غلامعلی رجایی: حضور خاتمی در انتخابات فرض محال است
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۸۱۹۵۵
رویداد۲۴ غلامعلی رجایی، در گفتگویی به بیان نکاتی درباره انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، ورود سید محمد خاتمی به انتخابات و اصلاح قانون انتخابات و ... پرداخته است؛ که در ادامه بخشی از آن را در ادامه به نقل از روزنامه آرمان ملی بخوانید.
شرایط اصلاحطلبان را در انتخابات پیش رو چگونه ارزیابی میکنید و این جریان چگونه میتواند باز هم موفقیتهای پیشین را تکرار کند؟
اصلاحطلبان همینکه بهرغم تمام بیمهریهای که در حقشان شده در صحنه بمانند کار مهمی انجام دادهاند، چراکه هیچ پرندهای با یک بال حرکت نمیکند و هیچ ماشینی هم با یک یا دو چرخ نمیتواند به حرکت ادامه دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وحدت و با هم بودن اصلاحطلبان و اعتدالیون این امید را در مردم ایجاد میکند که اینها با هم هستند و نگرانیهایی که وجود دارد را برطرف میکند؛ بنابراین باید در چند مساله توافق کنیم که اصلاحطلبان اولا باید متحد باشند و نظام نیز در قبال اصلاحطلبان برخی کارها را انجام دهد. یعنی شرایط بهگونهای رقم بخورد که اصلاحطلبان بتوانند با کاندیداهای اصلی و حداکثری خود وارد صحنه انتخابات شوند و به سراغ افراد درجه ۲ و ۳ نروند که شانس پیروزی در انتخابات ۱۴۰۰ را نیز از دست بدهند.
به این مساله که «اصلاحطلب؛ اصولگرا تمومه ماجرا» اعتقادی ندارمعلیالقاعده این مساله اجتناب ناپذیر است که اگر شرایط برای حضور کاندیداهای اصلی اصلاحطلبان فراهم نشود بخشی از جامعه که در انتخاباتهای گذشته به اصلاحطلبان و نامزدهایشان رای میدادند در انتخابات شرکت نخواهند کرد و شاهد انتخاباتی کمرنگ و حداقلی خواهیم بود. بنابر این اگر سیاست را بر مشارکت حداکثری قرار دهیم باید اصلاحطلبان بتوانند با تمام ظرفیت خود وارد انتخابات شوند که بتوانند بر اساس سیاستی که در قبال آنها پیش گرفته میشود گزینه اصلی خود را وارد انتخابات کنند. اگر این اتفاق رخ دهد تا حد قابل قبولی ریزش پایگاه اجتماعی و نا امیدی مردم از عملکرد اصلاحطلبان نیز برطرف خواهد شد. چرا که این نگرش خطرناکی است که مردم احساس کنند کاری از جناحهای سیاسی بر نمیآید. من به این مساله که برخی میگویند: «اصلاحطلب؛ اصولگرا تمومه ماجرا» اعتقادی ندارم. اصلاحطلبان و اصولگرایان دو جریان سیاسی اصیلی هستند که به تناوب در مقاطع مختلف دولت و مجلس را در اختیار گرفتند و کماکان نیز این وضعیت برقرار است.
بــرخی اصلاحطلبان بر این نظرند که با توجه به تجربه ناموفق ائتلاف با حسن روحانی باید به سمت حضور با کاندیدای مستقل اصلاحطلب رفت؛ با توجه به شرایط فعلی و رویکردهای حاکمیت ائتلاف را به صلاح اصلاحطلبان میدانید یا حضور با کاندیدای جریانی؟
در حدی که من میدانم اینگونه نیست اصلاحطلبان گفتند که گزینه حزبی و جریانی خود را معرفی میکنند، اما اجماع را میپذیرند. هرگز این را نمیپذیرم که اصلاحطلبان صرفا با کاندیدای مستقل و حزبی وارد انتخابات شوند. این یک عقب ماندگی سیاسی است که مستقل و حزبی وارد انتخابات شوند. اصلا اصولگرایان به خاطر همین تفرق از اصلاحطلبان شکست خوردند. اما اینکه اصلاحطلبان گزینه حزبی خود را به اجماع بگذارند و بر آن مبنا عمل کنند قابل پسند و درست است. معتقدم رفتن اصلاحطلبان به سمت ائتلاف شانس پیروزی آنها را بیشتر میکند، چرا که کاندیدای جریانی و حزبی هیچ شانسی برای موفقیت ندارد.
