در شرایط ترس و نومیدی نقابها برداشته میشود
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۳۸۷۶۲
نمایشگاه روزهای سگی ۲۰۲۰ درباره روزهای سخت دوران اخیر و تاثیر آن بر حالات، روحیه و پیچیدگیهای روانی انسانهاست که در اثر یک بحران هویدا میشوند. در دورههای بحران، هنگامی که حادثه یا شرایطی پیش میآید که روند عادی زندگی را بر هم میزند روی دیگری از انسانها بروز میکند که در شرایط عادی هرگز دیده نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در استیتمنت این نمایشگاه آمده است: "آب دریا جوشید، شراب ترش شد، سگها دیوانه شدند، مرد در خشم میسوخت و همه موجودات دیگر تباه شدند و اینچنین انسان را در کنار امراض دیگر تبهای سوزان، تشنج و جنون گرفت."
به بهانه نمایشگاه جدید افرا صفا با عنوان «روزهای سگی ۲۰۲۰» که در گالری آرتیفکت نیویورک با این هنرمند به گفتگو نشستیم.
عنوان نمایشگاه «روزهای سگی ۲۰۲۰» است. چطور به این نام رسید و علت این نامگذاری چیست؟
«روزهای سگی» اصطلاحی در زبان انگلیسی به معنی گرم ترین روزهای تابستان است. در گاهشماری های قدیمی به روزهایی گفته می شده که صورت فلکی سگ در حالت درخشان تری قرار می گرفته است و مردم بر این باور بوده اند که این حالت در ستارگان باعث رخوت و بیماری در انسانها و دیوانگی در حیوانات و سگها میشود.
شباهتی میان تغییر رفتار انسان ها در اثر یک بحران و بیماری هاری در سگ ها دیدم. سگ ها حیواناتی بسیار دوست داشتنی و باوفا و صمیمی هستند که حس دوست داشته شدن و علاقه را در ما ایجاد می کنند و بهترین دوست انسان ها هستند اما هنگامی که بحرانی مانند بیماری هاری به جانشان می افتد خویی کاملا متفاوت از آن ها بروز می کند. غیرقابل پیش بینی و باعث وحشت می شوند. و این بی شباهت به خوی انسان ها در این دوره ی بحران نیست.
درباره ایده شکل گیری این نمایشگاه بگویید؟
این نقاشیها به دوره اخیر بیماری همه گیری کرونا اشاره دارند اما دربارهی ابعاد گسترده تری از رفتارهای انسانی نیز است. آنچه در این مدت برای من جالب بود بُعد رفتارشناسانه پدیده کرونا بود. اینکه شیوه برخورد آدم ها با یک بحران چگونه است و اینکه هنگامی که قوانین مرتبط با یک پدیده در جامعه وجود ندارند انسان ها چگونه خود را تطبیق می دهند. شاهد این بودیم که در اثر یک امر ناشناخته درهمه جای جهان و حتی بسیاری از کشورهای پیشرفته و مرفه دنیا چه خوی و رفتار خشن عجیب و غریزی ای در اثر ترس از انسان ها سر زد.
هنگامی که نظم و روند عادی زندگی در اثر یک بحران که تجربه قبلی از آن نداریم به هم می خورد نقاب ها بر می افتند و چهره ای از آدم ها آشکار می شود که تا آن موقع هویدا نبوده است. نشان می دهد که انسان ها را تنها قوانین در چارچوب هایی قرار داده است وگرنه ما همان موجودات غریزی هستیم و این حرف های زیادی درباره ی تمدن بشری دارد. این وجه از بحران کرونا در کنار اتفاق های دیگری که رقم زد برای من بسیار عجیب بود و دلم می خواست آن را ثبت کنم.
برپایی یک نمایشگاه بینالمللی آن هم در نیویورک آن هم در شرایط بحرانی که دنیا با آن مواجه است کار بسیار سختی به نظر میرسد. چطور شد در چنین شرایطی تصمیم به برگزاری این نمایشگاه گرفتید؟
تصمیم برگزاری این نمایشگاه از سه سال پیش گرفته شده بود. اتفاقات زیادی در این چند سال افتاد که تهدیدی برای لغو شدن این نمایشگاه بود. مثل بالا رفتن قیمت ارز، قانون منع ورود ایرانیان به آمریکا و تحریم های شدید. اما کرونا دیگر شاه مشکلات بود و ما انتظار داشتیم که نمایشگاه لغو شود. اما خوشبختانه در تاریخ این نمایشگاه شهر نیویورک در شرایط بهتری از نظر شیوع بیماری قرار داشت و در نهایت تصمیم گالری بر برگزاری نمایشگاه با رعایت پروتکل های بهداشتی بود.
