حجت الاسلام سعیدی: شهید سلیمانی متخصص مدیریت بحران بود
تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۰۴۱۷۰
به گزارش حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، پنجمین اجلاس مسئولان کانونهای بسیج اساتید دانشگاه آزاد اسلامی سراسر کشور امروز، سه شنبه ۹ دی ماه ۹۹ با حضور حجت الاسلام علی سعیدی رئیس دفتر عقیدتی - سیاسی فرمانده معظم کل قوا در سالن شهید شهریاری سازمان بسیج اساتید کشور برگزار شد.
در این اجلاس که با محوریت گرامیداشت یوم الله ۹دی ماه و سالگرد شهادت سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به صورت وبیناری برگزار شد، حجت الاسلام سعیدی ضمن بزرگداشت یاد و خاطره شهیدان انقلاب اسلامی و شهدای دانشگاه و حوزه و شهدای هستهای و مدافعان حرم به ویژه شهید فخری زاده و شهید سردار حاج قاسم سلیمانی به بیان مهمترین چالشهای نظام پرداخته و عنوان کرد: اولین چالشی که نظام با آن مواجه است چالش مدیریت است و مدیریت خمیرمایه اصلی برون رفت از مشکلات و تاب آوری است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی اظهار کرد: حضرت امام در طول ده سال، طولانیترین جنگ تاریخ را مدیریت کردند و در نهایت یک وجب از خاک این سرزمین از دست نرفت. آن زمان که در دست بنیصدر بود اوضاع خوبی نداشتیم، اما زمانی که خود امام به صحنه آمدند با یک جمله «حصر آبادان باید شکسته شود» کار را به سرانجام رساندند.
وی همچنین افزود: مقام معظم رهبری نیز در طی سه دهه رهبری انقلاب اسلامی، پیچیدهترین چالشها را مدیریت کردند و کیان نظام و انقلاب را حفظ کردند.
حجت الاسلام سعیدی ضمن اشاره به نقش مدیریتی شهید حاج قاسم سلیمانی در دنیا و در غرب آسیا، گفت: شهید حاج قاسم سلیمانی متخصص مدیریت در شرایط بحران بود و مسائل منطقه را در بدترین شرایط حل میکرد. در بحث سوریه راهکارهایی که ایشان به بشار اسد ارائه دادند راهگشا بود.
رئیس دفتر عقیدتی سیاسی فرماندهی معظم کل قوا از دیگر ویژگیهای حاج قاسم سلیمانی را نگاه فراملی به موضوع امنیت دانسته و گفت: در زمانی که آمریکا در نقطه ثقل غرب آسیا شروع به فعالیت کرد و رژیم صهیونیستی به نیابت از او وارد منطقه شد، کمتر کسی میفهمید آغاز و پایان کار کجاست.
وی اظهار کرد: توسعه یافتگی رژیم صهیونیستی جز با حذف حزب الله ممکن نبود. جنگ ۳۳ روزه نقطه آغاز خاورمیانه بزرگ بود و حاج قاسم سلیمانی این را فهمید و بر آن متمرکز شد و جریان را در نطفه خفه کرد و همه حلقههای زنجیری که پیش بینی کرده بودند را خنثی کرد.
حجت الاسلام والمسلمین سعیدی در ادامه چالش مهم دیگر نظام را تفکر خزنده لیبرال عنوان کرد و از ریشه زنی آن از دوره دولت موقت و عمق پیدا کردن و ورود آن به مرکز استراتژیک خبر داد و گفت: به گفته معاون تحقیقات استراتژیک دوره اصلاحات توسعه سیاسی بر اساس تفکر غرب تنها برنامه آنها بوده است. آنها برای سکولاریزه کردن باید از سکولاریزاسیون توسعه سیاسی کشور استفاده کنند، بنابراین تفکر، دو حلقه کیان و حلقه آیین را تشکیل داند تا بتوانند اندیشه لیبرالیزه کردن نظام را تئوریزه و نهادینه کنند.
