انتشار نوشته جلال آل احمد درباره مرگ نیما
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۵۱۱۲۷
به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از ایرنا ، جلال آلاحمد نویسنده نامدار معاصر که در سالهای آخر عمر نیما یوشیج همواره در همسایگی این شاعر مازندرانی زندگی میکرد، بخش زیادی از یادداشتهای روزانهاش را به نوشتن درباره نیما اختصاص داده که تصویر دستنوشته روز پس از فوت نیما توسط محمدحسین دانایی خواهرزاده آلاحمد برای انتشار در اختیار ایرنا قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنچه که در ادامه میخوانید متنی است که محمدحسین دانایی نوشته و در آن یادداشت کوتاه آلاحمد درباره مرگ نیما را نیز روایت کرده است. دانایی در ادامه یادداشت خود نیز متنی را به بهانه بلاتکلیف رها شدن خانه نیما یوشیج در تهران هم نوشته است:
«نیما دیشب مُرد، دو بعد از نیمهشب.» زندهیاد «جلال آلاحمد» یادداشتهای روز پس از مرگ نیما یوشیج را با این جمله آغاز کرده و بعد هم به تفصیل به شرح ضایعه فوت این شاعر بزرگ که مرزهای پولادین و ظاهراً خللناپذیر شعر کهن فارسی را با شجاعتی بینظیر درنوردید و شعر نو فارسی را بنیان گذاشت پرداخت.
جلال آلاحمد و همسرش بانو سیمین دانشور که از تابستان ۱۳۳۲ ساکن محله دزاشیب شمیران بودند، از جمله شخصیتهای فرهنگیاند که در واپسین سالهای زندگی نیما با او و خانوادهاش حشر و نشری مفصل داشتند و به قول سیمین دانشور، تقریبا شب و روزشان با نیما بود.
یادداشتهای منتشر نشده آلاحمد هم آکنده از مطالب زیادی درباره خود نیما و اطلاعاتی درباره زندگی او و مسائلش اعم از مسائل خصوصی و خانوادگی و همچنین مسائل غیرخانوادگی مثل نکات هنری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و روابط با معاصران و معاشرانش است.
آلاحمد در یادداشتهای روز پنجشنبه ۹ دی و پیش از درگذشت نیما به بیماری او هم اشاراتی دارد و در این باب نوشته است: «نیما ناخوش شده. زمستانی رفته بوده یوش و سرماخوردگی و گرسنگی و بیدوایی. لاشهاش را بدوش کشیدهاند، آوردهاند-پسرش و یکی از همسن و سالهای پسرش.» بعد ضمن اشاراتی به روابط خصوصی نیما با همسرش نوشته است: «لازم بود یک چنین بیماریای برای او که احساس کند به زنش محتاج است تا آن حقهبازیها را رها کنند. بحمدالله فعلاً خوش و مهربان و گرم و نرمند. روزی یکی-دو بار سر میزنم. حالش بهتر است.»
آلاحمد درباره علت بیماری نیما نیز اطلاعاتی داده است: «۱۵ روز تمام این بندۀ خدا را گوشۀ یک تالار درندشت سرِ کوه یوش انداختهاند و خودشان رفتهاند شکار کبک! و چه حسرتی میخورَد نیما که کبک را کباب میکردهاند و میخوردهاند و نمیگفتهاند دوتایش را بار کنیم برای این پدر پیر!»
اما بقیه یادداشتهای روز پس از فوت نیما به قلم آلاحمد بدین شرح است: «ساعت دو و ده دقیقه بود که درِ خانه را سخت کوبیدند. خیال کردم میرآب آمده است آب بدهد، ولی صدای دختر کلفَتِشان که از پشت در بلند شد، داد میزد که قضیه از چه قرار است. وقتی رسیدم، زنش چشمهایش را هم بسته بود. بزحمت او را به اطاق دیگر بردم و دراز رو به قبلهاش کردهام و قرآنی پیدا کردم و یک ساعتی تنها بودم و زنش را فرستادم خانۀ خودمان تا خواهر کوچک نیما و شوهرش آشتیانی پیداشان شد. بعد هم صدیقی آمد و تا پنج صبح نشستیم و آرامشان کردیم و من چک و چانۀ پیرمرد را بستم.»
