Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران؛ ایرنا نوشت: تکاپو برای تاسیس نهاد اجماع‌ساز جدید و امکان‌سنجی حضور نامزدهای اصلاح‌طلب، مهم‌ترین اقداماتی است که جریان اصلاحات این روزها انجام داده و امیدوار اند موجی شبیه خرداد ۷۶ آن‌ها را به ساحل پاستور برساند.

سازوکاری که قرار است از جلسات حقیقی و مجازی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات ایجاد شده و در انتخابات پیش رو نقش آفرینی کند، هنوز ابهام برانگیز است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اینکه اعضای حقیقی چه کسانی خواهند بود و چگونه انتخاب خواهند شد تاکنون مشخص نیست و اینکه سازوکار تازه چهل نفره می تواند اجماع مورد نیاز اصلاح طلبان برای رسیدن به یک نامزد مشخص و استراتژی روشن را ایجاد کند هم محل پرسش است. با این همه نامزدهای بالقوه همچنان در رسانه ها و میان خبرها دیده و شنیده می شوند و این بار نام «اسحاق جهانگیری» عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی بیشتر از دیگران مطرح است. با وجود اما و اگرهای موجود در مسیر انتخاباتی اصلاح طلبان، آن ها از تاثیرگذاری چندان ناامید نبوده و در پی ایجاد موجی هستند که بتواند ورق را برگردانده و آرا را به نفع آن ها روانه صندوقها سازد.

 

تازه‌ترین خبرها از نهاد اجماع‌ساز

 

۳۰ دبیرکل یا نماینده سی حزب اصلاح طلب در کنار ۱۰ تن از شخصیت های حقیقی و البته غیرحزبی، به عنوان نهاد اجماع ساز اصلاحات، قرار است فعالیت های انتخاباتی این جریان سیاسی را سامان داده و در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری حرف آخر را بزنند. تکلیف ۳۰ حزب اعلام شده تا حدودی مشخص است اما اینکه ۱۰ نفر باقی مانده چه کسانی خواهند بود و از چه طریق انتخاب خواهند شد؛ موضوع بحث برانگیز است و در تازه ترین این بحث ها، اعلام شده است که انتخاب آن ها با نظر و مشورت «سیدمحمد خاتمی» رییس دولت اصلاحات خواهد بود.

«علی محمد نمازی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه نهاد جدید چیزی بین پارلمان اصلاحات و شورای هماهنگی خواهد بود گفته است: «سی حزب به همراه ۱۰الی ۱۳ فرد حقیقی به عضویت این نهاد در می‌آیند و همه یک رای خواهند داشت بنابراین احزاب تحت تاثیر اشخاص حقیقی قرار نمی گیرند. چه بسا رییس دولت اصلاحات کمک کند تا احزاب قوی تر سهم بیشتری از افراد حقیقی داشته باشند.»

اینکه شخصیت های حقیقی حاضر در نهاد اجماع ساز صاحب چه میزان تاثیری خواهند بود، هنوز مشخص نیست اما «احمد حکیمی پور» دبیرکل حزب اراده ملت ایران، گفته است: «قبلا اشخاص حقیقی عضو شورا بودند و حق رای داشتند. یعنی رای یک حزب و عضو حقیقی یکی بود اما در ساز و کار جدید علاه بر کم شدن تعداد اعضای حقیقی، این افراد باید عضو هیچ حزبی نباشند و حق رای هم ندارند.»

«حسن رسولی» دیگر فعال اصلاح طلب هم تصریح کرده است: «۱۰ نفر شخصیت حقیقی، اولا باید چهره ملی باشند و ثانیا حزبی نباشند و اینکه چگونه انتخاب شوند آن گونه که بنده شنیده‌ام، بناست با نظر مشورتی خاتمی این ۱۰ نفر انتخاب شوند. « «مصطفی کواکبیان» دبیرکل حزب مردم سالاری هم از تشکیل کمیته ای ۵ نفره با مشورت رییس دولت اصلاحات برای تعیین ۱۰ نفر شخصیت حقیقی نهاد اجماع ساز جدید خبرداده است. نظرات مخالف حضور و تاثیرگذاری شخصیت های حقیقی هم از هم اکنون انتقادهای خود را مطرح می کنند. حجت الاسلام «رسول منتجب نیا» دبیرکل حزب جمهوریت با تاکید بر اینکه شخصیت‌های حقیقی اصلاح‌طلب نباید در کار احزاب دخالت کنند، گفته است: «اگر شخصیت های حقیقی را در کنار شخصیت های حقوقی و احزاب قرار دهیم، یعنی یک نفر غیرحزبی در کنار یک حزب سراسری قرار گیرد و این بی انصافی، بی عدالتی و یک کار غیر استراتژیک است.»

شخصیت های حقیقی اصلاح طلب که عضو احزاب این جریان نباشند گزینه هایی چون آیت الله «محمد موسوی خوئینی ها» هستند اما آیا در چنین سازوکاری که حق رایی برای آن ها قائل نیست؛ حاضر به مشارکت خواهند بود؟ ابهامات درباره سازوکار جدید همچنان پابرجاست و این برای جریان سیاسی که کمتر از ۶ ماه برای حضور اثرگذار در انتخابات زمان لازم دارد به معنای تسریع و شتاب در تصمیم گیری و نهادسازی است.

 

جهانگیری گزینه اصلی اصلاح‌طلبان

 

اردوگاه چپ سیاسی در ایران هم مانند جریان رقیب در حال آنالیز گزینه های موردنظر خود است و گاهی نامی از میان اصلاح طلبان توجه و دقت رسانه ها را به خود معطوف می کند. این نام به فاصله ۶ ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، «اسحاق جهانگیری» معاون رییس جمهوری است که مدتی پس از اعلام نظر مثبت وی برای حضور در انتخابات از سوی اصلاح طلبانی چون «علی صوفی» در تازه ترین اظهارات تقویت کننده این گمانه، از جریان رقیب «محمدرضا باهنر» دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در گفت و گویی از تمایل جهانگیری برای حضور در انتخابات در صورت وجود درخواست سخن گفته است.

جهانگیری توان ایجاد توافق را دارد؛ وی از یک طرف با رییس دولت اصلاحات روابط نزدیک دارد و از سوی دیگر سال هاست که ردای اصلاح طلبی بر تن داشته است از این رو همان نامزد اصیلی است که اصلاح طلبان حضور در انتخابات را به وجود کسی مانند جهانگیری منوط و مشروط کرده اند. از سوی دیگر آن اندازه تکنوکرات است که حزبی که عضو آن است یعنی کارگزاران سازندگی ذره ای برای حمایت از وی تردید به خود راه ندهد.

«محمدعلی ابطحی» عضو مجمع روحانیون مبارز در واکنش به گمانه زنی های حضور جهانگیری، وی را «همیشه یک اصلاح‌طلب» دانسته است و «اسماعیل دوستی» فعال اصلاح‌طلب هم جهانگیری را دارای شایستگی بیشتری برای ریاست‌جمهوری دانسته و اعتقاد دارد وی کاندیدای اصلاح طلبان خواهد بود. با این همه اما جهانگیری هم مانند بسیاری دیگر از اصلاح طلبان با چالشی بزرگ به نام اعتماد مردم روبرو است. اینکه جهانگیری البته با فرض کاندیداتوری برای ایجاد شور مورد نظر انتخاباتی پرشور چه خواهد کرد؛ مشخص نیست همانگونه که نظر بدنه اصلاحات و احزاب کوچکتر این جریان درباره حمایت از وی در انتخابات روشن نیست.

 

تداوم امید اصلاحات به اقبال مردم

 

سردی تاریخی فضای انتخابات ریاست جمهوری گرچه دلایل بسیاری دارد اما تقریبا هردو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا را نگران تداوم این سردی تا خرداد ۱۴۰۰ و کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات می کند. اصلاحات بنا بر دلایل پیدا و پنهان بیش از رقیب نگران این موضوع است. با این همه اما امید خود را از افزایش مشارکت مردم و ایجاد موجی که اصلاح طلبان را به پاستور برساند قطع نکرده اند.

«بهزاد نبوی» با اشاره به تلاش های صورت گرفته برای کاهش امکان حضور اصلاح طلبان در میدان رقابت؛ تصریح کرده است: «این بدان معنی نیست که از الان دست‌ها را بالا بگیریم و تسلیم شویم! با بازگشت آمریکا به برجام و لغو حداقل بخشی از تحریم‌ها، ممکن است شاهد جو مثبت موجی از امید در داخل کشور باشیم. مردم ما با امواج مختلف به صحنه می‌آیند. خاتمی محصول یک موج در سال ۷۶ بود. روحانی محصول یک موج در ۹۲ بود.» «محمدجواد حق شناس» عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی هم معتقد است: «اگر فضا و فرصتی که جریان اصلاحات در ذات خود دارد، با تلاش و جدیت و با ارائه حرف و سخن تازه و برقراری پیوندی عمیق و جدی با بدنه اصلاح‌طلبی و مردم به کار گرفته شود، به خوبی می‌توان از این فرصت اندک باقیمانده استفاده کرد. اصلاح‌طلبان می‌توانند بار دیگر مردم را برای حضور در پای صندوق رای قانع کنند.»

