Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-07@05:16:21 GMT

چهره یک هنرمند نوگرا

تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۰۵۲۶۱

چهره یک هنرمند نوگرا

خانم لیلیت تریان مجسمه ساز پیشکسوت طبیعتاً در یک زمینه اجتماعی معین معنا می‌دهد. مثل خیلی از افراد دیگر که در یک زمینه اجتماعی شکل می‌گیرند و رشد می‌کنند. او متعلق به دورانی است که جریانات نوآورانه در هنر و موج نوخواهی و مدرنیسم در حال رشد بود.


ایشان به تبع همین موضوع درسشان را در فرانسه ادامه دادند و با سنت کلاسیک تدریس آکادمیک اروپایی اما به شکل تحول یافته آشنا می‌شوند و این مختصات آنهایی است که در اروپا درس خواندند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

و تلفیقی بین تدریس دانشگاهی و سویه‌ای به نگاه تجدد و نوخواهی در هنر باعث شد که او در آنجا یک شخصیت هنری پیدا کند که به مختصات روانی خود استوار است. او به گونه‌ای از رفتار اصولگرا پایبند و در عین حال نوآور و با نگاه به واقعیت به ایران باز می‌گردد و تدریس را شروع می‌کند و می‌تواند مؤثر باشد و مهم‌ترین فاکتورهای نیاز آموزش را جواب دهد. یک وجهه مشخصه شخصیت ایشان توان تدریس است. تمام دانشجویایی که از محضر ایشان بهره گرفتند، بلااستثنا ایشان را یادشان است.
وجه دوم شخصیت او وجه هنرمندانه ایشان است. هرچند تعداد کارهای ایشان بالا نیست و دلایل مختلفی دارد اما کار او از چند وجه مشخص جدی برخوردار است. خانم تریان بشدت دقیق و منسجم است و کنترل شده از روابط بصری که از واقعیت اخذ شده است. او هرکاری را که در یک لحظه می‌دید برای مدت‌های طولانی با تمام جزئیات در ذهنش بود و این توان را داشت که مجسمه‌ای که از مدل زنده ساخته شده از روی مجسمه بدون نگاه کردن به مدل بگویند که چه معایبی دارد و به چه تغییراتی نیاز هست.  من از شاگردان نزدیک ایشان بودم، بعد از سه سال که با ایشان کار کردیم او هیچ گاه به کار ما دست نزد. وقتی به خانه استاد رفتیم درس عجیبی گرفتیم. کار ما مشخصات نگاه ایشان بود که روی آن نشسته بود. اگر معلم به درس مسلط باشد آنچه در کلام انتقال می‌دهد می‌تواند اصول نهایی کار باشد.ایشان حجم عظیمی از طراحی هایشان را به ما نشان دادند که از مدل دانشکده بود. او حالت مدل را در ذهنش نگه می‌داشت و در خانه آن را طراحی می‌کرد و آنقدر حافظه‌اش قوی بود که به شکل مانند تصویر مقابل عمل می‌کرد. خصلت سوم، شخصیت ایشان بود. او یک انسان جدی و سازش‌ناپذیر و بشدت مهربان بود. محبتی که در پس جدیت ایشان برقرار بود در بسیاری از افراد پیش رو دیدم. جدیت و پایبندی به اصول به اتفاقی منجر شد که او در میانسالی آن ر ا طی کرد و بعد اما در دوره انقلاب که مقتضیات آن زمان فرق می‌کرد باید طرحی نو در انداخت. او از تدریس و کار منفک شد.
تا 6 سال پیش تصمیم گرفته شد که یکی از آثار ایشان به شیوه‌ای نگهداری و تثبیت شود و در فضای ارامنه نگهداری شود. با ایشان صحبت شد و سازمان زیباسازی شهر تهران قیمت اندکی معین کرد و قرارداد به گونه ای حداقلی تنظیم شد. بعد از مدتی شنیدم که استاد تریان حاضر نشدند قرار داد را امضا کنند. رفتم به دیدارشان. ایشان گفتند من بیش از 30 سال گوشه نشین نشدم که این قرارداد را با این مختصات بپذیرم. از شهرداری به خانه‌ام آمدند بر سر من منت گذاشتند که ما فقط به احترام شما آمدیم من هم گفتم نمی‌خواهم اینگونه با منت با من رفتار شود. این‌گونه رفتارها در جهت تکریم هنرمندان نیست بلکه به گونه‌ای کوچک شمردن هنرمند است. هنرمندان بزرگی در این سال‌ها در ایران ظهور کردند. که از آنها فرصت و امکان دریغ شد. اگر می‌خواهیم بزرگداشتی برای ایشان بگیریم باید آنچه که سیره و تفکر ایشان است و تأثیر داشته است دیده شود. نه به خاطر مجسمه خوبی که ساخته است. بلکه به‌خاطر برآیند امواج متلاطم اجتماعی که نقطه اوجش هنرمند است. اینکه چگونه یک انسان در مسیر تعالی حرکت کند.

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۰۵۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است

ایسنا/آذربایجان شرقی مانند تمام مادران ایرانی با اصالت و وقار بر روی صندلی نشسته و از آن روزهای نه چندان دور می‌گوید، از روزگاری که امکانات در شهرستان به قدری کم بود که او مجبور بود سوسن را برای ادامه تحصیل به تهران بفرستد و قطار، آخر هر هفته چشم به راه او بود تا مادر را برای دیدن فرزند به تهران ببرد.

