تفسیر راهنما،کتابی تفسیری به معنای مصطلح نیست
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۱۰۶۸۶
حجت الاسلام و المسلمین مهراب صادق نیا مدرس دکتری جامعه شناسی فرهنگ در دانشگاه علامه طباطبایی و سطح چهارم رشته تفسیر قرآن از حوزه علمیه قم در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص تفسیر آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: فعالیتهای مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان تفسیر راهنما و فرهنگ قرآنی کار بسیار ارزشمند، مفید و مؤثر و به اندازه بسیار زیادی جدید است بدین معنا که پیشینهای در مطالعات اسلامی در حوزه تفسیر و علوم قرآن نداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استاد و مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به موقعیت نگارش این دو کتاب افزود: نگارش این کتاب عمدتاً در زندان شاه بوده است و در زمان اوجگیری مبارزات این ایده را دنبال کرده و در دفتر تبلیغات اسلامی چاپ شد. این کتاب راهنمای جامعی است برای مفسران قرآن کریم و پژوهشگران در حوزه تفسیر علوم قرآن کریم و جز منابع مرجع و پژوهشی در حوزه تفسیر به حساب میآید.
پژوهشگر مطالعات تطبیقی با اعلام اینکه لفظ تفسیر در این کتاب شاید زیاد جامعیت نداشته باشد، ادامه داد: اصطلاح تفسیر برای این مجموعه دقیق نباشد و این تنها به کاری که آیت الله هاشمی انجام داده بر نمیگردد آنچه که امروزه به نام تفسیر مینامیم علی رغم اینکه مهم و مفید باشند به معنای مصطلح تفسیر نیستند چراکه تفسیر یعنی فهم مراد متکلم فرایندی که طی میشود تا ما به مراد خدا میرسیم یا الگوریتمی که گام به گام ما را به جلو میبرد و ما را به مقصودی که خداوند تعالی در آیه داشته میرساند.
مراد ما از تفسیر کشف معنای پنهان کلمات در قرآن است
حجت الاسلام والمسلمین صادق نیا با تاکید بر اینکه خیلی از کتابهای امروزی با نام تفسیر، در حقیقت تفسیر نیستند، بیان داشت: اگر مراد ما از تفسیر کشف معنای پنهان کلمات در قرآن باشد خیلی از کتابهایی که به آنها تفسیر میگوییم، تفسیر نیستند ممکن است دایرهالمعارف قرآن کریم و یا معجم و یا یک فرهنگ لغتی باشند ولی تفسیر به معنای آنچه گفته شد نیست که این بیان به معنای غیر سودمند بودنشان نیست بلکه کتابهای ارزشمند و سودمندی هستند که از معنای تفسیر متفاوتاند.
آیت الله هاشمی از نظر شخص بنده مفسر قرآن هستند و کسی که این زحمت را میکشد و این راهنمای تفسیر را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد این کار بر اساس یک تفسیر اتفاق افتاده و مفسر است.
وی ادامه داد: آنچه که آیت الله هاشمی رفسنجانی در تفسیر راهنما ارائه دادند بسیار مجمل و مفید و یک راهنمای جامع برای تفسیر قرآن کریم اگر چه آن را تفسیر ندانیم و یا با مسامحه تفسیر بدانیم. این کتاب به مفسران به ویژه در آیات مختلفی که به هم ربط پیدا میکند کمک میکند و به او این امکان را میدهد با توجه به آیات نظیر و هم موضوع و مشترک معنایی را پیدا کند.
صادق نیا هسته اصلی این تفسیر را مطالعهای که آیت الله هاشمی رفسنجانی در زندان داشتند عنوان کرد و گفت: در زندان قرآن را مطالعه میکردند و آیاتی را که هم شکل بودند را جمع کردند و بعد به ذهنشان آمده است اگر ما آیات را در پیوند با هم نگاه کنیم سهم مناسبت تری از آیات قرآن کریم داشته باشیم. این آیات را جمع کردند و در دهه هفتاد پروژه به دفتر تبلیغات اسلامی قم واگذار شد که پژوهشگرانی بر اساس منطق و همان روشی که آیت الله هاشمی آغاز کرده بود پیگیری کنند. از آن زمان به بعد بیش از آنچه که نظر آیت الله هاشمی اعمال شوند نظر پژوهشگران محترم دنبال می شده است و از باب نقد نگفتم کتاب تفسیر نیست بلکه از باب تفسیر مصطلح در ادبیات قرآن پژوهشی عبارت است از اینکه ما به دنبال کشف مراد خدا باشیم که اگر این تعریفی از تفسیر باشد، این کتاب، تفسیر نیست و همان طور که از اسمش پیداست راهنمایی برای تفسیر است.
