چه عواملی باعث شد ترامپ دستور ترور سردار سلیمانی را بدهد؟/ تحلیل حسین علایی
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۴۶۶۵۷
به گزارش جماران؛ روزنامه هشمهری نوشت: شهید حاجقاسم سلیمانی، یک انسان مجاهد و سرداری متعلق به ایران و همه آحاد مردم کشور بود. برداشتی که اکثر مردم از وی داشتند، چهرهای فداکار برای جمهوری اسلامی ایران بود که تمام زندگی خود را وقف ایجاد امنیت پایدار برای مردم و کشور کرده است.
اگرچه یگان خدمتی مشترکی نداشتند و یکی در نیروی دریایی فرمانده بود و دیگری در لشکر نیروی زمینی سپاه ولی بسیاری از عملیاتهای جنگ تحمیلی ۸ساله خاطرات حسین علایی را به یاد و نام سردار شهید قاسم سلیمانی گره زده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سردار سلیمانی یک شخصیت منطقهای و در تعامل با جبهه مقاومت داشتند و یک بازوی مشورتی سیاسی نیز در داخل بودند. اعتماد نظام و مردم به ایشان چگونه بهدست آمده بود؟
شهید حاجقاسم سلیمانی، یک انسان مجاهد و سرداری متعلق به ایران و همه آحاد مردم کشور بود. برداشتی که اکثر مردم از وی داشتند، چهرهای فداکار برای جمهوری اسلامی ایران بود که تمام زندگی خود را وقف ایجاد امنیت پایدار برای مردم و کشور کرده است. مردم معتقد بودند که او برای توسعه و افزایش ضریب امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تلاش و عمر خود را در این راه صرف کرده است. حاجقاسم در تمام دوران جنگ تحمیلی در جبههها حضور داشت و این سعادت را یافت تا حدود 10سال پس از خاتمه جنگ نیز نیروی قدس سپاه را به اوج بهرهدهی مؤثر برساند؛ بهگونهای که در دور کردن تهدیدات نظامی و امنیتی از مرزهای ایران با موفقیت عمل کرد. کار بزرگ حاجقاسم بهرهگیری از تجربیات دوره جنگ تحمیلی برای ایجاد یک نوع سازماندهی مردمی با استفاده از تفکر بسیجی در کشورهایی مانند عراق و سوریه بود که هدف تروریسم داعش و گروههای تکفیری قرار گرفته بودند. تشکیلاتی مانند انصارالله در یمن، حشدالشعبی در عراق و فاطمیون در سوریه از باقیاتالصالحات مکتب حاجقاسم است و درواقع هدیه جمهوری اسلامی به کشورهای خط مقاومت برای حفظ استقلال و سربلندی آنهاست.
آیا ابعاد فعالیتهای ایشان بهدرستی معرفی شده است؟
خوشبختانه صداوسیمای جمهوری اسلامی و رسانههای مختلف نیز در دوران حیات ایشان توانسته بودند گزارشهایی از فعالیتهای تعیینکننده حاجقاسم بهویژه در حمایت از حزبالله در جنگ ۳۳روزه در مقابل تهاجم اسرائیل به لبنان و نیز نجات مردم کرد عراق از دست داعش و همچنین جلوگیری از سقوط سوریه را منعکس کنند که باعث آشنایی بیشتر مردم با فداکاریهای ایشان و سایر حماسهسازان امنیت امت اسلامی شده بود. در مجموع چنین ویژگیهایی باعث شده بود که بسیاری از مردم، حاجقاسم را یک سرباز وطن و یک بسیجی تکبعدی تلقی نکنند و او را در خدمت آرمانهای اسلامی مردم ایران ببینند و او را سردار واقعا ملی بدانند و دوست داشته باشند.
مهمترین عملیاتهای جنگ تحمیلی که نقش و حضور سردار سلیمانی در آنها برایتان تصویرسازی شده، کدامها بودند؟ چه روایت و خاطرهای از آن عملیاتها برایتان حک و ثبت شده است؟
شهید حاجقاسم سلیمانی از عملیات فتحالمبین تا انتهای جنگ در اکثر عملیاتهای مهمی که برای آزادسازی خاک ایران عزیز انجام شد، نقش مؤثر و فعالی داشت. او توانست بنیان لشکر۴۱ثارالله را در جبهه جنگ پیریزی کند. در عملیات فتحالمبین او رزمندگان استانهای کرمان و سیستان و بلوچستان و هرمزگان را در قالب یک گروه رزمی مستقل سازماندهی کرد و در حمله به عقبه ارتش عراق در دشت عباس در کنار تیپ۱۴ امامحسین علیهالسلام به فرماندهی شهید حاج حسین خرازی شرکت داشت. موفقیت در عملیات فتحالمبین باعث شد تا تیپ ثارالله رسما برای انجام عملیات بیتالمقدس تشکیل شود و توسعه یابد. طی عملیات بیتالمقدس که پس از ۲۴شبانهروز جنگ تمامعیار منجر به آزادسازی خرمشهر شد، تمامی یگانهای رزمی سپاه و اکثر واحدهای ارتش حضوری فعال داشتند. اما نیروهای تیپ ثارالله در جبهه شمالی عملیات بیتالمقدس و برای عبور از رودخانه کرخه کور مأموریت داشتند و از خرمشهر حدود ۱۲۰کیلومتر دور بودند، ولی باید گفت که عملکرد همه یگانها در جریان عملیات بیتالمقدس در آزادسازی خرمشهر نقش داشته است. گرچه رزمندگان تیپهای نجف و امام حسین ازجمله نخستین افرادی بودند که توانستند عقبه دشمن در جاده شلمچه را ببندند و با قدرت تمام وارد خرمشهر شوند، ولی همه فرماندهان و رزمندگانی که در عملیات بیتالمقدس شرکت داشتند، توانستند فشاری عظیم را بر ارتش عراق وارد کنند؛ بهطوریکه حدود ۱۲هزار نظامی عراقی فقط در خرمشهر به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند و ارتش عراق مجبور به خروج از سرزمین ایران عزیز شد. به هر حال حاجقاسم در اکثر عملیاتهای سخت و تعیینکننده دوران دفاعمقدس مثل والفجر۸ و کربلای۵ بهعنوان فرمانده لشکر ثارالله حضور داشت و رزمندگان این لشکر حماسههای زیادی را در دوران دفاعمقدس آفریدند. حاجقاسم را میتوان جزو 15فرمانده برتر لشکرهای خطشکن سپاه دانست. او در کنار فرماندهانی مثل شهیدان حسین خرازی، مهدی باکری، احمد کاظمی، ابراهیم همت، احمد متوسلیان، حسن باقری، مهدی زینالدین، حمید باکری، عباس کریمی، سیدرضا دستواره، محمود کاوه و نورعلی شوشتری قرار میگرفت که همگی از ستونهای ستبر و محکم قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران بودند.
