نماینده مجلس: سیاست زدگی شوراها از عوارض همزمانی انتخابات است
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۰۲۸۹۳
محسن پیرهادی روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگاران افزود: در دوره اخیر بسیاری از شهروندان نسبت به سیاست زدگی و حواشی در مدیریت شهری برخی کلان شهرها معترض بودهاند، این در حالی است که اساسا مدیریت شهری و مسئله شوراها امری سیاسی نیست و در اصل ۱۰۰ قانون اساسی در حوزههای متعددی از جمله اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و رفاهی برای شوراها نقش تعیین شده که هیچ یک سیاسی نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه طبیعت و اقتضای مدیریت شهری هم با ورود به امر سیاست مغایر است، یادآورشد: به عنوان مثال در هیات دولت یا مجلس، تصمیمگیریها به گونهای است که نگاه سیاسی در آن تاثیر دارد. این که کشور یک پیمان بین المللی را بپذیرد یا نپذیرد در چه شرایطی و از چه موضعی مذاکره کند یا قانون انتخابات چگونه اصلاح شود، همه تابع شرایط کشور و مناسبات سیاسی داخلی و خارجی است اما عمده وظایف شوراهای شهر و شهرداریها همچون تامین حمل و نقل پاک و ارزان، گسترش فضای سبز، معماری و فضاهای کالبدی شهر و مسائل مرتیط با امور شهروندی کاملا تخصصی بوده و ساحت آن به طور کلی از سیاست جداست.
عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس اضافه کرد: ممکن است دو سیاستمدار، در دو قطب مخالف هم ایستاده باشند اما در یک مساله شهری، نظرشان کاملا یکسان باشد این به دلیل ماهیت مسائل شهری و تخصصی بودن آن است.
وی خاطر نشان کرد: متاسفانه در پی همزمانی انتخابات شوراها با انتخابات ریاست جمهوری، همه نگاهها به انتخابات خبرسازتر یعنی ریاست جمهوری جلب میشود و فرصت و فضای مناسبی برای طرح دغدغهها و مطالبات شهری باقی نمیماند. نه نمایندگان فعلی شورا فرصتی برای ارائه گزارش به مردم مییابند و نه فرصت چندانی برای مردم و نخبگان شهری ایجاد میگردد تا مطالبات شهری را بر سر دست بگیرند و جامعه را بیشتر متوجه اولویت های محلی کنند.
این نماینده مجلس تاکید کرد: هدف از برگزاری انتخاباتی مانند انتخابات شوراها، تنها تعیین منتخبین نیست، بلکه ایجاد فضا و بستری برای تنظیم اولویتها، هدایت سیاست گذاریها به سمت موضوع و افزایش سطح نشاط و مشارکت محلی در تمام شهرها و روستاهای ایران است که در سالهای اخیر چندان محقق نشده است.
رییس فراکسیون مدیریت شهری مجلس با تاکید بر لزوم چاره اندیشی برای این موضوع گفت: بخش قابل توجهی از کارآمدی یا ناکارآمدی یک نهاد به نحوه انتخاب و تعیین آن باز میگردد. در واقع از انتخابی که طبق چارچوبهای سیاسی صورت پذیرد، نمیتوان چندان توقع تخصصی بودن داشت.
پیرهادی اضافه کرد: در حال رایزنی با نخبگان و فعالان مسائل شهری برای یافتن راه حلی در این حوزه هستیم.
برچسبها مجلس شورای اسلامی محسن پیرهادی قانون انتخابات قانون اساسی انتخابات ریاست جمهوری پروندهٔ خبری انتخابات ۱۴۰۰منبع: ایرنا
کلیدواژه: مجلس شورای اسلامی محسن پیرهادی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی محسن پیرهادی قانون انتخابات قانون اساسی انتخابات ریاست جمهوری اخبار کنکور مدیریت شهری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۰۲۸۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد شدیدالحن از حکم اعدام توماج | کسانی عمدا حیثیت نظام را بر باد میدهند؟
اینکه خوانندهای با خواندن اشعاری، هرچند مخالف نظام، به اعدام محکوم شود، با چه منطقی سازگار است؟ منطق حقوقی یا اجتماعی یا سیاسی یا امنیتی؟ شاید هیچکدام.
گاه گفته میشود که «منطق حقوقی» مستقل است و استقلال قاضی از همین رو است؛ اما نقد «پوزیتیویسم حقوقی» جایی برای این ادعا باقی نگذاشته است. قاضی نیز مانند همگان درگیر زندگی اجتماعی و تجربه سیاسی است و فارغ از آن نمیتواند حکم دهد.
دکتر کیومرث اشتریان در روزنامه شرق نوشت: از همین رو است که مقولاتی مانند عوامزدگی، شهریزدگی، غربزدگی یا شرقزدگی برای یک قاضی نیز صادق است. اینکه یک قاضی باید از کارشناس فنی استفاده کند تا حکمش روا باشد، از همین رو است؛ کارشناس فنی هم محدود به حوزه ساختمان یا امور امنیتی نیست. کارشناس هنری، سیاسی، اجتماعی و بینالمللی هم از آن جمله است که کمتر به آن توجه میشود.
