تئاتر همچنان در وضعیت یک بام دو هوا/یک سال از خاموشی چراغ عرصه نمایش گذشت
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۹۱۷۹۷
عرصه هنرهای نمایشی یا همان تئاتر از اسفند ماه سال گذشته و به نحوی بعد از جشنواره تئاتر فجر در دوره سی و هشتم به اغمای طولانی مدت رفته است، دلیل اصلی این چالش بزرگ بیماری کرونا بود که از همان اوایل سالنهای نمایش را به تعطیلی کشاند.
خبرگزاری میزان - عرصه هنرهای نمایشی از اسفند ماه سال گذشته و به نحوی بعد از جشنواره تئاتر فجر در دوره سی و هشتم به اغمای طولانی مدت رفته است، دلیل اصلی این چالش بزرگ بیماری کرونا بود که از همان اوایل سالنهای نمایش را به تعطیلی کشاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هنر تئاتر پیش از این هم دغدغه و مشکلات فراوانی را تجربه میکرد و همواره در کشاکش دست و پنجه نرم کردن با همین مشکلات بود، مشکلاتی که در اکثریت مواقع به ابعاد مالی تئاتر بر میگشت، نبود حمایت دولتی از این هنر همیشه به عنوان یکی از معضلات بزرگ نام برده میشد.
شاید یک دهه پیش مشکلات تئاتر بیشتر حول محور نبود سالنهای اجرا برای جوانان بود اما در دهه گذشته و حضور سالنهای خصوصی مشکلات دو چندان شده است، طبیعتا وجود تماشاخانه های خصوصی در نوع خود باعث رونق بخشی به تئاتر بود اما مشکل از آنجا شروع شد که به دلیل نبود حمایت این سالنها مجبور بودند با هزینه های هنگفت پذیرای هنرمندان باشند.
عدم توانایی گروه های جوان و تجربی برای پرداخت اجرا بهای سالنهای خصوصی از یک سو و محدودیت در اجرا در سالنهای دولتی از سوی دیگر باعث شد تا نسل جوان به نوعی به گوشهای رانده شود، در این میان تهیه کنندگان خصوصی به یکباره وارد عمل شده و با حضور چهره های معروف سینمایی و ورزشی تئاتر را به مکانی برای درآمدزایی تبدیل کردند.
نکته آنجاست که در همین حین هم جوانان از رونق اقتصادی تئاتر به بهره ماندند، بعد از شیوع بیماری کرونا وضع بدتر از گذشته شد، سلبریتیها به طور کامل با تئاتر خداحافظی کردند، سالنهای نمایش کاملا تعطیل شدند و گروه های جوان که پیش از این هم جایی در بدنه اصلی تئاتر نداشتند اوضاع بد مالی و روحی را متحمل شدند.
سوسن پرور: دل من از وضعیت کنونی تئاتر خون است
سوسن پرور در گفتوگو با خبرگزاری میزان درباره بازگشایی تئاتر گفت: از نظر من باز بودن تئاتر در شرایط فعلی به هیچ درد نمیخورد، به نظرم با این نوع از بازگشایی تئاتر سر خودمان کلاه می گذاریم زیرا وقتی میتوانیم تئاتر را باز اعلام کنیم که درآمدی از آن حاصل شود، وقتی بازگشایی تئاتر در امرار معاش عوامل تاثیری نداشته باشد، باز و بسته بودن این هنر هیچ فرقی نمی کند.
وی در همین رابطه تصریح کرد: همین که سالن نمایش باز باشد اما مخاطبی نداشته باشد به معنای بازگشایی تئاتر نیست، این هنر در بحران به شدت بدی برخورد کرده که بعید می دانم به این زودی هم برطرف شود.
پرور با تاکید بر رعایت اصول بهداشتی تاکید کرد: متاسفانه موج دوم کرونا و افزایش آمار جان باختگان نشان میدهد که باید برای کنترل بیماری کرونا قوانین محکمی وضع شود زیرا خود من در راس همه فرهنگ درست رعایت اصول بهداشتی را ندارم و همین امر باعث شده تا این بیماری وارد موج دوم و حتی سوم شود.
پرور درباره وضعیت فعلی تئاتر بعد از تعطیلات کرونایی خاطرنشان کرد: دل من از وضعیت کنونی تئاتر خون است، نمی خواهم و نمیدانم که باید چه حرفی درباره تئاتر بزنم، فقط اینکه اوضاع بچه های تئاتر فاجعه است و امیدوارم خدا این هنر را نجات دهد. باور کنید وقتی می خواهم درباره تئاتر حرف بزنم بغض کرده و گریه ام می گیرد زیرا می دانم چه بر اهالی تئاتر می گذرد.
