جامعه ما همچنان پزشک سالار است/ خاطره تلخ از نوعروس کرونایی و فوت مادرشوهرش
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۰۳۳۵۸
ریاحی گفت: گرچه از زمان شیوع ویروس کرونا دیدگاه مردم به پرستاری بسیار بهتر شده اما جامعه ما همچنان پزشک سالار است.
خبرگزاری شبستان، گرگان- فاطمه رائیجی، گزافه نیست اگر بگوییم داروها هم بدون رسیدگی و صبوری پرستاران بر بیمار افاقه نمی کند و شاید به همین دلیل است که پرستار را مرهمی بالاتر از دارو می دانند که دستانش شفابخش و تجلی اراده خدا است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شاید پرستار در دل خود هزاران غم داشته باشد ولی در برخورد با بیمار آنچنان آرامش و تسلی خاطر می دهد که از دایره تصورات ما خارج می شود که ممکن است همین پرستاران نیز دچار دغدغه های اقتصادی و مشکلاتی باشند که امروز گریبان گیر همه اقشار جامعه است.
در این ایام کرونا نه خانواده ها بلکه همه افراد جامعه نگران فرزندان خود در مراکز درمانی بودند و گاهی این دلتنگی از طریق ویدئوهای مختلف با پیام های زیبای سلامتی پاسخ داده می شد و این مهم نشان می دهد که پرستاران مروج سلامتی جامعه ما در ایام کرونا بودند و گاهی نیز تصاویر دلتنگی هایشان دل ما را آزرده خاطر می کرد.
هفته گرامیداشت پرستار بهانه ای شد تا به سراغ یکی از پرستاران شهرهای گلستان برویم که از لحاظ وضعیت کرونا همیشه قرمز بود و این موضوع موجب شد تا متأسفانه این پرستار پرتلاش بخش عفونی بیمارستان شهدای بندرگز در مردادماه به کرونا مبتلا و براثر کووید19 دو هفته از دیدن خانواده و فرزند خردسالش محروم شود و از آنجایی که 10 روز در بیمارستان بستری شده بود در طول دوره بیماری نگران فرزند و همسرش بود که مبادا آنها هم به کرونا مبتلا شوند.
«معصومه ریاحی» در فروردین ماه سال 87 در رشته پرستاری فارغ التحصیل شد و فعالیت خود را از فروردین ماه سال 88 به عنوان یک پرستار آغاز کرد و در حال حاضر تقریباً 11 سال و 9 ماه است که در لباس پرستاری خدمت می کند و سوپروایزر بخش عفونی بیمارستان شهدای بندرگز است، در ادامه گفتگوی ما را با این پرستار پرتلاش گلستانی از نظر می گذرانید؛
هر روز نگران خانواده ام هستم که ناقل بیماری کرونا نباشم
*ازشرایط کاری در این ایام کرونا در بیمارستان بندرگز برایمان بگویید؟
در حال حاضر در شرایط بحرانی کرونا شرایط کاری برای پرستاران و کادر درمانی سخت شده و در این شرایط علاوه بر خستگی های جسمی خستگی های روحی نیز برای کادر درمان و پرستاران ایجاد شده است، متأسفانه کرونا استرس های مضاعفی را به وجود آورده که این موضوعات زندگی را برای ما نسبت به دیگر افراد جامعه سخت تر کرده است.
با وجود محیط کار پراسترس و حجم کار بالا هر روز با تعدادی بیمار رو به رو هستیم که در کوتاه ترین زمان ممکن حال خوب آنها وخیم می شود و ممکن است حتی در مدت زمان کوتاهی، بیماری را از دست بدهیم.
با وجود این استرس ها همواره نگران خانواده ها هستیم که نکند ناقل این بیماری برای خانواده و عزیزانمان باشیم و دلتنگی هایی برای خانواده ها داریم و با توجه به شرایط کاری سعی می کنیم محدودیت ها و پروتکل ها را بسیار بیشتر از افراد جامعه رعایت کنیم.