بیشتر بخوانید: کدام جریان سیاسی برای انتخابات ۱۴۰۰ وحدت بیشتری داشته است؟
حضور خاتمی در انتخابات فرض محال استحتی اگر شخصیتی مثل رئیس دولت اصلاحات نیز به عرصه انتخابات ورود کند بازهم شانسی نخواهد داشت؟
حساب رئیس دولت اصلاحات که جداست و حضورشان در انتخابات فرض محال است و این کار را نخواهد کرد. رئیس دولت اصلاحات خود بانی و مبدع ائتلاف است چگونه میخواهد حزبی و جریانی بیاید؟ رئیسدولت اصلاحات اصلا در قالب حزب نمیگنجد که بخواهد حزبی بیاید. شخصیتی میتواند رای آوری داشته باشد که در جامعه احزاب اصلاحطلب بر روی او اجماع کنند تا خیال آنهایی که در جامعه دل به این اردوگاه سپردهاند راحت شود. ولی اینکه هر کس به نامزد خود دل خوش باشد این بازی در میدان اصولگرایی است و از هم اکنون نیز میتوان بازی را واگذار شده تصور کرد. البته شخصیتهایی که بتوانند در اصلاحطلبان اجماع ایجاد کنند وجود دارند. تصور میکنم اگر زمینه برای حضور رئیس دولت اصلاحات فراهم باشد این اجماع به سرعت انجام میشود. البته به شرطی که حاکمیت پذیرای این موضوع باشد و اگر نه شخصیتی مثل آقای جهانگیری شاید بیشترین شانس را در رایآوری داشته باشد.
طرح اصلاح قانون انتخابات طی چند وقت گذشته سر و صداهای زیادی به پا کرده و بسیاری بر این باورند که مجلس با این اصلاحات درصدد است تا شرایط را برای حضور یک جریان خاص سیاسی در انتخابات فراهم کند؛ تحلیل شما از این مساله چگونه است؟
من فکر میکنم که مجلس روش ناپختهای را در پیش گرفته که دست خودش را هم میبندد. چون با این وضعیت گزینههایی که میتوانند وارد انتخابات شوند گزینههای محدودی هستند و علی القاعده برخی از این کار و رقابت خارج میشوند و نمیتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند؛ لذا اصلاح قانون انتخابات ۲ تالی فاسد دارد؛ آنهایی که نباید بیایند با این قانون میتوانند در انتخابات حضور پیدا کنند و آنهایی که میتوانند در انتخابات باشند از حضور در انتخابات منع میشوند، مثلا تاکنون قانون این بوده که مسئولان برای حضور در انتخابات استعفا کنند، اما الان بهگونهای شده که میتوانند استعفا ندهند. این باعث میشود که صحنه متزلزلی را شاهد باشیم. نمیشود هرکسی شانس خود را امتحان کند. باید آنهایی وارد عرصه انتخابات شوند که جدی باشند و واقعا هزینه کنند. من تصورم این است که مجلس در این قضیه خطی عمل میکند و اگر مجلس خطی شود کشور آسیب میبیند.
