Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فردا»
2024-05-07@10:45:46 GMT

چالش دموکراسی؛ شرمساری برای آمریکا

تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۰۱۰۳۹

چالش دموکراسی؛ شرمساری برای آمریکا

گروه سیاست سایت فردا – این هم از دموکراسی آمریکایی که دیشب حسابی خودش را نشان داد. افتضاحی بزرگ که ثابت کرد، از ادعا تا واقعیت را بسیاری است و آنطور که برخی گمان می‌کنند، یا جلوه می‌دهد آمریکا مهد آزادی و دموکراسی و کنش‌های متمدانه نیست.
شروع غائله اخیر که با ادعا‌های ترامپ مبنی بر تقلب در انتخابات کلید خورده بود، جلسه شمارش آرای الکترال در صحن کنگره آمریکا بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جلسه‌ای که با هجوم طرفداران خشمگین ترامپ به آشوب کشیده شد.
دونالد ترامپ با سخنرانی تحریک آمیز خود، هوادارنش را به صحن آورده بود و آنان نیز دفتر «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان را گرفته و بعد از بهم‌ریختن وسایل و ... سرگرم خواندن اسناد و ایمیل‌ها شدند.
همکاری اف بی آی و مردم
این وضعیت چنان پیش رفت که پلیس «اف بی آی» برای تعیین هویت حمله کنندگان به کنگره خواستار کمک شد. برای این کار نیز وب‌سایتی را راه‌اندازی کرد تا راه ارتباطی پلیس و مردم باشد. مردم با ارسال عکس و ویدئو در این وب‌سایت به شناسایی آشوبگران کمک می‌کنند.
استعفای معاون مشاور امنیت ملی
در پی همین حوادث بود که «پاتینگر» یعنی معاون مشاور امنیت ملی آمریکا از سمت خود استعفا کرد.


تعلیق توییتری ترامپ
شبکه اجتماعی توییتر نیز نسبت به این حوادث بی‌تفاوت نبود و حساب کاربری ترامپ را به مدت ۱۲ ساعت تعلیق کرد. همچنین اعلام شد که در صورت تکرار نقض قوانین این حساب را به صورت دائم مسدود می‌کند.


چالش آرای پنسیلوانیا
نتیجه آرای الکترال در پنسیلوانیا نیز خود داستانی بود. اعتراض به نتایج آراء الکترال ایالت پنسیلوانیا با مخالفت ۹۲ سناتور در مقابل موافقت تنها هفت سناتور در سنا رد شد.
هفت سناتوری که به نتایج آراء الکترال ایالت پنسیلوانیا اعتراض داشتند شامل سناتور «تد کروز» از ایالت تگزاس، «جاش هاولی» از ایالت «میزوری»، «سینتیا لومیس» از ایالت ویومینگ، سناتور «راجر مارشال» از ایالت کانزاس، سناتور «ریک اسکات» از ایالت فلوریدا، سناتور «تامی توبرویل» از ایالت آلاباما و سناتور «سیندی هاید اسمیت» از ایالت میسیسیپی می‌شوند.

اعتراض جمهوری‌خواهان به نتایج ایالت «پنسیلوانیا» سبب شد که کار شمارش متوقف شده و کنگره به مدت دو ساعت درباره این موضوع بحث کند.
جمهوری‌خواهان حتی با نتایج الکترال کالج (مجمع گزینندگان) ایالت پنسیلوانیا هم مخالفت کرده و از «تخلفات متعدد قانون اساسی» سخن گفتند. یکی از معترضین به این هم سناتور «جاش هاولی» بود و سبب شد که این مجلس نیز چند ساعت را صرف رایزنی در این باره کند.


اعتراض‌ها به آرای نووادا و میشیگان
اعتراض‌ها درباره نتایج آرای الکترال به پنسیلوانیا محدود نبود و بحث به آرای نووادا هم کشید «مایک پنس» معاون رئیس‌جمهور آمریکا با اعتراض «مو بروکس» نماینده جمهوری‌خواه کنگره به آراء الکترال کالج (مجمع گزینندگان) ایالت نووادا به دلیل عدم حمایت سناتور‌ها رد کرد.
تلاش جمهوری‌خواهان برای مخالفت با آراء الکترال ایالت میشیگان که در آن پیروزی بایدن تأیید شده بود نیز در جلسه مشترک کنگره با شکست مواجه شد.


تأیید پیروزی بایدن و حمله به کنگره
نتایج انتخابات در ایالت آریزونا هم که معلوم شد، نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان جلسه مشترک تشکیل دادند، تا پیروی نهایی بایدن رسما اعلام شود. درست همین وقت بودئ که ترامپ با سخنرانی تحریک آمیز در جمع طرفدارانش زمینه ساز ثبت یک روز تاریخی ننگین در آمریکا شد.
حمله هواداران ترامپ به کنگره با واکنش‌هایی همراه بود. مثلا باراک اوباما رئیس‌جمهور پیشین آمریکا در واکنش به حمله هواداران «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا به ساختمان کنگره و اخلال در جلسه کنگره برای تأیید نهایی پیروزی «جو بایدن» بعنوان رئیس‌جمهور بعدی آمریکا گفت: «لحظه بی‌آبرویی و شرمساری بزرگ برای ایالات متحده آمریکا».


تمدید ۱۵ روزه وضعیت اضطراری
شرایط پیش آمده موجب شد که «موریل بوزر» شهردار واشنگتن دی سی اعلام کند وضعیت اضطراری و منع تردد در این شهر به مدت ۱۵ روز و تا زمان مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری آمریکا تمدید می‌شود.
شهردار واشنگتن دی سی در این خصوص گفت: «امروز بسیاری با هدف خشونت و تخریب به واشنگتن آمدند و دست به خشونت و تخریب زدند و آجر و شیشه نوشابه پرتاب کردند و دست به سلاح بردند و همچنان برای ادامه این اقدامات انگیزه دارند».
طبق اعلام بوزر، وضعیت اضطراری و منع تردد تا ساعت ۱۵:۰۰ روز ۲۱ ژانویه (دوم بهمن ماه) برقرار خواهد بود.
گفتی است، روز گذشته در پی خشونت‌های هواداران ترامپ و حمله آن‌ها به ساختمان کنگره، مقام‌های واشنگتن دی سی از ساعت ۱۸:۰۰ عصر تا ۰۶:۰۰ صبح قوانین منع رفت و آمد اعلام کرده بودند.