علی رغم رعایت تمامی پروتکل ها بهداشتی این بیماری برای ما نیز اتفاق می افتد و در مردادماه به کرونا مبتلا شدم و از دیدن خانواده و فرزندم محروم بودم و تقریباً 10 روز در بیمارستان بستری شدم، گاهی نیز پیش می آید که به مدت یک ماه از دیدن مادرم با توجه به شرایط و سن و سالی که دارد محرم می شوم.
خیلی از همکاران من شاید شرایط بدتر از من نیز دارند و برخی از همکاران ما در حال حاضر به بیماری کووید19 مبتلا شدند.
بسیاری از پرستاران آرزو داشتند که روزی پزشک شوند برای شما پرستار بودن چقدر اهمیت دارد؟ «اگر زمان به عقب بر می گشت و شما حق انتخاب دوباره داشتید انتخابتان برای شغلتان چه بود؟
100 درصد همین شغل را انتخاب می کردم، چرا که پرستاری جزو رشته هایی بود که به آن علاقه داشتم و انتخاب خودم بود حتی می توانستم در رشته های دیگر نیز ادامه تحصیل بدهم اما چون پرستاری قبول شدم به هیچ کدام از آن رشته ها فکر نکردم و اگر باز هم زمان به عقب برگردد باز هم این رشته را انتخاب خواهم کرد و با عشق و علاقه و پشتکاری که دارم در آن فعالیت می کنم و به لطف خداوند تاکنون نیز راضی هستم.
*با سفارش پدرم که زینب گونه زندگی کن پرستار شدم
الگوی شما در پرستاری چه کسی است؟
بزرگترین الگوی همه پرستارها بانو حضرت زنیب (سلام الله علیها) است و خودم نیز به توصیه پدرم که همیشه دوست داشتند زینب گونه زندگی کنم سعی کردم به توصیه پدرم عمل کنم.
پدرم تکیه کلامش این بود که «زینب گونه زندگی کن» و شاید یکی از دلایل اصلی گرایش من به این رشته همین سخن پدرم باشد، حضرت زینب(سلام الله علیها) را اسوه صبر و صبوری و پرستاری عالم می بینم لذا از این بانوی بزرگ اسلام تأسی گرفتم و در این رشته با علاقه فعالیت می کنم.
*در طول ایام فعالیت کاری خود قطعاً با خاطرات تلخ و شیرین زیادی رو به رو شدید از شیرین ترین و تلخ ترین خاطره ای که داشتید برایمان بگویید؟
بهترین خاطره من از یک بیمار تقریباً 37 ساله ای بود که با ایست کامل قلبی به بیمارستان منتقل شده بود و در آن زمان حدود پنج سال پیش پرستار اورژانس بودم و وقتی داشتیم این بیمار را احیاء می کردیم در حال ماساژ قلبی بیمار بودم و با توجه به آشنایی دوری که با این بیمار داشتم و می دانستم دارای فرزند و همسر هستند در حالت ایست قلبی با وی صحبت می کردم که «برگرد و برای تو بسیار زود است»، و دائم خطاب به او می گفتم که به فرزند و همسرت فکر کن و از همکاران نیز درخواست می کردم که با وی صحبت کنید و به لطف خداوند به حیات دوباره برگشتند و هر وقت که این فرد را می بینم این خاطره برای من تداعی می شود و این خاطره موجب می شود که من به خود افتخار کنم که در این رشته فعالیت می کنم که شاید یک هزارم درصد بتوانم وسیله بازگشت فردی به زندگی باشم و چندسالی آن فرد را در کنار عزیزانش زنده نگه بدارم.
خاطره تلخ نیز فراوان است، به ویژه در این ایام کرونا که هر روز شاهد تعداد بیماران کرونایی هستیم.
یکی از خاطرات تلخ ما این بود که یک عروس خانم علی رغم همه توصیه هایی که از سوی مسئولان بهداشت انجام می شد با اصرار خانواده ها مجبور به برگزاری مراسم عروسی شده بود.
ایشان عروس چندروزه بودند ولی مجبور شدند که 10 روز در بیمارستان بستری شوند و خانواده این عروس روزهای سختی را پشت سرگذاشتند و غم و ناراحتی ها و دلتنگی های آنها را می دیدیم.
