پشت پرده هشدار احمدینژاد درباره جنگ/ شاید محمود خبری دارد!
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۰۰۰۲۰
رویداد۲۴ احمدینژاد که مدتی است برخی فعالان و کارشناسان سیاسی از پایان حیات سیاسی او سخن میگویند، در آستانه انتخابات باز هم دست به قلم شد. او این بار حسن روحانی را مخاطب نامه خود قرار داد و درباره وقوع جنگ در منطقه هشدار داد و از مسئولان کشور خواست تا به طور «عاجل» از وقوع جنگ جلوگیری کنند. وی همچنین در این نامه نوشت روشن است هر نوع جنگ «صرفا به ضرر منافع ملتها و کشورهای منطقه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمود احمدینژاد همچنین با ارسال نامهای دیگر خطاب به سران کشورهای ترکیه، عربستان سعودی، کویت، قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عمان و نخستوزیران عراق و پاکستان، توجه آنان را به ضرورت اتّخاذ تدابیر لازم و فوری برای پیشگیری از وقوع یک جنگ تازه در منطقه حساس خاورمیانه و خلیج فارس جلب کرد.
این در حالی است که طی روزهای گذشته و در آستانه نخستین سالگرد شهادت سردار سلیمانی، مقامات ایران و آمریکا یکدیگر را به اقدامات تحریک کننده متهم کردند و نسبت به پیامدهای هر گونه تعرض یا آتشافروزی هشدار دادند.بیشتر بخوانید: نامههای محمود/ هدف احمدی نژاد از نوشتن نامه به روحانی چه بود؟ هدف و فایده این نامهنگاریها آن هم از سوی مقامی غیرمسئول در کشور چیست؟ حسن لاسجردی کارشناس مسایل سیاسی در این باره گفت: «به نظر میرسد باتوجه به شناختی که از آقای احمدینژاد و مشی او داریم بیش از آنکه دنبال فایده، منافع و علت این نامهنگاریها بگردیم باید این اقدام را بیشتر با هدف اشتهار، در صحنه بودن برای دیده شدن و دور نشدن از افکار عمومی بدانیم. همچنان که ایشان در دوران مسئولیت خود از این کارها انجام میدادند و با مناسبات و بررسی دقیق هزینه و منفعت اقدام نمیکردند الان هم همینطور است. به ویژه حالا که انتخابات در پیش است ایشان برای اینکه دیده شود و در افکار عمومی و سوار بر امواج باشد دست به چنین کاری زده است. این موضوع مهمتر از چیزهای دیگر است.»
وی افزود: «از سویی هم آقای احمدینژاد بهعنوان کسی که در عرصه سیاست و تصمیمگیری کشور بوده حتماً خبرهایی شنیده و علاقهمند است که کشور را از حوادث در امان نگه دارد. درعینحال، یک فعال سیاسی است و در صدد جلب افکار عمومی است؛ بنابراین از جایگاه یک دولتمرد، تلاش میکند به حوادث کشور بپردازد. او همچنین با تذکر و گوشزد کردن نکات مهم یک اتفاق یا شرایط فعلی که شرایط تهدید و انتظار هست میخواهد به نوعی در افکار عمومی بماند و از خودش یک نام نیک به جای بگذارد.»
او درباره اینکه چقدر این نامهها به حساسیت شرایط فعلی برمیگردد بیان کرد: "اخبار متنوع و متعددی درباره شرایط سخت منطقه میشنویم از حالت اضطراری، حالت جنگ، احتمال آغاز یک تهاجم علیه یک نفر یا هر نوع اقدام نظامی. به نظر میرسد این نامهها در جریان بودن یا مطلع بودن فرد را میرساند. افراد تلاش میکنند که با شریک کردن دیگران در حادثه یا نام بردن از احتمالات و سناریوسازیها، جایگاه خودشان را ارتقا بدهند. اما خود این موضوع یعنی تهدید کردن یا پرهیز از جنگ و درگیری در برخی از مواقع، خود به نگرانیها دامن میزند."