و کمی بعد افزوده است: «هیچ فکر نمیکردم چک و چانۀ این پیرمرد را من خواهم بست. پیدا بود که طبیعتاً او باید پیش از من برود، اما دیگر اینش را پیشبینی نمیکردم.»
مرحوم آلاحمد در مقاله «پیرمرد چشم ما بود» هم که در رثای نیما نوشته، از احساس مشابهی صحبت میکند و بعد در وصف او مینویسد: «پیرمرد دور از هر ادایی به سادگی در میان ما زیست و به سادهدلی روستایی خویش از هر چیز تعجب کرد و هرچه بر او تنگتر گرفتند، کمربند خود را تنگتر بست، تا دست آخر با حقارت زندگیمان اخت شد... آری: نیما زندگی را بدرود گفت و به طریق اولی شعر را، اما به اعتقاد موافق و مخالف، دفتر شعر فارسی هرگز نام او را بدرود نخواهد کرد... چرا که تپش حیات شعر زمانه ما به مضراب او ضربانی تازه یافته است.»
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شعر جلال آل احمد نیما یوشیج انتشار نامه دست خط مرگ یادداشت های روز آل احمد درباره جلال آل احمد آل احمد دست نوشته مرگ نیما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۵۱۱۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیس پلیس آگاهی تهران: مردم از قانونشکنیها فیلم بگیرند
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، سردار علی ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ درپی دستگیری عامل ضرب و شتم یک شهروند با زنجیر در تهران با نگارش یادداشتی تاکید کرد که در تهران، هیچ مجرمانهای برای قانونشکنان به پایان نمیرسد. در ابتدای این یادداشت آمده است: «بدون شک فرد اراذل و اوباشی که وقیحانه در برابر چشمان تعداد زیادی از شهروندان اقدام به ضرب و شتم بیرحمانه یکی از مسافران اتوبوس بی آرتی کرده بود هرگز گمان نمیکرد که شهروندی مسئول و متعهد در آن شرایط پر از استرس، شجاعانه در حال تصویربرداری از اقدامات مجرمانه اوست و دیری نخواهد گذشت که سردی دستبند همکارانم بر دستهای آلودهاش خواهد نشست.»
در ادامه این یادداشت آمده است:« این اتفاق شیرین توسط کارآگاهان پلیس آگاهی رقم خورد تا بار دیگر به مجرمان و قانونشکنان ثابت شود پایتخت جای عرض اندام و اوباشگری خلافکاران نیست. اراذلی که گمان میکنند میتوانند آرامش و امنیت شهروندان را با رفتارهای هنجارشکنانه و زیادهخواهیهای خود برهم بزنند، کافی است نگاهی به اخبار حوادث خبرگزاریها وروزنامهها بیاندازند تا با زنجیرهای از اخبار کشفیات و دستگیریهای پلیس آگاهی روبهرو شوند.»
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ همچنین نوشت: « شاید شروع یک پرونده با قانونشکنی یک مجرم آغاز شود اما این کارآگاهان پلیس آگاهی هستند که پایان بندی آن را با دستگیری متهم مربوطه رقم میزنند. افسران شایسته این پلیس در تلاشی بیوقفه و شبانهروز برای مقابله با جرائم و آسیبها کوچکترین سرنخها و مستندات را با هدف شناسایی مجرمین و احقاق حق مالباختگان و قربانیان دنبال میکنند. اینجانب به عنوان سکاندار پلیس آگاهی پایتخت به استناد عملکرد درخشان همکارانم در پرونده اتوبوس بیآرتی و همچنین دستگیری زورگیران اتوبان صدر و بسیاری موارد دیگر این اطمینان خاطر را به شهروندان می دهم که پلیس در مسیر برقراری امنیت و آرامش ساکنان پایتخت از هیچ اقدامی دریغ نخواهد کرد و مجرمان بدانند، تعدی به حقوق هر یک از ساکنان پایتخت از سوی کارآگاهان متعهد و غیرتمند پلیس آگاهی بی پاسخ نخواهد ماند.»
ولیپور گودرزی در پایان این یادداشت نیز درخواستی را از مردم مطرح کرد و نوشت: « در پایان از شهروندان گرامی دعوت میکنم تا در برابر اتفاقات پیرامون خود بی تفاوت نبوده و با مستندسازی از آسیبها و جرائم و قانونشکنیها یاریگر پلیس در اشراف اطلاعاتی بر اتفاقات پایتخت باشند.»