***
کرونا باعث شد تا تئاتر علنا یکسال خود را از دست بدهد، هرچند به تازگی فراخوان های جشنواره تئاتر فجر در دوره سی و نهم منتشر شده اما برگزاری این جشنواره هم مرحمی زودگذر بر مشکلات هنرمندان عرصه هنرهای نمایشی است. هنرمندانی که بارها اعتراض خود نسبت به تبعیض موجود میان سینما و تئاتر اعلام کرده بودند و حالا با خانه نشینی کامل دست و پنچه نرم می کردند.
در این بین تئاتر توانست در سه ماه تابستان شاهد بازگشایی با محدودیت های شدید کرونایی باشد، اما بعد از تابستان و با شیوع دوباره موج سوم کرونا باز هم سالنهای تئاتر بسته شدند.
البته در این میان طرحهای متفاوتی برای بازگشایی تئاتر ارائه شد، پاییز امسال بود که بنا به برنامه ریزیهای صورت گرفته تماشاخانه های تئاتر می توانستند تا قبل از ساعت شش عصر فعالیت کنند، طرحی که به شدت مورد نقد تئاتری ها قرار گرفت زیرا آنها اعتقاد داشتند که باز بودن تئاتر قبل از ساعت شش با تعطیلی آن فرق چندانی ندارد.
فقیهه سلطانی: بازگشایی سالنهای تئاتر تا ساعت ۱۸ خندهدار است
فقیهه سلطانی در گفتوگو با خبرگزاری میزان، پیرامون بازگشایی سینما و تئاتر تا ساعت ۱۸ اگفت: این طرح بیش از آنکه عجیب باشد خنده دار است، مگر کرونا زمانبندی میشناسد که ما برایش زمان مشخص معین میکنیم، اگر بنا به تعطیلی است باید همه جا تعطیل شود، اما وقتی همه مشاغل به کارشان در ساعات معمول ادامه میدهند چرا سینما و تئاتر که ساعت معمول فعالیتشان عصر و شب است باید تعطیل شوند.
بیشتر بخوانید: برای مشاهده آخرین اخبار از تئاتر ایران اینجا کلیک کنیدوی در همین رابطه ادامه داد: خیلی ساده است که این نوع از بازگشایی با تعطیلی هیچ فرقی ندارد، زیرا هیچ مخاطبی نمیتواند قبل از ساعت ۱۸ به تماشای آثار بنشیند. خود هنرمندان هم میلی برای فعالیت قبل از این ساعت را ندارند، از نظر من این طرح نشانه نبود تخصص و برنامه ریزی درست فرهنگی است.
سلطانی با اشاره به وضعیت بد معیشتی اهالی تئاتر تاکید کرد: وضعیت معیشت بازیگران و هنرمندان تئاتر بدتر از فاجعه است، آنها قبل از کرونا هم دستمزد چندانی نمیگرفتند، اما حالا ماه هاست که علاوه بر نداشتن دستمزد به دلیل دوری از شغل خود افسرده و سرخورده شده اند. مسئولین فرهنگی ما باید باور کنند که تئاتر یک سرگرمی صرف نیست، تئاتر یک حرفه و شغل است، افراد از آن ارتزاق میکنند پس نمیتوان به راحتی اولین نشانه تعطیلی را به سوی این هنر گرفت.
وی با تاکید بر رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در سالنهای تئاتر خاطرنشان کرد: من طی اولین دوره بازگشایی تئاتر در تابستان نمایشی را روی صحنه بردم، نه بازیگران و نه تماشاگران هیچکدام بیمار نشدند، اتفاقا پروتکلها بسیار دقیق و کامل اجرا میشد، شاید در آن دوران هم ما مخاطب زیادی نداشتیم، اما حداقل امید و انگیزه هنوز درونمان زنده بود.
***
حال نزدیک به یکسال از بسته شدن سالنهای تئاتر می گذرد، هنرمندان تئاتر بیش از هر وقتی به وضعیت کنونی معترض هستند، از سویی نهادهای مربوطه به هنر نمایش هم قدم بزرگی برنداشته اند، شاید تنها حمایت واضح از هنر تئاتر به کمک هزینه معیشتی یک میلیون تومانی بازگردد که آن هم به طور محدود در اختیار اعضای خانه تئاتر قرار گرفت.
سالنهای تئاتر اکثرا ورشکست شده و برخی به طور کامل تعطیل شده و تخلیه کرده اند، تماشاخانه مستقل تهران، محل اول تماشاخانه نوفل لوشاتو، تماشاخانه مهرگان، تماشاخانه شانو و آژمان یا به طور کامل تعطیل شده اند و یا در صدد واگذاری هستند.
