لحظهشماری برای پایان بحران دیپلماتیک
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۸۱۱۴۱
ساعت 24-9 روز مانده به برگزاری نشست سران شورای همکاری خلیجفارس در ریاض، وزرای خارجه ۶ کشور عربی عضو این شورا، روز گذشته در جلسه مجازی مقدماتی این نشست به میزبانی بحرین شرکت کردند. رسانههای عربی روز شنبه خبر داده بودند که سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان با ارسال نامهای برای رهبران ۵ کشور دیگر عربی حاشیه جنوبی خلیجفارس، از آنان برای شرکت در نشست ریاض دعوت به عمل آورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نشست که پیش از این قرار بود در منامه پایتخت بحرین انجام شود، به پیشنهاد کویت و برای تسریع در آشتی میان قطر و عربستان، به ریاض منتقل شد. این نشست بعد از آن برگزار میشود که وزیر امور خارجه کویت از پیشرفت قریبالوقوع در مذاکرات آشتی میان قطر و کشورهای محاصرهکننده عربی به رهبری عربستانسعودی خبر داد.
وزرای خارجه 6 کشور کویت، بحرین، قطر، عمان، عربستانسعودی و امارات متحده عربی، روز یکشنبه در جلسه مجازی وزرای خارجه برای تعیین دستور کار نشست سران گردهم آمدند. جلسه مقدماتی وزرای خارجه کشورهای عضو معمولا، با فاصله کمی از جلسه سران برگزار میشد، اما به نظر میرسد که جلسه اخیر برای رایزنی جهت حل و فصل اختلافات دیپلماتیک میان قطر و چهار کشور محاصرهکننده عربی، با فاصله بیشتر برگزار شود. به نوشته رسانهها در صورتی که این نشست موفقیتآمیز باشد، انتظار میرود تا هفته آینده و قبل از برگزاری اجلاس سران شورای همکاری خلیجفارس، توافقی میان کشورهای عضو، دستکم درخصوص بازگشایی آسمان کشورهای عربی همسایه به روی پروازهای قطری به دست بیاید. در صورت رفع اختلافات دیپلماتیک، ممکن است با حضور امیر قطر، بعد از سه سال و نیم، بار دیگر نشست سران شورا با حضور قطر و کشورهای محاصرهکننده برگزار شود.
عربستانسعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر، چهار کشوری بودند که خرداد ماه سال ۱۳۹۶ در اقدامی هماهنگ قطع کامل روابط سیاسی و اقتصادی و محاصر کامل مرزی قطر را اعلام کردند. چهار کشور عربی با صدور بیانیهای ۱۳ شرط برای برقراری روابط عادی با قطر اعلام کردند که از جمله آنها قطع روابط صمیمانه با تهران، اخراج نظامیان ترکیه از خاک قطر، اخراج رهبر معنوی اخوانالمسلمین از خاک قطر، تعطیلی شبکه خبری الجزیره و «قطع حمایت از تروریسم» بود.
آشتی علیه ایران؟
برخی رسانهها و تحلیلگران غربی، تلاش عربستان برای آشتی با قطر را در راستای احیای اتحاد علیه ایران در میان کشورهای حاشیه خلیجفارس توصیف میکنند. خبرگزاری رویترز روز یکشنبه با انتشار خبر برگزاری نشست وزرای خارجه کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس نوشت که این نشست با هدف حل «اختلافاتی که باعث ایجاد مانع برای اتحاد علیه ایران شده است» برگزار شد. با این حال، ایران رسما از هرگونه پیشرفت در زمینه آشتی میان کشورهای عربی جنوب خلیجفارس استقبال کرده است و آن را در راستای ثبات منطقه توصیف میکند .
خرداد ماه سال جاری در سومین سالگرد آغاز محاصره قطر توسط چهار کشور عربی، رسانههای امریکایی از تلاش رییسجمهور امریکا برای آشتی در خلیجفارس برای افزایش فشار بر ایران خبر داده بودند. 6 ماه پیش وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت، دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکا، عربستانسعودی و امارات را تحت فشار قرار داده تا به ممنوعیت اعمال شده علیه شرکتهای هواپیمایی قطر برای پرواز در آسمان این کشورها پایان دهند. ماه گذشته در پی سفر داماد دونالد ترامپ، به عربستان و قطر، این ادعا مجددا توسط رسانههای امریکایی تکرار شد.
