هشدار غريب آبادي به مديرکل آژانس درباره برنامه توسعه سلاح هستهاي رژيم صهيونيستي
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۵۹۳۱۸۹
خبرگزاری آریا- غریب آبادی مسئولیت جدی آژانس و رسیدگی به پیامدهای منفی برنامه توسعه تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی را خواستار شد.
به گزارش خبرگزاری آریا، کاظم غریب آبادی سفیر و نماینده دائم کشورمان نزد سازمانهای بین المللی مستقر در وین با ارسال نامهای به رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن هشدار درخصوص پیامدهای منفی برنامه توسعه تسلیحات هستهای رژیم صهیونیستی، خواستار ایفای مسئولیت جدی آژانس در رسیدگی به این نگرانی منطقهای و بین المللی گردید و از کشورهای عضو معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای نیز خواست تا به این موضوع در شورای حکام و کنفرانس عمومی آژانس رسیدگی کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهمترین محورهای این نامه به شرح زیر میباشد:
- از آنجا که همه به جز رژیم اسرائیل در منطقه خاورمیانه عضو معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (ان. پی. تی) هستند و متعهد شده اند که پادمانهای جامع آژانس را بپذیرند، توسعه یک برنامه پنهانی سلاحهای هستهای توسط رژیم اسرائیل، یک تهدید جدی مداوم نه تنها برای امنیت و ثبات منطقه و جهان، بلکه همچنین برای اثربخشی و کارآیی ان. پی. تی و رژیم پادمان آژانس میباشد.
- موضوع "قابلیتهای هستهای اسرائیل و تهدیدهای مرتبط با آن" دهه هاست که در دستورکار مجمع عمومی سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد و قطعنامههای بسیاری در این مجامع در این خصوص به تصویب رسیده است.
- متأسفانه، علیرغم تمامی این تلاش ها، رژیم اسرائیل با بی توجهی به معاهده عدم اشاعه، خودداری از پیوستن به معاهده و امتناع از قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیتهای هستهای خود تحت پادمانهای جامع آژانس، جامعه بین المللی را نادیده میگیرد.
- از قضا، رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقایسه با پنج کشور دارای سلاح هستهای از مزایای ترجیحی بیشتری برخوردار است، چرا که آن کشورها عضو ان. پی. تی هستند و تعهدات متعددی بویژه تحت مواد یک و شش معاهده دارند، در حالی که اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، از هرگونه تعهدی تحت معاهده آزاد است و از تمامی مزایای اساسنامه آژانس نیز برخوردار میباشد.
- این یک تناقض آشکار است که یک غیر عضو ان. پی. تی، به دلیل عضویت در آژانس از حقوق و مزایای کامل برخوردار است و در حالی که خود را از هرگونه مسئولیتی بَری میداند، در تمام رایزنیها و جلسات آژانس درخصوص اعضای معاهده نیز شرکت میکند. این، یک قصور بسیار جدی در کار آژانس است که باید به طور مناسبی مورد رسیدگی قرار گیرد.
- در حالی که یکی از سه ستون معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای به فراتر از کشور دارنده تسلیحات هستهای مربوط میشود، اما متأسفانه آژانس و ان. پی. تی درخصوص عدم اشاعه موفق نبودند. از آنجا که اشاعه این قبیل سلاحها از 5 به 9 دارنده در میان آنهایی رخ داده است که یا عضو ان. پی. تی نبوده و یا از آن خارج شده اند، ریشه اصلی این اشاعه را بایستی در غیر اعضای معاهده جستجو نمود.
- در چنین وضعیتی، عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمانهای آژانس، در مقایسه با آنانی که عضو این معاهده نیستند، چه مزیتی دارد؟ چگونه جامعه بین المللی میتواند آژانس را به عنوان یک شریک جدی، حرفهای و بی طرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود به طور یکسان و عادلانه پیگیری نمیکند.