پژوهشگران و وعاظ مخاطبین کتاب تفسیر راهنما
حجت الاسلام و المسلمین صادق نیا با اشاره به مخاطبین این کتاب عنوان کرد: مخاطبین این کتاب دو دستهاند یک دسته پژوهشگرانی که مایلند در حوزه تفسیر و علوم قرآنی فعالیت کنند و در قالب مقاله و کتاب و در قالب تفسیر یک آیه و چند آیه و کل قرآن را ارائه دهند میتواند کمک دهنده باشد. کسی که میخواهد نقش یک مفسر را ایفا کند این کتاب راهنمای بسیار سودمندی برای این دسته از پژوهشگران است. در گام نخست مخاطبین این کتاب، مفسران و قرآن پژوهان خواهند بود. دسته دوم کسانی که مایل اند در قالب سخنرانی و موعظه و کسوت موعظه از آیات قرآن استفاده کنند این کتاب سودمند است. واعظانی که مایلند موضوعات اخلاقی مستند با قرآن کریم باشد میتوانند از این کتاب بهره مند شوند.
قطعاً آیت الله هاشمی رفسنجانی مفسر قرآن بودند
این پژوهشگر مطالعات تطبیقی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه کتاب تفسیر راهنما به معنای مصطلح کتاب تفسیری نیست میتوان آیت الله هاشمی رفسنجانی را مفسر قرآن دانست؟ عنوان کرد: لازم نیست به این دو کتاب اشاره کنیم، قطعاً آیت الله هاشمی رفسنجانی مفسر قرآن بودند. بعضی از شخصیتها کتابی با عنوان تفسیر از آنها منتشر نشده است و همچنین کسانی که تفسیر موضوعی خاص کار کردهاند که ما آنها را هم مفسر میدانیم. کسانی مثل آیت الله علامه طباطبایی و یا حضرت آیت الله جوادی آملی که کتابهای تفسیری نوشته اند را هم مفسر میدانیم. آیت الله هاشمی از نظر شخص بنده مفسر قرآن هستند و کسی که این زحمت را میکشد و این راهنمای تفسیر را در اختیار پژوهشگران قرار میدهد این کار بر اساس یک تفسیر اتفاق افتاده و مفسر است.
کد خبر 5116620منبع: مهر
کلیدواژه: دانشگاه علامه طباطبایی اکبر هاشمی رفسنجانی دفتر تبلیغات اسلامی تفسیر قرآن تفسیر راهنما مهراب صادق نیا سازمان تبلیغات اسلامی قاسم سلیمانی قرآن قرآن کریم عراق انقلاب اسلامی ایران آیت الله مصباح یزدی فعالیت های قرآنی حجت الاسلام محمد قمی معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علامه طباطبایی ایالات متحده امریکا عبدالکریم سروش آیت الله هاشمی رفسنجانی آیت الله هاشمی حوزه تفسیر تفسیر راهنما تفسیر نیست کتاب تفسیر مفسر قرآن قرآن کریم صادق نیا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۱۰۶۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله مرتضوی: «حفظ نظام» به معنای نظام عام اجتماعی است؛ نه نظام سیاسی
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه نظام اجتماعی بدون تمایزات حفظ نمیشود، گفت: در استنادهای فقها قابل توجه این است که بر خلاف معنای خاص حفظ نظام در ادبیات سیاسی معاصر که عبارت از نظام سیاسی و حکومت است، فقهای ما در قریب به اتفاق موارد این مفهوم را به عنوان قاعده عام و شامل و در معنای نظام عام اجتماعی، و البته گاهی هم خرده نظامهای اجتماعی مثل نظام خانواده، به کار برده و مثلا میگویند اگر چنین نباشد نظام خانواده یا اقتصاد به هم میریزد. عمده مسأله نظام عام اجتماعی یا خرده نظامهای اجتماعی است؛ نه نظام خاص سیاسی. اگر هم گاهی درباره نظام سیاسی گفته شده، در راستای همان حفظ نظام عام یا خرده نظامهای اجتماعی است.
به گزارش خبرنگار جماران، آیتالله سید ضیاء مرتضوی در جمع فارغ التحصیلان انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران در خصوص اینکه «آیا حفظ نظام اوجب واجبات است؟» گفت: وقتی که از عنوان «حفظ نظام» سؤال میشود، اولین پرسش این است که مقصود از «نظام» چیست؟ آیا منظور نظام عام اجتماعی است یا برخی خرده نظامها مثل نظام سیاسی، اجتماعی، امنیت یا بهداشت که در جامعه وجود دارد؟ آنچه از گذشته در فقه ما یا برخی علوم اسلامی مطرح بوده، نظام عام اجتماعی است؛ که البته با تعبیرهای مختلفی از آن نام برده میشود. اما در ادبیات سیاسی سالهای اخیر، آنچه با این عنوان به ذهن متبادر میشود، این عنوان عام نظام اجتماعی نیست بلکه نظام خاص سیاسی و اشاره مستقیم به حکومت هست.