وی همچنین در ارزیابی چالشها به راه اندازی غائلهها و فتنهها اشاره کرد و گفت: در فتنه ۸۸ جریان لیبرالیزاسیون انقلاب به اینجا رسید که اگر شورای اسلامی و مجلس اسلامی ریشه بزنند و شیرینی ولایت دینی با حاکمیت، ولی فقیه به مردم چشانده شود دیگر کاری را نمیتوانند پیش ببرند؛ لذا با رمز دورغ و تقلب تلاش کردند فتنه انگیزی کنند و حرکت خزنده غرب گرایی را در سیستم اجرایی که با مدیریت، ارتباط تنگاتنگ دارد ایجاد کنند.
سعیدی چالش سوم پیش روی نظام را مثلث قدرت و ثروت و نفوذ عنوان کرد و افزود: کمتر انقلابیای در دنیا توانسته هم هیات حاکمه هم طبقه حاکم را از میان بردارد و قدرت امام خمینی در انقلاب اسلامی برداشتن این دو همزمان بود.
وی گفت: معمول در انقلابهای دنیا این بوده که هیات حاکم برکنار میشده و طبقه حاکم میمانده و این طبقه رفته رفته هیات حاکم را برمیگرداند و در حقیقت این ویژگی در انقلاب اسلامی، هنر امام خمینی بود. اما متاسفانه با وجود همه این ویژگیها ما با یک نوعی از قارون گرایی بعد از انقلاب مواجه شدیم.
سعیدی همچنین به بحث انتخابات آمریکا پرداخت و از ۹ راهکار و ۴ استراتژی بایدن در خصوص ایران سخن گفت و افزود: حذف قدرت هستهای ایران، نفی قدرت منطقه ای، عدم حمایت ایران از حزب الله و عدم ایفای نقش ایران در خاورمیانه از جمله استراتژیهای بایدن در مقابل ایران است.
وی همچنین بیان کرد: ترامپ شکست انسجام ملی، قدرت منطقه ای، قدرت دفاعی و قدرت انرژی را راههای تسلط بر ایران مطرح کرده بود.
حجت الاسلام سعیدی راهبرد آمریکا برای شکست ایران را کشاندن آن به میز مذاکره و طرح فریب با اجرای ۴ شیوه دوقطبی معیشت -مذاکره، بسترسازی آشوب، کشاندن عدهای به کف خیابان، ایجاد نا امنی و تداوم فشار و تحریم دانسته و گفت: آنچه در داخل انجام میشود متاسفانه بسیار دردناک است و آن ضرورت سازی یعنی ایجاد ضرورت و توهم ضرورت و ضرورت پنداری برای مشروعیت سازی مذاکره است و این امروز مشکلی است که با آن مواجهیم یعنی القای ضرورت.
وی اظهار داشت: ایجاد زمینه تعامل برای برجام ۲ و ۳ و بحرانی جلوه دادن شرایط، ترساندن مردم و شرطی سازی آنان با بحث معیشت یا فشار یا جنگ از دیگر مشکلات امروز کشور دانست و راهکار حل مشکل را در ایجاد، دولتی جوانگرای انقلابی با مدیریت در تراز انقلاب اسلامی و حکومت دینی مطرح کرد.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سردار سلیمانی شهید سلیمانی مدیریت بحران مسائل منطقه ای حجت الاسلام سعیدی حاج قاسم سلیمانی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۰۴۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از شهادت مرتضی مطهری، معلمی برای انقلاب اسلامی ایران
۴۵ سال از شهادت استاد مرتضی مطهری میگذرد، ترور شهید مطهری دومین ترور سیاسی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود، از فروردین ۱۳۵۸ یعنی کمتر از دوماه پس از پیروزی انقلاب، موج ترورها علیه شخصیتهای روحانی و نظامی انقلاب آغاز شد. اتفاقی که البته امروز به شکلی دیگر و توسط دشمنان جمهوری اسلامی ایران همچنان ادامه دارد.
ساعت حدود ۷ شب بود که تیم سه نفره ترور، شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضیزاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت تهران توقف میکنند.
نقشه اولیه ترور او در همان منطقه بود، اما هوشیاری راننده آیتالله مطهری و وضعیت بد منطقه از نظر ترور، مانع کار تروریستها میشود.
آنها خودروی استاد مطهری را تعقیب میکنند. احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت تیر رسیده و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده تا به منزل مرحوم یدالله سحابی برسد.
جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور میشود جلسه شورای انقلاب نبود، بلکه جلسه موسسه متاع (مکتب تربیتی ـ. اجتماعی علمی) بود که در سال ۱۳۳۷ تاسیس شده بود و به مسائل اجتماعی میپرداخت، اما به دلایل امنیتی هیچ سندی از خود ثبت نکرده بود.
خودرو تروریستها در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل (محمدعلی بصیری) هم پشت دیوار منزل سحابی کمین کرده و منتظر استاد مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری (حمید نیکنام) هم سر کوچه کشیک میداده است.
تروریستها چراغی که ساکنان محل در پارک امینالدوله ـ. محل فعلی خانه مداحان ـ. برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند را خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند.
ساعت حدود ۲۲:۴۰ شب جلسه تمام میشود و استاد مطهری عزم منزل میکند. ظاهرا قرار بر این میشود که با خودروی آقای ترخانی به شمیران ـ. منزل شخصی خود ـ. برود.خودرو ترخانی سرکوچه پارک شده بود. یدالله و عزتالله سحابی چند قدمی استاد مطهری را بدرقه میکنند تا این که آقای مطهری به سر کوچه میرسد.
ظاهرا در این هنگام است که قاتل اصلی به استاد مطهری نزدیک میشود و او را به نام صدا میکند و پس از برگشتن آیت الله مطهری گلولهای به زیر گوش او شلیک میکند که از ابروی چپش خارج میشود.
قاتل پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار میکند و خود را به اتومبیل پیکان استیشنشان میرساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران فرار میکنند.
گروه فرقان خود را یک گروه مسلمان متکی بر اصل توحید میدانست و اهداف خود را بر اساس تفسیر قرآن مشخص میکرد. این گروه معتقد بود تفسیر قرآن کریم تنها کار امامان است و هر کسی جز امامان معصوم دست به تفسیر قرآن بزند، کارش خلاف اسلام است.
استاد مطهری در جریان انقلاب از تفکرات و ایدهها و دستورات حضرت امام تبعیت میکردند و همواره در پی اجرای فرامین حضرت امام در مورد نهضت بودند. در این مورد آیت الله طاهری خرم آبادی میگوید؛ اگر چه دار التبلیغ کارش را بعد از تبعید، شروع کرد، اما آن رونقی که باید میگرفت پیدا نکرد و آخرش هم به جایی نرسید؛ چون مهر تایید امام به مسئله دار التبلیغ زده نشد و این موسسه از این مطلب انتزاع میشد که یک حرکتی است در مقابل امام و نهضت امام مخصوصا این که مقدمات آن مصادف بود با مخالفت امام و همان زمانی که امام تبعید شدند.
اینها یکسری مسائلی را تداعی میکرد که اینجا یک مرکزی است در برابر نهضت و در برابر امام. چند سال بعد که به مرحوم استاد مطهری اصرار کرده بودند که یک درس در آنجا برقرار کند. ایشان با مشورت امام اجازه او به آنجا رفت؛ و الا همین طوری خودش برای تدریس به دار التبلیغ نرفت، یعنی با این که مسئله آن شدت وحدت خودش را از دست داده بود و جنبه عادی پیدا کرده بود و یک موسسهای شده بود برای تربیت مبلغ ولی باز شهید مطهری در برابر اصرار آنها به تنهایی تصمیم نگرفته بود.