- آیا ادامه سکوت درباره برنامه هستهای اسرائیل و سیاست عدم اقدام در این رابطه، پیام منفی به اعضای معاهده عدم اشاعه نمیفرستد که "عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قویترین نظارتها و راستی آزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده به معنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش میباشد"؟!
- منطق حرفه ای، مستلزم این است که آژانس تدابیری را به منظور اجرای پادمانها در کل خاورمیانه اتخاذ نماید و به دولتهای عضو، ارزیابی مستقل و بی طرفانهای را ارائه نموده و در مورد اینکه چه کسی، چگونه، چرا و تا چه حد کار حرفهای آژانس در این راستا را مختل میکند، گزارش دهد.
- مدیرکل آژانس نقش فوری و مهمی در این زمینه بر عهده دارد و باید به طور صریح و قاطع از رژیم اسرائیل بخواهد تا فورا و بدون هیچ قید و شرطی به عنوان یک غیر دارنده سلاح هستهای به ان. پی. تی بپیوندد و تمام مواد و تاسیسات هستهای خود را تحت پادمانهای جامع آژانس قرار دهد.
متن کامل نامه سفیر و نماینده دائم کشورمان که به عنوان سند آژانس نیز به ثبت رسیده است، به شرح زیر میباشد:
بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم
جناب آقای رافائل گروسی
مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی
این نامه در مورد نیاز فوری برای رسیدگی به وضعیت هستهای رژیم اسرائیل میباشد. از آنجا که همه به جز رژیم اسرائیل در منطقه خاورمیانه عضو معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (ان. پی. تی) هستند و متعهد شده اند که پادمانهای جامع آژانس را بپذیرند، توسعه یک برنامه پنهانی سلاحهای هستهای توسط رژیم اسرائیل، یک تهدید جدی مداوم نه تنها برای امنیت و ثبات منطقه و جهان، بلکه همچنین برای اثربخشی و کارآیی ان. پی. تی و رژیم پادمان آژانس میباشد. توسعه ادوات انفجاری هستهای از هر نوع و توسط هر کسی باید زنگ خطر را در هر جایی که باشد به صدا درآورد و در این خصوص، هیچ تفاوتی نباید وجود داشته باشد. این موضوع بایستی سریع و بدون هیچ تعصبی رد شود. نیازی به گفتن نیست که رژیم اسرائیل همچنین عضو هیچ یک از معاهدات مهم دیگر حاکم بر خلع سلاح و عدم اشاعه سلاحهای کشتار جمعی نیست.
کنفرانس بازنگری و تمدید ان. پی. تی که در ماه می 1995 برگزار شد، مجموعه تصمیماتی را تصویب کرد که در آن، قطعنامه خاورمیانه بخشی جدایی ناپذیر از تصمیم برای تمدید نامحدود ان. پی. تی بود. این قطعنامه، منعکس کننده نگرانیهای کشورهای عضو معاهده در مورد وضعیت خطرناک خاورمیانه میباشد که ناشی از حضور فعالیتهای هستهای خارج از شمول پادمان آژانس بوده و صلح و امنیت منطقهای و بین المللی را به خطر میاندازد. شایسته است یادآوری شود که کنفرانس از غیر اعضای معاهده خواست "تا به آن ملحق شوند و بدین وسیله، یک تعهد الزام آور بین المللی از نظر حقوقی مبنی بر عدم دستیابی به سلاح هستهای یا ادوات انفجاری هستهای را پذیرفته و پادمانهای آژانس در مورد تمامی فعالیتهای هستهای خود را بپذیرند. " این کنفرانس همچنین "با نگرانی، به تداوم وجود تأسیسات هستهای خارج از پادمان در خاورمیانه اشاره کرد و از آنهایی که عضو ان. پی. تی نیستند و تاسیسات هستهای خارج از پادمان دارند، خواست تا پادمانهای کامل آژانس را بپذیرند. "
ششمین کنفرانس بازنگری اعضای معاهده ان. پی. تی در ماه میسال 2000 نیز تحولات مربوط به اجرای قطعنامه خاورمیانه را پیگیری کرد و بر اهمیت الحاق رژیم اسرائیل به ان. پی. تی و قرار دادن تمامی تأسیسات هستهای آن تحت پادمانهای جامع آژانس، در راستای تحقق هدف پایبندی جهانی به معاهده در خاورمیانه، تأکید نمود.