۴ کشته در جبهه ترامپ
طبق آخرین خبر‌ها رئیس پلیس شهر «واشنگتن دی سی» اعلام کرده که در جریان خشونت طرفداران «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در اطراف کنگره دست‌کم چهار نفر جان خود را از دست دادند.
«رابرت کونتی» رئیس پلیس شهر واشنگتن دی سی طی یک کنفرانس خبری در خصوص مرگ سه نفر دیگر در حوادث شب گذشته کنگره گفت: «بعلاوه، سه مرگ دیگر امروز در اطراف منطقه کنگره گزارش شده است-یک زن و دو مرد- که در نتیجه شرایط اورژانسی پزشکی جان خود را از دست داده‌اند».


موضع معاون ترامپ
افتضاح به بار آمده چندان بود که حتی معاون ترامپ هم نتوانست از آن حمایت کنند. پنس با محکوم کردن خشونت طرفداران ترامپ در کنگره آمریکا، تاکید کرد کسانی که مرتکب این اقدامات شده‌اند، تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند.
سخنگوی کاخ سفید می‌گوید گارد ملی آمریکا به دستور ترامپ برای استقرار در ساختمان کنگره اعزام شده است. این در حالی است که وزارت دفاع آمریکا با به‌کارگیری نیرو‌های گارد ملی در واشنگتن مخالفت کرده بود. بایدن نیز قرار است به زودی بیانیه‌ای در خصوص تحولات کنگره صادر کند.
پلیس ساختمان کنگره آمریکا برای مقابله با طرفداران ترامپ، درخواست نیروی کمکی کرده است. مأموران یونیفورم‌پوش و ویژه سرویس مخفی آمریکا نیز در ساختمان کنگره حاضر شده‌اند.


واکنش ناتو
«ینس استولتنبرگ» دبیر کل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) با «شوکه‌کننده» خواندن صحنه‌هایی که در کنگره آمریکا رخ داده، گفت همه باید به نتایج انتخابات احترام بگذارند.
یک نماینده کنگره آمریکا می‌گوید نیرو‌های پلیس کنگره برای محافظت از جان قانونگذاران آمریکا دست به سلاح شده است. بر اساس برخی گزارش‌ها، شخصی که هدف گلوله قرار گرفته یکی از طرفداران ترامپ بوده است.


اعزام گارد ملی به کنگره
سخنگوی وزارت دفاع آمریکا با اعلام اعزام گارد ملی برای کمک به نیرو‌های امنیتی فدرال در کنگره، گفت کریستوفر میلر سرپرست پنتاگون نیز با سران کنگره در تماس است
برخی منابع نیز از پیدا شدن یک دستگاه انفجاری در مقر کمیته ملی حزب جمهوری‌خواه در واشنگتن خبر دادند. دقایقی بعد از پیدا شدن یک بمب دست‌ساز در ساختمان مقر کمیته حزب جمهوری‌خواه، ساختمان مقر کمیته ملی حزب دموکرات نیز به ظن وجود بسته مشکوک، تخلیه شد.
شبکه ای‌بی‌سی نیوز گزارش داد که ترامپ در کاخ سفید در حال تماشای خشونت‌ها در ساختمان کنگره آمریکا است.
منابع خبری می‌گویند حداقل یک بسته انفجاری در صحن کنگره آمریکا پیدا شده است.


بایدن: این شورش است، نه اعتراض
جو بایدن رئیس‌جمهور منتخب آمریکا نیز در واکنش به این قضایا که از نگاه او شورش است نه اعتراض، خواست در نطقی تلویزیونی از معترضان بخواهد تا به محاصره ساختمان کنگره پایان دهند.
بایدن طی نشست خبری گفت: در این ساعت، دموکراسی ما تحت حملات بی‌سابقه‌ای قرار گرفته که تا کنون شاهد آن نبودیم. چیزی که شاهد آن هستیم، بخش کوچکی از افراطی‌هایی هستند که به بی‌قانونی پایبند هستند».
بایدن تاکید کرد: «این اعتراض نیست، این شورش است. امروز، یادآور دردناکی است از اینکه دموکراسی بسیار شکننده است. این یک نمایش فجیع است که باید جلوی آن بایستیم. رئیس‌جمهور ترامپ باید مقابل آن بایستد».
دقایقی بعد، اما در پیامی که قرار بود با هدف آرام‌کردن هواداران خود و پایان‌دادن به آشوب‌ها در کنگره باشد، مجدداَ مدعی وقوع تقلب در انتخابات شد.


ادعای ترامپ
دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا مدعی شد: «از درد و رنج شما مطلع هستم. ما انتخاباتی داشتیم که از ما ربوده شد، ولی همین الان باید به خانه بروید. باید صلح داشته باشیم».

در حالی که معترضان از در شمالی ساختمان کنگره نیز وارد شده‌اند، ان‌بی‌سی برآورد کرده که «جان اوساف»، دیگر کاندیدای دموکرات انتخابات سنا هم در دور دوم انتخابات پیروز شده و دموکرات‌ها کنترل سنا را به دست گرفته‌اند.


تدارکات برکناری ترامپ
«یلهان عمر»، عضو مجلس نمایندگان آمریکا می‌گوید که در حال فراهم آوردن مقدمات استیضاح ترامپ است. به گفته او، ترامپ باید از سمت خود برکنار شود.
«تد لیو» نماینده کنگره آمریکا از پنس خواست تا اجرای متمم بیست‌وپنج قانون اساسی آمریکا، ترامپ را از قدرت برکنار کند.
شبکه سی‌ان‌ان گزارش داد که هواداران ترامپ قصد دارند تمام شب را در ساختمان کنگره آمریکا بمانند.
انتقال آراء الکترال به مکانی امن
یک سناتور آمریکایی خبر داد صندوق‌های آراء مجمع گزینندگان آمریکا (الکترال کالج) هم‌اکنون به مکان امن و افشانشده‌ای در سنای آمریکا منتقل شده تا شمارش آراء از سر گرفته شود
«بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به تحولات کنگره آمریکا گفت: «باور نمی‌کردم [روزی]شاهد چنین تصاویری در قدرتمندترین دموکراسی جهان باشم».


