Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-05-08@13:54:55 GMT

افشین واقعی سریال خانه امن کیست؟ + عکس

تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۴۹۵۱۱۰

افشین واقعی سریال خانه امن کیست؟ + عکس

تابناک جوان نوشت: شخصیت «افشین» یکی از ماموران امنیتی و مسئول تیم مبارزه با مفاسد اقتصادی خانه امن، بین مخاطبان حسابی به چشم آمده است. امین زندگانی بازیگر نقش افشین در گفت‌وگو با روزنامه خراسان گفت: در دوره بازنشستگی به نقش افشین افتخار خواهم کرد. معتقدم یک بازیگر شاید تعداد کار زیادی در مدت بازیگری اش انجام دهد، ولی تعداد نقش‌هایی که تاثیرگذار و ماندگار باشند شاید به سختی از تعداد انگشتان یک دست فراتر بروند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چالش های نقش امنیتی

امین زندگانی از چالش بازی در نقش امنیتی می گوید: متاسفانه در چنین کار‌هایی خیلی نمی‌توانی شخصیت‌های واقعی را پیدا کنی و بیشتر به فیلم نامه و صحبت‌هایی که با احمد معظمی و مشاور کار داشتم، رجوع کردم. جا‌هایی به تفاهم می‌رسیدیم و گاهی من نظر می‌دادم و تعامل خوبی داشتیم. احمد هم شهامت به خرج و اجازه داد جا‌هایی متفاوت به این شخصیت نگاه کنم و این موضوع سبب شد شخصیت «افشین» اندکی دورتر از تصویر‌های همیشگی از چنین مامور‌هایی باشد.

افشین واقعی سریال خانه امن کیست؟

ویژگی های نقش امنیتی افشین باعث شده تا این نقش را به یکی از شهدای سرباز گمنام امام زمان (عج) به نام شهید سید علی حسینی، نسبت دهند. شهیدی که حتی نام محل شهادتش نامعلوم است و روی سنگ مزارش نوشته شده:

محل شهادت: بلاد کفر

تصویری از مزار شهید حسینی

شهید سید علی حسینی کیست؟

شهید «سید علی حسینی» سرباز گمنام امام زمان (عج)، فرزند شهید «سید ابوالقاسم حسینی» شهید دوران جنگ تحمیلی است. او متولد یکم بهمن ماه 1341 و از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که طی ماموریتی که در خارج از کشور بسر می‌برد، دستگیر شده و در تاریخ بیست وسوم دی ماه 1392 به شهادت رسید. مزار او در قطعه 26 بهشت زهرای تهران است.

«معصومه عبدی» همسر شهید حسینی گفتگویی در سال 98 داشت.

این همسر شهید گفت: شهید حسینی، در زمان حیات خود، ارادت زیادی به شهدای گمنام داشت و اکنون نیز مزارش در قطعه‌ای از بهشت زهرا (س) است که بیشترین شهید گمنام را دارد. پدر همسرم نیز در قطعه 24 شهدای بهشت زهرا (س) دفن شده است و او نیز از شهدای دفاع مقدس است. از این رو، ما همیشه تردد زیادی به بهشت زهرا (س) داشتیم. وقتی بر سر مزار پدرش و دیگر شهدا می‌رفتیم، همسرم همیشه می‌گفت: "جای من اینجا خالی است". طی مدت پنج سالی که همسرم به شهادت رسیده، از بابت فقدان او هنوز متاثریم، اما از بابت اینکه خودش به آرزویش رسید، خوشحالیم.

وی خاطرنشان کرد: شهید حسینی به واسطه شغل و خدمتش به وطن، همیشه در ماموریت‌های پُرخطر شرکت داشت. او مدتی را در غربت و اسارت بسر می‌برد. به عقیده من، رنجی که شهید حسینی در راه خدا و پاسداری از وطن کشید، به درجات او می‌افزاید و توفیقی بود که نصیب او شد.

خانم عبدی ادامه داد: او به ماموریت رفت و سه هفته بعد از دستگیری، خبر شهادتش آمد. سوال‌های زیادی درباره شهادت همسرم، برای من و فرزندانم بی جواب باقی مانده است.

