آیت‌الله مدرسی: مظلومیت و شجاعت، بارزترین ویژگی‌های مشترک سردار سلیمانی و آیت‌الله مصباح‌یزدی بود
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۴۵۹۴۱
گروه استانها - امام‌جمعه بخش مرکزی یزد گفت: شهید سلیمانی تا آخرین لحظه عمر از مرزهای جغرافیایی و آیت الله مصباح یزدی از مرزهای تئوریک ارزش‌های انقلاب اسلامی حراست می‌کردند. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از یزد، آیت‌الله سیدمحمدکاظم مدرسی در اولین یادواره سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی که با حضور مسئولان ارشد استان در ستاد فرماندهی سپاه الغدیر استان برگزار شد، ضمن تسلیت ارتحال علامه مصباح یزدی، اظهار داشت: مرحوم آیت الله مصباح یزدی مرزبان تئوریک نظام انقلاب اسلامی بود که نقش مهمی در تبیین شرایط سیاسی روز ایفا کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
وی با بیان اینکه شهید سلیمانی و مرحوم مصباح نقاط مشترک زیادی دارند، افزود: مقام معظم رهبری سردار سلیمانی را مکتبی و انقلابی دانستند و همین جمله در مورد آیت الله مصباح هم صدق می‌کند و او مجموعه‌ای از آموزه‌های دینی و مدرسه‌ای از معرفت بود.
امام جمعه بخش مرکزی یزد ولایت‌مداری بی‌چون و چرا را از دیگر خصوصیات مشترک سردار سلیمانی و آیت الله مصابح یزدی دانست و بیان کرد: اگر انسان مقام ولایت‌مداری خود را تقویت کند، اخلاص وی افزایش یافته و ارزشمندتر می‌شود.
تعطیلی دروس حوزه علمیه خراسان؛ وداع با پیکر آیت‌الله مصباح یزدی در صحن جامع رضویپیکر مطهر آیت‌الله مصباح یزدی وارد مشهدمقدس شدرئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: سلوک و منش آیت‌الله مصباح یزدی الگوی مناسبی برای حوزویان و مجامع فکری استآیت الله مدرسی شجاعت، فداکاری و مهربانی و کارآمدی سردار سلیمانی را ناشی از ولایت‌مداری او عنوان و تصریح کرد: مظلومیت و شجاعت بی‌نظیر در میادین مختلف پاسداری از ارزش‌های انقلاب اسلامی از بارزترین ویژگی‌های مشترک بین سردار سلیمانی و آیت الله مصباح یزدی است.
وی با بیان اینکه ثبات قدم یکی از مهمترین اصول ولایت‌مداری است، خاطرنشان کرد: شهید سلیمانی تا آخرین لحظه عمر با برکت خود از مرزهای جغرافیایی و آیت الله مصباح یزدی از مرزهای تئوریک ارزش‌های انقلاب اسلامی حراست می‌کردند و این بارزترین نماد ثبات قدم در ولایت‌مداری است.
انتهای پیام/781/ ز
منبع: تسنیم
کلیدواژه: آیت الله مصباح یزدی سردار سلیمانی انقلاب اسلامی ولایت مداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۴۵۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای علاقه زیاد سردار سلیمانی به نوه اش، عسل /زینب گفت ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بنابر آنچه که فارس روایت کرده است، علاقه حاج قاسم به نوه‌ها باعث شده بود که کسی جرئت نداشته باشد در خانه حاجی چیزی به آنها بگوید. گاهی که بچه‌ها حسابی شلوغ می‌کردند و زینب دعوایشان می‌کرد، می‌گفتند: «می‌ریم به بابا حاجی می‌گیما!» زینب هاج و واج به بقیه نگاه می‌کرد و می‌گفت: «ببین یه ذره بچه داره من رو تهدید می‌کنه.» یک بار که در حسینیه امام خمینی(ره) بیت رهبری مراسم روضه بود، آنها هم خانوادگی دعوت شدند. بچه‌ها کوچک بودند. ۵ـ۴ سالشان بیشتر نبود.
هر قدر عروس حاجی اصرار کرد که «بذارین من نیام. می‌ترسم این بچه‌ها خراب کاری کنن زشت بشه!» حاجی قبول نکرد. می‌گفت: «چه خراب کاری‌ای؟ خب بچه برای همین کارهاست دیگه. باید بذاری بچه بازی‌ش رو بکنه.» با اصرارهای حاجی، همگی با هم رفتند. روضه که تمام شد و شام آوردند، شیطنت بچه‌ها گل کرد. قورمه سبزی را با دست برداشته بودند و راه می‌رفتند و همه جا می‌ریختند. دیگر کسی حریف آنها نمی‌شد.
زینب به خانمی که انتظامات آنجا بود، گفت: «لطفاً بچه‌ها رو دعوا کنین بگین بشینن.» خانم به مانیتور که تصویر حاج قاسم را کنار حضرت آقا نشان می‌داد، نگاهی انداخت و گفت: «آخه زینب خانوم! من جرئت نمی‌کنم دعواشون کنم.» زینب گفت: «خب خودم دارم می‌گم بهتون دعواشون کن، بلکه آروم بگیرن.» با اصرارهای زینب خانم، انتظامات به سمت عسل که نوه محبوب حاجی بود، رفت و گفت: «اگه اذیت کنی، دعوات می‌کنم‌ها!» عسل این را که شنید، یکی از ابروهایش را که بین خانواده معروف بود به ابروی سلیمانی، بالا داد و گفت: «اون آقایی که توی تلویزیون داره نشون می‌ده، بابا حاجی منه. می‌گم دعوات کنه‌ها!»زینب خشکش زد. با تعجب به زن داداشش نگاه کرد. هر دو از این حرف عسل هم خنده‌شان گرفته بود و هم متعجب شده بودند.
خانم که سعی می‌کرد جلوی خنده‌اش را بگیرد گفت: «تو رو خدا من رو با حاج قاسم در نندازین.»
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901128
گزارشگر قديمى راديو دار فانى را وداع گفت