مسائل زیادی پس از یک سال همچنان در ارتباط با نحوه پاسخ ایران به ترور سردار مطرح میشود. واکنش ایران چگونه باید باشد؟
واکنش به ترور و ضربت متقابل باید متوجه تصمیمگیرندگان به ترور حاجقاسم و یاران شهیدش باشد. باید لبه تیز انتقام سخت رو به افرادی مثل ترامپ، نتانیاهو، پمپئو، برایان هوک، وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش آمریکا باشد که همگی نقش اول و اساسی را در برنامهریزی، طراحی و سازماندهی ترورهای هدفمند داشتهاند. در عین حال بهتر است که مسئولان کشور و فرماندهان نظامی کمتر حرفی از انتقام سخت بزنند تا مردم را منتظر اقدام فوری نگذارند. طبیعی است هر زمان که انتقام گرفته و ضربه متقابل به دشمن وارد شود، مردم مطلع خواهند شد. باید توجه داشت که ترامپ با ترور حاجقاسم و پذیرفتن رسمی مسئولیت آن میخواست فضایی را در کشورهای همجوار ایران به نفع آن جنایت هولناک بهوجود آورد، ولی تشییع پیکر باشکوه حاجقاسم و ابومهدی المهندس و سایر شهدا در شهرهای مختلف عراق و ایران تمام برنامههای تبلیغاتی آمریکا را بههم ریخت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران را در افکار عمومی جهان به نمایش گذاشت. درواقع نخستین ضربت متقابل را مردم ایران و عراق و بسیاری از ایرانیان خارج از کشور به دولت آمریکا وارد کردند و نشان دادند که اکثر مردم ایران از راه و مکتب حاجقاسم حمایت میکنند. با اقدام به ترور حاجقاسم و سایر شهدای ایرانی و عراقی، ترامپ منفورترین رئیسجمهور در افکار عمومی ایرانیان و بسیاری از عراقیها شد و چهره یک تروریست جنایتکار را بهخود گرفت. از این پس، مردم و دولت عراق خواستار اخراج نظامیان آمریکا از خاک خود شدند و آمریکا تاکنون مجبور شده است شمار زیادی از قوای خود را از عراق و از منطقه خاورمیانه خارج کند. درواقع خروج کامل نظامیان آمریکایی از خاورمیانه میتواند انتقام اصلی از ترور حاجقاسم و همراهانش باشد. خداوند هم با دست مردم آمریکا انتقام دیگری را از ترامپ گرفت و نگذاشت او طعم دوره دوم ریاستجمهوری را بچشد و ترامپ و یارانش را از اریکه قدرت با خفت و خواری به زیر کشید. اما شاید مهمترین انتقام، شکست دادن آمریکا در برقراری تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران باشد. توسعه اقتصاد ملی، پیشرفت کشور با تکیه بر قابلیتهای ملی، دوری کردن از توطئه آمریکا برای برپایی جنگ، تلاش برای کشف شبکههای جاسوسی اسرائیل و آمریکا در ایران و جلوگیری از ترورهای احتمالی بعدی دانشمندان هستهای میتواند مهمترین ضربت متقابل ایران باشد.
ترور سردار سلیمانی ظاهرا بخشی از تغییر برنامههای امنیتی آمریکا در منطقه است. مهمترین اقدام ایران در این شرایط چه میتواند باشد؟
با ترور سبعانه حاجقاسم، جمهوری اسلامی ایران باید سعی کند بهگونهای برنامهریزی و اقدام کند تا آمریکا نتواند بهسادگی توطئههای خود علیه مردم ایران و به نفع اسرائیل را به مرحله اجرا درآورد. مشخص است که آمریکا بهدنبال ترور فرماندهان نیروی قدس و فرماندهان جبهه مقاومت و تداوم فشارهای حداکثری به ایران از طریق اعمال تحریمهای گسترده و همهجانبه و درنهایت ضربه زدن به اقتدار جمهوری اسلامی ایران است. افزایش هوشیاری اطلاعاتی نسبت به نیات و مقاصد آمریکا و نیفتادن در دام برنامههای شیطان بزرگ، میتواند یک اقدام هوشمندانه و بازدارنده برای ایران باشد. باید بهگونهای اقدام کرد که آمریکا در تلاشهای خود علیه ایران با ناکامی و شکستهای بزرگ مواجه شده و از تداوم دشمنی مأیوس شود. از طرفی باید مراقبت کرد تا آمریکا نتواند مزیتهای ژئوپلیتیک ایران در حوزههای نفت، گاز، ترانزیت، فرهنگ و گردشگری را بهسادگی تخلیه کرده و آنها را به کشورهای همجوار ایران منتقل کند. بر همین اساس میتوان با تعریف سیاست «همگرایی» و «وابستگی متقابل» امکان بهرهگیری کشورهای همسایه را از انواع ظرفیتهای ژئوپلیتیک ایران تسهیل کرد؛ بهگونهای که آنان نیاز به استفاده از قابلیتها و تواناییهای ایران برای پیشرفت کشور خویش داشته باشند. در این صورت، تداوم امنیت ایران، باعث افزایش ضریب امنیتی آن کشورها خواهد شد و برنامه آمریکا برای وابسته کردن امنیت کشورهای همسایه ایران به پایگاههای نظامی و تسلیحات آمریکایی بههم خواهد ریخت. بهنظر میرسد که مصلحت ایران بر آن است که در منطقه خاورمیانه، ثبات و آرامش برقرار شود تا آمریکا نتواند بهراحتی سلاحهای خود را به کشورهای عربی منطقه بفروشد و پایگاههای خود را در این کشورها توسعه دهد. هرچه جمهوری اسلامی بتواند نقش فعالتری در حل و فصل مسائل و مشکلات منطقهای پیدا کند از میزان نفوذ آمریکا کاسته خواهد شد. تلاش آمریکا برای ایجاد و برقراری رابطه سیاسی و اقتصادی اسرائیل با کشورهای عربی برای جلوگیری از تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران قابل ارزیابی است. بر همین اساس باید ایران همچنان بر سیاست همگرایی و همکاری با کشورهای همسایه بهویژه کشورهای عربی اصرار بورزد.