وی درباره ویژگی‌های اخلاقی این شهید گفت: شناختی که سال‌ها زندگی با او به من داد، این بود که او اصلا اهل دنیا نبوده و فردی کاملا وارسته بود. هیچ تعلق خاطر دنیوی در وجود او ندیدم. بسیار متواضع و امانتدار بود. بسیار محفوظ به حیا بود. علیرغم موقعیت و مرتبه کاری بالایی که داشت، هرگز اهل هیاهو و دیده شدن نبود. زیرا این افراد هرچقدر از نظر اداری، دارای پُست و مقام و درجه باشند، بازهم همان سربازان ساده و گمنام امام زمان (عج) هستند. به انجام تکالیف دینی اش بسیار مقید بود و حتی در ماموریت‌هایی که در ماه مبارک رمضان می‌رفت، روزه اش را کامل می‌گرفت و می‌گفت: طاقت ندارم به خاطر کار و ماموریت، روزه ام را بشکنم. شاید یکی از علت‌هایی که شهادت قسمتش شد، همین خصوصیات اخلاقی باشد.

این همسر شهید، درباره سی سال زندگی مشترکش گفت: ما تیرماه سال 1362 ازدواج کردیم و حاصل این زندگی، 2 دختر و 2 پسر است. البته سی سال زندگی مشترک، بیشتر در کلام است. زندگی واقعی من با او کمتر از این حرف‌ها بود، زیرا شهید حسینی به خاطر شغلش، حضور کمرنگی در خانه داشت و همیشه فرصت‌ها برای اینکه در خانه و در کنار من و فرزندانم حضور داشته باشد، کم بود.

خانم عبدی درباره آنچه که شهید حسینی و امثال او را ترغیب می‌کرد تا زندگی خود را در چنین مسیری پیش ببرند، گفت: این موضوع به ایده‌ها و افکار این سربازان گمنام، بازمی گردد. از ابتدای شکل گیری این نهاد، این سربازان به شدت پیرو خط امام خمینی (ره) بودند و انگیزه اصلی این افراد، حفظ وطن از تجاوز دشمن، دوری از بی بندوباری و فساد‌های گوناگون بود. در سال‌های اخیر پیش از شهادت، شهید حسینی از تغییر آرمانها، کمرنگ شدن خط و مشی امام خمینی (ره)، فراموش شدن اصل درستکاری و خدمت به مردم در مسئولان، بی توجه شدن به آسایش و رفاه مردم، خیلی ناراحت بود و بار‌ها می‌گفت؛ "ما از آرمان‌های اولیه انقلابمان بسیار دور شده ایم. "

این همسر شهید افزود: شهید حسینی بسیار مقید به خط امام خمینی (ره) بود. حتی در دوران جنگ تحمیلی، بار‌ها می‌خواست وارد میدان نبرد شود، اما به او اجازه نمی‌دادند و می‌گفتند کاری که شما انجام می‌دهید برای کشور، کمتر از سربازان میدان جنگ نیست. اما با این حال، شهید حسینی در سه عملیات جنگ هم شرکت کرد.

وی درباره خاطرات زندگی اش با شهید حسینی گفت: طی سی سال زندگی، مدام از ما خداحافظی می‌کرد و به ماموریت می‌رفت که سراسر خاطره همراه با اضطراب بود. در خداحافظی آخرین سفرش، فکر نمی‌کردم که این آخرین دیدار ما باشد. ذهن من پر از خاطرات مختلف از زندگی با ایشان است. گاهی خاطراتی هستند که ماندگارتر می‌شوند. یکی از چیز‌هایی که همیشه در ذهن من مانده، اهمیت فوق العاده‌ای بود که همسرم برای دخترانش قائل می‌شد و محبت ویژه‌ای به دو دخترش داشت. وقتی من توجه خاص و حمایت او را به دخترانم می‌دیدم، برایم شیرین بود. حال تصور کنید از دست دادن پدر برای دختران من چقدر سخت است.

همسر شهید در پایان گفت: در این پنج سالی که همسرم شهید شد مشکلات زیادی داشتیم، اما راضی به رضای الهی هستیم. از دست دادن یک عضو خانواده از یک سو و جوّ جامعه از سویی دیگر، ما را ناراحت می‌کند. برخی در جامعه، تصورشان این است که خانواده‌های شهید، از خدمات بنیاد و سهمیه دانشگاه و ... سوء استفاده می‌کنند. گاهی این حرف‌ها دل انسان را به درد می‌آورد. زیرا ما عزیزترین عضو خانواده خود را از دست داده ایم و خلاء او هرگز با هیچ کمک مادی جبران نمی‌شود. حتی با گذشت زمان، جای خالی او بیشتر حس می‌شود. البته شهدا از نظر معنوی خانواده خود را همراهی می‌کنند و تنها نبود فیزیکی آن‌ها باعث ناراحتی خانواده است. ما بار‌ها این حس را داشته ایم که او در کنار خانواده است و کمک می‌کند.