در همین راستا، هفتمین کنفرانس بازنگری اعضای معاهده ان. پی. تی در می 2010 مجدداً تأیید کرد که قطعنامه خاورمیانه که در کنفرانس بازنگری و تمدید 1995 به تصویب رسید، یک عنصر اساسی خروجی کنفرانس 1995 بوده و مبنایی میباشد که بر اساس آن، معاهده ان. پی. تی بدون رأی گیری به طور نامحدود در سال 1995 تمدید شد. کنفرانس 2010 همچنین تأکید کنفرانس بازنگری سال 2000 درباره اهمیت الحاق رژیم اسرائیل به معاهده و قرار دادن تمامی تأسیسات هستهای آن ذیل پادمانهای جامع آژانس را یادآوری نمود.
عالیجناب
موضوع "قابلیتهای هستهای اسرائیل و تهدیدهای مرتبط با آن" نیز دهه هاست که در دستورکار مجمع عمومی سازمان ملل متحد و آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار دارد و قطعنامههای بسیاری در این مجامع در این خصوص به تصویب رسیده است. "قابلیتها و تهدیدهای هستهای اسرائیل" از سال 1987 تا 2010 در دستورکار کنفرانس عمومی آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار داشت و کنفرانس عمومی قطعنامههایی را تصویب کرده است که در آنها از اسرائیل خواسته شده تا تاسیسات هستهای خود را تحت پادمانهای آژانس قرار داده و به معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای به عنوان یک عضو غیرهستهای ملحق شود. این قطعنامهها همچنین از مدیرکل خواسته اند تا به این منظور، با کشورهای ذی ربط همکاری کند. از سال 2010 نیز این موضوع همیشه تحت دستورکار "سایر موضوعات" در نشستهای کنفرانس عمومی و شورای حکام مطرح و دنبال میشود.
متأسفانه، علیرغم تمامی این تلاش ها، رژیم اسرائیل با بی توجهی به معاهده عدم اشاعه، خودداری از پیوستن به معاهده و امتناع از قرار دادن تمامی تأسیسات و فعالیتهای هستهای خود تحت پادمانهای جامع آژانس، جامعه بین المللی را نادیده میگیرد. علاوه بر این، صرف نظر از قطعنامههای پی در پی مجمع عمومی سازمان ملل از سال 1994 و قطعنامههای کنفرانس عمومی آژانس، که نشانگر اجماع بین المللی در مورد خلع سلاح و عدم اشاعه و استقرار منطقه عاری از سلاح هستهای در خاورمیانه میباشد، اسرائیل همچنان برخلاف درخواستهای بین المللی به توسعه یک برنامه پیشرفته سلاح هستهای که دارای پیامدهای منفی آشکار بر صلح و ثبات در منطقه خاورمیانه و فراتر از آن میباشد، ادامه میدهد.
