هدفگذاری نرخ تورم؛ اقدامی موثر در اقتصاد کشور
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۰۴۸۴۵
ایران اکونومیست- کارشناس امور اقتصادی گفت: به طور قطع یکی از روشهای مدیریت تورم هدفگذاری برای کاهش آن است و در تمام دنیا و کشورهای پیشرفته نیز این هدفگذاریها صورت میگیرد.
محمدرضا آرام بنیار درباره تعاریف ابر تورم در اقتصاد کشورها گفت: ساختار اقتصاد ایران ساختاری تورمی بوده است که ریشه اصلی آن در کسری بودجه دولتها است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: ریشه اصلی تورم، مربوط به هزینهها و نحوه مدیریت مخارجی است که دولت دارد. این ساختار در طول سال های گذشته تورمی بوده است اما در اقتصاد نسبتی با عنوان نسبت داراییهای پولی و مالی نسبت به داراییهای فیزیکی وجود دارد.
آرام بنیار خاطرنشان کرد: ایران کشوری متنوع در نوع داراییها و ذخایر است. هیچ زمان نسبت داراییهای پولی و مالی به اندازه ۱۰۰ درصد داراییهای فیزیکی نبوده است و در عمل در کشور ما هیچگاه ابرتورم به صورت ساختاری به وجود نمیآید. مهم ترین شاخصه ابرتورم، نسبت داراییهای مالی به داراییهای فیزیکی است که کمتر از یک است و در کشورهایی که این نسبت بیشتر از سه یا چهار است، میتوان گفت که اقتصاد آنها درگیر ابرتورم است.
وی با تاکید براینکه ایران کشوری تک محصول نیست، گفت: منابع معدنی و نفتی مختلفی در کشور به صورت گسترده در حال تولید است و اگر این شرایط نیز وجود نداشت، موقعیت جغرافیایی ایران و قابلیت کریدور و اتصال به شمال و جنوب جهان را دارد. به دلیل حجم عظیم منابع نفتی و گازی، حجم آب و امکان تولید محصولات غذایی و تنوع تولید محصولات معدنی و صنعتی در عمل امکان ابرتورم نیز وجود ندارد.
کارشناس مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: ریشه تورمهای بزرگ در ایران، کسری بودجههای سالانه دولتی به میزان ۷۰ درصد و بحثهای بین المللی مانند تحریم به میزان ۳۰ درصد است. اگر تاثیرات تورمی کسری بودجههای دولتی به درستی مدیریت شود تحمیل درصدهای ناشی از تحریم بسیار آسانتر خواهد بود و نقش آن را به حداقل کاهش میدهد.
وی درباره نرخهای تورم بالای ۵۰ درصد و این پرسش که آیا میتوان به آنها تعریف ابرتورم اطلاق کرد، تصریح کرد: به این نرخهای تورم، ابرتورم گفته نمیشود. ابرتورم، نرخ تورم چندصد درصدی مداوم است که در اقتصاد ایران امکان بروز ندارد.
آرام بنیار درباره هدفگذاری بانک مرکزی برای کاهش تورم و رساندن آن به محدوده ۲۲ درصد اظهار کرد: به طور قطع یکی از روشهای مدیریت تورم هدفگذاری برای کاهش آن است و در تمام دنیا و کشورهای پیشرفته نیز این هدفگذاریها صورت میگیرد؛ چون تورم یکی از فاکتورهای مهم اقتصادی در هر کشوری است.
این کارشناس مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: سوء مدیریت و حسن مدیریت یکی از عوامل موثر بر نرخ تورم است در نتیجه این هدفگذاری بسیار مهم است و سمت وسوی عملکردهای دولت و وزارتخانههایی مانند وزارت صمت را تعیین میکند.
وی ادامه داد: چون بانک مرکزی به تنهایی در مدیریت نقدینگی نمیتواند عملکرد موثری داشته باشد باید تمامی نهادهای دولتی و حتی مردم در کنترل حجم نقدینگی هماهنگ با هم عمل کنند اما در مجموع هدفگذاری نرخ تورم اقدامی مهم و موثر در اقتصاد کشور است.
ایبنا
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: کسری بودجه دارایی ها نرخ تورم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۴۸۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشبینی نگران کننده: امسال رشد اقتصادی نداریم؛ منتظر کاهش قیمت ارز و نرخ تورم هم نباشید
با توجه به آمار تشکیل سرمایه ثابت و روند نگرانکننده خروج سرمایه و همچنین افزایش قابلتوجه مالیات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد اقتصاد ایران در سالجاری نمیتواند رشد مطلوبی را تجربه کند.
به گزارش دنیای اقتصاد، با نگاهی به نوسانات متغیرهای پولی در سال گذشته و مسیر کاهشی تورم نقطهبهنقطه و همچنین هدفگذاری متغیرهای پولی در سالجاری توسط بانکمرکزی، برداشت اولیه این است که تورم در سالجاری روند نزولی را طی خواهد کرد.
اگر چه کاهش رشد نقدینگی میتواند یک نشانه مثبت باشد و کم و بیش این اتفاق نظر میان مکاتب اقتصادی وجود دارد که تورم در بلندمدت با نرخ رشد نقدینگی قابل توضیح است، اما به دلایل متعدد در کوتاهمدت نمیتوان انتظار همبستگی قوی میان این دو متغیر را داشت.
بنابراین حتی با فرض پایدار بودن روند کاهش نرخ رشد نقدینگی، در بازه زمانی یکساله عوامل مهمتری وجود دارد که در ارائه چشمانداز واقعبینانه از تورم باید در نظر گرفت.