اوج شکوفایی دوره مسئولیت سردار سلیمانی در مقابله با فتنه امنیتی داعش در منطقه خاورمیانه بود. نگاه و روش ایشان به مدیریت این مسئله در منطقه چگونه بود؟
حاجقاسم برای مقابله با داعش در عراق و سوریه تلاش زیادی کرد. داعش قویترین جریان تروریستی در عراق و سوریه بود. چگونگی ظهور داعش جای تأمل بسیار دارد. بهنظر میرسد که خلأ قدرت ایجاد شده در عراق پس از اشغال آن کشور توسط آمریکا و ظهور گروههای مختلف سیاسی واگرا، باعث تقویت جریانات تکفیری و بهوجود آمدن داعش در مناطق سنینشین عراق شد. ناراحتی و نگرانی عربستان از سقوط صدام و پشتیبانی آن کشور از انواع جریانات تکفیری باعث تقویت و مسلح شدن آنان شد. داعش که پس از افول القاعده پا به عرصه گذاشت بهدنبال تسلط بر عراق و سوریه بود و میخواست امارت شام و عراق را تشکیل دهد. شیوه و منش داعش، ایجاد رعب و وحشت و قتل و کشتار برای پیشروی به سوی اهداف خود بود. داعش به پیروزی خود خیلی امیدوار بود؛ زیرا دولت عراق گرفتار مسائل مختلف حاکمیتی بود؛ بهطوری که امکان فراهم آوردن یک نیروی مسلح هوشمند و مقتدر را نداشت. در چنین شرایطی بود که داعش بر موصل مسلط شد و آن شهر را محل حکومت ابوبکر البغدادی قرار داد و بهدنبال تصرف بغداد بود. در چنین وضعیتی نیروی قدس سپاه به فرماندهی حاجقاسم توانست حشدالشعبی عراق را سازماندهی کرده و افراد آن را آموزش دهد و با فتوای آیتالله العظمی سیستانی آنها را در مقابل داعش حمایت کند. هر جا هم اوضاع عراق و سوریه بحرانی میشد، حاجقاسم به سرعت خود را به صحنه درگیری میرساند. نیفتادن اقلیم کردستان بهدست داعش مرهون اقدام بهموقع حاجقاسم و حضور او در صحنه عملیات مقابله با داعش بود. در سوریه هم حاجقاسم به دولت سوریه روحیه بخشید و قوت قلب داد و حمایت جمهوری اسلامی را برای جلوگیری از افتادن سوریه بهدست داعش و النصره در صحنه عمل نشان داد. حاجقاسم خیلی سریع هماهنگ کرد تا نیروهای حزبالله لبنان به کمک مردم سوریه بشتابند و مانع از به ثمر رسیدن طرح آمریکا، اروپا، عربستان و ترکیه در سوریه شد. کمکهای ایران به سوریه باعث شد تا با دعوت حاجقاسم، روسیه نیز در سوریه وارد عمل شود و نقشی را در حمایت از بشار اسد بر عهده بگیرد. گرچه روابط روسیه با اسرائیل خوب است و روسیه مانع اقدامات و حملات اسرائیل به مواضع گروههای حامی ایران در سوریه ازجمله حزبالله نمیشود، ولی همین حضور باعث شده تا گروههایی مانند داعش و النصره از پیروزی سریع در آن کشور مأیوس شوند. به هر حال، غربیها بر این باورند که نیروی قدس سپاه به فرماندهی حاجقاسم توانسته است هم مانع تسلط داعش بر عراق و سوریه شود و هم باعث کاهش نفوذ آمریکا در این کشورها شده است.
نگرش سیاسی سردار سلیمانی به سیاست داخلی و جبههبندیهای گروهها چه بود؟
بسیاری از مردم ایران، شهید حاجقاسم سلیمانی را فردی دارای گرایش سیاسی خاص و مخالف خواست اکثریت نمیدانستند و احساس میکردند او در مسائل مبتلابه کشور، جناحی فکر نمیکند، بلکه ملی میاندیشد و ابایی از تماس با شخصیتهای مختلف کشور که دارای گرایشهای مختلف سیاسی هستند ندارد. او سعی میکرد که به همه شخصیتهای ملی و انقلابیون طرفدار امام خمینی(ره) از هر جناحی احترام بگذارد و خود را وارد بازیهای سیاسی و جناحی نکند. بر همین اساس بود که خیلیها از او انتظار داشتند که در اختلافات داخلی کشور، حاجقاسم بتواند نقشی برای تألیف قلوب و همگرایی بین جریانات مختلف ایفا کند. او هرگز تلاش نمیکرد تا با موضعگیریهای خود، افراد وفادار به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی را برنجاند و آنها را از قطار انقلاب پیاده کند و خود را معیار انقلابی بودن بداند. او به کلام امام خمینی(ره) که همواره میفرمود: «همه با هم» نه «همه با من» عملا وفادار بود و به کسی انگ و اتهام نمیزد و همه تلاشگران نظام جمهوری اسلامی را زیر چتر انقلاب اسلامی جای میداد.