مشکل اصلی برای برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور فرستادن آثار است که تحریم ها و هزینه های بالا آن را بسیار سخت می کند. ولی به هر صورت انجام شد هرچند من به دلیل قانون منع ورود ایرانیان به آمریکا نتوانستم در نمایشگاهم شرکت کنم. اما فکر می کنم تجربه ی این نمایشگاه نشان می دهد که جلوی سفر و حرکت انسان ها را می توان گرفت اما جلوی حرکت و پیش روی هنر را نه.
این نمایشگاه چندمین تجربه بین المللی شما بود و چه تفاوتهایی این نمایشگاه با سایر تجربیات بینالمللی شما دارد؟
تجربه های پیشین من همیشه نمایشگاه های گروهی بودند. این یک نمایشگاه انفرادی است و در نتیجه تجربه متفاوتی از نظر اهمیت نمایشگاه است هرچند اینکه به دلیل قوانین آمریکا و کرونا نتوانستم در نمایشگاه حضور پیدا کنم کمی شیرینی این تجربه را تلخ کرد اما به هر حال اتفاقی بسیار فرخنده در این شرایط سخت است.
میزان استقبال علاقهمندان هنری در خارج کشور با توجه به شناخت و تجربیات شما چه تفاوتهایی با فضای هنری داخل دارد؟
تفاوتی که من مشاهده می کنم کوچک بودن جامعه ی هنردوست در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته تر است. در کشورهایی که اهمیت دولتی بیشتری به هنر داده می شود با آموزش در مدارس هنر به بخشی از تار و پود جوامع تبدیل می شود. رفاه و فراقت از مشکلات زندگی هم البته بی تاثیر نیست. جامعه ی هنردوست در ایران کم تعداد است هرچند به خاطر گسترش اطلاعات و دانشگاه های هنر این موضوع دارد به آرامی تغییر می کند. اما در جوامع غربی اطلاعات عمومی درباره هنر مدرن و معاصر در بطن جامعه بیشتر است.
درباره این نمایشگاه بگویید و مضامین آن و تفاوت هایی که با سایر آثار شما دارد؟
نمی شد که در این یک سال کار کرد و تحت تاثیر بحران همه گیری نبود. این آثار هم به دوره اخیر کووید اشاره دارند. من در نقاشی هایم به ندرت انسان ها را تصویر می کنم اما کارهایم همیشه درباره ی آدم هاست و از این نظر نقاشی هایم تغییری نکرده اند. اما از نظر موضوع نسبت به قبل مضامین وسیع تری برایم اهمیت پیدا کرده اند و شاید بتوان گفت جهانی تر شده ام. هرچه سن آدم بیشتر می شود بیشتر متوجه تاثیر مسائل جهانی بر زندگی شخصی مان هستیم. از نظر تکنیکی می توانم بگویم که دوران کرونا به من کمک کرد چون با وجود دشواری زندگی تصمیم گرفتم در اجرای نقاشی کمتر به خودم سخت بگیرم و رهاتر نقاشی کنم. به نظر خودم نقاشی های جدیدم نسبت به قبل آزادترند و فکر می کنم این روند را ادامه دهم.
نمایشگاه افرا صفا با عنوان «روزهای سگی ۲۰۲۰» در گالری آرتیفکت نیویورکافرا صفا پیش از این تجربیاتی نظیر شرکت در آرتفر بینالمللی آکسفورد در انگلستان، دوسالانه هنر فلورانس و نمایشگاه بینالمللی کلاژ و مجسمهسازی Marvelous در سانفرانسیسکو را در کارنامه خود دارد.
افرا صفا متولد ۱۳۷۰ تهران است. تحصیلات خود را در رشتهی مترجمی انگلیسی به پایان رساند و سه کتاب در زمینهی هنر و نمایشگاهگردانی با ترجمهی او از نشر نظر به چاپ رسیده است. مقالات و گزارشهای متعددی از او در مجلهی آنلاین زمینه به چاپ رسیده است. دوره کوتاه کیوریتوری را در مدرسهی کیوریتوریال ونیز گذارنده و تجربهی کیوریتوری نمایشگاه را در این شهر دارد. نمایشگاههای متعدد گروهی در ایران، ایتالیا، فرانسه، انگلستان و آمریکا را داشته است که می توان به نمایشگاه کلاژ در سانفرانسیسکو، نمایشگاه تابلوهای کوچک در پاریس، جشنوارهی هنر فلورانس و آرتفر بین المللی آکسفورد و نمایشگاه انفرادی در گالری الهه اشاره کرد.
این نمایشگاه از تاریخ ۹ دسامبر (۱۹ آذرماه) تا ۲۵ دسامبر (۵ دیماه) در گالری آرتیفکت نیویورک برپا است.