همه ما از ذوق و شوق یک نوعروس برای آغاز زندگی باخبر هستیم و این برای ما بسیار دردناک بود و متاسفانه دو تا سه روز قبل از بستری این نوعروس، مادر شوهر وی نیز به کرونا مبتلا شده بود و براثر این بیماری در بیمارستان جان باخت.
از اینکه این عروسی برای این خانواده به بدترین اتفاق زندگی آنها تبدیل شده بود بسیار ناراحت بودم و دیدن ناراحتی ها و غم های این عروس خانم در سن 21 سالگی برای ما بسیار سخت بود و در ذهن ما باقی ماند.
*پرستاران روزانه در بیمارستان با فوت بسیاری از افراد رو به رو هستند و شاید این موضوع برای بسیاری از افراد قابل درک نباشد حداقل برای افراد عادی بسیار سخت است اما شما پرستاران چطور این احساسات را کنترل می کنید و به کار خود ادامه می دهید؟
ما نیز مثل سایر انسان ها وقتی بیماری بهبود پیدا می کند بسیار خوشحال می شویم و وقتی اتفاقی برای بیماران می افتد ناراحت می شویم.
بیماران کرونایی مدت زیادی در بیمارستان بستری می شوند و جزوی از ما می شوند و گاهی برخی از این افراد دو یا حتی سه ماه در بیمارستان بستری می شوند و به حضور آنها در محیط بیمارستان عادت می کنیم و وقتی که برخی از این افراد فوت می کنند ما نیز مثل خانواده های آنها ناراحت می شویم و برای غم از دست رفتن آنها اشک می ریزیم.
ولی چون می دانیم که یک نفر دیگر نیز وجود دارد که در بیمارستان به ما احتیاج دارد و باید تلاش کنیم که اتفاق تلخی برای آن فرد به وجود نیاید سعی می کنیم ناراحتی های خود را کنترل کنیم و به سراغ بیمار دیگری برویم که در آن لحظه به ما نیاز دارد.
شاید فرصت ادامه دار کردن ناراحتی و یا خوشحالی در بیمارستان نداریم و نیاز فردی دیگر به خدمات ما موجب می شود تا زودتر از این فضاها خارج شویم.
*از خانواده تان برایمان بگویید و واکنش آنها به فعالیت شما در این ایام کرونایی چه بود؟
متأهل هستم و یک دختر 6 ساله دارم و همسرم واقعاً در این مسیر بسیار با من همراه هستند و بسیار صبوری به خرج می دهند.
در اوایل کرونا استرس و نگرانی های زیادی وجود داشت و مجبور بودیم که قرنطینه هایی را در خانه به وجود بیاوریم، همسرم به دخترم آموزش می داد وقتی که مامان به خانه می آید تا زمانی که لباسش را عوض نکرده و دست و صورتش را نشسته به سمتم نیاید که مبادا به کرونا مبتلا شود.
همسرم در ایام کرونایی بسیار صبوری کردند، همچنین در دوران بیماری من نیز بسیار تلاش بودند و اطرافیان من نیز این استرس ها را تحمل کردند.
گاهی دخترم شاکی می شود که چرا هر وقت می خواهم نمی توانم بغلت بگیریم و باید زمان های خاصی باشد و چرا این اجازه را همیشه ندارم؟
*دیدگاه مردم را به شغل پرستاری چگونه ارزیابی می کنید؟
دیدگاه مردم از زمانی که کرونا شیوع پیدا کرده نسبت به پرستاران تغییر پیدا کرده است اما هنوز پرستاری در جامعه ما آن جایگاهی که باید را ندارد.
از زمان اپیدمی کرونا دیدگاه مردم نسبت به پرستاران بسیار بهتر شده اما جامعه ما همچنان پزشک سالار است و همه زحماتی که پرستاران و نیروهای خدماتی می کشند نادیده گرفته می شود.
*بهترین هدیه ای که می توانید در روز پرستار دریافت کنید چیست؟
واقعا چیز خاصی از کسی توقع ندارم، از شروع هفته پرستار هر روز همسرم با یک شاخه گل به منزل می آید و این بهترین هدیه ای است که دریافت کردم.