مــباحث مختلفی پیرامون حـــضور نظامیان در انتخابات ۱۴۰۰ مطرح میشود اساسا این حضور میتواند موجب کارآیی و کارآمدی بیشتر شود یا اینکه طبق وصیتنامه امام اساسا نباید حضور نظامیان در عرصه سیاست پذیرفته شود؟
من معتقدم که نظامیان نیز مانند هر شهروندی میتوانند در انتخابات شرکت کنند و از سمت نظامی خود استعفا دهند. اما اینکه کشور را به نظامیها بسپاریم به یک شکل غیرمستقیم اثبات میکند که در عرصه سیاست دچار نوعی نازایی و عقیم شدن شدهایم. یعنی واقعا پس از گذشت ۴۲ سال عرصه سیاسی کشور نتوانسته این زایش را در خود داشته باشد که پادگانها بیایند و عرصه سیاست را در اختیار بگیرند و هیأت وزیران را با َآن پیچیدگیهایی که دارد، اداره کنند. نظامیها کجا میتوانند دولت را اداره کنند و کجا این آموزش را دیدهاند؟ من فکر میکنم این به نوعی اقرار به ناَتوانی سیستم مدیریت و عرصه سیاسی کشور است که نتوانسته آنقدر زایش داشته باشد که باید دستگاه سیاست از میلیتاریسم و نظامیگری فرد یا افرادی را وام بگیرد. اینکه نظامیها بخواهند تنور انتخابات را گرم کنند مانعی ندارد، اما اینکه بخواهیم دولت را به نظامیها بسپاریم به دلایلی که گفتم باعث ریزش آرا خواهد شد و ظاهرا عواقب منفی خواهد داشت.
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 انتخابات 1400 انتخابات ریاست جمهوری انتخابات 1400 توانند در انتخابات وارد انتخابات شوند رئیس دولت اصلاحات اصلاح طلبان اصلاح طلبان اصلاح طلب برای حضور نظامی ها آن هایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۸۱۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جبهه پایداری به دنبال تصاحب هیات رئیسه مجلس است
به گزارش «تابناک»، «آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر اسماعیل گرامی مقدم، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و قائم مقام حزب اعتماد ملی گفتوگو کرده است. گرامی مقدم معتقد است: “جبهه پایداری نیز اگر به این نتیجه برسد که قالیباف از این قابلیت برخوردار است که رقیب جدی آنها به شمار رود آنها نیز به ریاست قالیباف تن خواهند داد. با این وجود جبهه پایداری تلاش میکند هیأت رئیسه و کمیسیونهای مجلس را در اختیار بگیرد و به نظر میرسد در این کار نیز موفق خواهند شد. در چنین شرایطی پیش بینی میشود مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم تا حدودی معتدلتر شود و ترکیب و آرایش سیاسی آنها نیز متفاوت خواهد بود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*با توجه به نتایج انتخابات مجلس در اسفند سال گذشته آرایش سیاسی مجلس آینده چگونه خواهد بود؟
