بازگشت شاعر به شهر
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۶۴۴۸۰
به تازگی دیوان اشعار «کمالالدین اهلی ترشیزی» شاعر اواخر عهد تیموری، با تصحیح دکتر سیدوحید سمنانی؛ شاعر، منتقد و مصحح نسخ خطی توسط انتشارات علمی فرهنگی منتشر شده است.
سمنانی برای تصحیح و انتشار این دیوان تمام نسخههای موجود در ایران و خارج از ایران را گرد هم آورده است و سعی کرده تصحیح کامل و دقیقی به دست مخاطب بدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نام اهلی ترشیزی برای بسیاری از علاقهمندان شعر و حتی تا حدودی نخبگان حوزه ادبیات فارسی غریب است. اهلی ترشیزی کیست؟
اگر احوال شاعران در طول تاریخ ادبیات فارسی را مرور کنیم، در این میان به دورهای در قرن نهم برمیخوریم که مابین سبک عراقی و سبک خراسانی است. در این دوره تمرکز جغرافیایی شاعران مطرح بیشتر در سرزمین هرات و در زمان حکومت سلطان حسین بایقرا و امیرعلی شیرنوایی است. در این دوره شاعران زیادی زندگی میکردند. یعنی این تعداد شاعر در یک زمان و مکان خاص، قابل مقایسه با هیچ زمان دیگری در تاریخ ادبیات فارسی نیست. سلطان حسین بایقرا کتابی دارد و در کتاب خودش میگوید: من کسی هستم که در زمان من شاعران بزرگی مثل جامی زندگی کردهاند و در شهری که من زندگی و حکمرانی میکردم بیش از ۲هزار شاعر نفس میکشند و به این موضوع افتخار میکند. با جمعیت آن زمان ۲هزار شاعر چقدر میشود! یعنی، بقال، نجار، تاجر و... همه شاعر بودهاند و شاعران جدیای هم بودهاند. اما عجیب اینجاست که از شاعران این دوره کتابها و شعرهای خیلی کمی به جا مانده است. همچنین به این دلیل که شاعران این دوره پس از حافظ و پیش از شاعران بزرگ سبک هندی بودهاند، چندان جدی گرفته نشدهاند. در واقع این دوره از شعر فارسی یک دوره فراموش شده است و درباره آن پژوهش جدی نشده است. از شاعران بزرگ این دوره میتوانیم به جامی، بابافغانی، اهلی شیرازی، عاصفی هروی، امیرهمایون اسفراینی و... اشاره کنیم. اهلی ترشیزی هم یکی از شاعران مهم و بنام آن دوره محسوب میشود. البته امروز که شعر او را نگاه میکنیم، میبینیم در مقابل بعضی از شاعران بزرگ آن دوره شاعر نازلتری است، اما در کل شعر او مهم و قابل بررسی است.
چه چیزی سبب شد به تصحیح دیوان او ترغیب شوید؟
یک روز من به کتابخانه مجلس رفته بودم و مشغول تصحیح دیوان راقم مشهدی بودم که هم اکنون نیز در دست کار دارم. آنجا به فهرست نسخههای خطی سری زدم و با نام اهلی ترشیزی روبهرو شدم. در نگاه نخست به ذهنم آمد که حتماً با اهلی شیرازی اشتباه گرفتهاند، اما بعد دیدم مدخل اهلی شیرازی جداست. کتابخانه مجلس را بررسی کردم و سه نسخه از دیوان او که حجم کمی هم داشتند را یافتم. تصمیم گرفتم تا وقتی دیگر نسخههای دیوان راقم مشهدی به دستم میرسد، این کتاب را در چند ماه تصحیح و منتشر کنم. خوشبختانه دیگر نسخههای داخل کشور هم خیلی سریع به دستم رسید و کتاب را در مدت دو سه ماه آماده کردم. من همه نسخهها را دیده بودم و مقابله کرده بودم. کتاب آماده انتشار بود و تنها نیاز به مقدمه داشت، ولی نوشتن مقدمه چیزی حدود سه تا چهار سال طول کشید. دلیل طولانی شدن هم کمبود، نقصان و یا پراشتباه بودن اطلاعات درباره این شاعر و شعر عهد تیموری بود. مثلاً خیلی از پژوهشگران اصلاً توجه نکرده بودند که شعر آن دوره پایه شعر سبک هندی است. در دوره پیش از سبک هندی، شاعران