داوود نامور: تئاتریها به مسافرکشی روی آوردهاند
داوود نامور در گفتوگو با خبرگزاری میزان، با اشاره به وضعیت ناامیدکننده معیشت اهالی تئاتر گفت: باور کنید که اوضاع خیلی خراب است، بچههای تئاتر مشغول مسافرکشی و دست فروشی شده اند، بسیاری از بازیگران جوان ما را میبینم که پرستاری از سالمندان را انجام میدهند و بسیاری هم در کافهها مشغول به کار شده اند. طبیعتا شغل عار نیست، اما اینکه یک بازیگر و یا کارگردان تئاتر بنایی کند، به کارگری برود و یا در فروشگاهها فروشنده باشد نشان دهنده اقتصاد فلج هنر تئاتر است.
وی در همین رابطه ادامه داد: متاسفانه مشکلات معیشتی در تئاتر پیر و جوان نمیشناسد، این اتفاقات هم از روی ناچاری است، به دلیل نبود پول و دستمزد تئاتری مجبور به حضور در سایر مشاغل شده اند و هیچ حمایتی هم از آنها نشده و نخواهد شد. باورتان نمیشود که بسیاری از بزرگان تئاتر که بردن نامشان درست نیست هم این روزها به مشاغل دیگری روی آورده اند، برخی فست فوود کار میکنند و برخی کلا این هنر را کنار گذاشته اند.
مدیر تماشاخانه نوفل لوشاتو با گلایه از وضعیت فعلی تماشاخانههای خصوصی افزود: متاسفانه طی ماههای گذشته شاهد تعطیلی بسیاری از تماشاخانههای خصوصی بوده ایم، این اتفاق فاجعه است، تماشاخانههای خصوصی طی سالها فعالیت به جایگاه کنونی رسیده اند، در صورت تعطیلی آنها به سختی و حتی غیر ممکن است که بتوان بار دیگر این بخش را زنده کرد.
نامور در همین رابطه خاطرنشان کرد: موضوع اصلی اینجاست که مسئولین فرهنگی تماشاخانههای خصوصی را نمیخواهند، در صورتی که بار بزرگی از دوش تئاتر دولتی برداشته بود، در صورت ادامه این روند تا پایان سال تئاتر خصوصی به طور کامل نابود میشود و ما دوباره گذشته باز میگردیم، به زمانی که کلا چند تماشاخانه دولتی وجود داشت که برای اجرا در آنها باید ماهها و سالها در انتظار نشست. روندی که با وضعیت فعلی مدیریت فرهنگی بعید نیست به آن برسیم.
***
تئاتر مشکلات فراوانی را پشت سر گذاشته اما بدون شک یکسال تعطیلی و خانه نشینی اهالی آن مشکلی تازه است، مشکلی که به معیشت هنرمندان این هنر که پیشتر هم بسیار اندک بود لطمات فراوانی زده است، بازگشایی تئاتر به تنهایی یک دغدغه است اما موضوع اصلی آنجاست که چرا تاکنون هیچ راهکار سازنده ای برای برون رفت از وضعیت فعلی ارائه نشده است؟.
شاید در ابتدای شیوع بیماری کرونا مسئولین فرهنگی این اتفاق را به یکباره می خواندند و برای مقابله با آن برنامه ای نداشتند، که البته این مراکز باید برای شرایط بحران آمادگی داشته باشند اما حالا و با حساسیت بیشتر این روزهای اهالی تئاتر نسبت به وضعیت شغل و زندگی معیشتیشان باید دید که مسئولین فرهنگی چه برنامهای برای گذر از این شرایط تدارک میبینند.
انتهای پیام/
برچسب ها: تئاتر تئاتر شهرمنبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: اینجا تئاتر تئاتر شهر تماشاخانه های خصوصی بازگشایی تئاتر خبرگزاری میزان مسئولین فرهنگی همین رابطه بیماری کرونا اهالی تئاتر طور کامل وضعیت فعلی شده اند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۹۱۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مراسم نکوداشت اکبر زنجانپور با حضور استادش
به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، این نکوداشت، عصر روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجانپور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.
در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر ایران با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.
در آغاز، شهرام گیلآبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما میآورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظهای در تئاتر ما بیحضور ایشان نبوده.
او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت میگیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستانمان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر میایستیم و به ظالم اجازه صفآرایی نمیدهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.
گیلآبادی یادآوری کرد: سال قبل مدالیوم خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی میداریم.