انتخابات مجلس دوازدهم به شکلی برگزار شد که سه گروه وارد مجلس شدند و به همین دلیل آرایش سیاسی که در مجلس آینده شکل خواهد گرفت حول این سه گروه خواهد بود. اولین گروهی که وارد مجلس شدهاند جبهه پایداری است که به صورت تشکیلاتی در انتخابات حضور پیدا کردند و کاندیداهای آنها به خصوص از مجلس پیروز شدند و وارد مجلس شدهاند.به نظر میرسد که اکثریت مجلس نیز در اختیار همین گروه خواهد بود. گروه دوم آقای قالیباف و نزدیکان ایشان است که در تهران و یا برخی شهرستانها رأی آوردهاند.گروه دیگر که نزدیک به50 نماینده خواهد بود گروه مستقلین هستند که نسبت به مجلس آینده افزایش قابل قبولی دارند. در کنار مستقلین افرادی که نزدیک به جریان اصلاحات قلمداد میشوند نیز در حدود40 تا50 نفر هستند که در مجلس آینده حضور خواهند داشت. در نتیجه آرایش سیاسی مجلس آینده با محوریت سه گروه جبهه پایداری، یاران قالیباف و مستقلین و اصلاح طلبان شکل خواهد گرفت. در مرحله نخست جبهه پایداری که طیف تندرو جریان اصولگرایی به شمار میرود تلاش خواهد کرد ریاست و هیأت رئیسه مجلس را به صورت کامل تصاحب کنند. این در حالی است که در بیرون از مجلس تلاشهایی در حال صورت گرفتن است که قالیباف دوباره به عنوان رئیس مجلس انتخاب شوند و در درون مجلس روی ریاست وی اجماع صورت بگیرد. در این شرایط اگر مستقلین و اصلاح طلبان با توجه به رایزنیهایی که صورت میگیرد به قالیباف برای ریاست مجلس نزدیک شوند و از وی حمایت کنند این احتمال که قالیباف دوباره به ریاست مجلس برسد بیشتر خواهد شد. جبهه پایداری نیز اگر به این نتیجه برسد که قالیباف از این قابلیت برخوردار است که رقیب جدی آنها به شمار رود آنها نیز به ریاست قالیباف تن خواهند داد. با این وجود جبهه پایداری تلاش میکند هیأت رئیسه و کمیسیونهای مجلس را در اختیار بگیرد و به نظر میرسد در این کار نیز موفق خواهند شد. در چنین شرایطی پیش بینی میشود مجلس دوازدهم نسبت به مجلس یازدهم تا حدودی معتدلتر شود و ترکیب و آرایش سیاسی آنها نیز متفاوت خواهد بود. من این تحلیل را براساس سوابق کسانی که وارد مجلس شدهاند ارائه میکنم و فکر میکنم با توجه به شناختی که از رفتار این افراد داریم آرایش سیاسی مجلس آینده به همین صورت خواهد بود.
*اگر قالیباف به عنوان رئیس مجلس انتخاب شود شاهد تعارض و کمشکش دائمی بین جبهه پایداری و قالیباف و نزدیکانش نخواهیم بود؟
آقای قالیباف مدیر اجرایی خوبی است وتاکنون نیز در سمتهایی که حضور داشته عملکرد موفقی از خود برجای گذاشته است. این در حالی است که وی شناخت خوبی نیز نسبت به مشکلات و معضلات جامعه به خصوص از نظر اقتصادی دارد. به همین دلیل قالیباف تلاش میکند رویکرد متعادلی در پیش بگیرد و در حد وسط قرار بگیرد. دلیل این موضوع نیز این است که قالیباف برای خود چشم انداز دیگری برای جایگاه اجرایی در نظر دارد و به همین دلیل به شکلی عمل میکند که بتواند به اهداف خود دست پیدا کند. در چنین شرایطی شکاف بین جبهه پایداری وقالیباف اجتناب ناپذیر است و این مشکل به جای خود باقی خواهد بود. واقعیت این است که جبهه پایداری هم برای ریاست مجلس گزینه دارند و هم برای ریاست جمهوری آینده. به همین دلیل نیز گزینه مطلوب آنها برای ریاست مجلس قالیباف نیست. با توجه به این شرایط این احتمال وجود دارد که در سال اول مجلس ائتلاف شکنندهای بین جبهه پایداری و قالیباف شکل بگیرد اما شکافی که وجود دارد همچنان بر سر جای خود وجود خواهد داشت. البته این شکاف به مرور زمان تشدید نیز خواهد شد.