امید به موجی که بتواند بار دیگر نشاطی از جنس ۷۶ برای اصلاحات به وجود بیاورد خوشبینانه ترین تحلیل این روزهای عرصه سیاست است اما نمی توان به طور قطع آن را رد کرد همانگونه که نمی توان به صراحت آن را تایید. باید منتظر برگ برنده اصلاحات برای ایجاد موج موردنظر نشست.

منبع: جماران

کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 اصلاح طلبان انتخابات 1400 اصلاح طلبان انتخابات 1400 سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 رییس دولت اصلاحات شخصیت های حقیقی نهاد اجماع ساز ریاست جمهوری اصلاح طلبان برای حضور اصلاح طلب ۱۰ نفر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۴۰۰۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست

به گزارش عصر ایران عباس عبدی در اعتماد نوشت: ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده‌ است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ می‌کرد.   اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاح‌طلبان با آن همراهی نمی‌کردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرف‌ها را می‌زد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاح‌طلبان هم مثل اغلب مردم استقبال می‌کردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده می‌شد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاح‌طلبی به عنوان یک مجموعه‌ای با پیشینه‌ای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیک‌تر است.   البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان می‌گویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار می‌کردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاح‌طلبان اندکی از آن مواضع را می‌گرفت، در چشم به‌هم زدنی بازداشت و بازجویی می‌شد و جایش در زندان بود.   اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاح‌طلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشته‌ای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهره‌مندند.   البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاح‌طلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچ‌گاه به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب نه خودش را معرفی می‌کرد و نه کسی به چنین صفتی او را می‌شناخت. شاید هم سعی می‌شد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمی‌دانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.   حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد.   غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»   ابتدا بهتر بود که پیش‌تر با دوستان خود هماهنگ می‌کردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفته‌اند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بی‌طرفانه داشتند. علت نیز روشن است.   من در گفت‌وگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرف‌های خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمی‌دانند. به علاوه نمی‌خواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب این‌گونه ریزش‌ها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاح‌طلبان برای خودش می‌یافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمی‌کرد.   گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بی‌صداقتی و دورویی است، ولی بی‌عقلی نیز در آن موج می‌زند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاح‌طلبان هم سلطنت‌طلب شده باشند، حتما افراد با گرایش‌های فراتر از اصلاح‌طلبی هم شده‌اند، پس چه کسی برای سیاست رسمی می‌ماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آن‌هم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخش‌های ضعیف‌تر و کم‌اثرتر است.   اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار می‌کردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمی‌گردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطن‌شناسی می‌کنید و نصیری را باطن آنها می‌دانید. آی‌کیو، در اندازه گنجشک هم نیست. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: انتقاد تند ابطحی از مهدی نصیری: پوست خربزه زیر پایت انداخته اند مهدی نصیری و توهم اتحاد

دیگر خبرها

  • مزیت اصلاح‌طلبان رو به اضمحلال؛ بالشتک ضربه‌گیر بین جامعه و حکومت از میان رفته
  • ادعای بدون سند حجاریان درباره روحانی/ سخنی که خاندوزی باید تکذیب کند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • عباس عبدی خطاب به نواصولگرایان: آی‌ کیوتان در اندازه گنجشک هم نیست
  • اعتراف کیهان: فقط ۱۶۵ نامزد اعتدالی و اصلاح طلب برای مجلس دوازدهم تایید صلاحیت شدند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • اعتراف کیهان: فقط ۱۶۵ نامزد اعتدالی و اصلاح طلب برای انتخابات مجلس دوازدهم تایید صلاحیت شده بودند
  • اصلاح‌طلبان؟ خیر، متشکرم!
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای ۲۰ ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران
  • افغانستانی‌ها بمانند یا بروند؟!/ ردّ پای 20 ساله لیدر اصلاح‌طلبان در مشکلات مردم و ایران