نیمه آذر ماه امسال، جارد کوشنر، داماد رییسجمهور امریکا در سفری به عربستانسعودی و قطر با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر دیدار و گفتوگو کرد. به گزارش رسانهها هدف اعلام شده این سفر میانجیگری میان قطر و عربستان برای حل اختلافات و گشودن حریم هوایی سعودی به سوی هواپیماهای قطری و نیز گشودن مرزهای زمینی آن به منظور محروم کردن ایران از ۱۰۰ میلیون دلار در سال از عبور هواپیماهای قطری از حریم هوایی ایران که در حال حاضر انجام میشود.
بلافاصله بعد از این سفر بود که ناصر محمد احمد الصباح، وزیر خارجه و اطلاعرسانی کویت در بیانیهای از پیشرفت جدی در گفتوگوها برای حل بحران دیپلماتیک خلیجفارس و توافق قریبالوقوع میان طرفین خبر داد. وزیر خارجه کویت در این بیانیه از تلاشهای رییسجمهور امریکا و داماد او هم تشکر کرد. در پی اعلام این خبر، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با انتشار پیامی به زبان عربی در حساب کاربری توییتر خود، از پیشرفتها در زمینه آشتی در خلیجفارس استقبال کرد. ظریف نوشت: «از تفاهمات اعلامی کویت در خلیجفارس استقبال میکنیم. سیاست دیرینه ایران دیپلماسی، روابط مبتنی بر حسن همجواری و گفت و گوی منطقهای است. امیدواریم این آشتی به ثبات و توسعه سیاسی و اقتصادی برای همه ملتهای منطقه ما کمک کند.»
آشتیکنان دوم ریاض
بعد از ماهها گمانهزنی و دو تلاش ناموفق کویت برای تشکیل نشست سران با حضور پادشاه عربستان و امیر قطر، مقامهای کویتی امیدوارند که نشست هفته آینده، ۵ ژانویه در ریاض، توافقی برای آشتی میان قطر و کشورهای محاصرهکننده ایجاد شود. امیر فقید کویت، صباح احمد جابر الصباح، سال گذشته در تلاشی ناموفق برای ایجاد آشتی در شورای همکاری خلیجفارس، از پادشاه سعودی خواسته بود تا امیر قطر را برای شرکت در نشست چهلم سران شورا در ریاض دعوت کند. بهرغم ارسال دعوتنامه عربستانسعودی برای شرکت امیر قطر، نهایتا این طرح ناموفق ماند و وزیر خارجه قطر به نمایندگی از دوحه در نشست سال گذشته شرکت کرد. یک سال قبل از آن، در نشست کویت، بهرغم حضور امیر قطر، سه کشور محاصرهکننده عضو حاضر به شرکت در بالاترین سطح نشدند و فقط وزرای خارجه خود را به اجلاس سران اعزام کردند. با این حال سهشنبه هفته آینده بار دیگر قرار است که نشست چهلم و یکم سران کشورهای عضو بار دیگر در ریاض برگزار شود. در نشست قبلی، امیر فقید کویت، حتی بعد از شکست میانجیگریاش برای حضور امیر قطر در جلسه، شخصا تلاش کرد تا با کنار کشیدن پادشاه سعودی و وزیر خارجه قطر، دستکم به شکل ظاهری دوستی و تفاهم آنها را در مقابل دوربینهای تلویزیونی به نمایش بگذارد، اما پادشاه سعودی بهرغم اصرار امیر کویت، حاضر به دست دادن و معانقه با وزیر خارجه قطر نشد.