سرایت خشونت
این طور که به نظر می‌رسد، خشونت‌ها به کنگره محدود نمانده به ایالات دیگر نیز سرایت کرده است. روزنامه «واشنگتن‌پست» گزارش داد که شبه‌نظامیان حامی ترامپ اطراف ساختمان کنگره محلی ایالت جورجیا تجمع کرده‌اند.
شبکه سی‌ان‌ان نیز گزارش داد که قانونگذاران آمریکایی از ساختمان کنگره تخلیه شده و به یک پایگاه نظامی نزدیک منتقل شده‌اند.
برخی منابع خبری نیز گزارش دادند که پلیس واشنگتن با بیرون کردن هواداران ترامپ از کنگره، امنیت این ساختمان را تأمین کرده است.


بازگشت امنیت به کنگره
خشونت در کنگره ۴ ساعت طول کشید، اما در نهایت مسولان امنیتی خبر دادند، که امنیت برقرار شده است.
ترامپ، اما در توئیتر خود با اصرار بر تنش‌زایی در بحبوحه خشونت‌ها در کنگره، نوشت: «این‌ها چیز‌ها و اتفاقاتی است که وقتی یک پیروزی قاطع در انتخابات را به‌صورت غیرمجاز و شرورانه از وطن‌پرستان بزرگ می‌گیرند، رخ می‌دهد؛ کسانی که برای مدت‌ها بسیار بد و ناعادلانه با آن‌ها رفتار شده بود. با صلح و صمیمیت به خانه بروید. این روز را برای همیشه به یاد داشته باشید».
«مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا نیز با غیرقابل قبول خواندن شورش و بی‌قانونی در کنگره، گفت مجرمانی که در این آشوب دست داشتند، مجازات می‌شوند.


احتمال موج استعفا در کاخ سفید
سی‌ان‌ان از استعفای رئیس کارکنان «ملانیا ترامپ» همسر رئیس‌جمهور آمریکا در پی خشونت هواداران وی در کنگره، خبر داد.
همچنین گفته می‌شود جمعی از مقامات و مشاوران کاخ سفید نیز به دلیل دعوت ترامپ برای تظاهرات و حمایت از آنها، قصد استعفا دارند.
«جیمز متیس» وزیر دفاع پیشین دولت آمریکا در واکنش به این تحولات گفت: «تهاجم امروز به کنگره که با هدف منکوب کردن دموکراسی آمریکا انجام شد، به دلیل تحریکات ترامپ بود. او با توسل به ریاست‌جمهوری برای تخریب اعتماد‌ها به انتخابات ما و مسموم کردن احترام ما به هموطنان خود، تلاش کرد».
متیس سپس افزود: «ترامپ، همانطور که لیاقتش را دارد، یک مرد بدون کشور خواهد شد».


از سر گیری جلسه سنا
با حضور مایک پنس در کرسی ریاست مجلس سنا، جلسه تایید نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و شمارش آراء الکترال دوباره شروع شد.
پنس در آغاز جلسه گفت: «امروز، روز سیاهی در تاریخ کنگره ایالات متحده بود. کسانی که امروز در کنگره ما آشوب به پا کردند، شما پیروز نشدید. خشونت هرگز پیروز نمی‌شود».
«اندرو کومو» فرماندار ایالت نیویورک خبر داد که ۱۰۰۰ نیروی گارد ملی این ایالت را برای حفاظت از کنگره به واشنگتن اعزام می‌کند.
شبکه «سی‌بی‌اس» گزارش داد، زمزمه‌هایی شنیده می‌شود مبنی بر اینکه اعضای کابینه ترامپ مشغول گفتگو درباره احتمال فعال‌سازی متمم شماره ۲۵ قانون اساسی آمریکا جهت برکناری ترامپ از قدرت هستند، اما هنوز هیچ طرح رسمی به مایک پنس ارائه نشده است.

رسانه‌های آمریکایی از استعفای «سارا متیوز» معاون سخنگوی کاخ سفید در پی خشونت هواداران ترامپ در کنگره خبر دادند.
شبکه ای‌بی‌سی نیوز هم گزارش داد «آنا ریکی نیکِتا» مسئول امور اجتماعی کاخ سفید سومین مقام آمریکایی است که بعد از بحران کنگره، از سمت خود در دولت ترامپ استعفا داد.
منابع سی‌ان‌ان نیز گفتند «رابرت اوبرایان» مشاور امنیت ملی آمریکا، «مت پوتینگر» معاون وی و «کریس لیدل» معاون رئیس کارکنان کاخ سفید نیز به فکر استعفا از دولت ترامپ هستند.


از سر گیری جلسه مجلس نمایندگان
با حضور ««نانسی پلوسی» در کرسی ریاست مجلس نمایندگان آمریکا، جلسه تایید نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری و شمارش آراء الکترال دوباره شروع شد.
سی‌ان‌ان گزارش داد تعداد سران حزب جمهوری‌خواه که معتقدند ترامپ باید پیش از تاریخ بیستم ژانویه از قدرت برکنار شود، در حال افزایش است.
منابع مطلع به سی‌ان‌ان خبر دادند که ترامپ به اطرافیان خود گفته ورود «مارک شورت» رئیس کارکنان پنس به کاخ سفید را ممنوع کرده است.
«لیندزی گراهام» سناتور ارشد جمهوری‌خواه در نشست کنگره گفت: «جو بایدن و کاملا هریس، قانونی انتخاب شدند و در تاریخ بیستم ژانویه رئیس‌جمهور و معاون رئیس‌جمهور آمریکا خواهند شد».

منبع: فردا

کلیدواژه: ترامپ شورش کنگره بایدن دموکراسی رئیس جمهور آمریکا ساختمان کنگره مجلس نمایندگان نتایج انتخابات هواداران ترامپ واشنگتن دی سی دونالد ترامپ آراء الکترال ریاست جمهوری کنگره آمریکا جمهوری خواه خبر دادند کاخ سفید گارد ملی خشونت ها سی ان ان شده اند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۰۱۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

درس‌های خانم دیپلمات؛ هیچ‌تضمینی وجود ندارد!

