواژه: کامران شیردل منصور ضابطیان هوشنگ گلمکانی سینما حقیقت چهاردهمین جشنواره سینما حقیقت سینمای مستند شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق جشنواره سینماحقیقت جشنواره سینما سینمای مستند حمیدی مقدم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۳۲۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟

روز گذشته، انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران، از مردی با شماره عضویت «۴۴» در این انجمن تجلیل و به مناسبت هفته گرافیک ایران، نمایشگاهی از آثار او برپا کرد. کامرانِ کاتوزیان، هنرمند پیشکسوت، عضو شماره «۴۴» این انجمن است که به عقیده بسیاری تحول قابل توجهی را در صنعت تبلیغات به وجود آورده است.

به گزارش ایسنا، کامران کاتوزیان حالا ۸۳ ساله است؛ با احتساب ارقام و اعداد و به حساب ما البته. این هنرمندِ طراحِ گرافیک، پیش‌تر در بخشی از مستندی کوتاه که سال ۱۳۹۰ در مراسم تولد ۷۰ سالگی‌اش در خانه هنرمندان ایران پخش شد، گفته بود: «احساس می‌کنم هنوز ۲۵ ساله‌ام ...»  

با محاسبه ارقام و اعداد که از نگاهِ دل، معیار صحیحی برای محاسبه سال‌های عمرِ آدمی نیست، کامرانِ کاتوزیان، که یکی از نمایندگان اصلی جریان هنر انتزاعی در ایران به‌شمار می‌رود، بدونِ در نظر گرفتنِ علاقه‌ کودکی‌اش به نقاشی، دست‌ِکم ۷۰ سالی را صرفِ طراحی گرافیک کرده است؛ به طوری که وقتی بزرگانِ هنر درباره او صحبت می‌کنند، گفته‌هایشان مملو از اشاره به افتخاراتِ کسب کرده و تحولات ایجاد شده از سوی اوست.

کسب جایزه مشترک چهارمین بینال تهران در سال ۱۳۴۳ به همراه ژازه طباطبایی ـ نقاش و مجسمه‌سازِ نوگرا ـ، شرکت در بینال پاریس در سال ۱۳۴۴، شرکت در بینال ونیز ۱۳۴۵، شرکت در جشنواره بین المللی هنر-واشنگتن در سال ۱۳۵۶، تاسیس گالری صبا ۱۳۴۳، فعالیت در شرکت تبلیغاتی آوانگارد در سال ۱۳۵۰، فعالیت در شرکت تبلیغاتی کارپی در سال ۱۳۶۵ و... از جمله سوابقی است که میانِ فعالیت‌های این هنرمند به آن اشاره می‌شود. 

حال روز گذشته، انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک در مراسم هفته گرافیک سال ١۴٠٣، از کامران کاتوزیان ـ پیشگام و پیشکسوت این عرصه ـ تقدیر و به صورت همزمان نمایشگاهی از آثار او در خانه هنرمندانِ ایران، برپا کرد؛ گرامیداشتِ فعالیتِ مردی با شماره عضویت «۴۴» در انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک.

بیشتر بخوانید 

بزرگداشت کامران کاتوزیان در هفته گرافیک ایران

« احساس می‌کنم هنوز ۲۵ ساله‌ام ...»

در نشست اخیرِ این انجمن نیز که هر هفته گذشته برگزار شد، ضمن اشاره به تاثیرِ کاتوزیان بر عرصه تبلیغات، به خصوص در بازه فعالیتش در آژانس تبلیغاتی آوانگارد،‌ تاکید شد که درخشان‌ترین دوره کاری این هنرمند مربوط به فعالیت آژانس آوانگارد است که به نوعی موجب احیای صنعت تبلیغات نیز شد. 

آثاری که قرار است به مناسبت هفته گرافیکِ ایران برگزار شود نیز، اغلب مرتبط با فعالیتِ این هنرمند در حوزه تبلیغات است.

از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است.