رهبران فقید
جلسه هفته آینده رهبران شورای همکاری خلیجفارس در شرایطی برگزار میشود که دو تن از رهبران کشورهای عضو درگذشتهاند و جانشینان آنها قرار است در نخستین نشست سران شورای همکاری شرکت کنند. صباح احمد جابر صباح، امیر پیشین کویت، مهر ماه امسال پس از یک دوره طولانی بیماری درگذشت و جای خود را به نواف احمد جابر الصباح، برادر ناتنی ۸۳ سالهاش داد. در عمان هم، از دی ماه سال گذشته و در پی درگذشت سلطان قابوس، هیثم بن طارق آل سعید به عنوان جانشین او انتخاب شده است. عمان و کویت، هر دو موضع بیطرفانه در بحران دیپلماتیک خلیجفارس داشتند و تلاشها برای میانجیگری میان چهار عضو دیگر شورای همکاری به خرج داده بودند.
منبع: ساعت24
کلیدواژه: شورای همکاری خلیج فارس عربستان سعودی محاصره کننده وزرای خارجه کشورهای عضو هفته آینده وزیر خارجه میان قطر آشتی میان نشست سران چهار کشور رسانه ها امیر قطر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۸۱۱۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جعل نام خلیجفارس کار انگلیسیهاست
بیبیسی، نخستین رسانهای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.
به گزارش مشرق، بیبیسی، نخستین رسانهای بود که در جهان نام مجعول «خلیج عربی» را سر زبان اعراب انداخت.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا هم نخستین رئیسجمهور این کشور بود که در طول تاریخ به نقشه و اسناد بیاعتنا شد و این نام جعلی را بر زبان آورد.
انگلیس در کنار گسترش پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد؛ بنابراین، ما در عین حال که باید به حفظ تمامیت ارضی خودمان و حفظ منافع و مرزهایمان که مسئلهای انکارناپذیر است، در عمل و زبان تأکید کنیم، باید بدانیم که این حرکت از ناحیه استعمار است.
ما حاضر نیستیم سر سوزنی از مسائلی مانند نام واقعی و قدیمی خلیجفارس و مرزهای خود بگذریم. اینها خلاصهای بود تا به مناسبت روز خلیجفارس(دهم اردیبهشت) روزنامه همشهری با قاسم تبریزی درباره همه جوانب نام مجعول «خلیج عربی» به جای «خلیجفارس» به گفتوگو بنشیند که در ادامه می خوانید.
نخستین کسی که نام مجعول «خلیج عربی» را بهکار برد، چهکسی یا چه رسانهای بود؟
رسانه انگلیسی بیبیسی بود. جمال عبدالناصر در سالهای ۱۳۳۹و ۱۳۴۰با شاه درگیر شد و در مسئله پان عربیسم این موضوع را مطرح کرد، اما پیش از او انگلیسیها این نام را بهکار بردند.
انگیزه بیبیسی برای این مناقشه چه بود؟
درگیری بین ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس؛ چراکه به مرور زمان آمریکاییها به ایران مسلط شده بودند، اما کشورهای حاشیه خلیجفارس هنوز مستعمره انگلیس بودند. این اختلاف، اساسی بود و طراحیاش توسط حرکت استعمار شکل گرفت تا حرکتی حساب شده به شمار رود که آثار بلندمدت هم دارد.
ما ایرانیها برای حفظ منافع ملیمان در این بین چه کار میتوانیم انجام دهیم؟
اول عمومیت بخشیدن به نقشه ایران و خلیجفارس است. نقشههای ما مربوط به سال ۱۶۰۰میلادی است. از نظر تاریخی هم که مشخص است. دوم اینکه باید حرکت استعمار در منطقه را شناخت؛ چراکه انگلیسیها قریب به ۲۰۰سال قبل به منطقه آمدند و شروع به نفوذ و برنامهریزی کردند. حتی کوچ خاندانهایی از شبهجزیره نجد و حجاز به جزایر خلیجفارس جزو برنامههای مدون و از پیش تعیین شده آنان بود.
