اثرات موسیقی گوش دادن کودکان
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۰۶۴۲۱
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از سلامت نیوز ، کودکان در حدود سه سالگی علاقه واقعی به هر نوع موسیقی نشان می دهند این زمان بسیا ر
مناسبی است برای والدین تا در درک و شناخت ساختار موسیقی موسیقی به کودک کمک کنند والدین مطمئن باشند که
اگر تجارب موسیقی همراه با برنامه ریزی باشد منجر به شناخت و آگاهی خواهد شد بهترین روش آموزشی در این
زمان این است که به کودکان اجازه دهیم تا به ساز مورد نظر نزدیک شوند و از نزدیک آن را
تجربه کنند گذاشتن آهنگ های کودکانه برای کودکان بسیار مفید است بهترین ساز برای کود کان در این سن پیانو
یا ارگ می باشد لذتی که کودک در حین تماس با ساز می برد علاقه او چندین برابر بیشتر میشود
کودکان در سن ۵ سالگی در زمینه بوجود آوردن موسیقی بسیار خلاق می باشندچون در این سن برای تجربیات برنامه
ریزی شده امادگی بیشتری دارند نمونه ان ولف گانگ موزارت بزرگترین موسیقی دان تاریخ کسی که اولین قطعه خود را
در سن ۵سالگی ساخته بود این دوره حساس ترین زمان برای اموزش موسیقی به کودک می باشد .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
والدین و مربیان کودک مواظب باشند که در برنامه اموزشی کودک تعادل ایجاد کنند یعنی زمانی را برای گوش دادن
زمانی را برای خوانی زمانی را برای نواختن ساز قرار دهند والدین باید از در اختیار قرار دادن بیش از
یک ساز به کودک خود داری کنند زیرا این کار باعث می شود هر لحظه کودک به طرف یک ساز
تحریک شود و باعث دلزده شدن او از موسیقی و ساز مورد نظرش میشود فواید موسیقی در زندگی کودکان ۱٫
به راه انداختن خلاقیت کودکان: موسیقی بخاطر جذابیتی که دارد خود ایجاد علاقه می کند و فرد را بطرف خود
می کشاند با وجود اینکه در کشور ما حتی یک کتاب در زمینه آموزش موسیقی به کودکان در مدارس ارئه
نشده است و در سطوح دیگر هم حتی یک واحد درسی موسیقی ارائه نشده است به طور میانگین هر کودک
روزانه بیش از یک و نیم ساعت موسیقی گوش می کند
کنترل خود مداری کودک :به خاطر رابطه استاد شاگردی که در کار موسیقی وجود دارد می تواند خودمداری کودک را
کنترل کرد کودک یاد می گیرد که در بقیه کارها خود خواه نباشد و به نظر بزرگترها احترام بگذارد وقتی
کودک برای یادگیری موسیقی از استاد یا والدین کمک می گیرد این کار باعث می شود که در زندگی خود
خود خواه نباشد واز نظرات و کمک دیگران استفاد کند کار موسیقی باعث رابطه سالم بین والدین و کودک می
شود
موسیقی به کودک شخصیت بزگ منشانه القا می کند: وقتی کودک آهنگ می نوازد یا آهنگ و صدای خوانندگان را
تقلید می کند خود به خود احساس شخصیتی بزرگتر از سن سال واقعی اش به او القا می شود به
شرطی اینکه مقلد وی شخصیتی درست باشد
بالا بردن اعتماد به نفس :تحقیقات نشان می دهد موفقعیت در دوران کودکی اعتماد به نفس را بالا می برد
وقتی کودک یادگیری آهنگی یا سازی را پشت سر می گذارد اعتماد به نفس او بالا میرودروحیه و آمادگی او
برای یادگیری آهنگ بعدی بالا می رود وفتی کودک یا نوجوان یاد گیری سازی را با موفقعیت پشت سر بگذارد
احساس می کند که در زندگی می تواند به بقیه ی چیزها و خواسته هایش دست یابد یادگیری و آموزش
موسیقی به خاطر سخت بودنش در دوران کودکی تمرین اعتماد بنفس است به شراط اینکه والدین از او حمایت کنند
اگر کودک یا نوجوان این کار به خاطر علاقه زیادش و حساس بودنش رابا شکست مواجه شود در بقیه کارها
احساس ناتوانی کند و تجربه بسیار بدی برای او می باشد
بالا بردن مهارتهایی حرکتی و ادراک فضایی و پیشرفت حافظه: موسیقی به خاطر مشکل بودنش و ایجاد رابطه بین اعضایی
مختلف حرکتی و حسی بدن نقش فعالی در پیشرفت حافظه دارد موسیقی اعضای مختلف بدن را با هم هماهنگ می
سازد و مهارت های انسان را بالا می برد آموزش موسیقی اگر در دوران پیش از دبستان شروع شود باعث
روان شدن حرکات دست کودک می شود ومهارت اورا در نوشتن بالا می برد وقتی کودک می خواهد آهنگی را
بنوازد باید برای ریتم زدن باید حرکات دست و با پا هماهنگ شود هم چنین باید برای زدن ملودی باید
بین انگشتان دست چپ و دست راست هماهنگی ایجاد شود این هاهنگی ضمن سخت بودن نیروی زیادی از مغز می
طلبد و مغز انسان را فعال می کند پس موسیقی به خاطر سخت بودنش به خصوص ساز های سیمی مانند