همچنین شهید مطهری حلقه وصل و رابط امام با انقلابیون و مردم بود. در این مورد مرحوم حجت الاسلام موحدی ساوجی میگویند:در تهران آیت الله مطهری و چند نفر با امام مع الواسطه در ارتباط بودند و آنها بودند که پیغامها را به کل افراد انقلابی در سطح تهران میرساندند پیامها معمولا در قم گرفته میشد، اما یک سالی را که ترکیه بودند ارتباطی با خارج نداشتند. ولی در زمانی که در عراق بودند با پیروزی انقلاب و لو با واسطه ارتباط برقرار میکردند افراد میرفتند و پیامها را شفاهی از امام میگرفتند و میآمدند و عمل میکردند و یا به وسیله مکاتبه و نامه ارتباط انجام میشد، اما در واقع این ارتباط وجود داشت.
بدون تشبیه بگویم دوران تبعید امام از ترکیه به عراق تا سال ۵۷ و بازگشت امام به ایران تقریبا غیبت صغرای ولی عصر (روحی نه الفداء) بود که ملت ایران در میان خودشان امام را نداشتند، اما کسانی که نایب امام بودند وکیل و رابط بین امام و مردم بودند هر چند که این وکالت و نیابت نبود امام مردم میدانستند و میشناختند که اینها افراد مورد اعتماد امام هستند و از این طریق رهنمودها و پیامها را میگرفتند و عمل میکردند.
استاد مطهری در تمام میدان مبارزه حضور فعال و جدی فعال داشته است. از پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیامها صحنه گردان میدان بود. استاد ابتدا در پخش اطلاعیهها تا شرکت در قیام سال ۴۲ نقش فعال داشتند. بارها از سوی عمال رژیم شاه بازداشت شده و زندانی شده بودند. اختلافات بین روحانیون را از بین میبرد و مانع انفکاک در صفوف مبارزه میشد. استاد در جذب نسل جوان و روشنفکر به خصوص بعد از راه انداختن حسینه ارشاد نقش فوق العادهای ایفا کردند. جذب نسل جوان نه تنها در دوران قبل از پیروزی انقلاب موثر واقع شد بلکه بعد از دوران پیروزی و جنگ برای کشور و انقلاب موثر واقع شد.
از نگاه شهید مطهری، بزرگترین ضربهای که بر پیکر اسلام وارد شد از روزی شروع شد که سیاست از دیانت منفک گردید؛ و طرد دین از سیاست به معنای جدا کردن یکی از اعضای پیکر اسلام بود. با این حال در جهان تشیع، تفسیر «اولی الامر» متفاوت با برداشت اهل سنت است و هدف امثال سید جمال نیز مسلماً این نبوده است تا با ندای همبستگی دین و سیاست به استبداد سیاسی قداست دینی دهند، بلکه هدف، بیداری مسلمانان در دخالت در سرنوشت سیاسی و وابسته ساختن به دین بوده است.
شهید مطهری در بحث امامت و رهبری با ظرافت خاصی جدایی دین از سیاست را به منزلهی جدایی روحانیت از سیاست و حکومت به شمار آورده و معتقد است، بزرگترین آرزوی دوستداران ترقی اسلام باید توأم شدن سیاست و دیانت باشد:
نسبت این دو با هم نسبت روح و بدن است. این روح و بدن، این مغز و پوست باید به یکدیگر بپیوندند. فلسفهی پوست، حفظ مغز است. پوست از مغز نیرو میگیرد و برای حفظ مغز است.
اهتمام اسلام بر امر سیاست و حکومت و جهاد و قوانین سیاسی، برای حفظ مواریث معنوی، یعنی توحید و معارف وحی و اخلاق و عدالت اجتماعی و مساوات و عواطف انسانی است.
شهید مطهری از مهمترین نیروهای انقلاب اسلامی بود و شاید مهمترین تعریف از این شهید بزرگوار را امام خمینتی (ره) بیان کردند.
خدمتی که مرحوم مطهری به نسل جوان و دیگران کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی استثنا، همه آثارش خوب است و من کس دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم: «بی استثنا آثارش خوب است». ایشان بی استثنا آثارش خوب است؛ انسان ساز است؛ برای کشور خدمت کرده است. در آن حال خفقان، خدمتهای بزرگ کرده است این مرد عالی قدر