***

کی رفته‌ای زدل که تمنا کنم تورا
شهادت تنها مزد خوبان است

منبع: الف

کلیدواژه: گمنام امام زمان شهید حسینی همسر شهید

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۴۹۵۱۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار

سحرگاه چهارشنبه گذشته سه مرد که در سه پرونده جداگانه دست به جنایت زده بودند، در زندان قزلحصار پای چوبه دار رفتند. اما فقط یکی از آنها مهلت زندگی دوباره پیدا کرد و پرونده زندگی دو نفر دیگر بسته شد.

بهزاد، مرد جوانی است که ۱۰ مهر سال ۹۹ مرد میانسالی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. وی در بازجویی‌ها گفته بود: مدتی قبل تصمیم گرفتم یک موتورسیکلت بخرم و یکی از دوستانم، مقتول را به من معرفی کرد. با مقتول تماس گرفتم و قرارهایمان را گذاشتیم. روز حادثه مقتول به خانه‌ام آمد تا موتور را تحویل بگیرم و هزینه خرید را به او پرداخت کنم. من برای پذیرایی از او به آشپرخانه رفتم تا برایش چای بیاورم. اما ناگهان او از پشت سر به من حمله کرد. آن طور که متوجه شدم، قصدش این بود که مرا به قتل برساند تا اموال خانه‌ام را سرقت کند. او با چاقو ضرباتی به من زد که وقتی دیدم قصد کشتن مرا دارد، چاقویی از آشپرخانه برداشتم و چندین ضربه به او زدم که کشته شد.

متهم از سوی قضات به قصاص محکوم شد، اما وقتی پای چوبه دار رفت، موفق شد از خانواده مقتول مهلت بگیرد و بدین ترتیب به سلول خود بازگشت.

اما یکی از محکومانی که قصاص شد، مرد جوانی بود که ۵ شهریور سال ۹۵ در درگیری خیابانی بر سر چشم در چشم شدن پسر جوانی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود. او چند هفته قبل نیز برای اولین بار پای چوبه دار رفت، اما از اولیای دم مهلت گرفت تا اینکه سحرگاه چهارشنبه گذشته اولیای دم بر اجرای مجازات اصرار کرده و حکمش اجرا شد.

محکوم دوم نیز مرد جوانی بود که ۲۴ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ پسر عموی خود را در مسعودیه تهران به قتل رسانده بود. او درباره انگیزه خود گفته بود: به خاطر آدم‌ربایی و سرقت مسلحانه بازداشت بودم، اما وقتی آزاد شدم، فهمیدم پسر عمویم برایم جادو و زندگی‌ام را نابود کرده بود. از شهرستان محل زندگی‌ام چاقویی تهیه کردم و راهی خانه پسر عمویم در تهران شدم و او را به قتل رساندم. مرد جوان نیز باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، حکمش اجرا شد.
روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • ماجرای حاشیه اخیر سریال کیانوش عیاری چیست؟
  • جای خالی یک سریال ایرانی درباره حسن صباح 
  • ۱۰ سریال جنگی دیدنی در مورد جنگ جهانی اول؛ از Women at War تا Parade’s End
  • بهادر زمانی بازیگر نقش همایون در سریال قطب شمال کیست + بیوگرافی
  • چهره بازیگر سریال خانه‌به‌دوش بعد از ۲۰ سال | تصاویر
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شوها را می‌بینند
  • بازگشت محکوم به مرگ از پای چوبه دار
  • شیدا یوسفی بازیگر «زودیاک»: دوستداران قصه‌های واقعی رئالیتی‌شو ها را می‌بینند
  • «اُمّ علاء»؛ مادر شهیدی که هفت عزیزش را تقدیم اسلام کرد
  • به جای واکنش احساسی، چهره واقعی اسلام را به دنیا نشان دهیم