سرنوشت پولهایی که دیکتاتورها خارج کردهاند
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۰۵۸۱۱
آفتابنیوز :
مالزی از معدود کشورهایی بود که توانست نجیب رزاق، نخست وزیر سابق این کشور را محاکمه کند و اموال بهدستآمده از پولشویی یا دزدی از بیتالمال را پس بگیرد. دولت پاکستان نیز نمونه دیگری بود که توانست پس از افشاسازی بزرگ اسناد پاناما (Panama Papers) نواز شریف، نخست وزیر سابق این کشور را بازداشت و محکوم به پرداخت جزای مالی کند اما زمانی که یک دیکتاتور مالاندوزی یا سرمایهگذاری خارجی میکند، ماجرا پیچیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روایتهای عجیبی از ثروت افسانهای قذافی، صدام، عبدالله صالح و ... وجود دارد. در ادامه، ماجرای دیکتاتورهایی را میخوانید که حتی پس از سقوطشان، مردم آن کشور رنگ پولهای به تاراج رفته را ندیدند.
«بهار عربی»، لقمهای چرب برای کشورهای غربی
سرهنگ معمر قذافی که از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۱ حاکم لیبی بود، در اکتبر ۲۰۱۱ (مهر ۱۳۹۰) پس از ماهها تعقیب و گریز، بهدست نیروهای انقلابی لیبی افتاد و کشته شد. مرگ دیکتاتور سابق لیبی درپی اعتراضات بزرگ «بهار عربی» سرمایه عظیمی را برای کشورهای خارجی و فلاکت، جنگ داخلی و حضور داعشیها را برای مردم این کشور به ارمغان آورد اما بحران بزرگتر، ثروتی افسانهای بود که سرهنگ قذافی با سرمایهگذاری در بانکها، املاک و شرکتهای چند ملیتی به جا گذاشت؛ ثروتی بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار که سالهاست توسط دولتهای خارجی ضبط شده یا به سرقت رفته است.
سال ۲۰۱۱، هنوز انقلابیون در پی مخفیگاه قذافی بودند که باراک اوباما، رئیس جمهوری وقت آمریکا با امضای فرمانی دستور داد حدود ۳۰ میلیارد دلار از داراییهای مربوط به لیبی در موسسات مالی آمریکا مسدود شود. به گزارش یاهو فاینانس، همان زمان کانادا ۲۴ میلیارد دلار، اتریش ۱۷ میلیارد دلار و انگلستان ۱۰ میلیارد دلار از سرمایه خاندان قذافی را بلوکه کردند اما رسوایی بزرگ زمانی رخ داد که مقامات بلژیکی در پاییز سال ۲۰۱۷ پس از تحقیق و تفحص اعلام کردند مبلغ ۱۰ میلیارد یورو از مجموع ۱۶ میلیارد یورو داراییهای بلوکهشده قذافی که در بانک Euroclear Bank نگهداری میشد، بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ «ناپدید» شده است. رسوایی بعدی مربوط به لندن بود که از دارایی بلوکهشده قذافی چندین میلیون پوند مالیات دریافت کرده است!
درآمدزایی ریاض از پناهندگی دیکتاتور تونس
جمعه ۲۶ آذر ۱۳۸۹، «محمد بوعزیزی» جوان دستفروش تونسی در اعتراض به توقیف چرخدستی و کالاهایش، خود را در مقابل ساختمان شهرداری به آتش کشید تا اینگونه آتشفشان خشم ۲۳ ساله ملت تونس علیه ژنرال «زینالعابدین بن علی» دیکتاتور این کشور فوران کند. مرگ تراژیک بوعزیزی سرآغاز اعتراضات «بهار عربی» بود. در پی این اعتراضات «زینالعابدین بن علی» و همسرش لیلا طرابلسی از این کشور گریختند. در تاریخ ۲۱ فوریه ۲۰۱۱، دولت موقت تونس در درخواستی رسمی از عربستان سعودی خواست تا بن علی را برای محاکمه تحویل دهد. دیکتاتور تونس اما تا زمان مرگش در شهریور سال ۹۸ در عربستان ماند. الجزیره در همان سال ۲۰۱۱ در گزارشی نوشته بود دیکتاتورهای مصر و تونس بخش زیادی از ثروتهای میلیاردی خود را از بانکهای اروپایی به عربستان و امارات منتقل کردهاند. در آن زمان مجموع داراییهای رئیس جمهوری مخلوع تونس و همسرش از جمله حسابهای بانکی وی در سوییس، هتلهای برزیل، آرژانتین و املاکش در فرانسه پنج میلیارد یورو برآورد شده بود. ثروتی که اطلاع دقیقی از سرنوشت آن در دست نیست.