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: کاترین مارگارت اشتون سیاستمدار انگلیسی، از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی بود و به همین‌دلیل در روزهایی که مذاکرات هسته‌ای ایران با 1+5 در جریان بود، نامش در اخبار ایران و جهان بسامد زیادی داشت. اما اشتون به‌جز این‌مذاکرات در مذاکرات دیگری که مربوط به سرنوشت و آینده کشورهای مختلف می‌شدند، حضور داشته و خاطرات مربوط به این‌مذاکرات را در کتابی که سال ۲۰۲۳ منتشر شد، روایت کرده است.

این‌کتاب با عنوان اصلی «And Then What? Inside Stories of 21st Century Diplomacy» (و بعدش چه؟ خاطرات پشت‌پرده مذاکرات دیپلماسی قرن بیست و یکم) منتشر شد که ثبت و ضبط خاطرات مندرج در آن توسط پیتر کلنر همسر اشتون انجام شده است. ترجمه فارسی این‌کتاب آبان‌ماه ۱۴۰۲ با بازگردانی پروین قائمی و عنوان «خاطرات خانم اشتون»، توسط انتشارات ایران به بازار نشر عرضه شد و در مطلبی که در ادامه می‌آید، نگاهی به نکات و موضوعات مهم این‌کتاب داریم.

راوی کتاب پیش‌رو هرچه باشد و نباشد، یک‌دیپلمات انگلیسی است؛ از آن‌گونه سیاستمداران و چهره‌هایی که هرچه‌قدر هم مهربانی و خوش‌قلبی نشان دهند، در نهایت قابل اعتماد نیستند. این‌موضوع را می‌توان به‌عنوان یکی از درس‌های غیرمستقیم این‌کتاب دریافت. خود اشتون نیز مشاهدات و تجربیاتی داشته که آن‌ها را مثل درس برای مخاطبش تشریح می‌کند. البته متن کتاب «خاطرات خانم اشتون» صفحات و سطور بسیار خسته‌کننده و غیرجذابی دارد و مخاطب باید این‌درس‌ها را از بین بسیاری از مطالب غیرضروری و بدون جذابیت استخراج کند.

در ادامه مشروح مقاله بررسی کتاب خاطرات کاترین اشتون را می‌خوانیم؛

* درس‌های خانم دیپلمات؛ هیچی به هیچی!

کاترین اشتون در جایی از کتاب خاطراتش می‌گوید دیپلماسی هرچند دست‌کم گرفته شده و ارزشش شناخته نشده، سلاح نهایی زرادخانه روابط بین‌الملل است. اما جالب است که در فرازهای مختلف همین‌کتاب می‌گوید هیچ‌راه مشخص و معینی برای موفقیت یک‌دیپلمات وجود ندارد و غالبا هیچ راه‌حل کاملی وجود ندارد.

راوی کتاب «خاطرات خانم اشتون» حرفی دارد که حالت ساده‌اش این است که دیپلماسی با وجود این‌همه سروصدا و ظاهر موقرش، در نهایت هیچ‌تضمین و تکیه‌گاهی نیست. او می‌گوید دیپلماسی نقطه پایان مشخصی ندارد و حتی زمانی هم که توافقی حاصل می‌شود، نیروهای بیرونی، تغییرات سیاسی یا صرفا رویدادها می‌توانند آن را از مسیر خارج کنند. به همین‌دلیل دیپلماسی، نیازمند هوش و تربیت است. واپس‌نگری و نگاه به رویدادها پس از وقوع، هرگز نباید منحصر به محاسبات و فرضیات باشد و در نهایت هدف دیپلماسی این است که آدم‌ها را دور هم جمع کنید و آنها را تا زمانی که به نتیجه برسید، در اتاقی نگه دارید! او در جای دیگری از کتابش می‌گوید هرچه تلاش بیشتری برای گردآوردن افراد انجام شود، شانس بیشتری برای حل مشکل وجود دارد. البته گفتن این‌حرف، آسان است، اما انجام آن در عمل بسیار دشوار است.

این‌دیپلمات انگلیسی درباره توافق‌ها نظر جالبی دارد که مکمل همان‌نگاهی است که هیچ‌تضمینی وجود ندارد. او می‌گوید در بهترین حالت، توافق‌ها سازش‌های قابل اجرایی هستند که می‌توان با آن‌ها زندگی کرد، اما به ندرت می‌توان آنها را دوست داشت و در طول زمان هم باید آن‌ها را دائما تقویت کرداشتون در سطور پایانی خاطراتش دوباره می‌گوید «هیچ تضمینی وجود ندارد.» و درباره میزان تاثیرگذاری همه کارهایی که در مذاکرات مختلف در مصر، لیبی، یوگسلاوی، ایران و ... انجام داده می‌گوید «یک دهه از دوره پوشش داده‌شده در این‌کتاب می‌گذرد و هیچ‌یک از چالش‌هایی که در اینجا نوشته‌ام به‌طور دائم‌حل نشده‌اند.» این‌دیپلمات انگلیسی درباره توافق‌ها نظر جالبی دارد که مکمل همان‌نگاهی است که هیچ‌تضمینی وجود ندارد. او می‌گوید در بهترین حالت، توافق‌ها سازش‌های قابل اجرایی هستند که می‌توان با آن‌ها زندگی کرد، اما به ندرت می‌توان آنها را دوست داشت و در طول زمان هم باید آن‌ها را دائما تقویت کرد. او در عین‌حال سعی می‌کند از ابتدا، نگاه مثبت و روبه‌جلو هم داشته باشد و می‌گوید: «همواره بین پذیرش و اجرا فاصله زیاد و کار دشوار بوده است. اما روابط «رسمی» از عمق، دوام و ثبات پشتیبانی می‌کنند و این‌امکان را فراهم می‌آورند که خط مشی‌ها در طول زمان پیشرفت کنند و توسعه یابند.» (صفحه ۲۷) همین‌تلاش برای داشتن نگاه مثبت را می‌توان فراز دیگری از کتاب در صفحه ۲۵ هم مشاهده کرد؛ جایی که صحبت از یک‌افشاگری و به‌اصطلاح یک‌گاف است: «یک‌بار که تماس تلفنی ویکتوریا نولند، دستیار وزیر امور خارجه ایالات متحده شنود و به طرز شرم‌آوری فاش شد، او از اینکه ما در حمایت از اوکراین سرعت عمل کافی به خرج نداده بودیم، ناامید شده و گفت: "تف به اتحادیه اورپا!" اما چنین اتفاقاتی منعکس‌کننده غرغر اعضای ناراضی یک‌خانواده بود و به معنی گسستگی روابط نبود. او سریع عذرخواهی کرد و اتحادیه اروپا هم به‌سرعت موضوع را نادیده گرفت.» (صفحه ۲۵)