با این حال لازم است به این نکته توجه کنیم که نیروهای شتابدهنده رشد نقدینگی همچنان در اقتصاد ایران فعالاند و تجربه دهههای گذشته نشان داده است که سیاستگذار پولی در مهار این نیروها توانایی بسیار محدودی دارد؛ بنابراین تا اطلاع ثانوی نهتنها کاهش پایدار نرخ رشد نقدینگی دور از ذهن به نظر میرسد، بلکه شواهد متعدد روند معکوس را نشان میدهد.
یکی از عواملی که تقریبا در همه جهشهای تورمی کوتاهمدت در اقتصاد ایران حضور پررنگی داشته، جهش نرخ ارز بوده است. بهویژه با توجه به ریسکهای سیاسی که در سالجاری اقتصاد ایران در پیشرو دارد، نشانهای از توقف روند رشد نرخ ارز دیده نمیشود.
نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در آبانماه برگزار میشود و سطح تنشهای منطقهای، دو متغیر سیاسی بسیار مهم در تعیین روند رشد نرخ ارز و متغیرهای دیگر اثرگذار بر تورم در سالجاری است.
پیروزی کاندیدای حزب دموکرات میتواند فشار بر نرخ ارز را کاهش و درنتیجه پیامدهای تورمی جهش ارزی را تخفیف دهد. اما در صورت پیروزی دونالد ترامپ، تشدید تحریمها و افزایش سطح درگیریها دو خطر جدی برای اقتصاد ایران در سالهای پیشرو خواهد بود که به جهش ارزی و به تبع آن تورم دامن میزند.
رشد اقتصادی یک متغیر مهم اثرگذار بر تورم به شمار میآید. در سال گذشته اقتصاد ایران رشد نسبتا قابل قبولی را تجربه کرد که عمدتا متاثر از رشد درآمدهای نفتی بوده است. در سالجاری رشد اقتصادی متاثر از رشد درآمدهای نفتی را نمیتوان انتظار داشت؛ بنابراین با توجه به آمار تشکیل سرمایه ثابت و روند نگرانکننده خروج سرمایه و همچنین افزایش قابلتوجه مالیات در لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، به نظر میرسد اقتصاد ایران در سالجاری نمیتواند رشد مطلوبی را تجربه کند.
با توجه به نقش درآمدهای مالیاتی در کاهش کسری بودجه و درنتیجه کاهش فشار بر رشد پایه پولی و نقدینگی، ممکن است افزایش درآمدهای مالیاتی بهعنوان یک نیروی کاهنده تورم قلمداد شود، اما اثر افزایش شتابان مالیات ورای ظرفیت اقتصاد قطعا بر رشد اقتصادی و به تبع آن تورم اثر منفی خواهد داشت. بهعلاوه، سختگیریهای مالیاتی به خروج موقت و دائمی سرمایه از چرخه اقتصاد منجر میشود که از این طریق نیز بر تورم اثر منفی خواهد داشت.
هدر دادن منابع ارزی با توزیع ارز به نرخهای دستوری همواره یکی از عوامل ایجاد تورم در بلندمدت بوده است. بنا به گفته رئیس بانکمرکزی، دولت در سال گذشته ۷۰ میلیارد دلار ارز به قیمت ۲۸هزار تومان و ۴۰هزار تومان توزیع کرده است. در سال گذشته بالغ بر ۳۵۰۰هزار میلیارد تومان رانت ارزی فقط از جانب اختلاف نرخ آزاد و سامانه نیما «تخصیص» یافته است.
در حال حاضر اختلاف نرخ ارز بازار آزاد و سامانه نیما حدود ۶۰درصد است که به معنای سود بادآورده ۶۰درصدی برای دریافتکنندگان ارز با نرخ نیمایی است. این فقط یک نمونه از رانتهای عظیم موجود در اقتصاد ایران است که مسیر نهایی آنها به تورم ختم میشود.
معمولا به موازات جهشهای ارزی، اینگونه «تدابیر» خسارتبار با فضاسازی رسانهای رانتجویان شدت میگیرد؛ بنابراین با وجود اینکه درآمد نفتی سال گذشته افزایش قابلتوجهی داشته و در سالجاری نیز حداقل فروش بالای یکمیلیون بشکه در روز قابل انتظار است، احتمال تشدید تحریمها و جلوگیری از ورود درآمدهای نفتی به چرخه اقتصاد و هدر دادن منابع ارزی اثر کاهشی درآمدهای ارزی بر نرخ تورم را با ابهام مواجه میسازد.
آنچه در سالهای پیشرو بیش از گذشته موجب نگرانی بوده، این است که پیامدهای تورمی تصمیمات سیاستگذاران، آنها را به اتخاذ تصمیمات دیگری از قبیل کنترل قیمت، دخالتهای مخرب در بازار، هدر دادن منابع و تعمیق رانت سوق میدهد که بیش از پیش به تورم و خروج سرمایه دامن میزند. اقتصاد ایران در یک مارپیچ تورمی بسیار خطرناک قرار دارد و شوکهای بیرونی ازقبیل جهش ارزی یا درگیری منطقهای میتواند کابوس ابرتورم را به واقعیت تبدیل کند. باید توجه داشت که تورم مزمن در دهههای گذشته، زیرساختهای ذهنی و عینی خروج بخش قابلتوجهی از اقتصاد کشور از چرخه ریال را ایجاد کرده است که تحقق آن به معنای از دست رفتن امکان ابتکار عمل سیاستگذار و هموار شدن مسیر ابرتورم است.