کامرانِ کاتوزیان پس از پایان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد؛ در آنجا به توصیه یکی از اساتید خود، به دانشگاه‌ ویندهام در ایالت ورمونت رفت و در سال ۱۳۴۰ در رشته هنرهای زیبا ـ نقاشی و مجسمه‌سازی ـ فارغ التحصیل شد.

او گفته است: «چرخش دیدگاه من به طرف نقاشی [مدرن] در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که من ویلیام ‌هانت را- که فکر می‌کنم یکی از بهترین نقاشان معاصر امریکا است- ملاقات کردم.»

کاتوزیان همچنین گفته بود: «از نقاشان مورد علاقه‌ام در زمان تحصیل، بیش از همه کلاین (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۰- ۱۹۶۲)، که هنوز هم با من است، بود. او که عمری چندان طولانی نداشت، دوره کوتاهی درخشید. نقاشی‌هایش به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له می‌شد. در دوره‌ای ماجراجویی جکسن پالک (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۲- ۱۹۵۶) من را مسحور خودش کرد. همچنین نقاشان دیگری مثل مارک روتکو (نقاش ۱۹۰۳- ۱۹۷۰) و مارک توبی (نقاش امریکایی/ ۱۸۹۰- ۱۹۷۶) که کارهای خیلی درخشانی داشتند. در نیویورک آن سال‌ها، وقتی به گالری‌ها سر می‌زدی، آثاری را می‌دیدی، بسیار قرص و بی‌نظیر، و از نقاشانی که اصلاً معروف نبودند. بعد از آن دیگر کارهایی به آن محکمی‌ و درخشندگی ندیدم. بدی نقاشی آبستره این است که خیلی سریع، اول صدها، و بعد هزاران نفر به آن پیوستند و چون چشم مخاطب به این نوع کارها عادت نداشت، بنابراین، در تشخیص هم دچار اشکال می‌شدند. شارلاتانیسم خیلی سریع در این سبک رخنه کرد، در حالی‌که کمتر آدم خُبره‌ای قادر به تشخیص درستی و نادرستی و اصالت آن بود.»

همانطور که کاتوزیان گفته بود، به عقیده بسیاری از پژوهشگران هنری، تأثیر آثار کلاین در آثار دوره‌های مختلف کار این هنرمند قابل ردگیری است.

اثر فرانتز کلاین اثر کامران کاتوزیان

انرژی ضربه قلم‌ فرانتز کلاین، حرکت هیجانی او هنگان خلق اثر را نمایان می‌کنند؛ به طوری که گویی حرکت قلم بر بوم، قرص و محکم و مطمئن بوده است، همانطور که کامران کاتوزیان اظهار کرده بود «نقاشی‌هایش (کلاین) به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له می‌شد.»

و گویی کاتوزیان، این شکلِ شدت حرکت قلم مو و رنگ گذاری جسورانه را در آثار خود حفظ کرده است. 

آنطور که گفته شده، آیدین آغداشلو دربارهٔ آخرین نمایشگاه کامران کاتوزیان این‌طور اظهار نظر کرده بود. «وقتی قرار شد آثار تازه کامران کاتوزیان را تماشا کنم، نمی‌دانستم انتظار دیدن چه نوع مجموعه‌ای را باید داشته باشم و پس از انزوای چندساله او و دوری سالیان اخیر من از نمایشگاه‌های نقاشی، ارتباط میان هنرمند و مخاطب چه صورتی خواهد یافت؟ اما وقتی دیدم، آسوده شدم که نقاشی‌ها، در وجهی بسیار جدی و حرفه‌ای، تداوم معنا و دستاورد گذشته او را دنبال کرده بودند و آن شدت حرکت قلم مو و رنگ‌گذاری جسورانه، گیرم کمی ملایم‌تر، همچنان جاری و باقی و مداوم بود. تعلق و وابستگی قدیمی و همیشگی کامران کاتوزیان به مکتب اکسپرسیونیزم انتزاعی سال‌های ۵۰ میلادی نیویورک، که هیچ کاستی نگرفته‌است، و با گوشه چشمی به کارهای پرتلاطم کلاین یک سره جهان شخصی و خاص خود را دنبال و بنا می‌کند.»