افراد حقیر ازجمله گروه‌ها و افرادی هستند که کاترین اشتون به گفته خود از اعمال و رفتار آن‌ها درس گرفته است. او می‌گوید از اعمال افراد حقیری که دنبال ایجاد هرج و مرج و ویرانی هستند و زندگی دیگران را به‌خاطر خواسته‌های خودخواهانه خود به تباهی می‌کشند، خیلی چیزها یاد گرفته است. البته مشخص نیست این‌اشاره به همفکران غربی‌اش در اروپا و غرب وحشی برمی‌گردد یا منظورش با رندی و هوشمندی، کشورهای مستعمره و تحت سلطه امپراتوری غرب هستند. تنها اشاره‌ای که این‌افراد را به مخاطب کتاب معرفی کند، این‌فراز از کتاب است: «برخی اساسا مولد و سرمنشا هرج و مرج بودند. آنها این‌آمادگی را داشتند که منافع شخصی را بر هر امری که از مصایب مردم آنها بکاهد، ترجیح بدهند.»

کلیدواژه مهم دیگری که در کتاب کاترین اشتون وجود دارد، بحران است. او می‌گوید بحران‌ها مانند آتشی هستند که انرژی و منابع را نابود می‌کنند و مشکلاتی که حل نشده و باقی مانده‌اند، با هجوم شعله‌هایی که نیروی تازه‌ای دارند، سوزاننده‌تر و سمی‌تر از قبل بازمی‌گردند و در مسیر خود همه‌چیز را در خود فرو می‌برند. اشتون در فراز دیگری درباره بحران‌های ناشی از بلایای طبیعی می‌گوید «مهم نیست که یک‌کشور چقدر توسعه‌یافته باشد، یا چقدر به زلزله، سیل یا آتش‌سوزی عادت کرده باشد، در زمان وقوع بالایا، هر کشوری می‌تواند تحت تاثیر قرار بگیرد.» (صفحه ۷۳)

درس دیگری که کاترین اشتون در طول سال‌ها کار و تجربه آموخته، این است که راننده‌های شخصیت‌های سیاسی، عموما اولین‌کسانی هستند که از تغییر مقام و منصب‌ها مطلع می‌شوند. او می‌گوید ««هر وقت وزرا جابه‌جا می‌شدند، راننده‌ها اولین‌کسانی بودند که خبردار می‌شدند. چون ماشین بهتر یعنی مقام بالاتر و تغییر راننده‌ها یعنی جابه‌جایی آدم‌ها و ناپدیدشدن ماشین و راننده یعنی برکنارشدن از یک‌منصب!» (صفحه ۳۲)

* پوتین در نگاه اشتون

کاترین اشتون در کتاب خسته‌کننده خاطراتش از رهبران سیاسی مختلف جهان صحبت کرده که یکی از آن‌ها ولادیمیر پوتین سیاستمدار روس است. او درباره این‌شخصیت سیاسی می‌گوید

«هرکسی برای گفتن، سبکی و برای بودن، راهی دارد که می‌توان از آن چیزهای زیادی آموخت. در تمام این‌سال‌ها، هرگاه کسی از من می‌پرسید که یک‌رهبر خاص واقعا چگونه آدمی است، من پاسخ می‌دادم به احتمال قوی پوتین. او آدم‌ها را با دلایل موجه، جذب و در عین حال ناراحت می‌کند.» (صفحه ۳۹) در فراز دیگری از همین‌صفحه کتاب است که اشتون در توصیف خلقیات و رفتار بیرون پوتین می‌گوید «او به ندرت لبخند می‌زند و هیچ‌حس گرم و رفتار صمیمانه‌ای در او وجود ندارد. در تمام ملاقات‌های من با پوتین، هیچ نشانه‌ای ندیدم که حاکی از به رسمیت شناختن آینده‌ای مشترک در قاره اروپا از جانب او باشد.» در جای دیگری از کتاب هم وقتی صحبت از مذاکرات سال ۲۰۱۳ سر مجادلات روسیه و اوکراین است، اشتون جمله جالبی دارد که بیانگر تلاش‌ها و دست‌وپا زدن‌های اروپا برای جدی‌گرفته‌شدن توسط روسیه است. او می‌گوید «من می‌خواستم روسیه اتحادیه اروپا را یک‌نیروی جدی سیاست خارجی ببیند.»

* آمریکا؛ آقابالاسرِ اروپا

در همان‌بخش مربوط به خاطرات مذاکرات ۲۰۱۳ اوکراین، جمله جالبی از اشتون وجود دارد که بیانگر نگاه پایین به بالای اروپا نسبت به آمریکاست. پیش از ذکر این‌جمله بد نیست به نقش پررنگ و تاثیرگذار شخصیت جان‌ کری وزیر پیشین امور خارجه آمریکا در خاطرات اشتون اشاره کنیم. اولین‌حضور جان‌ کری در خاطرات این‌کتاب مربوط به مذاکرات غربی‌ها با مصر و روزهای بهار عربی و سقوط محمد مرسی است. اشتون در این‌بخش درباره جان کری می‌گوید «چیز زیادی درباره روابط خارجی یا سیاست آمریکا نمی‌دانست. او صمیمی و خونگرم بود و باعث می‌شد احساس کنید تنها کسی هستید که او می‌خواهد با او صحبت کند.»