عالیجناب
شایان ذکر است در حالی که قابلیتهای هستهای اعضای آژانس از دهه 1960 پیشرفت کرده است، پادمانهای آژانس برای برخی اعضای آن نمیتواند و نباید در سطح همان پادمانهای اواخر دهه 60 آژانس باقی بماند، گویی این که از آن زمان به بعد و بویژه با ظهور ان. پی. تی و موافقت نامه جامع پادمان، هیچ چیزی تغییر نکرده است. جای تأسف است که حتی پس از پنج دهه از توسعه موافقتنامه جامع پادمان، آژانس بین المللی انرژی اتمی همچنان ترتیبات پادمانی ویژهای را براساس سند INFCIRC / 66 / Rev.2، که یادگاری از دوران قبل از ان. پی. تی میباشد، برای رژیم اسرائیل اجراء میکند. براساس این ترتیبات، آژانس تدابیر پادمانی را فقط در مورد معدود (نه همه) مواد و تأسیسات غیر سلاح هستهای اعمال میکند. جای تأسف عمیق است که این نقص در سیستم پادمانهای اعمال شده توسط آژانس در اسرائیل، اغلب به دلایل سیاسی نادیده گرفته میشود.
از قضا، رژیم اسرائیل اکنون حتی در مقایسه با پنج کشور دارای سلاح هستهای از مزایای ترجیحی بیشتری برخوردار است، چرا که آن کشورها عضو ان. پی. تی هستند و تعهدات متعددی بویژه تحت مواد یک و شش معاهده دارند، در حالی که اسرائیل با بیرون ماندن از این معاهده، از هرگونه تعهدی تحت معاهده آزاد است و از تمامی مزایای اساسنامه آژانس نیز برخوردار میباشد. چنین وضعیتی، به اسرائیل این گستاخی را داده است تا اختیارات و مأموریت آژانس در جلوگیری از انحراف مواد و فعالیتهای هستهای خود را به سخره بگیرد. مهمتر از همه، اسرائیل چنان گستاخ شده است که برخی اعضای معاهده عدم اشاعه را حسب این که بواسطه عضویتشان در معاهده تعهداتی دارند، ولی خودش فاقد چنین تعهداتی است، مورد انتقاد قرار میدهد.
این یک تناقض آشکار است که یک غیر عضو ان. پی. تی، به دلیل عضویت در آژانس از حقوق و مزایای کامل برخوردار است و در حالی که خود را از هرگونه مسئولیتی بَری میداند، در تمام رایزنیها و جلسات آژانس درخصوص اعضای معاهده نیز شرکت میکند. این، یک قصور بسیار جدی در کار آژانس است که باید به طور مناسبی مورد رسیدگی قرار گیرد.
بایستی خاطرنشان شود که از زمان لازم الاجرا شدن ان. پی. تی، چهار عضو آژانس که عضو این معاهده نیستند، توانسته اند سلاح هستهای تولید کنند. در حالی که یکی از سه ستون معاهده، عدم اشاعه سلاحهای هستهای به فراتر از 5 کشور دارنده است، اما متأسفانه آژانس و ان. پی. تی درخصوص عدم اشاعه موفق نبودند. از آنجا که اشاعه این قبیل سلاحها از 5 به 9 دارنده در میان آنهایی رخ داده است که یا عضو ان. پی. تی نبوده و یا از آن خارج شده اند، ریشه اصلی این اشاعه را بایستی در غیر اعضای معاهده جستجو نمود. به جای ریشه یابی عوامل اصلی، تناقض دیگر این است که آژانس شامل دبیرخانه، شورای حکام و کنفرانس عمومی، همگی فقط بر روی اعضای ان. پی. تی متمرکز هستند. بنابراین، نادیده گرفتن مواد و فعالیتهای هستهای اسرائیل در منطقه ناپایدار خاورمیانه، یک اشتباه راهبردی مزمن است.
در چنین وضعیتی، عضویت در معاهده عدم اشاعه و اجرای کامل پادمانهای آژانس، در مقایسه با آنانی که عضو این معاهده نیستند، چه مزیتی دارد؟ چگونه جامعه بین المللی میتواند آژانس را به عنوان یک شریک جدی، حرفهای و بی طرف ببیند، در حالی که اجرای رژیم پادمانی جامع را برای تمامی اعضای خود به طور یکسان و عادلانه پیگیری نمیکند، و حتی درباره ضرورت فعالیتهای راستی آزمایی و بازرسی از برنامه هستهای اسرائیل، به طور جدی بحث نمیکند؟ آیا ادامه سکوت درباره برنامه هستهای اسرائیل و سیاست عدم اقدام در این رابطه، پیام منفی به اعضای معاهده عدم اشاعه نمیفرستد که "عضویت در معاهده برابر است با پذیرش قویترین نظارتها و راستی آزمایی، در حالی که بیرون ماندن از معاهده به معنای رهایی از هرگونه تعهد و انتقاد و حتی دریافت پاداش میباشد"؟!