برچسبها هنر معاصر هنرهای تجسمی نقاشیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: هنر معاصر هنرهای تجسمی نقاشی هنر معاصر هنرهای تجسمی نقاشی اخبار کنکور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۳۸۷۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خداوند برای انسانها رستگاری میخواهد
از سلسله جلسات تدبر در سوره «رعد» که از سوی مدرسه دعا و نظامسازی وابسته به مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران برگزار میشود، شب گذشته یکشنبه 16 اردیبهشت در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد. طی آن هانی چیتچیان با اشاره به آیات 11 تا 15 این سوره مبارکه، دلایلی متقن در باب ولایت الهی و اینکه تنها ولایت خداوند و هر آن کس که ولایت او از جانب خدا تأیید شده است، وسیلهای برای رستگاری و کمال انسان است، به میان میآورد.
در بخشی از آیه 11 سوره مبارکه «رعد» چنین بیان میشود که «... إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّیٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ...»(یقیناً خدا سرنوشت هیچ ملتی را به سوی بلا، نکبت، شکست و شقاوت تغییر نمیدهد تا آن که آنان آنچه را از صفات خوب و رفتارشایسته و پسندیده در وجودشان قرار دارد به زشتیها و گناه تغییر دهند) از معنای این فراز از آیه مشخص میشود که هر جامعهای سهمی از رشد و هدایت دارند و این امر به شکل پیشفرض برای آنها تعیین شده است به این معنی که خداوند برای همه انسانها با هر ظرفیت و جایگاهی چیزی غیر از فلاح و رستگاری نمیخواهد حال آن که عدهای اصرار به آن دارند تا با تغییر سرنوشت خود آن را به سمت زشتی و شقاوت منحرف ساخته و تغییر دهند.
بر این اساس مبنای آفرینش الهی بر پایه هدایت انسان استوار است و اینگونه نیست که خداوند حتی با لحظهای رها کردن انسان، موجبات لغزش و به ورطه ضلالت و گمراهی افتادن او را فراهم سازد؛ به زبانی عامیانه تنظیمات کارخانهای آفرینش انسان بر مدار هدایت و ارزانی ساختن مواهب و نعمات الهی مقرر شده است و البته چه بسا در طول تاریخ بشریت اقوامی بوده و هستند که درصدد برهم زدن و خراب کردن این قانون الهی بوده و سعی در تغییر آن داشتهاند.
براساس آنچه که قرآن به آن اشاره دارد، چه بسیار اقوامی که سعی در برطرف ساختن زندگی هدایتگر و سعادتمند از خود داشته و راه ضلالت و گمراهی را در پیش کشیدند، همچوم قوم «ثمود»، «اسرائیل» و «لوط» و وقتی صحبت از قوم میشود، یعنی تشکلی که بر انجام کاری و فعلی مشترک اجماع دارند. این تعبیر با عبارت امت که هدف و سرانجامی مشترک را برای خود تعیین کرده و به سمت آن پیش میروند، متفاوت است.
به بخش دیگری از آیه 11 این سوره توجه کنید: «... وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ ...»(و هنگامی که خدا نسبت به ملتی آسیب و گزند بخواهد [برای آن آسیب و گزند] هیچ راه بازگشتی نیست؛ زیرا برای آنان جز خدا هیچ یاوری نخواهد بود) با دقت در این فراز، متوجه میشویم که حتی اگر قرار باشد بر قومی مورد و پیشامد ناگوار و سوئی وارد شود آن نیز از اراده خداوند ناشی میشود. در نتیجه اینگونه نیست که حتی به فرض قومی راه انحراف و نگونبختی را برای خود انتخاب کرده باشد، خداوند نیز رأی و نظرش بر این باشد، بلکه ممکن است به آن قوم مهلتی برای جبران اشتباه و خطایش را بدهد. این امر از جمله اوصاف صبور و بخشندگی خداوند است و نکته جالب توجه اینکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان نیز به این امر صحه گذاشته است.
در روایات زیادی از معصوم(ع) این امر نیز مشهود است که خداوند به محض مشاهده ارتکاب بندگان به عمل خیر و صلاح، فوراً به ملائک خود فرمان به ثبت و نگهداری آن را میدهد، حال آن که در مورد انجام عمل ناشایست تعللی در ثبت و ضبط اعمال دارد تا فرد یا قوم مرتکب درصدد جبران برآمده یا از کرده خود پشیمان شوند و توبه کنند.