معمای ثروت صالح و خنده خاندان مبارک
فوریه سال ۲۰۱۵، دویچه وله به نقل از کارشناسان سازمان ملل متحد نوشت که علی عبدالله صالح، رئیسجمهوری پیشین یمن، در دوره ۳۳ ساله زمامداری خود، تا ۶۰ میلیارد دلار ثروت بههم زده است. بخش بزرگی از این ثروت محصول فساد و دریافت رشوه از کنسرنهای خارجی برای انعقاد قراردادهای نفت و گاز بود. او سه سال پیش کشته شد و معلوم نیست چه بلایی سر ثروتش که در بیش از ۲۰ کشور جهان پنهان شده و متعلق به مردم فقیر و جنگ زده یمن است، آمده است. بلوکهشدن ثروت دیکتاتورهایی که در پی اعتراضات سال ۲۰۱۱ سقوط کردند، یک استثنا هم دارد. ثروت شخصی حسنی مبارک، دیکتاتور نظامی مصر دست کم چهار میلیارد و ۶۰۰ میلیون یورو تخمین زده شده است. بخشی از داراییهای شخصی دیکتاتور سایق مصر برای سالها در بانکهای سوئیس مسدود بود. اما با کودتای ژنرال عبدالفتاح سیسی، رئیس جمهوری فعلی مصر علیه محمد مرسی، رئیس جمهوری منتخب این کشور، داراییهای مبارک نیز آرامآرام آزاد شد. این اقدام پس از آن رخ داد که عالیترین دادگاه تجدیدنظر در مصر، حسنی مبارک را از اتهام مسئولیت داشتن در کشتن صدها نفر از معترضان در جریان اعتراضهای سال ۲۰۱۱، تبرئه کرد.
وقتی واشنگتن جیب بغداد را خالی کرد
صدام حسین، رئیس جمهوری سابق عراق که سال ۲۰۰۳ دستگیر و در سال ۲۰۰۶ به اتهام جنایت علیه بشریت به دار آویخته شد، یکی دیگر از دیکتاتورهایی بود که طی سالها میلیاردها دلار مالاندوزی نامشروع داشت؛ ثروتی که بخش قابل توجهی از آن، خارج از عراق سرمایهگذاری شده بود و با اعدامش، توسط دولتهای غربی مصادره شد. «ایاد علاوی» سیاستمدار برجسته عراقی سال ۱۳۸۲ گفته بود: «شورای انتقالی به دنبال ۴۰ میلیارد دلاری است که صدام آنها را به خارج از عراق انتقال داده و در بانکهای سوئیس، ژاپن، سنگاپور، امارات متحده عربی، آلمان و دیگر کشورها ذخیره کرده است.» دولت واشنگتن پس از سرنگونی حکومت صدام حدود ۲۰ میلیارد دلار از داراییهای بلوکهشده عراق را که در صندوق ذخیره بانک مرکزی آمریکا نگهداری میشد، به بغداد بازگرداند. اما سال ۲۰۱۱ فاش شد که یکسوم از این پول (شش میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار) که برای کمک به بازسازی عراق در نظر گرفته شده بود، «ناپدید» شده است. ۲۷ خرداد سال ۹۰، روزنامه لس آنجلس تایمز، به نقل از استوارت بوان، بازرس کل بازسازی عراق، نوشت: احتمال بهسرقترفتن بخشی از این پولها منتفی نیست. او گفته بود در این صورت، این «بزرگترین سرقت در تاریخ ایالات متحده» خواهد بود.
پسگرفتن ثروت مسدودشده آسان نیست!