اما آن‌جمله مهم که درباره مذاکرات اوکراین به آن اشاره کردیم، از این‌قرار است: «مثل همیشه تا جایی که می‌توانستیم با آمریکا هماهنگ شدیم.» (صفحه ۲۷۳) در ادامه همین‌روند، همه‌کاره بودن آمریکا در مذاکرات اوکراین و روسیه و بطالت کشورهای اروپایی در مذاکرات، باید به فراز دیگری از خاطرات اشتون هم اشاره کنیم؛ جایی که خاطره برگزاری جلسه‌ای مشترک در پاریس را نقل می‌کند و می‌گوید «همه دور یک میز بزرگ جمع شدند. عجیب بی‌نظیم بود. من دیگر از اینکه برخی کشورهای اروپایی احساس می‌کردند باید در چنین گردهمایی‌هایی شرکت کنند، حالم داشت به هم می‌خورد...» (صفحه ۲۸۳)

به تجربه می‌دانستم که ایستادن در مقابل پرچم اشتباه می‌تواند غوغا به پا کند. یکبار از من از زاویه‌ای عکس گرفته شد که در آن پرچمی در کنار من دیده می‌شد، در حالی که در واقع آن‌پرچم در آن‌سوی اتاق بود و در نتیجه غم و رنج زیادی را متحمل شدم. روس‌ها نمی‌خواستند از تیم اوکراین در مقابل پرچم اوکراین عکس گرفته شود، زیرا دشچیتسیا را به‌عنوان نماینده مردم تمام اوکراین قبول نداشتنداشتون درباره جلسه پاریس می‌گوید با جلسه که با ریاست فرانسه همراه بود، مشخص شد مقامات اوکراینی، روس و آمریکایی حضور ندارند و وقتی حاضرین متوجه شدند قرار نیست موضوع اصلی در آنجا مطرح شود، سخنرانی‌ها کوتاه‌تر شدند و جلسه از هم پاشید. نکته جالب دیگر از همه‌کاره‌بودن آمریکا در این‌گونه بزنگاه‌های تاریخی و مهم، که در خاطرات اشتون وجود دارد، حضور نیروهای امنیتی آمریکا در مقابل دفتر وزیر امور خارجه فرانسه است. او می‌گوید این‌نیروها تعیین می‌کردند چه‌کسانی می‌توانند به ساختمان وارد و چه‌کسانی نمی‌توانند وارد شوند. اشتون با نقل این‌خاطره می‌گوید «از ظرفیت آمریکا برای حضور در همه‌جا خنده‌ام گرفت.» (همان)

* پرچم‌ها را کجا بگذاریم که عکس خراب نشود!

از دیگر خاطرات جالب اشتون درباره مذاکرات چهارجانبه درباره بحران اوکراین و روسیه، می‌توان به جلسه‌ای اشاره کرد که در نهایت با حضور آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و اوکراین تشکیل شد اما مسائل تشریفاتی در آن در اولویت بودند و قرارداشتن پرچم‌ کشورها در محلی خاص می‌توانست باعث بروز فاجعه برای طرف‌های مذاکره شود. اشتون درباره این‌جلسه و چگونگی جلوگیری از فاجعه در آن، این‌روایت را دارد:

«ساعت ۱۱ صبح، همه یک‌دیگر را دیدیم. چهار تیم دور یک میز مربعی بزرگ نشستند؛ اوکراین مقابل روسیه و ایالات متحده آمریکا مقابل اتحادیه اروپا. سه مقام به کری، لاوروف، دشچیتسیا و من پیوستند. اولین‌بحث ما این بود که کدام پرچم‌ها را در اتاق داشته باشیم. من همیشه از اینکه چه انرژی و وقتی صرف این‌جور چیزها می‌شد، شگفت‌زده می‌شدم. من به تجربه می‌دانستم که ایستادن در مقابل پرچم اشتباه می‌تواند غوغا به پا کند. یکبار از من از زاویه‌ای عکس گرفته شد که در آن پرچمی در کنار من دیده می‌شد، در حالی که در واقع آن‌پرچم در آن‌سوی اتاق بود و در نتیجه غم و رنج زیادی را متحمل شدم. روس‌ها نمی‌خواستند از تیم اوکراین در مقابل پرچم اوکراین عکس گرفته شود، زیرا دشچیتسیا را به‌عنوان نماینده مردم تمام اوکراین قبول نداشتند. بعد از چند دقیقه همه پرچم‌ها را برداشتیم.» (صفحه ۲۸۷)

* اعترافات دیپلمات انگلیسی درباره کاربرد دموکراسی برای چپاول کشورها

یکی از کلیدواژه‌های مهم کتاب خاطرات کاترین اشتون، «دموکراسی» است که به‌خوبی با استفاده از آن پشت نقاب مهربانی و خوش‌قلبی مخفی شده است. واژه مورد اشاره با مفهوم سبک زندگی غربی در باطن و عمق خود، در خاطرات اشتون، به‌عنوان راه نجات کشورهایی مثل مصر و لیبی مطرح می‌شود؛ آن هم با همان نقاب خیرخواهی. نمونه بارز این‌رویکرد را می‌توان در این‌فراز کتاب مشاهده کرد: «این امری حیاتی است که کسانی که به دموکراسی اعتقاد دارند و بخت آن را دارند که در کشوری دموکرات زندگی کنند، به کسانی که در طلب دموکراسی به عنوان روش زندگی هستند، کمک کنند.» اشتون در عین هوشمندی و زیرکی در فرازهایی، اعترافات صادقانه‌ای هم دارد و می‌گوید غرب قصد تسری دموکراسی موردنظرش را در جهان دارد. در همین‌فرازهاست که نیت کارفرمایانش را لو می‌دهد. او می‌گوید «تجربه اروپا به ما می‌گوید که دموکراسی واقعی پایه و اساس ضروری تساهل، صلح و رفاه است. در مناطقی از جهان که دموکراسی هنوز شکوفا نشده است، ما سریع به مقصد نخواهیم رسید و نیز این‌کار را بدون عقب‌نشینی انجام نخواهیم داد، اما دموکراسی عمیق تنها راهی است که ما قصد داریم به آن برسیم.» (ص ۲۹ به ۳۰)

اشتون در جمع‌بندی فصلی که مربوط به خاطراتش از لیبی و چگونگی به هم ریختن این‌کشور توسط غرب است، دوباره از آن‌اعترافات صادقانه درباره برنامه‌ریزی برای چپاول کشورهای غیرغربی دارد و می‌گوید «یک موضوع مشترک در بین تمام کارهایی که باید انجام می‌دادیم، وجود داشت؛ چگونه می‌توان دموکراسی‌های عمیقی ایجاد کرد که از شکست جان سالم به در ببرند و چگونه می‌توان برای مدتی طولانی، وقت و منابع کافی را برای تحقق چنین آرزویی سرمایه‌گذاری کرد.» (صفحه ۱۶۸)