روز گذشته نیز هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳، در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران، هفته گرافیک ایران با افتتاح نمایشگاه آثار کامران کاتوزیان در گالری استاد ممیز و نمایشگاه پوستر در جستجوی نسل نو در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران همراه شده بود. 

در این مراسم بهرام کلهرنیا ـ رییس هیات مدیره انجمن گرافیک ایران ـ ضمن اشاره به دشواری‌های این انجمن، ایستادن تا لبه سقوط و نابودی و سپس نگه داشتنش با چنگ و دندان، بر ایستادن زیر سایه کامران کاتوزیان تاکید کرد. او ضمن توصیف کاتوزیان با عنوان «سرو عتیق» گفت: «نخستین شماره ویژه‌نامه‌ای دوره جدید انجمن آماده شده و با اسم استاد کاتوزیان بیرون آمده است. امیدوارم انتشار این ویژه‌نامه ادامه دار باشد.»

بخشی از مراسم روز گذشته، به نکوداشت کامران کاتوزیان اختصاص پیدا کرد و ویدیویی که به گفته امراله فرهادی ۱۲ سال قبل از کامران کاتوزیان تهیه شده بود، پخش شد.

امرالله فرهادی گفت: «واقعیت اینکه امکان فیلمبرداری جدید از آقای کاتوزیان وجود نداشت. امیدوارم آقای کاتوزیان‌ ده‌ها سال عمر کنند اما نباید فراموش کنیم که ایشان در این سال‌ها خیلی اذیت شده‌اند. از سال ۸۳ امکان همکاری و دوستی با ایشان را داشتم و به آن افتخار می‌کنم. کاری که در این رویداد انجام دادیم، این بود که خواستیم ویژه نامه‌ای را برای آقای کاتوزیان در بیاوریم. از روزی که با افراد تماس گرفتیم تا یادداشت‌های خود درباره ایشان را برایمان ارسال کنند، تنها یک روز گذشت و تقریبا تمام مطالب جمع شد. این ویژه نامه مطالب خوبی درباره آقای کاتوزیان دارد. بنابراین اگر کسی بخواهد ایشان را بشناسد، به خواندن مطالب این ویژه‌نامه را توصیه می‌کنم.»

او ادامه داد: «کاتوزیان در این سال‌ها سختی‌های خیلی زیادی را از سر گذراند. او در هر جایی کار می‌کرد، برای ما مانند الگویی بود که دنبالش می‌کردیم. او در کار خود ساختارشکن و شجاع بود. همین موضوع سبب شد تا به او اتهام‌های واهی بزنند و حتی تا دادگاه ببرند. او را ممنوع الکار کردند اما او رفت و کار خودش را انجام داد. او هیچوقت معلم رسمی نبود، اما تاثیرش در کارهای امروز دیده می‌شود. برای ایشان آرزوی سلامتی می‌کنم.»

در بخش بعدی این مراسم نیز با حضور بهرام کلهرنیا، مجید بلوچ، علی خسروی، رضا خاکساری، علیرضا مصطفی زاده، لوح یادبودی از طرف انجمن گرافیک ایران به امراله فرهادی اهدا شد تا آن را به دست استاد کاتوزیان برساند.

انتهای پیام 

دیگر خبرها

  • مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟
  • جایزه بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو برای فیلمساز ایرانی
  • جایزه بهترین مستند جشنواره فیلم مسکو برای سام کلانتری
  • روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری
  • دومین جشنواره عکاسی سنندج با حضور ۵۰ عکاس ملی و بین المللی آغاز به کار کرد
  • آغاز به کار دومین جشنواره عکاسی در سنندج
  • دومین جشنواره ملی عکس سنندج آغاز شد
  • گفتگو با رتبه اول مستندنگاری جشنواره پژواک
  • فراخوان ارسال آثار «عملیات تنبیهی وعده صادق» به جشنواره پژواک اعلام شد
  • ببینید | فراخوان ارسال آثار عملیات تنبیهی وعده صادق به جشنواره پژواک اعلام شد