*نقش پرستاران را در دانشگاه و جامعه چطور ارزیابی می کنید؟
پرستار ستون اصلی درمان است این یک واقعیت است و صرفاً چون خودم پرستار هستم این جمله را بیان نمی کنم، این پرستار است که زمان طولانی با بیمار و همراهان بیمار سپری می کند و بهترین آموزش ها و ارتباطات را با بیمار دارد.
پرستاران در ارتباط گیری با بیمار و همراه بیماران و تغییر نگاه بیمار و همراه بیمار نقش دارد.
پرستاری یک رشته جامعی است و پرستاران می توانند سطح بهداشت جامعه را افزایش دهند و در حوزه مسائل بهداشتی و روانی آموزش دهنده بسیار خوبی هستند و مسئولان می توانند از ظرفیت پرستاران در این زمینه استفاده کنند.
مدت زمانی که پزشک با مردم ارتباط می گیرد بسیار محدودتر است و اگر امکان استفاده از علم و توانایی پرستاران وجود داشته باشد قطعا سطح علمی و بهداشتی جامعه افزایش پیدا می کند.
حمایت مسئولان از پرستاران تنها منحصر به تبلیغات رسانه ای نباشد
*در روز پرستار انتظار خاصی از مسئولان دارید؟
شاید این مسئله حرف همه همکاران ما باشد که مسئولان اقداماتی را که برای پرستاران انجام می دهند را بزرگ نمایی نکنند.
با اتفاقاتی که به ویژه در این ایام کرونا اتفاق افتاده شاید جامعه تصور کند که در حال حاضر پرستاران غرق در امکانات رفاهی و مالی هستند ولی واقعا اینگونه نیست.
دریافت های مالی ما پرستاران نسبت به قبل از شیوع ویروس کرونا هیچ تغییری نکرده و حتی به دلیل کرونا و کاهش درآمدهای بیمارستان کمتر هم شده است و تنها انتظار ما از مسئولان اهمیت دادن به قشر پرستار است.
مسئولان تنها در تبلیغات رسانه ای پرستاران را جان برکفان جبهه سلامت و رزمندگان سلامت خطاب نکنند بلکه آن حمایت لازم را از ما داشته باشند و براساس اهمیت و حمایت های خود این مسائل را رسانه ای کنند و با سخنان خود ما پرستاران را بی جهت سر زبان های مردم نیندازند که پرستاران در رفاه کامل هستند.
با توجه به تورمی که در جامعه حاکم است ما با مشکلات زیادی از نظر اقتصادی و خانوادگی همراه هستیم و همکاران ما نیز با این مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند.
وضعیت بندرگز و بیمارستان شهدا در این ایام چگونه بود و چه توصیه ای به مردم دارید؟
شهرستان بندرگز با وجود جمعیت کمتری که نسبت به سایر شهرستان های استان دارد آمار بیماران کرونایی در آن بسیار بالا است و ظرفیت بیمارستان ما گاهی بیش از ظرفیت است ولی با این وجود ریاست فعلی بیمارستان با تدبیری که دارند به خوبی توانستند این شرایط را مدیریت کنند.
جو خوب و صمیمی داریم و همکاران ما بی وقفه تلاش می کنند اما بار بستری زیادی وجود دارد و با توجه به جمعیت بیمارستان تعداد بیماران ما زیاد است و از مردم می خواهیم از برگزاری هر گونه دروهمی پرهیز کنند.
پایان پیام/695
منبع: شبستان
کلیدواژه: دغدغه پرستاران پیشگیری از شیوع ویروس کرونا پرستار ویروس کرونا روز پرستار پرستاری کرونا بیمارستان بستری ایام کرونا کرونا مبتلا دیدگاه مردم حال حاضر همکاران ما خانواده ها جامعه ما برای ما ما نیز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۳۳۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟
براساس آخرین بررسیها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگرانکنندهای است. آمار دیگری نشان میدهد که خودکشی پزشکان در چند سال اخیر ۵ برابر شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی هشدار میدهد: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنتها صعودی شده و احتمال دارد که به زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشورها پیشی بگیرد.»