در بالا به سرنوشت داراییهای خارجی چندین دیکتاتور پرداخته شد. اما این فهرست میتواند دهها نام دیگر را نیز در خود جای دهد. آخرین نمونه آن، دارایی الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهوری بلاروس معروف به «آخرین دیکتاتور اروپا» است. سوئیس که به گاوصندوق قدرتمندان و دیکتاتورهای جهان معروف است، به تازگی داراییهای لوکاشنکو و پسرش را به دلیل «خشونت دولت علیه معترضان» مسدود کرد. این اقدام در حالی است که سوئیس برای ضبط دارایی دیکتاتورهای جهان طی سالهای گذشته تحت فشار قرار گرفته است. در همین راستاست که زوریخ ۶۰۰ میلیون دلار از ثروت «ایملدا مارکوس» همسر سابق دیکتاتور فیلیپین و شش میلیون دلار ثروت «موبوتو سساسکو» دیکتاتور سابق کنگو را به دولتهای قانونی پس از آنها بازگردانده است. با این حال، ۱۷ سال طول کشید تا دولت سوئیس دارایی ضبطشده به مردم فیلیپین را به آنها برگرداند. پولهای هنگفتی از دیکتاتورهای سابق در بانکهای این کشور و برخی دیگر از کشورهای غربی هست که سالهاست آزاد نشده و آنها در حال بهرهبردن از این پولها هستند
منبع: روزنامه خراسانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: دیکتاتورها ثروتمندان رهبران سیاسی فساد مالی میلیارد دلار رئیس جمهوری بانک ها سال ۲۰۱۱ سال ها پول ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۰۵۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر تاریخ بگذارد؟
فرارو- غسان شربل؛ مدیر مسئول روزنامه "الشرق الاوسط"، آنتونی بلینکن به هاروارد رفت. او در راهروها با سایه مردی روبرو شد که چندین دهه پیش از او سکاندار سیاست خارجی امریکا بود. نام آن مرد "هنری کیسینجر" بود. او هنگام عبور از ساختمان شورای امنیت ملی و همچنین شورای روابط خارجی با همان شبح ملاقات خواهد کرد. صاحب سایه سنگین آن شبح هم چنین عاشق نگارش مقاله و تفکر طولانی در مورد آینده امریکا و موقعیت و جایگاه ان کشور در جهان بود. بلینکن اکنون در دفتر وزیر امور خارجه نشسته است.
به گزارش فرارو به نقل از عرب نیوز، کیسینجر چندین دهه پیش آن دفتر را ترک کرد، اما سایه او باقی ماند. چقدر زندگی با وجود یک سایه از گذشته دشوار است. گویی او همواره تو را مورد قضاوت و آزمون قرار میدهد. مردم نیز وسوسه میشوند تا رهبران امروز را با رهبران گذشته مقایسه کنند. امانوئل مکرون رئیس جمهور فعلی فرانسه درک میکند که تکیه زدن بر صندلی مردی که شبح اش بر سرش سنگینی میکند به چه معناست. او دشواری زندگی در سایه "شارل دوگل" را میداند.
زمان داوری میکند و صاحبان موقعیت و مقام را به سوی سرنوشت خود سوق میدهد و نتایج را زیرنظر دارد. در این میان جایی برای کارکنان عادی که مانند آب رودخانهای که به دریا میریزند به سمت فراموشی میشتابند وجود ندارد.
تاریخ صرفا اسامی افرادی که تاثیرگذار بوده و به اصطلاح اثرانگشتی از خود برجای گذاشته اند را حفظ و یادآوری میکند حتی اگر گاهی آن تاثیرگذاری با ارتکاب جنایت آلوده شده باشد. به همین خاطر است که تاریخ افرادی که در نقاط عطف اثری از خود بر جای گذاشتند فراموش نکرده است.
تاریخ "ژول مازارن" سیاستمدار برجسته ایتالیایی و امضاکننده معاهده وستفالی، معاهده پیرنه و معاهده الیوا ابزارهای حقوقی لازم برای تبدیل فرانسه به قدرت اصلی در قاره اروپا را فراموش نمیکند. تاریخ هم چنین "شارل موریس دو تالیران پریگور" که با نام تالیران شناخت میشود دیپلمات برجسته فرانسوی که در سالهایی که پیروزیهای نظامی فرانسه یکی پس از دیگری کشورهای اروپایی را تحت سلطه فرانسه قرار داد و دیپلمات ارشد ناپلئون بود و برای صلح تلاش میکرد را فراموش نمیکند.