فکر میکنید چه عواملی باعث شد رئیسجمهور آمریکا دستور به ترور سردار سلیمانی بدهد؟
فعالیت حاجقاسم در تمامی حوزههای جبهه مقاومت گسترش داشت. هماکنون جبهه مقاومت از یمن تا لبنان را دربرمیگیرد. تقویت حوثیها در یمن باعث شده تا مداخله نظامی عربستان و امارات در یمن و تلاشهای آنها برای تسلط بر آن کشور، ناکام بماند. حوثیها با استمداد از نیروی قدس توانستهاند تشکیلات قدرتمند انصارالله را در حمایت از مردم یمن بهوجود آورند و بر بخشی از دریای سرخ نیز مسلط شوند. توسعه توان مقاومت انصارالله باعث میشود که آمریکا نتواند در آینده تنگه بابالمندب را در کنترل خود داشته باشد. از طرفی حزبالله لبنان در این سالها با بهرهگیری از مکتب دفاعی اسلام و با کمکهای فکری حاجقاسم توانسته در برابر حملات اسرائیل به لبنان مقاومت کند و نگذارد دوباره سرزمینهای لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآید. ایستادگی حزبالله در جنگ ۳۳روزه از افتخارات فراموشنشدنی جبهه مقاومت در برابر اسرائیل است. اگر حزبالله در لبنان وجود نداشت، هماکنون هنوز هم بخشهایی از جنوب لبنان در اشغال اسرائیل باقی مانده بود و شاید همانطور که آمریکا بلندیهای جولان از خاک سوریه را به اسرائیل بخشید، جنوب لبنان هم منضم به اراضی فلسطین اشغالی میشد. باید توجه داشت که آمریکا بهدنبال افزایش امنیت و بقای اسرائیل است و سالانه میلیاردها دلار برای تقویت توان نظامی اسرائیل هزینه میکند. اگر جبهه مقاومت نبود اسرائیل هنوز هم هر شب خواب گسترش سلطه خود را در کشورهای همجوار میدید، ولی با توسعه اندیشه مقاومت، نوار غزه از سلطه اسرائیل رهایی یافته است و مردم کرانه باختری نیز در فکر چگونگی بیرون راندن ارتش اشغالگر از سرزمین خود هستند؛ بنابراین تصور آمریکا بر این بود که با وجود افرادی مثل حاجقاسم نمیتواند بهراحتی برنامههای خود را برای مسلط کردن اسرائیل بر مقدرات کشورهای عربی تحقق بخشد و دست به ترور علنی او زد.
چرا پس از یکسال با وجود وعده پیگیریهای دولت عراق، پیگیری جدی در رسیدگی به این پرونده وجود ندارد؟
حاجقاسم در حالی توسط پهپادهای آمریکایی ترور شد که مهمان رسمی دولت عراق بود. البته سالهاست که عراق در اشغال نظامیان آمریکاست. کنترل آسمان و فرودگاههای عراق عملا در اختیار ارتش آمریکاست. آمریکا پایگاههای نظامی بزرگی در عراق احداث کرده است و برای رفتوآمد به عراق از دولت این کشور اجازه نمیگیرد. البته گاهی بعضی از ورود و خروج نظامیان و سلاحها و تجهیزات نظامی خود را به اطلاع مقامات دولت عراق میرساند، ولی این به مفهوم کسب مجوز از دولت عراق برای ورود تجهیزات و نفرات نظامی به آن کشور نیست؛ بنابراین احتمال اینکه دولت عراق از ورود پهپادهای ترور به عراق مطلع بوده است، وجود دارد، ولی معلوم نیست که نخستوزیر آن کشور از قصد آمریکا برای ترور فرماندهان ایرانی و عراقی اطلاع داشته است. اما واضح است که دولت عراق خبر برنامه حمله ایران به پایگاه عینالاسد را از قبل به آمریکاییها اطلاع داده و موجب شده تا نظامیان آمریکایی قبل از شروع حمله موشکی به پناهگاههای امن بروند و از آسیب در امان باشند. الان هم دولت عراق با اشاره آمریکا قرارداد بزرگی را با عربستان امضا کرده است و در عین حال از پرداخت پولهای ایران خودداری میکند. شاید این طبیعت رفتار دولتهای تحت اشغال بیگانه باشد. در هر صورت لازم است تا هدفهای حاجقاسم پس از شهادت وی نیز دنبال شود و همکاریها با عراق افزایش یابد.
منبع: همشهری
منبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 حسین علایی خاورمیانه حزب الله لبنان سردار سلیمانی سهام عدالت انتخابات 1400 ویروس کرونا لایحه بودجه 1400 لیگ برتر 99 شهید حاج قاسم سلیمانی جمهوری اسلامی ایران عملیات بیت المقدس عملیات فتح المبین نظامیان آمریکا ترور حاج قاسم سردار سلیمانی آمریکا نتواند کشورهای عربی عراق و سوریه جبهه مقاومت حاج قاسم حاج قاسم مردم ایران جنگ تحمیلی ترور سردار گونه ای نیروی قدس عملیات ها دولت عراق حزب الله مهم ترین باعث شد آن کشور گروه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۴۶۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیل عباس عبدی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا: از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمیشود، بهتر است فکر دیگری کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آنگونه که جماران روایت کرده، عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
روز گذشته ساعت ۱۲ خانم خبرنگاری از فارس تماس گرفت و در خواست مصاحبه در باره اعتراضات دانشجویی آمریکا را داشت. گفتم پاسخهای من برای فارس مفید فایده نیست و شاید هم چاپ نکنید. در هر حال با اصرار ایشان گفتم سوالات را بفرستند. چون فرصت پاسخ مکتوب دادن نداشتم و ایشان هم عجله داشتند، من هم صوتی پاسخ دادم. بطور معمول شرط من این است که متن را برگردانند تا در حد مناسب ویرایش ادبی و محتوایی کنم در ویرایش معمولا نکاتی را تعدیل و اضافه و به لحاظ ادبی اصلاح میکنم.
ایشان در ساعت ۲۰:۴۲ متن موردنظر خود را فرستادند و چون عجله داشتند من هم ویرایش سریعی انجام داده و ارسال کردم. ولی چون دیدم منتشر نشد در ادامه ویرایش بهتری انجام دادم و تاکید کردم که این منتشر شود که تایید کردند و گفتند روز یکشنبه منتشر میشود. آنان ویرایش اولیه را منتشر کردند. تیتری انتخاب کردند که نقلقول مستقیم است در حالی که در متن نیست بلکه عکس آن را گفتهام.
در اینجا دو تیتر انتخابی خودم را با متن نهایی به همراه گزارش منتشر شده فارس تقدیم میکنم. این آخرین گفتگوی من با فارس خواهد بود مگر این که هر دو ایراد یعنی تیتر و متن را اصلاح کنند. هر زمان به اصول حرفهای انتشار گفتگوها پایبند شدند میتوان گفتگو کرد.