این پزشک همچنین تاکید میکند: «ما در حال حاضر در ابتدای موج گذار از مهاجرتها و خودکشیهای جامعه پزشکی هستیم. این مقدمه شرایط کنونی است و به نظر من ماحصل سالهای سال مدیریت غلط درمانی است که اگر جلوی این روند گرفته نشود، ادامه پیدا میکند. در چنین فضایی اصلاحات جوابگو نیست و نیاز به تحول است.»
از پس دلتنگیهایش بر نیامدمیگویند، دکتر سمیرا آلسعیدی از پس تنهاییهایش برنیامد و مهدی عبدوس، پزشک در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «خانم دکتر سمیرا آلسعیدی فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل پلن دارویی خودکشی خود را با رزیدنتها مطرح کرده، آنها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم میگذارند، مرحوم به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. شاید در لحظات آخر زندگی گفته من زنی هستم که دنیا را روی انگشتان خود میچرخانم، اما از پس دلتنگیهایم بر نمیآیم. پزشکان بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرسهای فراوان کاری هستند.
آنها سرمایه کشور هستند احترامشان را حفظ کنید. تنهایشان نگذارید.» شرایط بهگونهای نگرانکننده شده است که بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که باید تصمیمات جدیتری از سوی مسوولان وزارت بهداشت گرفته شود. زمان مرگ پرستو، محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی درباره موضوع خودکشی در کادر سلامت به «دنیای اقتصاد» گفته بود: «کمیته ویژهای برای رسیدگی به مشکلات نیروهای طرحی راهاندازی شده است تا از حوادثی مانند نورآباد پیشگیری کند.» او تاکید کرده بود: «کمبود پزشک و نبود برنامهای برای پزشکان متخصص بومی اتفاقاتی، چون مرگ پرستو بخشی را رقم میزند.» همچنین قرار بود کمیتهای برای پیگیری و بررسی خودکشیها فعال شود. حال باید دید که نتایج این اقدامات چه میشود و آیا میتواند روند صعودی خودکشیها را کاهش دهد یا نه؟
سرعت گرفتن خودکشی کادر درمانبررسی توییتها و پیامهای تسلیت از سوی رئیس بیمارستان شریعتی و امیراعلم همه گویای این است که سمیرا آلسعیدی تا لحظه پیش از مرگ بهشدت کار میکرد و تا آخر عمر دست از درمان بیمارانش نکشیده است. پرسوجوها همچنین حاکی از این است که او بهشدت مهربان و خوشاخلاق بوده و همواره سعی در کمک به بیماران داشته است. با این حال سوال بسیاری از مردم این است که چرا یک پزشک که جایگاه مهمی در جامعه دارد، اینگونه زندگی را ترک میکند؟
سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی میگوید: «چند سالی است خودکشی در کادر درمان به ویژه پزشکان زیاد شده است. این زیاد شدن نسبت به گذشته است و البته باید بگویم که در کشوری مانند آمریکا آمار خودکشی بالاتر است. با این حال مساله مهم این است که در جامعه کنونی ما شیب خودکشی افزایش یافته و حتی ممکن است در صورت اجرا نشدن پیشگیریهای ضروری، به زودی نرخ خودکشی ایران از سایر کشورها بیشتر شود.» او این مساله را با توجه به آمار خودکشی قطعی ۱۶ نفر در سال ۱۴۰۲ بیان میکند با تاکید بر این نکته که ممکن است آمارها از این عدد بیشتر باشد، اما سکوت خانوادهها و آبروداری مانع از اعلام خودکشی شود. میرخانی پدیده خودکشی را چند عاملی میداند و تاکید میکند: «هیچوقت نمیتوان گفت، یک نفر به چه علت اقدام به خودکشی کرده است. قطعا عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، اما بهطور کلی مسائلی در جامعه پزشکی وجود دارد که ممکن است تشدیدکننده عوامل شخصی فرد شود.»