تاریخ "مترنیخ" سیاستمدار اتریشی مبتکر نظام توازن قوا را فراموش نمیکند. تاریخ "اتو فون بیسمارک" زمامدار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم آلمان ملقب به "صدراعظم آهنین" که توانست آلمان را متحد کرده و امپراتوری آلمان را تاسیس کند را فراموش نخواهد کرد.
تاریخ "ژو انلای" از مهمترین رهبران سیاسی معاصر چین و اولین نخست وزیر جمهوری خلق چین که به اتخاذ سیاستهای میانه روانه و به خصوص ایفای نقش در معتدل کردن اوضاع پس از انقلاب فرهنگی شهرت داشت را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "ویاچسلاو میخائلوویچ مولوتف" و "آندرِی آندریویچ گرومیکو" وزرای خارجه اسبق اتحاد جماهیر شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ هم چنین "یوگنی ماکسیموویچ پریماکوف" وزیر خارجه و نخست وزیر اسبق شوروی را فراموش نخواهد کرد. تاریخ "سرگئی لاوروف" وزیر خارجه فعلی روسیه را نیز فراموش نخواهد کرد علیرغم آن که او در تله اوکراین افتاد.
بلینکن در هواپیمایی که او را به پکن رساند به ساعت خود نگاه کرد. زمان رو به اتمام است. تهدید باخت "جو بایدن" در انتخابات پیش رو بر سرش سنگینی میکند. دادگاههای امریکا با مردی پر سر و صدا به نام گدونالد ترامپ" سروکار دارند، اما محاکمه او باعث کاهش محبوبیت نزد هواداران اش نشده است. اگر بایدن از کاخ سفید برود بلینکن نیز با او خواهد رفت. پس از آن احختمالا کتاب خاطرات اش را مکنتشر میکند و سخنرانی خواهد کرد، اما بازنشستگی برای او وسوسه انگیز نیست. موضوع آن است که برجای گذاشتن اثر انگشت خود بر تاریخ مهمتر از ذکر جزئیات دوران تصدی مقام وزارت خارج در یک کتاب خاطرات است. برجای گذاشتن اثر انگشت در تاریخ حکم یک تمبر دائمی را دارد.
چقدر سخت است ملاقات با امپراتور چین مردی که کلیدهای کارخانه جهانی را در دست دارد و میخواهد در رتبه بندی قدرتهای بزرگ در جایگاه دوم قرار گیرد. ولادیمیر پوتین به ذهنش خطور کرد. او در جنگ اوکراین شکست نخواهد خورد، اما نبرد طولانی و پرهزینه شد.
جنگ در اوکراین نیاز روسیه به کشور "مائوتسه تونگ" را افزایش داد. به ذهن ارباب کرملین خطور نکرده بود که رقیب واقعی روسیه دریای انسانی ساکن در مرزهای آن است. پوتین از سرنوشت آمریکا فرار کرد و به سرنوشت چین گرفتار شده است. قرار ملاقات واقعا دشوار است. مردی (شی) که بلینکن با او دست خواهد داد نه با تهدید ناشی از انتخابات مواجه است و نه وسایل ارتباط جمعی و نه حتی کسی جرات مخالفت با او را دارد، زیرا حزب اش یعنی حزب کمونیست چین نیز او را همتای مائو و حتی قدری فراتر از او معرفی کرده است.
سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر کرده است. کیسینجر قرار بود در تاریخ ۹ جولای ۱۹۷۱ میلادی در شمال پاکستان استراحت کند، اما راحتی چیزی است که دیگران را وسوسه میکند نه شخصی مانند کیسینجر. او مخفیانه عازم چین شد. این دیدار باعث شد او دانش خود را از کشوری که از آن بازدید کرده بود به امریکاییها انتقال دهد. گفتگوهای ماراتن گونه بین افراد باهوش انجام شد. طی ان کیسینجر با "ژو انلای" نخست وزیر وقت چین صحبت کرد و از او خواست تا از "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور وقت امریکا برای بازدید از چین که آشکارا موضعی خصمانه در قبال امپریالیسم داشت و ایالات متحده را "ببر کاغذی" خوانده بود دعوت بعمل آورد. نتیجه سفر نیکسون به چین در فوریه ۱۹۷۲ شبیه وقوع یک کودتا در موازنه قوای بین المللی بود. اتحاد جماهیر شوروی چارهای جز در پیش گرفتن راه تنش زدایی با غرب نداشت امری که کیسینجر معتقد بود به زوال امپراتوری شوروی خواهد انجامید.