مکتب هرات روی خیال به طور خیلی جدی کار کرده بودند. همچنین شاید برای نخستین بار در آن دوره بود که شعر به میان مردم میآمد. شعر پیش از آن به این شدت وارد زندگی مردم نشده بود. همه فکر میکنند در سبک هندی است که شاعران از اصطلاحات عامیانه استفاده میکنند، در صورتی که جرقه این کار در دوره شاعران عصر تیموری زده شده و دلیلش هم نزدیکی شعر و زندگی و مردمان عادی است. به همین دلیل شعر این دوره زبان بسیار ساده و روانی دارد. شاعران این دوره معمولاً استادی نداشتهاند و به صورت ذوقی شعر میگفتند. به همین دلیل ویژگیهای شعر این دوره شاخص و مختص به خود آنهاست. ضمناً تجربههای آنان در تولید سبک هندی بسیار مؤثر بوده است و به همین دلیل اهمیت بالایی دارد. وقتی مطالعه کردم و با این اطلاعات مواجه شدم، علاقهای بین من و این شاعر ایجاد شد و خواستم اثر خوبی ارائه دهم و نوشتن مقدمه خیلی طول کشید. دیوان ۶۷۰ صفحه است که چیزی حدود ۳۷۰ صفحه از کتاب فقط مقدمه و توضیحات است.
پس مقدمه یک کتاب مستقل است
بله. ۳۷۰ صفحه مقدمه و حدود ۴۰ صفحه تعلیقات است. یعنی حدود ۴۰۰ صفحه از کتاب به این شاعر و احوالات او و مسائل حول او پرداخته است. یکی از مباحث مطرح شده اشتباههایی است که توسط مؤلفان دیروز و امروز به او نسبت داده شده است. مثلاً کتابی به او نسبت دادهاند که اصلاً از این شاعر نیست و من اثبات کردهام که این کتاب از اهلی ترشیزی نیست. یا اشتباههایی که درباره مسائل عاطفی او داشتهاند و او را به بیاخلاقی متهم کرده بودند، ولی من اثبات کردهام که آن روایت مربوط به زندگی «اهلی» نیست.
یافتن نسخههای خطی از دغدغههای همیشگی پژوهشگران است. شما برای جمعآوری بهترین نسخه چه کردید؟
بله به یاری خداوند توانستم ۱۳ نسخه از داخل و خارج کشور جمع کنم. من حتی توانستم با کمک یکی از استادان کشور رومانی یک نسخه بسیار ارزشمند از دانشگاه بوداپست بگیرم که خیلی به من کمک کرد. همچنین دو نسخه از دانشگاه لاهور و دو نسخه دیگر از هندوستان گرفتم. برای این نسخهها مبالغی هزینه کردم که به پول امروز زیاد میشد. در کنار این نسخ، دیگر منابعی که به کار کمک میکرد را نیز جمع کردم تا از غلطها بکاهم.
دیوانهایی که پیش از این از «اهلی ترشیزی» منتشر شده بود، چه کاستیهایی داشتند؟
پیش از انقلاب یک چاپ از دیوان غزلیات این شاعر با یک مقدمه بسیار مختصر توسط یکی از استادان دانشگاههای هندوستان منتشر شده بود که تنها با چهار دیوان مقابله شده بود. نسخه دیگری هم سال ۹۴ منتشر شد که توسط آقای دکتر عمرانی از استادان دانشگاه پیامنور نیشابور انجام شده است و من آن را نپسندیدم. البته من یکی دو کتاب دیگر از ایشان را دیدم که کتابهای ارزشمندی بودند، ولی این کتاب با توجه به اینکه به صورت اشتراکی با دو دانشجو کار شده، چندان قابل توجه نیست. یعنی اشتباهها و اشکالهای متعددی در این کتاب وجود دارد که آن را از درجه اعتبار ساقط میکند. من در مقدمه کتاب خودم گفتهام که چرا دیوان خودم را با وجود دیوان آقای عمرانی منتشر کردهام. چون من تصمیم داشتم اگر کتاب آقای عمرانی کتاب خوبی باشد، تصحیح خودم را منتشر نکنم، ولی وقتی کتاب را دیدم با غلطها و اشکالهای زیادی روبهرو شدم و احساس کردم نیاز به یک نسخه بهتر و مناسبتر وجود دارد. کتاب در انتشارات علمی فرهنگی که نشر معتبری است منتشر شده و امیدوارم مورد توجه اهالی ادبیات قرار بگیرد.