به تعبیری میتوان روی همین برداشت عنوان کرد کسانی که امروز در بحرین حاکم هستند، اصلا بحرینی نیستند. اتفاقاً در آن منطقه بهطور مثال همه شیعه بودند و اینگونه طیفهای خوارج یا سنی متحجر را وارد بحرین و خلیجفارس کردند و در بحرین حاکمیت را بهتدریج به آنها سپردند. خلاصه برنامهریزیهای حساب شده طی این ۲۰۰سال که از سوی دیگرو برخلاف حرکت های آنها به انقلاب اسلامی منتج شد را در منطقه بهوجود آوردند.
جمهوری اسلامی ایران با گذشت ۴۵سال از انقلاب اسلامی، چه شیوهای را در قبال این سیاست موذیانه اتخاذ کرده است؟
جمهوری اسلامی ایران به نام خلیجفارس تأکید داشته و دارد. عموما شورای کشورهای خلیج را آمریکاییها پس از انقلاب اداره کردند. آمریکاییها هم پس از انگلیسیها و بعد از انقلاب در دایره ایرانهراسی به این سیاست دامن زدند، اما ایران همچنان بر حق حاکمیت خودش و نام خلیجفارس مصرانه تأکید دارد.
شما اشراف کاملی بر تاریخ پهلوی اول و دوم دارید. رژیم شاه در حوزه خلیجفارس و نامگذاری مجعول خلیج عربی چه سیاستی را دنبال میکرد؟
آنها بهدلیل سلطه انگلیس و آمریکا بیتفاوت از اصل موضوع میگذشتند و شاید در مواردی روی نام تکیه میکردند.
نمونه بارز این مصداق در چه موردی بهطور بارز خودش را نشان میدهد؟
در مورد بحرین. نامهای سال ۱۳۴۵داریوش همایون به هویدا مینویسد که اصلا بحرین چه ارتباطی به ما دارد؟! ما آنجا نه منافعی داریم و نه آنجا ارزشی برای ما دارد. او در آن نامه مینویسد که آنجا مشتی عرب هستند که گرایش به فارسی هم ندارند. این اتفاق درست ۳سال قبل از آن رخ داد که بحرین را جدا کردند. از سالهای ۱۳۴۵هم مذاکرات پنهانی بین آمریکاییها و انگلیسیها با ایران انجام شد و اسنادش موجود است.
اسدالله علم در خاطراتش بارها اشاره میکند که ما درباره بحرین مذاکره کردیم، اما هیچکس نمیگوید که چه اقدامی صورت گرفت. نهایتاً آخرین تیر خلاص را اردشیر زاهدی که خودش از اعضای سازمان سیا بود، بر پیکر ایران وارد کرد و بحرین از ایران جدا شد. کشورهای دیگر هم اسنادی از دوره رضاشاه و محمدرضاشاه در اختیار دارند که مرتباً رضاشاه به حضور انگلیسیها در بحرین اعتراض میکند.
مردم بحرین که آنجا استان چهاردهم ما محسوب میشد، برای سفر کردن به شیراز و بوشهر، به اصرار و ابرام انگلیسیها مجبور بودند گذرنامه بگیرند! اسناد این بخش در مجله مطالعات تاریخی موجود است. حکومت پهلوی بیتوجه به این ارتباطات بود و در بهترین حالت فقط اعتراض میکرد. از نظر سیاسی هم به خصوص از دوره سلطه آمریکا بر ایران، شاه و ساواک از نظر سیاسی علیه عراق، مصر و سوریه موضع میگرفتند.
بیشتر اقدامات رژیم پهلوی دوم هم حراست از کارهای آمریکا و انگلیس است. نقش سناتور مسعودی هم که در مواردی سندی وجود دارد که او هم رشوههایی دریافت میکرد، روشن است.
