Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-05-07@02:27:16 GMT

دو جانباز به خیل شهدا پیوستند

تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۲۲۰۹۴

دو جانباز به خیل شهدا پیوستند

به گزارش روز سه شنبه خبرنگار حوزه ایثار وشهادت ایرنا،‌ شهید آب‌بر اهل کرمانشاه دی سال ۶۵ در منطقه سومار بر اثر آسیب ترکش مجروح و جانباز شد.

شهید قاسمی از جانبازان ۵۰ درصد دوران دفاع مقدس نیز پس از سالها تحمل رنج‌های ناشی از مجروحیت آسمانی شد و به  همرزمان شهیدش پیوست.

پیکر این جانباز گرانقدر با حضور مردم ولایت‌مدار چهاردانگه و خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران و جمعی از مسئولان محلی و با رعایت دستور العمل های بهداشتی تشییع و در بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

شهید قاسمی از هنرمندان برجسته هنرهای تجسمی بود.

مادر شهیدان «کافی» به فرزندان شهیدش پیوست

حاجیه خانم «صغرا حاجی‌کریم‌حلوایی» مادر گرانقدر شهیدان «حسین و مهدی کافی» در سن ۹۵ سالگی به علت کهولت سن دار فانی را وداع گفت و به لقاءالله پیوست.

شهید «حسین کافی» سال ۴۵ در شهر قزوین به دنیا آمد و سال ۶۵ در قلاویزان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به صورت به شهادت رسید. همچنین شهید «مهدی کافی» سال ۴۷ در شهر قزوین به دنیا آمد و سال ۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و پاها به شهادت رسید.

مادر شهیدان «به‌نشین جهرمی» به لقاءالله پیوست

مرحومه حاجیه خانم «احترام خادم‌پیر»، مادر شهیدان «شکرالله و عزت‌الله به‌نشین جهرمی» از شهدای شهرستان جهرم در سن ۸۷ سالگی به دلیل کهولت سن و ایست قلبی دعوت حق را لبیک گفت و به فرزندان شهیدش پیوست.

شهید «شکرالله به‌نشین جهرمی» سال ۶۲  در منطقه حاج عمران به شهادت رسید و شهید «عزت‌الله به‌نشین جهرمی» سال ۶۷ در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل شد.

برچسب‌ها والدین شهدا جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: والدین شهدا جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی والدین شهدا جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی اخبار کنکور نشین جهرمی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۲۲۰۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، شهید عبدالرضا موسوی جانشین شهید  محمد جهان آرا در سپاه خرمشهر بود. این دو شهید بزرگوار تا پای جان برای حفظ شهرشان در هنگام تجاوز دشمن جنگیدند و همراه دیگر مدافعان خونین شهر مقاومت کردند.

چهارم آبان ۵۹ که خرمشهر سقوط کرد، همگی هم قسم شدند تا خاک میهن را از دشمن پس بگیرند، اما قسمت نبود هیچ کدام شان آزادی خرمشهر را در سوم خرداد ۱۳۶۱ ببینند. محمد جهان آرا در هفتم مهرماه ۱۳۶۰ در حادثه سقوط هواپیمای فرماندهان در کهریزک تهران به شهادت رسید و موسوی نیز در ۱۷ اردیبهشت سال ۶۱ در جریان عملیات «الی بیت المقدس» و قبل از آزادی خرمشهر شهید شد.

به مناسبت سالگرد شهادت سردار شهید دکتر عبدالرضا موسوی، با فراهه عبدالخانی مادر و خاتون موسوی خواهر شهید گفت و گویی انجام دادیم.

بانو عبدالخانی مادر ۸۶ ساله شهید در بیان خاطراتی از آخرین ماه‌های حیات زمینی فرزندش می‌گوید: شاید دو یا سه ماه به شهادت عبدالرضا باقی مانده بود که هفته‌ای چند بار من را به گلزار شهدای آبادان می‌برد. آن زمان خرمشهر سقوط کرده بود و ما در آبادان حضور داشتیم.

مادر شهید ادامه می‌دهد: یکبار به عبدالرضا گفتم: پسرم! چرا این قدر من را به گلزار شهدا می‌آوری. جا‌های دیگری هم برای رفتن و سرزدن وجود دارد. در پاسخ گفت: "اینجا قطعه‌ای از بهشت است مادر جان! اینجا بهترین بندگان خدا آمریده اند. " دو یا سه ماه بعد خودش هم به شهادت رسید و پیکرش در همان گلزار دفن شد.

وی در بیان خاطره دیگری از فرزندش اظهار داشت: یک روز دیدم که عبدالرضا برمزار شهیدی قرآن می‌خواند. صوت بسیار زیبایی داشت. آن روز مرحوم همسرم (پدر شهید) همراه مان بود. گفتیم: عبدالرضا‌ای کاش بر مزار ما هم اینطور با صدای خوش قرآن بخوانی. گفت: نه من دوست دارم شما بر مزارم قرآن بخوانید. من و پدرش خیلی ناراحت شدیم. گفتیم تو جوانی، اما ما سن و سالی داریم. تو باید بمانی و حالا حالا‌ها زندگی کنی. ما برای تو آرزو‌ها داریم. اما عبدالرضا روی حرف خودش بود و می‌گفت روزی می‌رسد که ما برسر مزار او قرآن بخوانیم.

این مادر شهید می‌افزاید: پسرم در اواخر عمر زمینی اش مرتب به گلزار شهدا می‌رفت. خودش هم بوی شهدا را گرفته بود. یک روز در گلزار شهدای آبادان دیدم عبدالرضا کنار مزار شهید گمنامی ایستاده و در فضای خالی کنار مزار شهید، چوبی را به زمین فرو می‌کند. جلوتر رفتم و دیدم در آن فضای خالی کنار قبر شهید گمنام، مرتب این چوب را فشار می‌دهد. پرسیدم: چرا همچین کاری می‌کنی؟ گفت: اینجا محل دفن من است. زمانی که شهید شدم، من را اینجا دفن می‌کنند.

بانو عبدالخانی ادامه می‌دهد: آن زمان هنوز خرمشهر آزاد نشده بود و به حتم اگر خونین شهر آزاد می‌شد و به شهرمان برمی گشتیم، به حتم او را در خرمشهر دفن می‌کردند. چون شهر ما آنجا بود. اما انگار به دل پسرم برات شده بود که قبل از آزادی خرمشهر به شهادت می‌رسد و پیکرش را در همین گلزار شهدای آبادان دفن می‌کنند. اتفاقا همین طور هم شد و پسرم چند روز قبل از آزادی خرمشهر به شهادت رسید و پیکرش را در جایی دفن کردند که خودش نشان داده بود.

خاتون موسوی خواهر شهید نیز از قول مادرش اظهار می‌دارد: چند ماه قبل از شهادت عبدالرضا، به خاطر علاقه و جایگاه بسیار بالایی که در خانواده داشت، می‌خواست همه را خصوصا مادرمان را آماده شهادتش کند؛ لذا زیاد مادرمان را به گلزار شهدا می‌برد و برسر مزار آنها قرآن می‌خواند و از مقام شهدا برای مادر می‌گفت. همه اینها به خاطر این بود که پدر و مادر را آماده شهادتش کند.

خواهرشهید بیان می‌دارد: مادرم قضیه چوبی را که برادرم در محل دفنش به زمین فرو برده بود را تعریف کرد. روز دفن عبدالرضا، این چوب درست بالای مزارش بود. ما آن چوب را می‌دیدیدم و به کرامت این شهید بزرگوار پی بردیم که چطور مدتی قبل از شهادتش، محل دفن خودش را نشان داده بود. مادر می‌گوید وقتی که من چوب را بالای مزار پسرم دیدم، همانجا فهمیدم خدا نگاه بسیار خاصی به او دارد.

خواهر شهید می‌افزاید: سال ۱۳۵۵ شهید عبدالرضا موسوی در رشته پزشکی در کل ایران نفر اول شد و همچنین نفر اول اعزام به خارج از کشور بود. این شهید بزگوار سرشار از نبوغ، استعداد، هوش، ذکاوت، پشتکار، تقوا، تواضع، مدیریت، مسولیت پذیری و البته خلوص محض بود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • یادواره شهدای اردیبهشت ماه قزوین برگزار می‌شود
  • شهید عبدالرضا موسوی؛ از رتبه اول کنکور پزشکی تا شهادت برای فتح خرمشهر/ شهیدی که محل دفنش را مشخص کرده بود
  • شهادت نوزاد نجات یافته از شکم مادر شهید + فیلم
  • شهدا رفتند تا امروز بزرگترین مستکبران جهان جرئت تعرض به کشور را نداشته باشند
  • شهدا برکت مجموعه انتظامی هستند
  • پلیس هر لحظه در معرض شهادت است
  • روحانیت در دفاع از دین جان و مال را فدا می‌کند
  • تشییع و خاکسپاری مادر شهید ایزدیان در مسجدسلیمان+فیلم
  • تشییع و خاکسپاری پیکر مادر شهیدان والامقام دزفولی در اندیمشک
  • شهدا بار دیگر با پیام آزادگی در اصفهان تشییع شدند