*مجلس یازدهم طرحهای پرسروصدایی مانند طرح حجاب و عفاف و طرح صیانت از فضای مجازی را در دستور کار قرار داد. آیا مجلس دوازدهم نیز در همین مسیر حرکت خواهد کرد و یا تلاش میکند به دنبال طرحهایی حرکت کند که با اقبال عمومی همراه باشد؟
نتیجه حرکت به سمت چنین طرحهایی نارضایتی بخشی از جامعه بود. این نارضایتی نیز خود را در انتخابات مجلس دوازدهم نشان داد که میزان مشارکت در انتخابات نسبت به ادوار گذشته کاهش پیدا کرد. در شرایط کنونی وضعیت تغییر کرده و امروز مردم در زندگی خود با مشکلات اساسی مواجه هستند و حاکمیت و مجلس که یکی از ارکان آن به شمار میرود باید براساس قانون این مشکلات را رفع کنند. به همین دلیل اینکه اگر مجلس دوازدهم نیز دوباره به سمت چنین طرحهایی برود نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد و بلکه مشکلات جدید نیز به وجود میآورد. اگر مستقلین مجلس و اصلاح طلبانی که وارد مجلس شدهاند موفق شوند یک حرکت تشکیلات منسجم در پیش بگیرند و حتی برخی کرسیهای ریاست مجلس را نیز به دست بگیرند این احتمال وجود دارد که مجلس دوازدهم از تندرویهایی که در مجلس یازدهم وجود داشت فاصله بگیرد. در صورتی که چنین اتفاقی رخ نداد مجلس جدید نیز به سمت طرحهایی خواهد رفت که با خواستههای عمومی جامعه همخوانی نداشته باشد. واقعیت این است که طرحهایی مانند حجاب و عفاف و صاینت از فضای مجازی و طرحهای مشابه این طرحها با اقبال مواجه نشده است و برای حاکمیت نیز مقدر نیست که هزینههای بیشتری بابت چنین طرحهایی بپردازد. این در حالی است که در هفتههای اخیر کشور با تهدیدات بینالمللی مواجه بوده و اقدامات نظامی بین طرفین وجود داشته و این احتمال نیز وجود دارد که این تهدیدات در آینده نیز ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی نیز در این تهدیدات اقتدار خود را نشان داد که این اقتدار به انسجام و تقویت پایههای مشروعیت مردمی منجر شده است. به همین دلیل دست زدن به چنین طرحهایی به مصلحت نیست و بلکه هزینههای جدیدی برای حاکمیت ایجاد خواهد کرد. به همین دلیل نیز قوه عاقله نظام و به خصوص در مجلس باید در همین راستا حرکت کنند که طرحهایی را در دستور کار قرار بدهند که به سود مشروعیت نظام تمام شود و نه اینکه هزینههای جدیدی ایجاد کند و دستاوردها را زیر سوال ببرد.
*به چه میزان میتوان روی مستقلین و اصلاح طلبانی که وارد مجلس شدهاند در راستای ایجاد اعتدال و میانه روی در مجلس حساب کرد و این نمایندگان از این قابلیت برخوردار خواهند بود که از تندرو شدن مجلس جلوگیری کنند؟
اصلاح طلبان در هر مجلسی که حضور داشته باشند تأثیرگذار خواهند بود. این وضعیت از نظر کمی نیز مهم نیست و بلکه کیفیت حضور اصلاح طلبان حائز اهمیت است حتی اگر در یک مجلس15 یا20 نماینده اصلاح طلب حضور داشته باشند. به هر حال هر نماینده هویت مستقلی دارند و نماینده مردم به شمار میرود. اتفاقی که در مجلس آینده رخ میدهد این است که اصلاح طلبانی که در مجلس حضور دارند یا تندرویهای احتمالی مخالفت خواهند کرد. کیفیت حضور اصلاح طلبان نیز در موافقتها و مخالفتها با طرحها و لوایح و نطقهای پیش از دستور خود را نشان بدهد. من فکر میکنم مستقلین و اصلاح طلبان میتوانند با تشکیل یک فراکسیون قوی علاوه بر اینکه فضای مجلس را معتدل کنند در تصمیم گیریهای نهایی مجلس نیز نقش تعیین کنندهای داشته باشند. این موضوع بستگی به این دارد که اصلاح طلبان و مستقلین بتوانند یک ائتلاف قوی و تأثیرگذار به وجود بیاورند.