عالیجناب
ما بر این باوریم که نادیده گرفتن چنین موضوع مهمی، مستقیماً بر صلح و ثبات منطقهای و بین المللی تأثیر میگذارد، هنجارهای جهانی خلع سلاح و کنترل تسلیحات را به چالش میکشد، و به اعتبار معماری خلع سلاح و کنترل تسلیحات کنونی، از جمله آژانس بین المللی انرژی اتمی و رژیم پادمان آن، آسیب میرساند.
از آنجا که هدف کلیدی پادمانهای آژانس، ارائه تضمینهای معتبر به جامعه بین المللی در مورد عدم انحراف مواد و اقلام هستهای از استفادههای صلح آمیز به سمت سلاحهای هستهای یا سایر ادوات انفجاری هستهای میباشد، ضروری است که آژانس بر انجام وظایف تعیین شده برای دستیابی به چنین اهدافی از طریق اجرای پادمانهای آن در سراسر جهان، به صورت غیر تبعیض آمیز، اصرار ورزد.
با توجه به این امر، ضروری است به موضوع جهانشمولی ان. پی. تی و به ویژه، قابلیت سلاحهای هستهای در خاورمیانه بدون هیچ تبعیض بررسی شود. آژانس باید در مورد زرادخانه هستهای اسرائیل صادق باشد و بر اساس واقعیتهای موجود عمل کند تا نشان دهد که پایبندی جهانی به معاهده عدم اشاعه، هنوز یک هدف بنیادین برای جامعه بین المللی است. چنین رویکرد غیرقابل اتکایی، رژیم اسرائیل را به تهدید دیگران در خاورمیانه سوق داده است که در نتیجه آن، سیاستهای این رژیم مانع از تحقق ابتکارات برای ایجاد منطقه خاورمیانه عاری از سلاحهای کشتار جمعی و به ویژه سلاحهای هستهای شده است.
منطق حرفه ای، مستلزم این است که آژانس تدابیری را به منظور اجرای پادمانها در کل خاورمیانه اتخاذ نماید و به دولتهای عضو، ارزیابی مستقل و بی طرفانهای را ارائه نموده و در مورد اینکه چه کسی، چگونه، چرا و تا چه حد کار حرفهای آژانس در این راستا را مختل میکند، گزارش دهد.
آژانس، نقش متمایزی در اجرای تصمیمات و قطعنامههای کنفرانسهای عمومی دارد و باید موضع روشنی را در مورد عدم پذیرش تداوم بیرون ماندن رژیم اسرائیل از چارچوب ان. پی. تی و مقاومت مداوم آن در برابر قرار دادن تمامی فعالیتها و تاسیسات هستهای خود تحت سیستم پادمان جامع آژانس، اتخاذ نماید. بنابراین، لازم است اطمینان حاصل شود که آژانس نقش خود را در رسیدگی به این موضوع مهم که دلیل اصلی نگرانی جامعه بین المللی و منبع بی ثباتی و ناامنی در منطقه خاورمیانه است، ایفاء میکند. آژانس هیچ گزینهای به جز اتخاذ تدابیر مناسب برای اطمینان از اینکه اسرائیل تمام تأسیسات هستهای خود را تحت پادمانهای آژانس قرار دهد و به عنوان غیر دارنده سلاحهای هستهای به معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای ملحق شود، ندارد.