دم خروس دوباره در همین‌فرازهای خاطرات اشتون، ضمن اشاره به کمک ۱۵۵ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به لیبی جدید، بیرون می‌زند؛ جایی که اشتون می‌گوید «ما می‌توانستیم ترتیبی بدهیم که غذا و دارو فورا ارسال و توزیع شود.»در همین‌راستا بد نیست به روایت اشتون از ماجراهای بهار عربی در مصر و سپس سقوط دولت قذافی در لیبی بپردازیم که اتحادیه اروپا در هیچ‌کدام از این‌ماجراها ناظر بی‌طرف و بی‌تفاوت نبود. خانم دیپلمات ضمن گفتن از دختربچه‌های معصومی که دستش را فشرده‌اند و برای آینده زیبایشان اظهار امیدواری کرده‌اند، در دو فراز از خاطراتش، از مردی لیبیایی با نام محمد یاد می‌کند که چنین‌نظری داشته است: «دموکراسی فقط منحصر به انتخابات نیست. ما آنچه شما (اروپایی‌ها) دارید، یعنی دموکراسی را به‌عنوان یک‌روش زندگی می‌خواهیم.» (صفحه ۱۵۹) این‌«محمد» همان‌طور که گفته شد، در فراز دیگری از خاطرات اشتون هم حضور دارد و به‌عنوان مرد جوانی در بن‌غازی می‌گوید لیبی باید دموکراسی را به‌عنوان یک‌شیوه زندگی برگزیند و مستقر کند. بین همین‌سطور و صفحات کتاب است که اشتون، به‌طور غیرمستقیم سر لیبیایی‌ها منت می‌گذارد و از سپاسگذاری اعضای شورای انتقالی قدرت این‌کشور از اتحادیه اروپا خاطره می‌گوید: «شورای ملی انتقالی به قدری از همه اعضای اتحادیه اروپا سپاسگزار بودند که نمی‌توانستند از ملاقات با یکی از آنها هم امتناع کنند.»

کاترین اشتون ضمن روایت از حمایت اتحادیه اروپا و ناتو از مخالفان قذافی و بمباران‌های سنگین مواضع قذافی؛ می‌گوید مخالفان قذافی با این‌حمایت‌ها وارد طرابلس شدند. همچنین با بیان این‌که نیکلا سارکوزی رییس‌جمهور وقت فرانسه، میزبان «همایشی در حمایت از لیبی جدید» بوده، می‌گوید کنار هم نگه داشتن ۲۷ کشور در موضوع لیبی، کار نسبتا ساده‌ای بود. برای بسیاری از آن‌ها حمایت از عبور لیبی از جایی که قبلا یک کارزا نظامی بود، به کشوری آرام، دموکراتیک و موفق، آرامش‌بخش بود. دم خروس دوباره در همین‌فرازهای خاطرات اشتون، ضمن اشاره به کمک ۱۵۵ میلیون یورویی اتحادیه اروپا به لیبی جدید، بیرون می‌زند؛ جایی که اشتون می‌گوید «ما می‌توانستیم ترتیبی بدهیم که غذا و دارو فورا ارسال و توزیع شود.» او کُدها و اشارات معنادار دیگری هم درباره تاثیرگذاری اروپایی‌ها در تحولات لیبی دارد و می‌گوید «در لندن، چمدان‌های پر از اسکناس‌های لیبی آماده بودند تا به محض شروع به کار بانک‌ها ارسال شوند.» و پس از ذکر این‌مسائل، باز هم این‌نکته یادآوری می‌شود که حمایت از ساختارهای مدنی، یکی از اولویت‌های اتحادیه اروپا در لیبی بود که زیربنای یک‌جامعه دموکراتیک هستند.

* دیپلماسی در غرب و محمد مرسی در نگاه اشتون

کتاب خاطرات کاترین اشتون، بخشی درباره «مصر و سقوط محمد مرسی» دارد. او در این‌بخش، فراز جالبی دارد که یکی از همان‌اعترافات او درباره ظاهرسازی با دموکراسی است. اشتون می‌گوید / اتحادیه اروپا خود از خاکستر درگیری و وحشت فروپاشی دموکراسی سر برآورده و «با وجود اینکه ما ادعا می‌کردیم که دموکراسی زیربنای ضروری پیشرفت بشر است، نیاز به فروتنی داشتیم. آنچه در پیش بود، روند طولانی و پیچیده ایجاد دموکراسی عمیق بود. انتخاب آزادانه دولت مورد علاقه مردم یا بیرون انداختن دولتی که کارش تمام شده بود، کافی نبود.»

با وجود اینکه ما ادعا می‌کردیم که دموکراسی زیربنای ضروری پیشرفت بشر است، نیاز به فروتنی داشتیم. آنچه در پیش بود، روند طولانی و پیچیده ایجاد دموکراسی عمیق بود. انتخاب آزادانه دولت مورد علاقه مردم یا بیرون انداختن دولتی که کارش تمام شده بود، کافی نبوداشتون پس از ورود به مصر بحران‌زده و در روزهایی که دولت محمد مرسی سقوط کرده بود، به دیدار احمد شفیق نخست‌وزیر وقت رفت و از او خواست در برپایی انتخابات ریاست‌جمهوری شتاب نکند. جملات آموزنده اشتون در آن‌دیدار به سیاستمدار مصری از این‌قرار بودند:«جناب نخست‌وزیر انتخابات گیلاس‌های روی کیک دموکراسی هستند و به خودی خود برای یک‌کشور، دموکراسی را به ارمغان نمی‌آورند. شما باید با دقت برای انتخابات آماده شوید و ابتدا کیک را بپزید.» (صفحه ۱۰۵)

اما بد نیست همان‌طور که تصویر ولادیمیر پوتین را از نگاه کاترین اشتون دیدیم، تصویر محمد مرسی رییس‌جمهور بداقبال مصری را هم از دید این‌دیپلمات اروپایی ببینیم. اشتون در صفحه ۱۱۰ ترجمه فارسی کتاب خاطراتش، درباره مرسی می‌گوید «به‌راحتی می‌شد رفتار آرام او را با درون‌نگری اشتباه گرفت. حقیقت این بود که او نه مسئول بود و نه توانایی رسیدگی به هیچ‌یک از مسائل واقعی را داشت که مصر با آن‌ها مواجه بود.»