سیاست رژیم شاه در قبال خلیجفارس به همینها خلاصه میشد؟
حاکمیت پهلوی در دوران رضاشاه ذیل سیاست جاری انگلیس در منطقه بود. در دوره محمدرضا خصوصاً پس از کودتای ۲۸مرداد، باز ذیل سیاست جاری آمریکا قرار داریم؛ پس نخست، سیاست آمریکا، خطمشی تعیین میکند. دولت برای آنها چنان بیاهمیت بود که وقتی در مجلس مطرح کردند چرا بحرین جدا شد، هویدا گفت: دختری بود که به خانه شوهر رفت! این گزارش به خودی خود سندی است که چاپ شده و وقیحانهتر از این نمی توان درباره بحرین نظر داد. آنها هیچیک، آن قیود را نداشتند و نمیپذیرفتند. کما اینکه در عهدنامه سعدآباد همینطور است. او بخشی را به کمال آتاتورک بخشید. به معنای واقعی کلمه ذیل سیاست کشورهای خارجی حرکت میکردیم و خودمان را در سایه و آینه آنها میدیدیم و به جای میآوردیم و خبری از استقلال نبود. حال، قاجار مستقل بود اما بیعرضه و بیلیاقتیاش را در همه امور نشان میداد. شاه در مورد خلیج فارس هیچ تقیدی حس نمیکرد.
چرا؟
چون خودشان توسط استعمار در رأس کار بودند و باید در سایه اهداف آنها حرکت میکردند.
ترامپ ظاهراً نخستین رئیسجمهور آمریکاست که نام خلیجفارس را در گفتارش به خلیج عربی تغییر داد. نظرتان درباره او و موضعش چیست؟ چون به هر حال همه روسای جمهور آمریکا قبل از او دستکم در گفتار رعایت کردهاند که برای ذکر نام خلیجفارس به نقشهها و اسناد قدیمی پایبند باشند. نظر و موضع شخصیتان درباره جهتگیری او چگونه است؟
به قول خود آمریکاییها، او که قدری از نظر عقل کم دارد و دیوانه است. حال نمیخواهم آن عبارت زشت را بهکار ببرم، اما رؤسای جمهور آمریکا چه جمهوریخواه و چه دمکرات، براساس منافع ملی و موقعیت جهانیشان سخن میگویند.
پس نباید چندان از سخن آنها ناراحت شد؛ چراکه دیکتهای است که خود حاکمیت به آنها میگوید. آنها مجری و بازیگر عرصه سیاست البته در سطح کلان هستند. از ۱۳۲۰تا به امروز ما وقتی این ۸۰سال را رصد میکنیم، علیه منافع و اقتدار یا استقلال ملی ما تفاوتی بین جمهوریخواهان و دمکراتها وجود ندارد.
مطالبی که مطرح میشد، سیاست جاری آنهاست؛ حال میخواهد جیمی کارتر باشد یا کندی که خودش را بهعنوان مدافع صلح جهانی مطرح میکرد یا نیکسون بهگونهای دیگر.
آنها تفاوتی ندارند و عمدتاً چیزی مطرح نمیکنند که به منافع و موقعیتشان آسیب بزند؛ لذا در مسائلی مانند خلیجفارس با هم مشترکاند؛ بنابراین توصیه میکنم که اتفاقاً خیلی عادی به آن مسائل بنگریم؛ چراکه همان حرفها را دیگران در آمریکا بهگونهای دیگر زدهاند؛ مثلا کارتر مطرح کرد که ما در منطقه منافع داریم و امام(ره) از ابتدا با همان یک جمله کارتر برخورد کرده و فرمودند: آنها چه حقی دارند که در خلیجفارس منافع داشته باشند؟! هر یک با ادبیاتی میگویند اما عمدتا منافع اصلیشان را درنظر میگیرند.
بهعنوان مورخ و تاریخدان میخواهم نظر شما را در اینباره بدانم که چرا برخی خوانندگان خارج از کشور (لسآنجلسیها) و مشخصا کسی که ترانهای با نام خلیج همیشگی فارس داشت، بهرغم موضعگیریهای سیاسی در زمینههای دیگر، جرأت خواندن ترانه خودش را در کشورهای حاشیه خلیجفارس ندارد. او اتفاقاً میگوید من آدمی سیاسی نیستم، اما بهخودش اجازه میدهد که درباره سیاستهای خرد و کلان اظهارنظر کند. چرا چنین جمع اضدادی وجود دارد؟
اینها ۳دستهاند؛ یک دسته رجال سیاسی، درباری و نظامی حکومت پهلویاند. آنها با همان ایدئولوژی شاهنشاهی ابراز نظر و تصمیمگیری میکنند و خطمشیشان همین است.