حکم اعدام، خود مشمول همین حکم است. فراموش نکردهایم که سالها پیش حکم اعدام دکتر هاشم آغاجری صادر شد و فضای بینالمللی را بر ضد ایران برآشفت. چهرهای خشن و بیتمدن از کشور آفریدند که قرار است یک استاد دانشگاه را به دلیل سخنرانی اعدام کنند. در همان زمان تصور کسانی بر این بود که این صرفا یک تهدید است و او اعدام نخواهد شد؛ و چنین هم شد؛ اما تنها چیزی که برای ایران باقی ماند، چهرهای بسیار مخدوش بود.
برخی «دستاندرکاران بیرونی» قوه قضائیه بیتوجه به ابعاد ملی و بینالمللی چنین احکامی میخواهند؛ مثلا به تصور خود بازدارندگی ایجاد کنند یا چهرهای انقلابی از خود نشان دهند درحالیکه آنگاه که در مرحله تجدیدنظر چنین احکامی نقض شود، دیگر اعتبار و اقتداری باقی نمیماند و ما میمانیم و حیثیتی که بر باد رفته و تبلیغاتی جهانی که به خاطر هیچ و پوچ شکل گرفته است.
درباره پرونده مورد بحث این روزها، برخی از اشعار این «رَپِر» همان محتوایی را دارد که برخی از «خودیها»، خون در دل و پا در گِل، بیان میکنند. انتظار دارید همه به یک زبان به نقد اجتماعی-سیاسی بپردازند؟ ظرفیت خود را بالا ببرید؛ بخشی از اصلاح و مبارزه با فساد را به نقدهای تند و تیز جوانان بسپارید؛ حتما ضرر نمیکنید و آنان نیز اگر برخورد درست ببینند، شاید زبان خود را اصلاح کنند. حتی اگر زبان خود را اصلاح نکنند، باز هم باید تحمل کنید.
همینجا بگویم که من هیچگونه علاقهمندی به برخی از رویهها و افکار این نسل معترض ندارم و فاش میگویم که آنان نیز به دلیل بیتدبیریهای ما دقیقا مانند خود ما سطحی و خودمحور و دیکتاتور هستند. خجل از ننگ بضاعتیم؛ چون دقیقا «کپی» برابر با اصل خود ما هستند. هیچ تسامحی در بیان ندارند و فقط باید با آنان همدست و همداستان باشیم تا مقبول درگاهشان باشیم. برای آنان بسیاری از شخصیتهای سیاسی درد و رنجکشیده که قدم در راه عدالتطلبی و آزادی گذاشتهاند و رنج زندان و تلخی حرمان کشیدهاند، یکساناند. از منظر آنان همه بر خطایند. تنها خود را بر حق میدانند.
درباره توماج صالحی اگر اکنون زیر تیغ نبود، نظرات خود را شفافتر ابراز میکردم که حتما خوشایند او نبود؛ اما همه اینها به آن معنا نیست که موافق اعدام آنان باشیم. آزادی چنین هنرمندانی میتواند به بهبود درک ما از وضعیت جامعه کمک کند و زخم عمیق مردم را از فساد بازنماید؛ آتشی نهان است اندرین تیغ آبدار. آزادی یادگرفتنی و تمرینکردنی است. در درجه نخست این خودِ نظام است که باید درک و تعهد به آزادی را پیشه کند.
وقتی چنین نباشیم، اعتراض نسل جوان بر ما رنگ طغیان و جلوه عصیان به خود میگیرد. مسابقهای که در میان برخی مسئولان کشور برای بیحیثیتکردن چهره ایران در جهان پدید آمده، حقیقتا شگفتآور است. گویی این افراد از محیط بسته خویش بیرون نیامدهاند تا ببینند که یک حکم بدوی اعدام که به خیال خود برای «بازدارندگی» صادر میکنند و معمولا در تجدیدنظر نقض میشود، چه بلایی بر سر چهره ایران در داخل و خارج میآورد.
البته نه چنین است، بلکه محتمل است که برخی به عمد چنین کنند تا پیوندهای حیثیتی جمهوری اسلامی را با مردمان و با جهانیان بگسلند تا در محیطی کاملا گسسته از جهان به تحصیل منافع و تحکیم مواضع خویش بپردازند. نتیجه سخن با رئیس محترم قوه قضائیه است که جز او کسی مسئولیت رسمی در این زمینه ندارد تا به چنین وضعیتی رسیدگی کند. گویی همواره دستانی آلوده در برابر چشم همگان در پی آلودهکردن تعمدی چهره ایران در جهان بوده است. شاید از اینرو مرکز رسانه قوه قضائیه اعلام کرده است که این حکم بدوی و قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است. از سوی دیگر، سخن با دستگاههای فرهنگی نیز هست که با هزینههای بسیار فعالیتهای برونمرزی دارند و بازتابی از چهره ایران در جهان نشان نمیدهند و در برابر چنین فضای آلودهای از طرف «خودیها» سکوت مطلق کردهاند.