گیتار و سه تار وغیره چون نیاز به ارتباط مهارتهای حرکتی و فضایی بدن دارند جریان پردازش مغز انسان را
آسان می کند و اثرات بر روی پیشرفت یادگیری دروسی مثل ریاضی به روشنی قابل مشاهده است تحقیقی که انجام
شده است به سه گروه از دانش آموزان سه نوع آموزش داد ه شده است گروه اول آموزش موسیقی گروه
دوم آموزش کامپیوتر گروه سوم بازیهای آموزشی ضمن اینکه این قبل از آموزش ازنظر هوشی در یک سطح بودند پس
از آموزش نتیجه چنین بود گرو اول از نظر ظریب هوشی نسبت به گروهای دیگر در سطح بسیار بالاتری نشان
می دادن ۶٫برنامه ریزی :تمام کار موسیقی از روی نظم و ترتیب است زدن یک آهنگ یا یادگیری آن مستلزم
یک برنامه و اصول خواس خود است مثلا” کودک می خواهد آهنگ بنوازد باید بداند در کجای کارش از ملودی
استفاده کند چه زمانی ریتم بزند چه زمانی شروع به خواندن کند کجا سرعتش زیاد شود کجا کم همه این
کارها دارای نظم خاصی است پس کودک به نظم موجود در بقیه کارها وجهان پی می برد و قتی کودک
دید که با برنامه ریزی و نظم توانست سازی را یاد بگیرد به این نکته پی می برد که می
تواند بقیه کارهایش را با برنامه ریزی درست انجام دهد و در زندگی آدم منظمی به بار می آید
بالا بردن خزانه لغات کودک :از طریق موسیقی می توان خزانه لغات کودک را تقویت کرد گوش دادن به آهنگ
خواندن اشعار خواندن آهنگ با هر زبانی که باشد خزانه لغات کودک افزایش پدا می کند کودک با خواندن یک
آهنگ یا شعر حداقل ده لغت به خزانه لغات او اضافه می شود این به خاطر جذابیتی که دارند در
حافظه کودک ماندگار می شوند
آشنایی با فرهنگ خویش و فرهنگ های دیگر : وقتی کودک آهنگی را گوش می دهد به زبان آن آشنا
می شود فرض کنید کودک چند تا آهنگ از قومیت های مختلف در ایران گودش می دهد می فهمد که
قو میت های مختلف در ایران زندگی می کنند و به تفا وتهای موجود بین آنها پی می برد یا
وقتی آهنگ خارجی گوش می دهد به زبان آنها می شود می فهمد که فلان کشور کشوربا چه زبانی صحبت
می کند مثلا” کودک آهنگی با زبان افغانی گوش می دهد می فهمد که زبان آنها با ما مشترک است
موسیقی انسان را به گذشته و آیند می برد وقتی کودک آهنگی در مورد روز ۲۲ بهمن یا جنگ تحمیلی
یاد حادثه کربلا گوش می دهدبه گوشه ای از حوادث آن دوران پی می برد و گاهی حس کنجکاوی و
برانگیخته می شود شروع به سوال پرسیدن می کند اینکه حادثه کربلا چی بود کی اتفاق افتاد چی شد و
اگر به سوالات وی پاسخ داده شود این مطا لب برای همیشه در ذهن او ماندگا ر می شوند پس
به وسیله موسیقی را می توان فرهنگ خوب جامعه را د رونی کرد
لطیف و خوش اخلاق بارآوردن کودک : تحقیقات نشان می دهد که هنر مندان به خصوص خوانندگان از لطافت بیشری
نسبت به بقیه اعضای جامعه برخوردارند با آموزش موسیقی به کودک می توان خشن بودن کودک که در همان دوران
در رفتار او درونی می شود کاست به شرط اینکه موسیقی لطیف باشد و از نوع موسیقی آرام باشد وقتی
به یک کودکی که موسیقی کار می کند بگویدتو این هنر مند هستی نباید رفتار خشن نشان دا د جامعه
از تو انتظارچنین رفتاری را ندارد این فکر به کودک القا می شود که نباید رفتار خشن نشان دهد و
باید خوش اخلاق باشد و کودک در زندگی آدمی خوش اخلاق بار می آید ٫
کاهش استرس و کمرویی کودک : یکی از مشکلات امروز به خصوص جامعه ما وخصوص خصوصا”در دانشگاه های ما مشکل
استرس و کمرویی است یکی از دلایل کساد بازار علمی دانشگاه های ما به خاطر این است دانشجو روش نمیشه
حرفش را بزند این مشکل ریشه اش به دوران کودکی باز می گردد وقتی کودک در دوران آموزشی بتواند جلوی
استاد آهنگی را که آموزش دیده دوباره بخواند و باز بتوتند همین آهنگ را جلوی دوستان یا همکلاسی هایش بخواند
مشکل کمرویی حل می شود کلا” موسیقی می تواند قوه تکلم کودک را قوی کند اگر در مدارس ایران از
همان دوران دبستانی تا دوره دیرستان یک واحد درسی برای آموزش موسیقی یا آواز خوانی به زبان فارسی برای دانش
آموزان گذاشته شود دیگر مشکلی از نظر تکلم و کمرویی یا استرس در دانشگاه ها نخواهیم داشت.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: اهنگ موسیقی خانواده موسیقی به کودک آموزش موسیقی برنامه ریزی گوش می دهد وقتی کودک کودک آهنگ پی می برد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۰۶۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام