رمان معمایی «همسایه بغلی» برای رده سنی کودک و نوجوان
تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۶۲۶۷۳
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان ، گری گیزلین نویسنده فرانسوی-اسپانیاییِ کتاب «بچه قلدرها» مدرک ادبیات و زبانشناسی خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرد. وی تاکنون داستانهای متعددی برای کودکان و نوجوانان نوشته است. منتقدان، مجموعه داستان «همسایه بغلی گولز» را که گیزلین نوشته است، تحسین کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کتاب «همسایه بغلی؛ یک شب شوم برای بچه قلدرها» درباره «هارولد بل» نوجوان دوازده سالهای است که در شهر ساحلی کوچکی زندگی میکند و روزهایش را با مطالعه و گشت و گذار در پیاده روها میگذراند. این نوجوان قادر نیست روی صندلی چرخدار در برابر شرارت الکس قلدر و نوچه هایش مقاومت کند. وقتی فرانک گولز، نویسنده رمانهای ترسناک به همراه دخترانش با آنها همسایه میشود، همه چیز تغییرمی کند.
هارولد سریع متوجه میشود زندگی در همسایگی خانواده گولز هرگز نمیتواند آرام و طبیعی باشد. در واقع فرانک داستان هایش را براساس ماجراهایی ماورایی و واقعی مینویسد. هارولد با پیدا شدن سنگ مردگان با اتفاقهای عجیب و جدیدی روبه رو میشود؛ تا جایی که میفهمد این سنگ میتواند تاریکترین امیدهایش را تحقق بخشد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کتاب جنایی رمان کودک و نوجوان همسایه بغلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۶۲۶۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که دستور جنایت صادر کرد! | مادرم گفت تو دیوانه ای و شنیدن این جمله موجب شد تا من ...
همشهری آنلاین؛ حوادث : ساعت ۲۲ شنبه شب، ساکنان ساختمانی در یکی از محله های پایتخت متوجه فریادهایی شدند که از واحد طبقه سوم به گوش میرسید. در طبقه سوم مادر و پسری زندگی میکردند که همسایه ها هر ازگاهی صدای درگیری آنها را میشنیدند. آن شب اما دعوای آنها متفاوت تر از شب های دیگر بود؛ پسر جوان مدام فریاد می کشید و مادرش کمک می خواست. همسایهها خود را به مقابل در آپارتمان آنها رساندند اما هر چه در زدند کسی در را باز نکرد و ناگهان صدای مادر قطع شد. همسایه ها با پلیس تماس گرفتند و دقایقی که گذشت بوی دود و آتش به مشامشان رسید و آتش نشانی را خبر کردند.
گزارش قتل
پلیس و آتش نشانان پایتخت در زمانی کوتاهی در محل حادثه حاضر شدند و پس از ورود به آپارتمان طبقه سوم، آتش را مهار کردند. آنها با پیکر بی جان زنی در سالن پذیرایی مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. کمی آنطرف تر پسر مضطرب و پریشان وی ایستاده بود که توسط پلیس دستگیر شد. در این شرایط گزارش این جنایت به قاضی محمد مهدی براعه بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حاضر شدند. بررسیها حکایت از این داشت که مقتول حدود ۷۰ ساله بود و به دست پسر ۳۶ ساله اش به قتل رسیده بود. پسر این زن پس از قتل مادرش، در خانه بنزین ریخته و آنجا را به آتش کشیده بود تا به زندگی خودش هم پایان بدهد اما با حضور بهموقع همسایهها آتش آسیبی به او نرسانده بود.
عامل این جنایت دستگیر شد و در بازجویی ها به قتل مادرش اعتراف کرد اما گفت که قصد گرفتن جان وی را نداشته است. این پسر جوان گفت: سالهاست که دچار مشکلات روحی و روانی شده ام و مدام دارو مصرف می کنم. چند ماهی هم در بیمارستان اعصاب و روان بستری بودم و شرایط خوبی نداشتم. هر وقت داروهایم را نمی خوردم، خشم وحشتناکی به سراغم می آمد و صداهایی در گوشم می شنیدم؛ صدای افراد مختلف که شبیه به زمزمه بودم.
وی ادامه داد: هر ازگاهی با مادرم دعوا می کردم اما آن شب ماجرا فرق داشت. مادرم از من پرسید که آیا قرص هایم را مصرف کرده ام یا نه. آن روز فراموش کرده بود قرص هایم را مصرف کنم و روانم بهم ریخته بود. مادرم عصبانی شد و به خاطر فراموشی ام اعتراض کرد. سپس خواست تا داروهایم را مصرف کنم. حتی به من گفت دیوانه ای و باید قرص هایت را بخوری. این جملهاش عصبانی ام کرد. بعد همان صداهای عجیب را در گوشم شنیدم. صداها می گفتند که انتقامت را بگیر. نمی دانم چه شد که جان مادرم را گرفتم. بعد که به خودم آمد تازه فهمیدم که چه اشتباهی مرتکب شده ام. تصمیم گرفتم با آتش زدن خانه به زندگی خودم هم پایان بدهم اما نقشه ام ناتمام ماند و دستگیر شدم.
این پسر جوان پس از اقرار به قتل بازداشت شد و بازپرس جنایی دستور داده تا سلامت روانی وی مورد بررسی قرار بگیرد. این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد که متهم سابقه بیماری روحی و روانی و بستری شدن در بیمارستان را داشته است.
کد خبر 849440 برچسبها فراجا بیماری روانی قتل - قاتل