در این زمینه، همچنین از دبیرخانه آژانس و کشورهای عضو به طور جدی انتظار میرود تا به ماده 2 اساسنامه آژانس به طور کامل پایبند باشند و از هرگونه همکاری فنی با اسرائیل خودداری کنند. این ماده آژانس را ملزم میکند که "باید تضمین حاصل نماید تا کمکهای ارائه شده توسط آن یا به درخواست آن، یا تحت نظارت یا کنترل آن، به هیچ طریقی برای پیشبرد مقاصد نظامی استفاده نمیشود".
همچنین، مایلم توجه سایر اعضای معاهده را نیز به تهدیدات ناشی از سلاحهای هستهای اسرائیل جلب کرده و از آنها بخواهم تا از رسیدگی به این موضوع در جلسات شورای حکام و کنفرانس عمومی آژانس و همچنین دهمین کنفرانس بازنگری ان. پی. تی حمایت کنند. البته، تلاشهای آژانس و دبیرخانه آن نباید تا زمان حذف تمام سلاحهای هستهای و حصول خلع سلاح کامل، متوقف شود.
با توجه به موارد فوق، مدیرکل آژانس نقش فوری و مهمی در این زمینه بر عهده دارد و باید به طور صریح و قاطع از رژیم اسرائیل بخواهد تا فورا و بدون هیچ قید و شرطی به عنوان یک غیر دارنده سلاح هستهای به ان. پی. تی بپیوندد و تمام مواد و تاسیسات هستهای خود را تحت پادمانهای جامع آژانس قرار دهد. بنابراین، از جنابعالی درخواست میشود تا تدابیر ضروری را در جهت رفع نگرانیهای مطرح شده در این نامه انجام داده و کشورهای عضو را در مورد نتایج حاصله، مطلع نمائید.
منبع: خبرگزاری آریا
کلیدواژه: هشدار سلاح هسته ای معاهده عدم اشاعه سلاح های هسته ای آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت های هسته ای خود فعالیت های هسته ای کنفرانس عمومی آژانس معاهده عدم اشاعه تاسیسات هسته ای خود هسته ای اسرائیل منطقه خاورمیانه سلاح های هسته ای تاسیسات هسته ای هسته ای اسرائیل جامعه بین المللی پادمان های آژانس کنفرانس بازنگری کنفرانس عمومی عضویت در معاهده تأسیسات هسته ای بیرون ماندن اسرائیل با بی رژیم اسرائیل اعضای معاهده کشور های عضو سلاح هسته ای رژیم پادمان عنوان یک باید به طور آژانس قرار عضو معاهده شورای حکام هسته ای خلع سلاح قابلیت ها بدون هیچ کشور ها حرفه ای شده اند یک غیر عضو ان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۵۹۳۱۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هشدار ۲ ژنرال صهیونیست درباره حمله به رفح
۲ ژنرال بازنشسته رژیم صهیونیستی نسبت به طرح این رژیم برای حمله به شهر رفح واقع در جنوب غزه هشدار داده و اعلام کردند جنبش حماس در رفح برای رژیم صهیونیستی کمین استراتژیک قرار خواهد داد .
به گزارش مشرق، «یسرائیل زیو»، فرمانده سابق شعبه عملیات ارتش رژیم صهیونیستی، افسر ذخیره با درجه سرلشکری درخصوص حمله به رفح به رادیو عمومی این رژیم «کان» گفت اگر طرفی وجود نداشته باشد که بتوان این منطقه را پس از عملیات نظامی به آن تحویل داد، چنین عملیاتی بیهوده است.
وی هشدار داد درصد خطر عملیات نظامی در رفح بسیار بالاست، زیرا جنگ در این شهر پرجمعیت بسیار دشوار است و بدون شک حماس در آنجا با ایجاد فاجعهای که رژیم صهیونیستی مسؤول آن خواهد بود، کمین استراتژیک برای ارتش رژیم آماده میکند و این را باید به حساسیت مصر و آمریکا افزود. این عملیات نظامی بسیار خطرناکتر از تمام عملیاتهای رژیم صهیونیستی در نوار غزه است.