تا مقصد چشم به راه بود و دل نگران سوسن، اما حسی از درون، این اطمینان را به او می داد که آن‌ها می‌توانند از پس این همه سختی بربیایند. پشت معلم ناشنوای مدرسه استثنائی شهرستان میانه، مادری با اراده پولادین و فداکار است که الان گرد سپیدی بر موهایش نشسته و با لبخندی از سر رضایت، دخترش را در لباس حرفه مقدس معلمی به تماشا نشسته است.

خانم شهین سرچمی، هر چند خود معلمی نیست که بر سر کلاس درس تدریس کند؛ اما از این جهت به سوژه خبری گزارش ما تبدیل شده است که مادری را در حق سوسن، تمام کرده و درسی از جنس ایثار داده تا دخترش بتواند امروز در مدرسه استثنائی ایثار میانه، تدریس کند، مدرسه‌ای که سوسن، زمانی پشت نیمکت‌هایش نشسته و درس خوانده بود، امروز محل کار او است.

خانم سرچمی از امکانات محدود آن زمان می‌گوید که سبب شده تا سوسن نتواند بیشتر از کلاس پنجم درس بخواند و مادر بعد از آن، تصمیم گرفته تا به هر زحمتی که شده دختر ناشنوایش را به مدرسه‌ای شبانه روزی در تهران بفرستد و رنج دوری را به جان بخرد، او می‌گوید: هر هفته دست پر و با چیزهایی که لازم داشت و خریده بودم، به دیدنش می‌رفتم و در کنارش بودم، صبح سوار قطار می‌شدم و می‌رفتم تا احساس تنهایی نکند و عصر به میانه برمی‌گشتم. در تمامی جلسات شرکت می‌کردم تا با کمک هم جلو برویم.

نباید در برابر ناشنوایی زانو می‌زدیم، نترسیدم، حتی یک لحظه هم به ذهنم خطور نکرد که سوسن از بقیه بچه‌ها چیزی کم دارد و از ته قلبم باور داشتم که معلولیت و نشنیدن، دلیلی بر محدودیت نیست و دختر من هم می‌تواند مثل بچه‌های دیگر موفق شود و هر کاری که آن‌ها انجام می‌دهند را انجام دهد.

در ادامه سوسن رضالو روی صندلی مصاحبه می‌نشیند و حرف می‌زند و با لب‌خوانی و کمی دقت تا حدودی متوجه صحبت‌هایش می‌شویم، اما همکارش حرف‌هایش را به طور کامل ترجمه می‌کند و می‌گوید: به شغلش خیلی علاقه‌مند است و از اینکه توانسته به اینجا برسد، احساس خوشحالی می‌کند. او هم مانند اغلب معلمان دیگر به ویژه در مقطع ابتدائی، اهل نشستن و در جا زدن نیست و تمام ساعت درسی را سر پا در ایستاده و در حال تدریس مفهوم ضرب و رفع اشکال از دانش‌آموزان است.

شاید تصادفی نیست که دانش‌آموز دیروز با مادری فداکار و پشتکاری مثال‌زدنی، امروز در مدرسه‌ای تدریس می‌کند که ویژه دانش‌آموزان استثنائی بوده و به نام مدرسه "ایثار" نامگذاری شده است و شاید این اولین باری باشد که عنوان یک مدرسه با جنس کار یک معلم انقدر به هم بیایند.

همکاران خانم رضالو از او و محاسن اخلاقی و دوستی صمیمانه او با بچه‌ها می‌گویند: این همکارمان نه تنها معلم که دوست و مشاور بچه‌هه هم بوده و بسیار با مسئولیت و وظیفه‌شناس است.

آقای نجفی، مدیر مدرسه استثنائی ایثار میانه هم با ابراز رضایت از خانم رضالو در طول ۲۰ سال خدمتش در مدرسه می‌گوید: پشتکار و اراده ایشان، زبانزد است و خانم رضالو الگوی خوبی برای کسانی است که با برخی نقص‌ها زندگی می‌کنند و آن را محدودیت می‌شمارند.

در ادامه دانش‌آموزان نیز از تلاش‌ها و زحمات خانم سوسن رضالو قدردانی می‌کنند؛ خانم رضالو علاوه بر تدریس، دیوارهای مدرسه و سالن و کلاس‌ها را نیز با طرح‌هایی جالب و کودکانه رنگ‌آمیزی کرده و جذابیت دو چندانی به محیط مدرسه بخشیده‌ است که از همان بدو ورود به حیاط مدرسه توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند و جمله‌ای بر سر در مدرسه نوشته شده است که می‌تواند حسن ختام گزارش و جمله‌ای انگیزه‌بخش به تمام کسانی باشد که با معلولیت زندگی می‌کنند: معلولیت، ناتوانی نیست.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • معرفی شخصیت حجت‌الاسلام مطلبی مصداق امر به معروف است
  • از تأثیر معلمان بر لوح سفید کودکان نباید غافل شویم
  • مادری که عمرش را پای معلم شدن دختر ناشنوایش گذاشته است
  • تدریس مشق عشق در یک مدرسه عشایری+ فیلم و عکس
  • «روایت اول» از ردیف یک موسیقی‌دان مهم منتشر شد/خواندن یک قصه جالب
  • پیکر مرحوم رحیم پرواسی در اردبیل تشییع شد
  • گریمور سینمای ایران در اردبیل تشییع شد
  • تشییع پیکر هنرمند چهره پرداز اردبیلی «رحیم پرواسی»
  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند
  • مربیان کشتی مازندران در کلاس دانش افزایی