البته از خبرنگار محترم پرسیدم: «ممکنه بفرمایید من در کجای گفتگو گفتهام موضوع حادی نیست؟
پاسخ دادند:
آقای عبدی بزرگوار شما همون پاراگراف اول خط دوم و سوم چنین چیزی فرمودید منم چیزی که شما گفتید رو منتشر کردم نه چیز دیگه» داوری درباره صحت این ادعا هم به عهده خوانندگان محترم.
ضمنا سوالات را همانطور که فرستادند یکجا و در ابتدا میآورم.
سوالات:
۱-با توجه به اتفاقات آمریکا و همچنین اروپا از جمله فرانسه و آلمان تحلیل شما در مورد بازداشت اساتید و دانشجویان چیست؟
۲- با توجه به اینکه از غرب و دانشگاههای آمریکا و اروپا تبلیغات مثبتی می شد ولی اکنون می بینیم استاندارد دوگانه در مورد دانشگاه های انجا و ایران اعمال میشه، نظر شما چیست؟
۳- اگر این اتفاقات در ایران می افتاد شما به عنوان یک استاد دانشگاه چه تحلیلی داشتید؟
ویراست نهایی بنده:
اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که چرا اعتراضات دانشجویی شکل میگیرد؟ این گونه اعتراضات منحصر به کشور آمریکا نمیشود و در کشورهای دیگر هم هست اکنون به اروپا هم رسیده است. چرا دانشجویان در یک مقطع زمانی به صورت جدی دست به اعتراضاتی می زنند که به طبع باعث به وجود آمدن مشکلاتی هم برای خودشان میشود؟
به دلیل این که برخی نهادهای سیاسی مانند انتخابات، احزاب و حتی رسانهها، غیرکارکردی میشوند. زمانی که این نهاد ها از کارکردهای واقعی خودشان دور میشوند و به نوعی دچار بنبست و فساد سیاسی میشوند، جامعه از طریق دانشگاهها واکنش نشان میدهد. در واقع دانشگاهیان اولین گروهی هستند که خط شکنی میکنند زیرا چندان وابستگی و تعلق سیاسی مانند دیگران به ادامه و حفظ وضعیت موجود ندارند.
دانشگاهیان وارد میدان میشوند و دست به اعتراض میزنند. این اعتراضات از دو حالت فراتر نمی رود، یکی اعتراضات خیلی عمیق و جدی است و پیگیری می شود و به نتیجه میرسد و از طریق اصلاحات تغییرات جدی در جامعه ایجاد می کند، به عنوان مثال اعتراضات دانشجویان آمریکا به جنگ ویتنام که بسیار هم موثر واقع شد و آغازی بود برای پایان جنگ ویتنام. اعتراضات عادی که با همراهی کافی نباشد، زود تمام میشود.
وجدان بیدار جامعه در دانشگاه است و هنگامی که نهاد های سیاسی قفل کنند دانشگاهیان وارد میدان می شوند و این قفل را می شکنند و جامعه را وارد مسیر دیگر میکنند، البته تمام این اتفاقات به شرطی رخ میدهد که برخی نهاد های دیگر کم و بیش استقلال خود را حفظ کرده باشند، مثلا در ایالات متحده آمریکا سه نهاد وجود دارد که این سه نهاد به نسبت بقیه نهادها محبوب و استقلال خود را حفظ کردهاند.
اولین نهاد دستگاه قضایی و دیوان عالی آمریکا است این دستگاه استقلال و اعتبار خود را نزد مردم دارد حتی در مواردی که شش نفر از آنان جمهوری خواه بودند باز هم علیه ترامپ رای دادند. البته استقلال هیچگاه صفر و صدی نیست همیشه یک نوع انحرافاتی در این موارد مشاهده می شود اما بهرحال فهم عمومی و اعتماد مردم بسیار حائز اهمیت است.
دومین نهاد بانک مرکزی است. مسئله اعتبار بانک مرکزی در جهان مسئله بسیار مهمی محسوب می شود و بانک مرکزی باید معتبر باشد، در ایالات متحده آمریکا بانک مرکزی اعتبار لازم را دارد. بانک مرکزی در آمریکا مانع سیاست های تورم زا، مشکل آفرین و فساد آوری است که معمولا در سیستم های دولتی وجود دارد. سومین نهاد نیز ارتش است.
این سه نهاد محبوبیت، اعتبار و کارکرد خود را دارند. زمانی که این سه نهاد استقلال دارند، و در مقابل نهادهای سیاسی و بطور مشخص احزاب ( جمهوریخواه و دموکرات)، مجلس نمایندگان، مجلس سنا، دولت و رسانه ها دچار فساد و انحراف شوند جامعه قفل می شود و وقتی که جامعه قفل شود وجدان بیدار جامعه از طریق اعتراضات دانشجویان خود را نشان میدهد و فضا را تغییر میدهد.
اعتراضات ادامه پیدا میکند تا یک تغییر و تحول متناسبی در جامعه اتفاق بیفتد. علت اصلی اعتراضات در آمریکا حمایت سیاسی و مالی از اسرائیل است، به دلیل نفوذی که اسرائیل در دو قوه مجریه و مقننه و رسانه ها دارد، آنها را به انحراف کشانده و منابع مالی ایالات متحده را به سمت خود جذب و سیاست ایالات متحده آمریکا را تابع خود کرده است، و در نتیجه مردم به این شرایط معترض هستند، مخصوصا نسل جوان که با کمک شبکه های اجتماعی به استقلال رسانه ای نیز رسیده اند در حال مقابله با این شرایط و اسرائیل هستند.
این فرایند اعتراضات دانشجویی موقت است تا زمانی که به نتیجه برسد و کارکرد نهاد های سیاسی متناسب با خواست عمومی شود. این اعتراضات در همه جای دنیا با اهداف مشخص صورت می گیرد اعتراضات دانشجویی و دانشگاهی از این منطق تبعیت میکنند.
بازداشتها هم در ابتدا اتفاق میافتد و چیز عجیبی نیست. دانشجویان را دستگیر میکنند و به مقر پلیس انتقال میدهند و بعد هم آزاد میکنند و به دادگاه میفرستند. دادگاه های آمریکا نیز استقلال کافی دارند و دانشجویان میتوانند در دادگاه از وکلا کمک بگیرند. زمانی که دانشجویان دست به اعتراض می زنند برای زندان، دستگیری و دادگاه آمادگی و آگاهی نسبی دارند.
اگر دانشجویان مجوز اعتراض گرفته باشند که اصلا مشکلی برای دانشجویان پیش نمیآید اما اگر مجوز نگرفته باشند اعتراض کرده باشند باز هم خیلی جدی نیست مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد در این صورت پلیس ورود می کند. مسأله اصلی دادگاه است. و الا پلیس همه جا کمابیش درگیر میشود. ضمنا آنجا کسی را برای فیلمبرداری و انتشار این درگیریها بازداشت نمیکنند. حتی به آن دختر خانمی که فیلم خشونت جرج فلوید را گرفت جایزه دادند.
هیچ استاندارد دوگانه ای وجود ندارد این محصول ذهن اصولگرایان است، اگر در ایران نیز همین شرایط برقرار شود کسی نسبت به آن معترض نمی شود.
اول باید اجازه دهند که مردم به هر چیزی که میخواهند در چارچوب قانون اعتراض کنند و اگر هم بدون مجوز اعتراض کردند نهایتا پلیس دستگیر و به دادگاه منتقل میکند اما به شرطی که دادگاه مستقل عمل کند. اگر دادگاه مستقل عمل کند اساسا هیچ استاندارد دوگانهای وجود ندارد. استاندارد دوگانه متوجه کسانی است که به این حد از تقابل در آنجا اعتراض میکنند ولی از اقدامات تندتر و عجیب در اینجا دفاع میکنند.
آنچه که در غرب به آن اعتراض می شود این نیست که چرا دانشجویان و استادان را دستگیر میکنید و به دادگاه میبرید زیرا آنها آمادگی اینها را دارند چون فکر میکنند قانون حاکم است و نهایتا باید در مقابل قانون پاسخگو باشند اما در اینجا هیچ کدام از اینها اتفاق نمی افتد.
در غرب نیز یک سری مشکلات وجود دارد و دانشجو ها نیز اعتراض میکنند اما تفاوت این است که در آنجا و در نهایت خودشان را با این مسائل و خواست عمومی تطبیق می دهند، متحول می شوند و بهبود پیدا میکنند. در غرب زمانی که دانشجو اعتراض میکند به او اتهام هایی مانند اینکه از ایران پول گرفتهاید تا اعتراض کنید نمیزنند اما در ایران زمانی که دانشجو دست به اعتراض می زند هزار اتهام به او می زنند. در اعتراضات سال گذشته تعداد زیادی از دانشجویان مجروح شدند. پروندههای انضباطی دارند در سابقه آنان ثبت و ضبط میشود. ولی در آنجا کلینتون یکی از همین دانشجویان معترض جنگ ویتنام بود بعدا هم رییسجمهور شد.
اصولگرایان نباید کار خودشان را با کشور دیگری مقایسه کنند. این موضوع ها هیچ ارتباطی بهم ندارد. چرا کارهای خوب آنها را نمی گویید اینکه آنها را دستگیر میکنند و فورا به دادگاه انتقال می دهند، چرا در کشور ما این کار را انجام نمی دهند.
بنابراین عده ای در ایران به دنبال توجیه کارهای خودشان هستند و این بدتر از هر چیز دیگر است. درحال حاضر هم کسی در ایران جرئت ندارد نسبت به چنین موضوعاتی اعتراض کند حتی اگر من نسبت به آن موضوع اعتراضی نداشته یا حتی موافق باشم اما به دیگران حق اعتراض میدهم.
اخیرا آمریکا به اسرائیل کمک مالی کرده است و بخشی از اعتراضات به همین موضوع برمیگردد. موضوع کمک مالی آمریکا به اسرائیل به صورت شفاف در مجلس آمریکا تصویب شد و آمریکاییها هم به درستی اعتراض میکنند که ما خودمان فقیر هستیم چرا پول هایمان را به اسرائیل میدهید.
آیا در ایران کسی میتواند چنین اعتراضی کند؟ قطعا نمیتواند. من نمیگویم به دیگران کمک کنیم یا نکنیم بعضا با برخی کمکهای خارجی موافق هم هستم ولی بحث در این موضوع است که قرار نیست همه عین من یا شما فکر کنند و چنین مقایسه.ای از اساس باطل است و به نفع شما هم نیست.
در خصوص اینکه اگر چنین اتفاقاتی در ایران رخ دهد، چنین اتفاقاتی در ایران رخ نمیدهد و سرکوب می شود. اگر مجموعهای از افراد بخواهند درباره یک موضوع اساسی بطور عملی اعتراض یا اظهار نظر کنند قطعا با عکسالعمل مواجه میشوند و هیچگاه مجاز به آن نخواهند بود حتی درخواست آن هم موجب مشکل خواهد بود.
شرایط باید به گونهای باشد که همه بتوانند حرف خودشان را بزنند و اگر اعتراضی دارند نیز بگویند و اگر خلاف قانون عمل کنند ما هم باید مانند آمریکا عمل کنیم دستگیر شوند از آنها عکس گرفته شود و به دادگاه فرستاده شوند.
این نوع مقایسه ها هیچ کمکی به طرفداران وضع موجود برای توجیه اقداماتشان نمیکند اما نکته مهم اینجاست که در غرب اعتراضات بطور معمول به نتیجه میرسد یعنی افرادی پاسخگو میشوند و تغییر و تحولات اتفاق میافتد چون بالاترین مقامها هم از مردم رای میخواهند پس اگر ببینند مردم اعتراض دارند خودشان وضع را اصلاح می کنند اما در ایران اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد فورا رد صلاحیت میشود. از این تنور نانی برای اصول گرایان محترم پخته نمی شود و بهتر است فکر دیگری کنند.
خبر منتشر شده در فارس
عباس عبدی: بازداشت اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا موضوع حادی نیست
عباس عبدی روزنامه نگار اصلاح طلب با اشاره به اعتراضات دانشجویی در آمریکا و اروپا و ضرب و شتم و بازداشت صدها دانشجو و اساتید گفت:بازداشت اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا موضوع حادی نیست.
عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی، روزنامهنگار اصلاحطلب و فعال سیاسی-اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران توانا در خصوص اعتراضات دانشجویان در آمریکا و اروپا و بازداشت اساتید و دانشجویان اظهار داشت :اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که چرا اعتراضات دانشجویی شکل میگیرد؟ این گونه اعتراضات منحصر به کشور آمریکا نمیشود و در کشورهای دیگر هم هست اکنون به اروپا هم رسیده است. چرا دانشجویان در یک مقطع زمانی به صورت جدی دست به اعتراضاتی می زنند که به طبع باعث به وجود آمدن مشکلاتی هم برای خودشان میشود؟
وی با بیان اینکه به دلیل که برخی نهادهای سیاسی مانند انتخابات، احزاب و حتی رسانهها، غیرکارکردی میشوند. زمانی که این نهاد ها از کارکردهای واقعی خودشان دور میشوند و به نوعی دچار بنبست و فساد سیاسی میشوند، جامعه از طریق دانشگاه ها واکنش نشان می دهد، افزود: در واقع دانشگاهی ها اولین گروهی هستند که خط شکنی میکنند زیرا چندان وابستگی و تعلق سیاسی مانند دیگران به ادامه وحفظ وضعیت موجود ندارند.
این فعال سیاسی افزود: دانشگاهی ها وارد میدان می شوند و دست به اعتراض می زنند . این اعتراضات از دو حالت فراتر نمی رود ، حالت اول اعتراضات خیلی عمیق و جدی است و پیگیری می شود و به نتیجه می رسد و از طریق اصلاحات تغییرات جدی در جامعه ایجاد می کند ، به عنوان مثال اعتراضات دانشجویان آمریکا به جنگ ویتنام که بسیار هم موثر واقع شد و آغازی بود برای پایان جنگ ویتنام.
عبدی ادامه داد: وجدان بیدار جامعه در دانشگاه است و هنگامی که نهاد های سیاسی قفل میکنند دانشگاهیان وارد میدان می شوند و این قفل را می شکنند و جامعه را وارد یک مسیر دیگر می کنند ، البته تمام این اتفاقات به شرطی رخ میدهد که برخی نهاد های دیگر کم و بیش استقلال خود را حفظ کرده باشند ، مثلا در ایالات متحده آمریکا سه نهاد وجود دارد که این سه نهاد به نسبت بقیه نهاد ها محبوب و استقلال خود را حفظ کرده اند .
وی در ادامه در خصوص نهاد های مستقل در آمریکا اینگونه اظهار نظر کرد: اولین نهاد دستگاه قضایی و دیوان عالی آمریکا است این دستگاه استقلال و اعتبار خود را نزد مردم دارد حتی در مواردی که شش نفر از آنان جمهوری خواه بودند باز هم علیه ترامپ رای صادر کردند . البته استقلال هیچگاه صفر و صدی نیست همیشه یک نوع انحرافاتی در این موارد مشاهده می شود اما بهرحال فهم عمومی و اعتماد مردم بسیار حائز اهمیت است .
این فعال سیاسی-اجتماعی افزود: دومین نهاد بانک مرکزی است . مسئله اعتبار بانک مرکزی در جهان مسئله بسیار مهمی محسوب می شود و بانک مرکزی باید معتبر باشد ، در ایالات متحده آمریکا بانک مرکزی اعتبار لازم را دارد . بانک مرکزی در آمریکا مانع سیاست های تورم زا ، مشکل آفرین و فساد آوری است که معمولا در سیستم های دولتی وجود دارد . سومین نهاد نیز ارتش است.
عبدی اذعان کرد: این سه نهاد محبوبیت، اعتبار و کارکرد خود را دارند . زمانی که این سه نهاد استقلال دارند، و در مقابل نهاد های سیاسی و بطور مشخص احزاب ( جمهوریخواه و دموکرات ) ، مجلس نمایندگان ، مجلس سنا، دولت و رسانه ها دچار فساد و انحراف شوند جامعه قفل می شود و وقتی که جامعه قفل شود وجدان بیدار جامعه از طریق اعتراضات دانشجویان خود را نشان میدهد و فضا را تغییر میدهد.
وی با تاکید بر اینکه اعتراضات ادامه پیدا میکند تا یک تغییر و تحول متناسبی در جامعه اتفاق بیفتد، بیان کرد: علت اصلی اعتراضات در آمریکا موضوع اسرائیل است ، به دلیل نفوذی که اسرائیل در دو قوه مجریه و مقننه و رسانه ها دارد ، آنها را به انحراف کشانده و منابع مالی ایالات متحده را به سمت خود جذب کرده است و سیاست ایالات متحده آمریکا را تابع خود کرده است ، و در نتیجه مردم به این شرایط معترض هستند ، مخصوصا نسل جوان که با کمک شبکه های اجتماعی به استقلال رسانه ای نیز رسیده اند در حال مقابله با این شرایط و اسرائیل هستند .
این فعال سیاسی اصلاح طلب عنوان کرد : این فرایند اعتراضات دانشجویی موقت است تا زمانی که به نتیجه برسد و کارکرد نهاد های سیاسی متناسب با خواست عمومی شود. این اعتراضات در همه جای دنیا با اهداف مشخص صورت می گیرد اعتراضات دانشجویی و دانشگاهی از این منطق تبعیت میکنند.
عبدی با تاکید بر طبیعی بودن روند بازداشت دانشجویان و اساتید، گفت : بازداشتها هم در ابتدا اتفاق می افتد و چیز عجیبی نیست. دانشجویان را دستگیر میکنند و به زندان انتقال میدهند و بعد هم آزاد میکنند و به دادگاه میفرستند. دادگاه های آمریکا نیز استقلال کافی دارند و دانشجویان می توانند در دادگاه از وکلا کمک بگیرند . زمانی که دانشجویان دست به اعتراض می زنند برای زندان ، دستگیری و دادگاه آمادگی و آگاهی دارند .
وی در ادامه با عادی جلوه دادن اتفاقات اخیر در آمریکا و اروپا، اذعان کرد: اگر دانشجویان مجوز گرفته باشند بعد اعتراض کرده باشند که اصلا مشکلی برای دانشجویان پیش نمی آید اما اگر مجوز نگرفته باشند اعتراض کرده باشند باز هم خیلی جدی نیست مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد در این صورت پلیس ورود می کند. مسأله اصلی دادگاه است. و الا پلیس همه جا کمابیش درگیر میشود.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار که گفت با توجه به اینکه از غرب و دانشگاههای آمریکا و اروپا تبلیغات مثبتی میشد ولی اکنون می بینیم استاندارد دوگانه در مورد دانشگاه های آنجا و ایران اعمال میشه، نظر شما چیست، گفت: هیچ استاندارد دوگانه ای وجود ندارد این محصول ذهن اصولگرایان است ، اگر در ایران نیز همین شرایط برقرار شود کسی نسبت به آن معترض نمی شود.
عبدی افزود: اول باید اجازه دهند که انسان ها به هر چیزی که میخواهند در چارچوب قانون اعتراض کنند و اگر هم بدون مجوز اعتراض کردند نهایتا پلیس دستگیرشان میکند و به دادگاه منتقل می کند اما به شرطی که دادگاه مستقل عمل کند.اگر دادگاه مستقل عمل کند اساسا هیچ استاندارد دوگانه ای وجود ندارد. استاندارد دوگانه متوجه کسانی استان که به این حد از تقابل در آنجا اعتراض میکنند ولی از اقدامات تندتر و عجیب در اینجا دفاع میکنند.
وی تاکید داشت : آنچه که در غرب به آن اعتراض می شود این نیست که چرا دانشجویان و استادان را دستگیر میکنید و به دادگاه می برید زیرا آنها آمادگی اینها را دارند چون فکر میکنند قانون حاکم است و نهایتا باید در مقابل قانون پاسخگو باشند اما در اینجا هیچ کدام از اینها اتفاق نمی افتد.
این فعال سیاسی با بیان اینکه در غرب نیز یک سری مشکلات وجود دارد و دانشجو ها نیز اعتراض میکنند اما مشکل اینجاست در آنجا و در نهایت خودشان را با این مسائل و خواست عمومی تطبیق می دهند، متحول می شوند و بهبود پیدا میکنند، افزود: در غرب زمانی که دانشجو اعتراض میکند به او اتهام هایی مانند اینکه از ایران پول گرفته اید تا اعتراض کنید نمی زنند اما در ایران زمانی که دانشجو دست به اعتراض می زند هزار اتهام به او می زنند . در اعتراضات سال گذشته تعداد زیادی از دانشجویان مجروح شدند. پروندههای انضباطی دارند در سابقه آنان ثبت و ضبط میشود. ولی در آنجا کلینتون یکی از دانشجویان معترض جنگ ویتنام بود بعدا هم رییسجمهور شد.
عبدی در ادامه با بیان تندی جبهه اصولگرایان را محکوم به مقایسه نابجا درباره ایران و کشور های دیگر کرد:اصولگرایان نباید کار خودشان را با کشور دیگری مقایسه کنند. این موضوع ها هیچ ارتباطی بهم ندارد .چرا کارهای خوب آنها را نمی گویید اینکه آنها را دستگیر میکنند و فورا به دادگاه انتقال می دهند، چرا در کشور ما این کار انجام نمی دهند.
وی ادامه داد: بنابراین عده ای در ایران به دنبال توجیه کار های خودشان هستند و این بدتر از هر چیز دیگر است . در حال حاضر هم کسی در ایران جرئت ندارد نسبت به موضوعی اعتراض کند حتی اگر من نسبت به آن موضوع اعتراضی نداشته باشم اما به دیگران حق اعتراض میدهم .
این فعال سیاسی- اجتماعی در خصوص دلایل اعتراضات در امریکا گفت: اخیرا آمریکا به اسرائیل کمک مالی کرده است و بخشی از اعتراضات به همین موضوع برمیگردد. موضوع کمک مالی آمریکا به اسرائیل به صورت شفاف در مجلس آمریکا تصویب شد و آمریکایی هم اعتراض میکنند که ما خودمان فقیر هستیم چرا پول هایمان را به اسرائیل میدهید.
عبدی عنوان کرد: آیا در ایران کسی میتواند چنین اعتراضی کند ؟ قطعا نمیتواند. من نمی گویم کمک کنیم یا نکنیم بعضا با برخی های کمک های خارجی موافق هم هستم ولی بحث روی این موضوع است که قرار نیست همه عین من یا شما فکر کنند و چنین مقایسه ای از اساس باطل است و به نفع شما هم نیست.
وی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار که اگر این اتفاقات در ایران اتفاق می افتاد شما چه تحلیلی داشتید، گفت: چنین اتفاقاتی هرگز در ایران رخ نمیدهد و قطعا سرکوب می شود.اگر مجموعهای از افراد بخواهند درباره یک موضوع اساسی بطور عملی اعتراض یا اظهار نظر کنند قطعا با عکسالعمل مواجه میشوند و هیچگاه مجاز به آن نخواهند بود و حتی درخواست آن هم موجب مشکل خواهد بود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه در خصوص شرایط مطلوب در ایران اینگونه اظهار نظر کرد: شرایط باید به گونه ای باشد که همه بتوانند حرف خودشان را بزنند و اگر اعتراضی دارند نیز بگویند و اگر خلاف قانون عمل کنند ما هم باید مانند آمریکا عمل کنیم دستگیر شوند از آنها عکس گرفته شود و به دادگاه فرستاده شوند .
عبدی در پایان با تاکید بر اینکه این نوع مقایسه ها هیچ کمکی به وضع موجود برای توجیه اقداماتشان نمیکند، افزود: نکته مهم اینجاست که در غرب اعتراضات به نتیجه می رسد یعنی افرادی پاسخگو هستند و تغییر و تحولات اتفاق می افتد چون بالاترین مقام هم از مردم رای میخواهد پس اگر ببیند مردم اعتراض دارند خودشان وضع را اصلاح می کنند اما در ایران اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد فورا رد صلاحیت می شود. از این تنور نانی برای اصول گرایان محترم پخته نمی شود و بهتر است فکر دیگری کنند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900935