Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب، علی ربیعی سخنگوی دولت طی یادداشتی به مناسبت میلاد حضرت مسیح (ع) نوشت: وقت ذکر حدیث مسیح، «برادرم عیسی» می‌گفت رسول‌الله و امیرالمؤمنین. در همه قرون تمدنی اسلامی این مناسبات برادرانه را می‌شد در رؤیت تابلویِ همجواری مسجد و کلیسا در خیابان‌های اصفهان، استانبول و سمرقند و باکو و ارومیه تا بالکان و آن سوی رود دانوب دید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امروزه اما «هویت‌های مرگبار» در اشکال گوناگون خود، آن میراث ملموس تمدنی را در معرض مخاطره قرار داده‌اند.

هویت‌ها چگونه مرگبار می‌شوند و آنچنان که در نمونه داعش دیدیم در قالبی به ظاهر مذهبی و یا آنچنان که در قالب شعار «آمریکا اول» ترامپ دیدیم، زندگی را، صلح را در آن سوی خط تقسیم‌بندی میان «ما» و «آنها» به پرسش می‌گیرند؟ آمارتیاسن در کتاب «هویت و خشونت»، سازوکار تبدیل و تقلیل هویت‌های مذهبی و یا قومی به یک هویت تکواره را با تحلیلی درخشان نشان داده است: دفاع از هویتی انحصاری برای اهداف خشونت‌آمیز، از خلال «تأکید و انگیزشی گزینشی به پوشاندن و در محاق بردن دیگر وابستگی‌ها و پیوندها می‌پردازد.» (هویت و خشونت، ترجمه فریدون مجلسی، ص ۲۰۲)

این هویت‌های مرگبار هستند که با «غیرسازی کاذب»، «پل‌های رابطه» را تبدیل به «دیوارهای جدایی» می‌کنند و با برساختن هویت‌های افراط گرایانه، چه در قالب داعشیسم و صهیونیسم یا افراطی‌گری آن سوی دنیا که در شکل حاد خود در ترامپیسم خلاصه شده است، زیست صلح‌آمیز مردمان منطقه از هر دین و آئینی را تهدید می‌کند.

ایران برخاسته از تمدن ایرانی - اسلامی ما با بهره از همان آموزه‌های دینی مداراجویانه و مسالمت‌گرایانه از ابتدا کوشید یاریگر همان روح همزیستی در منطقه باشد که قرن‌هاست در ایران جاری است. برای عبور از عصر تک‌هویتی‌های مرگبار در همه اشکال داعشی و غیرداعشی، در منطقه منادی این بوده‌ایم که «صلح در دسترس است.»

این رخداد آرزومندانه در این روزهای یأس‌آلود دست‌یافتنی‌تر از همیشه است؛ تنها اگر یکبار دیگر همه انواع بشر و پیروان ادیان ابراهیمی به سنت‌ها و بنیادهای حقیقی اعتقادات و سنت انبیا خود بازگردند. اکنون جهان در هر گوشه‌ای از بی‌عدالتی، خشونت و تبعیض آزرده است و تلخ‌تر اینکه بسیاری از این رفتارهای انسان‌ستیزانه به نام دین و در لوای مناسک ظاهری ادیان انجام می‌گیرد.

آنچه امروز بنیادگرایی دینی خوانده می‌شود و مظاهر خود را در خشونت باور نکردنی داعش از یک طرف و نژادپرستی رژیم اسرائیل و شهوت جنگ‌های بی‌پایان در آمریکا و با حمایت مسیحیان اونجلیکال از طرف دیگر نشان داده و دهه‌های آغازین قرن بیست و یک را تاریک کرده است، در واقع نه بنیادگرایی بلکه تحریفی کم‌نظیر از جوهره و پیام آسمانی ادیان الهی در خدمت برخورد جعلی تمدن‌هاست.

با بازگشت به آموزه‌های مشترک ادیان الهی که خیر فردی و جمعی، عدالت، آزادی، برادری، رواداری و اعتدال در کانون و مخرج مشترک همه آن ادیان قرار دارد، می‌توان سعادت و صلح را بار دیگر تجربه کرد. این رجعت به بنیادهای دین و دین‌پیرایی از تمام آلودگی‌ها و تحریف‌ها، بیش از هر جای دیگری در منطقه ما که مملو از ستیزهای اجتماعی و بین‌المللی است، ضرورت دارد.

چنین تجربه‌ای را ما قرن‌هاست در ایران تجربه می‌کنیم. دیروز در جمع هموطنان مسیحی خودمان در مراکز سالمندان و خیریه چیلویان و ساهاکیان بودم؛ مشارکت ایرانیان در کمک به نیازمندان فارغ از تعلقات دینی را در یک مرکز هموطنان مسیحی شاهد بودم که جلوه‌ای از این همزیستی و همدلی است؛ این همزیستی را در سراسر شهرهای ایران و جمع عبادتگاه‌های همه ادیان در خیابان ۳۰ تیر تهران که نماد همزیستی و تمدنی است می‌توانیم مشاهده کنیم.

امروز نیاز فقط همبستگی بین‌ادیانی نیست بلکه باید از همبستگی‌های مذهبی نیز در داخل کشور مراقبت کنیم که دستخوش تحرکات افراطی‌ها قرار نگیرد. در این دوره تاریخی بی‌نظیر که خشونت‌گرایی و افراطی‌گرایی ترامپیسم سال‌هاست که زندگی ایرانیان از هر دین و قومی را با تلخی روبه‌رو کرده است، ما نیازمند جامعه‌ای پر از عطوفت، مهربانی و مدارا هستیم و اتفاقاً سیاستمداران و سیاست‌گذاران باید پیشتاز آن باشند.

امروز نیازمند دم مسیحایی برای همزیستی توأم با مدارا و اعتدال و زدودن تحریم هستیم. بزرگترین نیاز برای رفع آثار تحریم، یکپارچگی و وحدت و شنیدن صداهای آرام و امیدبخش در داخل کشور است. این با گفت‌وگوی بزرگ اجتماعی که بارها بدان اشاره کرده‌ام میسر خواهد شد؛ گفت‌وگویی که با همدلی و همزیستی تاریخی می‌تواند ما را به جریانی تأثیرگذار در صلح منطقه‌ای و نیز همزبانی و همراهی ملی برای گذر عزتمندانه از دوران تحریم و رسیدن به جامعه‌ای سرشار از رشد و توسعه و آزادی و شادابی رهنمون کند.
 

منبع: تقریب

کلیدواژه: هویت ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.taghribnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تقریب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۵۷۷۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند. 

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • خشونت علیه دانشجویان و اساتید ذات واقعی آمریکا را نشان داد
  • تنفر جهانی از اسرائیل و صهیونیزم یا یهودی ستیزی؟
  • بازداشت ۲ هزار نفر از معترضان حامی فلسطین در آمریکا
  • امیرعبداللهیان: عملیات وعده صادق موجب همبستگی ایرانیان داخل و خارج شد
  • اولین واکنش نکونام به برکناری خطیر/عده‌ای همه کار کردند استقلال نتیجه نگیرد
  • هم اندیشی بین المللی اصحاب ادیان و مسئله غزه برگزار می شود
  • خشم محافل عراقی از دخالت‌های گسترده سفیر آمریکا در بغداد
  • توهمات یک ذهن افراطی
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده
  • حمله جنگنده‌های آمریکایی و انگلیسی به مناطقی در یمن