اما سرآخر همه اینها برای اثبات یک مفهوم راستین و حقیقی است و آن اینکه انسان به غیر از خدا ولی و سرپرستی ندارد و سرپرستی اگر به ابنای بشر در طول تاریخ سپرده شده باشد، تنها آن قسم از آن موجه و قابل قبول است که مورد تأیید و تأکید خداوند قرار گرفته باشد. همچنانکه که ما در مقابل ولایت خیر و حق، ولایت کفر و شرک را نیز داریم و در هر دو جبهه نیز پیروانی وجود دارند، اما تفاوت فاحشی میان آنها قابل مشاهده است.
به آیه 12 سوره «رعد» میرسیم که میفرماید: «هُوَ الَّذِی یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَ طَمَعًا وَیُنْشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ» و البته بعد هم متوجه آیه 13 میشویم که در آن آمده است: «وَیُسَبِّـحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِکَةُ مِنْ خِیفَتِهِ وَیُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَیُصِیبُ بِهَا مَنْ یَشَاءُ وَهُمْ یُجَادِلُونَ فِی اللَّهِ وَهُوَ شَدِیدُ الْمِحَالِ» در این دو آیه صحبت از رعد و برق است. منظور از برق همان زخمه نوری است که به واسطه برخورد دو ابر باردار، آسمان را روشن میکند و منظور از رعد نیز صدای نسبتاً مهیبی است که کمی نگرانی و ترس را نیز به دنبال میآورد. اما برای چه این مثال در این بخش از سوره «رعد» آمده است؟
در بخشی از آیه 12 این سوره رعد و برق آسمان مایه ترس و امید ذکر شده است. ترس از این ناحیه که ممکن است خطراتی متوجه انسان یا جنبندگان روی زمین داشته باشد و امید از اینکه به واسطه چنین رویداد طبیعی، شاهد بارش رحمت الهی باشیم که به واسطه آن زمین و هر آنچه در آن است، زنده و بارور میشود. چنین حالتی میان خوف و رجاء برای اثبات این نکته است که ولایت الهی بر این اساس مقرر شده است. این میتواند امری نسبی باشد به این معنا که پذیرفتن ولایت خدا حتماً با سختیها و مرارتهایی همراه است، اما در کنار چنین مفهوم در صورت صبر و مداومت انسان، پذیرش ولایت الله سویههایی به غایت نیک و خوشایند نیز دارد. اتفاقاً براساس آنچه که پیشتر اشاره شد، اراده خدا بر آن است تا انسانها ولو با داشتن لغزش و انحرافاتی به سوی کمال و رستگاری حرکت کنند.
در آیه 13 در کنار صحبت از صدای رعدی که گویی از آن تعبیر همه کائنات به جهت تسبیح خداوند برای ارزانی داشتن همه مواهب و نعمات است، صحبت از صواعق میشود، ارتعاشی برقآسا که اگر با هر جنبندهای از جمله انسان برخورد کند، کار او را یکسره خواهد کرد. مراد از این تشبیه پذیرش ولایت خدا و غیر خداست که با وجود آنکه به فاصلهای بسیار کم از یکدیگر قرار دارند، اما در یکی رحمت و سلامت است و در دیگری فنا و نیستی و در ادامه به این نکته تأکید میشود که با وجود چنین مثال بلیغ و روشنی همچنان جمعی از افراد سر جنگ با خدا و نافرمانی از ولایت الله را دارند.
مورد دیگری که پس از پذیرش ولایت خدا مطرح است و آیه 14 این سوره به آن اشاره دارد، بحث دعوت است که میفرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ۖ وَالَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا یَسْتَجِیبُونَ لَهُمْ بِشَیْءٍ إِلَّا کَبَاسِطِ کَفَّیْهِ إِلَی الْمَاءِ لِیَبْلُغَ فَاهُ وَمَا هُوَ بِبَالِغِهِ ۚ وَمَا دُعَاءُ الْکَافِرِینَ إِلَّا فِی ضَلَالٍ» دعوت تنها از جانب خداست و هر آن کس که دعوت خدا را لبیک گوید که در امتداد ولایت الهی است، میتواند به فلاح و رستگاری برسد، هر چند که ولایت شیطان و کفر نیز دارای دعوت است و همانطور که به آن اشاره شد، آنها نیز پیروانی دارند، اما نکته جالب توجه اینجاست که ولایت کفر قادر نیست او را به هدفی مشخص و سعادتمند برساند.
وقتی دعوتی صورت میگیرد، چه از جانب حق و چه از جانب کفر، دعایی نیز به وجود میآید که به نوعی اجابت دعوت است. وقتی بنیان ولایت کفر بنیانی سست و بیپایه باشد و دعوت آن نیز با وجود همه زرق و برقش، از وجاهت برخوردار نباشد، لذا دعایی که از سوی پیروانش صورت میگیرد، قادر نخواهد بود او را به سرمنزل مقصود و هدف غایی انسانی یعنی کمال و سعادت رهنمون سازد.