استاد حوزه علمیه قم افزود: متأسفانه گاهی در اظهارنظرها بین این دو عنوان خلط میشود که نوعا هم بی توجه و از سر قصور است؛ ممکن است کسانی هم با توجه جای همدیگر به کار ببرند و مثلا آنچه در فقه برای نظام عام اجتماعی آمده را در برخی اهداف نظام سیاسی استفاده کنند. حفظ نظام در معنای عام اجتماعی یک اصل و قاعده عقلی است که در مسائل مختلف علوم مورد توجه هست. اما حفظ نظام سیاسی هر اندازه هم مهم باشد، یک خرده نظام است که در راستای حفظ نظام عام اجتماعی کارآیی دارد.
وی اظهار داشت: بنده پژوهشی را از نیمه سال 96 شروع کردم و عنوانش «بررسی فقهی حفظ نظام و مسائل آن» است. پنج سال طول کشید و این کار یکی دو سال پیش تمام شده و زیر چاپ است. گاهی جلساتی هم در قم و غیر قم داشتهام که برخی ابعاد این موضوع را مطرح کردهام. آن چیزی که اینجا میخواهم مطرح کنم همین است که «آیا حفظ نظام اوجب واجبات هست یا نیست؟» هدفم از طرح بحث در اینجا یکی توضیح نظر امام خمینی(س) و دوم نقد برخی تعابیر است.
آیتالله مرتضوی تأکید کرد: حفظ نظام به عنوان قاعده و اصل در علوم چند دین محل توجه و استناد بوده؛ مخصوصا در فقه که موضوع بحث ما است. فلاسفه اسلامی و متکلمین در استدلال بر ضرورت نبوت و تشریع و نیز تأکید بر ضرورت وجود امام، رئیس صالح یا معصوم به ضرورت حفظ نظام استدلال کردهاند. چنانچه خواجه نصیر طوسی در شرح سخنی از ابن سینا به تفصیل درباره ضرورت عقلی نبوت، تشریع و وجود پاداش و کیفر بر مبنای نیاز انسان به زندگی اجتماعی و برخورداری از نظام اجتماعی سخن گفته است. یا جناب سید مرتضی علم الهدی پرهیز از اختلال نظام را مبنای ضرورت وجود امام در هر زمان شمرده است. مصادیق را برخی اشکال میکنند اما جایی ندیدهام که کسی بگوید حفظ نظام لازم نیست.
وی با تأکید بر اینکه نظام اجتماعی بدون تمایزات حفظ نمیشود، گفت: خواجه طوسی در اخلاق ناصری جامعه بشری را نیازمند تمایزات بشری شمرده و حتی در استدلال به ضرورت معاد هم به این قاعده استناد کرده است. موارد مختلفی در اصول فقه هم آمده که موضوع حفظ نظام به عنوان یک منبع و مستند مورد توجه قرار گرفته است. مثلا چرا ظواهر گفته انسانها حجت است؟ یکی از استدلالها این است که میگویند اگر غیر از این باشد، نظام اجتماعی به هم میریزد و اصلا سخن گفتن دشوار میشود و نظام مبادلات و تجارت پا نمیگیرد. حتی اخباریون میگویند نظام اجتماعی را نمیشود با شبهات اداره کرد.
استاد حوزه علمیه قم افزود: فقها از گذشته تا کنون نه تنها در ابواب و مسائل مختلفی از فقه به ضرورت حفظ نظام عام و کلان اجتماعی و حرمت اختلال در آن به عنوان قاعده عامی که مورد قبول همه است، نگاه کردهاند و نوعا در تعیین وظایف شرعی و تکالیف دینی مردم به آن استناد کردهاند، بلکه بر همین اساس برآوردن و انجام کلیه نیازهای اجتماعی را فتوای به وجوب میدهند و نیازهای اجتماعی ذیل عنوان «واجب کفایی» مطرح میشود و تمام اینها را «واجبات نظامیه» میگویند؛ یعنی واجباتی که مربوط به حفظ نظام کلان اجتماعی است و چرخ جامعه بر آن اساس میچرخد.
وی یادآور شد: در استنادهای فقها قابل توجه این است که بر خلاف معنای خاص حفظ نظام در ادبیات سیاسی معاصر که عبارت از نظام سیاسی و حکومت است، فقهای ما در قریب به اتفاق موارد این مفهوم را به عنوان قاعده عام و شامل و در معنای نظام عام اجتماعی، و البته گاهی هم خرده نظامهای اجتماعی مثل نظام خانواده، به کار برده و مثلا میگویند اگر چنین نباشد نظام خانواده یا اقتصاد به هم میریزد. عمده مسأله نظام عام اجتماعی یا خرده نظامهای اجتماعی است؛ نه نظام خاص سیاسی. اگر هم گاهی درباره نظام سیاسی گفته شده، در راستای همان حفظ نظام عام یا خرده نظامهای اجتماعی است.