بلینکن اشاره کرده که متوجه شده "شی جین پینگ" عجلهای برای رویارویی با آمریکا ندارد، اما او نمیخواهد شاهد شکست پوتین باشد، زیرا شکست او بیگانگی تایوان از سرزمین اصلی چین را عمیقتر میسازد.
در هواپیمایی که بلینکن را به خاورمیانه برد او دوباره به ساعت خود نگاه کرد. شرایط فعلی سخت و خطرناک است. پژواک قتل عام غزه به قلب دانشگاههای آمریکا رسیده است. دولت بایدن در پی عملیات طوفان الاقصی به سرعت از اسرائیل حمایت کرد، اما کشتار هفته ماهه ارتکابی توسط اسرائیل فراتر از حد تحمل است. در این میان نیز ایران و اسرائیل شلیک موشکهایی را رد و بدل کرده اند. اگر خاورمیانه با یک فروپاشی کامل مواجه شود چه خواهد شد؟ آمریکا چیزی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل دریغ نمیکند، اما آن مرد همانند یک جنگجوی زخمی رفتار میکند. اگر او تهدید خود را مبنی بر حمله به رفح عملی کند آتش تنش احتمالا گسترش خواهد یافت.
بار دیگر سایه کیسینجر بلینکن را تسخیر میکند. کیسینجر در جریان جنگ ۱۹۷۳ میلادی یعنی جنگ رمضان یا به زعم اسرائیل یوم کیپور از اسرائیل حمایت کرد، اما عملا گزینه مذاکره را به عنوان تنها راه برون رفت تحمیل کرد. او دیپلماسی شاتل خود را راه اندازی کرد و با انور سادات و حافظ اسد منطبق با ایدههای واقع گرایانه خود در حوزه روابط بین الملل رایزنی کرد. نتیجه این رایزنیها دو توافق برای حل مناقشه بود. توافق طرف مصری صحنه درگیری اعراب و اسرائیل را تغییر داد و بعدا در را به روی کمپ دیوید و خروج مصر از بعد نظامی جنگ گشود.
موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی هستند و نیاز به مردانی دارند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت داشته باشند. آیا بلینکن میتواند دریچهای را که به یک کشور مستقل فلسطینی منتهی میشود باز کند؟ چنین اقدامی تحولی اساسی در صحنه خاورمیانه ایجاد خواهد کرد.
آمریکا اشتباهاتی تاریخی را مرتکب شده است برای مثال، زمانی که به دولتهای پیاپی اسرائیل اجازه نقض مفاد توافق نامه اسلو را داد. امریکا زمانی دچار اشتباه تاریخی شد که طرح صلح عربی را نادیده گرفت.
اکنون نیم قرن پس از سفر کیسینجر به خاورمیانه هواپیمای بلینکن در حال حرکت است. رفع ظلمی که در حق مردم فلسطین اعمال شده این بار کودتای بزرگی خواهد بود که مرز نقشهای کشورهایی، چون ایران، ترکیه، روسیه و چین را دوباره ترسیم خواهد کرد. صلح فراگیر به خاورمیانه فرصتی برای تمرکز بر توسعه، مبارزه با فقر و تروریسم و رفع بدبختی زندگی در چادرها را میدهد. آیا بلینکن میتواند اثر انگشت خود را بر روی تاریخ برجای بگذارد همان طور که کیسینجر در بیش از یک نقطه در جهان از جمله در مذاکرات برای خروج امریکا از ویتنام آن کار را انجام داد؟ باز هم میگویم که موقعیتهای تراژیک نیازمند تصمیم گیریهای استثنایی و مردانی هستند که در استفاده از نقاط عطف برای ساختن سرنوشت مهارت دارند.