دستهای دیگر، تحصیلکردگان غرب هستند که نسل دومشان مثل ولیرضا نصر یا هوشنگ امیراحمدی مستقیم یا غیرمستقیم مشاور کاخسفیدند. اینها براساس منافع آمریکا صحبت میکنند.
دسته سوم آدمهای عادی را دربرمیگیرند؛ کسانی که پیش از انقلاب یا پس از انقلاب اینجا کبابی یا مغازه داشتند یا به نوعی تجارت یا معاش میکردند. آنها تعلقاتی نسبت به ایران و جامعه و فرهنگ و مردم ایران دارند، اما در مسائل سیاسی کمو بیش تحتتأثیر رسانههای غربی هستند. در خاطراتشان هم این مهم عیان است.
خوانندهای از این دست در کدام دسته جای میگیرد؟
لاجرم در دسته سوم. همه فعالیتشان بستگی به روحیه خودشان و جو حاکم کشوری دارد که در آنجا مقیم هستند.
دانش سیاسی این عده را در بستر تاریخی چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه دانش سیاسی لازم را هم ندارند و بیشتر از روی احساسات واکنش نشان میدهند.
تکلیف ما امروز با موضوع نامگذاری خلیجفارس و خلیج عربی چیست؟
این موضوع ابزاری است تا ما را آزار دهند. گاه ذهن ما را از مسئله اصلی دور میکنند و گاه نزدیک! در اینکه خلیجفارس مربوط به تاریخ چند هزار ساله ایران است، هیچ شکی نیست؛ حتی تا عربستان و یمن جزو خاک ما بوده است. اینجا یک مسئله تاریخی مطرح است و دیگری جغرافیای تاریخی. آنچه حداقل برایمان باقی مانده، باید حافظش باشیم؛ آن هم بهگونهای که کوچکترین خدشهای به آن وارد نشود، اما در عین حال بازی استعمار را نباید فراموش کرد؛ یعنی وقتی او میگوید خلیج فارس یا خلیج عربی، در هر دو حال میخواهد ما را با کویت، کشورهای منطقه و کل جهان عرب دربیندازد.
در عین حال که خلیجفارس جزو مسلمات غیر قابل انکار ماست و این منطقه متعلق به ما بوده و هست؛ گرچه امروز دیگر درباره بحرین ادعای مالکیت نمیکنیم و پذیرفتهایم که در گذشته و در زمان شاه آنجا کشور شده و اروپاییها خیانت کرده اند، اما بحرین را محترم میشماریم. اینها جملگی جمع اضداد نیست، بلکه همانگونه که آن کشور برای ما محترم است، حفظ و حراست مرزهای ما در شمال، جنوب و شرق و غرب محفوظ خواهد بود. در عین حال نغمههای استعمار برای جدایی و اختلاف موضوعی دیگر است.
خلیج فارس خانه ما است
رهبر معظم انقلاب:اینکه امروز شما میبینید دشمنان حرفهای بزرگتر از دهان خودشان میزنند، همهاش قابل پاسخگویی است از سوی ملّت ایران. مینشینند طرّاحی میکنند که ایران باید در خلیجفارس رزمایش نظامی نداشته باشد؛ چه غلطهای عجیبغریبی! او از آن طرف دنیا میآید اینجا رزمایش راه میاندازد؛ شما اینجا چهکار میکنید؟ خب بروید در همان خلیج خوکها؛(۱۰) بروید آنجاها و هرجا میخواهید رزمایش [کنید]. در خلیجفارس شما چهکار میکنید؟ خلیجفارس خانهی ما است. خلیجفارس جای حضور ملّت بزرگ ایران است؛ ساحل خلیجفارس بهاضافهی سواحل زیادی از دریای عمّان، متعلّق به این ملّت است؛ باید حضور داشته باشد، باید رزمایش کند، باید اظهار قدرت بکند. ما ملّتی هستیم با تاریخ، قدرتمند.
بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان بیانات رهبری در دیدار معلمان و فرهنگیان- ۱۳ /۱۳۹۵/۰۲