شما هم در این گفتوگو و هم در کتاب درباره اهمیت و ضرورت توجه به شاعران این دوره نکات مهمی نوشتهاید. مختصراً اهمیت آن را توضیح میدهید؟
من در مقدمه نظری را طرح کردهام که میگوید ما در کنار سبک هندی، سبک عراقی و سبک خراسانی یک بازه ۵۰ ساله داریم که شاعران آن در هرات متمرکز هستند و ویژگیهای مختص به خودشان را دارند و توانستهاند بر ادبیات فارسی تأثیر مهمی بگذارند که نتیجه آن تولد سبک هندی است. با این توضیح، اگر شیوه شعرسرایی آنها تبدیل به سبک نشده باشد دستکم میتواند مکتب باشد و این مکتب باید تحت عنوان «مکتب هرات» در شعر ما قابل جستوجو باشد. این مکتب مشخصهها و ویژگیهای خاصی دارد که در هیچ دوره دیگری وجود ندارد و مهمترین هدیه این مکتب به زبان و ادبیات فارسی تولد سبک هندی است؛ یعنی تلاشهای آن دوره به تولد سبک هندی میانجامد. خودم دوست دارم اگر عمر و وقتی باشد، در آینده شباهتها و ریشههای این دو سبک را ارائه کنم که امیدوارم موفق شوم.
با توجه به اینکه این شاعر چندان شناخته شده نیست، به نظرتان مخاطبان این کتاب چه کسانی هستند؟
اگر مردم عادی را در نظر بگیریم، شاید بزرگترین اتفاقی که افتاده، برای شهر کاشمر است؛ چون مردم این شهر با این شاعر بیگانه بودند. پس یکی از دستاوردهای کتاب میتواند بازگشت این شاعر به دامن کاشمر و مردم آن باشد. طوری که مردم افتخار کنند به شاعری که طبق تحقیقات من نخستین کسی است که در مثنوی اسم ۱۲ امام(ع) را آورده است و یک شاعر شیعی است. او شاعر نازخیال و رنجیده احوالی است که میتواند برای خودش و مردم آن شهر یک شناسنامه باشد و هویتی به شهر بدهد. هر چند کاشمر شاعران بزرگی مثل ظهوری ترشیزی هم دارد، ولی این شاعر هم دستکم در تاریخ ادبیات فارسی شاعر قابل توجهی است و مردم میتوانند از شعرهای او لذت ببرند.
دیگر خوانندههای کتاب، قشر نخبه ادبیات است. تلاش من در مقدمه، تعلیقات و پانوشتهای کتاب این بوده است که اطلاعات کاملی درباره این شاعر و اهمیت شعر آن دوره به دست مخاطب بدهم. همچنین پیچیدگیها یا ظرافتهای قابل توجهی که در شعرها هست را هم توضیح بدهم تا هم نخبگان از شعرها استفاده کنند و هم مردم به راحتی از شعر لذت ببرند. تلاش کردم دو جبهه را پوشش بدهم. اگرچه باید پذیرفت این کتابها بیشتر در حوزه تاریخ ادبیات اهمیت دارند و من هم با یک بررسی موشکافانه سعی کردم این کتاب اطلاعات مهمی درباره شاعر و دیگر شاعران همعصر او به مخاطب حرفهای ادبیات عرضه کند و حرفهای تازهای برای بحث و گفتوگو در ادبیات معاصر داشته باشد. امیدوارم اگر کسی در حوزه پژوهش کارش به این کتاب افتاد، کتاب من دستگیر او باشد. البته این کتاب هم خالی از ایراد نیست و نیازمند تذکر و نقد پژوهشگران است.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کتاب دیوان اشعار ادبیات فارسی تاریخ ادبیات سبک هندی شاعران بزرگ منتشر شده منتشر شد نسخه ها آن دوره
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۶۴۴۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.