لاسجردی افزود: «در شرایط فعلی هم این موضوعی نبود که افراد مطلع یا افرادی که به هر صورت قبلاً مسئولیتی داشتهاند بخواهند آن را عمومی و علنی بکنند. اگر واقعاً ایشان یا افراد دیگر اطلاعاتی دارند بهتر است از دامن زدن به هر نوع هیجان در جامعه پرهیز کنند و این موضوع را در قالب یک گفتگو یا نامه به مقامات منتقل کنند و موضوع را غیرعلنی مطرح کنند تا از هر نوع هیجان، موج منفی یا هر تاثیر بد جلوگیری بشود.»
این کارشناس با بیان اینکه رفتار آقای احمدینژاد اینطور هست که بخواهد اطلاعات خود را از طریق این نامهها به رخ بکشد ادامه داد: "البته اگر این را بپذیریم در حقیقت افراد دارای صلاحیت و مسئولیت در کشور را نفی کردیم. مثلاً سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی و افرادی که در جایگاههای مهمتر از ایشان هستند از این امور خبر ندارند؟ این خیلی بد یا دور از ذهن است. به هر صورت، اینکه یک نفر که مسئولیتی در کشور ندارد یا لااقل در جایگاهی نیست که اطلاعات و اخبار مؤثر یا مهم به ایشان برسد با با دادن اطلاعات بخواهد خود را مهم جلوه دهد یعنی میخواهد بر امواج سوار شود و نمیخواهد از افکار عمومی عقب بماند."
او همچنین با توجه به نامهنگاری احمدینژاد به سران منطقه اظهار کرد: «من با اصل این نامهنگاریها بهعنوان یک رفتار معمول، مخالفتی ندارم. میتوان در رجال سیاسی برخی کشورها، آدمهایی را پیدا کرد که حس میکنند با در میدان بودن، نامهنگاری، گوشزد کردن عوارض و اتفاقات مهم همچنان در صفحات تاریخ میمانند، اما آیا مخاطبان این نامهها برای این فرد اهمیت قائل هستند و به او میدان میدهند؛ اصلا به او وقعی مینهند؟ این نکاتی است که به مشی آدمها برمیگردد و اینکه آیا در رفتار سیاسی خود به این ملاحظات مهم حاشیهای، دقت میکنند یا نه. به هر حال، هر کسی در رفتار خودش ملاحظاتی دارد، اما آقای احمدینژاد برایش اصلاً مهم نیست که به این نامهها جواب داده نشود. مهم این است که ایشان به چیزی که فکر میکند عمل میکند.» منبع: فرارو لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 محمود احمدی نژاد حسن روحانی انتخابات 1400 آقای احمدی نژاد افکار عمومی نامه ها نامه نگاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۰۰۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشت پرده فعالشدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
فرارو- جمعه گذشته تهران میزبان دومین "اجلاس بین المللی ایران و آفریقا" بود. نشستی که با حضور مقامهای ارشد بیش از ۳۰ کشور آفریقایی به ویژه وزرای اقتصاد برگزار شد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این قبیل نشستها میتوانند مقدمهای برای وقوع تغییرات مثبت در روابط خارجی و به طور خاص دیپلماسی اقتصادی باشند.
به گزارش فرارو؛ در این راستا، یکی از نکاتی که چندین سال است از سوی کارشناسان مسائل راهبردی و تحلیلگران به عنوان نقدی به سیاست خارجی ایران مطرح شده، غافل شدن از برخی حوزههای جغرافیایی در عرصه سیاست خارجی و صرفا تمرکز بر برخی مناطق و کشورهای خاص است. موضوعی که در برخی موارد در بزنگاههای تاریخی موجب وارد آمدن آسیبها و خساراتی شده است.
با این همه، دولت سیزهم از زمان آغاز به کار خود در سال ۱۴۰۰، تمرکز ویژهای بر توسعه روابط با مناطق مغفول در حوزه سیاست خارجی ایران معطوف کرده است. ابراهیم رئیسی در دو نوبت در قالب تورهایی به کشورهای آفریقایی سفر انجام داده و توسعه روابط با آفریقاییها را یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت سیزدهم توصیف کرده است.