به نقل از وبگاه خبری «عرب۴۸»، زیو افزود در صورت عملیات در رفح، اگر طرفی باشد که بتوان این شهر را به وی تحویل داد، «تیپهای حماس برچیده میشوند»، اما اگر این عملیات هم مشابه عملیاتها در خان یونس و بقیه نوار غزه باشد، صرفا یک خلأ ایجاد میشود و بعد هم باید ارتش از آنجا عقبنشینی کند و در این صورت باز هم حماس بازخواهد گشت تا کنترل رفح را دست بگیرد و در این صورت ارتش عملا به اهدافش نرسیده است.
وی گفت انجام چنین عملیات نظامی صرفا عملکردی سیاسی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی تحت فشار «بتسلئیل اسموتریچ» وزیر دارایی رژیم صهیونیستی و «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت ملی این رژیم و در مخالفت مطلق با «یوآو گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی، «بنی گانتس» عضو ارشد کابینه جنگ این رژیم و نیز دستگاه امنیتی است. نخست وزیر بسیار ضعیف است و بر اساس ملاحظاتی که امنیتی نیست، تحت فشار اسموتریچ و بن گویر عمل میکند و تصمیمات به این شکل گرفته میشود.
زیو با اشاره به اینکه چه کسی میتواند نوار غزه را تحویل بگیرد، گفت: «۲ گزینه وجود دارد، یا حماس یا فتح. زمانی که منطقه را به دست کسی ندهیم، عملاً آن را در دست حماس نگه میداریم». فتح در نهایت تشکیلات خودگردان فلسطین است که هر روز با آن عملیات در کرانه باختری مدیریت میشود اگرچه آنها خوب نیستند، اما بهتر از حماس هستند و حداقل حمله هفت اکتبر را انجام ندادند.
از سوی دیگر، ژنرال بازنشسته «اسحاق بریک» در مقالهای در روزنامه هاآرتص اشاره کرد که گالانت و «هرتزی هالوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی برای حمله بزرگ به رفح فشار وارد میکنند در حالی که ورود ارتش رژیم به رفح نه تنها منجر به فروپاشی حماس نمیشود، بلکه تلآویو را با کل جهان و کشورهای عربی که با این رژیم صلحنامه امضا کردهاند، درگیر میکند و این توانایی رژیم صهیونیستی را به طور کامل در خلاص شدن از شر شنهای روان از بین میبرد.
بریک افزود این مساله در مورد تصمیمات رهبری در حمله به ایران هم صدق میکند که این کشور را نیز وارد تقابل مستقیم کرد، بدون اینکه عواقب آن را در نظر بگیرد. اقدامات رهبری رژیم صهیونیستی ممکن است منجر به یک جنگ منطقهای فراگیری شود که این رژیم ابدا امروز برای آن آماده نیست، جنگی که منجر به ویرانی جبهه داخلی خواهد شد، کاملا شبیه به جنگ غزه که خسارات بسیار شدیدی به همراه داشت.
وی ادامه داد تصمیمات گروهی که رهبری رژیم صهیونیستی را برعهده دارد غیرمسؤولانه و خطرناک خود است و به فاجعهای منجر میشود که رژیم هرگز شاهد آن نبوده است. رژیم صهیونیستی همزمان به همه جهات - حماس، حزبالله و ایران - شلیک میکند اما در رسیدن به اهداف حتی اهداف یک جبهه هم موفق نیست. این گروه نه صلاحیت رهبری جنگ را دارد و نه رهبری رژیم صهیونیستی را.
با وجود هشدارها درباره عواقب عملیات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در رفح که هزاران آواره فلسطینی در آنجا پناه گرفتهاند، نتانیاهو همچنان بر انجام این عملیات پافشاری میکند.
منبع: ایسنا