زیباکلام: اصلاحطلبان اعتماد عمومی را از دست دادهاند/ فقط تندروها در انتخابات شرکت میکنند!
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۵۰۰۷۸
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه آرمان ملی با صادق زیباکلام فعال سیاسی اصلاحطلب به گفت وگو پرداخته است که مهمترین بخشهای آن را در ادامه میخوانید.
مردم در انتخابات 1396 به خاطر اصلاحطلبان رای دادند
- مردم در انتخابات 1396 به خاطر اصلاحطلبان پای صندوق رای آمدند و 24 میلیون نفر هم به آقای روحانی رای دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
- اصلاحطلبان در 4سال دوم دولت علنا سکوت کردند و در حقیقت نتوانستند در برابر عملکرد دولت توضیح، استدلال و توجیهی بیاورند و متاسفانه سکوت را ترجیح دادند. برخی افراد اصلاحطلب بابت حمایت کردن از روحانی احساس ندامت و پشیمانی کردند و برخی دیگر هیچ صحبتی بیان نکردند.
- اصلاحطلبان باید بابت دعوتی که از مردم برای حضور در انتخابات داشتند و نقشی که در رای دادن 24 میلیون نفر به روحانی ایجاد کردند را بپذیرند.
- اصلاحطلبان باید حداقل یک درجهای از مسئولیت نشان میدادند و به مردم اعلام میکردند که چرا روحانی نتوانست در دوره دوم ریاست جمهوری خود موفق عمل کند، نه اینکه روی خودمان را به سوی دیگر کنیم و انگار نه انگار اصلاحطلبان بودند که نقش مهمی را در تشویق و ترغیب مردم برای حضور در انتخابات داشتند.
- کدامیک از اصلاحطلبان ظرف 4 سال گذشته یک بار به صورت جدی به تجزیه و تحلیل عملکرد دولت پرداختهاند و دلایل اینکه چرا روحانی همه انتظارات و توقعات را برآورده نکرده، بررسی شود و یا درباره چالههایی که روبهروی دولت بوده صحبت کردهاند و یا اصلا درباره مشکلات و موفقیتهای روحانی چرا هیچ صحبتی نکردند و یا آیا بررسی کردند که سیاست خارجی چه میزان در تصمیمهای روحانی تاثیرگذار بوده است.
اصلاحطلبان اعتماد عمومی را از دست دادهاند
- با کمال تاسف اعلام میکنم که اصلاحطلبان مثل گذشته دیگر اعتماد عمومی را در بین مردم از دست دادهاند و بسیاری از مردم تفاوتی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان قائل نیستند و باتوجه به شرایط موجود کشور اصلاحطلبان فعلا نمیتوانند در حد مطلوب مردم را به پای صندوق رای دعوت کنند.
- دکتر عارف در انتخابات مجلس 94 که سرلیست اصلاحات بود یک میلیون و پانصد هزار نفر به او رای داده بودند، اما در اسفند 98 سرلیست اصلاحات 80 هزار رای هم نیاوردند، این یعنی حتی 10 درصد مردم هم حاضر به رای دادن به اصلاحطلبان نبودند. اصلاحطلبان باید شروع به جمعآوری اعتماد از دست رفته خود کنند و البته این کار بسیار دشوار است.
- اعتماد مردم به اصولگرایان حتی از اصلاحطلبان هم خرابتر است، منتها اصلاحطلبان واقعیتهای جامعه را میبینند اما اصولگرایان 42 سال است که نخواستند واقعیتهای جامعه را ببینند و ظاهرا 42 سال دیگر هم واقعیتهای جامعه را دقیق نخواهند دید.
فقط تندروها در انتخابات شرکت میکنند!
- تنها گروهی اجتماعی که همچنان حاضر هستند در انتخابات شرکت کنند، طرفداران جریانات تندرو مانند احمدینژاد، پایداریچیها و اصولگرایان تندرویی که اقلیت را به مجلس فرستادند.
- همه ما میدانیم که اگر نیمی از مشکلات در نتیجه عملکرد روحانی باشد، نیمه بیشتر آن تقصیر سیاستهای کلان نظام، سیاست خارجی و هزینههای هنگفتی که کشور را به این سو کشیده است.
- تندروها به جای قبول کردن واقعیتها سعی میکنند که با انداختن همه مشکلات بر سر روحانی خود را از هرگونه تقصیرات در وضعیت کشور مبرا کنند.
- برای من جالب است که ببینم تندروها از زمانی که دکتر قالیباف یا حسین دهقان یا حاج سعید رئیسجمهور شوند، آن وقت تقصیرات کشور را بر گردن چه کسانی میاندازند.
- رئیسجمهور نظامی در برابر تحریمها چه کاری انجام میدهد و یا حتی رئیس جمهور نظامی وقتی که ما به خاطر پالرمو با مشکلاتی روبهرو هستیم برای خرید واکسن چه کاری میتواند انجام دهد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: اصلاح طلبان روحانی اعتماد صادق زیباکلام اصلاحات اصلاح طلبان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۵۰۰۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!