معادلهای که در قالب نشست بین المللی اخیر ایران و آفریقا نیز نمودهای عینیتری گرفته است. با این همه، واقعیت این است که اقبال به توسعه روابط با کشورهای آفریقایی در شرایط حاضر، به طور خاص تحت تاثیر ۳ مولفه مهم و محوری است.
۱. بازارِ رو به رشد کشورهای آفریقاییقاره آفریقا جمعیتی بیش از یک میلیارد نفر را در خود جای داده و بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که شاخصهای اقتصادی در شمار قابل ملاحظهای از کشورهای افریقایی رو به رشد بوده و پالس هاس مثبتی را در مورد آینده این دسته از کشورها به ویژه در حوزه اقتصادی مخابره میکنند.
در حقیقت، هم جمعیت این قاره چشمگیر است و هم درآمد خانوارها در آن رو به بهبود است. این دو مولفه در نوع خود کشورهای آفریقایی را به یک بازارِ هدف بسیار مناسب برای بسیاری از کشورهای جهان تبدیل میکنند. ایران نیز با توجه به ظرفیتهای صنعتی و تولیدی خود از این قاعده مستثنی نیست. میتواند کالاهای ساخت خود را که از کیفیت بین المللی برخوردارند و البته کشورهای آفریقایی میتوانند آنها را در مقایسه با نمونهای مشابه خارجی، با قیمت کمتری تهیه کنند، به آفریقا صادر کند.
موضوعی که هم برای ایران و هم ملل آفریقایی حامل نفع و سود است.
۲. کسب حمایت موثر سیاسی در عرصه بین المللیبلوک کشورهای آفریقایی از وزن قابل توجهی در نهادها و سازمانهای بین المللی برخوردارند. آفریقا چیزی در حدود ۵۴ کشور را در خود جای داده که آنها در جنبش عدم تعهد، گروه ۷۷، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، و دیگر نهادهای بین المللی، بازیگران مهم و تاثیرگذاری هستند.
در این چهارچوب، ایران به واسطه توسعه پیوندهای سیاسی و اقتصادی خود با بلوک کشورهای آفریقایی میتواند روی کارتِ رایدهی آنها در نهادهای بین المللی حساب ویژهای باز کند. موضوعی که یک برگ برنده موثر به حساب میآید. این مساله به ویژه در بحبوحه تشدید تنشها و رقابتهای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک بین المللی، از ابعاد جدی تری نیز برخوردار میشود.
۳. توسعه نفوذ بینالمللی ایران در قالب یک قدرت منطقهایدر نهایت باید به این مساله نیز اشاره کرد که ایران در منطقه غرب آسیا یک قدرت قابل توجهِ منطقهای است. این کشور به عنوان یک قدرت منطقهای، طرح و برنامههایی برای توسعه نفوذ خود دارد. مسالهای که در عرصه روابط بین الملل برای هر بازیگر دیگری غیر از ایران نیز امری طبیعی محسوب میشود.
حال در این میان، اشتراکات تاریخی و فرهنگی ایران و برخی ملل آفریقایی و در عین حال وجود ظرفیتهای نرم فرهنگی نظیر حضور شیعیان در برخی کشورهای آفریقایی و یا مهاجرت تاریخی برخی اقوام ایرانی به کشورهای آفریقایی، بسترهای مناسبی را نیز برای توسعه نفوذ ایران در میان کشورهای آفریقایی ایجاد کرده اند.
بسترها و ظرفیتهایی که تاکنون مورد بی توجهی بوده اند و حال توجه به آن ها، یکی از الزاماتی است که با توجه به افزایش وزن و قدرت منطقهای و بین المللی ایران، از اهمیت بسیار زیادی برخودار میشوند. معادلهای که موجب شده تا بار دیگر قاره آفریقا مورد توجه تصمیم سازان حوزه سیاست خارجی ایران قرار گیرد.