* جابه‌جایی صندلی‌ها در مذاکره هسته‌ای با ایران

کاترین اشتون می‌گوید توافق هسته‌ای ایران ثابت‌ترین نمونه مسائلی بوده که اروپایی‌ها در آن‌ها منافع مشترک داشته‌اند. یکی از درس‌های دیپلماتیک این‌دیپلمات انگلیسی از مذاکرات با ایران این است که در مذاکره، راه حل غالبا یافتن فرمول صحیح کلماتی است که به هر یک از طرفین آنچه را می‌دهد که نیاز دارند. البته او در فراز دیگری که مربوط به مذاکرات نوامبر ۲۰۱۳ است، معنی خلاصه مذاکره را هم برای مخاطب کتابش ارائه می‌کند: «وستروله برای لحظه‌ای عصبانی شد و گفت این راه ادامه امور نیست. آن‌قدر خسته بودم که جواب بدهم که مذاکره یعنی همین؛ ساعت‌ها کار مفصل و حتی ساعت‌های بیشتر معطلی و حوصله سر رفتن و نخوابیدن. او به من لبخند زد و من هم با از بین رفتن نارحتی متقابلمان، لبخند زدم.» (صفحه ۲۴۲)

راوی کتاب «و بعدش چه؟» در روایت مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 که ژوییه ۲۰۱۳ در بروکسل انجام شدند، دوباره به نقش پررنگ آمریکا اشاره می‌کند و تلویحا می‌گوید این‌مذاکرات، مذاکراتِ آمریکا و ایران و به بیان دیگر، قصه، قصه ی کری و ظریف بود. او درباره شکل‌گیری جلسه مذاکره می‌گوید «چیدمان صندلی‌ها را با دقت برنامه‌ریزی کردم و صندلی ظریف را در کنار صندلی خود و صندلی معاونش را در کنار صندلی هلگا قرار دادم و شش کشور دور میز به شکل نعل اسب نشستند. تیم آمریکا دیوانه شده بود. آنها می‌خواستند جان کری در کنار ظریف بنشیند. شرمن به طعنه گفت که این تنها عکسی است که هرکسی به آن علاقه‌مند خواهد بود. البته حق با او بود و ما جای صندلی‌ها را تغییر دادیم. عکس نشستن وزیر امور خارجه آمریکا و وزیر امور خارجه ایران در کنار هم احساسات‌برانگیزتر از آب درمی‌آمد. من به طعنه اشاره کردم که نیویورک تایمز عکسی انتخاب کرد که من در کنار ظریف نشسته بودم، در حالی که فایننشال تایمز لندن مرا حذف کرد. فعلا قصه، قصه کری و ظریف بود.» (صفحه ۲۲۵)

* گاف آمریکایی‌ها در نوشتن پیش‌نویس مذاکره با ایران

یکی از مراحل مذاکره هسته‌ای با ایران، نوامبر ۲۰۱۳ در ژنو انجام شد. در این‌مرحله پیش‌نویسی نوشته شد که اروپایی‌ها را امیدوار کرد مذاکرات قدم رو به جلو داشته‌اند. اما ساعتی از ارائه پیش‌نویس نگذشته بود که هول و اضطراب دوباره‌ای بین سران غربی به وجود آمد. اشتون این‌ماجرا را این‌گونه روایت می‌کند:

ایران می‌خواست تعهددادنش و ادامه برنامه هسته‌ای غیرنظامی‌اش به شکل محدود و تحت نظارت، به‌عنوان یک‌حق غیرقابل تعرض شناخته شود؛ نه هدیه‌ای از طرف شش‌کشور مقابل!«با جیمز نشسته بودیم و من آماده بودم به خودم بگویم که شب آرامی خواهم داشت که در باز شد و شرمن و نفیو با عجله وارد شدند. او گفت: «ما متن اشتباهی به شما دادیم!» پیش‌نویس قبلی بود. من مجبور شدم مدیران سیاسی را پیدا کرده و از ارسال سند به پایتخت‌هایشان جلوگیری کنم. دویدم تا کسانی را که می‌توانستم پیدا کنم و برای کسانی که رفته بودند، پیام فرستادم. در نهایت همه کاغذها را جمع کرده و آنها را خرد کردم و به‌جای آن نسخه مناسب را تحویل دادم. روی صورت همه‌شان جراحت توهینی که به آن‌ها شده بود، دیده می‌شد. من خودم چند توجیه تراشیدم تا برای وضعیتی که اتفاق افتاده بود توضیح قانع‌کننده‌ای ارائه بدهم.» (صفحه ۲۳۶)

* ایران دنبال حق بود نه هدیه

کاترین اشتون از زاویه خود می‌گوید مشکل مذاکره با ایران این بود که پیشنهادات ناقص بودند؛ نه حاوی جزییات فنی از آنچه قرار بود برای برنامه‌ هسته‌ای موجود ایران اتفاق بیفتد و نه شامل روندی سیاسی‌ که قرار بود طرف مقابل را به توافق نهایی برساند. یکی از اعترافات صادقانه دیگر اشتون هم درباره نگاه ایران به مذاکرات هسته‌ای با غرب است؛ او می‌گوید ایران می‌خواست تعهددادنش و ادامه برنامه هسته‌ای غیرنظامی‌اش به شکل محدود و تحت نظارت، به‌عنوان یک‌حق غیرقابل تعرض شناخته شود؛ نه هدیه‌ای از طرف شش‌کشور مقابل!

کد خبر 6097439 صادق وفایی

دیگر خبرها

  • درس‌های خانم دیپلمات؛ هیچ‌تضمینی وجود ندارد!
  • امسال انجمن جراحان پلاستیک در کنگره جراحان حاضر نمی شود
  • ببینید | فیلمی پربازدید از شدت گردباد و طوفان در ایالت نبراسکا در آمریکا
  • واکنش کاخ سفید به «گشتاپو» خواندن دولت بایدن از سوی ترامپ
  • چالش‌های بایدن و ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ ریاست جمهوری آمریکا
  • آنچه دربارۀ دیکتاتوری گفتم جدی نبود- ترامپ
  • طالبان: بازداشت دانشجویان در آمریکا سرکوب دموکراسی است
  • ترامپ دولت بایدن را به «گشتاپو» تشبیه کرد
  • ترامپ، دولت بایدن را با گشتاپو مقایسه کرد
  • حرف‌های جنجالی رابرت دنیرو درباره بازگشت ترامپ به قدرت