تحقیر سیستماتیک«زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا میکرد و از جایگاه مطلوبی بهرهمند میشد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی از نظر خانوادگی و عاطفی حساستر میشوند و از سوی دیگر بیداریهای مکرر فرد را بهشدت آسیبپذیر میکند.» میرخانی با بیان مهمترین عوامل تاثیرگذار روی خودکشی پزشکان میگوید: «یکی دیگر از عوامل، سختی کار است که وقتی با ناکامیهای پزشکی روبهرو شود، فرد را دچار ناراحتی عمیق میکند. از سوی دیگر بحث برخوردهای خشن بیمار و خانوادههای بیمار با پزشک است. چون موقعیت پزشکان در چند سال گذشته افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمارهایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه میدهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخوردهای خشن نسبت به پزشک معالج اعمال میکنند. مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آنها را با چاقو زدند. بهطور کلی میزان امنیت پزشکان پایین آمده است.»
او یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان را محیط پادگانی بیمارستانها عنوان میکند: «این موضوع به خصوص در مورد رزیدنتها صدق میکند. آنها گاهی ۷۲ ساعت نمیتوانند بخوابند و این شرایط بهشدت خطرناک است. معمولا این شرایط آنها را دچار افسردگی میکند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقتها این درمان به موقع انجام نمیشود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و بیشتر وقتها مشکلاتش لاینحل باقی میماند.» پیش از این، علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی ایران هشدار داده بود: «این حجم از افسردگی میان پزشکان جوان بیسابقه است!» یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور نشان میدهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند.»
میرخانی یکی دیگر از ریشههای اصلی این شرایط را دوران رزیدنتی میداند: «در سیستم سلامت و بهداشت ما تحقیر سیستماتیک وجود دارد. ساختار بهگونهای است که از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. او نمیتواند کوچکترین مخالفتی با بالادستی خود داشته باشد چراکه طبق قراردادی که دارد ممکن است که پای ضامنها و وثیقهای که گذاشته، پیش کشیده شود؛ بنابراین ترجیح میدهد سکوت کند. به هر حال بیشتر این افراد امکان ازدواج ندارند و در یک محیط ناامن زندگی میکنند.» سعید بابایی، روانشناس با توجه به خودکشیهای اخیر پزشکان توصیه میکند: «هر چقدر ما شرایط خوبی داشته باشیم و از تمام اختلالها به دور باشیم مثل افسردگی و اضطراب، ممکن است حس ناکافی بودن ما را به پوچی برساند و تمام تروماهای دوران کودکی تاثیر مستقیم رویمان بگذارد.»
زندگی در اتاقهای محقرمیرخانی در ادامه عوامل تاثیرگذار روی حال کنونی جامعه پزشکی میگوید: «بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستانها معمولا در اتاقهای محقر زندگی میکنند. شما ببینید چند عامل آنها را تحتتاثیر قرار داده است. پس وقتی همه این عوامل دست به دست هم میدهند برخی به پایان زندگی میاندیشند.»
میرخانی با تاکید بر این مساله که «خودکشی در دین ما اخلاقی و پسندیده نیست» یادآوری میکند: «افرادی که خودکشی میکنند در شرایط خاص روحی قرار میگیرند و آگاهی خود را به زندگی از دست میدهند و عملشان ناخودآگاهانه است؛ بنابراین این امر یاغیگری در برابر خدا یا کفر نیست.» اگر چه ممکن است این مساله به میان آید که پیش از این هم خیلی از رزیدنتها و پزشکان با این عوامل دستوپنجه نرم میکردند، با این حال میرخانی میگوید: «زمانی مردم برای پزشکان احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون اقبال عمومی جامعه از دست رفته است. دیگر احترام پیشین خود را ندارند. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده است و دلیل این امر به ساختار بهداشت کشور برمیگردد. هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها معمولا این هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.» حال باید دید که مسوولان چه راهحلی برای برونرفت از شرایط کنونی دارند و چگونه میتوانند محیط پزشکان را امن کنند تا این اندازه تنها نباشند تا به جایی برسند که حتی از فرزند خود بگذرند و خود را بکشند.