در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد و حاضران به یاد او کف زدند.
سپس احسان حاجیپور ، دبیر برنامه و عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان با خوشامدگویی به مهمانان متن اولین لوح تقدیر را که به علی شمس مربوط میشد، ارائه کرد و این تقدیر با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگر باسابقه تئاتر انجام شد.
علی شمس، نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوههای گوناگون کار میکنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.
او عنوان کرد که بهتر است برای اینکه برنامه به حاشیه کشیده نشود، سکوت کند.
در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان طی سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.
کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.
در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.
او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقهاش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.
او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.
علو عنوان کرد که در رادیو نمایشهای بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سالها هنوز به خوبی از آنها یاد میشود. او در پایان شعری از سرودههای خودش را خواند.
سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.
او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشارهای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد.
رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزهای خواند که در امر آموزش در استانهای گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!
هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.
او از مردم کشورمان قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام میگذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت میکنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمههای من بودند؛ خانمها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.
او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خندههای تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.
رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای اثری از او، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.
در بخش بعدی، بخشهایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجانپور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.
سپس محمود دولتآبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجانپور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم میزدیم و فکر میکردیم کسانی که کار هنر نمیکنند، چه میکنند.
او ادامه داد: زنجانپور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.
دولتآبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.
این داستاننویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لالهزار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامهای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.
دولتآبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بیحوصله میشد، برای خودش نقشی میساخت و آن را اجرا میکرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شبهایی برگزار میشود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو میکنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته میشوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.
سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجانپور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایشهای تلویزیونی دیدم.
این نمایشنامهنویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجانپور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنههای درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزندهتر بود و هنوز تک تک صحنههای آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است.
رحمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزتالله مهرآوران و کار زنجانپور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجانپور همچنان بر سرمان باقی بماند.
در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطرهانگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.
سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمیکند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجانپور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجانپور بودن، اصلا ساده نیست.
او با یادآوری اولین خاطرههای خود از زنجانپور افزود: نمایشی از رکنالدین خسروی دیدم که زنجانپور و بهروز بقایی در آن بازی میکردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژیاش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی میرفت، در ذهنم مانده.
دلخواه با بیان خاطره همکاریاش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجانپور ادامه داد: یک نفر میتواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجانپور همه اینها را با هم دارد. رفتار او میتواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاریاش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.
وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه میدیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجانپور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف میزنیم.
دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجانپور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است.
در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نمایندهای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجانپور گفت: خجالت میکشم درباره ایشان صحبت کنم.
او خطاب به زنجانپور ادامه داد: استاد خیلی دوستتان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.
در بخش بعدی، شهرام گیلآبادی که مدتها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگانرادیو بر صورتم نشست که ویژگیهای مشترکی داشتند.
او خاطراتی از بازی زنجانپور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمتهایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجانپور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را میآورد. این آدمها هر چه دارند در طبق اخلاص میگذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفتشناسی و توسعه فکری میدانند. آقای زنجانپور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.
در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی میکند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت میکنم.
او که استاد زنجانپور بوده ادامه داد: شما از زماناستادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجوییاش میگویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی میکرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا میکرد. با دیدن بازی اکبر حیرتزده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف میکردم.
ممنون از زنجانپور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر وبه عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمیرفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان میرفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد میگیرند.
ممنون اضافه کرد: یکی از نقشهای حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رسالهاش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهای رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشقاند ولی زنجانپور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.
در بخش پایانی، اکبر زنجانپور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آنقدر از من تعریف شد که گیج شدم آن ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد میکند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواسمان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمیشود. همه این کارها را میکنیم که به فضا برسیم. آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفتهای است که هر کس سهم خود را از آن بر میدارد و گذر میکند.
این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمیشود، بسازیم و آنچه را شنیده نمیشود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این مال زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنیها را گفت.
زنجانپور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمندهام و هم به خودم میبالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر میکند. «ایبسن» میگوید قویترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهاییهای خود را پیدا کنیم.
سپس نشان ویژه خانه تئاتر با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولتآبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجانپور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.
متن تقدیرنامه او را شهرام گیلآبادی خواند و زنجانپور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویدهام و امشب جایزه گرفتهام.
اسماعیل خلج که سالها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطرهای از زنجانپور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم من هم این اسم را از شخص دیگری گرفتهام و بر نمایشنامهام گذاشتهام.
زنجانپور هم توضیح داد نوهاش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.
بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجانپور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.
در ادامه تصاویر دیگری از این مراسم را میبینید: